آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی
کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی
کانال ارتباطی از طریق پست الکترونیک :
support@alefbalib.com
نام :
*
*
نام خانوادگی :
*
*
پست الکترونیک :
*
*
*
تلفن :
دورنگار :
آدرس :
بخش :
مدیریت کتابخانه
روابط عمومی
پشتیبانی و فنی
نظرات و پیشنهادات /شکایات
پیغام :
*
*
حروف تصویر :
*
*
ارسال
انصراف
از :
{0}
پست الکترونیک :
{1}
تلفن :
{2}
دورنگار :
{3}
Aaddress :
{4}
متن :
{5}
فارسی |
العربیه |
English
ورود
ثبت نام
در تلگرام به ما بپیوندید
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ...
همه موارد
عنوان
موضوع
پدید آور
جستجو در متن
: جستجو در الفبا
در گوگل
...جستجوی هوشمند
صفحه اصلی کتابخانه
پورتال جامع الفبا
مرور منابع
مرور الفبایی منابع
مرور کل منابع
مرور نوع منبع
آثار پر استناد
متون مرجع
مرور موضوعی
مرور نمودار درختی موضوعات
فهرست گزیده موضوعات
کلام اسلامی
امامت
توحید
نبوت
اسماء الهی
انسان شناسی
علم کلام
جبر و اختیار
خداشناسی
عدل الهی
فرق کلامی
معاد
علم نفس
وحی
براهین خدا شناسی
حیات اخروی
صفات الهی
معجزات
مسائل جدید کلامی
عقل و دین
زبان دین
عقل و ایمان
برهان تجربه دینی
علم و دین
تعلیم آموزه های دینی
معرفت شناسی
کثرت گرایی دینی
شرور(مسأله شر)
سایر موضوعات
اخلاق اسلامی
اخلاق دینی
تاریخ اسلام
تعلیم و تربیت
تفسیر قرآن
حدیث
دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات
سیره ائمه اطهار علیهم السلام
شیعه-شناسی
عرفان
فلسفه اسلامی
مرور اشخاص
مرور پدیدآورندگان
مرور اعلام
مرور آثار مرتبط با شخصیت ها
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی
مرور مجلات
مرور الفبایی مجلات
مرور کل مجلات
مرور وضعیت انتشار
مرور درجه علمی
مرور زبان اصلی
مرور محل نشر
مرور دوره انتشار
گالری
عکس
فیلم
صوت
متن
چندرسانه ای
جستجو
جستجوی هوشمند در الفبا
جستجو در سایر پایگاهها
جستجو در کتابخانه دیجیتالی تبیان
جستجو در کتابخانه دیجیتالی قائمیه
جستجو در کنسرسیوم محتوای ملی
کتابخانه مجازی ادبیات
کتابخانه مجازی حکمت عرفانی
کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران
کتابخانه تخصصی ادبیات
کتابخانه الکترونیکی شیعه
علم نت
کتابخانه شخصی
مدیریت علاقه مندیها
ارسال اثر
دانشنامه
راهنما
راهنما
مرور
>
آثار مرتبط با شخصیت ها
>
10.سایر شخصیت ها
>
1. به ترتیب هجری قمری
>
د. قرن ششم هجری قمری
>
شهاب الدین سهروردی(شیخ اشراق)
مرتب سازی بر اساس
عنوان
نویسنده
جنس منبع
محل
ناشر
تاریخ تغییر
و به صورت
صعودی
نزولی
وتعداد نمایش
5
10
15
20
30
40
50
فرارداده در صفحه باشد
جستجو
خروجی
چاپ نتایج
Mods
Dublin Core
Marc
MarcIran
Pdf
اکسل
انتخاب همه
47
48
49
50
51
52
53
54
55
56
تعداد رکورد ها : 1371
عنوان :
عالم مثال از منظر میر داماد
نویسنده:
سهراب حقیقت
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
چکیده
زبان :
فارسی
چکیده :
مسئلۀ عالَم مثال، به عنوان عالم متوسط بین عالم مجردات و عالم مادیات از جمله مسائلی است که فیلسوفان مشاء با فیلسوفان اِشراق و حکمت متعالیه اختلافِ نظر دارند. فیلسوفان مشاء، مخالف وجود چنین عالمی بودهاند، امّا فیلسوفان اِشراق و حکمت متعالیه، مدافع وجود عالمِ مثال بوده و در اثبات آن کوشیدهاند. میرداماد بهرغم اینکه وجود عالمِ مثال را عقلاً غیر ممکن دانسته و آن را از ذوقیات شعری میداند، میکوشد تا تفسیری از عالمِ مثال ارائه دهد که مورد پذیرش حکمای اشراقی نیز باشد. او از یکسو با مبنای مشائی، بر امتناعِ عقلی عالمِ مثال و موجودات مثالی تأکید کرده و حالت تعلیقی موجودات مثالی را رد میکند و از سوی دیگر - به جهت تأثر و تبعیت از سهروردی - در قالب تفسیر خاص، وجود عالمِ مثال را - نه به عنوان عالَم مستقل، بلکه به عنوان مرتبۀ اشرف و الطفِ عالم ماده - میپذیرد. در این مقاله، ضمن طرحِ نظر محمدباقر استرآبادی (میرداماد) - فیلسوف و متکلم برجسته دورهٔ صفویه - دربارۀ امکان وجودِ عالمِ مثال و موجودات مثالی، نشان میدهیم که تفسیر خاص میرداماد از عالمِ مثال با قول طرفداران عالمِ مثال ناسازگار بوده و در نهایت، میرداماد از منکران عالمِ مثال بهحساب میآید.
