جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 4563
مقایسه نحوه مواجهه کلامی سید محمد حسین طباطبایی و حسن حنفی با مسئله عدالت اجتماعی
نویسنده:
رضا تاجمیری؛ استاد راهنما: مریم خوشدل روحانی؛ استاد مشاور: مرضیه محصص
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
عدالت اجتماعی از جمله مسائلی است که با نوع نگرش متکلمان، معنا و کارکردهای مختلفی می‌یابد، به‌نحوی‌که رویکرد عقل محور به دین و اصول عقائد، عدالت را به اصلی بدل می‌کند که انسان در آن حق دخالت و تصمیم‌گیری و تغییر شرایط ناعادلانه دارد و رویکرد جبرگرایانه آن را تبدیل به اصلی می‌کند که انسان در آن حق دخالت و تغییر شرایط ناعادلانه را نخواهد داشت، در این تحقیق به بررسی مواجهه و رویکرد سید محمدحسین طباطبایی و حسن حنفی با اصل عدالت اجتماعی باتکیه‌بر آراء کلامی آنها پرداخته شده است.طباطبایی به‌عنوان نماینده کلامی شیعه با رویکردی برهانی و عقلانی به علم کلام پرداخته و در بحث از حسن و قبح دیدگاهی در میانه متکلمان معتزله و اشاعره دارد؛ چراکه آن را امری اعتباری باریشه‌های حقیقی دانسته و عقل را در شناخت اولیه عدالت دارای نقش دانسته؛ اما منفعت‌طلبی انسان را عاملی برای نیاز انسان به وحی و هدایت الهی دانسته و نقش امام را دراین‌رابطه در امتداد نبوت به معنای هدایت و حکومت الهی بر مردم و در راستای برقراری عدالت اجتماعی دانسته، اما حنفی با رویکردی تجددخواهانه به بازسازی علم کلام پرداخته، به‌نحوی‌که تمرکز آن را از خدا معطوف به انسان و جامعه کند، در بحث حسن و قبح نیز دیدگاه او را می‌توان در امتداد عقل‌گرایی معتزله و در مقابل اشاعره دانست چرا که از آن تعبیر به انسان عاقل کرده که جزء مکمل انسان متعین است.دیدگاه او در عقل‌گرایی نیز به اتکای عقلانیت در راستای شناخت، برقراری و اجرای عدالت اجتماعی بوده نه امری نیازمند به وحی، در ارتباط با امامت نیز آن را نه استمرار نبوت بلکه دارای صفات انسانی و انتخاب شده توسط امت دانسته که به معنای حکومت انسان بر جامعه است، بدین ترتیب در این تحقیق که با روش کتابخانه‌ای به گردآوری آراء و نظرات این دو متفکر در حوزه عدالت اجتماعی پرداخته شده، بعد از مرتب‌سازی اطلاعات به توصیف و تحلیل آنها در حوزه نام‌برده‌شده پرداخته که نتایج حاصل از این بررسی نشان می‌دهد هرچند دو متفکر بر اهمیت عدالت اجتماعی و نقش عقائد در تحقق آن تأکید دارند؛ اما طباطبایی به تطبیق جنبه‌های سنتی عقاید و تفسیر منطقی از آنان برای عدالت اجتماعی پرداخته و حسن حنفی با نگاهی تجددخواهانه به عقاید و باز تفسیر آنها برای مسائل جامعه و عدالت اجتماعی پرداخته است.
