جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1372
ارتباط شهود انوار رنگی و گذر از اطوار وجودی در مکتب کبرویه
نویسنده:
خیرالله محمودی , معصومه بخشی‌زاده
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
کاشان : دانشگاه کاشان ,
چکیده :
شهود، علاوه بر اینکه یکی از مباحث بحث‌برانگیز عرفانی محسوب‌می‌شود، با تفاوت‌ها و تضادهایی در آثار عرفا روبرو است. این تفاوت‌ها، عمدتاً تحت تأثیر تفاوت نگرش در فرقه‌های صوفیه شکل‌گرفته است. یکی از گونه‌های شهود، رؤیت انوار رنگی است که به ‌نظر می‌رسد در عرفان اسلامی، ابتد از جانب پیروان مکتب کبرویه ارائه‌ گردیده است. اگرچه استفاده از سمبولیسم نور و رنگ در عرفان اسلامی سابقه داشته است. اما ادغام این دو مبحث، ظاهراً در انحصار پیروان مکتب کبرویه است. بر اساس این مکتب، سالک در هر مرتبه از سلوک، نوری رنگی را مشاهده می­کند که در حقیقت، مُبیّن تعالی روح وی است. علاوه بر این در هر مرتبه، سالک از یکی از اطوار وجودی خود می‌گذرد که بیانگر حجب ظلمانی است. از آن‌جا که هدف عرفان صیقلی دادن روح سالک و رفع حجب است که توأمان با رؤیت انوار حاصل می‌شود، در این مقاله مبانی اندیشه‌ پیروان مکتب کبرویه که به ‌طور ‌خاص بر ارتباط این ‌دو مقوله، یعنی شهود انوار و گذر از اطوار قلب یا رفع حجب ظلمانی تأکید‌ ورزیده‎اند، مورد مطالعه قرار می­گیرد.
صفحات :
از صفحه 151 تا 178
تأملی در عالم خیال از دیدگاه برخی از فلاسفه و عرفا
نویسنده:
نصرالله شاملی، وحیده حداد
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه فرهنگی تحقیقاتی إسراء,
چکیده :
قوه خیال و عالم صور خیالی، حلقه واسط میان عالم عقلی و عالم جسمانی است. در تاریخ فلسفه اسلامی، از زمان فارابی تا عصر حاضر، بحث از خیال از مباحث بسیار مهم بوده و در حل بسیاری از مسائل، مانند مسئله شناخت، ربط حادث به قدیم و حیات اخروی مدد رسانده است. بعضی از صاحب‌نظران، این توجه را از ممیزات فلسفه اسلامی دانسته‌اند. در این تحقیق ما به طور اجمالی در صدد بیان آرای فارابی، ابن‏سینا، سهروردی، ملاصدرا و ابن‏عربی درباره عالم خیال هستیم؛ تا ضمن بررسی دیدگاه‏ها، به بیان نکات اختلافی و اشتراکی آنها در این مسئله بپردازیم.
صفحات :
از صفحه 161 تا 176
روح بخاری در فلسفه اسلامی و در حکمت معاصر
نویسنده:
محمد میری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی,
چکیده :
بخار برآمده از قسمت‌های لطیف اخلاط موجود در بدن را روح بخاری می‌گویند. روح بخاری، لطیف‌ترین جزء بدن جسمانی به‌شمار می‌آید و نقش واسطه‌گری میان نفس مجرد و بدن مادی را به عهده دارد. ابن‌سینا در تبیین روح بخاری و مباحث مربوط به آن، توضیحات مبسوطی دارد که پس از وی این توضیحات در کلمات شیخ اشراق و ملاصدرا نیز قابل پی‌گیری است. روح بخاری از آن جهت که به سلامت و یا مرض بدن انسانی مربوط می‌شود مورد توجه اطبای متقدم بوده و در طب قدیم از آن سخن به میان آمده است و در عین حال، از آن جهت که بر فرض قبول وجود آن،‌ می‌تواند نقش واسطه‌گری میان نفس و بدن را به عهده گیرد، مورد توجه فیلسوف قرار گرفته و در علم النفس، از آن بحث شده است. ابطال روح بخاری در پزشکی مدرن، خللی به علم النفس فلسفی وارد نمی‌سازد چون فیلسوف، روح بخاری را به عنوان اصل موضوعی از طب قدیم اخذ کرده است.
