جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1372
مبانی معرفت شناسی حکمت اشراق سهروردی
نویسنده:
سیماسادات نوربخش
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه علامه طباطبایی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بررسی نظام معرفت شناسی شهاب الدین سهروردی (549-587ق) به عنوان موسس دومین حوزه اندیشه فلسفی در تاریخ فلسفه اسلامی، اهمیت ویژه ای دارد. معرفت شناسی او با بررسی تعارض های منطقی در نظام فلسفی مشاء صورت می گیرد. نظریه سهروردی در باب علم شامل دو جزء است: نخست، جزء سنت زدایی است که سهروردی در آن، به نظریه های مختلف علم، مخصوصا علم به واسطه تعریف، ادراک حسی، مفاهیم اولی یا مقدم بر تجربه انتقاد می کند. او ابتدا ساختار «تعریف» ارسطویی را نقد کرده که این نقد، نخستین تلاش مهم برای نشان دادن تعارض ساختار ارسطویی و گام نخست در تدوین حکمت اشراق است. سهروردی محدودیت ها و نارسایی تعریف را در رسیدن به یقین نشان داده است. به نظر او نظریه های مطرح شده درباره علم، اگر چه ما را به جنبه ای از حقیقت رهنمون کرده و کاملا نامعتبر نیستند، اما هیچ یک منتهی به یقین نشده و از امکان وقوع علم سخن نگفته اند. سهروردی نه تنها می کوشد ضابطه صوری متفاوت حاکم بر تعریف را نسبت به مشائیان ابداع کند، بلکه تلقی او از تعریف، جزء اساسی نظریه اشراقی وی از ساختار عقلانی علم است. این اختلاف اساسی مبین دیدگاه کاملا متفاوت اصول منطقی و معرفت شناسانه در فلسفه است که بر اساس آن جزء دوم نظریه سهروردی شکل می گیرد، به طوری که در حکمت اشراق، برتری از آن شهود و بر مبنای نظریه مشاهده - اشراق است. و بر اساس«علم حضوری» تدوین می‌شود.
صفحات :
از صفحه 31 تا 47
اقتراحی(پیشنهادی) در متافیزیک هوش معنوی در اسلام
نویسنده:
ابراهیم مهرابی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: مجتمع آموزش عالی شهید محلاتی,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
هوش و معنویت و به­ تبع آن ­دو، هوش معنوی(S.Q)، تعاریف مختلفی دارند. هوش عبارت است از مجموعه توانایی­ های فرد که براساس نظام ارزشی مقبول، در جهت حل مسئله و سازگاری با محیط به­ کار گرفته می­ شود. معنویت عبارت است از به جریان انداختن قواعدِ کلی متعالی در جهتِ تعالی­ بخشی فُرونَفس به سطح نفس، و نفس به سمت فرانَفس، و نیز سوق دادن آلی(ابزاری) به سمت عالی، و زمانیات (نسبتِ امرِ متغیر به یک متغیر دیگر) به سطح دهریت (نسبت متغیر به ثابت) و در نهایت، سرمدیت (نسبت ثابت به ثابت). هوش معنوی عبارت است از توانایی به جریان انداختن قوانین قدسی در جهت حل مسئله، ایجاد، ترمیم و سازگاری دوسویه خود با محیط، مطابق نظام ارزشی مقبول در جهت تعالی­ بخشی آن­دو (خود و محیط). مهارت عبور، ذکر، احسان، رؤیتِ وحدت در عین کثرت، درک حضور و سیطره موجود متعالی در عالم، هویت و معنابخشی به خود و جهان، تعالی آلیات، ادراک حاقّ واقع و صیرورت فرارَوشی، ازجمله صفات هوشمند معنوی در اسلام است. درک واقع، طمأنینه و معنادار دیدن مجموعه هستی نیز ازجمله پیامدهای هوش معنوی است.
صفحات :
از صفحه 5 تا 30
تأثیر حکمت باستانی ایران بر اندیشه‌ی شیخ اشراق در مورد صادر اول و مقایسه‌ی آن با لوگوس
نویسنده:
مریم رحیمی ندوشن
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده ندارد.
بررسی مقایسه‌ای لذت و رنج از دیدگاه ابن‌سینا و شیخ اشراق
نویسنده:
فاطمه قرائی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در اين تحقيق به بررسي لذّت والم از ديدگاه ابن سينا و شيخ اشراق پرداخته شده است كه از جهت پرداختن به مسئله‌اي كه انسانها همواره با آن سروكار دارند و هم‌چنين شناخت اين امر، افق‌هاي جديدي را به روي انسان باز مي‌كند، حائز اهميت مي‌باشد، به علاوه در اين رساله نظريات دو فيلسوف بزرگ مسلمان ابن سينا و شيخ اشراق تبيين شده است كه از اين حيث نيز رساله، داراي اهميت است(علي‌الخصوص كه نظرات شيخ اشراق كمتر مورد بررسي قرار گرفته است).هم‌چنين در اين پژوهش، علاوه بر بررسي ديدگاه‌هاي ابن سينا و سهروردي درباره لذّت و الم، بررسي خود لذّت و رنج مورد هدف است.كه با شناخت آن و بررسي اقسام آن و همين‌طور با بررسي لذات و آلام اخروي در سراي آخرت، رويكرد انسانها به زندگي عوض مي‌شود.از آنجايي كه هدف غالب انسان‌ها رسيدن به سعادت و درنورديدن مرزهاي خوشبختي است، از جمله نتايجي كه اين پژوهش در پي دارد، اين است كه با تعمق در بحث لذّت و الم و گذشتن از لذات ناپايدار وتحمل آلام، در مسير رسيدن به لذات حقيقي، به سعادت نزديكتر شويم.هم‌چنين نتيجه ديگر اين پژوهش، يافتن تفاوتهاي ديدگاهي ابن سينا و شيخ اشراق است.البته اين دو فيلسوف، تفاوت چنداني در پديده لذّت و الم ندارند و تنها در مواردي محدود، اختلاف‌هايي قابل شهود مي‌‌باشد.
