جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 4
بررسی رویکرد و سبک شیخ اشراق در مباحث فلسفی
نویسنده:
مهدی کشتکاران
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
موضوع این رساله بر این اساس شکل گرفته است که تلاش‌های علمی یک محقق در دو مقام قابل بررسی است. یکی مقام کسب معارف و دیگری مقام بیان معارف. «بررسی رویکرد شیخ‌اشراق» عنوانی است در ارتباط با چگونگی روش او در مقام کسب معارف، و «بررسی سبک شیخ‌اشراق» نیز عنوانی است مرتبط با چگونگی روش و سبک او در مقام بیان معارف فلسفی.اگرچه ما در این رساله قصد معرفی رویکرد شیخ اشراق را داریم، اما با توجه به قاعده «تعرف الاشیاء بأضدادها»، برای رسیدن به این مهم چاره‌ای جز این نداریم که به بررسی سایر رویکردهای مطرح در فلسفه بپردازیم. بنابراین روشی که ما در این رساله به‌کار گرفته‌ایم این است که ابتدا به تمییز بین سه واژه «رویکرد»، «روش» و «سبک» پرداخته، سپس برخی رویکردهای فلسفی که مقابل یا مشابه رویکرد شیخ اشراق اند را به صورت اجمالی معرفی نموده ایم. این رویکردها عبارتند از: پدیدارشناسی، پراگماتیستی، تحلیلی، تاریخی و ترکیبی.رویکرد شیخ اشراق در کسب معارف فلسفی دو ویژگی کلی را در خود گنجانده است. نخست اینکه ذوق بر بحث ترجیح دارد و دیگر اینکه تعالیم وحی و عرفان و فلسفه در این رویکرد باهم متحداند. توجه به این دو اصل مهم و همچنین توجه به روش شیخ اشراق در کسب معارف ما را به این سو رهنمون ساخت که رویکرد شیخ اشراق بر اساس رویکردهای مطرح در پژوهش‌های فلسفی را «رویکرد ترکیبی» معرفی نماییم.همچنین در رابطه با سبک شیخ اشراق در مقام بیان معارف فلسفی نیز این مطلب را بیان نمودیم که شیخ اشراق در هشت قالب و در دو سبک رمزی و عرفی به بیان مطالب خود پرداخته است. این قالب‌ها عبارتند از: قالب برهان، بیان مکاشفات، جعل اصطلاح، کلمات رمزی و داستان‌های تمثیلی، یادآوری قهرمانان حماسی، استفاده از حلقه‌های عرفانی، توصیفات تجربی و بیان تأویلی.با توجه به این مطلب که مهم‌ترین ویژگی «رویکرد ترکیبی» ایجاد ترکیبی سازوار میان روش‌ها می‌باشد، شیخ اشراق به سبب استفاده از مشاهدات حضوری خود برای یافتن پاسخ سوالات، و همچنین نظام‌مند و مستدل نمودن آنها به کمک برهان و استدلال، در مقام کسب معارف نشانه اصلی «رویکرد ترکیبی» را از خود به‌جای گذاشته است. همین‌طور در مقام بیان‌معارف نیز با استفاده از قالب‌های متنوعی از قبیل: قالب برهان و حلقه‌های عرفانی به ایجاد ترکیبی سازوار میان ذوق و بحثنائل گردیده است.
