آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1405
تأثیر حکمت باستانی ایران بر اندیشه‌ی شیخ اشراق در مورد صادر اول و مقایسه‌ی آن با لوگوس
نویسنده:
مریم رحیمی ندوشن
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده ندارد.
تحقیقی پیرامون نگارش متون فلسفی به زبان فارسی در خطّه آذربایجان با تأکید بر قرن ششم تا هشتم قمری
نویسنده:
میکائیل جمال پور
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
فلسفه اسلامی از زمان تأسیس و شکل‌گیریِ خود به‌وسیله فلاسفۀ متقدم به‌ویژه حکیم ابونصر فارابی، تحولات مختلف را تجربه کرده است که یکی از آن‌ها «تغییر مکان» است که معمولاً این تغییر جغرافیایی همراه با تغییرات محتوایی هم بوده است؛ مثلاً فلسفه در دوره بغداد دارای ویژگی‌هایی است که در دوره خراسان به ویژگی‌های دیگر مبدل می‌شود. به همین نحو فلسفه اسلامی در حوزه سرزمینی آذربایجان (قرون ششم تا هشتم قمری) دارای مختصات دیگری می‌گردد که یکی از آن‌ها تمایل محسوس نویسندگان متون فلسفی به زبان فارسی است. امروز در سایه همین میل و علاقه به فارسی‌نویسیِ فلاسفۀ آن عصر و دیار، میراث‌دار آثار ارزشمند تحقیقی‌ای هستیم که هم از حیث استحکام‌بخشی به زبان فارسی و هم از جهت استفاده از ظرفیت آن زبان در انتقال مفاهیم و موضوعات فلسفی، جزء گنجینه‌های فاخر فرهنگ عقلی ما محسوب می‌شوند. تحقیق حاضر بر اساس روش کتابخانه‌ای به سامان رسیده است. یافته‌های زیر حاصل این تحقیق و بررسی است: ۱‌) فارسی‌نویسی فلاسفه مکتب آذربایجان معطوف به وجود قابلیت‌های این زبان در انتقال مفاهیم عقلی است؛ ۲‌) نویسندگان رسالات و کتب فلسفی به زبان فارسی در کنار استفاده از زبان عربی به دنبال بهره‌مند ساختن عموم مردم از دانش‌های عقلی بودند؛ ۳) حفظ هویت ملی با مؤلفه‌ای به نام زبان فارسی، یکی دیگر از انگیزه‌های صاحبان آثار فلسفی به زبان فارسی است.
صفحات :
از صفحه 439 تا 460
بررسی تطبیقی مسئله شر از دیدگاه سهروردی و سوئین‌برن
نویسنده:
مریم سلگی
نوع منبع :
مطالعه تطبیقی , نمایه مقاله
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
سهروردی و سوئین‌برن در دو سنت فلسفی متفاوت به تأمل دربارۀ مسئله ‌شر پرداخته‌اند. راه‌حل‌های سهروردی در حل مسئله شررا می‌توان ذیل چهار‌نظریه ارائه کرد؛ نظریه عدمی دانستن شر، نظریه ملازمه شر و خیرهای برتر، نظریه ملازمه شروکمال و نظریه شر و اختیارآدمی. ‌‌سوئین‌برن در قبال شرور اخلاقی و طبیعی با توسل به دفاعیه و دادباوری (تئودیسه) دو راه‌حل اصلی‌ارائه می‌دهد: 1. دفاع مبتنی ‌بر اختیار 2. دفاع مبتنی ‌بر دادباوری و خیرهای برتر ‌به سه روایت: الف) روایت زیبایی‌شناسانه از وقوع شرور ب) روایت حصول خیرهای اخلاقی از وقوع شرور ج) ‌برهان مبتنی بر کسب معرفت. این نوشتار در تلاش است با روش استنادی و تحلیل محتوا علاوه بر ارائه طرحی منسجم از آرا دو فیلسوف درحل مسئله شر به بررسی تطبیقی هستی‌شناسی مسئله شر از نگاه این‌دو اندیشمند پرداخته و از همین‌رو ضمن تحلیل نقادانه نقاط اشتراک و افتراق تئوریک میان دیدگاه دو فیلسوف نهایتاً به دیدگاه کاملتر دست‌یافته است.