انتخاب :
صفحات :
از صفحه 163 تا 186
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
بررسی مقایسه ای دیدگاه حلاج و سهروردی درباره ی خدا
نویسنده:
زینب حدادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژههای اصلی :
سهروردی
,
جهان
,
علوم انسانی
,
خدا (اسماء ذات الهی)
,
انسان
,
حسین بن منصور حلاج
,
حکمت اشراق the School of Illumination
,
نور الانوار
چکیده :
همواره در میان فلاسفه و عرفای اسلامی، دیدگاه های مختلفی در مورد خدا مطرح بوده است. فلاسفه ی قبل از سهروردی با استفاده از دلایل فلسفی صرف، و عرفا با استفاده از شهود باطنی خویش ، به اثبات وجود خداوند می پرداختند. یکی از فیلسوفانی که با استفاده از افکار مختلف فلاسفه و عرفا و ادیان الهی نظامی نوین ابداع کرده سهروردی است. وی فلسفه ی خویش را بر پایه ی افکار مختلف این افراد و تلفیق آن ها، و هم چنین بر پایه ی تجربه های عرفانی خویش ایجاد کرده است. سهروردی فلسفه ی خویش را حکمه الاشراق می نامد، که در آن بر خلاف نظام های فلسفی دیگر از مفاهیمی چون نور و ظلمت استفاده می کند. یکی از مباحث اصلی در فلسفه ی او بحث از خدا یا نورالانوار و افعال و صفات اوست که در این نوشتار به آن پرداخته خواهد شد. سهروردی معتقد است که وجود خداوند امری است بدیهی و دلایل اثبات خداوند صرفاً دلایلی می باشند برای آگاهی بیشتر ما. وی در ادامه به ذکر دلایل فلسفی و اشراقی خویش می پردازد. به نظر می رسد که سهروردی در ابداع فلسفه ی خویش از اندیشه ی عرفایی چون حلاج بهره برده باشد. نقطه ی اصلی اندیشه ی حلّاج در مورد شناخت خداوند، این است که او نیز معتقد است که ما انسان ها هرگز نمی توانیم درک و شناختی درخور وجود خداوند از او داشته باشیم، و شناخت ما تنها به اندازه ی مرتبه ای است که ما در آن قرار داریم. وی معتقد است که صفات خداوند تنها اسمائی هستند برای ما انسان ها که بتوانیم خداوند را با آن اسماء مورد خطاب قرار دهیم. سهروردی در بسیاری از نظرات خود درباره ی خدا تابع حلّاج بوده است. لذا این پرسش شایان طرح است که به درستی عقیده ی سهروردی و حلّاج در باره ی خداوند و اسماء و صفات او و هم چنین رابطه ی او با انسان و نظام هستی چیست؟ آیا این دو عارف و فیلسوف تلقی واحدی از خداوند و اسماء و افعال او دارند؟ تمایز و شباهت های اندیشه ی آن دو چیست ؟ هم چنین در این نوشتار به بررسی فرضیه های مطرح شده در طرح پژوهشی می پردازیم، چنان که در فصل دوم به فرضیه ی مربوط به حلاج، در فصل سوم به فرضیه ی مربوط به سهروردی و در فصل چهارم به فرضیه ی سوم یعنی شباهت ها و تفاوت های نظرات آن دو پرداخته خواهد شد.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
نقش و کارکرد نور در فلسفه اشراقی سهروردی
نویسنده:
قدرت الله قربانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
زبان :
فارسی
کلیدواژههای اصلی :
حکمت اشراق the School of Illumination
چکیده :
