آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1380
بررسی تطبیقی نقش مُثل در شناخت از منظر افلاطون، سهروردی و ملاصدرا
نویسنده:
محسن نظری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نظریه مُثل یکی از مهم‌ترین نظریات فلسفی است و جایگاه ویژه‌ای در معرفت‌شناسی افلاطون، سهروردی و ملاصدرا دارد. هر سه فیلسوف، معرفت حقیقی را تنها در عالم مُثل و رب‌النوع می‌دانند اما باهم تفاوت‌هایی در این مورد دارند، افلاطون معرفت را تذکر و یادآوری از مُثل می‌داند و روش او برای رسیدن به معرفت، دیالکتیک است. اما سهروردی و ملاصدرا معرفتی که از رب‌النوع کسب می‌شود را تذکر و یادآوری نمی‌دانند. همچنین سهروردی و ملاصدرا علاوه بر اینکه ادراک عقلی را از رب‌النوع می‌دانند، ادراک حسی و خیالی را نیز از رب‌النوع می‌دانند اما افلاطون فقط ادراک عقلی را از مُثل می‌داند. افلاطون معرفتی که از طریق ادراک حسی به دست بیاید را منکر می‌شود و معتقد است ادراک حسی وقتی معرفت بخش است که انسان را به یاد مُثلی بیندازد که قبل‌تر در آن زندگی می‌کرده است وگرنه خود ادراک حسی معرفت بخش نیست، برخلاف افلاطون، سهروردی و ملاصدرا ادراک حسی و همچنین ادراک خیالی را نیز درجه‌ای از معرفت می‌دانند هرچند همانند افلاطون آن‌ها را معرفت حقیقی نمی‌دانند. سهروردی در چگونگی رسیدن به رب‌النوع و کسب معارف با افلاطون اختلاف‌نظر دارد، سهروردی معتقد است برای رسیدن به رب‌النوع باید حجاب، که تعلق و تدبیر نفس به بدن است را به‌وسیله ریاضت‌های علمی و عملی کم کرد و به رب‌النوع متصل شد تا به معرفت حقیقی دست‌یافت. ملاصدرا نظرش نزدیک به نظر سهروردی است، او هم معرفت حقیقی را تنها در رب‌النوع می‌داند، اما ملاصدرا معتقد است برای رسیدن به رب‌النوع باید نفس انسان در قوه نظری و قوه عملی قوی شود تا بتواند اتصال و اتحاد با رب‌النوع برقرار کند و به معرفت حقیقی دست یابد.
بررسی تطبیقی مبانی نظری آراء سیاسی سهروردی و ملاصدرا
نویسنده:
اکرم قاسمی فلاورجانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نوشتار پیش رو،مبانی نظری آراء سیاسی سهروردی و ملاصدرا را مورد بررسی قرار می دهد.سهروردی و ملاصدرا ارائه دهنده مستقیمویا غیر مستقیم مبانی نظری آراء سیاسی هستند.گردآوری این مبانی در یک مجموعه و مدون کردن آنها، تاکنون به طور مستقل صورت نگرفته است.از این رو در این رساله برای کشف زوایای مختلف آراء سیاسی این دو فیلسوف،به مبانی معرفت شناسی،خداشناسی،هستی شناسی و انسان شناسی آنها پرداخته می شود، تا مشخص گردد آراء سیاسی این دو اندیشمند بر چه مبانی ای استوار است.به این منظور آراء سیاسی سهروردی و ملاصدرا با توجه به مبانی مذکور ریشه یابی وتحلیل شده است واین نتیجه مهم به دست آمده است،که تحلیل اندیشه سیاسی هر دو فیلسوف،بدون توجه به مبانی نظری آنها،ناقص و فاقد اعتبار علمی است.