جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1708
گستره دین و الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت
نویسنده:
حمیدرضا شاکرین
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بنياد قرارگرفتن اسلام برای تـدوين الگـوی پيشـرفت مبتنـی بـر مبـانی ديـن شـناختی متعددی است. الگوی اسلامی ايرانی پيشرفت با دو سطح از مبانی دين شناختی ارتباط برقرار می كند: در لايه زيرين آن دسته از مبانی و زيرساخت های نظری قرار دارند كه توجيه گر ساخت الگو بر اساس دين مبين اسلام می باشد. در لايه زبرين مبانی تمدن ساز و الگو دهنده اسلام واكاوی می شود تا در ساخت الگوی اسلامی ايرانی پيشرفت به كار گرفته شود. مقاله حاضر بر آن است تا به اختصار يكی از مبانی گونه نخسـت، يعنی گستره شناسی دين را بـاز كـاود. ا يـن دسـته از مبـانی درجـه اعتبـار، توانـايی و ظرفيت دين الهی برای پيشرفت و تمدن سازی و ميزان پاسخگويی آن به نيازهای بشر در اين عرصه را روشن می سازد.
صفحات :
از صفحه 153 تا 176
سنخیت از دیدگاه ابن سینا و غزالی
نویسنده:
مرتضی حسینی شاهرودی، تکتم مشهدی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
مشهد: دانشگاه فردوسی مشهد,
چکیده :
غزالی با استناد و نقض برخی از دیدگاه‌های حکما در باب صانع بودن خداوند اصل سنخیت میان خدای متعال و مخلوقات را نقض می‌کند، زیرا وی معتقد است بر اساس این استدلال‌ها و تحلیلی که وی از علیت و ضرورت علی مطرح می‌کند عالم نمی‌تواند ساخته خدا باشد. وی این امتناع را از جهت فعل، فاعل و جهت مشترک بین فعل و فاعل مورد بررسی قرار می‌دهد. در دیدگاه ابن‌سینا نیز با توجه به این‌که استدلال وی بر قاعده الواحد مبتنی بر اصل سنخیت است می‌توان گفت که او این اصل را به عنوان قاعده عقلی در ضمن قاعده الواحد می‌پذیرد، اما با توجه به دیدگاه وی درباره تباین وجودات نمی‌توان وی را قائل به سنخیت میان خالق و مخلوق دانست.
صفحات :
از صفحه 75 تا 98
مسئله آفرینش از نگاه ارسطو و ابن ‌‌سینا
نویسنده:
مجید ملایوسفی، علی حیدری فرجی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی,
چکیده :
یکی از مسائل مهم در تاریخ تفکر بشر، مخلوق یا نامخلوق‌‌بودن عالم هستی بوده است. فیلسوفان پیش از ارسطو، هر‌‌یک به‌‌نوعی قائل ‌به ازلی و غیر‌‌مخلوق‌‌بودن عالم هستی بوده‌‌اند. ارسطو با قائل‌‌شدن به ازلیت مقوله‌‌های حرکت، زمان، و ماده را مؤلفه‌‌های اصلی عالم هستی دانسته است و حکم به ازلی و غیر‌‌مخلوق‌‌بودن جهان هستی می‌‌دهد. از این حیث است که خدای ارسطو در مقام علت فاعلی عالم هستی، فقط محرک عالم است و هستی‌‌بخش آن قلمداد نمی‌‌شود. در ادیان ابراهیمی، ‌‌ازجمله اسلام، خالقیت خداوند امری مسلم و بدیهی تلقی می‌‌شود. ازاین‌‌رو، ابن سینا در مسئله آفرینش عالم از ارسطو فاصله می‌‌گیرد. در‌‌واقع، تصویر سینوی از عالم هستی و خداوند و رابطه این دو با هم متفاوت با تصویری می‌‌شود که ارسطو ارائه می‌‌دهد. ابن سینا با تقسیم حدوث به ذاتی و زمانی مدعی می‌‌شود که ازلی‌‌بودن عالم از حیث زمانی مستلزم آن نیست که عالم هستی مخلوق خداوند نباشد. از این حیث نزد بوعلی خداوند علت فاعلی عالم است؛ صرفاً محرک نیست، بلکه معطی وجود به عالم هستی نیز تلقی می‌‌شود.
