جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1563
بررسی تطبیقی عبادت در تفسیرالمیزان وکشف الاسرار
نویسنده:
ساره حسین‌بر
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مسئله ی عبادت و توحید عبادی یکی از مسائل مهم وزیربنایی اسلام است که به علت برداشت های مختلف ازآن اختلافاتی بین بعضی ازفرق و مذاهب اسلامی پدیدآمده است. برخی ازگروه های افراطی و تندرو ازجمله وهابیان معتقدند هرنوع خضوع و فروتنی و اطاعت در برابر هرکس و هرچیزی خواه خدا باشد یا غیرخداو با هرنیتی که انجام شود عبادت آن کس یا آن چیزاست. بنابراین توحید درعبادت را با توسل به اسباب معنوی ناسازگارمی دانند و هرگونه عملی راکه نشانگر روی آوردن به اسباب معنوی باشد مانند زیارت، توسل، شفاعت جستن و... شرک می شمارند.منشأ این تصور برداشتی است که وهابیان ازمفهوم عبادت دارند. امامفسران و علمای بزرگ شیعه و سنی بااتکا به آیات و روایات معتقدندکه درتعریف عبادت علاوه برعنصرخضوع عنصرمقوم دیگری نیز وجود دارد و آن عبارت است ازاعتقاد به الوهیت و ربوبیت نسبت به معبود که تاچنین اعتقادی برقلب و دل حاکم نباشد بالاترین خضوع ها رنگ عبادت نمی گیردلذا اعمالی مانند توسل وشفاعت جستن ازانبیاء و اولیاء به دلیل اینکه انسان تنها خدارا می پرستد و فقط آن هارا شفیع و واسطه قرارمی دهد تا به درگاه خدا تقرب بجوید نه تنها منافی توحید عبادی نیست بلکه مؤید آن نیزهست. میبدی که یکی از علمای معروف و مقبول اهل سنت است درتفسیرکشف الاسرارخود عبادت را عبارت دانسته ازخضوع در برابر معبودی که انسان اعتقاد به مالکیت، خالقیت، رازقیت و منعم بودن او دارد. علامه طباطبایی نیزکه ازعلمای معروف و مقبول شیعه است درتفسیرالمیزان خود عبادت هرچیزی را مساوی باخضوع و تذلل به همراه اعتقاد به ربوبیت و الوهیت او دانسته است منتها علامه علاوه براین قائل است روح و مغز عبادت همان بندگی و حالت درونی است که درقلب نسبت به معبود وجوددارد. درواقع دیدگاه علامه طباطبایی و میبدی نزدیک به هم و بادیدگاه وهابیان متفاوت است.
بررسی تحلیلی الزامات فلسفی منطق موجهات با تاکید بر ذات‌گرایی
نویسنده:
عطاالله هاشمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
محور اصلی این پایان‌نامه بررسی نسبت میان منطق موجهات و آموزه فلسفی-متافیزیکیِ ذات‌گرایی است. منطق صوری موجهات مبتنی بر سمانتیک استاندارد کریپکی، در معرض این اتهام قرار دارد که متعهد به آموزه‌ی فلسفی ذات‌گرایی است و پژوهش حاضر ضمن ارایه توضیح مختصری از مفاهیم رایج در متافیزیک موجهات، به بررسی این امر می‌پردازد.در ذیل این بررسی، برخی از تقریرهای متنوع از ذات‌گرایی شرح داده شده‌اند. ذات‌گرایی ارسطویی یکی از مهم‌ترین این تقریرها محسوب می‌شود. استدلال شده است که این قسم از ذات‌گرایی قابل تطبیق با منطق موجهات نیست. کواین، از مهم‌ترین چهره‌های منطقی و فلسفی معاصر،مدعی التزام منطق موجهات به ذات‌گرایی است و هم منطق موجهات و هم ذات‌گرایی را مورد انتقادات گوناگون قرار داده است. در این پژوهش استدلال‌های کواین مورد شرح و تفصیل واقع شده‌اند و برخی از پاسخ‌های مهمی که به این انتقادات مطرح شده‌، مورد ارزیابی قرار گرفته‌اند. نقد و بررسی برخی از تقریرهایی از ذات‌گرایی که بر مبنای منطق موجهات خصوصا وجه شیءای(De Re) پی‌ریزی شده‌اند، نیز بخشی از این رساله را تشکیل می‌دهد.در نهایت کوشیده‌امتا نشان دهم که منطق موجهاتِ مبتنی بر سمانتیک استاندارد کریپکی، ملزم به پذیرش ذات‌گرایی است و البته ذات‌گرایی (حداقل در برخی تقریرهای آن)آموزه‌ی فلسفی معنادار و قابل دفاع است.نشان داده‌ام که برخی از پاسخ-هایی که به انتقادات کواین علیه موجهات و ذات‌گرایی، مطرح شده‌اند، توانایی حل مشکلات مطرح شده در انتقادات کواین را دارند اما این پاسخ‌ها متکی بر پیش فرض‌هایی هستند که در فلسفه کواین قابل پذیرش نیستند؛ لذا نمی‌توان در نظام فلسفی کواین، جایی برای منطق موجهاتِ مبتنی بر سمانتیک کریپکی و آموزه فلسفی ذات‌گرایی گشود.
