آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1537
دیالکتیک استعلایی و هستی شناسی صدرایی ( Transcendental Dialectic  and Sadrian Ontology)
نویسنده:
حسین کلباسی اشتری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه علامه طباطبایی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در این مقاله نویسنده سعی دارد تا مطالعه ای تطبیقی را درباره قابلیت های دو نظام فلسفی آسیایی و اروپایی در باب موضوعی خاص- یعنی قوه عقل- ارایه دهد، و از این طریق تاملی بر امکان گفت و گو میان سنت های فلسفی ای داشته باشد که تا به امروز پیشینه ای سخت و تسلیم نشدنی در این باره داشته اند. اگر چه پس از عصر روشنگری و با فیزیک نیوتنی و در فلسفه نقادی کانت، وحدت و کمال فاهمه توسط عقل فراهم می شود، عملا بر محدودیت و حدود قلمرو عقل نیز تاکید می گردد. «مغالطات»، «تعارضات جدلی» یا «آنتی نومی ها»، «ایده ال عقل محض»، اعلان صریح شکست عقل در سه حوزه شناخت حقیقت نفس، طبیعت، و خدا بودند، و «دیالکتیک استعلایی» به مثابه موقعیتی انتقادی معرفی شد که نشات گرفته از تعالی و فراروی عقل بود. نتیجه گریزناپذیر چنین رویکردی، دوگانگی میان سوژه و ابژه، نومن و فنومن، و فاهمه و عقل است؛ و اخلاف کانت مجبور بودند تا بر چنین دوگانگی ای غلبه کنند. در فلسفه اسلامی- و به ویژه در فلسفه صدرایی- عقل، از سویی، مشتمل بر مراتب معرفت و در واقع مراتب «هستی» است و از سویی دیگر- بر خلاف سنت ارسطویی و کانتی- هیچ تعارضی میان مراتب و درجات شناخت نیست؛ بنابراین، «عقل» همچون شکلی از مراتب هستی و مطابق با آن معرفی می شود. اگرچه در اواخر قرن هجدهم و اوایل قرن نوزدهم، اخلاف کانت- به خصوص هگل- تلاش خود را معطوف به حذف دوگانگی میان سوژه و ابژه و نومن و فنومن کردند، اما هیچ نظام فلسفی ای که بر اساس سنتی متافیزیکی شکل گرفته موفق نشده است که بر این معضل فلسفه نقادی غلبه کند (فقط در میانه قرن بیستم بود که با پدیدارشناسی هوسرل و هرمنوتیک هایدگر دریچه جدیدی گشوده شد). نگارنده در این مقاله سعی دارد تا با مطالعه ای تطبیقی بین نظام فلسفی کانت و ملاصدرا، راهی را به جاده گفت وگو و مبادله انتقادی آرا و عقاید میان دو سنت بزرگ فلسفی غرب و شرق بگشاید.
صفحات :
از صفحه 63 تا 80
دیدگاه سهروردی در مورد هیولای مشائی
نویسنده:
محمدجواد رضایی، محمود هدایت افزا
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع) پردیس خواهران ,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ابن سینا و سهروردی به ترتیب نمایندگان بزرگ فلسفه مشاء و حکمت اشراق در تفکر اسلامی به شمار می روند. این دو بر سر مباحث مختلفی اختلاف نظر دارند که یکی از آن ها، نزاع ایشان بر سر «هیولای اولی» به عنوان امری فاقد فعلیت و صرف قابلیت است. با مراجعه به کتب فلسفی ـ به ویژه آثار ناظر به حکمت سینوی ـ مشاهده می شود که حداکثر سه برهان در اثبات هیولای اولی در تألیفات بوعلی موجود است که نتیجه آن، قول به ترکیب جسم از ماده و صورت جسمیه است. صاحب حکمه الاشراق، یکی از این براهین را به هیچ انگاشته و دو برهان دیگر را مورد نقد جدی قرار داده و جسم را فاقد هیولا و صرف اتصال جوهری دانسته است؛ اما همو در کتاب تلویحات، تحت تأثیر آراء حکمای اسماعیلیه و إخوان الصفا، به وجود هیولا در اجسام رأی می­دهد.مسئله اصلی در این مقاله رفع تعارض از سخنان سهروردی در خصوص هیولا و واقعی جلوه دادن اختلاف او با ابن­ سینا است. در این راستا برخی آرای اندیشمندان معاصر نیز مورد نقد و ارزیابی قرار گرفته است.