در این رساله در مقام مقایسه تطبیقی مبانی نظری این دو فیلسوف پیرامون آراء سیاسی، نتایج ذیل حاصل شده است:ا-هر دو فیلسوف از منابع معرفتی عقل،وحی و شهود در فلسفه سیاسی خود بهره می برند،با این تفاوت که سهروردی بر اساس محوریت معرفت شهودی و با طرح حکومت حکیم متأله یا انسان کامل،نظریه ای عرفانی در مورد اندیشه سیاسی عرضه می دارد،ولی معرفت عقلانی در فلسفه سیاسی ملاصدرا سایه افکن است وشهود را در پرتو عقل و وحی هدایت می کند.2-هر دو فیلسوف خداوند را حاکم مطلق و یگانه قانونگذار عالم وجود می دانند وبنابراین بر پیوند سیاست با شریعت(که قانون تدبیر زندگی انسانها از طرف خداونداست)،تأکید می ورزند.البته با این تفاوت که سهروردی تصریحی بر انتصابی بودن رهبری سیاسی ندارد،ولی ملاصدرا بر مبنای تفکر شیعی خود آن را انتصابی می داند.3-هر دو فیلسوف هستی را جلوه ظهور حق تعالی و بنابراین دارای هدف ، قانون ،مبدأ ومعاد واحد ونظام اکمل دانسته، بر اساس این باور، تعالی سیاست را در هماهنگی و حرکت در مسیر قوانین،نظام اکمل و عادلانه هستی می دانند.4-هر دو فیلسوف،سیاست را لازمه وجود انسان دانسته، انسانها را به علت واجد بودن صفاتی چون قوه شناخت، تعقل، قدرت اختیار وانتخاب راه سعادت ویا شقاوت،درتشکیل جوامعی عقلانی و شرعی، در سایه رهبری انسان کامل قادر می‌دانند. بنابراین انسانها خود مسبب تمامی کنش های اجتماعی و سیاسی خود هستند.در پایان به این نتیجه می رسیم که آراءسیاسی سهروردی و ملاصدرا تقریبا منطبق بر هم اند،جز اینکه ملاصدرا با بهره گیری از عقاید شیعی در بسط فلسفه سیاسیش،به فلسفه سیاست اسلامی غنا بخشیده است.
تطورحکمت نبوی از سهروردی تا ملاصدرا
نویسنده:
طاهره کمالی زاده
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
از ویژگی­های دور دوم تاریخ فلسفۀ اسلامی که با ظهور حکمت اشراق سهروردی آغاز و با حکمت متعالیۀ ملاصدرا استمرار یافت، ادغام فلسفه اسلامی با عرفان وحدت شهود ایرانی و عرفان وحدت وجود ابن عربی است. سهروردی به قصد تجدید حیات حکمت حقیقی و با انتقاد از حکمت مشاء نشان داد که واژۀ فلسفه مترادف با فلسفۀ مشائی مرسوم و منحصر به اندیشه‌های ارسطویی نیست، بلکه حکمت راستین را سرچشمۀ دیگری است که با سرچشمۀ وحی و الهام انبیاء و اولیاء منطبق است. بنابراین، اصل معنای «حکمت»، به معنای«حکمت الهیه» مورد توجه و تأکید سهروردی و حکمای متأخر چون ملاصدرا بوده است. مسئله این پژوهش، بررسی روش، رویکرد و مبنای سیر تغییر و تطور معنای «حکمت» در نزد سهروردی و ملاصدرا است. چگونه حکمت در این مسیر تدریجاً به دین اسلام و تشیع تقرب یافته است؟ یافته‌ها: تغییر روش، توسع در معنای عقل و توسع در روش عقلی با کشف و شهود و قرآن و احادیث و مبنای نظریه انوار در سهروردی و نظریه اسماء و صفات در ملاصدرا است. بر این اساس سهروردی با قصد احیای حکمت نوری ایرانی، مسیر بومی‌سازی را شدت بخشید و ملاصدرا با پیوند با عرفان ابن عربی و نظریه ولایت آن هدف را به کمال رساند.
