جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1265
رابطه فقه و اخلاق از دیدگاه غزالی
نویسنده:
مهدیه استاداحمدی بغدادآبادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
ابوحامد محمّد غزّالی از اندیشمندان و متفکّران برجسته و تأثیرگذار در تاریخ اندیشه‌ی اسلامی است. از وی می‌توان با عنوان «فقیه متکلّم» در دوران غزّالی متقدّم و «عارف اخلاقی» در دوران غزّالی متأخّر نام برد. غزّالی هم در زمینه‌ی کسب معرفت و هم در زمینه‌ی پی بردن به احکام و مسائل اخلاقی، روش تلفیقی در پیش گرفته و به عقل و وحی و شهود توجّه می‌نماید.با توجّه به روند حیات علمی غزّالی و با توجّه به بحران روحی که در اواسط عمر او پدید آمد، بجاست که دوران حیات وی را به دو بخش تقسیم کنیم و از آن با نام دوران غزّالی متقدّم و دوران غزّالی متأخّر یاد کنیم. در این تحقیق، دیدگاه غزّالی در مورد رابطه‌ی فقه و اخلاق با تأکید بر این دو دوره از حیات علمی وی بررسی شده است و وجوه تفاوت و تشابه دیدگاه غزّالی متقدّم و غزّالی متأخّر مورد تأکید قرار گرفته است.غزّالی، به صراحت می‌گوید: فقه به خودیِ خود علمی مذموم است و در کنار علوم دنیوی قرار می‌گیرد، مگر این‌که صبغه‌ای اخلاقی به خود بگیرد و هر قاعده‌ی فقهی به نتیجه‌ی اخلاقی بینجامد. وی اخلاق را عبارت از اصلاح و پیراستن قوای سه‌گانه‌ی تفکّر، شهوت و غضب می‌داند و با تأکید بر اصول و فضایل اخلاقی چهارگانه‌ی حکمت، شجاعت، عفّت و عدالت، اخلاق را صبغه‌ای عرفانی می‌بخشد.وی با هدف احیاء علوم دین در کتاب اخلاقی- عرفانی خود با همین عنوان فقه، اخلاق و عرفان را به ترتیب با تعابیر شریعت، طریقت و حقیقت تطبیق می‌دهد و اخلاق را به عنوان گمشده‌ی خود در فقه و عرفان را به مثابه‌ی گمشده‌ی خود در اخلاق جستجو می‌کند و این چنین «فقه اخلاقی» و «اخلاق عرفانی» راترسیم می‌کند و بسیاری از اندیشمندان را متأثر از خود می‌سازد. با بررسی تأثیر متقابل فقه و اخلاق می‌توان از نتایج این پژوهش، در جهت آسیب‌شناسی فقه و تقویت فقه اخلاقی در جامعه استفاده نمود. هم‌چنین می‌توان ریشه‌ی برخی ناهنجاری‌های اخلاقی را مورد مطالعه و پیش‌گیری قرار داد.
نقد تصوف در آثار صوفیان قبل و بعد از حملۀ مغول
نویسنده:
مهدی رضائی , مریم خسروانی خانیمنی
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه تهران,
چکیده :
شکل ­گیری جریان تصوف در قرن دوم هجری، از یک سو منشأ تحولات فراوانی در حوزه‌ های مختلف اجتماعی شده و از سوی دیگر این جریان فکری، پذیرای اندیشه‌ ها، سلیقه‌ ها و برداشت­ های گوناگون دینی شده است. این تأثیر و تأثرات سبب بروز درگیری و نزاع درونی جریان فکری تصوف شده است. در مراحل رشد و رونق تصوف، جوامع اسلامی درگیر حمله های بنیان‌کن مغول شدند که در همۀ سطوح فرهنگی و اقتصادی جامعه تأثیر نهاد و بی‌شک جریان فکری و اجتماعی تصوف نیز از این تأثیرات نمی­ توانست برکنار بماند. در این پژوهش سعی شده نقدهایی که صوفیان سده ­های پنجم و ششم – به‌عنوان سده‌های قبل از حملۀ مغول - و صوفیان سده‌های هشتم و نهم -که پس از ویرانی مغول قرار دارد - در آثار خود بر دیگر صوفیان روا داشته‌اند، استخراج و هر دوره با هم‌ دیگر مقایسه شود تا بتوان از این میان به شناخت بهتر و بیشتری از جریان ­های نا به‌ هنجار تصوف قبل و بعد از حملۀ مغول دست یافت. در پایان نتیجه گرفته می‌ شود، حملۀ مغول به شکل مستقیم بر دگرگونی ­های صوفیانه و نقدهای درون‌ مشربی آنان تأثیر نگذاشته است.
