جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1265
بررسی و نقد روانشناسی دین از دیدگاه ویلیام جمیز
نویسنده:
مسعود آذربایجانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این تحقیق روان شناسی دین از دیدگاه ویلیام جیمز، گزارش، تحلیل و نقد شده است و دارای یک مقدمه و پنج فصل و یک خاتمه است. در مقدمه علاوه بر کلیات متعارف، تعریف و تاریخچه روان شناسی دین، زندگینامه،‌مبانی فکری و روش شناسی ویلیام جمیز نیز بررسی شده است.فصل اول با عنوان :چیستی دین و دینداری» با اشاره ای به تعاریف دین به طور کلی، دیدگاه ویلیام جیمز در چیستی دین و دینداری در محورهای تعریف دین، حیات دینی ، کثرت گرایی، گوهر دین، درباره خدا، ویژگیهای رهبران دینی و نفی نگاه مادیگرایانه به دین بازکاوی شده است. در ضمن ملاحظاتی در زمینه های نادیده گرفتن جایگاه دین نهادی و اجتماعی در حیات دینی، عدم توجه به مولفه های شناختی در تعریف دین، استوار کردن حیات دینی بر تجارب استثنایی و نامتعارف، کثرت گرایی دینی، تلقی احساسات به عنوان گوهر دین، نابغه و نابهنجار بودن رهبران دینی وارد شده است. فصل دوم با عنوان «خاستگاه دین و منشا دینداری» اشاره ای به مهمترین نظریه های موجود درباره منشأ دین در سه رویکرد کلی جامعه شناسان، روان شناسان و الهیدانان دارد و سپس دیدگاه جمیز درباره منشا دینداری در محورهای روش داوری معنوی، نفی تبیین مادیرگایی و منشأ جسمانی، منشأ در عواطف انسانی و ضمیر نیمه هشیار آمده و تأکید بیش از حد جمیز بر نقش احساسات و عواطف عمدتا مورد نقد قرار گرفته است.فصل سوم با عنوان «در باب ایمان» اشاره ای به ادبیات علمی در این موضوع در اندیشه اسلامی و الهیات مسیحی شده و سپس دیدگاه ویلیام جیمز بر اساس نظریه «اراده معطوف به باور» بیان شده است. او می گوید در تصمیم گیری برای گزینه های زنده، اضطراری و فوری- فوتی که شواهد عقلی آن ناقص است و گزینش عقلی امکان پذیر نیست، اراده به معنای عام تمایل عاطفی انسان وارد عملمی شود. از آنجا که در ایمان چنین شرایطی موجود است اراده معطوف به باور ایمان را محقق می سازد. ملاحظات متعددی در نقد دیدگاه جمیز وارد شده اما به طور اجمالی با توجه به شواهد عدیده اصل دخالت عواطف در باورها و ایمان مورد تأیید قرار گرفته .فصل چهارم با عنوان «تجربه دینی» طولانی ترین فصل این پایان نامه است. در ابتدا به چیستی تجربه دینی و دیدگاه های عمده در تبیین تجزیه دینی اشاره شده و سپس آراء جیمز در سه بخش چیستی،‌انواع و تبیین تجربه دینی آمده است. ملاحظاتی نیز درباره موضوعهای وصف ناپذیری و ناپایداری تجربه دینی، داروهای روان گردان به عنوان عامل تجربه دینی، گستره محدود تجربه دینی از نگاه جیمز و تقدم احساسات در تبیین تجربه دینی با نگاهی به مباحث تجربه دینی در فلسفه و عرفان اسلامی بیان شده است.فصل پنجم با عنوان «آثار دینداری» است. جیمز ثمرات دینداری را به طور کلی تحت عنوان «قداست» جمع بندی می کند و آنها را با ویژگی های زهد، قوت، قلب، خلوص و مهرورزی توصیف می نماید. آثار دینداری از نگاه جیمز در شش بخش آثار معنوی، اخلاقی، شناختی (معرفتی) عاطفی – هیجانی، بهداشت روانی و انسجام شخصیت دسته بندی شده‌اند و ملاحظاتی در نقد مبنای پراگماتیسم، انحصار آثار دینداری در ابعاد فردی و سنخ شناسی روان شناختی جیمز وارد شده و به طور اجمالی از نگاه کارکردگرایی در غایات عملی حمایت کرده ایم. در خاتمه نیز به جمع بندی نتایج جدید و نکات نسبتا بدیع این پژوهش پرداخته ایم.
