آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1360
بررسی تطبیقی مسئله شرّ از دیدگاه جان هیک و سهرودی؛ نقاط اشتراک و اختلاف
نویسنده:
سید مهدی موسوی درچه، محمد ملکی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
سهروردی و جان هیک به‌عنوان فیلسوفان اسلامی و غربی هرکدام با نظریه‌ها و مبانی خاصی به بحث درباره مسئله شرّ پرداخته‌اند؛ «نظریه عدمی بودن شرّ، ملازمه شرّ و خیرهای برتر، ملازمه شرّ و عالم ماده، ملازمه شرّ و اختیار انسان» را می‌توان از جمله راه‌حل‌های سهروردی در مسئله شرّ دانست. جان هیک نیز با تئودیسه «پرورش روح»، اختیار و نسبی بودن شرّ، درصدد ارائه پاسخ مناسب به این مسئله و اثبات عدم تنافی بین شرّ و صفات خداست. هرکدام راه‌حل‌هایی را برای رفع اشکالات درباره معضل شر در عالم ارائه کرده‌اند. روش تحقیق دراین پژوهش، روش توصیفی و تحلیلی و شیوه داده‌پردازی کتابخانه‌ای و بررسی آراء این دو اندیشمند می باشد؛ تبیین و بررسی تطبیقی مبانی فکری و نوع رویکرد هر دو فیلسوف به مسئله شرّ، مسئله تحقیق و مقایسه و ارزیابی راه‌حل‌های خاص آن دو فیلسوف با حفظ قضایای اصلی به طوری که هیچ‌گونه تناقض و ناسازگاری بین قضایای مذکور در آن مشاهده نشود از جمله یافته های تحقیق می‌باشد.
صفحات :
از صفحه 99 تا 116
پیوند دوسویه متافیزیک نور با جهان پویا و نفس‌شناسی اشراقی نزد دیونوسیوس و سهروردی
نویسنده:
عبدالرضا صفری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
فرضیة بنیادی این مقاله برآمیختن فلسفة نوافلاطونی متأخر با سنت مسیحی و یهودی است. بر این اساس زمینة تطبیق اندیشه‌های دیونوسیوس با فلاسفة اشراقی و عارف مسلک، بويژه سهروردی در عالم اسلامی، فراهم میشود. ايندو در تفكر برغم تفاوت زمینة تفکر دینی و عرفانی، نظام متافیزیکی واحدي را ترسیم میکنند که بر مفهوم رمزی و نقش خلاق نور استوار است. پژوهش حاضر با تمرکز بر اصول این نظام، تشابه آنها را از سه جهت مورد توجه قرار میدهد: شباهت متافیزیکی، شباهت در نفس‌شناسی و تشابه ساختارهایی که به تبیین آموزة کیهان بالتجلی می‌انجامد. نویسنده درصدد است از یکسو محور این تشابه را بر اساس هویت خلاق نور تبیین نماید تا بدین سان هویت تجلي يافتگي جهان و فیضان صدوری نور را نمایان سازد و از سوی دیگر، اساس پیوند دوسویه نظام متافیزیکی و اشراقی آنها با جهان‌شناسی و مبانی نفس‌شناسی و شهود را آشکار كند. بر اساس شباهت سه‌گانه این دو نظام، سه نتیجة مهم حاصل میشود: 1ـ پیدایش نظام جهان بالتجلی از الوهیت، 2ـ تبیین ساختار پویای جهان که بر پاية کنش اشراقی در کل عالم حاکم است، 3ـ مبانی نفس‌شناسی شهود که بنیاد تأله نفس در عالم انوار را ترسیم میکند. با اینهمه، نویسنده نشان میدهد که در نظام متافیزیکی هر دو متفکر، در شیوة رسیدن نفس به تأله، اختلافي آشکار دیده میشود.