جوهر و عرض از نظر فلاسفه مسلمان، (ابن سینا، شیخ اشراق، ملاصدرا)
نویسنده:
نسرین ژیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بحث جوهر و عرض از مباحث مهم طبیعت شناسی و هستی شناسی فلسفه محسوب می شود.فلاسفه درباره جوهر وعرض از نظر اقسام و انواع نظرات متفاوتی دارند، در باره اقسام جوهر و عرض برخی قائل به چهار نوع جوهر و برخی قائل به پنج نوع هستند که هیولا، صورت، جسم، عقل و نفس می باشند ودر انواع عرض همان نه قسم بودن آن مورد تائید می باشند. درباره ترکیب جوهر و عرض ملاصدرا قائل به ترکیب اتحادی است و این ترکیب را حاصل ارتباط جوهر و عرض می داند اما فلاسفه مشاء قائل به ترکیب انضمامی جوهر و عرض می باشند.صدرالمتألهین با این نظر موافق است که اعراض قائم به یک جوهر با وجود همان جوهر موجودند نه اینکه هر یک وجودی خاص خود داشته باشد. و اینکه وجودنه جوهر است نه عرض بلکه با جوهر، جوهر است و با عرض، عرض است.
بررسی تطبیقی جایگاه «نور» در حکمت سهروردی و «وجود» در حکمت سینوی و صدرایی
نویسنده:
خالق دیوسالار
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تفکر در هستی و پی بردن به راز و رمز آن از دغدغه های بشر پرسش گر بوده به طوری که مدام خود را تشنه چنین آب هستی بخشی می داند، چرا که حقیقت انسانیت در ذات متفکر اوست و تفکری با ارزش است که فارغ از عقل معاش به پهنه بی پایان هستی مخصوصاً به مبدأ با شکوه و والای آن نظر داشته باشد. در این ارتباط مسلمانان متفکر بیکار ننشسته و آستین همت بالا زدند و در این راه رنج و مشقاتی را متحمل شدند که در این بین نقش سه شخصیت یعنی بوعلی سینا ، ملاصدرا و سهروردی بارزتر به نظر می رسد، البته این بدان معنی نیست که کوشش های بقیه ازجمله فارابی ناچیز بوده است. در حقیقتسه شخصیت مذکور عصاره ماقبل خود بوده اند.ابن سینا به موجود می اندیشید و آن را موضوع فلسفه دانسته، مسائل آن را نیز عوارض ذاتی موجود بماهوموجود می داند او موجود را هم از نظر مفهوم و هم از نظر تحقق خارجى بدیهى فرض کرده و آن را مشترک معنوی می دانست و معتقد بود ماهیّت هر چیز غیر از هستى آن است یعنی دو مفهوم مغایرند اما این دو در خارج با هم اتحاد وجودی دارند. اومفهوم وجود را تنها در سه حکمِ تقدم و تاخر، بی نیازی و نیاز، وجوب و امکان مشکک می داند که آن نیز به خاطر حکایت ازواقعیت مشکک متصف به تشکیکمذکور است و در ارتباط با اصالت وجود ابن سینا نفسِ وجودِ ماهیت را معلول خود ماهیت ندانسته بلکه آن را معلولِ علت وجود می داند. او ماهیت را در سایه وجود، حق بالغیر می داند .سهروردی بر پایه آن چه ظاهر است به بحث درباره ساختار حقیقت که مستقیماً معلوم ما واقع می شود می پردازد. موضوع حکمت او انوار است. او نور را به آن چه ظاهر بنفسه و مظهر لغیره باشد تعریف می نماید. ظهور نور موجب بداهتش است. سهروردی نورها را تنها به کمال و نقصان مختلف می داند نه به لحاظ نور بودنشان چرا که نور نزد وی چیزی است که به واسطه شدت و ضعفش، مابه الاشتراک و هم مابه الامتیاز به خودش برمی گردد. وی نسبت میان نور وظلمت را سلب وایجاب می