آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 103
تأملی در آفاق فکری علامه طباطبایی (ره‎)
نویسنده:
مسعود امید
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
فاقد چکیده
صفحات :
از صفحه 67 تا 114
رابطه دین و اخلاق از نظر علامه طباطبایی (ره)
نویسنده:
مسعود امید
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
دین شناسی علامه طباطبائی
نویسنده:
مسعود امید
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
فلسفه ی اخلاق مقایسه ای: مارکسیسم ایرانی(احسان طبری) و علامه طباطبایی
نویسنده:
پدیدآور: تمنا شکوری ایپچی ، استاد راهنما: مسعود امید، استاد مشاور: مجید صدر مجلس
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اخلاق، سپر قدرتمندی است که انسان همواره از زمان تشکیل جوامع بشری تا به امروز هم به آن اندیشیده وهم به کار برده است تا از خطرات و معضلات زندگی جمعی، خود و دیگری را برهاند. انسان، بطور قراردادی، بطور فطری، تحت فرامین دینی، تحت امور جبری و... ملزم به عمل‌کردن به اخلاقیّات گردید تا هم زیست خود را توسعه دهد و هم مزاحم زیست دیگری نباشد. اهمّیّت اخلاق، چه در این معنا و چه در معانی دیگر، انکارناپذیر است و اذهان بشری را همواره به خود مشغول داشته است. پس اخلاق در همه‌ی جوامع، تمدن‌ها و ازمنه و ادوار دغدغه‌ی جمیع انسان‌ها بوده است امّا نقطه‌ی عطف بازگشت توجّهات به اخلاق، به استناد تاریخ تفکّر، زمانی بود که سقراط موضوع اندیشه را به خود انسان متوجّه ساخت. در ادوار بعدی نیز این دغدغه‌ی اخلاقی به حیات خود ادامه داده و تا به امروز همچنان به قوّت خود باقیست. حتّی اگر در نتیجه‌ی سختی‌های زندگی مثل مشکلات سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و...، عمل به اخلاقیّات کم شود باز هم هیچگاه از اذهان و افکار بشری حذف نخواهد شد. یکی از همین حوزه‌های فکری و نظری برّرسی اخلاق، فلسفه‌ی اخلاق مقایسه‌ای است که ما را بر این برمی‌انگیزد تا به مقایسه‌ی نظریّات اخلاقی دو فیلسوف یا دو جریان بپردازیم و وجوه اختلاف و اشتراک آن‌ها را بدست بیاوریم. در این پایان‌نامه موضوع مقایسه، نظریّات اخلاقی علّامه طباطبایی و نظریّات اخلاقی جریان مارکسیسم ایرانی، خاصّه با محوریّت آراء احسان طبری است. پس از این مقایسه، آنچه که بدست می‌آید مشترکاتی از این قبیل است که هر دو اخلاق-شناسی خاستگاه اخلاق را غیردینی تشخیص می‌دهند، دیدگاهشان تا حدّی نسبی‌گرایانه است، اجتماع و جامعه، بعنوان بستر بروز و ظهور اخلاق، در هر دو نظریّه مورد توجّه و تأیید است. برخی از نقاط اختلاف میان آن‌ها از این قرار است که علّامه با فطرت‌گرایی خود را حدّاقل در نوعی از اخلاق (مثلاً دینی) از نسبی‌گرایی صرف در اخلاق رهانده است، اخلاق در اندیشه‌ی احسان طبری در حصار ایدئولوژی طبقه‌ی حاکم است امّا در علّامه طباطبایی با دیدگاهی منعطف‌تر تابع فطرت، امور درونی انسان، طبیعت انسان، ضرورت و نیازهای اجتماعی است... .
