مرور درختی موضوعات | کتابخانه مجازی الفبا

مرور درختی موضوعات | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
ادبیات عرفانی اصطلاحات عرفانی تاریخ عرفان اسلامی تفسیر عرفانی عارفان (مسلمان) عرفان شیعی عرفان عملی عرفان نظری عرفان و شریعت کرامت (عرفان)
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 747
مفهوم دیگری و دیگرستیزی و دیگرپذیری در مثنوی مولانا
نویسنده:
محمد ذاکری، حشمت الله آذرمکان، نجمه دری، عبدالله فروزان فر
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
«دیگری» از مفاهیم فلسفی‌ای است که از قرن بیستم در آثار فیلسوفانی چون ‌هایدگر، سارتر و بوبر و لویناس مطرح شده است.اگر چه در فلسفه اسلامی مفهوم «دیگری» به صورت یک مساله مطرح نشده است اما در ادبیات فارسی به شکل‌های مختلفی چون اقلیت‌های دینی، قومی و زبانی به این پدیده پرداخته شده است. نگاه مولانا در کتاب مثنوی معنوی‌اش به مساله دیگری به دو گونه است که هر دو نگاه، برخاسته از ویژگی‌های شخصیتی و فکری خود او و ضرورت‌های فضای فرهنگی عصر زندگی شاعر است. در نگاه اول مولانا در قامت یک فقیه مدرسه‌ای وامدار بر ساخته‌های پیشین درباره دیگری‌های مطرح در جامعه زمان خویش است و داوری‌هایی را روایت می‌کند که خود هیچ نقشی در تولید آن نداشته است و رنگی از ستیز با دیگری در قالب تحقیر، طرد و نفی را به همراه دارد. در نگاه دوم اما، دنیای مولانا بسیار متفاوت بوده و اندیشه خود وی و تجربیات شخص‌اش، شکل‌دهنده و تعریف‌کننده مفهوم دیگری است. اگر در نگاه اول، شاعر روایتگر اندیشه‌های دیگران است در نگاه دوم، خود دست به تولید معرفت می‌زند و در این افق جدید با کمک بن مایه‌های اندیشه عرفانی، بسیاری از بر ساخته‌های مرسوم پیشین را بر نتافته و تکرار نمی‌کند و با نگاهی انسانی و عرفانی، هستی و انسان را روایت می‌کند و از این رهگذر مفهوم «دیگری» نیز از تعاریف سابق خود دور و بازتعریف می‌شود.
صفحات :
از صفحه 68 تا 99
ویژگی‌های سبکی شعر عارفانه شمس مغربی (عارف قرن هشتم)
نویسنده:
اسماعیل آذر
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
شمس مغربی شاعر قرن هشتم و اوایل قرن نهم، شاعری است صوفی مسلک با کشش و تمایل به ساحت عرفان اسلامی. سبک او در ژرف ساخت متاثر از سنائی غزنوی و عطار است. او تحت تاثیر مکاتبی چون پانته ایسم، بودائیسم، مسیحیت و وحدت وجود قرار گرفته و از شخصیت‌هایی مانند ابن عربی بهره برده است. همین تاثیرها یکی از عمده‌ترین ویژگی‌های سبکی او را رقم می‌زند. غزل‌های عارفانه شمس مغربی از نظر نقد ساختاری یک دست و یک پارچه است. میان بیت‌های غزل، مفهومی فراگیر وجود دارد به گونه‌ای که ارتباط و همبستگی‌های معنادار در غزل‌های عارفانه او مشهود است. زبان مغربی در پاره‌ای از قافیه‌ها متکلف و در سطح غزل آمیختگی فراوان با واژه‌های عربی و گاه ترکیب‌های نامأنوس دارد. از نظر فکری مغربی متمایل به عرفان ابن عربی و از نظر هنر شاعری می‌توان او را میان سنائی و عطار دانست. ویژگی‌های دیگر سبکی او کاربرد واژه‌هائی است که مبین ذوق صوفیگری و عارفانۀ شاعر است مانند: تجلی، آینه، خورشید، فنا و... از دیگر ویژگی‌های سبکی او، عبور از تصوف زاهدانه به سوی عرفان عاشقانه است.