صفحات :
از صفحه 81 تا 99
اخلاق فضیلت مدار و نسبت آن با اخلاق اسلامی
نویسنده:
حسن اسلامی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها : دانشگاه معارف اسلامی,
چکیده :
در برابر دو نظام «اخلاقی تکلیف گرا» و نتیجه گرا در غرب، دهه های اخیر شاهد احیای مجدد نظامی اخلاقی شده که به جای «کنش» بر «منش» تأکید دارد و به اخلاق فضیلت مدار (Virtue ethics) نامور شده است. مسلمانان از گذشته با روایت افلاطونی این نظام آشنا بوده و با تعدیلی اندک، آن را بر اخلاق اسلامی منطبق دانسته اند.این مقاله می کوشد تا نسبت این اخلاق را با اخلاق اسلامی بررسی کند و صحت ادعای یگانگی آن دو را محک بزند؛ به همین سبب، نگارنده بحث را از معادل یونانی فضیلت (آرته) آغاز می کند و معنای آن را در فرهنگ یونانی تحلیل کرده، فضائل اصلی در این نظام اخلاقی را براساس متون اصلی اخلاق فضیلت مدار نشان می دهد. آن گاه سیر این نظریه در جهان اسلام را پی می گیرد و جایگاه مقبول آن را در میان عالمان مسلمان باز می تاباند. سرانجام مدعای اصلی این مقاله (ناسازگاری روایت یونانیِ اخلاق فضیلت مدار با ارزش های اخلاق اسلامی) بیان می شود و نگارنده برای اثبات آن، سه دلیل اصلی پیش می کشد: نُخست آنکه، فضائل اصلی در اخلاق یونانی، سکولار و دنیوی است. دوم آنکه، فضائل چهارگانه اصلی در این نظریه، جامع فضائل اصلی اسلامی نیستند. سوم آنکه، معنای این فضائل در اخلاق یونانی با معنای آنها در نظام اخلاق اسلامی سخت متفاوت است. دشواری فضائل چهارگانه، مغایرت نفس شناسی با نفس شناسی قرآنی است.
صفحات :
از صفحه 1 تا 22
زیبایی و شأن وجودی آن نزد سهروردی
نویسنده:
فاطمه شفیعی، علیرضا فاضلی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی,
چکیده :
سهروردی برای حُسن که معادل زیبایی است، شأنی وجودی، یعنی مکانتی در نظام جهان شناسی خویش در نظر می ­­گیرد. این موضع او می ­تواند مدخلی برای ورود به مباحث زیبایی شناسی گردد. نوشتاری که در پی می ­آید، جستجویی است برای یافتن معنای زیبایی و ویژگی­های آن، چنان که از سخنان سهروردی می­ توان استفاده کرد. در این راه ابتدا مفهوم زیبایی و سپس شأن وجودی حسن و عشق مورد تدقیق قرار می­ گیرد که از این تأمل خصایص عینیت، تشکیک و همبستگی با معرفت به دست می­ آید. این ویژگی­ها می ­تواند مفهومی به نام هنر اشراقی را پدید آورد که نتیجه پیوند روح هنرمند با عوالم بالاتر و عشق و شوق او به مبدأ اعلی است و دستاوردهای آن روگرفت و تقلید جهان برین است. چنین هنری که زاییده عشق هنرمند به حسن و زیبایی است، والاترین هنرمندان را عاشقان خیر اعلی معرفی می­کند و نفس هنرمند و مخاطبش را از رکود باز می ­دارد.
صفحات :
از صفحه 101 تا 122
روح القدس در آموزه های مسیحی و اسلامی
نویسنده:
علی اله بداشتی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
اصفهان: دانشگاه اصفهان,
چکیده :
روح القدس یکی از ارواح مقدس یا از فرشتگان الهی است که حقیقتی مجرد دارد اما می تواند به فرمان خداوند تمثل بشری پیدا کند و بر بندگان خدا فرود آید. روح القدس کارکردهای متعددی دارد که برخی از آنها در حوزه هستی شناختی، روان شناختی و معرفت شناختی در آموزه های مسیحی و اسلامی مشترک، و برخی از آنها مانند: شخص سوم تثلیث، و نقش او در تعمید، تایید و زندگی مسیحی- با تفسیری که الهی دانان مسیحی از آنها دارند- ویژه فرهنگ مسیحی است، که در این مقاله بر اساس مستندات مسیحی و اسلامی بررسی می شوند تا برخی از پرسش ها درباره این روح مقدس پاسخ گفته شوند.