مستندات قرانی امامت خاصه اهل بیت علیهم السلام از دیدگاه علامه طباطبایی
نویسنده:
نفیسه اربابی؛ استاد راهنما: محمدحسن محمدی مظفر
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
دین اسلام ازجمله ادیان ابراهیمی است که خداوند آن را توسط خاتم الانبیاء حضرت محمد مصطفی (ص) فرستاده است.دو مذهب اصلی در دنیای اسلام ، تشیع و تسنن هستند. که دارای مشترکاتی هستند.اما مهمترین و اساسی ترین اختلاف انان در مورد مسئله امامت است. موضوعی که اختلافی و بحث‌برانگیز در میان مذاهب اسلامی است.( شهرستانی، الملل و النحل، 1364ش، ج1، ص24؛ میلانی، «مقدمه»، در کتاب دلائل الصدق، تألیف محمدحسن مظفر، 1422ق، ص26. )، و جایگاه منحصر به فردی را در علم کلام دارد.همه مذاهب مسلمان معتقد هستند که امامت ضروری و واجب است امااختلاف انان در تعریف امام و انتصاب است . ولایت و جانشینی رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم از اصول عقاید شیعه به شمار میرود، و نقطه تمایز میان تشیع و سایر مذاهب اسلام است. برای مثال اهل تسنن امامت را حکومت و ریاست دنیوی بر مردم میدانند و از امام به خلیفه تعبیر میکنند و وظیفه اورا اجرای احکام شریعت پیامبر میدانند. انان انتخاب امام را بر عهده مردم قرار میدهند(اجماع مسلمین). برخی از اشاعره و معتزله و برخی دیگراز مذاهب اهل‌سنت، امامت را از فروع دین و مسئله‌ای فقهی تلقی کرده‌اند ( برای نمونه نگاه کنید به تفتازانی، شرح المقاصد، 1409ق، ج5، ص232؛ جرجانی، شرح المواقف، 1325ق، ج8، ص344 ). شیعه زیدیه نیز نظری نزدیک به اهل سنت دارد. اما شیعه امامیه معتقداست امامت مقامی است که توسط خداوند به بندگان شایسته او عطا میشود وعهدی الهی است .امامت ریاست اصیل و مطلق دین و دنیاست.( بحرانی، قواعد المرام فی علم الکلام، 1435ق، ص417.) از نظر امامیه، شرط امامت عصمت است وعصمت هم متکی بر نص وانتخاب الهی است. وعلم امام هم علمی الهی و لدنی است نه اکتسابی. از طرف دیگر اساسی‌ترین منبع و سند برای تمام معارف دین اسلام، قرآن میباشد و شیعه امامیه معتقد است که شرایط و ویژگیهای امام در ایات قران امده است.در ایاتی مانند : ولایت ، تبلیغ،مباهله، تطهیر، مودت، اولی الامر واکمال... . . این پژوهش دارای اهمیت ویژه ای است زیرا با پاسخ دادن به این مساله، تفاوت بین شیعه امامیه با دیگر مذاهب شیعه و اهل سنت در میان مسلمانان مشخص شده و تشیع امامیه میتواند با پاسخ دادن به این سوال که دلایل قرانی شیعه امامیه برای اثبات امامت خاصه اهل بیت (ع) چیست ؟حقانیت خود را اثبات کند.