جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 63
بررسی انتقادی دلائل اثبات وجود خداوند در فلسفه دکارت بر محور علیت
نویسنده:
صدرالدین طاهری
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
جهان به مثابه اراده و بازنمود - جلد 1 [کتاب انگلیسی]
نویسنده:
شوپنهاور؛ مترجم: ای. اف. جی پاینه
نوع منبع :
کتاب , ترجمه اثر , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
New York: ,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی: Die Welt als Wille und Vorstellung اثر آرتور شوپنهاور یکی از مهمترین آثار فلسفی قرن نوزدهم است که بیانیه اصلی یکی از جریان های مهم تفکر پساکانتی است. بدون شک این بزرگترین کار شوپنهاور است. این کتاب که قبل از 30 سالگی فیلسوف تصور و منتشر شد و 25 سال بعد گسترش یافت، خلاصه یک عمر فکر است. به مدت 70 سال، تنها ترجمه انگلیسی خلاصه نشده این اثر، همکاری هالدن-کمپ بود. در سال 1958، ترجمه جدیدی از E. F. J. Payne ظاهر شد که به طور قطعی جایگزین ترجمه قدیمی تر شد. ترجمه پین ​​از این جهت برتر است که نزدیک به 1000 اشتباه و حذف در ترجمه هالدن-کمپ را تصحیح می کند و بر اساس نسخه قطعی کار شوپنهاور در آلمان در سال 1937 تهیه شده توسط دکتر آرتور هوبشر است. نسخه پین ​​اولین نسخه ای است که بسیاری از نقل قول های متن را به نیم دوجین زبان به انگلیسی ترجمه کرده است. بنابراین مفیدترین نسخه برای دانش آموز یا معلم است.
بررسی و تحلیل نظریه مطابقت صدق در فلسفه اسلامی
نویسنده:
مرتضی حاج حسینی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
فیلسوفان مسلمان نظریة مطابقت صدق را بر تحلیل سازمان جمله استوار نموده، جمله را به عنوان «حامل صدق»(truth bearer) و واقع یا نفس الامر را به عنوان «سازندة صدق»(truth -maker) تلقی کرده­اند. دراین مقاله, پس از بحث دربارة موارد کاربرد این نظریه در فلسفة اسلامی و شناسایی اصول و مبانی آن، توانایی این نظریه را در مقایسه با نظر منطق جدید در تحلیل سازمان قضیه ارزیابی نموده، با عنایت به مغایرت واقعیت با اندیشه, به شناسایی عناصر اصلی تئوری مطابقت می پردازیم. براساس این تحلیل، جمله «حامل صدق» و «صدق» محمولی تک موضعی است که احراز آن تابعی از احراز نسبت «مطابقت» است. اما « مطابقت » محمولی دو موضعی است که از نسبت بین وضعیت ترسیم شده توسط آن جمله و وضعیتی که در واقع اتفاق افتاده است حکایت می­کند. بنابراین سازنده صدق نه واقع و نفس الامر, بلکه نسبت مذکور است. به علاوه, احراز مطابقت تابع احراز دست­رسی به واقع یا نفس الامر می باشد
«مفهوم نمایی» محالات ذاتی
نویسنده:
بهزاد حمیدیه
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در منطق و فلسفة ارسطویی و اسلامی، محالات ذاتی دارای مفهوم و معنا تلقی می شوند، هرچند در خارج محقق نمی شوند و نمی توانند بشوند. محالات، احکامی فلسفی دارند که در امور عامة فلسفه مورد بحث قرار می گیرند. در این نوشتار، ضمن رد دلایل اندکی که بر معنا داری محالات ذاتی آورده اند، چند دلیل فلسفی و منطقی بر بی معنایی محالات ذاتی اقامه خواهیم کرد. به نظر می رسد مبحث منطقی «عدم و ملکه»، مبنای خوبی برای تشخیص بی معنایی جملات و مرکبات به دست می دهد. بر این اساس و توضیحاتی که در متن آمده است، محالات ذاتی را باید الفاظ مرکبی دانست که از طریق بازی با الفاظ ایجاد شده اند و هیچ مفهومی را به ذهن نمی آورند، بلکه صرفاً ذهن را به توهم معنایابی می اندازند؛ محالات ذاتی «مفهوم نما» هستند. پیامدهای مهم این نظریه در این نوشتار به اجمال مورد اشاره قرار گرفته اند.
