از زمان ارسطو سه نوع استدلال شناسایی شده است؛ قیاس، استقرا و تمثیل . از این میان تنها قیاس می تواند نتیجه یقینی به بار آورد و به همین دلیل از سوی ارسطو به عنوا
... ان شیوه استدلالی قابل اتکا معرفی شده است . منطقیون پس از ارسطو این نظر او را پذیرفتند و بنابراین در باب استدلال ( حجت ) بیش از همه به قیاس پرداختند. از سده هفدهم به بعد به دنبال انقلاب علمی و رشد خیره کننده علوم تجربی، استقرا ( و در کنار آن تمثیل ) مورد توجه بیشتری قرار گرفت و شایسته بحث و فحص افزونتری شناخته شد و از اواسط سده بیستم، شیوهای استدلالی تحت عنوان «استنتاج بهترین تبیین» شناسایی شد. در این شیوه با مفروض گرفتن مجموعه ای از اطلاعات، بهترین نظریهای که بتواند آن را تبیین کند، نتیجه گرفته می شود . این شیوه شباهت های بسیاری با آنچه منطقیون قدیم آن را «حدس» نامیده اند، . دارد مهمترین تفاوت میان این دو آن است که «قضایای حدسی» در نگاه متقدمان در زمره «یقینیات»
قرار می گیرد ولی در نظر متأخران این قضایا که حاصل است دلالهای ناهمگن یا نسخ پذیر هستند، قضایایی محتمل می باشند که ممکن است با افزایش معلومات، کذب آنها آشکار شود. مقایسه این دو منظر، بصیرت هایی در مورد سیر ذهنی انسانها هنگام حدس و نتایج حاصله از این سیر به ما می دهد.
بیشتر