طرح و نقد رویکردهای عرفان ستیز و عرفان گریز معاصر (نقد آراء دشتی، کسروی...)
نویسنده:
شکوفه نظری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در تعریفی از عرفان (‌با توجه به اینکه جامع و مانع نیست‌) می توان گفت‌، عرفان جریانی است معرفت بخش که شامل تجربه‌هایی شهودی‌، همراه با کشف و اشراق است‌. این امر ادراکات و دریافت‌هایی را برای عارف در پی دارد که می توان آن را معرفت عرفانی نامید‌. معرفتی که مسیری متفاوت از علم را -که بیشتر با برهان و استدلال سرو کار دارد - طی می کند‌. بیان اینگونه تجربیات و دریافت‌ها و معارف عرفانی نیز از طریق زبانی غیر مستقیم (‌استعاری‌، رمزی‌، تمثیلی‌)‌، اشاری و روایی که از ویژگی‌هایزبان عرفانی است‌،صورت می گیرد‌.این جریان مانند هر جریان فکری دیگری‌، طرفداران و مخالفانی پیدا می کند که هرگونه افراط و تفریط از هردو سو‌، خواسته یا ناخواسته‌، می تواند آن را به بیراهه بکشاند‌. مخالفت و ستیز با عرفان و تصوف در دوران گذشته از جانب قدما (فقها‌، متکلمین و فلاسفه) همواره وجود داشته است و هریک به سهم خود و از دیدگاه فکری خود به مخالفت یا نقد آن پرداخته‌اند. در دوران معاصر و پس از مشروطه نیز با نقد‌ها یی روبه رو می شویم که با برداشتی اجتماعیاز عرفانو مخالفت با زمینه‌ها، شرایط‌، ویژگی‌ها و کارکرد‌های آن‌، این جریان را منحصر در نحوه بودن و ماهیت آن در دورانی خاصاز لحاظ تاریخی‌، فرهنگی و... بررسی کرده‌اند، بدون اینکه اصل وجودآن را در نظر بگیرند‌. بنابر این مطابق با آن شرایط خاص تعریفی از عرفان ارائه داده‌اند که این جریان را به نوعی تقلیل گرایی می کشاند‌. علاوه بر این، عده ای بدون آگاهی از منطق و معرفت و زبان ویژه عرفانو عدم آشنایی با نقش و کارکرد آن دچار بدفهمی یا کج فهمی در بعضی از مسائل این پدیده (از جمله بخش‌هایی که با عقل‌، علم‌، تجربه و آزمایش‌، تناسب و هماهنگی ندارد) شده‌اندو عرفان و عبارات عرفانی را بی‌معنا دانسته‌اند‌.بررسی‌های این منتقدان بر پایه رویکرد‌های علمی، ماتریالیستی، اجتماعی، روان شناختی، سیاسی، فرهنگی، مذهبی و‌... می‌باشد‌. هدف از نوشتن این رساله این است تا با معرفی زبان عرفان و تصوف‌، مانند هر جریاندیگری‌، تا کنون مورد جرح و نقد‌های بسیاری قرار گرفته است‌. عده ای به ویژه طرفداران و پیروان این جریان‌، چه آنهایی که حقیقتا عارف و صوفی بوده‌اند و چه کسانی که کم و بیش با عرفان آشنایی دارند و تعالیمش رامی پسندند‌، با نوعی سرسپردگی مطلق‌، تسلیم محض آن می شوند‌. عده ای نیز به حقیقت عرفان باور دارند اما معتقدند که باید نا خالصی‌هایی را که دامن این پدیدهرا به بعضی‌اندیشه‌های نا صواب آلوده است پاک کرد‌. بسیاری دیگر با تعصب و غرض ورزی‌، تنها به این دلیل که اعتقاد شخصی به این جریانندارند آن را مشربی می دانند که با ادعای حق برای تهذیب و تزکیه انسان‌، به راه باطل رفت‌. بنابراین به یکباره‌، تمامی این جریان را آمیخته از پندار‌های نا صوابی می دانند که به مقصدی جز وادی گمراهی منتهی نمی شود‌. این رساله بر آن است تا با بررسیآثار تعدادی از نویسندگان معاصر‌، که به نقد عرفان و تصوف پرداخته‌اند‌، جنبه‌ها و دیدگاه‌های آنها را که منجر به نوعی رویکرد خاص در نقد یا رد عرفان و تصوف می شود‌، مشخص کند‌. در این رساله‌، به تفاوتی که میان نقد‌های پیشینیان با جریان‌های انتقادی معاصر وجود دارد اشاره شده است‌. همچنین با اشاره به زبان عرفان‌، منطق عرفان و سایر خصوصیاتی که ما را ملزم میکند تا به عرفان از درون سیستم فکری و ساختاری مخصوص به خودش‌، برای فهم و درک آن توجه داشته باشیم‌، به مباحثی در حین نقد آراء پرداخته شده است که از این راه معایب و کاستی‌های این نقد‌ها و بررسی‌ها آشکار می شود‌.عرفان و چارچوب فکری و فرهنگی عرفا‌، نشان دهد که بعضی از منتقدان عرفان به دلیل نا آگاهی و شناخت ناکافی از حوزه عرفان و تصوف‌، نقد‌هایی غیر روشمند داشته‌اند.