صفحات :
از صفحه 159 تا 172
تبیین وجودی زیبایی و هنر آفرینی از منظر سهروردی و ملاصدرا
نویسنده:
نویسنده:نرگس نجفی؛ استاد راهنما:عبدالله صلواتی؛ استاد مشاور :عین الله خادمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
جستجو و کاوش در علوم مختلف و دستاورد های‌ متفاوتشان ، در نهایت ما را به تاثیر مستقیم مبانی فلسفی و نقش فلسفه در شکل گیری علوم مختلف می‌رساند. درواقع مبانی فلسفی، سبب تفاوت و تمایز علوم مختلف از یکدیگر میشود. در این بین از میان مباحث و دیدگاه های مختلف فلسفی که بیانگر اصول و اعتقادات مختلف فیلسوفان درباره ی مسائل جهان پیرامون است، قدمت بحث زیبایی و به تبع آن هنر آفرینی به دوران سقراط و افلاطون بازمیگردد. بنابراین بحث پیرامون مسئله ی فوق از جمله موضوعاتی است که به صورت مستقل و مدون از آن تالیفی استخراج نشده یا بحثی از آن به میان نیامده. اما در این میان، در نظام فلسفی شیخ شهاب الدین سهرودی و بویژه صدرالمتالهین شیرازی با استناد به مبانی فلسفی مورد تایید شان به صورت کاملا متمایز و سازمان یافته به بازآفرینی این مهم پرداخته شده است. درآراء جناب سهروردی، زیبایی (حسن) حقیقتی نورانی و روحانی دارد که ضمن حفظ هویت ملکوتی و روحانی خویش، در وادی جهان طبیعت قدم نهاده و در عالم مُلک (جهان محسوسات) نیز متجلّی و نمایان گشته است و زیبایی‌های محسوس و این‌جهانی همگی، نشانه و آیتی است از زیبایی‌های معقول و عوالم والاتر هستند. در آراء ملاصدرا نیز با تکیه بر مبحث وجود شناسی و احکام مرتبط با آن، امر زیبا، تفسیر و احکام مرتبط با آن را اثبات می‌شود. همچنین در مکتب فکری فلاسفه‌ی مذکور، زیبایی همۀ موجودات به زیبایی و جمال حق تعالی ختم شده و جمیل مطلق، علت تمام زیبایی‌های عالم است. مشاهده و حضور امر زیبا در جهان محسوسات نیز، سبب خلق آثار هنری می‌شود. در این بین، قوه‌ی خیال نیز تاثیر بخصوصی در خلق آثار هنری دارد که علت و مبدا تمام آثار هنری همان قوه‌ی تخیل‌ است و لازمه‌ی ایجاد فعل هنری در هر دو دیدگاه ، حضور و گریز به تخیل و قوه‌ی متخیله است. لازم به ذکر است که علمی که بنیانِ هنر اشراقی را تشکیل می‌دهد، جز از طریق کشف و شهود به دست نمی‌آید و دستیابی به این شهود، آن‌گاه میسّر است که هنرمند اشراقی، از طریق تزکیه ی نفس و مکاشفه، به عالم خیال راه پیدا کند و به بازآفرینی اثر هنری در نفس خویش و عالم طبیعت بپردازد. مسئله ی اصلی پژوهش حاضر تبیین وجودی زیبایی و هنر آفرینی از منظر سهروردی و ملاصدرا است و برای پاسخ به پرسش فوق، بررسی و تبیین :ماهیت زیبایی ،مراتب زیبایی،هستی شناسی زیبایی،منشا زیبایی ،آثار زیبایی ،احکام زیبایی ،ماهیت هنر، و نقش قوه ی خیال در آفرینش آثار هنری از منظر سهروردی و ملاصدرا لازم و ضروری است که در ضمن رساله ی حاضر بدان میپردازیم.