بررسی فلسفی عینیت و ضرورت در تاریخ
نویسنده:
مسعوده فاضل یگانه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
عينيت و ضرورت از جمله مباحث مطرح در فلسفه تاريخ است که فيلسوفان تاريخ، پيرامون آن، نظرات متعددي دارند. عليت در تاريخ، هدفمندي تاريخ و اينکه آيا گزاره‌هاي تاريخي قابل صدق و کذبند يا نه، از جمله مباحثي هستند که ما در اين پايان نامه براي اثبات عينيت و ضرورت در گزاره‌هاي تاريخي به بررسي آنها با بهره گیری از تحقیقات کتابخانه ای پرداخته ايم. حوادث و رويدادهاي تاريخي نه براساس تصادف، بلکه براساس قوانين و روابط علي و معلولي جريان دارند و بر آنها ضرورت حکم فرماست، البته ضرورتي که منافات با اختيار بشر ندارد، بلکه اين اختيار از جمله علل ناقصه آن روابط است.وجود این قوانین ،حاکی از هدفمندی تاریخ است و شناخت اين قوانين ،‌ما را در رسيدن به هدف ياري مي رساند و قادر خواهيم شد که براي آينده برنامه ريزي دقيق تري داشته باشيم .بايد توجه داشت که عدم شناخت قوانين، دليل بر عدم وجود قوانين نيست، بلکه همانطور که پديده‌هاي طبيعي، هرچه پيچيده تر باشند، کشف قانون براي آنها مشکل تر است، حوادث تاريخي نيز اين چنين هستند و وظیفه مورخ کشف قوانین حاکم بر تاریخ است که با تحلیل وتفسیر وقایع تاریخی به دست می آید.اهم اين قوانين را قرآن کريم در اختيار ما مي‌گذارد و از ما مي‌خواهد که در آنها تأمل کنيم. ديگر قوانين را مي‌توانيم به کمک تجربه و غور در رويدادهاي تاريخ با درس گرفتن از رهنمودهاي قرآن، به دست آوريم.
بررسی تطبیقی خیر، علم و زیبایی از دیدگاه افلاطون و ملاصدرا
نویسنده:
زهرا محمدی محمدیه
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
رساله حاضر بر آن است تا به مقایسه‌ی سه مسأله‌ی خیر، علم و زیبایی در اندیشه‌ی افلاطون و ملاصدرا بپردازد. در این راستا حقیقت هر یک از این سه مسأله و ویژگی‌های آن‌ها و ارتباطشان با یکدیگر از دیدگاه این دو فیلسوف بررسی می‌گردد و اشتراکات و افتراقات دیدگاه‌های این دو فیلسوف در این زمینه مشخص می‌گردد. با توجه به اینکه اندیشه‌ی فلسفی این دو اندیشمند با رویکردی خدا‌محور قرین است، ارتباط تنگاتنگی میان خدا، خیر، علم و زیبایی در نظریات آن‌ها وجود دارد. افلاطون حقیقتِ هریک از این سه را یک چیز و عین خدای صانع و خالق در نظر می‌گیرد و ملاصدرا خیر، علم و زیبایی را از حیث مصداق عین وجود می‌داند که در بالاترین مرتبه‌ی وجودی، عین ذات واجب‌الوجود (خدا)، می‌باشد.
