آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1378
نور از دیدگاه امام محمد غزالی و شیخ شهاب الدین سهروردی
نویسنده:
سیمین بیرانوندی نیا
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این پژوهش بر آن است که مفاهیم و جلوه های گوناگون معرفت شناسی و هستی شناسی نور را در آثار سهروردی با مباحث و مفاهیمی که غزالی درباره نور بیان کرده مورد بررسی قرار دهد و تأثیر پذیری سهروردی از غزالی را در این مبحث بیان کند. با توجه به اهمیت موضوع، در این پژوهش کوشش شده است که ابتدا به زندگینامه و آثار این دو متفکرکه گویای افکار آنان می باشد پرداخته شود و درادامه دیدگاه های مطرح شده ی متناسب با موضوع مورد توجه قرار گرفته است.نتیجه کار نشان می دهد که غزالی در مهمترین اثر خود، مشکاه الانوار به بیان و تفسیر آیه نور می پردازد. نور و مراتب آن را با استناد به آیات و احادیث و روایات بیان می کند. در آثاردیگر خود بخصوص در احیاء علوم الدین و کیمیای سعادت، موانع و حجاب هایی که مانع روًیت نور حقیقی می گردد و همچنین مراحل سیر و سلوک را مورد توجه قرار داده است.نور در فلسفه ذوقی و نظام اندیشه ای خاص سهروردی نیز نقش بنیادی و محوری داشته و آنچه را که غزالی به دلایل مختلف نتوانسته به پایان برساند، سهروردی به گونه ای رساتر مورد بسط قرار داده است. در آثار سهروردی نیز الهام گرفتن از آیات و احادیث مشهود است. آیاتی که به نور خدا در وجود انسان های خاص و همچنین آیاتی که به ارزش های معرفت شناسی نور، هدایتِ انسان به صراط مستقیم الهی اشاره دارند، قابل توجه است.
وجوه سیاسی فلسفه شیخ شهاب الدین سهروردی ( 587 -549)
نویسنده:
رجبعلی اسفندیار
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
شیخ اشراق اموردنیوی را به دو بخش امور متعلق به اعمال انسان و اموری که مربوط به آنها می باشد تقسیم می کند و از این رهگذر وارد عرصه سیاسی می شود و در تقسیم بندی حکمت در بخش حکمت عملی ، تدبیر مدن را برای رسیدن به زندگی دنیوی انسان ضروری می داند و با جرئتی وصف ناشدنی به بیان دیدگاههای خود در باب رهبری داناترین فرد در جامعه می پردازد .اهیت سیاستی که سهروردی از آن سخن می گوید بر پایه مبانی نظری وی ، حکایت از نگاه آن جهانی سهروردی به دنیا دارد . بدین ترتیب وی با اعتقاد به ضرورت زندگی جمعی انسان ضمن اثبات نبوت به حکومت حاکم تاله به عنوان الگوی حکومت مطلوب خود نظر دارد و از این منظر مفاهیم حاکمیت ، قدرت و سیاست را معنا می کند .
مسأله شناسایی از دیدگاه شیخ اشـراق و مقایـسه آن با آراء پاسکال
نویسنده:
محمدمهدی رشادتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران: ,
چکیده :
رساله حاضر که متکفل بررسی "مساله شناسایی از دیدگاه شیخ اشراق و مقایسه آن با نظر پاسکال" است از یک پیشگفتار و چهاربخش و هربخش از چندین فصل تشکیل شده است . بخش اول و دوم آن به نظرات سهروردی و بخش سوم به آراء پاسکال و بخش چهار به مقایسه دیدگاههای این دو متفکر اختصاص یافته است
تحلیل مضمونی چند نمونه از نگاره های «گذر سیاوش بر آتش» در شاهنامه فردوسی
نویسنده:
سعید زاویه ,ایرج داداشی ,آمنه مافی تبار
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران جنوب,
چکیده :
چو بخشایش پاک یزدان بود دم آتش و آب یکسان بود نقاش ایرانی داستان را تنها تصویرسازی نمی کرد بلکه بن مایه، جوهر و مفهوم داستان را تاویل و با روحی معنوی به تصویر می کشید تا با هنر خود، همگان را از درک آن بهره مند سازد. با این نگاه، ویژگی های تصویری، واقعیت را آشکارا بازتاب نمی دهند؛ بلکه به کار «معناسازی» مشغول اند و دستیابی به حقیقت آنها، خالی از دشواری نخواهد بود. اما متاسفانه تاکنون توجه زیادی به نگارگری ایران، از نظر معنای عرفانی، فلسفی و درونی این هنر نشده و بیشتر تحقیقات، به شرح عناصر صوری و مباحث تاریخی معطوف گردیده است. از این رو، مقاله توصیفی تحلیلی پیش رو، کوششی است در رفع این نقیصه در قبال چند نمونه از نگاره های «گذر سیاوش بر آتش» به روایت شاهنامه فردوسی. اصلی که دریافت آن، علل حجم عظیم نگاره های تصویر شده با موضوعیت این داستان را توجیه می کند.