صفحات :
از صفحه 100 تا 122
بررسی عوامل زمینه‌ساز تکوین و تکامل ادبیات عرفانی
نویسنده:
هاجر جوکار، مریم پرهیزکاری، سید جعفر حمیدی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
عرفان و ادبیات عرفانی یکی از مهم­ترین شاخه­های ادبیات تعلیمی و دارای گسترة وسیعی در ادبیات فارسی است. بی­تردید بخش عظیمی از آثار و متون ادبیات فارسی به آثاری با محتوا و مضامین عرفانی اختصاص دارد. حوادث، اتفاقات و سیاست­های حاکمان یک جامعه در همة ارکان آن جامعه اثرگذار است؛ ادبیات نیز همانند هر پدیدة دیگر، متأثر از فضای سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و حوادث و اتفاقات رخ­داده در جامعه است. این شرایط در هر دوره­ای می­تواند منجر به تکوین و تکامل و یا رکود و افول یک نوع ادبی شود. بخشی از این علل و عوامل به حوادث سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی آن جامعه بستگی دارد. پیدایش و تکامل ادبیات عرفانی، هم­زمان با دورة حاکمیّت ترکان غزنوی، سلجوقی و مغول در ایران است. این مقاله که با روش توصیفی- تحلیلی با استفاده از منابع کتاب­خانه­ای نوشته شده، به بررسی نقش عوامل سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی بر تکوین و تکامل ادبیات عرفانی در دوره­های مذکور پرداخته است. که عوامل مذکور شامل: فقدان حکومت مقتدر و علاقه­مند به فرهنگ ایرانی- اسلامی، ظلم و فساد حاکمیّت و انحطاط اخلاقی، سخت­گیری و تعصّبات مذهبی و سطحی­نگری دینی، انحطاط و افول علوم عقلی، تقدیرگرایی و ناامیدی مردم، نقش خانقاه­ها، نقش سروده­های زهدی، نقش شعر و نثر عرفانی عربی و مسائل اقتصادی است.
صفحات :
از صفحه 378 تا 394
شکل‌شناسی راوی در حکایات کرامت‌های عرفانی
نویسنده:
مهدی رضایی، عزیزه نیدی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
حکایات کرامات، روایاتی است که کارهای خارق‌العاده اولیا را بیان می‌دارد. حجم زیادی از تذکره‌های صوفیانه به ذکر حکایاتی در باره کرامات اولیا اختصاص یافته است. این روایات جایگاه ویژه‌ای در ادبیات عرفانی دارد و تمام ویژگی‌های یک روایت خوب از جمله ساختار را داراست. ساختارگرایی، تحلیلی است که به ساختار و مناسبات درونی اجزاء یک اثر ادبی یا هنری می‌پردازد. یکی از عرصه‌های تحلیل ادبی ساخت گرا، عرصه روایت‌شناسی است. روایت‌شناسی در پی کشف زبان و قواعد پنهان روایت‌هاست. یکی از اصولی که روایت‌شناسان ساخت گرا به آن می‌پردازند، شکل‌شناسی راوی است. این که راوی کیست؟ چگونه روایت را مطرح می‌کند؟ از چه جایگاهی داستان را تعریف می‌کند و غیره. این مقاله تلاش دارد، با استفاده از روش‌های توصیفی و تجزیه و تحلیل ساختارگرایی، شکل‌شناسی راوی را در حکایات کرامات: طبقات الصوفیه خواجه عبدالله انصاری(5 و 4 ه. ق.)، اسرارالتوحید محمد بن منور(5 و 4 ه. ق.)، تذکرة الاولیاء عطار نیشابوری(7 و 6 ه. ق.)، نفحات الانس جامی(9 ه. ق.) و طرائق الحقائق معصوم علی شاه (14 و 13 ه. ق.) مشخص نماید. این بررسی بر اساس نظریات روایت‌شناسان ساخت گرا و با نگرش به ادبیات عرفانی صورت پذیرفته است. پژوهش نشان می‌دهد که در حکایات کرامت‌های عرفانی، راوی، شخصی متعین و مجزا از نویسنده است. او می‌تواند‌ شناس یا ناشناس، دانای کل نامحدود یا محدود و دید درونی یا بیرونی داشته باشد، اما نقل قول‌هایش مستقیم است و زمان، ضمایر و رنگ و بوی شخصیت را دارد.
