جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1955
تأملی در نظریه آفرینش از عدم
نویسنده:
محمدحسن قدردان قراملکی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
درباره چگونگی آغاز آفرينش از سوی خداوند سه ديدگاه عمده در ميان متألهـان وجـود دارد. فيلسوفان و عارفان نوعاً بن مايه جهان را به ذات الـوهی برگردانـده و بـا طـرح نظريه «صدور» توسط فيلسوفان ونظريه «ظهور و تجلی» از سوی عارفان به توجيه خلقت نخستين پرداخته اند. اما بيشتر متكلمان در تفسير آفرينش جهان توسـط خداونـد، بـرايـن باورنـد كـه خداوند جهان را از عدم آفريد. مقالـه پـيشرو بـه تحليـل امكـان يـا اسـتحاله نظريـه فـوق می پردازد. نخست دلايل عقلی و نقلـی موافقـان تقريـر مـی شـود و سـپس مـورد تحليـل و ارزيابی قرار می گيرد.
صفحات :
از صفحه 27 تا 46
سنخیت از دیدگاه ابن سینا و غزالی
نویسنده:
مرتضی حسینی شاهرودی، تکتم مشهدی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
مشهد: دانشگاه فردوسی مشهد,
چکیده :
غزالی با استناد و نقض برخی از دیدگاه‌های حکما در باب صانع بودن خداوند اصل سنخیت میان خدای متعال و مخلوقات را نقض می‌کند، زیرا وی معتقد است بر اساس این استدلال‌ها و تحلیلی که وی از علیت و ضرورت علی مطرح می‌کند عالم نمی‌تواند ساخته خدا باشد. وی این امتناع را از جهت فعل، فاعل و جهت مشترک بین فعل و فاعل مورد بررسی قرار می‌دهد. در دیدگاه ابن‌سینا نیز با توجه به این‌که استدلال وی بر قاعده الواحد مبتنی بر اصل سنخیت است می‌توان گفت که او این اصل را به عنوان قاعده عقلی در ضمن قاعده الواحد می‌پذیرد، اما با توجه به دیدگاه وی درباره تباین وجودات نمی‌توان وی را قائل به سنخیت میان خالق و مخلوق دانست.
صفحات :
از صفحه 75 تا 98
مسئله آفرینش از نگاه ارسطو و ابن ‌‌سینا
نویسنده:
مجید ملایوسفی، علی حیدری فرجی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی,
چکیده :
یکی از مسائل مهم در تاریخ تفکر بشر، مخلوق یا نامخلوق‌‌بودن عالم هستی بوده است. فیلسوفان پیش از ارسطو، هر‌‌یک به‌‌نوعی قائل ‌به ازلی و غیر‌‌مخلوق‌‌بودن عالم هستی بوده‌‌اند. ارسطو با قائل‌‌شدن به ازلیت مقوله‌‌های حرکت، زمان، و ماده را مؤلفه‌‌های اصلی عالم هستی دانسته است و حکم به ازلی و غیر‌‌مخلوق‌‌بودن جهان هستی می‌‌دهد. از این حیث است که خدای ارسطو در مقام علت فاعلی عالم هستی، فقط محرک عالم است و هستی‌‌بخش آن قلمداد نمی‌‌شود. در ادیان ابراهیمی، ‌‌ازجمله اسلام، خالقیت خداوند امری مسلم و بدیهی تلقی می‌‌شود. ازاین‌‌رو، ابن سینا در مسئله آفرینش عالم از ارسطو فاصله می‌‌گیرد. در‌‌واقع، تصویر سینوی از عالم هستی و خداوند و رابطه این دو با هم متفاوت با تصویری می‌‌شود که ارسطو ارائه می‌‌دهد. ابن سینا با تقسیم حدوث به ذاتی و زمانی مدعی می‌‌شود که ازلی‌‌بودن عالم از حیث زمانی مستلزم آن نیست که عالم هستی مخلوق خداوند نباشد. از این حیث نزد بوعلی خداوند علت فاعلی عالم است؛ صرفاً محرک نیست، بلکه معطی وجود به عالم هستی نیز تلقی می‌‌شود.
