جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1955
تحلیلی از مبانی و مؤلفه‌های مثبت‌اندیشی و راهکارهای پیدایش آن در اسلام و عهدجدید
نویسنده:
مسعود آذربایجانی؛ زهرا محققیان
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
اصفهان: دانشگاه اصفهان,
چکیده :
در دنیای کنونی، مطالعات تطبیقی بین ادیان، یکی از راه‌هایی است که موجب ایجاد صلح و همزیستی و تقریب بین پیروان ادیان می‌شود. یافتن مفاهیم مشترک می‌تواند اساس گفتگوی شرایع‌ الهی و زمینه‌ای جهت رفع سوء‌تفاهم‌ها و دستیابی به نقاط مشترک باشد. در این راستا، نوشتار حاضر برآن است که به روش توصیفی تحلیلی، به بررسی مفهوم مثبت‌اندیشی، در متون دینی اسلام و مسیحیت ‌پرداخته و مبانی مشترک و مورد اختلاف این دو حوزه را در موضوع فوق کشف نماید تا بدین‌وسیله، به تعاریف مبنایی تعالیم ادیان در راستای تفاهم پیروان آن‌ها کمک کرده‌ باشد. برای نیل بدین هدف، ابتدا واژه‌شناسی مفهوم مثبت‌اندیشی در اسلام و مسیحیت انجام‌ شده و سپس راهکارهای ایجاد و تقویت آن، در هریک از ادیان فوق، بررسی گردیده‌ است. یافته‌های پژوهش حاکی از آن است که مفهوم مثبت‌اندیشی در ادیان‌ توحیدیِ اسلام و مسیحیت از راه کلید واژه امید قابل پیگیری است که متعلق اصلی این امید، در بینش توحیدی اسلام، خداوند سبحان و در اناجیل سه‌گانه (متی، مرقس و لوقا) و نیز تعالیم پولس، وعده فرا رسیدن ملکوت است. در تفکرات یوحنا نیز، مسیح سرچشمه امید به‌شمار می‌آید. البته گرچه پیرامون کیفیت دستیابی به این امید و راهکارهای تقویت آن، در ادیان فوق، اختلافاتی وجود دارد اما به‌طور کلی، امید، در دو حوزه فوق، مرتبط با هدفمندی حیات بشر بوده و در راستای زندگانی اخروی آدمی واقع شده‌ است. از آثار و کارکردهای آن نیز، تقویت روح محبت و احسان به سایرین است.
صفحات :
از صفحه 57 تا 74
حاکمیت اصل تطابق عوالم در تبیین «تجسم اعمال» در حکمت متعالیه
نویسنده:
نرجس رودگر
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
مشهد: جامعة المصطفی العالمیة,
چکیده :
نظریه «تجسم اعمال» به معنای تجسم یافتن نیّت‌ها، افکار و اعمال انسان در نشئه بعد، یکی از آموزه‌های مطرح در معادشناسی اسلامی است که مدافعان و منتقدانی دارد. ملاصدرا با استفاده از اصول شاخص حکمت متعالیه، براهینی برای اثبات عقلانی این موضوع ارائه داده است. اصل حاکم بر این براهین «تطابق عوالم»است. تطابق عوالم به معنای حضور عوالم مادون در عوالم مافوق به نحو اعلی و اشرف در حکمت متعالیه بر مبنای اصول صرافت، بساطت و تشکیک وجود و وجود رابط معلول، اثبات می‌شود. ملاصدرا با اصل تطابق عوالم، تجسم اعمال را اثبات و تبیین می‌نماید. اثبات تجسم اعمال طبق اصل تطابق عوالم به نوعی اثبات معاد جسمانی را نیز در پی دارد. علاوه بر این‌که استدلال دیگر ملاصدرا بر معاد جسمانی بر مبنای اتحاد عاقل و معقول و قابل ارجاع به استدلال، طبق تطابق عوالم است.
