آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1405
گذر از خودشناسی به شناخت غیر از منظر سهروردی و دکارت
نویسنده:
کاظم هانی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
سهروردی و دکارت ضمن تعلق به دو فرهنگ فکری مختلف و اتخاذ مبانی فلسفی متفاوت بر نقش خودشناسی در معرفت تأکید دارند. در فلسفۀ دکارت من می‌اندیشم، پس هستم به‌عنوان پایۀ معرفت در نظر گرفته می‌شود که شناخت سایر مراتب وجود مانند خداوند و عالم خارج از دل آن استنتاج می‌شود. در فلسفۀ سهروردی نیز نفس انسانی نوری از انوار الهی است که در پرتو خودشناسی می‌تواند انوار مافوق خود، نورالانوار و اشیاء مادی را بشناسد. البته سهروردی و دکارت از دو منظر متفاوت به مسئلۀ نفس و خودشناسی توجه می‌کنند. سهروردی از منظر معرفت شهودی و دکارت از منظری عقلی-استدلالی به این مسئله می‌پردازد. اکنون با توجه به این مقدمه مسائل مهمی مطرح می‌شود: چه تفاوتی میان دیدگاه سهروردی و دکارت راجع به خودشناسی وجود دارد؟ نگاه متفاوت این دو فیلسوف به مسئلۀ خودشناسی چه تأثیری بر دیدگاه آنها راجع به سایر معارف دارد؟ این نوشتار با روشی توصیفی-تحلیلی درصدد است این نکته را تبیین کند که چگونه تلقی‌های متفاوت سهروردی و دکارت از نفس انسانی و مسئلۀ خودشناسی سبب می‌شود این دو فیلسوف نگاهی متفاوت به شیوۀ گذر از خودشناسی به شناخت غیر داشته باشند.
صفحات :
از صفحه 161 تا 188
مسیر توسعۀ اندیشه: خوارزمی، ابن هیثم، فارابی و سهروردی
نویسنده:
نادیا مفتونی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
تاریخ اندیشه بشری، مرهون دانشمندان و فیلسوفان متعددی است که در دوران طلایی تمدن اسلامی ظهور یافتند. روش­های متنوع اندیشه­ورزی، فرهنگ و تمدن جوامع مسلمان را از جهات گوناگون شکوفا نمود. نقش رشد ریاضیات و ابزارهای آن، در این شکوفایی قابل چشم­پوشی نیست. خوارزمی از مهم­ترین ریاضی­دانان آن دوره، سنگ بنای متد علمی را استوار کرد. ابن­هیثم به مثابه شخصیت پیش­گام متد علمی، پایه علوم و تکنولوژی را بنا نهاد. فارابی، فیلسوف سیاسی- اجتماعی، به این مسأله توجه کرد که باید معقولات را تجسمی نمود و دستاوردهای خرد و عقل را از طریق هنر در سطح جامعه انتشار داد و هنرمندان مدینه فاضله باید نقش حاملان دین را بر عهده داشته باشند. سهروردی از یک­سو، تجربه عرفانی و شهود را در کنار عقل و روش استدلالی قرار داد و از دیگر سو، هنرمند مدینه فاضله فارابی را تمثل بخشید. به دیگر سخن، رساله­های رمزی عرفانی شیخ اشراق، رمزنگاری و تجسم­بخشی سعادت معقول و حقایق نطقی به شمار می­آیند. هر یک از این روش­های تفکر، سهمی در تمدن بشری به خود اختصاص داده­اند که بقا و توسعه تمدن بدون آن­ها متصور نیست. نکته اساسی، حفظ اعتدال در پرداختن به هر یک از وجوه اندیشه­ورزی است.