اتصاف خارجی معقول ثانی منطقی: بررسی موردپژوهانة پارادوکس معدوم مطلق
نویسنده:
مهدی اسدی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در منطق و فلسفة اسلامی معمولاً گفته می شود در معقول ثانی منطقی اتصاف، و به عبارتی ظرف صدق و مطابَق، کاملاً ذهنی است. این نوشتار نشان می دهد برخی اندیشمندان مسلمان در عمل، گاهی، مثلاً در مورد مباحث پارادوکس معدوم مطلق، ناخواسته آن را نقض کرده اند. ما به تقویت این نقض خواهیم پرداخت و ادلّة قوی تری بر اتصاف خارجی و عینی دست کم برخی از معقول های ثانی منطقی، یعنی اموری که به حیث التفاتی و دلالت گره خورده اند، هم چون «لایخبرعنه» و «لایعلم»، «یخبرعنه» و «یعلم»، «خبر» و «شناخت»، «خبر/ شناخت پذیری» و «خبر/ شناخت ناپذیری»، «صدق»، «وصف پذیری» و «وصف ناپذیری»[i]، عرضه خواهیم کرد و بدین وسیله کلیت قاعده نقض خواهد شد.
حقیقت ترس ‌آگاهی در گذار از ساحت مفهوم به ساحت تجربه سینمایی در پرتو تفکر هایدگر
نویسنده:
محمدصادق صادقی‌پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این رساله به تحلیل حوزه معنایی ترس در اندیشه‌ هایدگر پرداخته، و تلاش کرده‌ایم اثبات نماییم که این حوزه معنایی در طیفی از امر نااصیل (ترس) تا امر اصیل (ترس‌آگاهی) تعریف می‌شود و رسیدن به یافتگیِ بنیادین ترس‌آگاهی در سیری تدریجی از استحاله حوزه معنایی ترس میسر است. نقطه آغازین این طیف پدیدار ترس است در مقام امر نااصیل آغازین که به‌مثابه نخستین پله به ما کمک می‌کند تا پس از گذر از مراتب میانی رعشت، دهشت و وحشت به سوی پله غایی اصالت که همان ترس‌آگاهی است حرکت نماییم. یعنی چنانکه هایدگر معتقد است حرکت به سوی امر اصیل ناگزیر از گذار از ساحت بی‌اصالتی است. اهمیت یافتگیِ بنیادین ترس‌آگاهی در دوران فراموشی مطلق هستی، در ایجاد التفات در دازاین نسبت به هستی و کمک به او برای حرکت به سوی اصیلانه بودن آشکار می‌شود. سپس یکی از مهم‌ترین مضامین اندیشه هایدگر یعنی «رویداد حقیقت» از منظر وقوع آن در کار هنری و به طور خاص هنر فیلم مورد تأمل قرار می‌گیرد و تلاش می‌شود که با طرح مفهوم پیکار میان پوشیدگی و ناپوشیدگی در کار هنری، که هایدگر آن را پیکار میان زمین و جهان می‌نامد، به سیطره تماشاگر در تفسیر جهان فیلم خاتمه داده شود زیرا با این رویکرد، تماشاگر دیگر سوژه‌ای نیست که بخواهد فیلم را به ابژه‌ای برای شناخت خویش بدل نماید بلکه در یک رویارویی با جهانِ فیلم در پرده فرو افکندن از حقیقت در ساحت فیلم یاری رسانده و با تفسیر خود از فیلم، در تحقق رویداد حقیقت مشارکت می‌نماید. پدیدارشناسی هرمنوتیک به عنوان روش‌شناسی این رساله به ما یاری می‌رساند که دریابیم چگونه تجربه رویارویی با جهان فیلم، تماشاگر را به پرسش هستی‌شناختی خودش از فهم فیلم رهنمون می‌گردد زیرا هر تفسیر، تماشاگر را به فهم از هستیِ خودش، در مقام دازاین در-جهان ارجاع می‌دهد؛ دازاینی که بازیگر است و درگیر با جهان و نه مشاهده‌‌گری صرف در ساحت تفکر محاسبه‌گر دکارتی و به دور از تجربه در-جهان-بودن. در نهایت نظریه نهایی این رساله مطرح می‌شود که از ترکیب آرای هایدگر با سه نظریه‌ سینمایی در باب غایت سینمای وحشت متعلق به نوئل کارول، سینتیا فریلند و جرج اوچوا حاصل آمده است. در طرح نظریه نهایی از توانش‌های این سه نظریه استفاده شده و نقطه ضعف آن‌ها، که تفکر محاسبه‌گر دکارتی و غفلت از پرسش هستی است، به مدد تفکر تأملی هایدگر مرتفع می‌گردد. نظریه نهایی این رساله معتقد است هیولا، به مثابه تجسم شرّ و عنصر محوری سینمای وحشت، در جلوه‌های متفاوتی از پدیدار ترس (شامل ترس، رعشت، دهشت، وحشت و ترس‌آگاهی) تجلی می‌یابد. سینمای وحشت با طرح عناصر اساسی تحلیل هرمنوتیکی هایدگر (یعنی جهان، مرگ، گناه، طرح‌افکنی و اصالت) در نسبت با دازاین در قالب بیان سینمایی، امکان ظهور «رویداد حقیقت» در جهان فیلم را با مشارکت تماشاگر، در مقام دازاین تفسیرکننده، فراهم می‌آورد و «رویداد حقیقت» منکشف‌شده در این سینما، یافتگی بنیادین «ترس‌آگاهی» است که در جهانی سینمایی برساخته از 5 ژانر اساسی شامل ژانر ترس، ژانر رعشت، ژانر دهشت، ژانر وحشت و در نهایت ژانر ترس‌آگاهی از خویش پرده فرو می‌افکند.
