جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرور > مرور مجلات > حكمت و فلسفه > 1387- دوره 4- شماره 14
  • تعداد رکورد ها : 6
نویسنده:
علی پایا
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه علامه طباطبایی,
چکیده :
چارچوب های مفهومی کنشگران بر نوع شناخت آنان از امور تاثیرگذار است. در خصوص پدیدار علم تجربی (اعم از علوم فیزیکی، زیستی، انسانی، و اجتماعی)، هر یک از دو رهیافت رئالیستی و ضد رئالیستی تصویر متفاوتی از معرفت علمی را ترویج می کنند. این دو گروه درباره معیارهای معرفت مرتبه دوم و چارچوب های مفهومی نظریه هایی که می باید برای ارزیابی علم مورد استفاده قرار گیرد، با یکدیگر اختلاف نظرهای اساسی دارند. شماری از رئالیست ها که می توان آنها را به اعتبار دعاوی شان رئالیست- های متواضع یا حداقلی نامید، بر این نکته تاکید می ورزند که هر نظریه معتبر درباره علم تجربی می باید اولا، شماری از اهداف بنیادی و اساسی را برای علم تجربی و فعالیت علمی تعریف کند. ثانیا، مجموعه ای از قواعد متدولوژیک را پیشنهاد دهد که به شیوه ای موثر راه را برای رسیدن به اهداف تعریف شده هموار کند، و ثالثا، استدلال های معتبری ارایه دهد که روشن سازد اهداف تعریف شده و قواعد متدولوژیک پیشنهادی از بدیل هایی که در این زمینه عرضه شده اند برترند. ضد رئالیست ها مدعی اند که رویکرد آنان در قبال علم تجربی از رویکرد مورد نظر رئالیست ها موفق تر است و تصویر دقیق تری از علم و فعالیت علمی ارایه می دهد. به اعتقاد شماری از ضد رئالیست ها، هدف علم می باید عبارت باشد از دستیابی به کفایت و توانایی تجربی. این گروه تاکید می ورزند که نقش اصلی نظریه های علمی، بر خلاف آنچه رئالیست ها ادعا می کنند، دستیابی به معرفت درباره امور زیرین بنیاد نیست بلکه نقش نظریه های علمی، سازماندهی و انتظام بخشیدن به داده های تجربی و کسب معرفت در تراز پدیدارهای مشهود است. در داوری میان دو اردوگاه رقیب رئالیسم و ضدرئالیسم در علم می باید به سه پرسش اساسی توجه کرد: نخست، عالم می یابد چگونه باشد تا معرفت علمی نه تنها امکان پذیر گردد که از بالاترین شانس پیشرفت برخوردار شود؟ دوم، هدف و ساختار علم چگونه باید باشد تا آن را به فعالیتی موفق بدل سازد، یعنی معرفت مربوط به پدیدارها و امور زیرین را در اختیار آدمی قرار دهد؟ و سوم، متدولوژی چگونه باید باشد تا شانس موفقیت علم را به حداکثر برساند؟ در مقاله حاضر با بهره گیری از آرا شماری از فیلسوفان علم و محققانی که به جنبه های اجتماعی علم توجه داشته اند، کوشش خواهد شد تا پاسخ هایی خرسند کننده برای پرسش های فوق ارایه شود. نکته اصلی مورد تاکید در استدلال های مقاله آن خواهد بود که نوعی رهیافت رئالیستی، که عقل گرایی نقاد را با تجربه گرایی هدفمند ترکیب می کند نه تنها به دانشمندان و افراد عادی در درک بهتر علم کمک می کند بلکه برنامه تحقیقاتی قدرتمندی برای پیشبرد بهینه علم نیز در اختیار محققان قرار می دهد.
صفحات :
از صفحه 81 تا 109
نویسنده:
امیراحسان کرباسی زاده
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه علامه طباطبایی,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
در متافیزیک تحلیلی معمولا ادعا می شود که ویژگی ها به دو دسته مقوله ای و تمایلی تقسیم می شوند. پرسش اساسی آن است که ملاک این تقسیم بندی چیست؟ در ادبیات فلسفی ملاک های گوناگونی از قبیل قوای علی،‌ حمایت از شرطی های خلاف واقع و اصل ترکیب ارایه شده است اما هیچ کدام از ملاک های مذکور قادر به تمایز ویژگی های تمایلی از ویژگی های مقوله ای نیستند. ادعای محوری این مقاله بداهت تمایز میان این دو دسته ویژگی است. هر گونه تلاش برای ارایه ملاکی جهت تمایز صفات مقوله ای از صفات تمایلی دچار مشکل دوری بودن است اما این بدان معنا نیست که این دو دسته ویژگی قابل تمایز نیستند و اهمیت متافیزیکی ندارند.