زیرا قرآن اساسی‌ترین منبع و سند برای تمام معارف دین اسلام میباشد. ازطرفی اسلام دینی است که به نص کتاب و سنت بر اساس فطرت استوار است (علامه طباطبایی، شیعه در اسلام1386،ص151، موسسه بوستان کتاب ) . بنابراین در این پژوهش سعی بر این است که از طریق کتاب الهی_قران کریم _ به اثبات مساله امامت خاصه از دیدگاه شیعه امامیه بپردازیم. یافتن این پاسخ طی پژوهشی مساله محور وبا روش توصیفی - تحلیلی به بررسی اثار علامه محمد حسین طباطبایی از مفسرین بزرگ قران در جهان تشیع می پردازد. دلیل انتخاب علامه و اثارش برای انجام این پژوهش این استکه ایشان متفکری بزرگ و گرانسنگ در دنیای اسلام در دوران معاصر میباشد که نظرات ایشان جایگاه ویژه ای در بین اندیشمندان شیعه و جهان اسلام دارد و علاوه براین روش تفسیر ایشان قران به قران میباشد و قران نیز به عنوان مهمترین سند مورد اتفاق جمیع مسلمانان است. ایشان صاحب اثار برجسته ای مانند: المیزان فی تفسیرالقران، شیعه در اسلام،مجموعه مذاکرات علامه با پروفسور هانری کربن،و...است .که محور این پژوهش تفسیر المیزان میباشد. علامه در تفسیر المیزان از روش تفسیر قران به قران استفاده نموده است .او معتقد است وقتی قرآن خود را «تبیاناً لِکُلّ شیء»[سوره نحل ایه 88] (روشنگر هر چیز) معرفی می‌کند، چطور ممکن است برای بیان معنا و مقصود خود محتاج به غیر خود باشد.( المیزان فی تفسیر القران ) او این روش را همچنین مستند به روایات می‌داند. برای مثال او نمونه گفتاری از امام علی(ع) در نهج البلاغه را که به توصیف قرآن می‌پردازد ذکر میکند به عنوان سند .امام علی (ع) میفرماید: "پاره‌ای از آن پاره‌ای دیگر را به زبان می‌آورد، و بعضی از آن شاهد بر بعضی دیگر است" .او همچنین روش تفسیر قرآن به قرآن را قدیمی‌ترین روشی می‌داند که پیامبر و امامان معصوم علیهم السلام نیز همین روش را داشتند. در این پژوهش ابتدا به بیان معنی و مفهوم امامت و ولایت به طور اجمال میپردازیم .در این میان دو موضوع در مورد امامت مطرح میشود: امامت عامه و امامت خاصه.که به طور مختصر به توضیح امامت عامه پرداخته و به نام بردن تعدادی از ایات در این مورد بسنده میکنیم.موضوع اصلی در این پژوهش امامت خاصه است که ابتدا تعدادی از مهمترین ومعروفترین ایات را که شیعه امامیه برای اثبات امامت خاصه به عنوان سند قرانی به کار میبرد نام برده و سپس به توضیح وتفسیر ان ایات بر مبنای اثار علامه طباطبایی پرداخته و نتیجه گیری میشود. منبع اصلی در این پژوهش تفسیر المیزان نوشته علامه طباطبایی است .علامه دراین اثر ابتدا به تفسیر ایات قرانی میپردازد، سپس روایات مربوطه را بررسی میکند و پس از ان مساله را ازنظر عقلی توضیح داده و دراخر شبهاتی را که به مساله وارد کرده اند پاسخ میدهد.
معرفت نفس از دیدگاه علامه طباطبایی و دلالت های آن در تربیت اخلاقی
نویسنده:
سجاد علی پور؛ استاد راهنما: اکبر رهنما؛ استاد مشاور: محسن فرمهینی فراهانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