ترجمه و تحقیق کتاب The Foundations of Mysticism (فصل 5,4) اثر Bernard McGinn
نویسنده:
معصومه کبیری طامه
نوع منبع :
رساله تحصیلی , ترجمه اثر
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
تاریخ عرفان مسیحی بدون شناخت ریشه های آن در یهودیت ، فلسفه دینی یهود وبالاتر از همه در تاریخ مسیحیت اولیه قابل درک نیست . کتاب اقای مک گین بهترین راهنما در این زمینه است.این پایان نامه تحقیق وترجمه دوفصل از کتاب مک گین با نام "ریشه های عرفان" است که توسط شرکت کراس رود ( Crossroad Company) درسال 1999 به چاپ رسیده.همچنین این کتاب اموزه های پدران یونانی (کلمنت اسکندرانی ،اوریگن ،گرگوری نوسایی ، ماکاریوس ،اواگریوس پونتیکوس ،دیونوسیوس و غیره)را از قرن دوم تا ششم میلادی مورد توجه قرار می دهد و دیدگاه های آنهارا در باب عناصر عرفان مسیحی مورد بحث و بررسی قرار می دهد . عناصر عرفانی :کمال مسیحی ،الوهیت ،تامل ومراقبه ،گنوسیس (معرفت باطنی)،لقاء خداوند ، تولد الهی ،تشبه به خداوند،نیایش ایده ال ، خلسه و اتحاد با خداوند.
مبانی و اصول اخلاق عرفانی
نویسنده:
حسین مهدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این پژوهش درباره مبنای و اصول اخلاق عرفانی پرداخته که شامل کلیات بحث و در دو بخش و خاتمه تنظیم گردید. کلیات حاوی تعریف مفاهیم کلیدی و ربط بین آنها می باشد. بخش اول مربوط به مبانی اخلاق عرفانی است که شامل سه تا فصل می باشد. فصل اول مربوط به مبانی معرفت شناختی است که شامل تعریف معرفت عرفانی و اقسام معرفت و نظریات عرفا درباره معرفت عرفانی است فصل دوم مربوط به مبانی هستی شناختی است که در این فصل درباره وجود بحث و بررسی شده است. فصل سوم مربوط به مبانی انسان شناختی است که شامل دو بعد انسان و عقل و اراده و اختیار انسان و قابلیت انسان برای تجلی اسماء و صفات می باشد. بخش دوم حاوی اصول اخلاق عرفانی است که در این بخش نه تا اصول (اعتدال،‌اخلص، تدرج،‌تعقل و تفکر،‌تغافل تمکن حریت عبودیت و کرامت) بیان شدند. و در خاتمه خلاصه کلیات و خلاصه هر دو بخش و نتایج بدست آمده از آنها مطرح گردیده است.