ضرورت و سنخیت علَی و معلولی از دیدگاه ملاصدرا و علامه طباطبایی
نویسنده:
افسانه گراوند
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از مباحث مهم فلسفه بحث علیت است از اصل کلی علیتقوانین فرعی زیادی منشعب شده و دو مورد از آنکه اگر به ثبوت نپیوندد نمی توان برای جهان نظامی قطعی و یقینی اثبات کرد. آن دو قانون عبارت است از قانون سنخیت و قانون ضرورت علی و معلولی. از اصل کلی علیت، ارتباط و وابستگیموجودات و از اصل سنخیت، نظام و انتظام این ارتباطات و از اصل ضرورت علی و معلولی ،قطعیت و ضرورت این نظام نتیجه می شود. و مهم ترین ویژگی علیت که مهم ترین اختلاف نظر ها نیز در آن واقع شده است، ویژگی ضرورت علی یا وجوب وجود معلول هنگام وجود علت تامه است؛ به گونه ای که برخی از اندیشمندان، بحث علیت را با بحث ضرورت علی مساوی دانسته و پذیرش و عدم پذیرش علیت را با قبول یا رد این قاعده معادل شمرده اند. در این رساله نظر ملاصدرا و علامه طباطبایی بعنوان حکمای مسلمان که در جهان اسلام مقام ویژه ای دارند، در رابطه با این موضوع مورد توجه قرار گرفته است.
زیبایی در حکمت متعالیه
نویسنده:
مهدی پرویزی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مبانی فلسفی نقش زیرساختی در علوم ایفاء می‌کنند، و آموزه‌های خاصِ هر مکتب فلسفی، مایه‌ی تشخص علوم، به هویتی خاص و ممتاز، نسبت به علومِ نشأت گرفته از اصول سایر مکاتب فلسفی، می‌گردد. زیبایی‌شناسی نیز از این امر مستثنی نبوده و (هرچند که تا کنون در فرهنگ اسلامی و مکاتب فلسفی آن، به صورت مدون، تالیف و به رشته‌ی تحریر در نیامده اما) می‌تواند در دستگاه فلسفی حکمت متعالیه به صورتی کاملا (متمایز، از آن‌چه اکنون با همین عنوان، در دیگر فرهنگ‌ها و مکاتب بشری رایج است) نظام‌مند، سامان یافته و سربرآرد. در همین راستا، تبیین چیستی زیبایی و حقیقتش، نیازمند تمسک به کلیدی‌ترین نظریه‌های حکمت متعالیه پیرامون وجود، هم‌چون اصالت، وحدت، تشکیک، بساطت و ... است. از این رهگذر واقعیت زیبایی تنزل هر حقیقت، وظهور و نمود عینی آن می‌گردد. این ظهور منحصر در عالم ماده و مجرد امور ذهنی (مانند خیالات) نیست بلکه هرآنچه عین هستی یا بهره‌مند از واقعیت یگانه‌ی آن باشد به دلیل موجودیت، بر ذات خویش و یا غیر، نمودی عینی که موجب ابتهاج است، دارد. دیدگاه خاص حکیم شیراز در توضیح کیفیت ادراک و مراتب این تجلی، باعث می‌شود (برخلاف ایده‌های رایج در توجیه ادراک زیبایی) ادراک زیبایی محدود به حس (استتیک) و صرفا در نتیجه‌ی رویارویی با امور مادی ظلمانی نبوده و به‌واسطه‌ی تمایز بین موجوداتِ مراتبِ مختلفِ وجود، و کیفیت برقراری ارتباط با آن‌ها و حضورشان نزد مدرِک، انحاء ادراک زیبایی؛ با کیفیات خاصه‌ای صورت گیرد که در تمام مراتب و نحوه‌های مختلف ادراک زیبایی، زیبایی؛ خود یا صورت‌ش نزد مدرِک حاضر و به درک حضوری، شهود می‌شود. از آن‌جا که برای هر واقعیت، تجلیات و آثاری به عنوان لوازم وجودی، رخ می‌نماید؛ زیبایی و ادراکش نیز (با توجه به قرائت جدیدی که از آنان ارائه می‌گردد) مصاحب با لوازمی از قبیل سعادت و ابتهاج، ادراک امر زیبا، حرکت جوهری در مدرِک و وصول و اتحادش با زیبایی و نهایتاً زیبا شدن مدرِک، خواهند بود.
