جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 5
اخلاق در فلسفه اشراق
نویسنده:
محمد بهشتی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها - دانشگاه معارف اسلامی,
چکیده :
چنان‌که شهرت یافته، فلسفه اشراق فلسفه به رنگ عرفان است. اخلاق اشراقی نیز اخلاق عارفانه است و جهت‌گیری آن به‌گونه‌ای است که انسان را به مدد سلوک اخلاقی از تاریکی‌های طبیعت و تعلقات دنیوی و از غربت غریب خویش رهایی می‌دهد تا او را به وطن اصلی‌اش بازگرداند. شیخ اشراق برای دستیابی سالک به تزکیه نفس و تصفیه دل و توفیق به بصیرت حقیقی براساس مبانی انسان‌شناختی و جهان‌شناختی سترگ، دستورالعمل‌هایی را توصیه کرده است. این نوشتار درصدد تبیین معنا و مفهوم و نیز ماهیت و حقیقت اخلاق از نگاه فلسفه اشراق است و به مبانی انسان‌شناختی و جهان‌شناختی اخلاق اشراقی و سپس برنامه‌ها و دستورالعمل‌های اخلاقی اشراقی می‌پردازد.
صفحات :
از صفحه 23 تا 38
«خودفراموشی» در بستر از خودبیگانگی با تکیه بر دیدگاه مولوی
نویسنده:
انسیه ماهینی، ابوالفضل کیاشمشکی، عبدالحسین خسروپناه
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها - دانشگاه معارف اسلامی,
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مولوی با الهام از منابع دینی با زبان شعر، تمثیل و جملات نغز، سعی در واکاوی معنا، علل، پیامدها و در نهایت راهکارهایی جهت درمان آن داشته است. از نظر مولوی، انسان دارای هویتی الهی است که در اثر هبوط، از آن دورافتاده و دچار خودفراموشی شده است. آنچه این فراموشی اجباری اولیه را تشدید می کند، تعلق به ماده و مادیات و تأثیر قوای طبیعی حیوانی است که تیرگی و ظلمت را بر وی غالب می سازد. در نتیجه او در درون خود عذاب و شکنجه مرغ محبوس را احساس می کند و می نالد و هوای بازگشت به وطن اصلی خود را دارد. این سیر استکمالی آثار مولوی در قالب قوس نزول و صعود قابل تصویر است. از دید مولوی دو دسته عوامل درونی و بیرونی باعث عدم شناخت خویشتن است. از نظر وی نقطه مقابل علل خودفراموشی، راه‌هایی برای خودیابی و غلبه بر خودفراموشی است. و راه درمان آن چیزی جز یافتن مأوای اصلی و بازگشت به آن و در نتیجه خروج از غفلت نیست.
صفحات :
از صفحه 53 تا 78
تبیین "پراکسیس" در نظریه " بازگشت به خویشتن" علی شریعتی
نویسنده:
فرید خاتمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این پژوهش در زمینه اندیشه اجتماعی-سیاسی ایران معاصر و با رویکردی مبتنی بر مطالعات فرهنگی صورت گرفته است. تاکید بر اولویت عوامل فرهنگی، به ویژه اندیشه‌پردازی اجتماعی-سیاسی در چنین مطالعاتی به معنی نادیده گرفتن نقش عوامل ساختاری و عینی در حوزه‌های "سیاست- قدرت" و "اقتصاد- کار" نیست، بلکه از طرفی به دلیل محدودیت‌های پژوهشی و همچنین آثار ارزشمندی است که در این زمینه‌ها وجود دارد و از طرف دیگر علاوه بر تاکید بر نقش میانجی حوزه "فرهنگ– زبان" برای حوزه‌های دیگر، خلاقیت فکری اندیشه‌پردازان معاصر را در مسیر مدرنیته ایرانی به عنوان یکی از مهم‌ترین عوامل ساختاری تغییر و تحول وجود اجتماعی برجسته ساخته است.موضوع اصلی این رساله «تبیین مفهوم "پراکسیس" در نظریه بازگشت به خویشتن علی شریعتی» است؛ مسئله‌مندی یا پروبلماتیک جریان فکری بازگشت به خویشتن در نزد صاحب‌نظران و ضرورت مطالعه آن به واسطه رویکردی انتقادی و مبتنی بر پراکسیس، که در اینجا به عنوان محور اصلی مطالعه اندیشه اجتماعی-سیاسی در نظر گرفته شده است، پیش از هر چیز اقتضا می‌کرد که بستر اندیشه‌پردازی معاصر ایران به واسطه رهیافت رئالیسم انتقادی مورد توجه قرار گرفته و دوره‌های مختلف آن به صورت فرآیند تاریخی مبتنی بر تداوم و گسست همزمان در نظر گرفته شود. پس از انجام چنین ضرورتی ترسیم جایگاه محوری نظریه بازگشت به خویشتن در سیر کلی اندیشه‌پردازی شریعتی مورد توجه قرار گرفته است. این موضوع به واسطه تلفیقی که از نوع‌شناسی اندیشه او با اولویت‌های نظری و عملی فعالیت‌هایش به