صفحات :
از صفحه 75 تا 92
چیستی مکاشفه و تجربه عرفانی از دیدگاه ابن سینا
نویسنده:
بیوک علیزاده، عباس احمدی سعدی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
برخی عرفان پژوهان معاصر با رویکردی پسینی و با توجه به گزارش‌های عرفا، از اقالیم و سنت‌های دینی مختلف؛ به دیدگاهی موسوم به ذات‌گرایی قائل شده‌اند که طبق آن، تجارب عرفانی با وجود اختلافات متعدد، دارای هسته‌ای مشترک‌اند. از میان فیلسوفان قدیم، ظاهرا می‌توان ابن سینا را از زمره ذات‌گرایان محسوب کرد، اگر چه دست کم در دو مورد از آن‌ها افتراق می‌یابد: 1) به لحاظ روش شناسی: ابن سینا با روی‌کردی پیشینی و مبتنی بر نفس شناسی و جهان‌نگری فلسفی‌اش طرح بحث کرده است؛ 2)شیخ به ویژگی مهم تناقض‌آمیزی تجربه عرفانی اعتقادی ندارد، زیرا در اندیشه‌های فلسفی-اشراقی او تناقض جایگاهی ندارد. تجربه و مکاشفه عرفانی نزد شیخ، آگاهی بی واسطه‌ای است که نفس و عقل سالک -که در سیر استکمالی خود به درجه عقل مستفاد رسیده است– با اتصال به عقل فعال، حقایق کلی هستی را ادراک می‌کند و از درک این حقایق ملتذ و مبتهج می‌گردد. شیخ به ویژگی کانونی مکاشفات، یعنی مواجهه با حقیقت واحد تصریح کرده، ترجیح هر چیزی، حتی خود عرفان را بر آن، انحراف از توحید می‌داند. وی با فراستی تمام، زودگذر بودن و بیان‌ناپذیری تجارب عرفانی را یادآوری می‌کند. عارف در عالی‌ترین تجارب خود در همه چیز، خدا را می‌بیند و این بدان معنا می‌تواند باشد که تجارب عرفانی نزد شیخ الرییس حداکثر از سنخ تجارب عرفان آفاقی است. دیدگاه ابن سینا را در نهایت در چارچوب معرفت شناسی عقلی-اشراقی وی می‌توان جای داد و لذا به نظر وی، عارف در مکاشفه خود حداکثر به مرتبه وحدت شهود و نه وحدت وجود، نائل می‌شود.
صفحات :
از صفحه 1 تا 20
حقیقت ایمان از دیدگاه ملاصدرا و علامه طباطبایی
نویسنده:
رضا اکبریان، فهیمه گلستانه
نوع منبع :
مقاله , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم) , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه پیام نور,
چکیده :
علامه طباطبایی وجود انسان را مرکب از سه وجود متناظر با عوالم سه گانه جهان آفرینش می داند. از نظر او انسان توسط حواس با عالم محسوسات، توسط خیال با عالم خیال و توسط عقل با عالم عقل ارتباط برقرار می کند. در حالی که ملاصدرا عوالم ثلاثه را عقل، نفس و طبیعت می داند و در قوس صعود، عالم مثال را در پرتو نفس و اشتداد وجودی آن تبیین می کند. از نظر ملاصدرا عمل امری عرضی و تبعی است و آنچه باقی است نفس و ملکات نفسانی است و بدن مثالی که قیام صدوری به نفس دارد و بر اساس نیات و اعمال، توسط نفس انشاء شده است. علامه ابدان اخروی را تابع نفس نمی داند. از نظر او پس از پیدایی عالم آخرت و پیدایش ابدان اخروی انسان به عنوان حقیقتی مرکب از بدن و روح در عالم آخرت تحقّق پیدا می کند. از این رو، روح با وجود مغایرت با بدن در این نشئه به نحوى با آن متّحد است که هوهویّت میان آن دو صدق مى کند. بر این اساس در باب ایمان ملاصدرا از میان دو عنصر نظر و عمل، اصالت را به بعد نظری می دهد و معتقد است که ایمان که تنها عامل سعادت و جاودانگی وجود انسان است، تنها از سنخ علم بوده و عمل در این جایگاه در حد علت معدّه تنزل می یاید. اما علامه طباطبایی با نگاهی متفاوت به انسان و اعمال و کردار او، برای عمل جایگاهی رفیع و در حد نظر قائل می شود و معتقد است که سعادت انسان در گرو هر دو بعد نظری و عملی اوست. وی ایمان را برخاسته از علم و عمل می داند و در این رابطه برای عمل، نقشی اصلی و نه تبعی و معدّه در نظر می گیرد. علامه طباطبایی در عین خارج کردن عمل از حوزه تعریف ایمان با پیش کشیدن نقش گرایشات انسانی در این زمینه به نحو ظریف و دقیقی اهمیت عمل در این حوزه را نیز مشخص می کند.