رابطه دین و اخلاق از نظر علامه طباطبایی (ره)
نویسنده:
مسعود امید
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از مسائل جدید کلامی و نیز یکی از مباحث فلسفه دین، مسئله رابطه دین و اخلاق است . در این مبحث پرسش اصلی متوجه کیفیت رابطه دین و اخلاق از دیدگاههای مختلف معرفت‌شناسی و روانشناسی و ... میباشد. مرحوم علامه طباطبایی (ره) از متفکرانی است که در آثار خود به اجمال یا به تفضیل به این مسئله پرداخته‌اند. در مجموع میتوان آراء علامه را، با درنظر گرفتن جنبه‌های مختلف مسئله، قرار داد. در مرحله نخست از جهت آنچه مفاهیم باید و نباید و حسن و قبح و گزاره‌های حاوی این مفاهیم، در حوزه دین و اخلاق، بدان ناظر میباشند. در این جهت باید گفت هر دو سلسله از مفاهیم و گزاره‌های حاوی این مفاهیم در حوزه دین و اخلاق، ناظر به حقایق واحدی هستند. بدین معنی که در مورد "باید" و "نباید" نظریه رابطه علی میان فعل و اثر آن و یا عدم وجود این ارتباط، می‌باشد. در مورد حسن و قبح، نظر بکمال و نقص نوع یا فرد است . پس براین اساس می‌توان گفت از این حیث ، بین اخلاق و این جنبه از دین وحدت حاکم است . دومین جهت در جنبه معرفت‌شناسی، مربوط به ارتباط منطقی میان دین و اخلاق است . دین، در مقام ادراکات حقیقی، با اخلاق، بعنوان ادراکات اعتباری، دارای ارتباط منطقی و تولیدی نمی‌باشد. پس میان دین و اخلاق رابطه منطقی (تولیدی) وجود ندارد. از جنبه هستی شناختی باید گفت ، از طرفی دین (بعنوان متن مقدس)، تنزل یافته یک حقیقت برین در مراتب طولی هستی است . و از طرف دیگر نطام اعتباری اخلاقی در بطن خود قائم به نظام تکوینی و آنگاه تنزل یافته مراتب عالی هستی است . بنابراین باید گفت دین و اخلاق از حیث هستی شناختی، در مراتب عالی هستی، موجود بوجود واحدند و دارای وحدت میباشند. ارتباط دین و اخلاق در منظر روانشناسی در دو جهت قابل بررسی است در مرتبه نخست در جهت ارتباط ایمان و خلقیات و ملکات نفسانی، که در این حالت بین ایمان و خلقیات رابطه علی و معلولی حاکم است . بدین معنا که ایمان نسبت به اخلاق بعنوان علت ناقصه محسوب میگردد و بستگی خاصی بین ایمان و اخلاق وجود دارد. در مرتبه دوم از جهت رابطه حس پرستش و حس اخلاقی میتوان به رابطه آنها پرداخت . در این حالت علامه معتقدند، حس اخلاقی منشعب از حس پرستش است و از لوازم و آثار آن محسوب می‌گردد. نظرات علامه دربردارنده نوعی ارتباط جامعه‌شناختی نیز میباشد. در این حالت نظریه آثار جامعه‌شناختی دین و اخلاق است . عقیده براین است که ثبات و نظم و انتظام در جامعه در سایه دین و اخلاق میسور است . دین و اخلاق هر دو دارای آثار مشترکی در جامعه هستند و از این جهت بین ایندو وحدت حاکم است .