صفحات :
از صفحه 75 تا 92
طبقات اجتماعی در نظرگاه خواجه نصیرالدین طوسی
نویسنده:
ابوالفضل رضوی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
مشهد: دانشگاه فردوسی مشهد,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
خواجه نصیرالدین طوسی از جمله بزرگ‌ترین اندیشمندان قرون میانه است که در زمینه علم و ادب جایگاه رفیعی داشته و از شهرت جهانی برخوردار است. نصیرالدین طوسی تنها به علم و اندیشه اکتفا نمی کرد و در سیاست عملی نیز دخیل بود. دو دهه آخر حیات خواجه نصیر در دستگاه ایلخانان، دوران فعالیت علمی و عملی خواجه بود و در مهار رفتار مغو‌‌ل‌ها و احیای فرهنگی ایران نقش مؤثری داشت. شخصیت متساهل و مدارای اعتقادی خواجه که زمینه های فعالیت او را با اندیشمندان سایر اقوام و ملل هموار می‌کرد نیز در موفقیت و ارتقای موقعیت او سهم زیادی داشت. خواجه نصیر دانشمندی جامع الاطراف بود و در زمینه دانش‌های مختلف، از جمله حکمت نظری و عملی خبرگی تام داشت. نصیرالدین طوسی در حکمت عملی، وجوه مختلف ساختار حیات اجتماعی را بررسی کرده و ذیل حکمت مدنی به طبقات اجتماعی و جایگاه آن‌ها در اجتماع پرداخته است. در میان فلاسفه و اندیشمندان مسلمان دوران میانه، خواجه نصیرالدین طوسی کامل ترین دیدگاه را نسبت به مقوله عدل داشته و با در نظر داشتن وجوه نظری و عملیِ مفهوم عدل، به طبقات اجتماعی و جایگاه آن‌ها در دوران میانه پرداخته است. به ظن نگارنده جایگاه عدل در اندیشه‌های ایرانشهری و مهم‌تر از آن تأکید مبانی اسلامی و به ویژه تشیع بر این مقوله موجب نگاه خاص خواجه نصیر به طبقات اجتماعی و جایگاه آن‌ها در جامعه (از منظر حکمت عملی) شده است. این مقاله پس از مختصر نگاهی به جامعه و حکومت در عصر خواجه نصیر، به جایگاه و کارکرد فرهنگی او پرداخته و سپس ساخت طبقاتی را در نظرگاه وی بررسی می‌کند.
صفحات :
از صفحه 91 تا 116
بررسی علم و دین از دیدگاه شهید مطهری و علامه طباطبایی و مهندس بازرگان
نویسنده:
محمدکاظم صابری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این رساله در موضوع بررسی رابطه علم و دین از دیدگاه علامه طباطبائی، مهندس بازرگان و شهید مطهری در مقدمه و پنج فصل تدوین و نگارش شده است. پرسش اصلی این تحقیق این است که آیا علم و دین از نگاه این اندیشمندان با هم سازگار و هماهنگ است یا خیر؟ منظور از دین در این پژوهش دین اسلام است که از جانب خداوند توسط پیامبر گرامی اسلام برای بشریت نازل گردیده است. مقصود از علم که در این تحقیق از نسبت آن با دین صحبت می‌شود علوم تجربی طبیعی است . در این رساله روشن خواهد شد که دانشمندان مزبور در اصل این فرضیه که علم و دین با هم سازگارند و نیز اینکه علم و دین مکمل یکدیگرند، اتفاق و اجماع نظر دارند. موضوع علم و دین, و تبیین کیفیت رابطه دستآورده ای علوم تجربی با آموزههای دینی از مباحث مهم فلسفه دین است. پژوهش حاضر با روش توصیفی و کتابخانهای به بررسی این مسأله از نگاه سه اندیشمند مسلمان پرداخته است. علامه طباطبایی, شهید مطهری و مهندس بازرگان درباره رابطه و نسبت علم و دین, اتفاق دارند که میان این دو, تعارض بنیادین وجود ندارد و اگر ناسازگاری مشاهده شود ظاهری است. دعوت آیات قرآن به تدبر, تفکر و تعقل هم دلیلی بر سازگاری علم و دین است. این سه اندیشمند, علم و دین را مکمل یکدیگر میدانند, اما چگونگی مکمل بودن, علل تعارض علم و دین, و راههای حل این تعارض, از موارد اختلاف آنهاست. علامه طباطبایی دستاوردها و نتایج علمی را به دو دسته قطعی و غیرقطعی تقسیم کرده است. او تأویل و تفسیر آیات را بر اساس یافتههای قطعی علم, جایز میداند و از این طریق میان علم و دین, هماهنگی ایجاد میکند. یافتههای غیرقطعی هم که نمیتواند با آموزههای دینی ناسازگار باشد. بازرگان برای این منظور راه دیگری را در پیش گرفته است؛ او تلاش کرد تا آموزههای دینی را بهگونهای تفسیر کند که با دستاوردهای علمی, هماهنگ باشد, مثلاَ داستان خلقت آدم را متناسب با نظریه تکامل, تفسیر نمود. از سوی دیگر, سعی کرد تا برای احکام دینی هم توجیهی علمی بیابد. اما شهید مطهری برای ایجاد هماهنگی میان علم و دین, ابتدا به سراغ بررسی ریشههای ناسازگاری میرود و ثابت میکند که ریشه این ناسازگاری در اعتقادات دینی, مذهبی و فرهنگی غرب نهفته است. در نهایت, شهید مطهری برای رفع تعارض برخی نظریهها مانند تکامل انواع با آیات قرآن, مسأله نمادین بودن آیات قرآن را مطرح میکند؛ مثلا او معتقد است که هرچند آدم مورد نظر قرآن, وجود عینی داشته است اما قرآن, داستان آدم را از نظر سکونت در بهشت, اغوای شیطان و خروج از بهشت به صورت سمبلیک مطرح کرده است.