صفحات :
از صفحه 358 تا 377
حال و مقام در عرفان اسلامی
نویسنده:
شاپور نورآذر
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
با تامل و اندیشیدن درباره حال و مقام در عرفان و تصوف در می‌یابیم که عارفان زیادی افکار تصوف و اصطلاحات عرفانی و گفتار مشایخ را با ذوقیات شعری خود آمیخته‌اند و در قالب نظم درآورده‌اند. در کل می‌توان گفت که تصوف جنبه عملی عرفان است و صوفی از طریق سیر و سلوک و کسب مقامات و نیل به احوال به مشاهده می‌رسد و حق را به دیده دل می‌بیند و طریق تصوف بهترین راه معرفت حق است و صوفیان بهترین طبقه از مردم هستند و حال ذوقی آنها نیکوترین احوال است. حال احساساتی که نفس سالک صوفی را پر می‌سازد و آن از بخشش و کرم خداوندی است؛ مقام ایستگاهی از عبادات و مجاهدات است که بنده در مقابل پیشگاه خداوندی می‌ایستد و از همه قطع امید می‌کند تا به او بپیوندند.
صفحات :
از صفحه 344 تا 357
مضامین عرفانی، دینی و ادبی حروف الفبا در اشعار شاه نعمت الله ولی کرمانی
نویسنده:
غلامرضا حیدری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مضامین بکر، فضاهای شاعرانه، ترکیبات و تعابیر نغز و ظریفِ برساخته از حروف الفبای پارسی در کنار دیگر مضامین ادبی و هنری، از دیرباز تاکنون در پهنه ادب فارسی، جایگاه خاصی دارد. شعرا و نویسندگان، در تمام ادوار و سبک‌های شعر فارسی، با عنایت به شکل، حالت و ویژگی این حروف، به مضمون‌آفرینی با آنها پرداخته‌اند. شاعران عارف و متصوفه در مقایسه با دیگر شعرای ادب پارسی، توجّه خاصی به حروف الفبا و ساختارهای هنری و ادبی آنها برای تبیین اندیشه‌های دینی، عرفانی و صوفی‌گری خود داشتند. یکی از شاعران عارفی که از خصوصیات و ویژگی‌های حروف الفبا در دامنه بسیار وسیعی بهره جسته است، شاه نعمت الله ولی کرمانی، شاعرِ قرن هشتم هجری است. او که خود مؤسس فرقه شاه نعمت اللهی هم بود، در ترویج و تبیین اندیشه‌های عرفانی و دینیِ فرقه شاه نعمت اللهی، به مدد حروف الفبای پارسی، مضامین باریک و ظریفی را می‌آفریند که نشان از خلاقیت ذاتی و ذهنی او در به کارگیری حروف در ساخت مضامین دینی و عرفانی دارد. در این مقاله، ضمن بررسی جایگاه و ویژگی حروف الفبای پارسی از منظر شکل و هیأت ظاهری و ادبی، به نقش آنها در آفرینش ترکیبات، تعابیر و مضامین دینی، عرفانی و ادبی پرداخته‌ایم. با بررسی مجموعة کامل شواهد شعری به دست آمده از اشعار شاه نعمت الله ولی در زمینه مضامین دینی، عرفانی و ادبی بر ساخته از حروف الفبا، این نتیجه حاصل شد که شاه نعمت الله ولی، تقریباً از همه حروف الفبا در آفرینش مضامین دینی، عرفانی و ادبی خود به خوبی استفاده کرده است، اما دامنه به کارگیری حرف الف در مقایسه با دیگر حروف الفبا، به مراتب وسیع تر و بیشتر است. شاعر به حروفی چون ب، میم، عین و نون به واسطه ویژگی منحصربه فرد آنها، بیشتر از دیگر حروف الفبا توجّه داشته است. در ضمن دامنه مضامین دینی و عرفانی برساخته از این حروف در مقایسه با مضامین ادبی و شاعرانه، بسیار بیشتر است.