صفحات :
از صفحه 1 تا 18
بررسی تطبیقی عالم مثال از دیدگاه سهروردی و علامه طباطبایی
نویسنده:
زینب اسلامی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
عالم مثال (عالم برزخ) بین عالم مجرد محض و عالم ماده قرار دارد، از خصوصیات عوالم‌ فوقانی و تحتانی بهره‌مند است و در واقع عالم اوسط را تشکیل می‎دهد. این عالم، نخستین بار توسط شیخ اشراق سهروردی با نام، اشباح مجّرده و مُثُل معلّقه به فلسفه اسلامی راه یافته است. به عقیده وی عالم مثال، مجّرد مثالی و از سنخ جوهر است، زیبایی‏هایش فوق تصور، نغمات و روایحش غیر قابل توصیف و درک آنها به واسطه حواس ظاهری غیر ممکن است و دارای شهرهایی است که از آنها تحت عنوان جابلقا، جابرصا و هورقلیا یاد شده است. نظر شیخ اشراق سهروردی در باب مادی بودن قوهّ خیال، منجر به نفی مثال صعودی می‏شود و فقط به عالم مثال منفصل که در قوس نزول ایجاد شده است معتقد است. علّامه طباطبایی عالم مثال را مرتبه‎ای از وجود می‎داند که فاقد ماده مى‏باشد، اما آثار ماده از قبیل شکل، مقدار، وضع و غیر آن را دارد و در این عالم، صورت‏هاى جسمانى با اعراض و هیئت‏هاى کمالى جسمانى وجود دارد.
بررسی علم حضوری از دیدگاه شیخ اشراق و علامه طباطبایی
نویسنده:
سعید بخشی زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیدهعلم حضوری زیربنایی ترین موضوع معرفت شناسی و فلسفه الهی به شمار می آید مسأله علم حضوری از دیر باز در بین اندیشمندان مختلف ،به ویژه عرفا واندیشمندان مسلمان ،از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده است و در معرض برداشتها ونظرورزی های مختلفی قرار گرفته است .این نوع از معرفت به عنوان معرفتی مستقیم وبی واسطه ویقینی ،هم درفلسفه اسلامی وهم در فلسفه غرب پیشینه طولانی دارد برای نخستین بار مفهوم ادراک حضوری و مفاهیم مشابه مانند اشراق در فلسفه غرب، به وسیلة نوافلاطونیان به ویژه فلوطین ، مطرح گردید. و بعدها توسط پروکلوس ، به اتمام رسید.به نظر می رسد در فلسفه اسلامی اولین کسی که به صراحت واژه «علم حضوری اشراقی» را به کار برده و در آثار فلسفی خود از آن بهره برداری کرده، شیخ اشراق (549ـ587ق) است.وی با طر ح علم حضوری به عنوان سر چشمه اصلی و نقطه اتکاءاساسی ان نه تنها دشواری های معرفت را مورد شنا سایی قرار داد بلکه متا فیزیک و الهیاتی متعالی بر پایه استوار معرفت نفس (علم حضوری)بنا نمود...در عصر حاضر علامه طبا طبایی وشاگردان وی بیش از دیگران این مو ضوع را مورد مداقه قرار داده ودر احیای فلسفه جدید و بهره گیری از علم حضوری کو شیده اند. درمورد علت نام گذاری فلسفه اشراق به «حکمه الاشراق». از طرف سهروردی می توان گفت که اشراق به معنای شهود و مشاهده است وچون شهود در فلسفه ایشان اهمیت زیادی دارد از این رو به این نام نام گذاری شده است.. شیخ اشراقدربیان علم حضوری می نویسد:«حضور شیئ برای ذات مجرد ونورانی »به عبارتی حضوروعدم غیبوبت از خود ملاک علم حضوری است. علامه طبا طبایی نیز در موردعلم حضوری اذعان می دارد«علم حضورى يعنى علمى كه- عين واقعيت معلوم پيش عالم- نفس يا ادراك كننده ديگرى حاضر است- و عالم شخصيت معلوم را مى‌يابد.مانند علم نفس بذات خودو حالات وجدانى و ذهنى خود»واژگان کلیدی: علم حضوری،علم حصولی،معلوم بالعرض،معلوم بالذات، اشراق
بررسی تطبیقی رابطه نفس و بدن از منظر ملاصدرا و شیخ اشراق
نویسنده:
سمیه کامرانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
