آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
امر پیشین در اندیشه کانت، هایدگر و گادامر
نویسنده:
مهدی خبازی کناری، ندا راه بار
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مقاله حاضر، ضمن پرداختن به پیشینه تاریخی امر پیشین تصریح می کند که این مفهوم در اندیشه کانت به مثابه قوام بخش احکام ضروری و معرفت شناختی ایفای نقش می کند و در اندیشه هایدگر و گادامر به وجهی دیگر ادامه حیات می دهد. این مقاله در جستجوی فهم این مساله است که وجوه معرفت شناسانه و هستی شناسانه از امر پیشین در اندیشه هایدگر و گادامر چگونه خود را نشان می دهد. کانت در ساحت معرفت شناختی و هایدگر در ساحت هستی شناختی امر پیشین را بکار برده و گادامر به روایتی دیگر امر پیشین را در امتزاج این دو دیدگاه معرفت شناختی و هستی شناختی با یکدیگر قرار می دهد. به اختصار می توان گفت، امر پیشین در معرفت شناسی کانت، جزء ساختار لاینفک ذهن بوده و لازمه تحقق حکم ناظر بر واقع است. در هستی شناسی هایدگر، امر پیشین درک پیشین از وجود است که بنیاد شناخت در ساحت تجربه است و در اندیشه گادامر امر پیشین، ضرورتی عقلانی است که تاریخمندی فرد و تعلق آن به سنت و جامعه، وجه هستی شناختی آن است
صفحات :
از صفحه 75 تا 106
ابوریحان بیرونی: پدیدارشناسی، روش شناسی و انسان شناسی دین
نویسنده:
الله کرم کرمی پور ، ولی الله نصیری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پرديس فارابی دانشگاه تهران ,
چکیده :
واکاوی اندیشه‌های اندیشمندان ایرانی یکی از مهم‌ترین وظایف دانشگا‌هیان و حوزویان است. در این مقاله به بررسی اندیشه‌های ابوریحان بیرونی در حوزه‌های پدیدارشناسی، روش‌شناسی و انسان‌شناسی پرداخته خواهد شد. ابوریحان دانشمندی با سبک و روش ویژه در علوم بود، به‌نحوی که هر عملی را با روش خاص آن علم دنبال می‌کرد. ایشان با ورود به دیار هندوستان توانست افق جدیدی در علوم انسانی بگشاید و مسئلۀ مردم‌شناسی و انسان‌شناسی را با سبک و شیوۀ امروزی دنبال کند. از نظر بیرونی برای رسیدن به هدف به لوازمی همچون دانش زبان، بازدید میدانی، مشاهدۀ مشارکتی، زندگی در بین مردمان مورد مطالعه و غیره نیاز است. البته در گفته‌ها و کتاب‌های وی چنین بیان نشده، اما شیوه و روش ایشان بر پایۀ همین لوازم و اندیشه‌ها به بار نشسته است. ابوریحان بیرونی از هرگونه پیشداوری و ارزشگذاری در انعکاس آرا، عقاید، دین و رسوم هندوان خودداری کرده و تنها به انعکاس آنچه خود آنها بیان می‌کردند، بسنده کرده و عقایدش را در تحقیق دخالت نداده است. حال این مقاله به بررسی ابعاد روش‌شناسی، پدیدارشناسی و انسان‌شناسی از دیدگاه ابوریحان اختصاص یافته است.
صفحات :
از صفحه 145 تا 177
هرمنوتیک همچون معرفت شناسى
نویسنده:
مرالد وستفال
نوع منبع :
مقاله , ترجمه اثر
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمينی قدس‌سره,
چکیده :
این مقاله با بررسی آراء فلاسفه غرب پیرامون ایده هرمنوتیک و ارتباط آن با معرفت شناسی می پردازد. بحث های مرتبط با این موضوع عبارتند از: یقین، خودارجاعی، دور هرمنوتیکی، پدیدارشناسی، اگزیستانسیالیسم.