صفحات :
از صفحه 49 تا 66
عارف و صوفی چه می گویند؟
نویسنده:
میرزا جواد آقا تهرانی
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: آفاق ,
چکیده :
کتاب «عارف و صوفی چه می گویند» اثر مرحوم آیت الله میرزا جواد آقا تهرانی که به زبان فارسی نگارش شده و بحثی پیرامون تاریخچه و اصول تصوف و عرفان مي باشد که البته نویسنده گرانقدر هدف اصلی خود را از این نوشتار، تحقیق درباره وحدت وجود و موجود که همان توحید عرفانی است، می داند؛ که در واقع نقدی قوی بر نظریه وحدت وجود و موجود است و مباحث دیگر را مقدمه ای برای آن می داند. از این رو مباحث را در دو بخش عمده ارائه نموده است: در بخش اول که با عنوان پیدایش تصوف و عرفان اسلام می باشد به بررسی تاریخچه تصوف و تاثیر ادیان دیگر همچون مسیحیت و بودائیزم و همچنین افکار فلسفی و کلامی و نوافلاطونی بر تصوف اسلامی می پردازد.
بررسی ابعاد زبانی و فکری سخنان شیخ ابوالحسن خرقانی
نویسنده:
سکینه شاعری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
ابوالحسن علی بن احمد خرقانی (352-425 ه.ق.)، از صوفیان قرن چهارم و پنجم هجری است. وی فردی امّی و نانویسا بوده، که در بیان سخنان خود متأثر از زبان محاوره و گویش منطقه‌ی خود (قومس) بوده است. به گفته‌ی خود تمام تعلیماتش را از خداوند می‌گرفته است. از نظر فکری می‌توان او را دنباله‌رو افکار عارفان بزرگ منطقه‌اش به ویژه، ابوالعباس قصاب (م. نیمه‌ی دوم قرن چهارم.) و بایزید بسطامی (م. 261 ه.ق.) دانست. این پژوهش که با توجه به سخنان خرقانی زبان و اندیشه‌ی وی را بررسی و تحلیل می‌کند، در چهار فصل انجام شده است؛ در ابتدا شرح احوالی از خرقانی، اوضاع سیاسی- مذهبی زمان وی، هم‌چنین کلیاتی درباره‌ی ویژگی‌های زبانی و فکری او آورده شده است و در فصل‌های بعد دیدگاه‌های عرفانی او با محوریت دو اصل زبان و فکر به عنوان اساس مباحث و موضوعاتی چون خداشناسی، رابطه‌ی انسان با خدا، شطحیات و کرامات عرفا، جوان‌مردان در نگرش عرفانی، دنیا، مرگ و جهان پس از آن، شفاعت و...، موضوع‌بندی و بررسی شده است، سپس نگرش خرقانی به اجتماع اطراف به ویژه، طبیعت، گل‌ها و گیاهان، رنگ‌ها، شغل، خانواده و مردم آمده است. ویژگی‌های آوایی، واژگانی و نحوی کلام وی نیز در سطح زبانی تحلیل گردیده است.در بُعد زبان و سه سطح موسیقایی، واژگانی و نحوی، پیروی از زبان محاوره، آرایه‌ی سجع و موازنه، تکرار، به ویژه، تکرار حروف، هم‌چنین استفاده از واژه‌های کهنه و مهجور، کاربرد برخی واژه‌ها و ترکیبات عربی، پیشوندهایی که بعدها به پیشوندهای مرده‌ی زبان تبدیل می‌شوند و نیز استفاده از حذف، تقدیم و تأخیر نقش‌های مختلف دستوری و کاربرد حروف در معانی مختلف، از ویژگی‌های بارز سخنان خرقانی به شمار می‌رود.در بُعد فکری، خرقانی عقل را در شناخت حق نارسا و عشق حقیقی را بر آن پیروز می‌داند. او به مرگ ارادی (فناء فی الله) معتقد است و از نظر او نفس سرکش را با مبارزه‌ی همیشگی می‌توان مهار کرد. وی هم‌چنین در سخن خود به بیان شطحیاتی می‌پردازد که عوام از درک آن ناتوانند. از جلوه‌های طبیعی نظیر آتش و آب و باد و حتی رنگ‌ها و پرندگان در سخن خرقانی می‌توان برداشت‌های عرفانی و رمز گونه کرد. وی جوان‌مردان را انسان‌های کامل معرفی می‌کند و خود به اصول آنان بسیار پایبند است.