صفحات :
از صفحه 318 تا 343
کاربرد اصطلاحات عرفانی در غزلیات ابن حسام خوسفی
نویسنده:
فرشته خاوری، حبیب جدیدالاسلامی، بهروز رومیانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
متون عرفانی و اصطلاحات عرفانی، میراث مکتوب و هویت فرهنگی و ملی هر سرزمینی است که شرح و بازنمود آنها در واقع بازسازی هویت فرهنگی یک کشور است. از آن جا که عالم درون عارفان قابل کشف برای عموم نیست با تاملی در اشعار و سرودهایی که جلوه و بارقه‌هایی از مکنونات قلبی ایشان است، شناختی توام با لذات معنوی نصیب حال تشنگان معرفت و معنویت می‌گردد. ابن حسام نیز از جمله شاعرانی است که غزلیاتش معدن گران سنگی از اصطلاحات و رموزیست که شور و شوقی عارفانه در خواننده ایجاد می‌کند. در این نوشتار، همراه با شرح برخی اصطلاحات عرفانی که عرفا در اشعار خود به کار برده‌اند، با شیوة تحلیل محتوایی به شرح برخی الفاظ و اصطلاحات عرفانی که ابن حسام در غزلیات خود به کار برده، پرداخته‌ایم تا روشن شود که وی از چه اصطلاحات و تعبیرات عرفانی بیشتر در غزلیات خویش بهره برده است؟ لذابا بررسی غزلیات وی این نتیجه حاصل شد که او برای بیان تجربیات عرفانی خود، از الفاظ رمزگونة زلف، ابرو، چشم، لعل، خال و همچنین اصطلاحاتی چون حسن، پیر مغان، عشق بهره برده است که البته در به کاربردن همه این‌ها گوشة چشمی به شاعران بزرگی چون حافظ و عراقی و... داشته است. هر چند ثابت شدن این ادعا خود مبین ان است که او علاوه بر این که شاعری آیینی است، از اندیشه‌های عرفانی والایی برخوردار بوده است.
صفحات :
از صفحه 294 تا 317
ولایت محبت در اشعار مولانا
نویسنده:
ماه نظری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در نزد عارفان نهایت محبت، غلیان دل در اشتیاق لقای محبوب است که موجب محو محب می‌شود زیرا اساس احوال عالیه و کمال‌جویی بر محبت است. محبت در نظر مولانا مراتبی دارد: محبت عام و محبت خاص. به اعتقاد وی نور ایمان و یقین از محبت سرچشمه می‌گیرد و چون آتشی وجود را پالایش می‌دهد، زیرا خلق آدمی با مِهر الهی آمیخته شده است. محبت پیوندی بین محب و محبوب ایجاد می‌کند و باعث کشش و جذبه می‌گردد به حدی که بین آن دو تفاوتی دیده نمی‌شود. مولوی روح محمدی را مظهر محبت دانسته است و معتقد است که رقایق محبت به حسب احوال محبان و استعدادشان تعیّن می‌یابد و ارتباط عمیقی با ایمان، ذکر، تلوین، تمکین، اتصال و... دارد تادرطی مراحل و مقامات و مراحل، بین حق تعالی و طالب (نیست هست نما) حایلی باقی نماند. مسأله این است که آیا محبت می‌تواند آغازگر فیضان باشد؟ و رقایق محبت، با چه اموری ارتباط تنگا­تنگی دارد؟ تا محب بتواند در سیرالی‌الله توفیق یابد. در این مقاله همّ براین است تا لطایف این ارتباطات از دیدگاه مولانا از طریق توصیفی- تحلیلی بیان شود.