صفحات :
از صفحه 23 تا 32
نقش و جایگاه عقل در حوزه معرفت شناسی دینی از دیدگاه علامه طباطبایی و آیت الله جوادی آملی
نویسنده:
مرتضی اسماعیلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اهمیت فهم و تبیین مسئله‌ی رابطه‌ی عقل و دین بر کسی پوشیده نیست. از این جهت بحث مذکور مهم و مورد توجه است که هر کسی که به نحوی با علوم دینی سر و کار دارد و با مسائل دین پژوهی درگیر است، دیدگاه‌ها و نظریات او بسته به این که چه شکل تعاملی بین عقل و امور دینی قائل است متفاوت خواهد بود؛ خواه متکلم باشد، فقیه باشد و یا فیلسوف دین؛ زیرا عقل و شرع همواره در تاریخ اسلام دو منبع گران سنگ معرفتی بوده و هستند و طبیعتاً توضیح و تفسیر و تبیین رابطه و جایگاه این دو نسبت به یکدیکر از حساسیت خاصی برخوردار است.
نسبت عقل و دین از دیدگاه علامه طباطبایی، جوادی آملی و مکتب تفکیک
نویسنده:
صفرعلی قانونی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در بررسی این مسئله مشخص شد که علامه طباطبائی و آیت الله جوادی آملی به هماهنگی عقل و دین معتقد هستند آنها عقل رابه عنوان معیاری برای محک زدن دین مطرح می کنند و معتقدند آنچه عقل بر آن استدلال می کند به هیچ وجه با شرع تعارض نداشته و عقل و دین همدیگر را تائید می کنند در مقابل این دیدگاه، مکتب تفکیک قرار داردکه به طور کلی معتقد است باید بین عقلو دین تفکیک قائل شد البته پیروان این مکتب در مورد عقل و دستاورد های آن به دو دسته تقسیم می شوند. افراطییون معتقدند که براهین عقلی به هیچ وجه اعتبار ندارند و از این جهت آنها علومی مثل منطق و فلسفه که از دستاوردهای عقل محسوب می شوند علوم معتبری نمی دانند.اعتدلالییون صرفاً بر تفیک حوزه عقل و دین تاکید کرده و معتقدند علوم عقلی در جای خود معتبرند، اما نباید در تفسیر دین بکار گرفته شود البته هر دو گروه دستاورد های عقلی مثل علیت بین ممکنات و سنخیت بین علت و معلول که با ظواهر شرع مغایرت داشته باشد رارد می کنندو بنابر این می توان گفت که در مکتب تفکیک ظواهر شرع بر برهان و استدلال عقلی مقدم است.
بررسی نظریه اخلاقی قرآن، با تأکید بر دیدگاه علامه طباطبایی، مصباح و جوادی آملی
نویسنده:
فرهاد قبادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
قرآن با توجه به مبنای انسان‌شناسانه خود به شکل ویژه‌ای به اخلاقیات توجه کرده است و در مقابل نظریات اخلاقی دیگر سبک ویژه‌ای دارد. دانشمندان اسلامی در مطالب اخلاقی خود، عمدتا به دنبال استخراج نظریه و سبک اخلاقی قرآن نبوده‌اند؛ اما برخی از آنها مانند علامه طباطبایی و آیت الله جوادی و آیت الله مصباح، به سبک اخلاقی قرآن توجه نموده‌اند. هویت انسان در قرآن، عبد پروردگار و مختاری دو ساحتی و سیال، با روحی مجرد است و کلمات اخلاقی قرآن، شامل کلمات عام، اصلی و فرعی است. کلمات اصلی و مرکزی، «عبودیت» و مانند آن بوده است که در حقیقت عبد بودن در مقابل آفریدگار عالم، مشترک هستند؛ بنابراین در آیات قرآن، خوبی برابر با عبودیت الهی است و هر عمل اخلاقی در سایه عبودیت و تقوای الهی خوب است؛ از این‌رو، صراط مستقیم قرآنی که غیر از حد وسط ارسطوئی است، بر اساس فطرت عبودی است و اخلاقیات با خروج از آن، انحراف و رذیلت است. اخلاق قرآنی، وظیفه‌گرایانه است؛ زیرا خوبی اخلاقی، با بندگی خدا تعریف شده و در آن، نتایج غیر اخلاقی لحاظ نمی‌شود و در عین حال واقع‌گرایانه است و لازمه خوب اخلاقی، کمال و سعادت انسانی بوده و در مقابل آن، اخلاق انسان محوری مانند مکتب ارسطویی و سودگرایی و مانند آن، و نیز مکتب امر الهی بوده و بر خلاف مکتب امر الهی، حسن و قبح عقلی در نظریه قرآن، مقبول و عقل انسان رسول باطنی و پیام آور الهی و از حضرت حق مطلق نشأت گرفته است؛ هر آنچه از «حق تعالی» صادر شود حق بوده، و عقل می‌تواند اصل حسن عبودیت و مصادیقی از اخلاقیات را دریافت کرده و پیام حق را به انسان برساند؛ فضیلت اخلاقی در قرآن، همراه معرفت و ذکر، دارای مراتب است و انسان را به سعادت رسانده و قوای او را به کمال می‌رساند.