مفهوم حق در فلسفه لاک و کانت
نویسنده:
راحله زارع
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در دوران مدرن در نتیجه‌ی تلاش‌های متفکران و فیلسوفان این دوره، انسان بیش از پیش در کانون توجه قرار گرفت و جایگاه مرکزی را در عالم اشغال کرد. در این دوران همه چیز از زاویه‌ی انسانی تعریف می‌شد. بر این اساس مفهوم حق هم در این دوران معنایی انسانی به خود گرفت. در این دوران حقوق کیهان محور یونان باستان و حقوق خدا محور قرون وسطی، که در نتیجه‌ی آن، نقش اراده‌ی انسانی در تعیین حقوق فردی و اجتماعی نادیده گرفته می‌شد و حق به مجموعه‌ای از ارزش‌های از پیش تعیین شده اطلاق می‌گردید و انسان همواره محکوم به رعایت این ارزش‌ها بود، کنار گذاشته شد. متفکران دوران جدید با ارج نهادن به مقام والای انسانی در تعیین سرنوشت خویش و تأکید بر توانایی‌های عقل انسان در شناسایی حق و حقوق، مفهوم حق را در رابطه‌ی تنگاتنگ آن با اختیار و اراده‌ی انسانی مطرح کردند. جان لاک فیلسوف قرن هفدهم و نظریه‌پرداز بزرگ حقوق طبیعی، انسان را دارای حقوقی می‌دانست که مستقل از کلیسا و نظام حکومتی معتبر بود و عقل و خرد انسانی کاشف این حقوق بود و لذا حقوق انسان، حقوق اعطایی از جانب کلیسا و حکومت نبود و تنها نقش حکومت، پاسداری از حقوق طبیعی افراد بود. در ادامه‌ی این مسیر فکری به فیلسوف اخلاق قرن هجدهم، ایمانوئل کانت می‌رسیم. کانت نیز مفهوم حق را در ارتباط با مقام و منزلت رفیع انسانی مطرح کرد و می‌توان گفت که بیشتر از جان لاک، به برجسته کردن جایگاه انسان در ارتباط با حقوق انسانی پرداخت. او مفهوم حق را در حوزه‌ی اخلاق مطرح کرد تا همواره انسان با التزام به قانون اخلاقی و خرد خود بنیاد، در ارتباط با دیگر انسان‌ها به گونه‌ای اخلاقی و از بُعد شرافت والای انسانی و غایت فی نفسه بودن انسان، هم در وجود شخص خویش و هم در وجود دیگران، با آنان رفتار کرده و حقوق انسانی را مراعات نماید و با حرکت در مسیر تکامل اخلاقی، هر چه بیشتر در راستای انسانیت گام برداشته و آزادی را تحقق بخشد.