صفحات :
از صفحه 274 تا 293
آرکی تایپ و مفهوم عرفانی پل در مصیبت‌نامه عطار
نویسنده:
سعیده ساکی انتظامی، ملک محمد فرخ زاد، سیداحمد حسینی کازرونی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مقاله آرکی تایپ و مفهوم عرفانی پل در مصیبت‌نامه عطار برگرفته از پایان‌نامه دکتری می­باشد. در مصیبت­نامه چند حکایت بر روی پل اتفاق می­افتد: 1- حکایت عبدالله طاهر در شکار 2- حکایت ملکشاه و گاو پیرزن 3- حکایت بهلول و هارون. هدف از این تحقیق مطابقت برخی نماد­های به کار رفته در مصیبت‌نامه با نظریه کهن الگوی کارل گوستاو یونگ است. سپس به میزان خود آگاهی عطار در به کار بردن نماد‌های به کار گرفته شده در مصیبت‌نامه پرداخته شده است؛ تا چه اندازه عطار نماد‌ها را ناخودآگاهانه به کار برده است؟ می­توان نتیجه گرفت که پل استعاره از دنیا است که با دیدی دیگر می­توان آنرا در ارتباط با کهن الگوی عبور از آب دانست. یکی از دلایل استفاده از نماد پوشیدن اسرار عرفانی از نا اهلان بوده است. عطار با استفاده از عناصر و شخصیت‌های مشخصی به ساخته و پرداخته کردن دیدگاه خود پرداخته است. همچنین درکنار مصیبت‌نامه از منابع عرفانی دیگر جهت بررسی در این نظریه استفاده شده است. این تحقیق به شیوه کتابخانه­ای و به وسیله ابزار فیش به شکل تحلیلی توصیفی انجام شده است.
صفحات :
از صفحه 254 تا 273
بررسی دیدگاه دکتر علی شریعتی درباره عرفان و تصوف
نویسنده:
فاطمه سلیمانی کوشالی، عظیم حمزئیان، محمودرضا اسفندیار
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
دکتر علی شریعتی یکی از اثرگذارترین متفکران و روشنفکران دینی ایران در قرن حاضر بود که نقش برجسته­ای در عرصه­های دینی، سیاسی و اجتماعی عصر خود و پس از خود ایفا کرد. یکی از عناصر اصلی تفکر شریعتی، توجه به عرفان و تصوف بوده که در آثارش بارها بر نقش آن در عروج روح آدمی و نیز شکل­گیری ایدئولوژی مورد نظر خود که متشکل از سه گانة عرفان، برابری، آزادی است؛ تأکید داشته است. نگاه شریعتی به عرفان، هم سو با بسیاری از روشنفکران آن دوره، نگاهی منتقدانه بود تا بتواند با پالایش این میراث پر بها، از آن به نفع اهداف اجتماعی سازنده بهره گیرد. این رویکرد سبب شد تا او ضمن ارج نهادن به بسیاری از دست­آوردهای ارزشمند عرفانی و عارفان برجسته، به بیان نقاط منفی این میراث عظیم نیز بپردازد. نگاه تطبیقی شریعتی به ادیان و به تبع آن به عرفان و تصوف و نیز تأثیر وی از نهضت پروتستان و جریان اومانیسم، او را به خوانشی از عرفان رساند که در آن دغدغه­های انسان قرن بیستمی که از یک سو به دنبال اثبات جایگاه خود در هستی و تکیه بر اراده، آزادی و اختیار اوست و از سوی دیگر در جستجوی معنا نیز هست، پاسخ گفته شود.
صفحات :
از صفحه 232 تا 253
  • تعداد رکورد ها : 747