جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 4563
مواجهه قرآن با سنن اجتماعی جاهلی با تاکید بر اندیشه‏ های علامه طباطبایی (ره)
نویسنده:
محمد سلطانیه، محمد قائمی نیک
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
سنت اجتماعی همان طریقهٔ معمول و رایج است که عادتاً بین مردم جاری است. این سنت‌ها غالباً تداوم دارند و تکرارپذیرند و بیانگر قوانین حاکم بر پدیده‌ها و زنـدگی اجتماعی و روابط میان افراد و گروه‌ها هستند. این مقاله با رویکرد تحلیلی و نظری و با هدف استخراج سبک قرآن در تغییر دادن سنت‌های اجتماعیِ ناسازگار با آموزه‌های قرآن و با تمرکز بر آرای علامه طباطبایی نگاشته شده است. قرآن با ارائۀ روش‌هایی مثل ایجاد انگیزه براساس دو عامل انتخاب و آگاهی، پذیرش عمومی را مبنای تغییر در جامعه قرار داده است و با تغییر نگرش‌ها، خطوط فکری و تمایلات علمی و عملی، انسان را مطابق با ارزش‌های الهی جامعه‌پذیر کرده است. این مقاله با روش توصیفی‌تحلیلی به موضوع سبک قرآن در تغییر آداب و سنت‌های جاهلی پرداخته است. یافته‌های این مقاله بیانگر آن است که روش قرآن کریم برای تغییر آداب و سنت‌های اجتماعی از بین بردن عقاید نادرست در جامعه، تغییر زیرساخت‌های فکری مردم براساس آموزه توحید و یکتاپرستی، معاد، واقع‌نگری و اعتدال، رفع تبعیض و بسط عدالت اجتماعی و بسط مکارم اخلاق است. نتیجۀ روش قرآن، اصلاح بینش و تحول بنیادین جامعۀ صدر اسلام بود و نشان می‌دهد که این نوع تغییر، در همۀ جوامع امکان پیاده‌سازی دارد.
صفحات :
از صفحه 137 تا 164
رویکرد علامه طباطبایی نسبت به روایات اجتماعی در تفسیر المیزان
نویسنده:
روح الله محمدی، امان اله ناصری کریموند
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بهره گیری از روایات معصومان (ع) به مثابه ثقل اصغر، یکی از مهمترین و اساسی ترین منابع تفسیری برای هر مفسر است. مفسران هرکدام به نوعی از روایات استفاده کرده اند، اما در شیوۀ بهره گیری و استفاده از این منبع ارزشمند، دیدگاه و عملکرد متفاوتی دارند. دراین بین، علامه طباطبایی در مورد به کارگیری روایات در تفسیر قرآن، دقت و توجه ویژه ای مبذول داشته است. یکی از انواع روایاتی که ایشان در موارد قابل توجهی به آن پرداخته شده است؛ اخباری است که با مباحث اجتماعی، حوادث و شخصیتهای جامعه ]بهویژه در عصر نزول[ مرتبط است. ایشان در خلال تفسیرش بحثی با عنوان «بحثهای روایی » را مطرح کرده و با بررسی دقیق و همه جانبۀ روایات، مخصوصاً عرضۀ روایات بر قرآن، به طور مفصل روایات را ارزیابی نموده و اجتهاد سایر مفسران را در مورد به کارگیری روایات در تفسیر قرآن نقد و بررسی کرده است. نوشتار پیشِ رو که با روش توصیفی_ تحلیلی و با ابزار کتابخانهای انجام شده، درصدد کشف رویکرد علامه نسبت به روایات اجتماعی در تفسیر المیزان است. حاصل مطالعۀ حاضر چنین است که مؤلف المیزان با مبانی مختلفی ازجمله ملاک عرضه ی روایات بر قرآن، در موارد متعدد و از جوانب مختلفی، روایات مربوط به مباحث اجتماعی را تحلیل نموده، با رویکردهای مختلفی ازجمله: بررسی سندی، دلالی، نقد روایات اسباب نزول و شأن نزول، بررسی جری و تطبیق، نقد انواع استفاده های مفسران در به کارگیری روایات، بررسی فقه الحدیثی، تأیید و بهره گیری از احادیث و...، به صورت گستردهای به تصحیح، تحلیل و تنقیح اینگونه روایات پرداخته است