بررسی تطبیقی نظریه مثل افلاطونی از دیدگاه ابن‌سینا، شیخ اشراق و ملاصدرا
نویسنده:
محمود صیدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
افلاطون بر آن بود که با تبیین نظریه مثل مبنای استوار و محکمی براى معارف بشرى پایه‏ریزى کند و آنها را از ورطه ی شکاکیت، رهایی بخشد. ابن‌سینا قائل شدن به آن را ناشی از خلط اعتبارات ماهیت، عدم تشخیص معنای واحد، خلط میان بقاء فرد با بقاء نوع دانسته و با ارائه ی نحوه ی صدور عقول طولی و ختم آن‌ها به عقل فعّال این نظریه را ابطال نموده است. از سوی دیگر شیخ اشراق تلاش کرده تا اثبات نماید ابن‌سینا در ابطال نظریه مثل، گرفتار مغالطه شده است؛ او براهین سه‌گانه‌ای در اثبات مثل اقامه نموده و با شهودات و اشراقات قواهر أعلون، نحوه ی صدور آن‌ها را از نور الانوار بیان نموده است. بعد از سهروردی، صدرالمتألهین به اثبات این نظریه پرداخته و سعی نموده تا در همه جوانب آن تحقیق نماید. مباحث مطرح شده از سوی ملاصدرا، در مورد نظریه مثل، به سه بخش کلی تقسیم‌ می شوند: جایگاه این نظریه در حکمت متعالیه، اقامه براهین پنج‌گانه در اثبات ارباب انواع و پاسخ‌گویی از انتقادات به نظریه مثل. در فصل پایانی به بیان نقاط ضعف و قوت هر یک از دیدگاههای ابن سینا، شیخ اشراق و ملاصدرا پرداخته شده و نحوه تأثیر پذیری ابن سینا از نظرات افلاطون و همچنین تأثیر پذیری شیخ اشراق و ملاصدرا از دیدگاههای افلاطون بیان گردیده است. رویکرد پژوهش حاضر به این مسأله تطبیقی است؛ از این رو سعی در تببین تطبیقی دیدگاههای این سه فیلسوف، وجوه تأثیر گذاری و تأثیر پذیری آنان و نقاط قوت و ضعف نظریات هر یک گردیده است. نگارنده با توجه به مبانی فلسفی اشراق و متعالیه اثبات کرده است، علاوه بر عقول عرضی، ارباب انواع در عالم مثال نیز وجود دارند و علی رغم آنکه ملاصدرا کیفیت صدور مثل افلاطونی و عقول عرضی را از واجب الوجود تبیین ننموده است اما با این حال، در پایان دیدگاه او را در مورد مثل افلاطونی، به عنوان بهترین دیدگاه در این زمینه برگزیده است. از این رو اشکالات و انتقاداتی را که بر این نظریه شده است پاسخ گفته و آنگاه به واکاوی ریشه های افکار او در آثار سهروردی و افلاطون پرداخته است.
بررسی انتقادات ملاصدرا بر سهروردی در بحث حقیقت جسم
نویسنده:
زهره زارعی ، امیر شیرزاد
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بحث از جوهر، و جسم بعنوان یکی از انواع جوهری، از مباحث مهم و مطرح در فلسفه است. اغلب فلاسفه مشا قائل به جواهر خمسه: عقل و نفس و جسم و ماده و صورت هستند و حقیقت جسم را مرکب از ماده و صورت می‌دانند و مدعی‌اند که ترکیب ماده و صورت انضمامی است. سهروردی نیز، در برخی از آثارش جسم را به­عنوان یکی از جواهر خمسه و مرکب از ماده و صورت می‌داند، اما در برخی دیگر تنها به سه نوع جوهری عقل و نفس و جسم قائل شده و جسم را بسیط گفته است. ملاصدرا برخلاف پیشینیان دیدگاه متفاوتی اتخاذ کرده است. او ضمن اینکه برخلاف سهروردی جسم را به­عنوان یکی از اقسام پنج‌گانه جوهری می‌پذیرد، برخلاف مشائیان نیز، ترکیب جسم از ماده و صورت را اتحادی می‌داند. نوشتار حاضر ضمن طرح و تبیین دیدگاه سهروردی و نقدهای ملاصدرا بر او به بررسی و تحلیل موارد اختلاف آن‌ها پرداخته است.