برسی مراتب هستی از دیدگاه سهروردی و ملاصدرا
نویسنده:
نویسنده:اردشیر امیری؛ استاد راهنما:عین الله خادمی؛ استاد مشاور :محمد ذبیحی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
رساله حاضر مربوط به بررسی مراتب هستی از دیدگاه سهروردی و ملاصدرا و وجوه تشابه و تمایز دیدگاه های این دو فیلسوف می باشد. فصل اول رساله به بیان کلیات و ادبیات پژوهش که همان دیدگاه های سهروردی و ملاصدرا در مورد مراتب هستی می باشد پرداخته شده ، در فصل دوم به بیان دیدگاه سهروردی در مورد وجود و مراتب عالم ، و همچنین بیان دیدگاه های اواشاره شده است، سهروردی یک فیلسوف اشراقی است ،وبر همین اساس مبنای فلسفه او نور است ،وی معتقد است است که اصالت با نور است ،و بر همین مبنا مراتب هستی را به چهار دسته تقسیم می کند که عبارتند از ؛ نور قاهر«نورالانوار»،عقول یا انوار طولیه ، نفوس یا انوار عرضیه . این سه مرتبه ، از انوار . انوار قائم بالذات هستند. ،هیأت های مثالی، مادی، جمادی، نباتی، حیوانی، این مرتبه از نور، قائم بالغیر است. سهروردی دیدگاه های خود را در باره مراتب هستی،بر مبنایی مشایی و مشایی با نگرش انتقادی و همچنین بر مبنای حکمت اشراقی تقریر نموده است .همچنین در یک تقسیم بندی کلی مراتب عالم را به ؛عالم انواره قاهره(عقول)،عالم انوارمدبره(نفوس)،عالم برزخیان (اجسام)،عالم مثل معلقه یا خیال،تقسیم می نماید و در ادامه نیز برای اثبات مراتب عالم از قاعده امکان اشرف را به کار می برد. در فصل سوم این رساله دیدگاه ها و نظرات ملاصدرا بیان شده است،ملاصدرا که یک فیلسوف طرفدار اصالت وجود است،او نیز مراتب عالم هستی را به سه دسته یعنی ؛ عالم محسوسات،عالم مثال،عالم معقولات ، که هر کدام از این عوالم تعریف خاص خود را دارند ،محسوسات که همان عالم دنیوی است ،یعنی ماده .عالم مثال ،همان عالم صور است. و عالم معقولات ، همان عالم است که مجرد از ماده است .ملاصدر با تأثیر پذیری از حکمت اشراقی و مشایی، عامل اصلی پیدایش کثرت در عقل اول و سایر عقول را، حیثیات اعتباری معرفی می-کنند.صدرا نیز همانند سهروردی برای اثبات مراتب هستی در فلسفه خود قاعده امکان اشرف را به کار برده است.وی معتقد است، وجود منبسط نفس صدور حقیقی حضرت حق است نه صادر اول،ملاصدرا نیز دیدگاه های خود را در باره مراتب هستی ،بر مبنای مشایی ،عرفانی تقریر نموده است.فصل چهارم این رساله نیز به بیان دیدگاه های این دو فیلسوف بزرگ در بحث مراتب هستی می باشد،که در آن ضمن بررسی دیدگاه آنها بیان می شود.
حیات برزخی در حکمت صدرایی وحکمت سهروردی
نویسنده:
نویسنده:فاطمه مظفریان لائین؛ استاد راهنما:حسن رضائی؛ استاد مشاور :مصطفی مومنی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
هدف پژوهش حاضر همان طور که از عنوان آن پیداست بررسی حیات برزخی از دیدگاه دو فیلسوف گرانقدر جهان اسلام سهروردی و ملا صدرا است. واژه برزخ در برخی از آثار سهروردی به معنای جسم به کار رفته لذا در ابتدای فصل دوم، مباحثی در این مورد (جسم) بیان شده و سپس به موضوع عالم برزخ که هدف این پژوهش است پرداخته شده. روش: در این پژوهش از شیوه کتابخانه‌ای یا اسنادی استفاده شده و از نوع تحقیقات نظری و توصیفی- تحلیلی بوده و از روش های استدلالی و تحلیل عقلانی استفاده شده است. این دو فیلسوف گرانقدر گر چه عالم برزخ ، را به عنوان یکی از عوالم هستی مطرح نموده اند، اما در برخی موارد با یکدیگر اختلاف نظر نیز دارند. آنان معتقدند بدن مادی انسان بعد از مرگ از بین می رود ولی نفس انسان، با بدن های مثالی به حیات خود در برزخ ادامه می دهد. سهروردی به علت این که قوه خیال را مادی می داند نتوانسته است برزخ در قوس صعود را اثبات کند. این دو فیلسوف تناسخ را محال دانسته و معتقدند انسان ها بر حسب علم و عمل خود جایگاه های متفاوتی در عالم برزخ خواهند داشت. و در برزخ قسمتی از نتایج اعمال خود را خواهند دید.هر دو فیلسوف به تکامل در برزخ معتقد بوده و ملا صدرا عالم برزخ را قیامت صغری دانسته و معتقد است که هر اتفاقی که در قیامت کبری رخ می دهد در برزخ نیز اتفاق خواهد افتاد.