بررسی سلوک عقلی و شهودی سهروردی بر اساس عقلانیت ارتباطی هابرماس
نویسنده:
حسین حاتم وند ، حسین فلسفی ، علی فتح الهی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در پژوهش حاضر سلوک عقلی و شهودی سهروردی بررسی و نظریه‌های فلسفی هابرماس به‌ویژه با محوریت نظام ارزش‌ها و اخلاقیات، عقلانیت ابزاری و عقلانیت ارتباطی با اندیشه‌های وی ارزیابی‌شده است. هدف از این پژوهش این بوده است که نشان دهد سهروردی حتی در سلوک شهودی خویش از سلوک عقلی غافل نمانده است و عقلانیت فلسفی را برای رسیدن به حقیقت سعادت انسانی و نائل شدن به علم حضوری (شهود ـ اشراق) لازم و عقل و شهود را مکمل یکدیگر می‌داند. بر این اساس سهروردی به‌نوعی «مکتب تلفیق» را که آمیزه‌ای از عقل، نقل و شهود است بنیاد نهاده است. میان نظریات و اندیشه‌های سهروردی و هابرماس در حوزه نظام ارزش‌ها و عقلانیت ابزاری و کنش ارتباطی مشابهت‌ها و تفاوت‌هایی وجود دارد که در این مقاله به بررسی و تحلیل آن‌ها پرداخته‌شده است. هابرماس و سهروردی هر دو برآنند که با گسترش حیطه ادراکات عقل می‌توان به حقایقی که به‌ظاهر فوق عقلانی می‌نمایند رسید. سهروردی بر این باور است که مکاشفه‌های عرفا را هم باعقل می‌توان درک کرد. هابرماس نیز بر این باور است که به حقایق ارزشی با عقلانیت می‌توان رسید اما از راه کنش ارتباطی و تفاهم. در نظر شیخ اشراق، عقل مکمل شهود است و شهود مکمل عقل؛ ولی از دیدگاه هابرماس عقل درصدد اثبات ادعا است. عقلانیتی که سهروردی برای توسعه آن کوشیده است عقلانیت فلسفی برای رسیدن به حقیقت و سعادت انسانی بود آن‌هم با رشد و توسعه علم حضوری.
صفحات :
از صفحه 207 تا 224
انسان کامل خسروانی بروایت سهروردی در مقایسه با آراء ملاصدرا
نویسنده:
زهرا لطفي ، عبدالله صلواتي
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نظام نورمحورِ شیخ‌اشراق، سلوک معنوی را به شهودِ «نورالانوار» در قالب مراتب و ساحات نورانی تفسیر میکند. نورالانوار روشن¬کنندۀ عالم و صاحب مقام پادشاهی است که در اوستا از آن به «خورنه» و در زبان فارسی به «فرّ» تعبیر شده است؛ فرّ موهبتی الهی است که فرد برخوردار از این مقام را شایستۀ خلافت و پادشاهی میکند. سهروردی تصریح میکند انسان کامل که از آن با نامهایی نظیر نور اسپهبدی، نورهای مینوی، کدخدای عنصریات، فرشتۀ اَوَرمان اسپهر، روانبخش و... یاد شده، صاحب مقام خرّه کیانی، شهریاری و فرهمندی است. سهروردی والاترین مقام را از آن خسروانی میبیند که در ساحت وجودی ایشان انوار جلال و جمال الهی جمع شده و در حقیقت اینان تجلی تام الهی بر زمینند. در مقابل، ملاصدرا با رویکردی وجودمحور بسراغ ویژگیهای انسان کامل میرود؛ او انسان کامل را آيینۀ تمام‌نمای حق و تجلی اسماء و صفات الهی میداند و معتقد است این جامعیت اسمائی او را شایستۀ خلیفه‌اللهی کرده است. دغدغۀ نوشتار حاضر پاسخ به این پرسش است که انسان کامل و مصداق آن، با توجه به مبانی متفاوت نور و وجود در این دو مکتب فلسفی چیست؟ ملاصدرا چون وجود را اصیل میداند و هستی و تمامی کون و مکان را با رهیافتی وجودی رصد میکند، مصداق انسان کامل را در رسیدن به مرتبۀ اعلای وجود و تجرد تام عقلی (مقام لایقفی) میداند؛ درحالی¬که سهروردی بر این باور است که مصداق انسان کامل شامل هر فردی است که به مقام خرّۀ کیانی و مرتبۀ شهود رسیده باشد.