تربیت اخلاقی یکی از بنیادی‌ترین نیازهای جوامع انسانی است که همواره مورد توجه اندیشمندان، مربیان و مکاتب فلسفی و عرفانی بوده است. در این میان، معرفت نفس به‌عنوان یکی از ارکان اساسی فلسفه و عرفان اسلامی، رویکردی منحصر‌به‌فرد به مسئله تربیت اخلاقی ارائه می‌دهد. از دیدگاه علامه طباطبایی، معرفت نفس نه‌تنها پیش‌نیاز خودشناسی و تکامل فردی است، بلکه زیربنای تحقق اخلاق الهی و عبودیت حقیقی محسوب می‌شود. ازاین‌رو، پژوهش حاضر به دنبال پاسخ به این پرسش اساسی است که معرفت نفس از دیدگاه علامه طباطبایی چه دلالت‌هایی برای تربیت اخلاقی دارد و چگونه می‌توان این دلالت‌ها را در قالب یک مدل تربیتی منسجم ارائه داد؟ این پژوهش به روش کیفی و تحلیلی-استنباطی و بر اساس روش ضرورت عقلی و سازواری و انسجام مفهومی انجام شده است. در بخش نظری، ابتدا مبانی معرفت نفس در آثار علامه طباطبایی بررسی شده و سپس مفاهیم مرتبط با تربیت اخلاقی در چارچوب معرفت نفس تحلیل گردیده است. در ادامه، استلزامات تربیت اخلاقی مبتنی بر مبانی معرفت نفس استخراج شده و گزاره های تجویزی مشتمل بر اهداف و اصول تربیت اخلاقی بر پایه معرفت نفس ارائه شده است. نتایج پژوهش نشان می‌دهد که معرفت نفس در اندیشه علامه طباطبایی، نه‌تنها مقدمه‌ای برای درک حقیقت وجودی انسان است، بلکه راهی برای تحقق توحید عملی و نیل به اخلاق الهی به شمار می‌آید. بر این اساس، تربیت اخلاقی باید بر سه سطح هدف‌گذاری بنا شود: هدف غایی: تحقق توحید عملی که بالاترین مقصد تربیت اخلاقی است. اهداف عالی شامل نیل به مقام ولایت و ورود به عالم اخلاص و هدف کلی؛ تجلی اسما و صفات الهی در انسان، که نتیجه تحقق اهداف عالی است. علاوه بر این، پژوهش حاضر هشت اصل اساسی برای تربیت اخلاقی بر اساس معرفت نفس را استخراج و معرفی کرده است که عبارتند از: ضرورت پرورش محبت و ابتنای زندگی بر اساس آن، مراقبه و محاسبه، ضرورت حضور استاد در فرآیند تربیت اخلاقی، پیوند اخلاق فردی و اجتماعی، توجه به تأثیر محیط و شرایط اجتماعی، تدریج و استمرار در تربیت اخلاقی، التزام به عبادات، ذکر و ریاضت‌های شرعی، لزوم توجه به قابلیت و ظرفیت افراد در تربیت اخلاقی.
چیستی، دلایل و کاربست‌های تجسم اعمال از دیدگاه علامه طباطبایی و آیت‌ الله جوادی آملی
نویسنده:
مریم پناهی؛ استاد راهنما: غلامحسین گرامی؛ استاد مشاور: محمدرضا امامی‌نیا
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
هدف از این پژوهش چیستی، دلایل و کاربست‌های تجسم اعمال از دیدگاه علامه طباطبایی و آیت‌الله جوادی آملی بوده است. روش انجام پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا، توصیفی بوده است. نتایج نشان داده است که طباطبایی با آنکه از طرفداران تجسم اعمال است، در پاسخ به چرایی عذاب، راهی دیگر جدای از تلازم و عینیت عمل با کیفر را پیموده است. طباطبایی معتقد است در اوامر و نواهی عقلایی، یعنی همان قوانین دائر بین عقلا، غرض عقلا از ترتیب آثار حسنه یا آثار سیئه بر اعمالی خاص، به کار بردن حیله‌‌ای است برای وادار کردن مردم در عمل به آن قوانین و تحذیر از مخالفت با آن قوانین. در این موارد رابطه میان عمل و جزا رابطه‌ای جعلی و قراردادی است، که خود اجتماع یا زمامداران، آن را وضع کرده‌اند، و داعی ایشان در این وضع و قرارداد، حاجت شدیدی بوده که به اجرای قوانین مذکور داشته‌اند؛ تا با