بازتاب گفتار و کردار مشایخ صوفیه در مثنوی و آثار منثور مولانا
نویسنده:
مرجان نوروزی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
متون عرفانی از ارکان ادبیات فارسی است که مبخش عمده ای از ادبیات فارسی را به خود اختصاص داده‌ است. مولانا یکی از درخشان‌ترین چهره‌های ادب عرفانی است و در مسیر رسیدن به این مرتبه، وامدار افکار وگفتار مندرج در آثار عرفانی پیش از خود است. هر شاعر یا عارف متأخر در بطن یک سنت فکری اثر خود را می‌آفریند و به نوعی وارد گفت‌گوی منطقی با گذشتگان می‌شود. متونی که از ابزار شناخت عرفانی بهره می‌گیرند به هم نزدیک‌اند. آثار مولانا نیز از متونی است که بر گفتمان‌های عرفانی بنا شده است؛ حجم زیاد تلمیحات و اشارات داستانی، آیات و احادیث، سخنان مشایخ صوفیه، مضامین و درون مایه و حتی تصاویر شعری گرفته‌شده از ادب فارسی و عربی و...همه حاکی از تعاملات چشمگیر بینامتنی در آثار مولاناست. در این پژوهش اقوال و کرداری که در مثنوی و آثار منثور مولانا بازتاب داشته‌اند در سه حوزه انسان شناسی، معرفت شناسی و خداشناسی دسته بندی و تحلیل شده و به ریشه‌های تأثیر پذیری و شیوه‌های بهره‌گیری مولانا ازکلام مشایخ اشاره گردیده است. همچنین تفاوت نگرش مولانا نسبت به مشایخ قبل از خود دربرخورد با اندیشه های واحد تحلیل شدهکه در آثار عارفان قبل از او نمود داشته بیان می شود. دسته بندی و بررسی گفتار و کردار مشایخ در این سه حوزه خود به نتایج جدیدی منجر گردید؛ از جمله این‌که بیشترین حجم استفاده مولانا از اقوال و افعال دیگر صوفیان در حوزه انسان شناسی قرار می‌گیرد. همچنین بررسی شیوه‌های بهره‌گیری مولانا از اقوال و افعال نشان داده می شود. بسامد نوع استفاده از اقوال و افعال در هر اثر متفاوت است و مولانا در مثنوی نسبت به کتب منثورش در افزودن اندیشه‌های خود به گفتار و کردار مشایخ و گرفتن نتایج خاصی که مورد نظرش بوده موفق‌تر بوده است. به نظر می‌رسد ریشه این تفاوت، تأخر زمان سرایش مثنوی نسبت به آثار منثور، نیز تفاوت در نوع کلام این آثار است؛ یعنی ظرفیت‌های زبانی شعر بستر مناسب‌تری نسبت به نثر، برای خلق نگرش‌های خاص مولانا فراهم آورده است.