صفحات :
از صفحه 245 تا 260
چرا برخلاف فلسفة دكارت، فلسفة سهروردي به اومانيسم منجر نشد؟
نویسنده:
توبا سلیمی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
صفحات :
از صفحه 42 تا 44
تبيين ديدگاه عبدالرزاق لاهيجی درباره عالم مُثل معلّقه و نقد آن
نویسنده:
زکریا بهارنژاد
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
اعتقاد يا عدم اعتقاد به عالم مُثل معلّقه از جمله مسائل فلسفي است كه بر نوع نگرش فيلسوف و روش وي در پژوهش فلسفي تأثيرگذار است، بنابرين لازم است با رويكردي جديد و با بهره‌گيري از منابع اصلي، بيشتر درباره آن تحقيق و بررسي شود. در همين راستا، مقاله حاضر تلاش ميكند نخست، تصويري واضح و روشن از «عالم مُثل معلقه و تفاوت آن با «مُثل افلاطوني» نزد سهروردي ارائه دهد، سپس به تبيين ديدگاه حكيم عبدالرزاق لاهيجي و نقدهاي وي بر عالم مُثل معلّقه شيخ اشراق ميپردازيم و در مرحلة سوم به نقدهاي لاهيجي پاسخ ميدهيم. نويسنده مدعي نيست كه در اين موضوع سخن آخر را گفته ولي ميتواند ادعا كند كه در مورد ديدگاه حكيم لاهيجي دربارة نظرية مُثل معلّقه و نقد آن، پژوهش شايسته‌يي صورت نگرفته است. هرچند حكيم متأله ملاهادي سبزواري، پيش از اين در كتاب اسرار الحكم‌ ‌به نقدهاي لاهيجي پاسخ داده، ليكن پاسخهاي وي جامع و فراگير نيست؛ افزون بر اينكه مغلق و فهم آن دشوار است. اميد است با اين تلاش، راه پژوهش در اين حوزه گشوده شود و كاستيهاي احتمالي تحقيق حاضر در پژوهشهاي آينده مرتفع گردد.
صفحات :
از صفحه 37 تا 50
بررسی عرفان و اخلاق از دیدگاه سهروردی
نویسنده:
توبا سلیمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
موضوع این تحقیق بررسی اخلاق و عرفان سهروردی می باشد. سوالات مهمی که در این پژوهش با آنها مواجه بودیم، این بود که فلسفه سهروردی چگونه فلسفه ای است و ارتباطش با مسائل عرفانی چیست؟ که بعد از اتمام تحقیق مشخص شد فلسفه سهروردی به شدت رنگ و بوی عرفانی دارد. و از طرفی سهروردی جدای از مباحث فلسفی، به تفصیل به مسائل عرفانی هم پرداخته که این مسائل، هم شامل مسائل عرفان نظری و هم شامل مسائل عرفان عملی می باشد. و ما هم بر این اساس فصل اول کار را به کلیاتِ پایان نامه اختصاص دادیم و در آن به طرح مسأله و ضرورت آن و مسائلی از این دست پرداختیم و در فصل دوم به بررسی برخی از اصول فلسفی سهروردی پرداختیم که این بخش منتج به این شد که سهروردی، اغلب مسائل فلسفی را هم در قالبی عرفانی بیان می کرد. و فصل سوم را به عرفان نظری و فصل چهارم را به عرفان عملی اختصاص دادیم. در این فصول دریافتیم که سهروردی انسان را دارای دو جنبه می داند و اعتقادش بر آن است که روح انسان همچون یک زندانی است که در جسم او اسیر شده و باید برای نجات از این زندان به اصول عرفانی مورد نظر او عمل کند. البته باید توجه داشت که سهروردی اصول عرفانی خود را به شکلی منسجم و در یک کتاب مطرح نکرده، هر چند در رساله کلمه التصوف، بسیاری از این اصول را در حد تعریف و توضیح مختصر بیان کرده است.و در فصل پنجم به بحث اخلاق و اصول اخلاقی سهروردی پرداختیم و مشخص شد که بعضی از اصول اخلاقی که سهروردی آنها را مطرح کرده، در هیچ یک از کتب اخلاقی پیشین موجود نمی باشد و اینکه سهروردی به شدت انسان دین مداری است و اصول اخلاقی و عرفانی او صبغه دینی دارند.در این تحقیق از روش کتابخانه ای و توصیفی استفاده شده است.البته باید متذکر شد که بدون شک سهروردی بر روی نویسندگان، شعرا و فلاسفه بعد از خودش تأثیر گذار بوده است که البته چندان تحقیقی در این مسائل انجام نشده است.