داند و ظلمت را قالب نور معرفی می کند. نزد وی در مقوله جوهر، همه انحاء تشکیک تحقق پذیر است. مراد از اصالت نور سهروردی "مبدئیت برای وجود و هستی ها"ست، وی در حکمت خویش حقیقت را به وجود نسبت نمی دهد بلکه آن را به حقایق عینی که بدون واسطه معلوم ما واقع می شوند نسبت می دهد و برای رسیدن بدین منظور از قضایای وجدانی استفاده می کند. وجود نزد ملاصدرا مبناى مسائل الهى است او موضوع فلسفه راواقعیت خارجى معرفی می کند. او وجود را تحقق و صیرورت در اعیان واذهان می داند. مفهوم وجود نزد وی ابسط از هر تصوری بوده و شروع و اول هر تصوری می باشد و از شدت ظهور و بساطتش نمی توان آن را به چیزی آشکارتر از خودش تعریف نمود. عقل بین دو موجود، مناسبت و مشابهتی می یابد که نظیرش رابین موجود و معدوم نمی یابدبدین جهت او مشترک معنوی بودن وجود در بین ماهیات را قریب به اولیات می داند. او ماهیات را اموری تبعی دانسته که از نظر به حدود و مراتب وجودات دریافت شده اند و رابطه میان ماهیّت و وجود را نوعی ملازمه عقلی بین وجود هر شىء و ماهیّت آن است. او وجود را بالذات و?ماهیّت رابالعرض موجود می داند و زیادت مفهوم وجود بر ماهیت از نظر او با تحلیل عقل حاصل می شود. نزد وی وجود در خارج و حاق ذهن با ماهیت اتحاد دارد. ملاصدرا بر خلاف سهروردی قائل به تشکیک در ماهیات نبوده و چون ماهیات را مثار کثرت می داند ذاتاً آن ها را با هم مختلف می داند. او وجودات عینى را حقایقى اصیل می داند و معتقد است که ماهیات، همان اعیان ثابته اند که هیچ گاه بوى هستى به مشامشان نخورده است. سبق زمانى و سبق علّى وجود بر ماهیت را او از اثبات اصالت وجود به دست می آورد. وجود تقدم عینی بر ماهیت دارد و ماهیت بر وجود تقدم مفهومی دارد. ملاصدرا به تشکیک مفهوم وجود از آن نظر توجه دارد که بیانگر ویژگی ای در اصل هستی است او مفهوم صرف را مشکک نمی داند. او در بیان تشکیک از شدت و ضعف و کمال و نقص وجود سخن به میان مى آورد که مفاهیمى ناظر به واقعیتند.
بررسی امکان معرفت‌بخشی وحی از دیدگاه فلسفه و کلام اسلامی (با تأکید بر آرای ابن سینا، سهروردی، ملاصدرا، غزالی و قاضی عبدالجبار معتزلی)
نویسنده:
مسعود رهبری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژه‌های اصلی :
امام محمد غزالی , وحی , معارف اسلامی , شناخت شناسی , حکمت اشراق the School of Illumination , فلسفه اسلامی , 13. علم کلام , هنر و علوم انسانی , هنر و علوم انسانی , ابن سینا، حسین بن عبدالله , وحی , صدرالدین شیرازی ، محمدبن ابراهیم , ابن سینا، حسین بن عبدالله , سهروردی، یحیی بن حبش , سهروردی، یحیی بن حبش , هنر و علوم انسانی , سهروردی، یحیی‌بن حبش , صدرالدین شیرازی، محمدبن ابراهیم , ابن‌ سینا، حسین‌بن عبدالله , قاضی عبدالجباربن احمد , هنر و علوم انسانی , ابن سینا، حسین بن عبدالله , صدرالدین شیرازی، محمدبن ابراهیم , هنر و علوم انسانی , هنر و علوم انسانی , هنر و علوم انسانی , قاضی عبدالجباربن احمد , سهروردی، یحیی‌بن حبش , صدرالدین شیرازی، محمدبن ابراهیم , ابن‌ سینا، حسین‌بن عبدالله , قاضی عبدالجباربن