ملاک صدق و کذب قضایا از دیدگاه علامه طباطبایی و استاد مطهری
نویسنده:
علی گرداد
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده ندارد.
بررسی تطبیقی حسن و قبح عقلی از دیدگاه علامه طباطبایی و شهید مطهری
نویسنده:
سکینه نصیری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نام خانوادگی: نصیری نام: سکینهعنوان:بررسی تطبیقی حسن و قبح عقلی از دیدگاه علامه طباطبائی و شهید مطهریاستاد راهنما: دکتر ناصر فروهیاستاد مشاور: دکتر قربانعلی کریم‌زاده قراملکیمقطع تحصیلی: کارشناسی ارشد رشته: الهیاتگرایش: فلسفه و کلام اسلامیدانشگاه: تبریزدانشکده: الهیات و علوم اسلامی
معرفت شناسی ادراکات اعتباری از نظر علامه طباطبایی و شهید مطهری
نویسنده:
زهرا حسینی مهرابادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بررسی سرشت ادراکات اعتباری و تفاوت‌های آن با ادراکات حقیقی، بحث جدیدی در معرفت‌شناسی اسلامی است که اول بار توسط مرحوم علامه طباطبایی(ره) مطرح شد. علامه طباطبایی با ابداع تفکیک مفاهیم حقیقی از مفاهیم اعتباری، گام بزرگی در جهت شناخت امور اعتباری و به تبع آن علوم قراردادی برداشت و حوزه اعتباریات را به مباحث انسان‌شناسی، علم اخلاق، فلسفه اخلاق، جامعه‌شناسی و غیره گسترش داد و نتایج توجه برانگیزی را از آن برگرفت. اما با توجه به اینکه مسأله ادراکات اعتباری جزئی از معرفت شناسی علامه طباطبایی است و علامه در خلال مباحث معرفتی خود به آن دست یافت، مهم‌ترین هدفی که از طرح این مطلب داشته مسلماً هدفی در حوزه معرفت‌ و معرفت‌شناسی بوده است. علامه با طرح این مبحث یک نوع رئالیسم جدید را معرفی کرد، چرا که اعتباریات صرفاً ساخته ذهن نیستند بلکه متکی بر حقایق بوده و آثاری واقعی به دنبال دارند؛ لذا واقعیت دارند اما نحوه واقعیت و هستی‌شان متفاوت از حقایق است. بر این اساس می‌توان گفت: عالم واقع دو لایه دارد: یک لایه حقیقی و یک لایه اعتباری، که بر این مبنا ادراکات هم دو دسته می‌شوند: حقیقی و اعتباری. رئالیسم علامه براساس مبحث اعتباریات، از مسائل مهمی است که در این پژوهش مورد توجه و بررسی قرار گرفته است. به علاوه هم‌چنان که در مقدمه کتاب اصول فلسفه و روش رئالیسم آمده، علامه با طرح مباحث این کتاب، و از جمله بحث اعتباریات، قصد پاسخ‌گویی به مکتب مارکسیسم را داشت. اینکه علامه با طرح این بحث چگونه توانست به این جریان نسبی‌گرا پاسخ دهد و نسبیت و تغییر در افکار را رد نماید، یکی دیگر از مباحث مطرح شده در این رساله است. در کنار این مباحث، بحث رابطه تولیدی بین حقایق و اعتباریات، احکام جاری در اعتباریات و طریق سلوک فکری در اعتباریات، از جمله مباحث دیگری است که از دیدگاه علامه طباطبایی و شهید مطهری به آن خواهیم پرداخت.واژگان کلیدی: ادراکات حقیقی، ادراکات اعتباری، اعتبار، حقیقت، عالم واقع.