خودشناسی از نظر شیخ اشراق و افلوطین
نویسنده:
نوشین نظیری خامنه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
هرچند نخستین واقعیتی که آدمی با آن روبه رو می شود، "خود" اوست و چیزی نزدیکتر از "خود" آدمی به او نیست، اما به همان میزان که این واقعیت به او نزدیک است به همان میزان هم مغفول واقع می شود و گاهی برای برخی افراد تا آخر عمر، بررسی نشده باقی می ماند و فراموش می شود؛ درحالیکه "خودشناسی" به یکی از ارزشمندترین موضوعاتی می پردازد که بررسی آن می تواند، حیات هر انسانی را در جهت مثبت آن دگرگون سازد. با مراجعه به تاریخ فلسفه می توان به این امر پی برد که هر یک از فیلسوفان به نحوی به "خودشناسی" پرداخته اند. اما دو فیلسوفی که به نحو چند جانبه و دقیق، این امر را بررسی کرده اند، افلوطین و شیخ اشراق هستند. تحقیق حاضر به بررسی دیدگاههای این دو فیلسوف در رابطه با "خودشناسی" می پردازد و مواضع اختلاف و اشتراک آنها را بررسی می کند. تحقیق حاضر نشان می دهد که این دو متفکر علاوه بر بهره گیری از عناصر فلسفی، مولّفه های عرفانی را نیز به کاربرده اند و به بحث "خودشناسی" از دو جنبه ی نظری و عملی پرداخته اند، حتی می توان گفت که پرداختن به جنبه ی عملی موضوع مورد بحث در آثار این دو فیلسوف، برجسته تر است؛ درصورتی که فیلسوفان دیگر بیشتر، جنبه ی نظری آن را مطرح کرده اند. همچنین این تحقیق درصدد برجسته کردن موضوع"خودشناسی" نیز هست تا به میزان بیشتر و به نحو جدی تر و چند جانبه، مورد توجه واقع شود. در این پژوهش از نفس با عنوان خود واقعی و از بدن با عنوان خود ظاهری، یاد شده است.
فرشته شناسی (انوار قاهره و مدبره) در اندیشه سهروردی
نویسنده:
فاطمه سعیدی آرانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
فرشته شناسی یا علم به موجودات مجردی که آنها را در زبان شرع صملک یا فرشته می نامند وعوالم ملکوتی، از سلسله معارفی است که هر چند قرار گرفتن در پردة غیب، آنها را از چشم عقل به دور داشته است اما کنکاش ذهن فلسفی تنوانسته است، همواره بر اثبات آنها ادله ای استوارسازد و شناختی محدود و مبهم به دست بدهد. در اندیشه سهروردی، که فلسفة او، حکمتی شهودی است، همراه با بهره بردن از نقاط مشترک ادیان و آراء حکماء، این گونه مباحث درسلسله ای از مراتب نور جوهری پی گیری می شود. این که اصولا به چه موجوداتی و با چه ماهیاتی فرشته گفته می شود و آراء مختلف در آن و همچنین، محل بحث این موجودات در حکمت نوری سهرودی چه در عوالم و در قالب چه الفاظی است؟ از اموری است که فصل اول رساله با عنوان صفرشته شناسی (انوار قاهره و مدبره) در اندیشه سهروردی را تشکیل می دهد. در فصل دوم،انواع انوار در آراء سهروردی که اعم از انوار قاهره طولیه و قاهره عرضیه و انوار مدبره است،توضیح و استدلال سهروردی بر آنها آورده شده است که در ضمن به مباحث جنبی آن چون نحوةحصول کثرت و مثل افلاطونی که افراد و کثرات آن انوار را توجیه می کند و محل اختلاف باحکمت مشاء است، اشاره می شود و عالم مثال به عنوان یکی از عوالم نوری و محل نحوی وجودی دیگر از انوار به بیان سهرورودی توضیح و اثبات می شود. پس از فراغت از این مباحث،در فصل سوم با توجه به اینکه حکمت و آراء اشراقی سهروردی که محل بروز و ظهور نظریه نوری و فرشته شناسی اوست، وجه اشتراک و کانون تلاقی بین ادیان و آیین ها و آراء گوناگون دراین مورد است خصوصا آیین زردشتی و شریعت اسلام و آراء حکماء پارسی، آموزه های وارده درآنها که مربوط به این مباحث فرشته شناسی است، آورده شده است و به صورت تطبیقی با نظرات سهرورودی، جمع شده است. فصل چهارم احکام و قوانین جاری و حاکم در عالم انوار و بین انوار چون نحوة تمایز، کثرت و روابط و روابط بین انوار بررسی می شود.