صفحات :
از صفحه 117 تا 137
مقایسه راه حل مساله شر از دیدگاه ملاصدرا و علامه طباطبایی با توجه به وجود مستقل و رابط
نویسنده:
معصومه وحیدی، جعفر شانظری
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
اصفهان: دانشگاه اصفهان,
چکیده :
مسأله «شر»، که به صورت قرینه‌ای و منطقی مطرح شده و به آموزه‌های دینی جرح و نقد وارد نموده، دست‌مایه انتقادی قوی علیه اعتقادات دینی شده است؛ دین‌پژوهان تلاش کرده‌اند تا با ارائه آراء خود به انتقادها پاسخ دهند؛ صدرا و علامه طباطبایی شرور را امری عدمی دانسته و معتقدند که شرور تحقق عینی نداشته و تمام امور خارجی خیر هستند. ولی بر اساس وجود رابط و مستقل بین نظریه علامه و صدرا تفاوت اساسی وجود دارد؛ زیرا از منظر صدرا به وجود رابط دو نظر می‌توان افکند، نظری استقلالی و نظری ربطی. در منظر صدرا، وجود رابط دارای ماهیت بوده و منشأ شر است و ماهیت ثانیاً و بالعرض موجود می‌باشد و از این طریق شر نیز ثانیاً و بالعرض موجود است. از منظر علامه طباطبایی موجودات در خارج همه حیثیتشان تعلق و ربط است و وجودات رابط ماهیت نداشته و تنها ذهن می‌تواند با توجه و التفات، رابط را مستقل دیده و از آن مفهوم ماهیت انتزاع کند. پس شرور که حاصل از ماهیت هستند، نیز امری ذهنی خواهند بود
صفحات :
از صفحه 31 تا 42
ویلیام اکام و مبناگرایی
نویسنده:
عبدالله نصری، جلال پیکانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پرديس فارابی دانشگاه تهران,
چکیده :
نظریه موسوم به «مبناگرایی سنتی» که اول بار ارسطو مطرح کرده بود، در قرون وسطی نیز مورد توجّه قرار گرفت. توماس آکوئیناس نظریه مبناگرایی ارسطویی را با اندکی تغییر همچنان حفظ کرد. امّا ویلیام اکام با تلقّی خاصّ خود از سازوکار حصول معرفت، مبناگرایی ای را ارائه داد که بر واقع گرایی مستقیم مبتنی بود و با تأکید بر یقینی بودن تجربه و رد نظریه صورت، طریقی را پیمود که برخی از ایرادهای وارد بر مبناگرایی ارسطویی بر آن وارد نباشند. در این نوشتار، نخست به مبناگرایی ارسطو و آکوئیناس اشاره می‌کنیم و سپس به بررسی مبناگرایی اکام می‌پردازیم. سرانجام نیز روشن خواهیم ساخت که مبناگرایی مورد نظر ویلیام اکام با نظریه آشنایی مستقیم سازگار است. امروزه بسیاری از مدافعان شاخص مبناگرایی سنتی، نجات این نظریه را در گرو تمسک بر نظریه آشنایی مستقیم می دانند.