بررسی مراتب هستی از دیدگاه سهروردی و ملاصدرا
نویسنده:
نویسنده:اردشیر امیری؛ استاد راهنما:عین الله خادمی؛ استاد مشاور :محمد ذبیحی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
رساله حاضر مربوط به بررسی مراتب هستی از دیدگاه سهروردی و ملاصدرا و وجوه تشابه و تمایز دیدگاه های این دو فیلسوف می باشد. در فصل اول رساله به بیان کلیات پرداخته شده است. در فصل دوم به بیان دیدگاه سهروردی در مورد وجود و مراتب عالم ، و همچنین بیان دیدگاه های او اشاره شده است، سهروردی یک فیلسوف اشراقی است، و بر همین اساس مبنای فلسفه او نور است، وی معتقد است که اصالت با نور است، و بر همین مبنا مراتب هستی را به چهار دسته تقسیم می کند که عبارتند از؛ نور قاهر«نورالانوار»، عقول یا انوار طولیه، نفوس یا انوار عرضیه. این سه مرتبه، از انوار، انوار قائم بالذات هستند. هیأت های مثالی، مادی، جمادی، نباتی، حیوانی، این مرتبه از نور، قائم بالغیر است. سهروردی دیدگاه های خود را در باره مراتب هستی، بر مبنایی مشایی و مشایی با نگرش انتقادی و همچنین بر مبنای حکمت اشراقی تقریر نموده است. همچنین در یک تقسیم بندی کلی مراتب عالم را به؛ عالم انواره قاهره (عقول)، عالم انوار مدبره(نفوس)، عالم برزخیان (اجسام)، عالم مثل معلقه یا خیال، تقسیم می نماید و در ادامه نیز برای اثبات مراتب عالم از قاعده امکان اشرف را به کار می برد. در فصل سوم این رساله دیدگاه ها و نظرات ملاصدرا بیان شده است، ملاصدرا که یک فیلسوف طرفدار اصالت وجود است، او نیز مراتب عالم هستی را به سه دسته یعنی؛ عالم محسوسات، عالم مثال، عالم معقولات، که هر کدام از این عوالم تعریف خاص خود را دارند، محسوسات که همان عالم دنیوی است، یعنی ماده. عالم مثال، همان عالم صور است. و عالم معقولات، همان عالم است که مجرد از ماده است. ملاصدر با تأثیرپذیری از حکمت اشراقی و مشایی، عامل اصلی پیدایش کثرت در عقل اول و سایر عقول را، حیثیات اعتباری معرفی می‌کنند. صدرا نیز همانند سهروردی برای اثبات مراتب هستی در فلسفه خود قاعده امکان اشرف را به کار برده است.وی معتقد است،وجود منبسطنفس صدور حقیقی حضرت حق است نه صادر اول،ملاصدرا نیز دیدگاه های خود را در باره مراتب هستی ،بر مبنای مشایی ،عرفانی تقریر نموده است.فصل چهارم این رساله نیز به بیان دیدگاه های این دو فیلسوف بزرگ در بحث مراتب هستی می باشد،که در آن ضمن بررسی دیدگاه آنها بیان می شود.