کمال و سعادت نفس از ديدگاه فارابي و شيخ اشراق
نویسنده:
‫حسن‌عباس ترابي
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
‫قم : ‫مرکز اطلاعات و مدارک اسلامي، جامعة المصطفی العالمیة,
چکیده :
‫در اين پايان‌نامه معنا و مفهوم کمال و سعادت نفس که از مسائل بنيادي اخلاق و فلسفه اخلاق است، از ديدگاه فارابي و شيخ اشراق بررسي شدهاست. نويسنده ابتدا تعريفي از واژه‌هاي کمال، سعادت و نفس را ارائه مي‌کند و نفس را بعد غير مادي وجود انسان و معادل با روح و همراه با جسم مي‌داند و کمال را به معناي رشد و استکمال نفساني انسان و داراي دو جنبه نظري و عملي ذکر مي‌کند. مراد وي از جنبه نظري، بعد معرفتي و شناختي انسان است، و از جنبه عملي، تحولات و کمال دروني است. وي سعادت را معادل کمال معرفي ‌کرده و چهار نظريه را در باره کمال انسان مطرح ميکند. عده‌اي کمال را در برخورداري هر چه بيشتر از لذايذ مادي، عده‌اي در برخورداري از مواهب طبيعي، عده‌اي در رشد عقلاني، و عده‌اي ديگر، کمال و سعادت انسان را در معنويت و روحانيت مي‌دانند. وي در ادامه، سعادت را از نظر فارابي مفهوم مرکبي معرفي مي‌کند که براي درک معنايش، بايد ارتباط آن با خير، لذت و قواي نفساني مشخص شود. سعادت حقيقي از نگاه فارابي غايت لذاته دارد و امري لذت آور است، ولي نه از جنس لذات مادي و زودگذر؛ بلکه از نوع لذت‌هاي معقول و پايدار است. از ديدگاه وي انسان موجودي اجتماعي است و به تنهايي نمي‌تواند به سوي کمال و سعادت واقعي خود نايل شود. از نظر فارابي سعادت امري ذو مراتب و مشکک است و بالاترين درجه آن، قرب وجودي به خداست. او سپس بيان مي‌کند که در حکمت سهروري نفس، نوري از انوار الهي، جوهر مجرد روحاني، مدبر جسم و مدرک معقولات است و به واسطه شهود باطني، تجردش به اثبات مي‌رسد. حدوث آن به افاضه اشراقي عقل فعال و مشروط به حدوث جسم است و ارتباطش با بدن، نيازمند واسطه‌اي به نام روح حيواني است. از نظر شيخ اشراق، کمال علمي نفس، ادراک موجودات جسماني و روحاني عالم است و کمال عملي نفس، تجرد آن از تمام علايق مادي است. به اعتقاد وي، براي تربيت نفس بايد رياضت کشيد و بر کنج خلوت ‌نشست. نگارنده در پايان، به مقايسه ديدگاه اين دو مي‌پردازد و عوامل و موانع کمال و سعادت نفس را بيان مي‌کند.