شهاب الدین یحیی سهروردی (549-587 هجری قمری)، با تاسیس حکمت اشراقی، نقش مهمی در تداوم سنت فلسفی اسلامی دارد. او اولین فیلسوف مسلمان و ایرانی است که نظام فلسفی خود را برمبنای نور تاسیس می کند و آن را حکمت اشراق می نامد. نور در فلسفه سهروردی دارای دو نقش اساسی از جهت وجودشناختی و معرفت شناختی است. از لحاظ وجود شناختی، سهروردی کل هستی را به نور و ظلمت تقسیم می کند و براین عقیده است که نور و ظلمت عناصر اصلی مقوم جهان هستند. او ضمن تاکید براینکه نور واقعیتی بدیهی و تعریف ناپذیر است، که مفهوم ظلمت نیز از عدم آن فهمیده می شود؛ هریک از نور و ظلمت را به دوگروه جوهر و عرض تقسیم می کند. در اینجا، دو نوع نور وجود دارد: انوار مجرد، موجوداتی اند که در هستی خود مستقل اند و انوار عارض، که در وجودشان وابسته به دیگری هستند. موجودات ظلمانی نیز دو قسم اند که عبارتند از جوهر تاریک، که بی نیاز از محل است و دیگری عرض-های ظلمانی، که وابسته به موجودات دیگری اند. نکته مهم در تقسیم بندی سهروردی از نور و ظلمت، درنظر گرفتن رابطه تشکیکی بهره مندی همه موجودات از حقیقت نور است، یعنی هراندازه که موجودی مجرد تر باشد از نور بیشتری بهره مند است و استقلال وجودی بیشتری دارد، که در راس این سلسله، خدا بعنوان نور الانوار جای می گیرد. از جهت معرفت شناختی، سهروردی بین نور و معرفت اشراقی ارتباط دقیقی برقرار می سازد. او ابتدا تاکید دارد که نور عین خودآگاهی و علم حضوری است و با توجه به مراتب مختلف تشکیکی موجودات، رابطه معرفتی آنها را با استفاده از دو واژه اشراق و شهود تبیین می کند. او می گوید معرفت موجودات به انوار مافوق خود به نحو شهود و مشاهده است، درحالیکه معرفت انوار عالی به موجودات پایین تر به نحو اشراق است. در اینجا، اشراق همان پرتوافکنی انوار عالی بر انوار سافل است. پس این نور و روشنایی حاصل از آن است که هم علت هستی اشیاء و هم علت شناخته شدن آنهاست و اینکه علت حقیقی همه نوربخشی وجودی و معرفتی خداست.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
معرفت شناسی تجربه دینی از دیدگاه شیخ اشراق و ویلیام آلستون
نویسنده:
روح الله حکیم زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
زبان :
فارسی
کلیدواژههای اصلی :
آلستون
,
شیخ اشراق
,
معرفتشناسی تجربه دینی
,
برهان تجربه دینی (مسائل جدید کلامی)
,
تجربه دینی (فلسفه دین)
,
Epistemology شناخت شناسی - بحث معرفت (مجتبوی)
چکیده :
ماهیت و متعلَق تجربه دینی از دیدگاه آلستون، حضور خداوند است که وی نام آن را تجربه عرفانی نهاده است. از دیدگاه وی، تجارب عرفانی همسنخ با تجارب حسیاند. قوانین تجارب حسی با تجارب عرفانی، در نحوه وقوع و معیار صدق، یگانه است. او بنابر این یگانگی، نظریه ظهور را مطرح نموده است که طبق آن، ادراک مساوی با ظهور مدرَک برای مدرِک است. از دیدگاه او، چنین ظهوری، پیش از هرگونه صورت برداری و مفهومپردازی بوده و غیر قابل تحلیل است.در آثار شیخ اشراق، عنوان تجربه دینی وجود ندارد؛ تنها میتوان از طریق هستیشناسی وی و با واکاوی مفاهیمی چون ذوق و ادراک شهودی، به تبیین این مساله پرداخت. بنابر هستیشناسی سهروردی، نفس انسان و تمام حقایق بالاتر از آن، حقیقتی نوری دارند. از این رو، تجربه دینی از دیدگاه شیخ اشراق، تجربه حقیقت نورانی انسان نسبت به انوار مافوق خویش است. این ادراک، از طریق عالَمی واسطه به نام عالم مثال به وقوع میپیوندد و فرایند تجربه از طریق مباحث شهود و اشراق تبیین میشود. شیخ اشراق نیز در حقیقت ادراک، مشابه با آلستون که ادراک را امری قبل از مفهومپردازی و فکر درباره یک چیز میدانست، عمل میکند. طبق نظریه ادراک سهروردی، علم انسان به همه حقایق عینی از جمله محسوسات، از طریق شهود نفس نسبت به آنها حاصل میشود و از اینرو علمی حضوری است. سهروردی علم حضوری را مبنای معرفتشناسی خویش قرار میدهد و از طریق علم حضوری، به شهودهای خویش اعتبار میبخشد.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