صفحات :
از صفحه 31 تا 49
نویسنده:
حسین کلباسی اشتری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه علامه طباطبایی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در این مقاله نویسنده سعی دارد تا مطالعه ای تطبیقی را درباره قابلیت های دو نظام فلسفی آسیایی و اروپایی در باب موضوعی خاص- یعنی قوه عقل- ارایه دهد، و از این طریق تاملی بر امکان گفت و گو میان سنت های فلسفی ای داشته باشد که تا به امروز پیشینه ای سخت و تسلیم نشدنی در این باره داشته اند. اگر چه پس از عصر روشنگری و با فیزیک نیوتنی و در فلسفه نقادی کانت، وحدت و کمال فاهمه توسط عقل فراهم می شود، عملا بر محدودیت و حدود قلمرو عقل نیز تاکید می گردد. «مغالطات»، «تعارضات جدلی» یا «آنتی نومی ها»، «ایده ال عقل محض»، اعلان صریح شکست عقل در سه حوزه شناخت حقیقت نفس، طبیعت، و خدا بودند، و «دیالکتیک استعلایی» به مثابه موقعیتی انتقادی معرفی شد که نشات گرفته از تعالی و فراروی عقل بود. نتیجه گریزناپذیر چنین رویکردی، دوگانگی میان سوژه و ابژه، نومن و فنومن، و فاهمه و عقل است؛ و اخلاف کانت مجبور بودند تا بر چنین دوگانگی ای غلبه کنند. در فلسفه اسلامی- و به ویژه در فلسفه صدرایی- عقل، از سویی، مشتمل بر مراتب معرفت و در واقع مراتب «هستی» است و از سویی دیگر- بر خلاف سنت ارسطویی و کانتی- هیچ تعارضی میان مراتب و درجات شناخت نیست؛ بنابراین، «عقل» همچون شکلی از مراتب هستی و مطابق با آن معرفی می شود. اگرچه در اواخر قرن هجدهم و اوایل قرن نوزدهم، اخلاف کانت- به خصوص هگل- تلاش خود را معطوف به حذف دوگانگی میان سوژه و ابژه و نومن و فنومن کردند، اما هیچ نظام فلسفی ای که بر اساس سنتی متافیزیکی شکل گرفته موفق نشده است که بر این معضل فلسفه نقادی غلبه کند (فقط در میانه قرن بیستم بود که با پدیدارشناسی هوسرل و هرمنوتیک هایدگر دریچه جدیدی گشوده شد). نگارنده در این مقاله سعی دارد تا با مطالعه ای تطبیقی بین نظام فلسفی کانت و ملاصدرا، راهی را به جاده گفت وگو و مبادله انتقادی آرا و عقاید میان دو سنت بزرگ فلسفی غرب و شرق بگشاید.
صفحات :
از صفحه 63 تا 80
نویسنده:
گادوین آزنابور (Godwine Azenabor)
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه علامه طباطبایی,
چکیده :
تحقیق حاضر با بررسی بنیان علم اخلاق و اخلاقیات در دو نظام مختلف، سعی در بررسی و نشان دادن شباهت ها و تفاوت های بنیادین میان مفاهیم اخلاقی در تفکر افریقایی و غربی دارد، و بدین منظور از اصل قاعده زرین در علم اخلاق افریقایی و امر مطلق کانت در اخلاق غربی به مثابه ابزارهایی برای تحلیلی تطبیقی استفاده می کند. اخلاق بومی افریقایی حول «اصل قاعده زرین» به مثابه واپسین قانون اخلاقی در گردش است. این قاعده کلی می گوید: «با دیگران چنان رفتار کن که بخواهی با تو همان رفتار را داشته باشند». این قاعده در توافق با اصل اخلاقی کانت و قابل قیاس با آن است و قوی ترین تاکید خود را در امر مطلق وی می یابد، همراه با این حکم اخلاقی که به ما می گوید: «فقط مطابق دستوری عمل کن که بتوانی اراده کنی آن دستور به قانونی کلی بدل شود». امر مطلق برای کانت تبدیل به قاعده ای عقلانی و کلی می شود که، بنا به گفته او، نامشروط است و می باید برای همگان لازم الاجرا باشد. بحث ما اینجاست که این ایده کانت قابل مقایسه با «اصل قاعده زرین» است. هر دوی اینها مبتنی بر توجیه عقلی و اجتماعی است. اما محدودیت تفکر کانت در این باره، که امیدوارم بتوانم به آن اشاره کنم، در این نظریه است که قصدها و نیت های اخلاقی می توانند کاملا بر زمینه ای عقلانی استوار باشند. اما استدلال من این است که مصالح بشری یا سعادت اجتماعی است که می تواند بنیانی برای اخلاق باشد. امتناع از دیدن افق گسترده تر اخلاق، دقیقا همان محدودیت اصل اخلاقی کانت است که آن را به مثابه بنیانی برای اخلاق به کلی نابسنده می سازد. اخلاق آفریقایی، که بیش تر بشر دوستانه است، اخلاقیات را بهتر توصیف می کند و بیش تر به کار آن می آید. تفاوت عمده بین این دو نظام اخلاقی در این واقعیت نهفته است که «قاعده زرین» از خود فرد شروع و نتایج و عواقب کار را پیش از دیگران بر خود فرد ملاحظه می کند، اما قانون کلی تاثیر نتایج را پیش از فرد بر دیگران در نظر می گیرد.
