آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
نسبت نفس و معرفت در حکمت صدرایی و تاثیر آن بر معاد شناسی
نویسنده:
حسن پناهی آزاد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
صدرالمتألّهین در تحلیل نشآت اُخروی نفس، از مبانی و دلایل متعدّد هستی‌شناختی، نفس‌شناختی و معرفت‌شناختی بهره‌برداری کرده است. تحقیق حاضر با استفاده از این مبانی و دلایل، نسبت نفس و معرفت را از منظر صدرالمتألّهین به دست آورده و با استفاده از این نسبت، به تحلیل احوال و نشآت اُخروی (لذّت و ألم اُخروی، تجسم اعمال و خلود) و چگونگی درک حقایق اُخروی برای نفس پرداخته است.نفس، وجودی مجرّد است که به بدن تعلّق تدبیری دارد. معرفت نیز امر وجودیِ مجرّد و طبق قواعد و دلایل موجود در مکتب صدرایی، با نفس تحقّق است. اتّحاد نفس با معرفت‌های حسّی و خیالی، در تحلیل پذیرفته صدرا، مبتنی بر علیّت نفس نسبت به آن مدرَکات است؛ اما در نگاه ممتاز وی، این اتّحاد، مبتنی بر نسبت تشأن میان نفس و مدرَکات نفس است. از سوی دیگر، نفس وجودی زوال‌ناپذیر است؛ بنابراین، مدرَکات، عقائد، نیّات ملکات و درپی آن، اعمال نفس نیز که با آن یگانگی وجودی دارند، فناناپذیر می‌باشند. به بیان منطقی، مدرَکات، نیّات، عقائد، ملکات و اعمال نفس با نفس اتّحاد وجودی دارند؛ نفس حقیقت وجودی زوال‌ناپذیر است؛ در نتیجه مدرَکات، نیّات، عقائد، ملکات و اعمال نفس اموری زوال‌ناپذیرند.علاوه بر این، نفس و معرفت هر دو از اقسام وجودند و هر آنچه از اقسام وجود باشد، داری احکام و ویژگی‌های وجود، ازجمله تشکیک و ذومراتب بودن، نیز خواهد بود؛ بنابراین، نفس و معرفت دارای مراتب وجود هستند؛ یعنی همچنان که وجود دارای مراتب طبیعت، مثال و عقل است، نفس و معرفت نیز دارای همین مراتب می‌باشند و نفس در هر مرتبه از مراتب ادراکی (حسّی، خیالی و عقلی)، متعیّن به همان مرتبه وجودی است. نفس در حیات دنیوی (که موطن ظاهر موجودات است) با مدرَکات و معرفت‌های ظاهری محشور است؛ اما در حیات اُخروی (که موطن به ظهور رسیدن باطن حقایق وجودی است) با علم باطنی (حضوری) نسبت به باطن حقایق هستی؛ ازجمله باطن هستی خود همراه (بلکه یگانه به یگانگی وجودی) است. البته نفس در حد ذات خود، نوع هیولانی حیوان ناطق (انسان) است و با کاوش‌های عقل نظری و کارکردهای عقل عملی، به تعیّن هویت خود می‌رسد؛ لذا درجات نفس وابسته به درجات عقل نظری و عملی است و مراتب حیات اُخروی نفس، در گرو فعلیّت‌هایی است که برای نفس با کاوش‌های عقل نظری و فعالیّت‌های عقل عملی تحقّق یافته باشند.