صفحات :
از صفحه 93 تا 122
اتهام برآمیختن معقول‌‌های ثانی به سهروردی
نویسنده:
طیبه رضایی ره ، بهرام علیزاده ، سیدمحمود یوسف ثانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
پاره‌ای از صدراییان مدعی‌اند که سهروردی معقول‌های ثانی فلسفی را با منطقی خلط می‌کند، به این معنا که آنها را وصف اشیای خارجی نمی‌داند. قراین موافق این مدعا را می‌توان در دو دسته جای داد: الف) تصریح سهروردی به اعتباری‌بودن اوصاف فلسفی؛ ب) تاکید او بر فاعلیت ذهن در اتصاف اشیای خارجی به اوصاف فلسفی. اما اولاً، این قراین برای اثبات مدعایشان کافی نیست و ثانیاً، قراین روشنی علیه آن مدعا هست. خود ملاصدرا به شکلی دیگر خلط این دو دسته معقول‌ را به سهروردی نسبت می‌دهد و می‌گوید سهروردی اوصاف منطقی (مثل جزئیت) را با اینکه از مفاهیم منطقی است، همچون اوصاف فلسفی وصف اشیای خارجی دانسته است. این اشکال نیز وارد نیست. مراد سهروردی از «جزئیت» در عبارتِ موردنظر صدرا معنای دیگری است که از مفاهیم فلسفی است. بنابراین سهروردی معقول‌های ثانی فلسفی و منطقی را به هیچ‌یک از دو معنای مذکور با هم خلط نمی‌کند.
صفحات :
از صفحه 293 تا 307
حدوث یا قِدم نفس: بررسی و تحلیل مقایسه‌ای دیدگاه سهروردی و ابن‌کمّونه
نویسنده:
محمد (جلال الدین) ملکی ، فاطمه اکبرزاده نجار
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
حدوث یا قِدم نفس از جمله مسائل مهم دانش نفس‌شناسی است که از دیرباز محل توجه فلاسفه بوده است. سهروردی بر پایه اصول و مبانی فکری خویش، نفس را حادث می‌داند؛ او معتقد است نفس هم‌زمان با حدوث بدن مادی در قالب مجرد حادث می‌شود. اما شارحان اندیشه وی از جمله ابن‌کمّونه، عقیده او را نپذیرفته و گاه دلایل وی را ناکافی و ناتمام دانسته‌اند.‌ ابن‌کمّونه ضمن ضعیف‌شمردن اقوال دیگران بر حدوث نفس، برهانی را ابداع کرده و در مقام اثبات قِدم و ازلیّت نفس، بَرآمده است. این مقاله با رویکرد توصیفی‌تحلیلی و مقایسه آرای هر دو فیلسوف در نظر دارد زاویه‌ای از زوایای این بحث را روشن کند و اختلاف ساختاری و مَشی این دو فیلسوف را به تصویر کشد. همچُنین، از سوی دیگر در صدد است با نگاهی اشراقی از مبانی فلسفی سهروردی، آرای او را تفسیر کرده و نشان دهد که نفوس انسانی پیش از دنیا در ناحیه علت و رب‌النوع خویش به نحو کلی و جمعی وجود داشتند و سپس در این عالم به نحو جزئی و شخصی حادث شدند.