صفحات :
از صفحه 51 تا 62
نویسنده:
جعفری حسن
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه علامه طباطبایی,
چکیده :
فلسفه دین تفسریی معقول و منطقی از تجربه و زبان دینی است. فلسفه دین تا آنجا که به اندیشه درباره دین مربوط می شود، با فلسفه درهم آمیخته است. تفکر فلسفی همواره خردگرا و به طرزی ژرف معقول بوده است. فلسفه دین تحلیلی عقلانی از تجربه دینی و مساله زبان دین است. در فلسفه دین، همچنان که در تفکر غربی و الهیات مسیحی بسط یافته است، ممکن است دو پرسش عمده به نمایندگی از پرسش ها و مسایلی که با استفاده دینی از زبان همراه می شوند، تشخیص داده شود: ما چگونه باید معنای اصطلاحاتی را بفهمیم که برای اطلاق کردن چیزهای خاصی به خداوند به کار می بریم؟ آیا این عبارت و اصطلاحات در بردارنده معانی یکسانی است وقتی آنها را برای خداوند یا در مورد مخلوقات استفاده می کنیم؟ مساله دیگر این است که خداوند به طرزی بنیادین و بی نهایت متفاوت از انسان ها و دیگر مخلوقات است و به نظر می رسد ممکن نباشد که این واژه ها و عبارات هم درباره خداوند و هم مخلوقات به معنای یکسانی صادق باشد. در سالیان اخیر، شماری از تحلیل گفتمان های خداشناختی ارایه شده است. از این رو، این مقاله با مطرح ساختن تفسیر نمادین، که به نوبه خود بسط یافته نمادگرایی در متون و آداب دینی است، به کاستن مسایل و مشکلات زبان دینی می پردازد. بنابراین، گام نخست این مقاله شامل مروری بر مساله زبان دین و تاملات فیلسوفان و خداشناسان بر آن است. سپس، ارتباط بین نمادگرایی و تفسیر و عملکرد آنها به نحوی تحلیلی بررسی می شود.
صفحات :
از صفحه 111 تا 118
نویسنده:
رضا اکبریان، املی نووا گلیز
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه علامه طباطبایی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این واقعیت که هانری کربن عرصه فلسفه غرب را رها کرد تا خود را کاملا وقف فلسفه اسلامی و حکمای ایرانی نماید، معمولا به عنوان گسستگی و شکافی عمیق در سیر تفکر فلسفی او تلقی می شود. این مقاله بر آن است تا نشان دهد که نه تنها هیچ تضاد و شکافی در کار نیست، بلکه در واقع پیوستگی عمیقی در سیر حکمی کربن وجود دارد، پیوستگی و تداومی که از یک منشا واحد، یعنی همان طلب هستی، هدایت می شود. بنابراین، کربن که به طرزی ژرف از مساله اصلی فلسفه هایدگر، یعنی وجود بما هو وجود، و نیز از روش هرمنوتیکی او متاثر بود، با کشف حکمت متعالیه ملاصدرا به درجه و درک دیگری از هستی رسید. این نگرش تطبیقی، منجر به تبدیل «بودن برای مرگ» در فلسفه هایدگر به «بودن برای ماورای مرگ» در حکمت ملاصدرا شد. همچنین به یمن همین نگرش تطبیقی، ارتباط وثیق بین اشکال وجود و ادراک، و نیز نقش مکمل فلسفه و عرفان برای یکدیگر، آشکار و هویدا گشت. قلمرو اخیر، البته، میدان اصلی و حقیقی ای است که با معرفت حضوری می توان در آن به اصالت بنیادین وجود دست یافت.
صفحات :
از صفحه 5 تا 30
  • تعداد رکورد ها : 6