نظریه شیخ شهاب الدین سهروردی و ملاصدرا در مورد معاد و نُبُوّات
نویسنده:
نویسنده:زینب میرعلائی؛ استاد راهنما:عبدالرضا صفری حلاوی؛ استاد مشاور :مهدی خادمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از دغدغه های بشری ترس از مرگ بوده است برای درمان این ترس از حوزه های مختلف به نظریه پردازی و بررسی، دقیق پیرامون این مسئله پرداخته شده است. مرگ از جهات مختلف مورد مطالعه و تحلیل مکاتب مختلف فلسفی قرارگرفته و بر همین پایه تفکر فلسفی، ترس از مرگ، ریشه در نوع نگاه و اندیشه انسان ها نسبت به حقیقت مرگ دارد. از نظر فلسفی دیدگاه انسان نسبت به جهان پس از این دنیا به دسته های مختلف تقسیم می شود: گروهی تفکر مادی دارند و مرگ را نابودی انسان می دانند و می گویند همه چیز به پایان میر سد و مشخص است که درک و شناختی نسبت به حقیقت وجود انسان یعنی، نفس و روح آن ندارند و همه حقیقت انسان را در همین جسم خاکی و مادی وی خلاصه کرده اند. اما گروه دومی وجود دارد که حقیقت انسان را همان نفس و روح انسان می دانند. و می گویند: جسم ابزاری در اختیار روح است، و در این نظریه مرگ را فقط قطع ارتباط روح از بدن می دانند.پس معتقد هستند که همچنان زندگی ادامه خواهد داشت و از حیات باز نمی ایستد. سهروردی و ملاصدرا بر مبنای تفکر فلسفی خود نظریه دوم را در کنار بسیاری از فلاسفه مسلمان و غیر مسلمان دیگر پذیرفته اند و به واقعیت آن از جهات مختلف پرداخته اند. هر چند هر کدام در راستای مبانی فلسفی خود عوامل متعددی را برای این ترس از مرگ و یا آرامش پس از مرگ مطرح می کنند که در برخی مسائل با یکدیگر موافق و در مسائلی هم با یکدیگر مخالف هستند. در ادامه خواهیم خواند، که هر دو به همراه فلاسفه دیگر علت اصلی ترس از مرگِ برخی انسان ها را جهل از واقعیت مرگ می دانند. در ادامه بحث خواهیم گفت: که سرنوشت نفوس انسانها پس مرگ چه می شود؟ ویا خواهید خواند که دلایل حکمای اسلامی بر تجرد نفس چیست؟ مرگ از نظر روان شناسی مورد بررسی قرا گرفته است. بیان حرکت جوهری وجود انسان نشانه حیات نفس پس از مرگ است. یکی از مسائل دیگر که می توان به زندگی اخروی معتقد بود، مسئله تناسخ است که مورد بررسی قرار گرفته. ادراکات حسی و اقسام آن می توانند در فرایند وحی و رؤیای صادقه از نظر فلسفی و روان شناسی کمک قابل توجهی به دیدگاه معتقدان به نظریه زندگی پس از مرگ داشته باشد. در پایان، مطالبی هم در مورد دانش نُبُوّات ارائه شده، تا بیشتر و دقیق تر کارکرد نفس را پس از مرگ مورد بررسی قرار دهد. واژه نُبُوّات بعد از مطرح شدن علم النفس بیان شده و نشان دهنده اهمیت و خارق العاده بودن زندگی و ادامه حیات درجهان دیگراست که توسط همان نفس جوهری صورت می گیرد.
ریشه‌یابی مبانی نظریه ملاصدرا در اتحاد نفس و بدن در علم‌النفس سهروردی
نویسنده:
سید جعفر قادری ، سید رضی قادری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
این مقاله تلاشی است برای نشان دادن اینکه علم‌النفس صدرایی، صورت تکامل‌یافته علم‌النفس سهروردی است. سهروردی در تبیین رابطه نفس و بدن، از فلسفه مشاء فاصله گرفته و گام‌های اولیه را در این راه فلسفی به‌خوبی برداشته، اما توفیق اتمام آن را پیدا نکرده است. هرچند سهروردی به عینیت و وحدت نفس و بدن صدرایی دست نیافت، اما زمینه‌هایی را براساس نظام نوری و ارتباط حقیقی مراتب نور و حقیقت نوری نفس در اختیار صدرا گذاشت تا صدرا براساس آن، به قاعده «النفس فی وحدتها کل القوی» دست یابد که به نظریه «وحدت در عین کثرت» و «کثرت در عین وحدت» معروف است. نفس حقیقتی ذومراتب است که در مرتبه بدن، عین بدن و در مرتبه مجرد، فراتر از بدن است. حقیقت نفس تنها در مرتبه بدن خلاصه نمی‌شود، بلکه از ماده تا مجرد را پر کرده است.
صفحات :
از صفحه 11 تا 26
رابطه میان عالم خیال پیوسته و قوه خیال ناپیوسته در قوس‌های صعودی و نزولی از منظر سهروردی و ملاصدرا
نویسنده:
Saeed Rahimian; Erfaneh Mohammad Zadeh
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
صفحات :
از صفحه 49 تا 62
  • تعداد رکورد ها : 1380