رابطه نفس شناسی با معرفت شناسی در فلسفه سهروردی
نویسنده:
فاطمه کوه زارع
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
وضعیت نشر :
ایرانداک,
زبان :
فارسی
کلیدواژههای اصلی :
حکمت اشراق the School of Illumination
,
فلسفه و کلام
,
نفس، اشراق، معرفت
,
علم حضوری، خود آگاهی، نور
,
مبانی فلسفه و کلام
,
Epistemology شناخت شناسی - بحث معرفت (مجتبوی)
چکیده :
چکیده:از جمله دغدغه های فلاسفه مسلمان، مساله معرفت نفس است. سهروردی با انتقال نفس از طبیعیات به مابعدالطبیعه، توانست با تحلیل فلسفی حقیقت نفس، فلسفه ی اشراقی بنیان گذاری کند که در آن فلسفه، از خود آگاهی مستمر نفس به ظهور نفس برای خودش و از عینیت ظهور با نور، به نور بودن نفس می رسد و از این طریق علم بی واسطه نفس به ذات خود را اثبات کرده و بر تقدم خود آگاهی بر دیگر آگاهی و ابتنای دیگر آگاهی بر خود آگاهی تاکید می کند. لذا در فلسفه سهروردی، برخلاف نظام فلسفی مشاء، نفس نه یک جوهر مجرد بلکه نور جوهری می باشد. وی کل نظام معرفتی خود را بر معرفت این هویت نوریه مبتنی می سازد، به نحوی که با معرفت نفس، سایر حقایق از جمله نور الانوار و انوار قاهره نیز شناخته می شود. حال که نفس از هویت نوری بر خوردار بوده و واجد اضافه اشراقی است، ارتباطش با سایر از جمله ذات، قوا، بدن و جهان خارج در پرتو این اضافه اشراقی، به یک ارتباط اشراقی تحول پیدا می کند. یعنی نظر به تحول در هویت نفس، ارتباط با ذات و غیر ذات نیز متحول شده و در اثر پرتو افکنی و اشراق نفس، ذات، قوا، بدن و همچنین اشیا خارجی معلوم بالذات نفس واقع می شوند. لذا برخلاف فلاسفه مشاء که نفس فقط به ذات خود، علم حضوری داشته و به بدن و جهان خارج علم حصولی دارد، در نزد سهروردی از آنجا که نفس نور است و ذاتی نور ظهور و پرتو افشانی است، در اثر این ظهور و پرتو افشانی علاوه بر ذات نفس، قوای نفس، بدن و حتی جهان خارج متعلق علم بی واسطه ی حضوری اشراقیِ نفس قرار می گیرند. نتیجه چنین ارتباطی، حصول معرفت شناسی اشراقی است. معرفتی که علاوه بر حکمت بحثی و استدلال، از تهذیب نفس و حکمت کشفی نیز بهره گرفته تا بدین وسیله منجر به ایجاد فلسفه ی اشراقی گردد.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
بررسی مقایسهای تجربه دینی ویلیام جیمز با علم حضوری شیخ اشراق
نویسنده:
فهیمه عرب
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژههای اصلی :
علوم انسانی
,
برهان تجربه دینی (مسائل جدید کلامی)
,
تجربه دینی (فلسفه دین)
چکیده :