نظریه حرکت جوهری در ترجمه
نویسنده:
سالار منافی، عصمت شاهمرادی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی,
چکیده :
این پژوهش با تمسک به نظریه حرکت جوهری ملاصدرا، به سیر در لایه‌های معنایی متن، و بررسی چند‌معنایی و ابهام واژگانی، و ساختاری آن می‌پردازد و با تعریف جوهر و حقیقت متن، در جست‌وجوی پاسخ به این پرسش است که آیا در فرایند ترجمه، متن مبدأ، حقیقتی متکثر بالذات، در سیلان، نسبی، و دسترسی‌ناپذیر دارد یا علی‌رغم شخصی‌بودن فهم، حقیقتی واحد و جوهری چندلایه دارد. در این تحقیق با تمرکز بر نظریه حرکت جوهری، تفاوت میان این دو رویکرد، ما را به رویکرد سومی می‌رساند که امکان توضیح چندمعنایی و ابهام ساختاری و واژگانی متن و در نتیجه تنوع محصول ترجمه از یک متن واحد را فراهم می‌کند.
صفحات :
از صفحه 95 تا 105
رابطه شناخت و بینش با عین و ذهن در مثنوی
نویسنده:
سیدناصر جابری اردکانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران جنوب,
چکیده :
در این مقاله به رابطه مقوله های شناخت و بینش با عین و ذهن در مثنوی پرداخته شده است. انگیزه انتخاب این موضوع تشکیک مولانا در تطابق عین و ذهن است و این خود یکی از اشتراکات او با فیلسوفان است؛ به همین دلیل، در بخشی از مقاله دیدگاه برخی از فیلسوفان درباره توانایی انسان در شناخت حقیقت به اختصار بررسی شده است. از دید مولانا امکان شناخت حقیقت به وسیله چشم حس، غیرممکن است. او عوامل گوناگونی را بر بینش و شناخت انسان موثر می داند؛ عواملی چون تقدیر، نفس و انواع تمایلات درونی، شیطان، تغییر ناشی از زمان، تقلید و...؛ اما از تاثیر ذهنیات بیش از دیگر موارد سخن گفته است. پرداختن به عوامل مخل دید در مثنوی لزوما برای رسیدن به تطابق میان عین و ذهن نیست، بلکه برای رسیدن به بینشی از گونه ای دیگر است؛ بینشی که خود طریقی بکر و فراتر از دریافت عقلی است که تنها معتقدان آن را درک می کنند. در این بینش فرد باید بتواند به مقام آخر بینی برسد و هستی حقیقی را در ورای جهان نمودها مشاهده کند.
صفحات :
از صفحه 71 تا 99
سیر تکوین انسان مدارى در فلسفه غرب
نویسنده:
یارعلی کرد فیروز جایی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمينی قدس‌سره,
چکیده :
انسان مدارى (Humanism) در طول تاريخ فلسفه غرب، به شكل هاى گوناگون ظهور يافته است. بيان مصاديق و جلوه هاى گوناگون آن در طول تاريخ حيات فلسفى غرب و بررسى جوانب مختلف آن نيازمند مجال وسيع ديگرى است. اما در اين مقال، فقط به خطوط برجسته انسان مدارى در سير تكوين فلسفه غرب اشاره مى كنيم.
رابطه منطقى ارزش با واقع
نویسنده:
مهدى مشگى، محمدمهدى عباسى آغوى
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی,
چکیده :
بحث درباره رابطه واقعيت و ارزش به طور جدى از قرن هجدهم و توسط ديويد هيوم آغاز شد و پس از آن ديدگاه ناظر به وجود رابطه، موافقانى مانند جورج ادوارد مور و مخالفانى همانند جان سرل پيدا كرد. هيوم اظهار داشت كه هيچ گزاره ارزشى اى را نمى توان به صورت منطقى از گزاره اى واقعى استنتاج كرد. در فلسفه اسلامى اين مسئله با بحث مدركات عقل عملى و عقل نظرى گره خورد. حل اين مسئله در ارزشيابى گزاره هاى علوم انسانى تأثير بسيارى دارد و پيش زمينه بحث «رابطه علم و ارزش» است. در اين مقاله ضمن بحث تفصيلى درباره پيشينه مسئله، به بررسى ديدگاه هاى مختلف درباره رابطه منطقى بايد و هست مى پردازيم و با تقريرى نوين از ديدگاه هيوم و ضمن ايراد نقدهاى جديد بر ديدگاه علامه طباطبائى، در پايان ديدگاه آيت اللّه مصباح مبنى بر چگونگى رابطه منطقى ميان گزاره هاى ارزشى و گزاره هاى واقعى را با استفاده از ضرورت بالقياس الى الغير نشان مى دهيم.