وجود این نظامِ کیفر و پاداش، از اختلال نظام جلوگیری به عمل آورند، و لذا هر وقت از عمل به قوانین بی‌نیاز شوند و دیگر به آن قوانین احتیاجی نبینند در وفای به قراردادهای خود، یعنی دادن پاداش و کیفر، سهل‌انگاری می‌کنند. همچنین شدت و ضعف کیفرها به حسب اختلاف نیازمندی به قوانین و عمل به آن مختلف می‌شود، به این معنا که هر وقت نیاز به اجرای قوانین زیاد شود پاداش و کیفرها نیز به همان نسبت شدت می‌یابد و هر گاه احتیاج کمتر شود پاداش و کیفر نیز کمتر می‌شود طباطبایی چنین نتیجه می‌گیرد که در افعال خداوند نه باید چون و چرا کرد، و نه از علت خارجی آن پرسید. چون غیر از خود خداوند، علت دیگری برای افعال الاهی وجود ندارد تا وی را در فعلش مساعدت کند. همچنین نباید از اصلی کلی و عقلی جست‌وجو کرد تا مصحح و مجوز فعل خدا باشد؛ چراکه اصول عقلی منتزع از فعل اوست نه جلوتر از فعل او. اما موافقان با تجسم اعمال خود بر دو گروه عمده تقسیم می‌شوند:گروهی که معتقدند تمام کیفرها و پاداش‌ها مخلوق نفس و روح انسانی است و این نفس انسان است که در آن جهان آنها را خلق می‌کند. ایشان معتقدند کردار نیک و بد در این جهان در نفس انسان، ملکاتی خوب و بد ایجاد می‌کند و این ملکات خمیره انسان و جزء ذات او محسوب می‌شود و هر ملکه‌ای متناسب با خویش صورتی از نعمت و نقمت می‌آفریند؛ همچنانی که انسان در این جهان متناسب ملکات و روحیات خود یک سلسله افکار و معانی را در ذهن خویش ترسیم می‌کند.گروه دیگر معتقدند پاداش‌ها و کیفرها، حقایق اعمال دنیوی ماست؛ هر کردار ما، یک صورت دنیوی دارد که ما آن را مشاهده می‌کنیم و یک صورت ملکوتی و اخروی دارد که هم‌اکنون در دل آن عمل نهفته است. روز رستاخیز پس از تحولات و تطوراتی که در آن رخ می‌دهد شکل دنیوی خود را از دست می‌دهد و با واقعیت اخروی خود جلوه می‌کند. جزای اعمال هر انسانی عین اعمال خود او خواهد بود. بنابراین، پاداش‌ها و کیفرها، نعمت‌ها و نقمت‌ها، بهشت و جهنم، حقیقت و چهره باطنی اعمال، صفات و عقاید انسان است.آیت الله جوادی آملی معتقدند که انسان ها در کنار جزاء خارجی با عین عمل خود نیز جزاء داده می شوند به عبارت دیگر انسان هر عملی را که انجام داده، متن آن عمل را می‌بیند و عین آن عمل را مشاهده می‌کند، نه تنها به جزاء عمل می‌رسد، بلکه خود عمل را می‌یابد. همه آنچه که از دیدگاه علامه طباطبایی و آیت الله جوادی آملی گفته شد نه تنها در آیات و روایات به طور قطع به اثبات رسیده است بلکه در کلام فلاسفه با ادله قطعی قابل اثبات بوده و به تایید شهود بزرگان درآمده است. اثبات تجسم اعمال و عینیت عمل و جزا می تواند کاربست های اعتقادی و عملی فراوانی برای فرد یا جامعه داشته باشد از جمله : تحلیل صحیح عدل، نامه اعمل، میزان، صراط و... پاسخ شبهاتی چون حبط و تکفیر، خلود و توبه وشفاعت در بحث اعتقادی و احساس مسئولیت، محاسبه و مراقبه، تسلیم در برابر حق و انجام تکالیف، دوری از رذائل و توبه و... در بحث کارکردهای عملی.