معرفت شناسی از دیدگاه علامه طباطبایی و شهید مطهری
نویسنده:
علیرضا رفعت
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این پایان نامه از چهار فصل تشکیل شده است. در فصل اول کلیات بحث مطرح می شود و با اشاره ای گذرا به سیر تاریخ معرفت شناسی در فلسفه غرب و فلسفه اسلامی نیتجه گرفته می شود که سیر معرفت شناسی در فلسفه غرب به سوی شکاکیت و نسبی گرایی بوده ولی در فلسفه اسلامی بنای معرفت شناسی بر اساس معرفت یقینی و انکار شکاکیت بوده است. در فصل دوم بحث امکان معرفت مطرح می شود و مکتب سوفسطایی و شک گرایی از دیدگاه علامه طباطبایی و شهید مطهری بررسی می گردد و در نهایت امکان بلکه وقوع معرفت حقیقی اثبات می شود. در فصل سوم ابزار معرفت از دیدگاه این دو حکیم فرزانه تبیین می گردد. در فصل چهارم ارزش معلومات از دیدگاه شهید مطهری و علامه دنبال می گردد.
جایگاه عقل در اخلاق از نظر علامه طباطبایی،‌ شهید مطهری و استاد مصباح
نویسنده:
محمدجمعه رضایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
نوسان در دامنه رابطه عقل و اخلاق بیانگر حالات انعطاف ناپذیر و افراط و تفریط در آن است که عوامل آن ریشه در تاریخ و فرهنگ ملت ها دارد. یکی از این حالات نظریات مطرح شده از کسانی است که تجربه پذیری و تحلیلی بودن را معیاری برای معنی داری ذکر کرده اند و مضامنی دیگر را فاقد معنی مطلق نگر و یکسونگری به عقل خصوصا عقل عملی جانب دیگر مساله است که از آن حاکم بلامنازع می سازد این تحقیق بررسی نظریات سه تن از دانشمندان اسلامی پیرامون این مساله بوده و توضیحی بر سهم و نقش عقل در اخلاق و می توان آن را در ارتباط با مفاهیم (تصورات و تصدیقات) و انگیزه ها ترسیم کرد در مورد اول علامه طباطبایی تشخیص تقوا و فجور را هر چند مستند به نوعی الهام از احساسات باطنی می داند اما این احساسات خود به نوعی مستند یا وابسته به خارج است و در این میان وظیفه عقل عملی جعل اعتباریات واسطه برای نیل به مواد خارجی و اهداف است مشابه این نظر در کلام شهید مطهری دیده می شود استاد مصباح اینگونه مفاهیم را از مفاهیم ثانیه فلسفی می شمارد. در این موارد از خارج می توان به عنوان منشا انتزاع یا منشأ وابستگی حوایج به آن یاد کرد. علامه طباطبایی رد یا اذعان و بوجود حوایج در جهت رسیدن به کمالات را منسوب به عقل می کند و او است که اعتبارات واهی را که انسان را از کمالات باز می دارد از اعتبارات غیرواهی باز می شناسد. شهید مطهری تصدیقات عقلی را یکی از مقدمات صدور فعل ذکر می کند و این احکام اذعانات به پیروی از حوایج بعضا متغیر بوده و در موارد کلی است استاد مصباح تصدیقات عقلی را در ارتباط افعال اختیاری انسان و اهداف مطلوب از آن توضیح می دهد طبق این نظر این رابطه نوعی رابطه سبب و مسببی بوده و داخل در مباحث معقولات ثانیه فلسفی است و حس می تواند منشا انتزاع باشد اما لزوما چننی نیست علامه طباطبایی در مورد آخر علم را متمم فاعلیت ذکر می کند و شوق و اراده را از لوازم آن لذا در انگیزه های اخلاقی دخالت می دهد شهید مطهری انسان را فاعل بالتدبیر می خواند که تنها در صورت بزرگ بودن منافع از مضار فعل مجوز صدور می یابد اما استاد مصباح این مورد را نمی پذیرد.
  • تعداد رکورد ها : 1708