از جمله چالش‌هایی که فیلسوف در فلسفه با آن روبه‌روست مسئله ارتباط نفس و بدن است. غموض مسئله در تجرد یکی و جسمانیت دیگری است که عقل را به میدان استدلال می‌طلبد. گواه بر این مطلب تلاش اعاظم فلاسفه از گذشته تا کنون است که هر یک به زعم و بضاعت خویشتن در پر کردن این خلأ گامی برداشته‌اند. برخی چون افلاطون، ثنویت محض را مطرح نموده و برخی چون ارسطو قول به وحدت این دو را تثبیت نموده است. و فلاسفه بعدی هم بر مذاق یکی از این دو مسلک طی طریق نموده‌اند.بنابراین از آنجا که تلاش اسلاف در شکل‌گیری آخرین نظریات منسجم و بی نقض و ابرام، قابل چشم‌پوشی نیست، در فصل اوّل این جستار، مسئله رابطه نفس و بدن را از منظر برخی فلاسفه نخستین چون افلاطون و ارسطو و برخی فلاسفه اسلامی چون فارابی و ابن سینا اختصاص دادیم، تا سیر تاریخی بحث تا حدی روشن گردد.شیخ اشراق مکتبی فلسفی که عمدتاً بر پایه شهودات وی است ارائه نمود که عمده‌ترین بخش آن را نظام نوری رقم می‌زند که از آن جهت که وی برای نفس هویت نوری قائل است، قاعدتاً مسئله رابطه نفس و بدن با نظام نوری وی گره می‌خورد که جهت دست‌یابی به نظر وی در این باب به حد لازم به مبانی‌ای چون هویت نور، تعریف نور، اقسام نور، ترسیم هستی براساس نور و جایگاه نفس به عنوان نور مدبر و جایگاه برازخ، پرداخته شده است. در هرم هستی شناسی سهروردی، نفس موجودی نورانی و بدن موجودی برزخ و غاسق و ظلمانی شناخته شده است که نظام فلسفی وی باید پاسخگوی این عدم مسانخت باشد. حکیم سهروردی برای حل نحوه ارتباط نفس نورانی با بدن ظلمانی قابل به وساطت امر سومی به نام روح بخاری می‌شود که همو بستر فیض رسانی از نور مدبر (نفس) به بدن ظلمانی است. وی با توجه به اینکه قائل به حدوث جسمانی و حرکت جوهری نفس نیست، رابطه این دو را براساس شوق و محبت و قهر و غلبه تفسیر می‌کند و البته این، تفسیر عمیقی از مسئله را به دست نمی‌دهد چون این الفاظ ترکیب انضمامی و ارتباط عرضی نفس و بدن را به ارمغان می‌آورد، چرا که در نفس‌شناسی وی، موجودیت و هویت نفس به نفس ناطقه است و بدن و قوا، فروع و اظلال نفس هستند، بنابراین بین نفس و بدن و قوا، دو گانگی مشهود است و بالتبع با وجود این دوگانگی، تفسیر و ترسیمی دقیق از ارتباط یک موجود مجرّد نورانی با موجود مادی ظلمانی ارائه نمی‌شود.ملاصدرا با توجه به مبانی و ابتکارات بدیعی که از خود به نمایش می‌گذارد به سهولت مرز میان موجود مادی و مجرد را بر می‌دارد و دوگانگی موجود در دستگاه فلسفی اشراقی را برای همیشه از سر راه فیلسوف هموار می‌سازد. چه اینکه ایشان با قول به حدوث جسمانی نفس و حرکت جوهری نفس و اشتداد وجود و تشکیک وجود که همگی از اختصاصات فلسفه وی است بر آن می‌شود که نفس موجودی است از عرش تا فرش، یک وجود واحد سیال و پویاست که در ذیل آن بدن و در صدر آن نفس ناطقه است که با حرکت جوهری در ذات خویش از نشئه مادیت محض با طی تبدّلات و تطورات به مرحله تجرد محض بار می‌یابد. و اساساً وحدت نفس با قوا و بدن را مطرح می‌نماید. و به خلاف ترکیب انضمامی و عرضی اشراقی، ترکیب اتحادی و تعلق ذاتی نفس به بدن و علاقه لزومی و نه اتفاقی را بیان می‌دارد.فصل پایانی هم تطبیق آراء این دو فیلسوف سترگ در مسئله رابطه نفس و بدن است و اینکه این دو حکیم چه نقاط افتراق و اشتراکی در این مسئله دارند و تأثیر مبانی هر یک در حل مسئله به چه میزان موفق بوده است. البته در عین اینکه سهروردی سعی وافری در حل این مسئله غامض نموده ولی به دلیل فقدان مبانی صدرایی نتوانست تبیین موفقی ارائه نماید تا اینکه صدرالمتألهین حرف نهایی را در فلسفه اسلامی و فلسفه غرب برای خود رقم زد.