صفحات :
از صفحه 27 تا 46
شناخت ذات باری و حقیقت توحید شهودی از نگاه محقق دوانی
نویسنده:
حسین حبیبی تبار
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ساوه: دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساوه,
چکیده :
در تحصیل معرفت، نخستین گام کسب تعریف می باشد، لکن در حوزه الهیات، یکی از مهم ترین مسائل، چگونگی شناخت ذات باری و حقیقت آن می باشد. چه آن که برخی بر آنند، راهی برای شناخت ذات خداوند نیست. از جمله محقق دوانی، دانشمند و فیلسوف شهیر سده نهم هجری، وی معتقد است شناخت خداوند از طریق شهودی و فطری است؛ گرچه امکان اقامه استدلال بر وجود خدا وجود دارد. ایشان ضمن ارائه براهینی بر این امر، لحاظ موجودات با علت تا بدین وسیله یافتن علت آنها مبرهن گردد را دلیلی پیشینی بر پی بردن به جود خداوند برای شناخت این که علتشان خارج از مجموعه مخلوقات است، می داند و آن برهان را متفاوت از برهان صدیقین ابن سینا دانسته و خارج از تقریرهای مختلف برهان علی که خود آنها را تبیین می کند، دانسته است. نظریه وی در باب الهیات اخص، مبتنی بر دیدگاهی با مبنای عرفانی است که خود آن را ذوق متالهین می داند، می باشد. لذا در باب توحید هم، مقتضای چنین ذوقی، توحید در وجوب وجود و توحید در وجود، دانسته و به علاوه توحید صفاتی و افعالی را هم بر همین مبنا، توجیه می نماید. مقاله حاضر به شیوه کتابخانه ای و بررسی و تحلیل اسنادی، دیدگاه دوانی را در باب شناخت خداوند و چگونگی حصول آن، واکاوی نموده، به سوالات و مجهولاتی در این خصوص پاسخ داده است.
صفحات :
از صفحه 65 تا 98
بررسی کارکرد تذکری وحی
نویسنده:
رضا برنجکار، مهدی نصرتیان اهور
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
کارکرد تذکری (تذکر به معرفت فطری) یکی از مهم‌ترین کارکردهای غیر استقلالی وحی است. انبیا و اولیای الاهی برای عملی ساختن این کارکرد و وظیفه وحی از روش های مختلفی بهره برده‌اند. متون وحیانی با ارائه نقش تبیینی (تبیین عهد و میثاق فطری، مفاد و خصوصیت آن)، نقش تعلیمی (آموزش دین، عبادت و دعا)، نقش انگیزشی (ایجاد حالت­های تکوینی موجب التجا و اضطرار) و نقش بازدارندگی (از بین بردن موانع فطرت)؛ به کارکرد غیر استقلالی وحی جامع عمل می‌پوشانند.
صفحات :
از صفحه 31 تا 54
نقدی بر نظریه ی اصالت وجود و عینیت ماهیت
نویسنده:
احمد شه گلی
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
«اصالت وجود» یکی از بنیادی‌ترین و اساسی‌ترین ابتکارات صدرالمتألهین‌ است که بسیاری از مباحث فلسفی تحت تأثیر آن رنگ دیگری به خود گرفته‌ است. با همه وضوح این مسأله در نزد ارباب حکمت متعالیه، گاه تقریرهایی‌ نامشهور از اصالت وجود ارائه می‌شود. آن‌چه این تفاسیر در باب «ماهیت» می‌گویند طیفی است از «سراب محض» بودن تا «عینیت». براساس تقریر نامشهور از اصالت وجود، هم‌چنان ‌که وجود اصالت و تحقق‌ دارد ماهیت نیز عینیت دارد، ولی ماهیت به نفس وجود، عینیت پیدا کرده و به‌ یک مصداق واحد موجودند. قائل این قول‌ معتقد است که این تفسیر، مراد و مرضی صدرالمتألهین است. در این مقاله برآنیم تا با بیان تفصیلی محل نزاع، مراد صدرالمتألهین را روشن کرده و ادله و براهین مختلف تقریر مشهور را نقد و بررسی کنیم.
صفحات :
از صفحه 61 تا 84
اصالت نور و تحقق تبعی ظلمت در اندیشه سهروردی
نویسنده:
محمود هدایت افزا، عباس شیخ شعاعی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه فرهنگی تحقیقاتی إسراء,
چکیده :
شیخ اشراق در برخی آثار خود ـ علاوه بر نور ـ بر تحقق ظلمت در عالم خارج نیز تصریح نموده است. در نوشتار پیش رو ضمن اشاره به تلقی سهروردى از نور و ظلمت، مقوله‌بندى اشراقی موجودات، تصریحات شیخ اشراق بر تحقق تبعی ظلمت، پیشینه تفکر وى و توجه به معانی مختلف مفاهیم «اصیل» و «اعتباری»؛ نسبت بین نور و ظلمت در اندیشه شیخ اشراق و فرآیند تطبیق این دو بر مفاهیم وجود و ماهیت مورد تحلیل قرار گرفته است. در این راستا مشخص گردیده که معنای نور نزد سهروردی، أخص از معنای وجود نزد ملاصدرا است و به همین دلیل گاه از سوی صدرا و برخی شارحان وی نسبت تناقض‌گویی به سهروردی داده مى‌شود؛ اما لحاظ معانی وجود و ماهیت در اصطلاحات شیخ احسائی و تطبیق آن بر نور و ظلمت سهروردی، تفسیر نوینی از «اصالت وجود» در پیش روی ما قرار مى‌دهد که در پرتو این نگرش، نظام فلسفی سهروردی، قدرى منسجم‌تر و پویاتر به نظر می‌رسد. در این تفسیر نور یا وجود «موجود بالذات» و ظلمت یا ماهیت، «موجود بالتبع» ـ و نه بالعرض ـ به شمار مى‌رود.