صفحات :
از صفحه 63 تا 80
سیر تحول قیاس خلف از ارسطو تا قطب رازی
نویسنده:
امین شاه‌وردی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه تهران,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در این مقاله، تلاش‌های منطق‌دانان دورۀ اسلامی در تبیین رابطۀ میان دو بخش قیاسی و غیرقیاسی‌ِ قیاس خلف، مورد بررسی قرار می‌گیرند و با نگاه به آثار شارحان یونانی ارسطو مانند اسکندر افرودیسی و فیلوپونوس و اشاره به ناتوانی آنها در تبیین سخنان ارسطو در تحلیل اوّل، دو رویکرد کلی در این زمینه معرفی می‌شود. در رویکرد نخست که از سوی افضل‌الدین مرقی ارائه گردیده، رابطۀ میان دو بخش قیاسی و غیرقیاسیِ قیاس خلف در چارچوب منطق ارسطویی و بر اساس صورت‌بندی وی از قیاس حملی در قالب قیاس استثنائی توجیه می‌گردد. در حالی که در رویکرد دوم که از سوی ابن‌سینا ارائه شده و مورد قبول اکثر منطق‌دانان پس از وی قرار ‌گرفته است، رابطۀ بخش قیاسی و غیرقیاسی‌ِ قیاس خلف بر اساس نوآوری وی در زمینۀ قیاس‌های اقترانی شرطی و خارج از چهارچوب منطق ارسطویی تبیین می‌گردد.
صفحات :
از صفحه 203 تا 220
بررسی مبانی فلسفی تولرنس با رویکردی به تسامح و تساهل
نویسنده:
هادی عظیمی گرکانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ساوه: دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساوه,
چکیده :
واژه Tolerance به معنای بی قیدی و رهاسازی است که متاسفانه معادل تساهل و تسامح تعبیر شده است. هستی شناسی، معرفت شناختی، اومانیسم، مدرنیسم و قرائت های مختلف از دین از مبانی مشروعیت بخشیدن به تساهل و تسامحی است که مورد ادعای پاره ای از متفکران غربی است. با این بیان، اهمیت بحث درباره این موضوع روشن می شود؛ زیرا اولا این واژه هیچ شباهتی به تسامح و تساهل دینی ندارد و ثانیا مبانی آن، یارای مشروعیت بخشیدن به آن را ندارد. با توجه به آنکه پاره یی از متفکران اسلامی در صددند تا نوعی پیوند میان این واژگان برقرار سازند و به آن، صبغه شرعی بدهند بحث، در مورد مبانی این واژه و بیگانه بودن آن از مبانی شرعی و دینی ضروری است. اهمیت بررسی در این مورد، بدان علت است که مکاتب دوران مدرنیسم با مدد سکولاریسم، بر این باورند که اصلی ترین مبانی اومانیسم، تسامح و تساهل است و نتیجه می گیرند که با مبانی تعالیم ادیان آسمانی پیوند خورده است. از دست آوردهای این تحقیق، می توان به اثبات تضاد میان این مبانی و اصول شریعت اشاره نمود و دیگر اینکه اصول اسلامی به هیچ وجه تساهل به معنای پذیرش عقاید، رفتار و فرهنگ غلط و تسامح به معنای مدارا کردن با زورگویان و حق ستیزان را تجویز نمی کند. آموزه های دینی تسامح و تساهل را به صورت مشروط و محدود، مشروع دانسته است. تسامح اسلامی به معنای همزیستی مسالمت آمیز با پیروان سایر ادیان الهی و رأفت اسلامی نسبت به خطا کاران با هدف ایجاد تنبه و ارشاد است. تسامح دینی به معنای چشم پوشی از حقوق شخصی و مسائل فردی است و به هیچ وجه در حقوق اجتماعی و حاکمیت الهی جایگاهی ندارد.
صفحات :
از صفحه 7 تا 28
درآمدی بر ارزشیابی اخلاق ناصری
نویسنده:
علیرضا میرزامحمد
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ساوه: دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساوه,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اخلاق ناصری یکی از آثار علمی بر جای مانده از خواجه نصیرالدین طوسی در موضوع حکمت و اخلاق است که به زیان فارسی و با نثری متین و شیوا نگارش یافته و نظر اهل علم و ادب را به خود معطوف داشته و حتی تحسین برخی از خاورشناسان بنام را برانگیخته است. محقق طوسی در این کتاب که به طبقه نثر تعلیمی تعلق دارد و نخستین رساله از رسالات سه گانه در خصوص اخلاقیات است، می کوشد با روشی منطقی به ارائه طریق در تربیت نفس پردازد و راه وصول به کمال عقلی را هموار سازد. این مقاله در پی آن است که دیدگاه خواجه نصیر به علم اخلاق و روش کار وی را در شکل گیری ساختار علمی - ادبی اخلاق ناصری مورد بررسی قرار دهد، تصویری روشن از میزان توجه و اعتنای بزرگان دین و دانش را بدان ارائه نماید، به تبیین وصایای اخلاقی افلاطون از زبان خواجه پردازد و از تاثیر اندیشه های اخلاقی دانشمند طوس در پیدایش اخلاق ناصری سخن به میان آورد.