تناسخ از دیدگاه صدرالمتألهین و بازخوانی تعریف نفس صدرایی بر اساس آن
نویسنده:
محمدتقی یوسفی، معصومه سادات سالک
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسألۀ تناسخ از دیرباز مورد توجه حکما و فلاسفه بوده است. ملاصدرا، ضمن ارائۀ تعریفی عام از تناسخ، آن را ابطال نموده است و، با دقت نظر ویژۀ خود، بحث در مصادیق تناسخ محال را به عوالم دیگر نیز سرایت داده است. به عقیدۀ ملاصدرا، اغلب کسانی که سعی در تبیین معاد جسمانی داشته‌اند به نوعی از تناسخ سربرآورده‌اند. اما تعریف نفس صدرایی و مبانی علم‌النفسی صدرالمتألهین دربارۀ ارتباط نفس و بدن، عملاً، راه را بر امکان تناسخ می‌بندد. ضرورت پرداختن به بحث تناسخ وقتی پررنگ‌تر می‌شود که به اصول مسلّمی چون رجعت و زنده شدن اموات در این دنیا توجه شود و، در نگاه اول، این امور در دایرۀ تناسخ جای می‌گیرد. تحقیق حاضر می‌کوشد تا با شیوۀ تحلیلی و عقلی، ضمن بررسی تناسخ محال از دیدگاه ملاصدرا، به بازخوانی تعریف نفس صدرایی به‌عنوان مبنای مباحث علم‌النفسی ملاصدرا بپردازد. بحث تناسخ در حکمت متعالیه نشان می‌دهد: تناسخ مصطلح صدرایی از تناسخ مصطلح مشهور (تناسخ مطلق) اعم مطلق است و ملاصدرا، با ابطال هرگونه تناسخ غیرملکوتی، در بحث تناسخ، چیزی بیشتر از استحالۀ تناسخ مشهور را نتیجه می‌گیرد، در حالی که استحالۀ عقلیِ تناسخ ملکی نتیجۀ قهری مبانی فلسفی صدرایی و لازمۀ تعریف نفس صدرایی و تبیین خاص ملاصدرا از رابطۀ نفس و بدن است، زیرا ذات و حقیقت نفس چیزی جز تعلق به بدن نیست و، لذا، به‌سادگی نمی‌تواند متعلقِ آن تغییر یابد و جابجا شود
صفحات :
از صفحه 181 تا 204
ادراک بی‌واسطه در فلسفه سهروردی و هایدگر
نویسنده:
مهدی عباس زاده ، زینب شکری
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
شهاب‌الدین سهروردی و مارتین هایدگر، در بحث از معرفت (علم) و در نقد سنت‌های فلسفی پیش از خود، هر دو بر این باورند که ادراک اصیل، قسمی علم حضوری و بی‌واسطه به حقیقت و ذات امور است، نه حصول صورت یا مفهوم شیء در ذهن. سهروردی با تکیه‌ بر هویت نوری نفس و معرفت، جمله مراتب و اقسام ادراک را از سنخ علم بی‌واسطه حضوری و شهودی می‌داند. هایدگر نیز با طرح انسان (دازاین) همچون «هستندة در ـ جهان»، ضمن تأکید بر گشودگی ذاتی انسان، بر آن است که او در راستای ارتباطی عملی، از خود، هستندگان و جهان رفع حجاب می‌کند و لذا فهم اصیل از سنخ حضوری و وجودی است. اگرچه هر دو متفکر بر خصوصیت پیشامفهومی ادراکِ اصیل تأکید دارند، لیکن در مرحلة پس از آن، ادراک مفهومی (حصولی) را نیز می‌پذیرند. با این حال، با نظرداشت تفاوت در فرهنگ و سنت فکری این دو متفکر، طبعاً اختلاف‌نظرهایی نیز میان آن دو وجود دارد. نوشتار حاضر، با روش تحلیلی ـ مقایسه‌ای، مشابهت‌ها و اختلاف‌نظرهای این دو فیلسوف را در بحث از ادراک بی‌واسطه مشخص کرده است.
صفحات :
از صفحه 7 تا 24
نقش محبّت در کمال آدمی با تکیه بر آراء سهروردی و ملاصدرا
نویسنده:
مرتضی شجاری، علی فرضی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
سهروردی و ملاصدرا بر این باورند که بدون عنصر محبّت، کمال انسان دست نیافتنی است. از نظر سهروردی انوار سافل با محبّت و اشتیاق نسبت به انوار عالی، درصدد نیل به کمال و رفع کاستی‌های رتبی خود هستند. آدمی نیز با ادراک حقایق به عالم نور گرایش پیدا کرده و به نورالانوار نزدیک می‌گردد؛ زیرا محبّت ثمره معرفت است و هر چه محبّت به حق تعالی بیشتر شود، تقرّب به خدا و نهایتاً وصول به کمال آسان‌تر می‌شود. اما ملاصدرا با اثبات محبّت برای تمامی کائنات، بر این باور است که در هر موجود امکانی، عشق به کمال به ودیعه نهاده شده است تا بدین وسیله آن موجود امکانی، هم حافظ کمالات موجود خود باشد و هم مشتاق کمالات مفقود. از نظر وی، هر انسانی به اندازه بهره‌مندی از محبّت به کمال نائل می‌شود؛ چرا که تحوّل جوهری سالکان، یکسان و یکی نیست. از این‌رو، هر متحرّکی به اندازه سعه هستی خود و بر اساس محبّت، به سمتِ کمال حرکت می‌کند.
صفحات :
از صفحه 101 تا 118
  • تعداد رکورد ها : 1405