بررسی جایگاه و نقش قرآن در حکمت متعالیه
نویسنده:
وحید شاهدینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
شناخت مفهوم قرآن در حکمت متعالیه، مبیّن جایگاه قرآن در هستی شناسی صدرایی است، و حاصل این شناخت، تبیین ارتباط قرآن و انسان و جهان هستی است. از منظرحکمای متاله، همچنان که قرآن کلام الله و کتاب الهی است، انسان و جهان هستی نیز کلام و کتاب الهی هستند. و موجودات کلمات الله اند، و همچون آینه ای هر کدام به قدر مرتبه وجودیشان مظهر اسماء و صفات حق تعالی می باشند. در این میان انسان کامل که خلیفه الله است، آینه تمام نمای صفات جمال و جلال الهی است، که حق تعالی، با اسم جامع الله، در وی تجلی نموده است. از آن روی از بین موجودات عالم، انسان کامل را که از آن به حقیقت محمدیه تعبیر می شود،کلمه تامه الهی نامیده اند. از طرفی انسان، عالم صغیر و عصاره هستی است، و عالم کبیر نیز انسان کبیر است، و در اصل، نسخه رونوشت یکدیگرند. کلام خدا امری بسیط و واحد، و همان "کن وجودی" است که همو علت ایجاد آفاق و انفس معرفی شده است. پس در نهایت، حقیقت قرآن و انسان و هستی همان کلام الله است که تعین آن در مراتب هستی به صورت انسان و عالم و یا به صورت کتابی بین دو جلد ظهور یافته است.سیر در آفاق و انفس محتاج وسیله است. وسیله در حکمت متعالیه، استدلال و شهود است در پرتو وحی. حکیم متاله با استمداد از عرفان و برهان و در پرتو مشکاه وحی، سیر در آفاق و انفس می کند و با کشف حجاب های ظلمانی و نورانی، ملکوت هستی را مشاهده نموده و در نهایت به وصال حقیقه الحقایق عزّاسمه نایل می شود. حکمت متعالیه حل غوامض و مشکلات هستی شناسی را بدون تمسّک به مشکات وحی و نبوّت، میسور نمی داند. با این بیان برای کشف حقیقت قرآن باید از خود قرآن اقتباس نور کرد و با برهان و عرفان در پرتو وحی، صراط مستقیم را پیمود تا حقایق هستی منکشف گردد.
معنای زندگی در قرآن و حدیث
نویسنده:
محمدحسن کاردان‌پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
بحث از هدف خلقت انسان و معنای زندگی از دیدگاههای گوناگون مورد بررسی و تدقیق قرار گرفته است و هر کس از نقطه نظر خود به نظریه پردازی در این باب روی آورده است. در بین این آثار ارزشمند، فقدان اثری که هدف و معنای زندگی انسان را از خلال آیات حیاتبخش قرآن کریم و نیز احادیث ائمه اهل بیت علیهم السلام استخراج و تبیین نماید احساس می شود. این نوشتار بر آن است تا ضمن بیان این مطلب که قرآن کریم برای زندگی بشر طرح نقشه نموده و آن را غایت مند می داند، به بیان اهداف مورد نظر این کتاب آسمانی بپردازد و آنها را در حد ممکن با استفاده از احادیث که در واقع تفسیر این آیاتند شرح و تبیین نماید. در این راستا این پایان نامه در نظر دارد تا در یک فرایند منطقی قدرت قرآن و روایات را در معنابخشی به زندگی روشن نماید. به همین منظور پس از بیان کلیات رساله در فصل اول ، در فصل دوم به بیان تاریخچه بحث از معنای زندگی در ادیان الهی و مکاتب بشری پرداخته و در فصل سوم به تعریف اصطلاحات متداول و پرکاربرد در رساله اقدام شده و در نهایت فصل چهارم عهده دار تبیین معنای زندگی از دیدگاه قرآن و روایات می باشد.
معناشناسی الفاظ قرآن از دیدگاه طبرسی (بررسی موردی جزء 27 مجمع البیان)
نویسنده:
فاطمه نظری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
معناشناسی واژه های قرآن یکی از اساسی ترین پایه های فهم و تفسیر دقیق قرآن است. دست یابی به معنای یک واژه در قرآن از ریشه شناسی آغاز می شود و پس از بررسی سیر تطور آن، مفهوم واژه در حوزه معنایی خاصی که در آن قرار گرفته، روشن می شود.اما صرف بررسی لغت برای تعیین مقصود قرآن کافی نیست چرا که معنای دقیق واژه در بافت خود قابل توصیف خواهد بود. لذا توجه به بافت زبانی و موقعیتی در تبیین معنای آیات از اهمیت خاصی برخوردار است. طبرسی به عنوان یکی از برجسته ترین مفسران شیعه در تفسیر جزء 27 مجمع البیان، برای ریشه شناسی الفاظ قرآن از راهکارهایی چون ریشه یابی واژه ها، مبدأ اشتقاق و صرف شناسی، کاربرد الفاظ نزد عرب و کاربرد الفاظ در شعر عرب استفاده کرده و در مواردی سیر تطور آن را مورد توجه قرار داده است. گر چه مفسر به رویکرد ریشه شناسی توجه داشته، اما از تأثیر مهم بافت نیز غافل نبوده و در تفسیربا توجه به بافت زبانی و موقعیتی در صدد تبیین معنای آیات برآمدهو از توجه به قرائن حالی و مقالی غافل نمانده است.
  • تعداد رکورد ها : 63