هدف پژوهش حاضر، بررسی و مقایسه علم حضوری شیخ اشراق و تجربه دینی ویلیام جیمز است. تجربه دینی اصطلاحی است که دین پژوهان مغرب زمین از نیمه دوم قرن نوزدهم آن را رواج دادند؛که به معنای مواجهه انسان با امور ماوراء الطبیعی یا مشاهده و مشارکت در آن ها یا دریافتی است که متعلق آن، خدا یا امور مرتبط با خداست. در واقع، تجربه، از جمله رویدادهایی است که در نفس به وقوع می پیوندد که صاحب آن نسبت به آن آگاه است و دین، تأثیرات، احساسات و رویدادهایی است که برای هر انسانی در عالم تنهایی و دور از همه وابستگی های او رخ می دهد. اندیشمندان معتقدند غیر از حواس و عقل، راه دیگری برای شناخت وجود دارد که راه شهود و مکاشفه و یا علم حضوری است. از منظر آنها، نمیتوان با عقل به این گونه معرفت، یعنی یافتن واقعیات و حقایق اشیاء دست یافت. ویلیام جیمز فیلسوف آمریکایی تجربه دینی را مطرح میکند و سهرودی نیز شهود را شریفترین و بلندمرتبهترین مرحله شناخت میشناسد.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
انسانشناسی از منظر سهروردی
نویسنده:
علیرضا مرادی گروسی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژههای اصلی :
هستی شناسی(فلسفه)
,
03. انسان شناسی Human nature
,
کمال انسانی
,
حکمت اشراق the School of Illumination
,
هنر و علوم انسانی
,
سهروردی، یحیی بن حبش
,
نفس(فلسفه)
,
هنر و علوم انسانی
,
نفس(فلسفه)
,
سهروردی، یحییبن حبش
,
اشراق (فلسفه)
چکیده :
انسانشناسی سهروردی رابطه عمیقی با هستیشناسی وی دارد بنابراین:اولاً:سهروردی عالم را فیض الهی میداند و مبدأ فیضان موجودات را علم اومعرفی میکند.خدا موجودات را با اضافه اشراقی موجود میکندوتمام علل و عوامل جهان ، معلول انوار مدبرهاندکه در نهایت همه اشراقی از نورالانوارند.ثانیاً:انسان را در پرتو اشراق نورالانوار مورد بررسی قرار میدهد و به راه و روش این تقرب جستن انسان بسیار تأکید میکند وانسان رادر بالاترین جایگاه بین موجودات، تنها موجودی میداند که به عنوان جانشین خدا در زمین مطرح شدهاست. پس بایددر راه تهذیب نفس خود بکوشد و در راه سیر وسلوک گام بردارد تا از اشراق نورالانوار برخوردار گردد.وی شناخت انسان را مقدمهی شناخت نورالانوار میداند.ثالثاً:معتقد است در مرکز هر نفس یک نور اسفهبدی وجود دارد که فعالیتهای او را رهبری میکند و همه انواع بشری روهم رفته تحت رهبری جبرئیل قرار دارند که ربالنوع انسانی نامیده میشود.رابعاً: نفس وتهذیب آن را شرط لازم در شناخت شهودی نور الانوار و رستگاری می دخدا موجودات را با اضافه اشراقی موجود میکندوتمام علل و عوامل جهان ، معلول انوار مدبرهاندکه در نهایت همه اشراقی از نورالانوارند.ثانیاً:انسان را در پرتو اشراق نورالانوار مورد بررسی قرار میدهد و به راه و روش این تقرب جستن انسان بسیار تأکید میکند وانسان رادر بالاترین جایگاه بین موجودات، تنها موجودی میداند. بدین ترتیب مقصدو هدف انسانشناسی شیخ در مجموع به سوی تطهیر نفس و توجه آن برای وصول به انوار عالیه در نهایت نور الانوار پیش میرود و چون تن مانع تحقق این هدف است ،گریز از آن برای رهایی و آزادی تا وصول به هدف لازم است.خامساً:سهروردی اند. بدین ترتیب مقصدو هدف انسانشناسی شیخ در مجموع به سوی تطهیر نفس و توجه آن برای وصول به انوار عالیه در نهایت نور الانوار پیش میرود و چون تن مانع تحقق این هدف است ،گریز از آن برای رهایی و آزادی تا وصول به هدف لازم است.خامساً:سهروردی رابطه نفس و بدن را یک امر اضافی و ضعیفترین امر قلمداد کرده و میگوید: با مرگ و فساد بدن، تنها رابطه مزبور از بین میرود، امّا خود نفس برای همیشه باقی است.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