تأثیر آثار جبران خلیل جبران بر آثار پائولو کوئلیو
نویسنده:
طاهر لهراسبی‌فر
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
جبران خلیل جبران و پائولو کوئلیو، دو نویسنده مشهور در دورهی معاصر به شمار میآیند که آثار فاخر و ارزشمندی به جامعهی بشری عرضه کرده اند. هدف اصلی این پژوهشگر از پرداختن به آثار این دو نویسندهی برجسته و بویژه تأثیرپذیری پائولو از جبران، این بوده است که افکار متعالی و انسان ساز آنهارا به روش تطبیقی و مقایسه گونه، به جامعهی دانشگاهی و فرهنگی معرفی نماید، چرا که موضوعاتی چون عشق، عرفان،خودشناسی، خداشناسی، وحدت وجود، مرگ و زندگی، سنن و قوانین، و مباحثی از این قبیل، به طور مستقیم با شخصیت و هویت آدمی ارتباط تنگاتنگی دارند. سوال اصلی این تحقیق این بوده است که پائولو در چه زمینههایی از آثار جبران تأثیر پذیرفته است؟ فرضیه ای که مطرح شده است این است که پائولو در زمینههای عشق، عرفان، خودشناسی، خداشناسی، وحدت وجود، مرگ و زندگی، سنن و قوانین، و.مباحثی از این قبیل از جبران تأثیر پذیرفته است. پژوهشگر در این تحقیق، با مطالعهی دقیق آثار دو نویسنده، ابتدا موضوعات مشترک را استخراج و سپس طبقه بندی نموده و آنگاه آنها را درقالب چهار فصل بررسی و تجزیه و تحلیل نموده است. دیدگاههای مشترک و گاهی نگاههای متفاوت دو نویسنده، جداگانه مطرح و بررسی شده است. پس از پایان تحقیق، این نتیجه به دست آمده است که تأثیرپذیری پائولو از جبران، امری است انکارناپذیر و گرد آوری مجموعه نامه های جبران خلیل جبران خود دلیلی است قاطع بر صدق مدعای محقق.
بررسی ارکان جهان‌بینی تصوف در کشف‌المحجوب هجویری و رساله‌ی قشیریه
نویسنده:
اکرم نیکوکار
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
از آن جایی که متون عرفانی در ادبیات ما جایگاه ویژه ای دارند و در این میان آثار ارزشمندی چونرساله ی قشیریّه و کشف المحجوب هجویری ، از مهم ترین متون قرن چهارم و پنجم هجری به شمار می آیند. به خصوص رساله ی قشیریّه که منبع مهمّی در تدوین سایر کتب از جمله کشف المحجوب هجویری بوده است. بنابراین، این پژوهش به«بررسی ارکان جهان بینی تصوّف در کشف المحجوب هجویری و ترجمه ی رساله ی قشیریّه» اختصاص یافت . در این پژوهش نخست به معرفی مولّفان این دو اثر پرداخته ایم ، سپس در فصل دوم به صورت اجمالی به بررسی عرفان و تصوّف اشاره ای کرده ایم و در نهایت در فصل آخر به بررسی ارکان تصوّف در این دو اثر پرداخته و آن ها را با یکدیگر مقایسه کرده ایم.هجویری و قشیری هر دو به جنبه های عرفان عملی پرداخته و کمتر به عرفان نظری توجّه داشته اند. هجویری در کشف المحجوب به مسائل عرفانی بیش تر از قشیری اشاره نموده، حتّی در برخی موارد به نقد نظریّات سایرین نیز همّت گماشته است. در حالی که قشیری اکثراً تنها به نقل قول سایر عرفا بسنده کرده و تحلیل های او در این اثر کمتر به چشم می خورد.