هستی و زبان در فلسفه جورجو آگامبن
(نقد و بررسی تلاش آگامبن برای عبور از متافیزیک)
نویسنده:
عباس جمالی ارمندی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده برای فهم پروژه فکری آگامبن نخست باید مهمترین عناصر روش‌شناحتی او رادرک کرد؛ یعنی سه مفهوم پارادایم، امضا و آرخه. پارادایم آن نمونه‌ایست که بستر گسترده‌ای را که به آن تعلق دارد آشکار می‌سازد. پارادایم امری تکین است که با تعلیق تعلق خویش کلیت بسترش را نمایان می‌سازد. لذا پارادایم در ملتقای در-زمانی و هم-زمانی قرار دارد. امضاها آن امور زبانی‌اند که هرمنوتیک خاص یک مفهوم را مشخص می‌کنند. هر اپیستمه‌ای وابسته به امضاهای غالب خویش است و با توجه به این امضاهاست که هرمنوتیک خاص خود را شکل می‌دهد. در نهایت مفهوم آرخه و دیرینه شناسی فلسفی است که به نوعی هر سه مفهوم را در خود جای می‌دهد. دیرینه‌شناسی از نظر آگامبن تلاشی است برای جستجوی آرخه و آرخه نیز همچون پاردایم در ملتقای در-زمانی و هم-زمانی قرار دارد. لذا دیرینه‌شناسی در پی یافتن آن امور تکینی است که کلیت‌های تاریخی مورد بحث را آشکار می‌سازند.برای فهم دیدگاه انتقادی آگامبن به متافیزیک نخست باید دیدگاه بنیامین درباب زبان را دریابیم. بنیامین براساس کتاب مقدس معتقد به نوعی زبان ناب است که همه زبانها در پی نزدیکی به آن‌اند. این زبان فارغ از معنا‌‌رسانی بوده و صرفا نمود همرسانی محض آدمی است. آگامبن در مقالاتی کوتاه چون ایده زبان، خود چیز و... طرحی از نگاهش به متافیزیک و نسبت هستی و زبان را ارائه می دهد. وی زبان و هستی را یکی دانسته و معتقد است که خود همین زبان ناب است که موضوع تمام تاریخ متافیزیک، وحی و اندیشه است. اما تا‌کنون تفکر متافیزیکی گرچه به فهم این موضوع نزدیک شده اما به درک و گذر از آن موفق نشده است. بحث مفصل آگامبن در این باره در کتاب زبان و مرگ ارائه شده است. او با ردیابی جایگاه منفیت در متافیزیک غربی در اندیشه هگل و هایدگر بنیاد این منفیت را در "آوا" می‌یابد. نمود این آوا در ضمایر اشاره است. در قالب مفاهیم هگل واژه Dieseو در هایدگر Da ی دازاین (Da-sein) این اشارت-گری نمایان است. پاسخ آگامبن به این منفیت تجربه کودکی است. کودکی نوعی تجربه زبانی است که از منفیت "آوا"رهاست و ابتنای زبان بشری بر کودکی می‌تواند زبان-متافیزیک را از منفیت برهاند.آگامبن سیاست غربی را محصول متافیزیک غربی می‌داند. همانطور که حذف آوا منجر به منفیت زبان و متافیزیک می‌شود، حذف zoe از polisنیز سیاست غربی را از همان ابتدا به زیست-سیاست تبدیل کرده است که واپسین نمود آن نیز نهیلیسم معاصر است. سیاست آگامبن در دو سطح انتقادی و ایجابی قابل بررسی است. او کلیت این تلاشها را پروژه هومو ساکر نامیده است. آگامبن معتقد است که محصول زیست سیاست تولید زندگی برهنه است. این زندگی عاری از هر فرم و معناست و بارزترین نمود آن نیز در اردوگاههای اجباری کار نازی‌ها هویداست. منطق زیست سیاست همان منطق استثنایی است که با بیرون نهادن یا حذف کردن زندگی از شهر آن را در سیاست ادغام می‌کند و این ادغام همراه است با تولید زندگی برهنه. لذا سیاستِ رهایی‌بخش مورد نظر آگامبن بایست در پی ملغی ساختن این منطق استثنایی باشد. آگامبن از سیاست مسیانیستی یا سیاست وسایل محض سخن می‌گوید. این سیاست مبتنی بر ملغی ساختن آپاراتوس قدرت سرمایه‌داری نمایش است از طریق بازی. بازی مکانیسمی است در راستای تقدس-زدایی. تقدس‌آفرینی یعنی جدا کردن چیزها از کاربرد آزاد انسانی آن‌ها و تبدیل آنها به کالای مصرفی و نمایشی. اما تقدس زدایی فرایندی معکوس است. بازی چیزها را بار دیگر به کاربرد آزاد انسانی باز گردانده و از این طریق جهان انسانی را نیز تغییر می‌دهد.