از آنجا که عالَم پس از مرگ، در حقیقت باطن عالم طبیعت است و نفس در آن مرتبه وجودی همچنان باقی و با فعلیّت‌های نظری و عملی خود متحد است و از سوی دیگر علمِ اُخروی، علم حضوری است و نه علم حصولی، نفس در آن مرحله از حیات خود، باطن حقایق هستی ازجمله باطن خود و مدرکات، نیّات، عقائد، اعمال و ملکات خود را به علم حضوری مشاهده می‌کند و همین مشاهده و درک حضوری، منشأ لذّت و ألم، تجسّم اعمال و خلود نفس در نعمت و یا عذاب اُخروی می‌گردد. نکته قابل توجه این است که نفوسی که گرفتار اشتغالات دنیوی و مادی هستند، در حیات دنیوی از درک باطن معرفت‌ها، نیّات، عقائد، اعمال و ملکات خود ناتوانند؛ اما با ورود به عالَم مثال (باطن عالم طبیعت) و کنار رفتن پرده‌های غفلت و حجاب‌های مادی، حقیقت عینی باطنی آن امور را که خود در دنیا رقم زده‌اند مشاهده می‌کنند. بنابراین، احوال و نشآت اُخروی نفس، اموری منبعث از متن نفس هستند نه اموری عارضی و الحاقی به نفس و طبق بیان قرآن، نفس در حیات اُخروی خود اعمال خیر یا شر را می‌بیند (فمن یعمل مثقال ذرّه خیرا یره و من یعمل مثقال ذرّه شرّا یره؛ آیه7و8 سوره زلزال) نه آثار و نتایج آنها را. همچنین با استفاده از این تفسیر می‌توان گفت نشآت اُخروی نفس، یعنی لذّات و آلام اُخروی و مواطن آن، ازجمله بهشت و جهنم، حقایقی هستند که تحقّق بالفعل دارند و استفاده قرآن و سنت از فعل ماضی در ذکر مراحل و مقاطع حیات اُخروی و معاد مانند «اُعدّت للمتّقین» آیه133 سوره آل‌عمران، درباره بهشت یا «اُعدّت للکافرین» آیه24 سوره بقره، درباره جهنم، مجازی و یا نیازمند به تأویل نیستند.کلیدواژگاننفس، معرفت، ادراک باطنی، علم حضوری، لذّت اُخروی، ألم اُخروی، تجسّم اعمال، خلود، برزخ، بهشت، جهنم.
کرسی های نقد و نظریه پردازی یقین ناتمام (مدل جدیدی از معرفت)
نوع منبع :
مناظره،گفتگو و میزگرد
منابع دیجیتالی :
ارزیابى کارایى فلسفه اسلام در حل مشکلات معرفت شناسى دینى
نویسنده:
مهدى حسین زاده یزدى، محمد حسین زاده یزدى
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره),
چکیده :
نوشتار حاضر این مسئله را مى کاود که واکنش فلسفه اسلامى در برابر مشکلات فراروى معرفت شناسى دینى چیست؟ آیا در برابر آنها منفعل است؛ دست به توجیه و عقب نشینى مى زند یا آنکه به حل دشوارى ها مى پردازد و راه حل هایى معقول و خردپسند ارائه مى کند؟ نگارندگان پس از تلاش هاى مستمر در طول چندین دهه بدین نتیجه دست یافته اند که فلسفه اسلامى با قلمرو گسترده اش، توان حل بسیارى از دشوارى هاى فلسفه دین و معرفت شناسى دینى را داراست. مجموعه راه حل هایى که ارائه مى دهد، دست کم مى تواند از نگاه اندیشمندانى که با این مشرب همسو نیستند راه حل هایى بدیل در کنار دیگر پاسخ ها به شمار آید. پژوهش موجود پس از بیان فهرستى از مشکلات و پاسخ هاى آنها بر اساس سنت عقلى و فلسفى اسلامى، از باب نمونه، به واکاوى و بررسى دو دلیل از مهم ترین ادله ناتوانى عقل و استدلال عقلى بر وجود خدا، یعنى بى معنایى واژگان و مفاهیم واجب و ممکن و انکار وجود محمولى، مى پردازد و پاسخ هایى بر اساس این سنت ارائه مى دهد.