رابطه انسان و خدا به روایت بوناونتوره و نجم رازی
نویسنده:
ساعده‌سادات میری‌طامه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این مطالعه‌ی تطبیقی درصدد است که رابطه‌ی انسان با خدا را از دیدگاه نجم رازی (مرگ 654 هـ. ق)و بوناونتوره( مرگ1274 میلادی) مقایسه کرده و شباهت‌ها‌ و تفاوت‌ها را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد. روش تحقیق و مطالعه در این پژوهش تطبیقی، عقلی وجمع آوری مطالب به روش اسنادی وکتابخانه‌ای است.بررسی محقق در این حوزه نشان داده که در افکار و اندیشه‌های ادیان مسیحی و اسلامی می‌توان نقاط مشترک زیادی را تبیین کرد؛برخی از اشتراکات به دلیل ماهیت ثابت جایگاه انسان و خدا و جهان تبیین می‌شود و برخی ازتفاوت‌هانیز در نوع نگاه به این مقولات بیان می‌گردد. نتایج این مطالعه نشان داد که در دیدگاه نجم رازی و بوناونتوره بر نقش پیامبر به عنوان پل ارتباطی و میانجی بین رابطه انسان با خدا تأکید شده است.نجم رازی و بوناونتوره عامل اصلی ایجادکننده‌ی رابطه انسان با خدا را در تربیت و پرورش می‌دانند؛ اما تفاوت-های دیدگاه ی در تعریف تربیت و پرورش دارند. نجم رازی و بوناونتوره هر دو بر تقدم خودشناسی بر خداشناسی تأکیددارند؛ولی نظریات آن‌ها در مراحل و تکامل خودشناسی تفاوت‌های ماهوی دارد. هم نجم رازی و هم بوناونتوره در ایجادارتباط انسان با خدا مراتبی قائل هستند؛ اما تکامل و مراحل این رابطه از نظر آنها بایکدیگرمتفاوت است. در معرفت شناسی نجم رازی قلب چون جایگاه عشق و محبت خداست، بسیار با ارزش و از جهت اینکه دل یا قلب تجلی‌گاه حق و محل ظهور اوست، عرض زمینی پروردگار به شمار می‌رود.
بررسی مقایسه‌ای مفهوم عرفانی تزکیه نفس در نهج‌البلاغه و آثار عطّار
نویسنده:
زهره مازار
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم) , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیدهاز آنجایی که اسلام دین انسان ساز است، برای هدایت و گم نکردن راه سعادت منبع مکتوبی چون قرآن و راهنمایانی چون پیامبر (صلی الله و علیه و آله) و پس از ایشان ائمه (علیهم السلام) را در دسترس همگان قرار داده است. با مطالعه قرآن و نهج‌البلاغ? شریف به عنوان مترجمان قرآن کریم می‌توان به هدایت دست یافت. عارفان مسلمان تلاش می‌کنند که سیر و سلوک خود را بر اساس دستورات دین و راهنمایی این بزرگان قرار دهند تا مسیر را به خطا نروند از جمله عطّار نیشابوری که گرچه اهل سنت است اما با مطالعه آثارش می‌توان به تأثیرپذیری او از امیر المومنین علی (علیه‌السلام) در طی طریق معترف شد.تزکیه عرفانی نفس در نهج‌البلاغه بر انسان شناسی که به خداشناسی و در نهایت به کمال رساندن انسان منجر می‌شود استوار است. امیر المومنین علی (علیه‌السلام) به عنوان انسان کامل، شناخت صحیح خداوند و اخلاص در عقیده و عمل، تقوی و صبر را از عوامل دست‌یابی به تزکیه نفس در نهج‌البلاغه می‌دانند و برتری طلبی، پیروی از خواهش‌های نفسانی، طغیان، حبّ دنیا و موانع عملی و اخلاقی ازجمله عجب و ریا و ارتکاب رذائل اخلاقی را موانع شناختی در راه تهذیب نفس می‌شمرند.عطّار عوامل دست‌یابی را به کمال شناخت خداوند و عوامل فردی منحصر می‌داند و در آثارش از طلب، عشق، معرفت، استغناء، توحید، حیرت، فقر و فنا به عنوان وادی‌ها و یا مراحل سیر و سلوک عرفانی نام می‌برد. موانع شهودی در نزد شیخ عبارتند از: غفلت از خداوند و غفلت از مرگ. عطّار موانع عملی و اخلاقی را پیروی از هوای نفس، خودپرستی، آرزوهای دور و دراز و سراب‌های فریبنده می‌داند.کلیدواژه: تزکیه نفس، عرفانی، نهج‌البلاغه، عطّار.