ملاحظات نقدگونه ای درباره دو دیدگاه در فلسفه اخلاق
نویسنده:
مسعود امید
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمينی قدس‌سره,
چکیده :
يكى از شاخه هاى فلسفه كه در تفكر فلسفى معاصر ايران مورد توجه و عنايت فلسفى انديشان واقع شده، شاخه فلسفه اخلاق است. هرچند پرسش از بنيادهاى اخلاق ريشه در تاريخ تفكر كلامى مسلمانان ـ بحث حسن و قبح ـ دارد و قدمت آن بسيار زياد بوده و به قرن ها پيش از اين باز مى گردد، اما عنايت خاص به اين شاخه از فلسفه ورزى و تعين بخشيدن به اين نوع مباحث فلسفى مربوط به دوره معاصر است و در اين ميان، به نظر مى رسد سهم علامه طباطبائى (رحمه الله) در طرح و آغاز و زمينه سازى چنين مباحثى، خواه در تفسيرالميزان و يا در اصول فلسفه و روش رئاليسم (مقاله «ادراكات اعتبارى»)، قابل توجه مى باشد. در دوره معاصر، بزرگانى چند و محققانى فلسفى انديش در اين وادى گام نهاده و تحقيقات خود را در اين عرصه ارائه داده اند. در اين ميان، به يقين يكى از كارهاى جدى و آثار عميق در فلسفه اخلاق مربوط به استاد مصباح و تأملات نظرى و فلسفى ايشان در كتاب دروس فلسفه اخلاق است. البته پس از اين اثر، مجموعه كتب ديگرى نيز از ايشان با عنوان اخلاق در قرآن در سه جلد منتشر شده است كه اين پژوهش نيز حاوى تأملات فلسفى در حوزه اخلاق مى باشد.
درآمدى بر آشنایى با شاخه هاى فلسفه
نویسنده:
مسعود امید
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمينی قدس‌سره,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
فلسفه ورزى از جمله ويژگى هاى مهم انسان و يكى از وجوهى است كه سبب امتياز آدمى از ساير جانداران مى گردد. البته جاى اين پرسش همواره باقى است كه انسان چرا فلسفه مى ورزد؟ آيا تفلسف برخاسته از يك ميل و گرايش انسان است يا برآيند و نتيجه مجموعه اى از اميال؟ آيا فلسفه ورزى ساز و كار خاص دستگاه ذهنى و جهت گيرى ذاتىِ عاقله اوست يا پيامد و دنباله زيست دنيايى و لازمه بودن در ساحت خاصى از وجود و مرتبه معينى از هستى؟ آيا اين نفس زيستن و بودن در شبكه اى از هستى هاست كه پرسش فلسفى را براى انسان به بار مى آورد؟ آيا انسان در طرح پرسش فلسفى فعال است يا منفعل؟ پرسش فلسفى از درون و ابتدا به ساكن برمى خيزد يا حاصل دخالت عواملى چند از بيرون است، يا محصول تعامل دو طرفه مى باشد؟ آيا توجه به فلسفه و فلسفه ورزى حاصل دخالت و تأثير و عنايت ماوراى طبيعت است؟ و.... در هر صورت، هر پاسخى كه به اين پرسش ها بدهيم، به طور قطع نمى توان وجود جريان فلسفى را در تاريخ بشر انكار كرد. اين جريان فلسفى كه به صورت مكتوب در دست ما قرار گرفته است، ميوه هاى پربار و ثمرات متعددى را به بار نشانده و شاخه ها و گرايش هاى متنوعى يافته است.