بررسی تطبیقی «عالم مثال و ویژگی‌های آن» از منظر شیخ اشراق و ملاصدرا
نویسنده:
احمد رضا عباس‌نژاد
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
فصل اول: با عنوان «طرح مساله» میباشد مقدمه، بیان مساله و پرسشهای تحقیق، اهمیت و ضرورت تحقیق، اهداف تحقیق، کاربرد نتایج تحقیق، و تعریف کلید واژه‌ها، مطالب مربوط به این فصل می باشند.فصل دوم شامل دو بخش است: در بخش اول ذیل عنوان «کلیات» واژه «عالم» و واژه «مثال» در لغت و اصطلاح مختلففصل سوم: با عنوان «روش تحقیق» مطالب مختلفی مطرح شده که به ترتیب عبارتند از:مقدمه، روش تحقیق، ابزار گردآوری داده‌ها(اطلاعات)، روش تجزیه و تحلیل داده‌ها (اطلاعات)، و نوع تحقیق، مطالب مربوط به این فصل می باشد.فصل چهارم نیز شامل سه بخش می باشد : بخش اول با عنوان «زندگینامه شیخ اشراق»بخش دوم: با عنوان «عالم مثال منفصل» از منظر شیخ اشراق بخش سوم: ذیل عنوان «عالم خیال و صور خیالی»، بخش اول: با عنوان «زندگینامه ملاصدرا»بخش دوم: «به اثبات عالم مثال در حکمت متعالیه» بخش سوم: «عالم خیالی و اثبات تجرد آن»فصل ششم: و آخرین فصل «بر اختلاف نظر ملاصدرا با سهروردی در باب عالم مثال» اختصاص یافته است صور مخیله، صور مرآتی، عدم تجرد و تجرد خیال، نتیجهگیری و پیشنهاد برگرفته از تحقیق برای تحقیقات بعدی مطالب مربوط به این فصل میباشدضرورت تحقیق: 1-«چیستی عالم مثال» از نظر شیخ اشراق و ملاصدرا چگونه قابل تبیین است ؟ 2-دلایل شیخ اشراق و ملاصدرا بر «هستی عالم مثال» چیست ؟ 3-نتایج اعتقاد به عالم مثال و تجرد آن وکاربردهای این مساله در فلسفه اشراق و صدرایی چیست ؟ 4-کاربرد عالم مثال و ویژگی‌های آن از دو منظر در آرای شیخ‌اشراق و ملاصدرا چگونه است و چه جایگاهی را در نظام معرفتی آن دو به خود اختصاص داده است. اهداف تحقیق:1-تبیین چیستی عالم مثال از منظر شیخ اشراق و ملاصدرا2-تبیین هستی عالم مثال در آرای سهروردی و ملاصدرا و بررسی دلایل آن دو در اثبات این مطلب. 3-آشنایی با کاربردهای عالم مثال در فلسفه سهروردی و ملاصدرا. 4-مقایسه ویژگی‌های عالم مثال و نتایج مترتب بر پذیرش آن در نظام فلسفی شیخ اشراق و ملاصدرا. کاربرد نتایج تحقیق: 1-آشنایی با سیر تحول مساله عالم مثال در فلسفه اسلامی و فلسفه غرب. 2-فراهم شدن زمینه برای مقایسه جایگاه عالم مثال در مکتب اشراقی و حکمت متعالیه. 3-مقایسه دلایل فیلسوفان اشراقی با فیلسوفان صدرایی درباره عالم مثال. 4-نشان دادن تاثیر عالم مثال و تجرد آن در مسائل دیگر فلسفی.
  • تعداد رکورد ها : 1372