صفحات :
از صفحه 9 تا 31
بررسی مسئله «لحوق بدن به نفس» در معاد جسمانی از دیدگاه علامه طباطبایی
نویسنده:
محسن ابراهیمی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
دیدگاه علامه طباطبایی در ارتباط با معاد جسمانی و پذیرش نظر ملاصدرا از سوی ایشان، یکی از موارد محل بحث و اختلاف در میان شاگردان ایشان و اندیشمندان معاصر است. دلیل این امر، از یک‌سو، نقل قولی از مخالفت ایشان با نظر ملاصدرا و از سوی دیگر، تعبیر به کار رفته در آثار ایشان دال بر «لحوق بدن به نفس» است، از همین‌رو، برخی، نظر ایشان را مخالف با ملاصدرا و گاه منطبق بر نظریه مدرس زنوزی دانسته‌اند؛ اما از دیدگاه پژوهش حاضر، توجه به قرائن خارجی و سخنان نقل‌شده از علامه، نشان‌دهنده نادرست بودن این نگاه و هماهنگ بودن دیدگاه ایشان، با نظر صدرالمتألهین در خصوص معاد جسمانی است. معاد جسمانی از نگاه ایشان، نوعی حرکت استکمالی و اشتدادی است و از همین‌رو، نمی‌توان آن را بازگشت به مرتبه قوه و انفعال تفسیر کرد و از سوی دیگر، ایشان بر طبق نظریۀ روح المعانی، معنای حقیقی الفاظ را منحصر در مصداق مادی آن نمی‌دانند. در این بین، آنچه اصل برای تفسیر سخنان ایشان قرار می‌گیرد، دیدگاه ایشان در بحث از قوه و فعل است که بر طبق حرکت جوهری بیان می‌کنند وجود بالقوه و وجود بالفعل، موجود به وجود واحد هستند و انسان، وجود واحد سیّال و مستمری است که در آن، نفس و بدن با یکدیگر متحد هستند و لذا فرض جدایی و انفکاک بدن از نفس ممتنع است. این امر، شاهدی معتبر بر نادرستی این تفسیر است که لحوق بدن از نفس را به معنای جدایی بدن از نفس و سپس الحاق آن به نفس در روز قیامت تفسیر می‌کند. با این حال، رجوع به سخنان علامه، مشخص می‌کند که لحوق بدن به نفس، به معنای زائل شدن ملکات و صفات قسری برای نفس در برزخ و ایجاد بدن متناسب با کمالات و صفات عقلی نفس در روز قیامت است. از نگاه ایشان، سیر حرکت جوهری بدن، به معنای ایجاد بدنی متناسب با ملکات و صفات برزخی و صفات قابل زوال و سپس حرکت به سوی ایجاد بدنی متناسب با صفات و ملکات عقلی و صورت ذاتی سعادت و یا شقاوت برای انسان در روز قیامت است. لحوق نامیدن این امر، از آن جهت است که بدن در برزخ، مراحل تبدّل و تکامل مختلف را -براساس اعمال و رفتاری که انجام داده- طی می‌کند تا در نهایت به صورت بدنی دائمی و ابدی براساس صورت عقلی ایجاد و انشاء می‌شود و از همین‌رو، بدن اخروی، مماثل بدن دنیوی است و نه عین آن. دیدگاه مذکور، هماهنگ و منطبق با دیدگاه ملاصدرا در بحث از معاد جسمانی است که در بحث معاد جسمانی، دخالت عنصر را در بدن انسان نفی کرده و بیان می‌کند که در هر نشئه‌ای متناسب با آن، نفس، بدنی را برای خود ایجاد می‌کند.