اقتراحی(پیشنهادی) در متافیزیک هوش معنوی در اسلام
نویسنده:
ابراهیم مهرابی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: مجتمع آموزش عالی شهید محلاتی,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
هوش و معنویت و به­ تبع آن ­دو، هوش معنوی(S.Q)، تعاریف مختلفی دارند. هوش عبارت است از مجموعه توانایی­ های فرد که براساس نظام ارزشی مقبول، در جهت حل مسئله و سازگاری با محیط به­ کار گرفته می­ شود. معنویت عبارت است از به جریان انداختن قواعدِ کلی متعالی در جهتِ تعالی­ بخشی فُرونَفس به سطح نفس، و نفس به سمت فرانَفس، و نیز سوق دادن آلی(ابزاری) به سمت عالی، و زمانیات (نسبتِ امرِ متغیر به یک متغیر دیگر) به سطح دهریت (نسبت متغیر به ثابت) و در نهایت، سرمدیت (نسبت ثابت به ثابت). هوش معنوی عبارت است از توانایی به جریان انداختن قوانین قدسی در جهت حل مسئله، ایجاد، ترمیم و سازگاری دوسویه خود با محیط، مطابق نظام ارزشی مقبول در جهت تعالی­ بخشی آن­دو (خود و محیط). مهارت عبور، ذکر، احسان، رؤیتِ وحدت در عین کثرت، درک حضور و سیطره موجود متعالی در عالم، هویت و معنابخشی به خود و جهان، تعالی آلیات، ادراک حاقّ واقع و صیرورت فرارَوشی، ازجمله صفات هوشمند معنوی در اسلام است. درک واقع، طمأنینه و معنادار دیدن مجموعه هستی نیز ازجمله پیامدهای هوش معنوی است.
صفحات :
از صفحه 5 تا 30
 از دیدگاه جامعه شناسانه یک اتوپیایی، جامعه امام زمان (عج) چگونه توجیه می‌شود؟
نوع منبع :
پرسش و پاسخ
پاسخ تفصیلی:
آرزوي زندگي توام با آرامش با خلقت بشر عجين بوده و در طول تاريخ از آن جدا نشده است، بشر همواره به فكر چنان روزي بوده و آني از اين انديشه جدا نشده است، رؤياي مزبور در زندگي انسان به گونه‌هاي مختلف تبلور يافته و انديش مندان هر عصري براي تعبير شدن آن، چا بیشتر ...