صفحات :
از صفحه 55 تا 72
علم حضوری (ویژگی ها، اقسام و گستره)
نویسنده:
محمد حسین زاده
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی,
کلیدواژه‌های فرعی :
اتحاد عاقل و معقول , کیف نفسانی بودن علم , معلوم بالذات و معلوم بالعرض , راه کشف و شهود , علم تفصیلی حضوری واجب بعد از ایجاد , علم تفصیلی حضوری واجب قبل از ایجاد , علم حضوری واجب , کشف صوری , کشف معنوی , اتحاد عالم و معلوم , ابتنای علم حصولی بر علم حضوری , الهام(القاء در نفس) , شهود((ادراک بی واسطه)، اصطلاح وابسته) , حدس((قوه)، اصطلاح وابسته) , معرفت شناسی عرفان , مراتب علم حضوری , علم به صورتهای ذهنی , ملاک تحقق علم حضوری , ویژگی های هستی شناسانه علم حضوری , ویژگی های معرفت شناسانه علم حضوری , حضوری یا حصولی بودن مکاشفات عرفانی , علم حضوری و صدق و کذب , بی واسطه بودن علم حضوری , عینیت علم و معلوم در علم حضوری , اتصال عالم و معلوم , امکان دست یابی به حقیقت وجود , علم بالکنه , شناخت ماهیت , غیر قابل انتقال بودن علم حضوری , اتصاف علم حضوری به احکام ذهنی , عینیت و وحدت علم و ذات عالِم , بی نیازی علم حضوری از قوای ادراکی , عینیت وجود علمی و وجود ادراکی در علم حضوری , امتناع تقدم علم بر معلوم در علم حضوری , حکایت وجود بودن ماهیت , تلازم علم به لازم و علم به ملزوم , تعلق علم حضوری به ماهیت , عدم اندراج علم حضوری تحت مقوله , تحت مقوله بودن علم حصولی , تشکیک پذیری علم حضوری , منشأ تشکیک پذیری علم حضوری , تشکیک پذیری علم حصولی , تقسیمات علم حضوری , علم حضوری به معلول از طریق معلول دیگر , نقس تأثرات حسی در احساس , اقسام کشف معنوی ,
چکیده :
علم حضوری ویژگی های بسیاری دارد كه آن را از علم حصولی متمایز می سازد. در میان انبوه ویژگی ها، تنها برخی از آنها، همچون خطاناپذیری، امری معرفت شناختی است، اما عمده آنها وجودشناختی اند. برای اینكه این ویژگی ها را تمییز دهیم و ویژگی های معرفت شناختی آنها را از وجودشناختی تفكیك كنیم، لازم است نگاهی گذرا به این ویژگی ها داشته باشیم. در این مقاله، پس از تقسیمات علم حضوری، بدین نتیجه رهنمون می شویم كه قلمرو علم حضوری گسترده است و موارد بسیاری را دربر می گیرد. از عصر شیخ اشراق تاكنون، نمونه های بسیاری ذكر شده كه درخور توجه و بررسی است. سپس، مكاشفه یا تجربه عرفانی نیز با علم حضوری بررسی كرده ایم. در ادامه، به این مسئله پرداخته ایم كه آیا معرفت هایی كه از راه مكاشفه و تجربه عرفانی حاصل می شوند، حضوری اند یا حصولی، یا برخی حضوری است و برخی دیگر حصولی؟
صفحات :
از صفحه 105 تا 146
شناخت‏ خدا (2)
نویسنده:
محمد حسین زاده یزدى
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمينی قدس‌سره,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در قسمت نخست این مقاله، بیان شد که دو راه قلب و عقل برای شناخت خدا وجود دارد. سپس به بیان تقریب ابن سینا و ملاصدرا از برهان صدیقیقن پرداختیم. آنگاه، به تفصیل در خصوص برهان وجودی در فلسفه غربی، تقریب آنسلم، نقد گونیلون و پاسخ وی و نقد اکوئینی بحث نمودیم. در این مقاله این مباحث دنبال خواهد شد: تقریر دکارت از برهان، نقد کانت بر برهان وجودی، تدوین برهان وجودی بر اساس منطق ریاضی، نقد جان هیک بر تقریر این برهان.