خاندان سُهروَردی، خاندان تصوف و علم در سرزمین‌های اسلامی
نویسنده:
حمیدرضا ثنائی، فاطمه زارع حسینی، مهدی مجتهدی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
نخستین رجال خاندان سهروردی از سهرورد، شهر کوچکی میان زنجان و همدان، برخاستند و با کوچ به بغداد به انگیزة قدم در راه تهذیب و تحصیل علم، این خاندان در سدة 5ق در این شهر ظهور یافت و به تدریج به تصوف و علم شناخته شد. خاندان مذکور تا اوایل سدة 9ق در عراق و جزیره دوام یافت و بیشترین اخلاف خاندان در این جا ظهور یافتند. با پراکنده شدن تدریجی برخی از رجال خاندان در سرزمین­های اسلامی، از نیمة دوم سدة 7ق تا سدة 14ق اخلافی از این خاندان در ایران، مصر و شام، ماوراءالنهر و به ویژه هند نیز ظاهر شدند. منابع سلسله­نسب همة اخلاف را به طور کامل بیان نکرده­اند. دربارة منتسبان با سلسله­نسب ناقص اجمالا می­دانیم که از نسل شیخ­شهاب­الدین عمر سهروردی(د.632ق) بوده­اند. از این رو، می­توان گفت برخی از اخلاف شیخ و تبعا خاندان تا سدة اخیر نسب خویش را حفظ کرده­ یا از نسب بردن خویش از شیخ آگاهی داشته­اند؛ با این­همه، احتمال نسب­سازی برخی از منسوبان متاخر برای خویش بسیار است. این پژوهش می­کوشد پس از معرفی خاندان سهروردی، با استقصای نام اعضا و اخلاف آن، شجره­نامة ایشان را بر پایة منابع موجود ترسیم و مدعیان انتساب به شیخ را نیز معرفی کند.
صفحات :
از صفحه 223 تا 246
بررسي و تطبيق تناسخ ملكي و ملكوتي از ديدگاه افلاطون، شيخ‌اشراق و ملاصدرا (رامين)
نویسنده:
اعظم قنبری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
دغدغه جاودانگی انسان همواره ذهن بشر را به خود مشغول کرده است و در حوزه اعتقاد به جاودانگی روح، گرایش‌های متنوعی وجود دارد که تناسخ با قدمت چندین هزارساله‌اش یکی از این صورت‌ها به شمار می‌رود. اندیشمندان مسلمان با توجه به مبانی معرفت‌شناختی و هستی‌شناختی اسلامی در حوزه‌های فلسفه، کلام و عرفان، تلاش کردند تا براساس مبانی خود به این دیدگاه بپردازند. در حوزه فلسفی دو مکتب اشراق و حکمت متعالیه با بهره‌گیری از مبانی خاص خود علاوه بر بیان نظریات تناسخیه و پاسخ به شبهات آن‌ها، تلاش کردند تا ماجرای حضور نفس پس از مفارقت از بدن، در دنیای دیگر و پس از اتصال نفس به بدن و حشر نفس را تبیین کنند. با مطالعه آثار افلاطون در می‌یابیم که ایشان صراحتاً به انتقال نفس آدمی پس از مرگ به بدن حیوانات سخن گفته پس ایشان تناسخ ملکی را قبول دارند هر چند ملاصدرا سخن افلاطون در مورد این انتقال را حمل بر تناسخ ملکوتی می‌کند