اهداف و روش های تعلیم و تربیت از دیدگاه اسلام
نویسنده:
میکائیلو غلامحسین, سلطان القرایی خلیل
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دفتر مطالعات و تحقیقات علوم اسلامی سازمان عقیدتی سیاسی نیروی انتظامی,
چکیده :
با توجه به اعتقاد ما مسلمان به معاد و سرانجام هستی، آشنایی با اهداف و روش های تعلیم و تربیت در اسلام از ضرورت های غیر قابل انکار برای هدایت صحیح افراد جامعه به سوی مسیر سعادت است؛ چرا که بدون شناخت کافی از اهداف و روش های تعلیم و تربیت اسلامی، امکان انحراف افراد از مسیر پر پیچ و خم زندگی دنیوی برای رسیدن به آخرت وجود دارد. به همین دلیل خداوند متعال با فرستادن انبیای الهی، حجت را بر مردم تمام و مسیر هدایت را مشخص کرده است. تعیین اهداف و روش های لازم برای رسیدن به آن از اتلاف وقت، اضظراب و سردرگمی افراد در انتخاب مقصد و مسیر زندگی می کاهد و فرد با آرامش و اطمینان به کمال نهایی خود یعنی قرب الهی نزدیک می شود. در این مقاله که به روش مطالعه اسنادی صورت گرفته، سعی شده تا اهداف تعلیم و تربیت اسلامی در سطوح مختلف و راهکارهای لازم برای رسیدن به آنها بیان گردد. با توجه به نتایج پژوهش، اهداف تعلیم و تربیت در اسلام دارای مراتب مختلف شامل اهداف غایی (عبودیت، قرب و رضوان الهی و حیات طیبه) و اهداف واسطه ای (محوریت توجه به خدا، فرد، دیگران و طبیعت) هستند که در نهایت تمامی آنها برای حصول به اهداف غایی تنظیم شده اند. در ضمن روش های تربیت اسلامی (زمینه سازی تربیتی، تلفیق علم و عمل، الگودهی، مباحثه ای، توجه به تفاوت های فردی، عقلانی، مشاهده، امر به معروف و نهی از منکر، پاداش و تنبیه، عادت، مرحله ای و تجدید نظر در تکالیف) وابسته به شرایط زمانی، مکانی و تفاوت های فردی، متنوع است.
صفحات :
از صفحه 97 تا 121
بررسی تطبیقی احکام نور و وجود در حکمت اشراق و حکمت
نویسنده:
جمیله فاطمی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در این مقاله ضمن مقایسه دو اصطلاح نور و وجود در فلسفه اشراق به مسایل ذیل پرداخته شده است: 1- مساوقت یا عدم مساوقت نور و وجود در فلسفه اشراق 2- تبیین استدلالهای سهروردی درباره بساطت نور و غنای آن از تعریف و بیان تحلیل ملاصدرا در باب استدلالهای شیخ اشراق. 3- بیان توجیه سهروردی در باب تشکیک انوار و تحلیل تناقض بین اعتبارات وجود و تشکیک انوار. 4- ارائه دو نوع تقسیم بندی انوار در مکتب اشراق و بیان اشکالات این دو نوع تقسیم بندی از دیدگاه ملاصدرا. 5- تقابل نور و ظلمت در حکمت الاشراق. 6- نحوه ادراک حقیقت نور.
صفحات :
از صفحه 69 تا 78
تأثیر سهروردی بر نصیرالدّین طوسی در نظریّه علم خداوند به ماسوی
نویسنده:
محمّدامین شاهجوئی ، حامده راستایی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
آنچه در این مقاله مطرح است، مقایسه نظریه خواجه نصیرالدین طوسی و شهاب­الدین یحیی سهروردی در مسأله علم خداوند به ماسوی، و بررسی تأثیری است که شیخ اشراق در این مسأله بر نصیرالدین طوسی، به عنوان حکیمی مشائی، گذاشته و به عقیده نگارنده باعث شده است که این حکیم مشائی در این بحث، نه در طراز یک متکلّم، و نه در چهره یک فیلسوف مشّائی، بلکه در قامت «حکیمی اشراقی» ظاهر شود و برخلاف نظر فیلسوفان مشّائی، صریحاً قائل به «علم حضوری خداوند» به ماعدی شود. بر این اساس، در مقاله حاضر، نخست، نقدهای خواجه بر مشی حکمای مشّائی در مسأله علم و نیز نظریّه اختصاصی او در این باب بازگو، و سپس میان آن­ها از یک سوی، و انتقادات شیخ اشراق بر دیدگاه فلاسفه مشّائی و نظر مختار سهروردی در این بحث از سوی دیگر، به نحو متناظر مقایسه خواهد شد تا در پرتو آن، میزان تأثیرپذیری خواجه نصیر از شیخ اشراق در هر یک از دو بخش یادشده به طور جداگانه و مقدار تطابق عبارات و انطباق مفاد دلایل خواجه بر تعابیر و ادلّه شیخ روشن شود.
  • تعداد رکورد ها : 1405