تطبیق عقل و عشق در حدیقه سنایی و منطق الطیر عطار
نویسنده:
محبوب محمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مدخل آثار(دانشنامه آثار) , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
عقل و عشق همواره دو ابزار اصلی شناخت و معرفت بوده است از این رو گروهی عقل را وسیله شناخت و معرفت میدانند و گروهی عشق را، و بین این دو گروه همیشه تقابل و تعارض بوده استتحقیق این است که علیرغمِ هم‌مکتب بودنِ آن دو عارف (مراد اشراقی بودنِ آنهاست)، سنایی در دوران پختگی (که حدیقه نیز حاصل دوران پختگی اوست)، عقل را که حکمت مشّائی، به‌عنوان بهترین وسیلۀ شناختِ حقایق، مطرح کرده است، زمانی می‌پذیرد که به آن صبغۀ دینی زده باشد.بسیاری از عارفان، از جمله، «عطار» معتقدند: «عقل» حتی عقلِ انبیا و اولیا، برای رسیدن به حقایق و دقایق غیبی کافی و وافی نیست و «عشق» تنها جوهری است که شناخت خدا را برای آدمی میسّر می‌کند. «سنایی»، به‌خصوص، در «حدیقه» نسبت به «عقل»، نظری حکیمانه دارد و بر این باور است که در صورتی که «عقل» و حتی «عشق» منوّر به نور شرع باشند و هر دو از دین نشأت بگیرند، می‌توانند راهنمای آدمی برای شناخت حقایق باشند. عواملی از قبیلِ روشن كردن اين حقیقت كه عارفان، به‌ویژه، «سنایی» و «عطار» چه برداشتي از دو مقولۀ عقل و عشق دارند و به چه دلیلی آن دو را برابر هم قرار می‌دهند و همچنين روشن كردن جايگاه عقل كلّي و اهميّت آن نزد «سنايي» و «عطار»- كه جوهر انسان است و اينكه اهل تصوف خود، از مُحبّان عقل هستند و عدمِ توجه دقيق به اين مسأله باعث می‌شود كه عشق، دشمنِ عقل فرض شود و ... ، از ضرورت‌های اصلی توجه بنده به موضوع این پژوهش بوده است.1. دست‌یابی به تعاریفی مشخص از عقل و عشق.2. شناخت جایگاه عقل و عشق نزد عارفان.3. عقل و عشق و جایگاه آن دو از از دیدگاه سنایی.4. عقل و عشق و جایگاه آن دو از دیدگاه عطار.5. شناخت عقاید و افکار سنایی و عطار در خصوص عقل و عشق.6. ایجاد تحول در نگرش مردم نسبت به عقل و عشق از نظر عارفان.
بررسی ابعاد عرفانی فص ابراهیمی (ع) در شرح فصوص الحکم ابن عربی
نویسنده:
فاطمه غضنفری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
فصوص الحکم یکی از آثار مهم ابن عربی از بنیان گذاران عرفان نظری است و ما در این کتاب که شامل 27 فص است و مفاهیم عمیق و عرفانی را دربر می گیرد به هر نبی به صورت رمز و اشاره نگریسته و هر باریکی از جلوه های انسان کامل را در روح آن نبی متجلی و مشاهده و شرح داده است.ابن عربی در گفتار خویش به مفاهیمی چون اعیان ثابته، اسماء و صفات الهی، وحدت وجودو ... پرداخته است و در رابطه با هر پیامبر یک فص اظهار نموده و همین مطلب مهم در فص ابراهیمیبه روشنی مشهود است. اینکه ابن عربی به صراحت اوج عشق و شناخت ابراهیم را نشان نمی دهد ولیکن با بررسی تاریخ زندگی ابراهیم علیه السلام و بررسی مسائلی چون رهایی ابراهیم از زن و فرزندش و قرار دادن هاجر و اسماعیل در بیابان بی آب و علف به فرمان خدا، قربانی فرزندش در قربانگاه که همگی به فرمان خدا صورت پذیرفت، سپردن ایشان به شعله های آتش نمرود همگی نشان از این دارد که ابراهیم شیفته باری تعالی بود و به خاطر عشق الهی از آتش و نفس و زن و فرزند خود را رها کرد و دل را با عشق الهی در آمیخت. با ذکر آیات قرآن کریم و شروح تفاسیر مبنی بر زندگی آن حضرت لقب ابراهیم خلیل که ناشی از عشق ایشان به ذات حق می باشد بر همگان آشکار می گردد.