دست آمده، انجام شده و نهایتاً به مقومات سه دستگاه فکری "ایدئالیسم ذهنی" (48-1343)، "ایدئالیسم عینی" (50-1348) و "پراگماتیسم ارزشی" (56-1350) در اندیشه او اشاره شده است. علی‌رغم تشابه موضوعات و محوریت نظریه بازگشت به خویشتن در دوره‌های مختلف اندیشه‌پردازی او آنچه این دستگاه‌های فکری را از یکدیگر متمایز ساخته، علاوه بر تغییر ترکیب مقومات و چارچوب‌های فکری‌اش در زمینه‌های "هستی‌شناسی-انسان‌شناسی" و "معرفت‌شناسی-روش‌شناسی"، استفاده از الگوهای مختلف دیالکتیکی در اندیشه‌پردازی او است. این الگوهای مختلف به ترتیب بر اولویت پراکسیس نظری بر مبنای فهم و شناخت، تجدید حیات یا رنسانس اسلامی با هدف ایجاد مکتبی آگاهی- رهایی‌بخش و نهایتاً بر اولویت پراکسیس عملی به منظور ایجاد ایدئولوژیی نجات‌بخش (رهایی+ رستگاری) تاثیر گذاشته است.متون اصلی‌ای که شریعتی در آنها مستقیماً نظریه بازگشت به خویشتن خود را مطرح ساخته است نیز در انطباق با سیر کلی اندیشه‌پردازی اوست؛ بنابراین علی‌رغم توجه وگرایش اولیه اندیشه او به مبانی تئوریک رابطه دیالکتیکی "من" و "دیگری" که بر اساس مفاهیمی چون خویشاوندی، امانت، دوستی، ارادت، تعارف، بازشناسی و ... که بر اساس قرائتی وجودگرایانه از مذهب و عرفان می‌توانست مبنایی برای طرح نظریه شهروندی به عنوان پراکسیس هستی‌شناسانه و راه حلی بیناسوژه‌ای(Intersubjectivity) باشد؛ وی از طرفی با محدود ساختن این رابطه به حوزه مذهب و عرفان و از طرف دیگر با محوریت بخشیدن به مفاهیمی چون"استعمار"، "ایدئولوژی" و "روشنفکر" از گسترش این رابطه به سطحی فروملی اجتناب ورزیده و با رویکردی تقلیل‌گرایانه به سیاست نهایتاً پراکسیس را در نظریه بازگشت به خویشتن خود به سطح حادثی (Actual) عمل فرو کاسته است.
بازخوانی گفتمان مسلط روشنفکری هم پیوند با انقلاب اسلامی در چهارچوب ملی گرایی فرهنگی
نویسنده:
رشیدی احمد
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
پژوهش حاضر به دنبال هویت شناسی گفتمان مسلط روشنفکری ایران در آستانه انقلاب اسلامی و بازخوانی آن در قالب دانش واژه های شناخته شده تر است. بر اساس فرضیه مقاله، گفتمان مذکور در چهارچوب ملی گرایی فرهنگی قابل تحلیل است. یافته های پژوهش که موید تایید این فرضیه است نشان می دهد که گفتمان مذکور مولفه های مشترک و مهمی با ملی گرایی فرهنگی دارد. در این میان، مهم ترین مولفه های مشترک عبارتند از: تاثیرپذیری از اندیشه های رمانتیک و ضد روشنگری غربی، باور به اندام وارگی اجتماعی، تکاپو برای عبور از بحران هویت و تعریف رسالت اجتماعی برای روشنفکران، مقابله با مدرنیته غربی و نفی تقلید فرهنگی، تغییر تمرکز از دولت و انجام اصلاحات حقوقی به مردم و انجام اصلاحات اجتماعی، تلقی فرهنگ عامه به مثابه منبع اصلی هویت، پیگیری پروژه ای برای تغییر اجتماعی و پیشرفت.
صفحات :
از صفحه 119 تا 137
غرب و مبانی فکری آن در اندیشه خمینی (ره)
نویسنده:
محمدحسین جمشیدی
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
با توجه به تحول در زاویه دید ما نسبت به غرب و وضعیت جهان معاصر ، ضرورت اتخاذ موضعی متناسب با ارزشهای انقلاب اسلامی و هویت ایرانی - اسلامی به وضوح آشکار می گردد . امام خمینی به عنوان ایدئولوگ و رهبر انقلاب اسلامی و بنیانگذار جمهوری اسلامی رویکردی را نسبت به غرب مطرح می سازد که کمابیش با کلیت فرهنگ ما سازگار و هماهنگ است . چنین رویکردی با نفی غرب بر مبنای شاخصها و اصول نظری آن چون اومانیسم ، ماده گرایی و سکولاریسم ، ناسیونالیسم ، اصالت فرد و سلطه محوری به طرح احیای شرق و قیام و ایستادگی مردمانش در برابر غرب با توکل بر مبداء جهان هستی و با اتکای به خود می پردازد . بر اساس این طرح ، غرب ، مغرب حقیقت قدسی و شرق ،‌اشراق حقیقت و تجلی نور خدا است. در چنین طرحی انسان به خویشتن حقیقی یا فطرت خداگونه و مخموره خود باز می گردد و بدین سان به سوی کمال و سعادت حقیقی گام بر می دارد .
  • تعداد رکورد ها : 5