اصطلاح هورقلیا در اندیشۀ شیخ احمد احسایى و سهروردی
نویسنده:
على اکبر باقری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
زبان :
فارسی
کلیدواژههای اصلی :
حکمت اشراق the School of Illumination
,
هورقلیا
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
بررسی تطبیقی نقش مُثل در شناخت از منظر افلاطون، سهروردی و ملاصدرا
نویسنده:
محسن نظری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
وضعیت نشر :
ایرانداک,
زبان :
فارسی
کلیدواژههای اصلی :
افلاطون
,
سهروردی
,
ملاصدرا
,
شناخت
,
حکمت اشراق the School of Illumination
,
مُثل
,
الهیات و معارف اسلامی
,
مبانی فلسفه و کلام
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
ملاصدرا شیرازی: صدرالمتألهین
چکیده :
نظریه مُثل یکی از مهمترین نظریات فلسفی است و جایگاه ویژهای در معرفتشناسی افلاطون، سهروردی و ملاصدرا دارد. هر سه فیلسوف، معرفت حقیقی را تنها در عالم مُثل و ربالنوع میدانند اما باهم تفاوتهایی در این مورد دارند، افلاطون معرفت را تذکر و یادآوری از مُثل میداند و روش او برای رسیدن به معرفت، دیالکتیک است. اما سهروردی و ملاصدرا معرفتی که از ربالنوع کسب میشود را تذکر و یادآوری نمیدانند. همچنین سهروردی و ملاصدرا علاوه بر اینکه ادراک عقلی را از ربالنوع میدانند، ادراک حسی و خیالی را نیز از ربالنوع میدانند اما افلاطون فقط ادراک عقلی را از مُثل میداند. افلاطون معرفتی که از طریق ادراک حسی به دست بیاید را منکر میشود و معتقد است ادراک حسی وقتی معرفت بخش است که انسان را به یاد مُثلی بیندازد که قبلتر در آن زندگی میکرده است وگرنه خود ادراک حسی معرفت بخش نیست، برخلاف افلاطون، سهروردی و ملاصدرا ادراک حسی و همچنین ادراک خیالی را نیز درجهای از معرفت میدانند هرچند همانند افلاطون آنها را معرفت حقیقی نمیدانند. سهروردی در چگونگی رسیدن به ربالنوع و کسب معارف با افلاطون اختلافنظر دارد، سهروردی معتقد است برای رسیدن به ربالنوع باید حجاب، که تعلق و تدبیر نفس به بدن است را بهوسیله ریاضتهای علمی و عملی کم کرد و به ربالنوع متصل شد تا به معرفت حقیقی دستیافت. ملاصدرا نظرش نزدیک به نظر سهروردی است، او هم معرفت حقیقی را تنها در ربالنوع میداند، اما ملاصدرا معتقد است برای رسیدن به ربالنوع باید نفس انسان در قوه نظری و قوه عملی قوی شود تا بتواند اتصال و اتحاد با ربالنوع برقرار کند و به معرفت حقیقی دست یابد.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
بررسی تطبیقی مبانی نظری آراء سیاسی سهروردی و ملاصدرا
نویسنده:
اکرم قاسمی فلاورجانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
وضعیت نشر :
ایرانداک,
زبان :
فارسی
کلیدواژههای اصلی :
دین
,
هستی شناسی(فلسفه)
,
10. شریعت/ Šarīʿa
,
شناخت شناسی
,
نگرش سیاسی
,
حکمت اشراق the School of Illumination
,
عقل
,
عقل
,
عقل
,
هنر و علوم انسانی
,
هنر و علوم انسانی
,
صدرالدین شیرازی، محمدبن ابراهیم
,
سهروردی، یحیی بن حبش
,
هنر و علوم انسانی
,
سهروردی، یحیی بن حبش
,
صدرالدین شیرازی، محمدبن ابراهیم
,
صدرالدین شیرازی، محمدبن ابراهیم
,
صدرالدین شیرازی، محمدبن ابراهیم
,
هنر و علوم انسانی
,
صدرالدین شیرازی، محمدبن ابراهیم
,
صدرالدین شیرازی، محمدبن ابراهیم