ضرورت دین از دیدگاه فلاسفه نو صدرایی (علامه طباطبایی، استاد مطهری، استاد جوادی آملی)
نویسنده:
صباح توکلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این پژوهش که با عنوان «ضرورت دین از دیدگاه فلاسفه نوصدرایی» می باشد، این مسئله مطرح است که انسان چه نیازی به دین دارد و نقش دین در زندگی انسان چگونه است؟آیا حضور دین در زندگی انسان ضروری است یا خیر؟هر چند در این مسئله، دیدگاه ها و رویکردهای گوناگونی وجود دارد، ولی در این پژوهش، این بحث را از دیدگاه نظریه پردازان معاصر در حوزه ی دین شناسی، خصوصاً علامه طباطبایی، استاد مطهری و آیت الله جوادی آملی بررسی و تحلیل نموده ایم.در ابتدا به تبیین موضوع و اهمیت پژوهش در این مسئله پرداخته ایم؛ سپس، معناشناسی دین، دلایل ضرورت دین، پاسخهای ارائه گردیده به شبهات ناظر بر ضرورت دین و در نهایت اهداف و فواید دین از دیدگاه هر یک از فلاسفه نوصدرایی را بیان نموده ایم.علامه طباطبایی انسان را خواستار سعادت، کمال و خیر می داند، زندگی اجتماعی را یک ضرورت و وجود قانون آن را گزیرناپذیر می خواند. وی معتقد است قانونی می تواند تأمین کننده ی عدالت و سعادت باشد که با نظام تکوین هماهنگی حاصل کند، این امر زندگی اخروی را نیز شامل می شود. ایشان موفقیت دین با چنین جامعیتی را از طریق بحث عقلی و نیز آزمون تاریخی قابل ارزیابی می دانند.استاد مطهری بر این باورند که دستگاه های شناسایی بشر توانایی شناسایی و پاسخ کامل به مهم ترین و سرنوشت سازترین پرسش های بشر را ندارند و تنها دین چنین توانایی را دارد و در این کار خود رقیب ندارد. بنابراین انسان برای حل حیاتی ترین مشکلات خود، باید متواضعانه خود را در اختیار دین قرار دهد.آیت الله جوادی آملی هدایت انسان را در تحصیل سعادت، ضروری می دانند و معتقدند که هدایت نوع انسان بدون وحی و بدون رهبر وحی شناس و عامل به آن میسّر نیست و می فرمایند: عقل انسان برای تأمین ضرورت هدایت وی مستقل نبوده و در بسیاری از مسایل نارسا است. در هدایت انسان عقل چون چراغ و وحی مانند راه راست است که با نور عقل ضرورت وحی و راه آن شناخته می شود.
معراج پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم) از دیدگاه قرآن کریم (با تأکید بر نظرات علامه طباطبایی (ره) و آیت‌الله جوادی آملی)
نویسنده:
متین ابوذری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسئله معراج از بزرگترین معجزات پیامبر اسلام (صلی الله علیه واله وسلم) است که در قرآن کریم به‌صورت اجمال و در احادیث ائمه (علیه السلام) به‌صورت مفصل در مورد آن سخن به میان آمده است و در اصل وقوع آن به علت صریح آیات قرآنی و تواتر احادیث، شکی وجود ندارد و مباحث مطرح شده اختلافی بیشتر حول کیفیت معراج است که در خواب بوده یا بیداری؟ با روح شریف بوده و یا با جسم و روح صورت گرفته است؟در پاسخ به این پرسش‌ها نظرات گوناگونی مطرح شده است که هر کدام دلایل خاص خود را می‌آورند. اما آن‌گونه که از بررسی آراء و نظرات به دست آمده نظریه معراج روحانی و جسمانی از همه صحیح‌تر به نظر می‌رسد. چرا که صریح آیات قرآنی چون سبحان الذی اسری بعیده لیلاً..که صفت «عبده» در آن به کار رفته و «عبد» بر روح و جسم هر دو اطلاق می‌شود و این که اگر در خواب باشد دیگر معجزه و محل تعجب نخواهد بود ودلایل متعدد دیگری که در این نوشتار به آنها اشاره شده است، دلیل بر این مدعاست.همچنین باید توجه داشت که همان‌گونه که انسان نمازگزار ، شهودات معنوی خود را با روح و جانش دریافت می‌کند و نه با جسم. معراج پیامبر اکرم (صلی الله علیه واله وسلم) نیز گرچه همراه با جسم شریفشان بوده است، اما همه مشاهدات با چشم سر صورت نگرفته، بلکه اغلب آنها مشاهدات روحانی و با چشم دل می‌باشد. از‌جمله آنجا که می‌فرماید: "ما کذب الفواد ما رای"
  • تعداد رکورد ها : 1955