هستی شناسی امر نو (جستاری در ضرورت، حدوث و رخداد نزد ارسطو، هگل ، کریپکی و بدیو)
نویسنده:
مسعود غفاری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
هدف اصلی این طرح ، ارائه‌ی دیدگاهی برای اندیشیدن به گسست‌های تاریخی است. بنابراین اولین مقصود آن بیان این اصل است که: گسست‌های تاریخی وجود دارند. در فلسفه‌‌ی معاصر این گسست‌ها را غالبا "رخداد" نامیده اند. در این طرح عامدانه اصطلاح بدیل "امر نو" برای اشاره به این گسست ها برگزیده شده است. بررسی شرایط امکان امرنو و ویژگیهای آن را هستی شناسی امرنو می‌نامیم. برای بررسی شرایط امکان امرنو ابتدا صورتبندی کلاسیک مفاهیم ضرورت و حدوثدر افلاطون و ارسطو و سپس نوآوریهای هگل و متعاقب آن کریپکی در این زمینه بررسی شده است. برای بررسی ویژگیهای امرنو ، روند دیالکتیکی تمامیت‌یابی ایده نزد هگل و سپس مفهوم رخداد در فلسفه ی آلن بدیو بررسی شده است. در نتیجه گیری نهایی، سرانجام مبحث ضرورت و حدوث در تصمیم آزادانه‌ی سوژه‌های درگیر، فرمولبندی شده است. با الهام از مفهوم پروبلماتیک باشلار، مفهوم امرچگال برای تعریف امرنو پیشنهاد شده است.
نظریه عدالت از دیدگاه ابن مسکویه و راغب اصفهانی (بررسی تطبیقی)
نویسنده:
محمدجواد قنبری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
بررسی تحلیلی تبیین «حقیقت نفس» از دیدگاه علامه مجلسی و نقد آن از دیدگاه ملاصدرا
نویسنده:
سمیه رنجبر
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
حقیقت نفس از مهم‌ترین مباحثی است که فکر بسیاری از فیلسوفان را به خود مشغول کرده است. و یکی از پیچیده‌ترین مباحث آن بحث تجرد یا جسمانی بودن است. که کمتربه بررسی آن پرداخته شده در اثر پیش رو به بررسی حقیقت نفس خصوصاً تجرد یا جسمانی بودن نفس از دیدگاه علامه مجلسی و نقد ملاصدرا بر آن و نیز دلایل اثبات تجرد نفس، پرداخته شده است. در قسمت اصلی این پژوهش یعنی تجرد یا جسمانی بودن نفس از دیدگاه علامه و ملاصدرا ضمن تشریح نظر علامه در رابطه با جسمانی بودن نفس و ادله ایشان، به اثبات تجرد نفس از دیدگاه ملاصدرا و نقد ایشان بر آرای علامه پرداخته شده است. نگارنده نخست عقاید علامه مجلسی را گردآوری، و با استفاده از دیدگاه ملاصدرا به نقد نظر علامه پرداخته است. و در پایان به این نتیجه رسیده که بنا بر دیدگاه علامه روح جسم لطیف روحانی است که بعد از مرگ، باقی است. وی جز خداوند را شایسته تجرد ندانسته زیرا تجرد نفس را امری نمی‌داند که از روایات بر آید. بلکه ظاهر روایات را دلیل مادی بودن نفس برمی‌شمارد بر خلاف ملاصدرا که براهینی را برای تجرد نفس اقامه کرده و به اثبات آن پرداخته است.
  • تعداد رکورد ها : 1563