صفحات :
از صفحه 403 تا 429
نقد و بررسی انسان مداری در مسئله شر از نگاه شیخ اشراق ، باروخ اسپینوزا وجورج مورودس
نویسنده:
محمد داود استاد راهنما: محمد رضاپور استاد مشاور: محسن غرویان
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
چکیده :
در این رساله تلاش می شود پاسخ شیخ اشراق، اسپینواز وجورج مورودس که مبتنی بر تلقی انسان مدارانه از شرور است، باروش توصیفی- تحلیلی ومقایسه مورد ارزیابی قرار گیرد.شیخ اشراق در یکی از پاسخ هایش به مسئله شر اظهار می دارد که معضل شرور ناشی از نگرش انسان مدارانه بشر است؛به این صورت که انسانها خیال می کنند عالم برای آنها خلق شده است،وحرکات افلاک معطوف به مصلحت ومنفعت انسان است،در نگاه ایشان مباحث طولانی در خیر وشر مولود این نگرش است.پاسخ شیخ اشراق مبتنی بر نظام نوروظلمت، قاعده"العالی لایلتفت الی السافل" جایگاه جزئی انسان در نظام هستی ونظام احسن می باشد.نکته قابل توجه اینکه پاسخ مبتنی برنگرش انسان مدرانه شیخ اشراق را نه یک پاسخ نهایی بلکه باید یک پاسخ روانشناسانه تلقی کرد؛با این بیان که معضل شرور با ابعاد مختلف وجود انسان مانند؛بعد عاطفی،احساسی، ومعرفتی مرتبط است، به همین دلیل در مسئله شر نمی توانیم یک پاسخ قاطع و واحد داشته باشیم، بلکه به منظومه از پاسخ ها نیاز است تا بتواند تمام ابعاد وجود انسان را قانع کند براین اساس است که شیخ اشراق پاسخ های متعددی به معضل شرور داده است که این خود نقطه قوت تفکر اشراقی در مواجهه با مسئله شر را نشان می دهد.اسپینوزا نیز در پاسخ به معضل شرور معتقد است که این مسئله ناشی از نگرش انسان مدرانه بشر است؛ انسان فکر می کند همه چیز برای او خلق شده است،بربنیاد این نگرش، پدیده هارا به خیر وشر ، سالم وفاسد تقسیم می نماید.بنیاد تفکر اسپنوزا را در این مسئله سیطره ضرورت بر کل هستی،ودیدگاه ایشان درباب علت غایی تشکیل می دهد.یافته های تحقیق نشان می دهد که مبانی ودلایل اسپینوزا، با توجه به تفکر اشراقی وحکمت اسلامی به دلایل ذیل: سازگاری ضرورت وغایتمندی،عدم تفکیک غایت در مقام وجود شناسی ومعرفت شناسی،انقسام غایت به حصولی وتحصیلی،غایت بودن خدا برای خلقت،تدبیر عام وفراگیر خدا نسبت به هستی. قابل قبول به نظر نمی رسد. جورج مورودس معتقد است مسئله شر ناشی از باور است، باور خود یک حالت ذهنی است که قائم به شخص ومتغیّر به شخص می باشد. پیوند زدن معضل شرور با باور،مبتنی بر نگرش خاص ایشان در مورد برهان است؛ در نگاه ایشان برهان وابسته به شخص می باشد، اما وابسته به شخص بودن برهان در نگاه شیخ اشراق وحکمای اسلامی نیز به دلایل ذیل: لزوم یقین معرفت شناختی برای برهان وعدم کفایت باور روان شناختی،تفاوت انسانها از حیث رشد عقلی ومعرفتی، قابل قبول نیست.همانگونه که مبانی پاسخ اسپینوزا و مورودس در مقایسه بامبانی شیخ اشراق دچار اشکال است، انسان مداری معرفت شناختی، نیز با اشکالاتی مانند نسبیت معرفت، نبود ملاک جهان شمول جهت تشخیص خیرو شر، تبدیل شر عینی به شر انفسی... مواجه است.