حقیقت فعل اخلاقی در نظام اخلاقی اسلام با تکیه بر آرای فیض کاشانی و علامه طباطبایی
نویسنده:
سید محمد دبستانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
حقیقت فعل اخلاقی در نظام اخلاقی اسلام را میتوان با توجه به انسان شناسی اسلام و جایگاه و نقش عمل و اوصاف آن در آیات و روایات مبتنی بر آرای فیض کاشانی و علامه طباطبایی اینگونه بیان کرد که در نگاه اسلام آن چیزی که حقیقتاً متصف به ارزش اخلاقی میشود ملکات و گرایش های نفسانی انسان است که شاکله شخصیت او را تشکیل میدهد و فعل بدنی و خارجی معمولاً از آن منتشر و منبعث میشود این ملکات و گرایش های درونی در قالب نیت در افعال بروز میکند و در حقیقت فعل خارجی تبلور بخش همان نیات و حالات پنهان نفس انسانی است البته افعال خارجی در رسوخ و تثبیت این گرایش ها و صفات درونی نقش مهمی دارند یعنی هر فعلی هنگامی که تکرار شود باعث میشود ملکه متناسب با آن فعل در درون انسان شکل گرفته و تثبیت شود در متون اسلامی شواهد بسیاری دال بر این مطلب وجود دارد که حقیقت وجود انسان که در اخلاق مورد بررسی قرار میگیرد همین ملکات و صفات درونی است مثل اینکه هنگام سخن از جزای اعمال به تجسم اعمال در قیامت اشاره میکند یا اینکه میفرماید "یحشر الناس علی نیاتهم" یا اینکه در تفسیر "فتاتون افواجا" میفرماید در قیامت فقط یک گروه از مردم به شکل انسان محشور میشوند و سایر متون دینی که دلالت میکند که حقیقت فعل اخلاقی همان گرایش ها و نیات و ملکات درونی است.
بررسی تطبیقی نظر علامه طباطبایی و آیت الله خویی در تفسیر المیزان و البیان فی القرآن (بررسی موردی وقوع نسخ در آیات 15 و 16 نساء)
نویسنده:
فرناز اتحاد
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
از جمله شاخه های علوم قرآنی که اغلب از طرف دانشمندان و صاحب نظران علوم قرآنی مورد بحث و اختلاف قرار می‌گیرد مساله‌ی نسخ در آیات قرآن کریم است. برخی منکر وجود نسخ در آیات قرآن هستند و برخی با تقسیم بندی آن به انواع مختلف برخی از انواع آن یا نوعی از انواع آن را در آیات قرآن قبول دارند. آیت الله خویی از میان مفسران قرآن، پدیده نسخ را در مورد آیات قرآن قبول ندارند و تنها آیه‌ی نجوا را از موارد نسخ قرآن به قرآن می‌دانند. از جمله آیاتی مفسران دیگر پدیده‌ی نسخ را نسبت به آن قائل هستند آیات 15و 16 سوره نساء است که علامه طباطبایی نیز در این خصوص قائل به نسخ هستند. پژوهش حاضر ضمن تحلیل و مطرح کردن نظریات این دو بزرگوار مساله عدم نسخ در دو آیه مذکور را مطرح می نماید. آیت الله خویی نسخ در آیه 15 نساء را نپذیرفته و حکم آن را به جهت پیش گیری از گناه و تکرار کار زشت می داند اما علامه معتقد است که این آیه با آیه ی 16 نساء و آیه 2 سوره مبارکه نور نسخ شده است.