صفحات :
از صفحه 7 تا 24
بررسی ارتباط انسان کامل با مراتب هستی در اندیشه عرفانی علامه طباطبایی
نویسنده:
لیلا افسری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مقاله حاضر به بررسی ارتباط انسان‌شناسی با مراتب هستی در دیدگاه علامه طباطبایی می‌پردازد. انسان به عنوان موجودی عقلانی و روحانی همواره در کانون توجه فلسفی و عرفانی قرارداشته¬است. علامه طباطبایی با تکیه بر آموزه‌های فلسفی و عرفانی اسلامی، مفاهیمی چون انسان کامل و مراتب هستی را تحلیل¬کرده و به اهمیت شناخت انسان به عنوان مبنای تمامی معارف بشری تأکیدمی‌کند. هدف این مقاله تبیین مراتب امکان و گستره هستی‌شناسی و منابع لازم برای شناخت انسان کامل در اندیشه علامه است. سوالات اصلی شامل چگونگی دستیابی انسان به کمال نهایی و رابطه او با مراتب هستی است. علامه بر این باور است که انسان کامل به عنوان خلیفه خداوند، توانایی سیر در مراتب هستی و دستیابی به قله کمال را دارد. این سیر، نیازمند مراقبت نفس و تقویت معرفت و اخلاق است و تنها با راهنمایی انسان کامل ممکن¬می‌شود. اهمیت این موضوع در آن است که درک عمیق از ذات و قابلیت‌های انسان نه¬تنها به روشنگری در شناخت‌های دینی و فلسفی کمک¬می‌کند، بلکه زمینه‌ساز پویایی در علوم و معارف دیگر نیز خواهدبود. نتایج این پژوهش به درک بهتر جایگاه انسان در نظام هستی و ارتباط او با خداوند منجرمی‌شود و نشان¬می‌دهد که رسیدن به کمال انسانی یک فرایند پیچیده و مستلزم تلاش و اراده قوی است. کلیدواژه‌ها: انسان کامل، مراتب هستی، علامه طباطبایی، عرفان، سیر و سلوک
صفحات :
از صفحه 327 تا 342
تأملی در دیدگاه علامه طباطبایی در خصوص عدم‌ارتباط تولیدی میان ادراکات اعتباری و حقیقی
نویسنده:
محمد جواد نصر
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از مسائل مهم در حوزه‌ی ادراکات اعتباری عدم‌ارتباط‌ تولیدی آن‌ها با ادراکات حقیقی است که علامه طباطبایی مطرح کرده‌ است. بر این ‌اساس، امکان استنتاج قضایای حقیقی از اعتباری و بالعکس نفی می‌شود. دلیل عمده‌ی این مدعا تغییرپذیری اعتباریات، ثبات ادراکات حقیقی و فقدان رابطه‌ی نفس‌الامری میان موضوع و محمول در اعتباریات است. بر اساس تحلیل پژوهش حاضر از نظر منطق صورت، استنتاج در برخی فروض تشکیل‌شده از ادراکات حقیقی و اعتباری بدون اشکال است و نبود رابطه‌ی نفس‌الامری در اعتباریات موجب سلب رابطه‌ی منطقی میان خود آن‌ها و بین آن‌ها و ادراکات حقیقی نیست. همچنین، هرچند مواد استدلال در اعتباریات یقینی نیستند، در فرض وجود اعتباریاتی ثابت، استفاده از مواد یقینی در استدلال تشکیل‌شده از اعتباریات بدون مانع است. ضمن آنکه ثابت نبودن ادراکات اعتباری، درصورتی‌که کبری و نتیجه هر دو اعتباری باشد، موجب بروز اشکال نخواهد بود؛ زیرا، مادامی ‌که اعتبار در کبری وجود دارد، اعتبار نتیجه هم وجود خواهد داشت.
صفحات :
از صفحه 1 تا 18
بررسی تطبیقی ملاک رضایت الهی در نظام شفاعت از دیدگاه علّامه طباطبایی و فخر رازی (با تکیه بر تفاسیر المیزان و مفاتیح ‌الغیب)
نویسنده:
علی محمد شکری چشمه سبزی، میثم اکبرزاده، ناصر مومنی، مهدی خادمی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
شفاعت یکی از باورهای اصلی در نظام اعتقادی اسلام است که تحقق آن، بنا بر تصریح قرآن کریم، مشروط به رضایت الهی است. آیة «وَلَا یَشْفَعُونَ إِلَّا لِمَنِ ارْتَضَى» (انبیاء: ۲۸) به این وابستگی اشاره دارد، اما ملاک رضایت خداوند در این آیه و دیگر آیات به‌طور صریح بیان نشده است. همین ابهام، زمینه‌ساز مسئله اصلی این پژوهش شده است. مقاله حاضر با روشی توصیفی‌تحلیلی و رویکردی مقایسه‌ای، به بررسی دیدگاه‌های علّامه طباطبایی و فخر رازی دربارة ملاک رضایت الهی در نظام شفاعت می‌پردازد و تفاسیر المیزان و مفاتیح‌الغیب را مبنای تحلیل قرار داده است. یافته‌ها نشان می‌دهد که هر دو اندیشمند، رضایت از دین فرد را ملاک رضایت الهی می‌دانند. علّامه طباطبایی، افزون بر ایمان، طهارت نفس را نیز شرط اصلی می‌داند، اما فخر رازی با استناد به روایات، بر باور قلبی به توحید تأکید دارد. همچنین، هر دو متفکّر، ملاک‌هایی چون عمل صالح، تقوا، صداقت، هجرت و جهاد را به‌عنوان ملاک‌های مکمّل مطرح کرده‌اند. در نگاه علّامه، شفاعت شامل مؤمنان گناهکار از اصحاب یمین می‌شود، ولی فخر رازی شفاعت را در چهارچوب مبانی اشعری برای مؤمنان فاسق نیز قابل تحقّق می‌داند. در مجموع، دیدگاه علّامه به‌لحاظ سازگاری با عدل و حکمت الهی، انسجام بیشتری دارد.