و به نظر ایشان این سخنان به زبان رمزگونه گفته شده تا مردم از کردار زشتشان دست بردارند. شیخ اشراق نیز تلاش می‌کند با بیان آراء مکاتب فلسفی، نظرات آن‌ها را با مکتب فلسفی خود مقایسه و حتی آن‌ها را در نظرات خود هضم کند ایشان در ابتدا تلاش می‌کند تا با دلایل مشائی به ابطال تناسخ و شبهات آن‌ها بپردازد به‌طوری که این نظر (تناسخ) را حشو مطلق قلمداد می‌کند، در مرحله بعد با استفاده از ذوق اشراقی خود، ماجرای سعادت و شقاوت نفوس، پس از مفارقت از بدن را به‌گونه‌ای اشراقی، توجیه می‌کند و می‌گوید تناسخ چه حق باشد و چه باطل، اهل شقاوت پس از مفارقت از بدن، به عالم مثال منفصل وارد و نصیب آن‌ها صور مثالی مظلمه خواهد بود. ملاصدرا را نیز ضمن اقامه برهان بر امتناع تناسخ ملکی، با استفاده از اصول خود، به دفاع از تناسخ ملکوتی پرداخت و آن را متناظر با معاد جسمانی می‌داند که انسان‌ها در قیامت طبق رفتار و کردار خویش، به صورت حیوانات محشور می‌شوند هم‌چنان که آیات و روایات زیاد بر تناسخ ملکوتی تأیید می‌کنند.
بررسی درستی انتساب تناسخ به سهروردی و زکریای رازی با تکیه بر آثار
نویسنده:
سید مرتضی حسینی شاهرودی,امیر راستین
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
بررسی ظرفیت های علم اشتدادی نزد سهروردی و ملاصدرا
نویسنده:
آیسودا هاشم پور ، محمد بیدهندی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
با التفات به تناظر حقیقی میان انسان با مراتب «هستی» و «حقیقت» و افزودن «شهود» - در حکمت اشراق - و «تأویل» - در حکمت متعالیه-، به مثابه یک روش در طول سایر طرق فهم حقیقت، امکان کشف ساحت وسیع­تری از علم میسور می­گردد که نه تنها با سایر ابزارها و روش­ها منافات ندارد بلکه جامع همه آن­ها قلمداد می­شود. هدف نوشتار حاضر این است که با بررسی مؤلفه­های مذکور در حکمت اشراق و متعالیه، ظرفیت­ این ساحت از علم، که می­توان آن را «علم اشتدادی» خواند، را مورد سنجش قرار دهد و در راستای نظریه­های مختلف فلسفه علم، به ارائه علم شناسی نوینی بپردازد. در این دو مکتب هستی ذومراتب بوده و انسان همواره در مسیر کشف حقیقت اعم از آفاقی و أنفسی در تکاپو است و به موازات ارتقای درجات وجودی افراد، طیف ممتدی از دریافت­ها و فهم­های متعدد نیز رخ می­دهد. از این­رو به نظر می­رسد با شناسایی ظرفیت­های علم اشتدادی در حکمت اشراق و متعالیه، علم به ابعاد مختلف یک شیء و حذف شکاف میان عالم و معلوم ممکن گردد؛ به گونه­ای که با مجوز دریافت­های متعدد از حقیقت واحد، به شکاکیت و نسبیت مذموم نیز منجر نگردد.