صفحات :
از صفحه 85 تا 106
رابطه نفس شناسی با معرفت شناسی در فلسفه سهروردی
نویسنده:
فاطمه کوه زارع
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده:از جمله دغدغه های فلاسفه مسلمان، مساله معرفت نفس است. سهروردی با انتقال نفس از طبیعیات به مابعدالطبیعه، توانست با تحلیل فلسفی حقیقت نفس، فلسفه ی اشراقی بنیان گذاری کند که در آن فلسفه، از خود آگاهی مستمر نفس به ظهور نفس برای خودش و از عینیت ظهور با نور، به نور بودن نفس می رسد و از این طریق علم بی واسطه نفس به ذات خود را اثبات کرده و بر تقدم خود آگاهی بر دیگر آگاهی و ابتنای دیگر آگاهی بر خود آگاهی تاکید می کند. لذا در فلسفه سهروردی، برخلاف نظام فلسفی مشاء، نفس نه یک جوهر مجرد بلکه نور جوهری می باشد. وی کل نظام معرفتی خود را بر معرفت این هویت نوریه مبتنی می سازد، به نحوی که با معرفت نفس، سایر حقایق از جمله نور الانوار و انوار قاهره نیز شناخته می شود. حال که نفس از هویت نوری بر خوردار بوده و واجد اضافه اشراقی است، ارتباطش با سایر از جمله ذات، قوا، بدن و جهان خارج در پرتو این اضافه اشراقی، به یک ارتباط اشراقی تحول پیدا می کند. یعنی نظر به تحول در هویت نفس، ارتباط با ذات و غیر ذات نیز متحول شده و در اثر پرتو افکنی و اشراق نفس، ذات، قوا، بدن و همچنین اشیا خارجی معلوم بالذات نفس واقع می شوند. لذا برخلاف فلاسفه مشاء که نفس فقط به ذات خود، علم حضوری داشته و به بدن و جهان خارج علم حصولی دارد، در نزد سهروردی از آنجا که نفس نور است و ذاتی نور ظهور و پرتو افشانی است، در اثر این ظهور و پرتو افشانی علاوه بر ذات نفس، قوای نفس، بدن و حتی جهان خارج متعلق علم بی واسطه ی حضوری اشراقیِ نفس قرار می گیرند. نتیجه چنین ارتباطی، حصول معرفت شناسی اشراقی است. معرفتی که علاوه بر حکمت بحثی و استدلال، از تهذیب نفس و حکمت کشفی نیز بهره گرفته تا بدین وسیله منجر به ایجاد فلسفه ی اشراقی گردد.
تاثیر فلسفه اشراق بر اندیشه ملاصدرا
نویسنده:
مکرمه آقایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
روشهای معرفتی در علوم و معارف عقلی تا زمان صدرالمتالهین منحصر به سه روش اسلامی و فلسفی و عرفانی بود، کلام از عقل و نقل و جدال و برهان بهره می‌گرفت و فلسفه و گرایش مشایی، متکی به روش برهانی و در گرایش اشراقی مانند عرفان متکی به روش شهودی بود. به این ترتیب تلفیق کامل برهان و شهود و ایجاد پیوند عرفی بین آنها و درآوردن هر دو در مسلک واحد از ویژگیهای مکتب ملاصدرا است . با توجه به اینکه موسس روش شهودی شیخ‌اشراق است در این رساله مهمترین موارد تاثیر پذیری ملاصدرا از شیخ‌اشراق مورد بررسی قرار گرفته است .
بررسی نقش ابزاری موسیقی در کسب معرفت عرفانی از منظر عرفان اسلامی
نویسنده:
حسین شایسته، عبدالحسین خسروپناه
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
کاشان : دانشگاه کاشان,
چکیده :
موسیقی عرفانی، حاصل آمیختگی ادبیات عرفانی با عالم موسیقی است و از آن جا که موسیقی عرفانی، بازتاب عواطف و تخیلات صافی عارفانه است، ارمغان آن، میتواند تداعی احساسات عارفانه نیز باشد. در میان متصوفه و بسیاری از موسیقی دانان، از این موسیقی به عنوان ابزاری برای عرفانی، « سماع » تعالی روح و سیر و سلوک عرفانی یاد می شود. این کاربرد موسیقی، در مبحث نمودی تمام عیار می یابد؛ به گونه ای که حتی برخی از متصوفه لزوم کاربرد موسیقی برای رسیدن به مقامات عرفانی را امری انکارناپذیر می دانند. اما چنین کاربردی از سوی خود اهل تصوف هم به صورت مطلق پذیرفتنی نیست. ضمن این که نقش موسیقی برای شهود حقایق والای آسمان معرفت، مگر در مواردی خاص و برای اشخاص ویژه، قدری جای تأمل دارد. در این مقاله کوشیده شده است تا نقش موسیقی در سیر و سلوک و شهود عرفانی مورد بررسی قرار گیرد.
صفحات :
از صفحه 115 تا 142
  • تعداد رکورد ها : 1372