گونه‌شناسی تفاسیر عرفانی از حروف مقطعه قرآنی
نویسنده:
مرتضی زارع‌دار
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
رساله «گونه‌شناسی تفاسیر عرفانی از حروف مقطعه قرآنی» با هدف دسته‌بندی آرای مفسران عارف درباره حروف مقطعه قرآنی به انجام رسیده است و ده تفسیر بزرگ (قرآن‌العظیم، حقایق‌التفسیر، لطائف‌الاشارات، کشف‌الاسرار، عرائس‌البیان، تأویلات، تفسیرقرآن‌الکریم، روح‌البیان، تفسیر منظوم صفی‌ و بیان-السعاده) که متعلق به قرون مختلف (از قرن سوم تا چهاردهم قمری) می‌باشند مورد مطالعه قرار گرفته و ضمن یادآوری روش تفسیری و تعداد سوره‌های مقطعه‌دار تفسیر شده توسط هر مفسر، آرای گوناگون هر مفسر درباره حروف مقطعه و نحوه مواجهه هر یک با این حروف استخراج و تبیین شده است. سپس آراء و نظرات هر کدام دسته‌بندی و نمونه‌های هر دسته آمده است. نظرات عرفا درباره حروف مقطعه در دو سطح سامان یافته است. در سطح اول، آنان درباره ماهیّت حروف مقطعه سخن می‌گویند و هفت نظر عمده را بیان می‌کنند:1-
جستاری بر هنر در قرآن
نویسنده:
اکرم ناظمی سنجری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
قرآن شاخص‌ترین ویژگی‌های والای انسانی و جنبه های هنری خلقت از سوی خداوند سبحان را، معرّفی نموده است، نوشته حاضر، از یک سو به مضامین قرآنی که در اشاعه و گسترش آموزه‌های وحی کوشیده اند می پردازد ، که حاصل آن حکمت و عرفان دراسلام و کشف و شهود و زیبایی‌شناسی صفات الهی ، عالم خیال و مکاشفاتعالم وحی بر انسانهای اهل مکاشفه می باشد. از سویی دیگر، پرداختن به قصّه‌پردازی و داستان‌گویی قرآن ، که یکی از روش های جذب مخاطب و تأثیرگذاری مطلوب ، برای پیام رسانی سازنده تر و تأثیر تربیتی موثّرتر است، را درنظر دارد. داستان‎های قرآن کریم، پرداختن به شیوه ی هنری براساس، رخدادها، شخصیّت‎ها و حالات خاص و مورد نظر است، که با داستان‎های ساخته فکر بشر به نام داستان‎های تاریخی، کاملاً متمایز است، چرا که این داستان هااز برخی از عناصر ساخته و پرداخته ذهن اقتباس کرده واین امر در راستای اهداف هنری نویسنده، از جمله تشویق و سفارش صورت می‎گیرد تا شاید به صورت تصنّعی بتوان آن را نمایشی کرد.ولی آنچه مهم به نظر می رسد، این است که، ذات قصّه‌های قرآنی خود، هنر درام و محتوایدرونی و الهی دارد و نیاز به برداشت و اقتباس بشری نیست.هنر به سهم خود در تقویت و گسترش جایگاه قرآن کوشید. کم نیستند قرآن‌های نفیسی که اکنون ، صرفاً از لحاظ جنبه‌هایساختار هنری مورد توجه محافل هنری جهان قرار دارند و در موزه‌ها و مجموعه‌های هنری سراسر جهان نگهداری می‌شوند و در واقع هنر قرآنی دارای ماهیتی دینی و معنوی استکه در عرصه‌های خوشنویسی، هنرهای تزئینی و تصویری، خط و تذهیب نیز جلوه‌گر است و صوت موسیقی دلنشین و تصاویر خطاطی آن بین همه افرادبا هر زبان و مکانی ارتباط برقرار می کند و در واقع، وجود صاحب اثر هنری، پروردگار متعال، در بین مسلمان، متجلَی می گردد.