صفحات :
از صفحه 1 تا 14
براهین تجرد نفس از دیدگاه ملاصدرا
نویسنده:
مصطفی مومنی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ساوه: دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساوه,
چکیده :
مهمترین مساله ای که در مباحث نفس شناسی مطرح می شود، مساله تجرد نفس است؛ چرا که مسایل بسیاری، از جمله مساله مهم بقا نفس، بر این مساله مترتب است به نحوی که اگر قایل به تجرد نفس نباشیم بحث بقاء نفس هم نتیجه معقول و مقبولی نخواهد داشت. از دیرباز فلاسفه بر اثبات تجرد نفس دلیل اقامه کرده و آن را مبرهن ساخته اند. فلاسفه اسلامی از دیگر فلاسفه در این زمینه پیشی گرفته اند و براهین ابتکاری بر تجرد نفس اقامه کرده اند. ملاصدرا این براهین را ذکر و ارزیابی کرده و دلایل ابتکاری خود را نیز بیان کرده است. در این مقاله ادله ای که ملاصدرا بر اثبات این مساله آورده تبیین و به بررسی آنها پرداخته و نظر نهایی ملاصدرا را راجع به قوت و ضعف آنها بیان کرده ایم.
صفحات :
از صفحه 149 تا 171
بررسی تأملات خواجه نصیرالدین طوسی در دانش اخلاق
نویسنده:
قاسم پورحسن
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اکثر پژوهشگران و تاریخ نویسان غربی بر این باورند که با ابن رشد، حیات عقلی اسلامی پایان پذیرفته و او واپسین فیلسوف و نماینده فلسفه در تاریخ عقلی تمدن اسلامی محسوب می‌شود. بدین‌سان اینان توجه مطلوب به میراث عقلی شیعه ننمودند. علی‌رغم آن‌که حیات شیعی، عنصر نیرومند و شاید تنها رهیافت حیات عقلی اسلامی در حکمت و علوم بود اما مورد غفلت واقع شد. غفلتی که به نوعی فقر تئوری و انحطاط اندیشه را در دوران پس از 615 هجری قمری مؤدی گردید. گفتار حاضر می‌کوشد تا ضعف و سستی نظریه پایان حیات عقلی را آشکار ساخته و نقش خواجه نصیر در تجدید حیات عقلی حداقل در بعد علم اخلاق و فلسفه اخلاق در سده هفتم را تبیین سازد. تلاش خواجه نصیر در فلسفه و اخلاق در دوره انحطاط برجسته است. پژوهش علمی نشان می‌دهد که خواجه نصیر در ظهور و بروز سه مکتب فلسفی و عقلی شیراز، اصفهان و تهران نقش پر اهمیتی دارد. اخلاق ناصری نخستین و مهم‌ترین اثر او در دانش اخلاق است. وی اخلاق ناصری را به عنوان اثری اصیل و مستقل حسب گفتارش در کاستی تهذیب الاخلاق خاصه در حوزه تدبیر منزل و سیاسات، می‌نگارد. سه موضوع بنیادین در اخلاق ناصری مورد پژوهش قرار می‌گیرد: دانش نفس، فضایل و سعادت و سرانجام عدالت. خواجه نصیر بر این عقیده است که سعادت موضوع و غایت اخلاق است. این غرض او را واداشت تا بخش عمده‌ای از اثرش را به بحث و فحص در مفهوم رستگاری، کمال و نقصان نفس و بالاخره کردار نیک و خودآگاهی اختصاص دهد. نقد او بر ارسطو و ابن رشد در اصناف فضایل و انواع رذایل بر اساس اندیشه قرآنی مورد توجه و حائز اهمیت است.
صفحات :
از صفحه 33 تا 48
  • تعداد رکورد ها : 1537