حکمت اشراقی
نویسنده:
سجاد ساداتی زاده، مرتضی حسینی شاهرودی، عبدالله نیک سیرت
نوع منبع :
نمایه مقاله
چکیده :
تلاش برای پی بردن به حقیقت نفس و نتایج حاصله از آن ها همواره مورد توجه فیلسوفان بوده و به عنوان یکی از دغدغه های تفکر فلسفی آن ها به شمار می رود. این مقاله در صدد پاسخ گویی به این سوال است که نفس چه نقشی و جایگاهی در نظام نوری شیخ اشراق دارد آن چه در این مقاله مشخص می شود این است که شیخ اشراق بر خلاف حکمای مشائی (اسلامی – یونانی) علم النفس را به مباحث الهیات نزدیک می سازد و از حوزۀ معرفت شناسانه به این مسئله نگاه می کند و سخن او در نیروهای نفس نیست بلکه ارائه طریق در چگونگی نجات نفس از زندان تن و رهایی انسان از ظلمات جهان مادی است. لذا در فلسفه اشراقی بود که نظریه ی علم حضوری برای اولین بار مطرح شده، به همین خاطر در خصوص ماهیت نفس نیز از این مبنا سود برده است. علم النفس سهروردی ثمر بحث نظری نیست بلکه محصول یک درون نگری و آگاهی به ضمیر است که فقط از طریق ریاضت و مهار کردن اژدهای نفس اماره امکان پذیر است؛ نفسی که نورالانوار را نه تنها نشان می دهد بلکه خود، الهی می شود و نهایتا از این مسیر هست که نظام نوری فلسفه ی خویش را سر و سامان می دهد و نظام کائنات از طریق معرفت شناسی نفس محقق می شود.
مقایسه رویکرد شیخ اشراق و ملاصدرا به مسئله «تناسخ»
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
آنچه در آثار و نوشته های شیخ اشراق و ملاصدرا دیده می شود، حکایت از آن دارد که این دو بیشترین توجه را به مسئله «تناسخ» داشته اند و آن را جدی به شمار آورده اند. با وجود تأثیر فراوان سهروردی بر صدر الدین شیرازی، الگو و استخوان بندی اندیشه این دو متفکر در مسئله تناسخ یکسان نیست. این دو هم در مبانی تصوری و معناشناسی تناسخ متفاوت اند و هم در مبادی تصدیقی آن. همین امر موجب شده تا در این موضوع رویکردی متفاوت داشته باشند. در نتیجه، یکی همدلانه تر با تناسخیه حرکت کرده و دیگری ایشان را محکوم کرده است. در صدرالمتألهین مباحث نفس و در پی آن «تناسخ» را در حوزه الهیات و به صورت مستقل و یکجا مطرح می کند؛ اما نفس شناسی سهروردی، به ویژه در مقام تعریف، از نظم منطقی بی بهره است.
بررسی نظریۀ «علم الهی» در اندیشۀ شیخ اشراق و پل تیلیخ
نویسنده:
محمدحسین کیانی، فاطمه خفری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
دیدگاه سهروردی و تیلیخ در باب علم الهی را می‌توان از جهاتی مورد تطبیق قرار داد. در این تطبیق، دو وجه قرابت و دو وجه تمایز به دست می‌آید. وجه قرابت‌ها از این قرارند: نخست، هر دو قائل به معنایی واحد از ذات الهی هستند. دوم، هر دو به ضرورت علم به ذات اعتقاد داشته و خداوند را فی‌ذاته عالم می‌دانند. این علم نیز اعم از علم به خود و علم به اشیاست. وجوه تمایز نیز به این شرح است: نخست، رویکرد و مبنای آن دو نسبت به خداوند و نسبت علم الهی به اشیا متفاوت است؛ با این توضیح که در اندیشه تیلیخ، صرف‌الوجودی مستلزم عدم موجودیت خداوند است و اینکه بر این اساس، نسبت علم به خدا را باید نمادین دانسته و معنای جدیدی از آن به دست داد؛ اما در اندیشه سهروردی، خداوند دارای کمالات عینی بوده و موجود است؛ ضمن آنکه خداوند به منزله علةالعلل، علم حقیقی به تمام اشیا دارد. دوم، علم به کثرات در اندیشه تیلیخ به معنای آگاهی از گذشته، حال و آینده آن‌ها نیست؛ اما از نگاه سهروردی، خداوند به مبادی اشیا عالم بوده و بر مبنای اضافه اشراقیه، به علم حضوری از گذشته، حال و آینده اشیا آگاه است.
صفحات :
از صفحه 67 تا 84
  • تعداد رکورد ها : 1378