,
سهروردی، یحییبن حبش
,
سهروردی، یحییبن حبش
,
سهروردی، یحییبن حبش
,
صدرالدین شیرازی، محمدبن ابراهیم
,
هنر و علوم انسانی
,
هنر و علوم انسانی
,
سهروردی، یحییبن حبش
,
سهروردی، یحییبن حبش
,
صدرالدین شیرازی، محمدبن ابراهیم
,
هنر و علوم انسانی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
ملاصدرا شیرازی: صدرالمتألهین
چکیده :
نوشتار پیش رو،مبانی نظری آراء سیاسی سهروردی و ملاصدرا را مورد بررسی قرار می دهد.سهروردی و ملاصدرا ارائه دهنده مستقیمویا غیر مستقیم مبانی نظری آراء سیاسی هستند.گردآوری این مبانی در یک مجموعه و مدون کردن آنها، تاکنون به طور مستقل صورت نگرفته است.از این رو در این رساله برای کشف زوایای مختلف آراء سیاسی این دو فیلسوف،به مبانی معرفت شناسی،خداشناسی،هستی شناسی و انسان شناسی آنها پرداخته می شود، تا مشخص گردد آراء سیاسی این دو اندیشمند بر چه مبانی ای استوار است.به این منظور آراء سیاسی سهروردی و ملاصدرا با توجه به مبانی مذکور ریشه یابی وتحلیل شده است واین نتیجه مهم به دست آمده است،که تحلیل اندیشه سیاسی هر دو فیلسوف،بدون توجه به مبانی نظری آنها،ناقص و فاقد اعتبار علمی است.در این رساله در مقام مقایسه تطبیقی مبانی نظری این دو فیلسوف پیرامون آراء سیاسی، نتایج ذیل حاصل شده است:ا-هر دو فیلسوف از منابع معرفتی عقل،وحی و شهود در فلسفه سیاسی خود بهره می برند،با این تفاوت که سهروردی بر اساس محوریت معرفت شهودی و با طرح حکومت حکیم متأله یا انسان کامل،نظریه ای عرفانی در مورد اندیشه سیاسی عرضه می دارد،ولی معرفت عقلانی در فلسفه سیاسی ملاصدرا سایه افکن است وشهود را در پرتو عقل و وحی هدایت می کند.2-هر دو فیلسوف خداوند را حاکم مطلق و یگانه قانونگذار عالم وجود می دانند وبنابراین بر پیوند سیاست با شریعت(که قانون تدبیر زندگی انسانها از طرف خداونداست)،تأکید می ورزند.البته با این تفاوت که سهروردی تصریحی بر انتصابی بودن رهبری سیاسی ندارد،ولی ملاصدرا بر مبنای تفکر شیعی خود آن را انتصابی می داند.3-هر دو فیلسوف هستی را جلوه ظهور حق تعالی و بنابراین دارای هدف ، قانون ،مبدأ ومعاد واحد ونظام اکمل دانسته، بر اساس این باور، تعالی سیاست را در هماهنگی و حرکت در مسیر قوانین،نظام اکمل و عادلانه هستی می دانند.4-هر دو فیلسوف،سیاست را لازمه وجود انسان دانسته، انسانها را به علت واجد بودن صفاتی چون قوه شناخت، تعقل، قدرت اختیار وانتخاب راه سعادت ویا شقاوت،درتشکیل جوامعی عقلانی و شرعی، در سایه رهبری انسان کامل قادر میدانند. بنابراین انسانها خود مسبب تمامی کنش های اجتماعی و سیاسی خود هستند.در پایان به این نتیجه می رسیم که آراءسیاسی سهروردی و ملاصدرا تقریبا منطبق بر هم اند،جز اینکه ملاصدرا با بهره گیری از عقاید شیعی در بسط فلسفه سیاسیش،به فلسفه سیاست اسلامی غنا بخشیده است.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
47
48
49
50
51
52
53
54
55
56
تعداد رکورد ها : 1371
×
درخواست مدرک
کاربر گرامی : برای در خواست مدرک ابتدا باید وارد سایت شوید
چنانچه قبلا عضو سایت شدهاید
ورود به سایت
در غیر اینصورت
عضویت در سایت
را انتخاب نمایید
ورود به سایت
عضویت در سایت
×
ارسال نظر
نوع
توضیحات
آدرس پست الکترونیکی
کد امنیتی
*
*
با موفقیت به ثبت رسید