نگرش عرفانی به طبیعت در آثار سهراب سپهری و جبران خلیل جبران
نویسنده:
رحمان فلاحی مقدم
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
سپهری و جبران هم عصر، طبیعت گرا، شاعر، نقاش، متأثیر از قرآن، انجیل، بودا و دارای اندیشه های عرفانی مشترکی هستند که علاوه بر تأثیر پذیری از عرفای پیشین دارای نگرشی خاص خود می باشند. در عصری که بشر صنعت زده شده و ماشین بر اراده و هنر او تسلط پیدا کرده است آن دو به کمک می شتابند و مردم را تا اندازه ای از سر درگمی نجات می دهند. ویژگی عمده آن دو و تفاوتشان با عرفای قبل، طبیعت گرایی عارفانه است و معتقدند که بشر از روزی که به زمین آمده در قوانین الهی دست برده و گرفتار آداب و عادات ساخته خود شده است بنابراین روز به روز متعصب تر و بیگانه تر می شود. در طبیعت همه طبق قانون الهی زندگی می کنند کسی مزاحم دیگری نیست همه با تعاون و دوستی با یکدیگر به سر می برند و همه عناصر طبیعت با خدا در راز و نیاز هستند. همین عشق به طبیعت باعث شده که این دو شاعر نمادهای عارفانه عاشقانه خود را از طبیعت بگیرند. آرمان شهر خود را در آنجا بیابند و خدای خود را در طبیعت به نظارته بنشینند. سپهری و جبران انسان ها را به خودشناسی دعوت و توصیه می کنند که غبار عادات و آداب را از چشم ها بزدایند و درس سعادت و زندگی را زا طبیعت بیاموزند. آن دو به فرازمنی و فرامکانی معتقدند و همه موجودات را جلوه هایی از خدا می دانند که روزی باید به آن اقیانوس بی منتهی متصل شوند بنابراین زندگی را دارای حکمتی می دانند که باید به نحو مطلوب از آن بهره برد و مرگ را ادامه و مکمل زندگی دیدار با معشوق ازلی و رسیدن به جاودانگی ابدی می دانند. همین نگرش عارفانه ساده و صمیمی آن به دو به خدا جهان و طبیعت باعث اقبال بسیاری از خوانندگان به آثارشان و بهره گیری از اندیشه های عارفانه شان شده است زیرا که با همین نگرش ساده و تازه پره از اسرار زندگی بر می دارند و انسان را به رسالت بزرگ خود که همان خودشناسی و خداشناسی است آگاه می سازند. این رساله در زمینه ادبیات تطبیقی و شامل نگرش عرفانی سپهری و جبران به طبیعت در شش فصل می باشد: فصل اول: مقدمه، انگیزه انتخاب موضوع، کاربرد، پیشینه و روش تحقیق. فصل دوم: تطبیق زندگی نامه سپهری و جبران از زوایای مختلف و جوه اشتراک و افتراق، اسلوب ادبی و بررسی محتوای آثار هر دو. فصل سوم: سیر تاریخی عرفان و تصوف آداب و سنن خاص صوفیان هر دوره عرفان سپهری و جبران و تشابه و تفاوت آن دو با عرفان کلاسیک. فصل چهارم: نگاه تازه به طبیعت، تجلی خدا در طبیعت، نماد پردازی از طبیعت. فصل پنجم: خودشناسی، وحدت، وجود، فرازمانی، آرمان شهر، زندگی و مرگ. فصل ششم: نتیجه گیری
  • تعداد رکورد ها : 1265