صفحات :
از صفحه 135 تا 160
چگونگی بازتولید فلسفه‌های علوم انسانی با تکیه بر فلسفه اسلامی
نویسنده:
حسین سوزنچی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه فرهنگی تحقیقاتی إسراء,
چکیده :
امروزه اثبات اینکه بسیاری از آموزه‌های علوم انسانی مدرن، با آموزه‌های اسلامی ناسازگار است و تحول در این علوم، امری ضروری است، کار دشواری نیست. آنچه دشوار است تبیین این نکته است که چگونه می‌توان این تحول را، نه با نگاه خام و گذاشتن چند آیه و روایت در کنار متون جدید، بلکه با استمداد از علوم و اندیشه‌های اسلامی‌ای که حاصل قرن‌ها تلاش علمی اندیشمندان مسلمان بوده و در تعاملی پویا با اندیشه‌های معاصر، رقم زد. اگرچه این تحول‌بخشی نیازمند استمداد از بسیاری از دانش‌های سنتی مسلمانان است، اما هدف مقاله حاضر، این است که فقط شیوه و میزان کمک «فلسفه اسلامی موجود» به تحول‌آفرینی در علوم انسانی مدرن را مورد بحث قرار دهد. در طبقه‌بندی‌های سنتی علوم، به دلیل پذیرش ماهیت سلسله ‌مراتبی دانش‌ها، «فلسفه اولی» ‌مادر علوم شمرده می‌شد، و به لحاظ معرفت‌شناختی، شایستگی این را دارد که پشتوانه تمام علوم دیگر قرار گیرد. با انحطاط مابعدالطبیعه در دوران جدید و القای بن‌بست در عرصه وجودشناسی، فلسفه به مثابه علم وجودشناسی رسما کنار زده شد، و تقدم فلسفه بر سایر علوم زیر سؤال رفت؛ اما در پس پرده، وجودشناسی ماتریالیستی زیربنای علوم گردید و با غلبه یافتن پیش‌فرض‌هایی همچون مادی و متباین دانستن وجود انسان‌ها و کنار گذاشتن مبحث علیت غایی در تحلیل واقعیات انسانی، استقلال و اصالت فلسفی بسیاری از مباحث علوم انسانی زیر سؤال رفت و فضای قراردادانگاری و تبعیت از اعتباریاتِ بی‌ضابطه غلبه یافت و مباحث این دسته از علوم، به یک سلسله مباحث حسی و قراردادی آمیخته با پیش‌داوری‌های ماتریالیستی در باب ماهیت انسان، فروکاسته شد. این مقاله می‌کوشد با تبیین الگوی مطالعه وجودشناختی در بررسی امور خاص، نشان ‌دهد که چگونه «وجودشناسی مضاف» می‌تواند الگوی موجهی برای تحقیق در عرصه «فلسفه‌های مضاف» (فلسفه روان‌شناسی، فلسفه اقتصاد، و...) باشد؛ و نیز اینکه چگونه تحول‌آفرینی در علوم انسانی مدرن، نیازمند بهره‌مندی از چنین «فلسفه‌های مضاف»‌ی است. همچنین با نشان دادن مصادیقی از تحقق یافتن چنین وجودشناسی‌های مضافی در تاریخ اندیشه اسلامی، و ارائه مصادیقی از ورود این گونه مباحث در نقد و اصلاح علوم انسانی جدید، امکان عملی چنین الگویی را آشکارتر سازد.
صفحات :
از صفحه 69 تا 118