صفحات :
از صفحه 547 تا 563
نقد و بررسی دیدگاه صدرا برای رفع تناقض از کلام سهروردی در مسئله اعتباریّت
نویسنده:
علی نظری علی آبادی، فتحعلی اکبری، هاشم گلستانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
سهروردی سهم زیادی در نظریّه اصالت وجود دارد، به طوری که برخی مسائل عمده این نظریّه، از دید گاه های فکری او اخذ شده و یا بازتاب ا ندیشه های اوست. تفسیرهای گوناگون ومتضاد،ّ از مسئله اصالت واعتباریّت نزد سهروردی و عدم توجّه عمیق به تصریحات وی، مجادلاتی پردامنه را بر انگیخته است؛ از جمله این که اگر سهروردی وجود را ا مری اعتباری می داند، چگونه نفوس انسانی و مافوق آن را دارای وجودی بسیط وبدون ماهیّت تلقّی می کند به گونه ای که ملّا صدرا ناچار می شود برا ی رفع تناقض، دست به تأویل عبارات وی بزند. هدف اصلی پژوهش پیش رو، بررسی وتحلیل تناقض منسوب ملّا صدرابه سهروردی در مسئله اعتباریّت وجود است.دراین مقاله نشان داده می شود که : -کلید حلّ برخی ابهامات در کلمات پیشینیان از جمله سهروردی، درگرو واژه1 شناسی اصطلاحات است؛ 2-مسئله اصالت و اعتباریّت استمرار مسئله زیادت وجود بر ماهیّت است؛ 3- با توجّه به تصریحات سهروردی، تناقضی در کلام وی وجود ندارد. پس نیازی به تأویل نیست.
صفحات :
از صفحه 91 تا 102
پدیدارشناسی در نظر ادموند هوسرل و نسبت آن با حکمه‌الاشراق سهروردی
نویسنده:
محمدرضا ریخته گران
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
نتایج حاصل از تحقیق در تفکر ادموند هوسرل و بررسی چگونگی نسبت آن با آراء سهروردی عبارتند از: -1 در تفکر هوسرل و سهروردی تناظرات و تشابهاتی به چشم می‌خورد. اما این تناظرات و تشابهات ، که صرفا ظاهری و صوری است ، بدان جهت است که هر دو فیلسوف به افلاطون اعتناء جدی دارند. لیکن سهروردی در ذیل شان دیگری از عقل به مداقه و غور در تفکر افلاطون پرداخته است و در این امر به فلسفه ایران باستان - فلسفهء خسروانیان - نیز توجه داشته است . اما تفکر هوسرل در ذیل شان جدید عقل (راتیو) است . او نیز به افلاطون - منتهی به تفسیر ارسطوئی افلاطون توجه دارد و در فلسفهء خود به آراء افلاطون صورت جدیدی مطابق به شان جدید عقل می‌دهد. -2 صنع وجود در نظر هوسرل، صنع آگاهی محض است و بحث هستی‌شناسی (Ontology) در نظر ا و، بحث در متعلقات بیواسطه آگاهی محض است . در حالیکه صنع وجود در نظر سهروردی، صنع ربویی یا دعاء دهر، یا عالم انوار مینوی، یا ملکوت و غیب (باعتبارات و تعابیر مختلف) است که ذوات (ماهیات) بصورت حقایق وجودی و نوری در آن تقرر دارند و نفس ، پس از اعراض از عالم غراسقی و پیمودن سیر استکمالی، متلقی آن حقایق می‌شود. اما در نظر هوسرل، ذوات ، متعلقات التفاتی و بیواسطهء آگاهی محض است و قیامشان به نفس و قوای آن قیام صدوری است و با قطع تعلق نفس و قوای آن وجودی و ماهیتی ندارند. -3 از جهت بحث المعرفه نیز تناظرات و تشابهات بین این دو فیلسوف ، صرفا ظاهری و صوری است . در نظر هر یک از آنها، صورت ذهنیهء حاصل در نفس (صورت معقول)، بنفسه علم نیست . در نظر سهروردی، پس از اینکه آن صورت ذهنیه محاط به احاطهء نوری شهودی نفس شد، علم حاصل می‌شود و در نظر هوسرل نیز تنها پس از اینکه نفس از طریق "کون التفاتی" خود به آن صورت ذهنیه التفات حاصل کرد، خود نفس بدان افادهء معنی و افادهء وجود می‌کند. لهذا، "اصالت ماهیت " سهروردی با "اصالت ذوات و ماهیات " (اسانسیالیزم) جدید تفاوت ذاتی داشته و رجوع هر یک از آنها به اصل و مبداء کاملا متفاوتی است .
  • تعداد رکورد ها : 1360