بررسی مفهوم عبودیت در قرآن ومقایسه آن با عرفان اسلامی
نویسنده:
سوسن رفیعی راد
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
نام خانوادگی دانشجو: رفیعی راد نام: سوسنعنوان پایان‌نامه: بررسی مفهوم عبودیت در قرآن ومقایسه آن با عرفان اسلامیاستاد راهنما: دکتر اشرف میکائیلیاستاد مشاور: دکتر علی غفاریمقطع‌تحصیلی:کارشناسی ارشدرشته:الهیاتگرایش:عرفان اسلامی دانشگاه:محقق اردبیلیدانشکده: علوم انسانیتاریخ دفاع: 29/6/1393تعدادصفحات:135چکیده: یکی از مسائل مهم بشری در ارتباط با آفرینش و خلقت جهان، رابطه ی انسان با خالق می باشد.این رابطه هم در قرآن و هم در منابع عرفانی اسلام به واژه عبودیت تعبیر و تفسیر شده است. این مفهوم تاثیر آشکاری در زندگی و افکار مسلمانان و مومنان داشته است بطوریکه جلوه های آن را در زندگی زاهدان و عرفای مسلمان می بینیم. عبودیت در قرآن به مفهوم مملوکیت و تسلیم و نهایت درجه ی خضوع در برابر خداوند است و اساس نظام تربیتی پیامبران نیز بر همین اصل است. تسلیم خواست و رضای پروردگار بودن و اینکه انسان در تمام امور به مقتضای مملوکیت و عبودیت خویش رفتار نماید. عبودیت در آیین یهود بر پایه ی اطاعت محض از خداوند و در آیین مسیح بر پایه ی محبت با تمام قلب و جان و خدمت به خلق استوار است. در قرآن کاربردهای متعددی برای عبد آمده است، از جمله: « کاملترین وصف برای انسان کامل» و «اساس اسراء و عروج انسان کامل»، «مختار بودن در بندگی » و از لغات مترادف عَبَدَ به معنای عبادت می توان از خَشَعَ، خَضَعَ و نَسَکَ نام برد. واژه های حوزه ی معنایی عبودیت در قرآن شامل حوزه ی معنایی معبود و عابد می باشد. هدف عبادت در عرفان اسلامی نیز از طریق معرفت به حق از حیث اسماء و مظاهرش و علم به مبداء و معاد و آگاهی به حقایق عالم و چگونگی بازگشت آن حقایق به ذات احدی تعریف می‌شود. این هدف با طی مدارج و مقامات سیر و سلوک و عرفان عملی، مقام به مقام و گام به گام میسر می‌شود، و از این منظر انسان کامل کسی است که به سبب ظرفیتی که در ساختار وجودی اش هست می تواند به مقام حقیقی عبودیت و بندگی برسدکه این امر بر متکی بر هماهنگی میان شریعت و طریقت بوده و بر پایه ی پیروی از شریعت و احکام قرآن صورت می‌گیرد. کلیدواژه‌ها: عبودیت، عرفان، شریعت، طریقت، انسان کامل
مقایسه انسان کامل از دیدگاه سنایی (حدیقه‌الحقیقه)، 
مولوی (مثنوی) و ناصرخسرو (دیوان)
نویسنده:
لیلا کریم زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
انسان، جانشین خدا بر زمین است که حرکت به سمت کمال برتر وصف‌ناپذیر از مهمّ‌ترین شاخصه‌های وجودی اوست. توجّه به انسان و شناخت ماهیّت وی موضوعی است که از قدیم‌الایّام مورد توجّه مذاهب و مکاتب و فرهنگ‌های گوناگون بوده است و کمتر مکتب فکری و فلسفی را می‌توان سراغ گرفت که به‌گونه‌ای به شناسایی انسان نپرداخته باشد. تمام تاریخ بشری در راه شناخت این موجود ناشناخته سپری شده است و اهمیّت این موضوع از آنجا ناشی می‌شود که خداوند بزرگ همه چیز را به خاطر انسان آفریده است. انسان بنا به ذات وجودش از شگفت‌انگیزترین موجودات آفرینش است. لذا بحث پیرامون جایگاه این وجود شگفت‌انگیز، بدیهی است که ظرافت و پیچیدگی‌های خاص خود را دارد و در طول تاریخ بشری، موضوع انسان از دریچه‌ی ادیان توحیدی و غیرتوحیدی، توسط دانشمندان همیشه محل بحث و جدل فراوان بوده است. ناصر خسرو، مولوی و سنایی از معدود شاعرانی هستند که همواره به‌دنبال کمال انسانی بوده‌اند. آن‌ها انسان را در یک جایگاه بسیار والایی قرار می‌دهند و ارزش زیادی برای او قائل هستند ایشان معتقد هستند هرچه در عالم است به‌خاطر انسان خلق شده است، پس انسان باید موجود بسیار مهمی ‌باشد. آثار این سه شاعر عمده‌ترین آثار درباره‌ی انسان است که هرکز از هدایت اجتماع و افراد در رسیدن به سعادت غائی کوتاهی نمی‌کنند. آن‌ها نوع انسان به‌ویژه انسان کاملی که از خود به خدا رسیده و خداوند را در میان مردم و با مردم درک کرده است را دارای ارزش و اهمّیّت می‌دانند. ویژگی‌های انسان این سه شاعر در کل، ویژگی‌های انسان کامل است. انسان کاملی که به عالی‌ترین درجات نائل آمده و تمام نیروهای معنوی بالقوه‌ی درون او به فعلیّت رسیده است و بنده‌ی خدا و اشرف مخلوقات است و متّصف به صفات عالی و خواسته‌هایش در راستای خواسته‌های ربّ‌العالمین است.
  • تعداد رکورد ها : 1265