برهان امکان در الهیات اسلامى
نویسنده:
محمد حسین زاده یزدى
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی,
چکیده :
متكلمان و فلاسفه اسلامى، تقريبهاى گوناگونى را براى برهان امكان ارائه كرده اند كه هر يك، دليل مستقلى است. در شهرت آن، همين بس كه كمتر كتاب فلسفى يا كلامى را مى توان يافت كه در بحث از اثبات واجب تعالى، تقريبى از آن تقريبها را بيان نكرده باشد. از نظر اتقان و اعتبار، تالى برهان صديقين است. مقدمات بيشتر تقريبهاى آن، فلسفى محض است، نيازى به علوم تجربى ندارد. چنانكه برهان صديقين نيز اين گونه است. اين برهان، بر برهان صديقين مزيتى دارد و آن، قدمت تاريخى آن است كه اكثر قريب به اتفاق اهل نظر، چون فارابى، ابن سينا، فخر رازى، بهمنيار، محقق طوسى و صدرالمتأهين آن را پذيرفته اند. فخر رازى با اين فرض كه امام مشككين است، در «مباحث مشرقيه» و «محصّل» تقريبهاى مختلفى را ذكر و از برخى از آنها حمايت مى كند. حتى در مباحث مشرقيه، اتفاق حكما را ادعا مى كند و مى نويسد: «و هى معتمد الحكماء». اشكالهايى كه در فلسفه اولى و الهيات بالمعنى الاعم، بر مقدمات اين برهان، وارد شده است، در نقد المحصّل مطرح شده و خواجه طوسى و حتى خود فخر رازى به آنها پاسخ داده اند.
تبیین و نقد چیستی فضیلت از منظر لیندا زاگزبسکی
نویسنده:
محمد حسین‌زاده یزدی، محمد لگنهاوزن، مهدی شکری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
چکیده :
زاگزبسکی به مثابه فیلسوف اخلاق و معرفت‌شناس فضیلت‌محور در صدد است تا دیدگاهش را درباره‌ی فضیلت تبارشناسی کند. او با تأکید بر نقش انگیزه در فضیلت دیدگاهش را عامل مبنا می‌داند. نزد زاگزبسکی، فضیلت دارای ارزش ذاتی است. او با اشاره به تفاوت فضیلت با توانایی طبیعی و مهارتْ آن را در دو قلمرو اخلاق و معرفت‌شناسیْ کمال و مزیت پایدار نفس می‌داند و بر دو مؤلفه‌ی انگیزه و موفقیت مبتنی می‌کند. مقاله‌ی پیش‌ رو کوشیده ‌است مؤلفه‌های مورد نظر زاگزبسکی را ارزیابی کند. از نتایج این تحقیق آن است که فضایل مشتمل بر انگیزه‌اند؛ اما از نقش هدایت‌گرانه‌ی مورد نظر زاگزبسکی‌ برخوردار نیستند؛ البته باید دیگر مؤلفه‌ی موفقیت را پذیرفت؛ زیرا نمی‌توان فضیلتمند بود، اما به هدف فضیلت به‌طور غالب نائل نشد. بر خلاف دیدگاه زاگزبسکی، نمی‌توان فضیلت را به لحاظ مفهومی جدا از مهارت‌های هم‌پیوند با فضیلت دانست؛ زیرا جنبه‌ی مهارت دست‌کم در فضیلت عقلی بیشتر از بُعد انگیزشی دارای اهمیت است؛ به‌‌طوری که ارسطو تکنیک را از اقسام فضایل عقلانی می‌داند. به‌علاوه، فضایل تنها اکتسابی نیستند؛ زیرا در تاریخ مفهوم فضیلت، برخی توانایی‌های طبیعی فضیلت محسوب شده‌اند.
صفحات :
از صفحه 1 تا 28