احمد , هنر و علوم انسانی , هنر و علوم انسانی , صدرالدین شیرازی، محمدبن ابراهیم , سهروردی، یحیی‌بن حبش , صدرالدین شیرازی، محمدبن ابراهیم , ابن‌ سینا، حسین‌بن عبدالله , قاضی عبدالجباربن احمد , هنر و علوم انسانی , سهروردی، یحیی‌بن حبش , صدرالدین شیرازی، محمدبن ابراهیم , ابن‌ سینا، حسین‌بن عبدالله , قاضی عبدالجباربن احمد , هنر و علوم انسانی , ابن سینا، حسین بن عبدالله , سهروردی، یحیی‌بن حبش , سهروردی، یحیی‌بن حبش , صدرالدین شیرازی، محمدبن ابراهیم , ابن‌ سینا، حسین‌بن عبدالله , قاضی عبدالجباربن احمد , هنر و علوم انسانی , ابن‌ سینا، حسین‌بن عبدالله , ابن سینا ، حسین بن عبدالله , سهروردی، یحیی‌بن حبش , قاضی عبدالجباربن احمد
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
هدف از این تحقیق، یافتن پاسخی برای این پرسش نوظهور است که آیا گزاره های وحیانی با معیارهای معرفت شناسی معاصر، ویژگی های «معرفت» را دارند یا خیر؟ به رغم تعلق این پرسش، به دنیای مدرن، ما با فرض اینکه میان پارادایم های فکری شکاف مطلق وجود ندارد، تلاش کرده ایم که در این تحقیق، پاسخ این پرسش را از دل سنت کلاسیک فلسفی و کلامی مسلمانان جست و جو کنیم. برای این منظور، پنج تن از اندیشمندان بزرگ و تأثیرگذار در تاریخ فلسفه و کلام اسلامی را برگزیده، به بررسی آثار آنها پرداخته ایم. در این راه، قدم اول این بود که مروری بر پیشینه ی مباحث معرفت شناختی در آثار فلاسفه و متکلمان اسلامی داشته باشیم. و گام دوم، بررسی آرای تک تک فلاسفه و متکلمان مورد نظر از منظر سوال اصلی تحقیق بود. در پژوهش ما آشکار شد که فلاسفه و متکلمان اسلامی، هرچند نه به طور مستقل، در ضمن مباحثی که درباره ی ادراک، نفس، وجود ذهنی و انواع علم، اعم از حصولی و حضوری، داشته اند، مباحث معرفت شناختی ارزشمندی را بر جای گذاشته اند. در بررسی آرای ابن سینا، به این نتیجه دست یافتیم که ابن سینا وحی را معرفت بخش و معارف وحیانی را حاصل افاضه‌ی عقل فعال و نفوس فلکی می داند. سپس بررسی آرای غزالی بر ما آشکار ساخت که او وحی را حاصل از آگاهی نبی از محتوای «لوح محفوظ» دانسته، در ساحت های مختلفش معرفت بخش می انگارد. اما زمانی که به سهروردی پرداختیم، آشکار شد که او با ابتکار عالم مثال، معرفت بخشی وحی را شدت بخشیده، آن را در تمام ساحات کلی و جزئی اش، معرفت بخش و مطابق با واقع می انگارد. قدم بعدی، مطالعه ی آثار صدرالمتألهین شیرازی بود که آشکار ساخت این حکیم مبانی اصالت وجودی خود را در مبحث وحی نیز وارد کرده، وجود نبی را دارای مراتب طولی می داند که در هر مرتبه، معارف وحیانی را متناسب با آن دریافت می کند. سپس گذاری کردیم بر نزاع کلامی مهمی که در زمینه ی صفت تکلم خداوند در میان متکلمان جاری بود و تأثیر آرای معتزله و اشاعره را در مبحث حاضر بازشناختیم. گام آخر ما نسبت سنجی وحی با تجارب دینی و عرفانی بود که در این بررسی آشکار شد وحی حتی اگر به تجربه ی دینی یا عرفانی فروکاسته شود، باز ویژگی معرفت بخشی اش به قوت خود باقی است و خللی در آن ایجاد نمی شود.
  • تعداد رکورد ها : 4