درسگفتار  کتاب بدایه الحکمه
مدرس:
علی فرحانی
نوع منبع :
درس گفتار،جزوه وتقریرات
درسگفتار کتاب نهایه الحکمه
مدرس:
غلامرضا فیاضی
نوع منبع :
درس گفتار،جزوه وتقریرات
ارزیابی علل بعثت انبیاء از منظر مفسران بر اساس آیه213 سوره بقره (با تکیه بر آراء طبری، شیخ طوسی، رشید رضا و علامه طباطبائی)
نویسنده:
داود صائمی ، زهیرا مشایخی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسئله وحدت و اختلاف میان مردم در جوامع بشری ریشه در سیر تاریخی حیات اجتماعی بشر دارد. از نظر برخی مفسران این اختلاف بستری برای نزول کتب آسمانی و ظهور انبیاء الهی از سوی خدای تعالی شده است، خداوند در قرآن کریم به این موضوع چنین اشاره کرده است که مردم امت واحده بودند اما اختلاف کردند. در اینجا دو نکته بسیار مهم مطرح است: یکی مبنای اتحاد مردم و دیگری اختلافی که در آیه مطرح شده است. این دو نکته در نظر مفسران با تضارب آراء همراه است. این نوشتار با روش تحلیلی- توصیفی نگاشته شده و نظر مفسران را در موارد مزبور بررسی کرده است. در بحث اتحاد چند دیدگاه مطرح است که مهمترین آنها، اتحاد و اجتماع مردم بر هدایت؛ اتحاد و اجتماع مردم بر دین حق؛ اتحاد و اجتماع مردم بر گمراهی؛ اتحاد و اجتماع مردم بر امور فطری است و در مقابل هر کدام از این ها، نظرات مخالف هم مطرح شده است. این مقاله به بررسی این دیدگاه‌ها و نقد برخی از آن‌ها پرداخته و در نهایت دیدگاه برگزیده را مطرح نموده که وقوع این اختلاف‌ها در میان انسان‌ها، نیازمندی بشر به جعل قانون را مشخص می‌کند و حکمت الهی اقتضاء دارد که انسان‌ها در اختلاف و گمراهی رها نشوند. به نظر معتقدان به جهان‌بینی الهی این قانون باید از سوی خدا جعل شود و خداوند با وحی و نبوت و ارسال رسولان خود به سوی مردم به اختلافات میان ایشان خاتمه دهد. از همین رو انسان‌ها بدون کمک وحی نمی‌توانند اختلافات خود را حل کنند. بنابراین نیاز بشر به انبیاء در رفع اختلاف، امری ضروری است و وحی و نبوت، جوامع بشری را از اختلافات و خودخواهی‌ها نجات می‌دهد
صفحات :
از صفحه 57 تا 78
نظریه علامه طباطبایی (ره) در مراتب معرفت الهیه در حکمت علویه
نویسنده:
محمد علی اردستانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
امام علی در خطبه توحیدیه نهج‌البلاغه، به روش مابعدطبیعی محض، مراتب معرفت خداوند متعال را در پنج مرتبه بیان کرده که هر کدام از آن‌ها، بالای دیگری قرار گرفته است و بالاترین همۀ آن‌ها مرتبه نفی صفات است. این فراز از بیان ایشان، از درخشان‌ترین و عمیق‌ترین بیانات درباره معرفت خداوند متعال است که بابی در توحید گشوده است که بعد از صدور آن، در طول تاریخ، حکیمان، عارفان، محققان و شارحان در فهمش، شگفت‌زده و حیرت‌زده شده‌اند. از این‌رو، سرچشمه پیدایش تبیین‌ها و تحلیل‌های گوناگون شده است. علامه طباطبایی; به طور ژرف در این بیان اندیشیده، که حاصل آن در آثار گوناگون ایشان بازتاب داشته است. براساس این دیدگاه، تعمّق در معنای توحید، به اخلاص توحید منتهی می‌شود و کمال اخلاص توحید، هنگامی است که صفاتی جز ذات در او اثبات نشود. این نوشتار به استخراج، تحلیل و تبیین و بررسی دیدگاه علامه طباطبایی; در این زمینه پرداخته است.
صفحات :
از صفحه 22 تا 41
  • تعداد رکورد ها : 4563