صفحات :
از صفحه 143 تا 172
بررسی تطبیقی دیدگاه ملاصدرا و علامه طباطبایی در باب سلوک عرفانی
نویسنده:
اعظم اسلامی نشلجی، رضا اکبریان
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی,
چکیده :
در این مقاله سعی بر آن است تا به مسئله سلوک عرفانی در تفکر فلسفی ملاصدرا و علامه طباطبایی بپردازیم. مهم‌ترین هدف پژوهش حاضر این است که نشان دهد که نوآوری‌های علامه طباطبایی در این مسئله، بر اساس مبانی نظری فلسفه او، چه بوده است. ملاصدرا اسفار اربعه خود را بر اساس آموزه‌های عرفانی ابن‌عربی، به‌‌خصوص سفرهای چهارگانه انسان برای سلوک در حقایق الهی تنظیم می‌کند و تلاش دارد تفسیری فلسفی از سلوک عرفانی انسان در مسیر الی الله ارائه کند. او مقصد سلوک عرفانی را رسیدن به ساحت وجود بر محور معرفت و حکمت نظری می‌داند و از قرب الهی نیز در همین پارادایم صحبت می‌کند ولی آن را متفرع بر حکمت نظری و مباحث وجودشناسی می‌داند. علامه طباطبایی با اثبات وحدت شخصی وجود به عنوان اولین مسئله فلسفی، با ظرافت تمام، طرح ملاصدرا از سلوک عرفانی را با توجه به مبانی خویش تغییر می‌دهد. در فلسفه او سلوک عرفانی جهت نزدیک‌شدن به واقعیت مطلق و رسیدن به قرب الهی بدون واسطه‌هایی که ملاصدرا مطرح می‌کند، محقق می‌شود
صفحات :
از صفحه 1 تا 19
تبیین وجودشناختی «حمل» از نظر ملاصدرا و علامه طباطبایی
نویسنده:
سیاوش اسدی، رضا اکبریان، محمد سعیدی مهر، لطف الله نبوی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه تهران,
چکیده :
ملاصدرا چگونگی «حمل» در عالم واقع را بر اساس نظریه شمول و انبساط وجودی توضیح می‌دهد. مطابق با این نظریه، وجود منبسط واحدْ جهت اتحاد، و مراتب این وجودْ جهت تغایر موضوع و محمول را فراهم می‌کنند و میان موضوع و محمول نوعی رابطه علیت برقرار است. اما از آن‌جا که این نظریه در ساختار فلسفی علامه طباطبایی پذیرفته نیست، چگونگی «حمل» نزد ایشان بر مبنای نظریه حدود و قیود وجودی تبیین می‌شود. بر این اساس، این مقاله از یک سو در تلاش است تا به این مسئله پاسخ گوید که دیدگاه علامه طباطبایی درباره واقعیت «حمل» چه تفاوتی با دیدگاه ملاصدرا دارد؛ و از سوی دیگر سعی دارد که با بررسی مبانی وجود‌شناسی ملاصدرا و علامه طباطبایی منشأ اختلاف این دو دیدگاه را واکاوی کند.
صفحات :
از صفحه 1 تا 17
اخبار از معدوم از منظر ویلیامسون و ملاصدرا و پاسخ به چالش دیدگاه آن ها در چهارچوب نظریه علامه طباطبایی
نویسنده:
رضا اکبریان، سیاوش اسدی
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی,
چکیده :
این مقاله در تلاش است به این مسائل پاسخ گوید که: ملاصدرا و ویلیامسون چه راهکاری را برای پاسخ به مساله اخبار از معدوم ارائه می دهند و نقاط اشتراک و افتراق این راهکارها چیست و به علاوه هریک از این راهکارها با چه چالش هایی روبروست. ویلیامسون برای حل این مساله، ضمن تاکید بر مساوقت شیء و موجود، به وجود ضروری اشیا قائل می شود. به این نحو که «جهت امکان» را مربوط به صفات اشیا، از جمله وجود انضمامی آن ها می داند، اما برای وجود منطقی اشیا، «جهت ضرورت» را درنظر می گیرد و اخبار از معدوم را در چهارچوب این نظریه تبیین می کند. ملاصدرا نیز مساله اخبار از معدوم را با ارائه نظریه «وجود ذهنی» پاسخ می دهد. در این نظریه، که خود مبتنی بر نظریه وحدت تشکیکی وجود است، وجود ذهنی مرتبه ای از حقیقت واحده وجود درنظر گرفته و بر انحفاظ ماهیت در ذهن و خارج تاکید می شود. پس، برای اخبار از معدوم باید معدوم خارجی به وجود ذهنی، که ماهیت مربوط به آن تجلی یا ظل همین وجود ذهنی است، موجود باشد، اما هریک از این راهکارها با چالش هایی روبروست. از جمله این که در ساختار فلسفی ملاصدرا، بحث از چگونگی تصور معدومات مسکوت گذاشته شده است و انحفاظ ماهیت، در ذهن و خارج، بر مبنای وجودشناسی ملاصدرا غیر قابل توجیه است. از سوی دیگر، در دیدگاه ویلیامسون، وجود ضروری اشیا نمی تواند مبین واقعیت خارجی آن ها باشد؛ اما علامه طباطبایی، به جای آن که همانند ملاصدرا، پاسخ به مساله اخبار از معدوم را در دستگاه وجود و ماهیت مطرح سازد، آن را در دستگاه وجود و عدم سامان می دهد. به این نحو که واقعیت خارجی را همان وجود می داند که یا مطلق یا مقید به اعدام است و عدم، از باب توسع، از واقعیت خارجی انتزاع و موضوع گزاره ها قرار می گیرد. بنابراین، موضوع قراردادن اعدام در گزاره ها را یک فعالیت عقلی و در ارتباط با واقعیت، که می تواند چالش های پیش روی دیدگاه های ملاصدرا و ویلیامسون را برطرف سازد، مطرح می کند.