علامه طباطبایی- کانت: نکاتی در معرفت شناسی مقایسه ای
نویسنده:
مسعود امید
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
احکام و قضایا نزد کانت و علامه طباطبایی
نویسنده:
سمیه عظیمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
پایان‌نامه حاضر در صدد است که دیدگاه کانت و علامه طباطبایی را در باب مباحث و مسائل مربوط به احکام و قضایا مورد بررسی قرار دهد و تصویری از جایگاه احکام و قضایا را در فلسفه ایشان آشکار سازد. کانت معتقد است که نقادی شناسایی را باید با احکام شروع کرد و شناسایی به معنای اصیل کلمه در رابطه‌ی اسنادی است که میان تصورات بوجود آمده است. از این رو باید مبنا را بر حکم گذاشت؛ چرا که استدلال هم در واقع چیزی جز حکم با واسطه نیست. از دیدگاه کانت، هنگام صدور احکام است که نقش فاهمه‌ی انسان در صورت‌بخشی به داده‌های خارجی دیده می‌شود و بنابراین بررسی و نقادی شناسایی نیز از احکام آغاز می‌شود. از سوی دیگر، علامه طباطبایی نیز معتقد است که در هر قضیه‌ای ما فقط با مجموعه‌ای از تصورات سروکار نداریم، بلکه قو‌ه‌ی مدرکه بر روی تصورات یک عمل خاصی نیز انجام می-دهد تا قضیه حاصل شود. این عمل همان ربط و پیوند دادن میان تصورات است، پس حکم به معنایی، همان ایجاد ارتباط بین تصورات و نقطه‌ی مهم در شناسایی است. با توجه به اهمیت بحث مذکور، ابتدا پیشینه‌ی بحث و پس از آن آراء هر کدام از این دو فیلسوف را در دو فصل جداگانه توصیف و تحلیل کرده و در فصل آخر با بررسی جنبه‌های مختلف حکم در نزد دو فیلسوف، از قبیل رویکرد معناشناختی، معرفت‌شناختی، هستی-شناختی، روان‌شناختی، منطقی و زبان‌شناختی به مقایسه‌ی دیدگاه‌های ایشان پرداخته‌ایم. در این پژوهش از روش توصیفی-تحلیلی و تطبیقی استفاده شده و از منابع کتابخانه‌ای، به گردآوری اطلاعات پرداخته شده و پس از آن مقایسه و تحلیل صورت گرفته است.
چیستی متافیزیک کلاسیک نزد علامه طباطبایی و ایمانوئل کانت
نویسنده:
علیرضا محمدزاده قبادلو
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیدهنوشتار حاضر در صدد است که دیدگاه علامه طباطبایی و ایمانوئل کانت را در زمینه متافیزیک کلاسیک از دیدگاه این دو متفکر را بررسی کند و تصویری از جایگاه متافیزیک کلاسیک در فلسفه ایشان ارائه دهد. کانت معتقد بود متافیزیک کلاسیک برخلاف علوم طبیعی فاقد عینیت است به همین جهت نمی‌تواند مثل سایر علوم از گزاره‌های یقینی برخوردار باشد. و علامه برعکس وی، متافیزیک کلاسیک را یقینی‌ترین علم می‌دانست که اعتبار سایر علوم هم به اعتبار متافیزیک وابسته است. و اصول موضوعه همه علوم را متافیزیک اثبات می‌کند. کانت در تحقیق خود از جنبه‌های مختلفی متافیزیک را بررسی کرده و متافیزیک کلاسیک راربه عنوان علم در کنار سایر علوم قبول نکرد و در نهایت به جای متافیزیک کلاسیک، فلسفه استعلایی را پیشنهاد می‌کند و علامه در فلسفه خود علم متافیزیک کلاسیک را ضروری دانست. بعضی ازجنبه‌های که هر دو متفکر در بررسی متافیزیک کلاسیک به آن توجه کرده‌اند مثل متافیزیک از جنبه روانشناسی فلسفی و روش‌ تحقیق متافیزیکی و از جهت استدلال و از جهت مبادی تصوری و تصدیقی و متافیزیک به عنوان یک علم در کنار علوم طبیعی به چه صورت می‌باشد، که به نتایج مختلفی رسیدند. هر دو متفکر بر روش تحلیلی و انتزاعی را در ساحت متافیزیک کلاسیک قبول کردند. کانت روش ریاضی را در متافیزیک مفید ندانست و علامه روش ریاضی ومتافیزیک را یک چیز دانست. هر دو شروع علم را با حسیات دانستند ولی کانت برای ذهن قالب‌هایی در نظر گرفت که به صورت پیشینی در ذهن وجود دارد که حسیات وقتی در این قالب‌ها ریخته شود علم تحقق پیدامی‌کند و علامه گزاره‌های متافیزیکی را با توجه به معقولات اولی و ثانیه فلسفی تبیین کرد و علمی بودنشان را ثابت نمود.
  • تعداد رکورد ها : 103