صفحات :
از صفحه 21 تا 43
چگونگی بازتولید فلسفه‌های علوم انسانی با تکیه بر فلسفه اسلامی
نویسنده:
حسین سوزنچی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه فرهنگی تحقیقاتی إسراء,
چکیده :
امروزه اثبات اینکه بسیاری از آموزه‌های علوم انسانی مدرن، با آموزه‌های اسلامی ناسازگار است و تحول در این علوم، امری ضروری است، کار دشواری نیست. آنچه دشوار است تبیین این نکته است که چگونه می‌توان این تحول را، نه با نگاه خام و گذاشتن چند آیه و روایت در کنار متون جدید، بلکه با استمداد از علوم و اندیشه‌های اسلامی‌ای که حاصل قرن‌ها تلاش علمی اندیشمندان مسلمان بوده و در تعاملی پویا با اندیشه‌های معاصر، رقم زد. اگرچه این تحول‌بخشی نیازمند استمداد از بسیاری از دانش‌های سنتی مسلمانان است، اما هدف مقاله حاضر، این است که فقط شیوه و میزان کمک «فلسفه اسلامی موجود» به تحول‌آفرینی در علوم انسانی مدرن را مورد بحث قرار دهد. در طبقه‌بندی‌های سنتی علوم، به دلیل پذیرش ماهیت سلسله ‌مراتبی دانش‌ها، «فلسفه اولی» ‌مادر علوم شمرده می‌شد، و به لحاظ معرفت‌شناختی، شایستگی این را دارد که پشتوانه تمام علوم دیگر قرار گیرد. با انحطاط مابعدالطبیعه در دوران جدید و القای بن‌بست در عرصه وجودشناسی، فلسفه به مثابه علم وجودشناسی رسما کنار زده شد، و تقدم فلسفه بر سایر علوم زیر سؤال رفت؛ اما در پس پرده، وجودشناسی ماتریالیستی زیربنای علوم گردید و با غلبه یافتن پیش‌فرض‌هایی همچون مادی و متباین دانستن وجود انسان‌ها و کنار گذاشتن مبحث علیت غایی در تحلیل واقعیات انسانی، استقلال و اصالت فلسفی بسیاری از مباحث علوم انسانی زیر سؤال رفت و فضای قراردادانگاری و تبعیت از اعتباریاتِ بی‌ضابطه غلبه یافت و مباحث این دسته از علوم، به یک سلسله مباحث حسی و قراردادی آمیخته با پیش‌داوری‌های ماتریالیستی در باب ماهیت انسان، فروکاسته شد. این مقاله می‌کوشد با تبیین الگوی مطالعه وجودشناختی در بررسی امور خاص، نشان ‌دهد که چگونه «وجودشناسی مضاف» می‌تواند الگوی موجهی برای تحقیق در عرصه «فلسفه‌های مضاف» (فلسفه روان‌شناسی، فلسفه اقتصاد، و...) باشد؛ و نیز اینکه چگونه تحول‌آفرینی در علوم انسانی مدرن، نیازمند بهره‌مندی از چنین «فلسفه‌های مضاف»‌ی است. همچنین با نشان دادن مصادیقی از تحقق یافتن چنین وجودشناسی‌های مضافی در تاریخ اندیشه اسلامی، و ارائه مصادیقی از ورود این گونه مباحث در نقد و اصلاح علوم انسانی جدید، امکان عملی چنین الگویی را آشکارتر سازد.
صفحات :
از صفحه 69 تا 118
  • تعداد رکورد ها : 1955