صفحات :
از صفحه 192 تا 213
پیدایش و تحول شخصیت اخلاقی انسان از نظر علامه طباطبایی(ره)
نویسنده:
بنفشه رمضانی ، فرشته ابوالحسنی ، رمضان مهدوی آزادبنی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
جستار حاضر درصدد بررسی دیدگاه علامه طباطبایی(ره) پیرامون پیدایش و تحول شخصیت اخلاقی انسان است؛روش پژوهش این است که مسائل مرتبط با شخصیت اخلاقی انسان از طریق فیش‌برداری از آثار علامه گردآوری و سپس با رویکرد عقلی-تحلیلی به تحلیل آن‌ها پرداختیم. سؤال‌های پژوهش عبارتند از: 1) منشأ پیدایش شخصیت اخلاقی از منظر علامه طباطبایی چیست؟ 2) عوامل درونی و بیرونی رشد و تحول شخصیت اخلاقی انسان از منظر ایشان کدامند؟ علامه در تفسیر المیزان، شاکله را به معنای خلق و خوی می‌داند . بنابراین با توجه به تحلیل‌های فلسفی علامه در بحث خلق و کیفیت ایجاد آن در افراد، خلق را یکی از منشأهای شخصیت اخلاقی نزد علامه دانست. علامه برای رشد و تحول شخصیت اخلاقی، عوامل درونی و بیرونی ذکر کرده است که عوامل درونی در سه ساحت شناختاری، عاطفی و عملکردی قرار می‌گیرند از دیدگاه علامه فطرت و طبیعت از عوامل درونی هستند اما مهم‌ترین عامل درونی از نظر ایشان اراده آزاد است. همچنین علامه به عوامل بیرونی که خارج از ذات او هستند و در اوضاع و جو زندگی او هستند مانند آداب و رسوم و عادت‌های تقلیدی و تأثیر جامعه و خانواده و .. اشاره می‌کند. می‌توان اذعان کرد که دیدگاه علامه طباطبایی در باب شخصیت اخلاقی، در میان دیدگاه‌های اندیشمندان غربی، بیشتر شبیه به نظریه صفات شخصیت است که نخستین بارآلپورت آن را نظریه‌پردازی کرده است. چرا که علامه برای خلق و شاکله خلقی به ویژگی‌هایی قائل است که اندیشمندان صفات به آن قائل هستند. و اگرچه به نقش تجارب کودکی، ذهن ناخودآگاه و ..نظیر دیدگاه روانکاوان و یا مسائل مربوط به یادگیری و شناختی و..نظیر نظریه یادگیری شناختی و یا به نقش خودشکوفایی نظیر دیدگاه انسان‌گرایانه و غیره اهمیت می‌هد، اما می‌توان گفت این مسائل برخی از عوامل دخیل در شخصیت اخلاقی است و لذا دیدگاه علامه طباطبایی در این بین جامع‌تر است.
صفحات :
از صفحه 87 تا 104
تحلیل انتقادی نظریة حرکت در حرکت علامه طباطبائی
نویسنده:
عبدالله نصری ، زینب یوسف زاده
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
صدرالمتالهین با طرح نظریة حرکت جوهری، حرکت در مقولة جوهر را مطرح کرد. اما او نیز همچون دیگر فلاسفه، حرکت در سایر مقولات را نپذیرفت، به ویژه در مقولاتی که افراد آن ها تدریجی الحصول است؛ چرا که حرکت در آن ها باعث به وجود آمدن پدیدة «حرکت در حرکت» می شود که از دیدگاه همة فلاسفه، امری محال است. در این بین در دیدگاه علامه طباطبائی پذیرش حرکت جوهری، مستلزم پذیرش وقوع نوعی حرکت تبعی اما حقیقی در همة مقولات نه گانة عرضی است. لذا در دیدگاه علامه طباطبائی حرکت در حرکت نه تنها محال نیست، بلکه تبیین چگونگی سرعت و کندی حرکات در پرتو پذیرش حرکت در حرکت ممکن است. در این جستار علاوه بر بررسی مبانی علامه طباطبائی در تبیین بحث حرکت در حرکت، دیدگاه شاگردان ایشان نیز پیرامون این مسأله مورد بررسی قرار می گیرد و خواهیم دید که شاگردان ایشان اختلاف مبنایی با علامه طباطبائی پیرامون این نظریه ندارند.
صفحات :
از صفحه 35 تا 66
مقایسه و تطبیق تفسیر معاد جسمانی از دیدگاه ملاصدرا و علامه طباطبایی
نویسنده:
شمس الله سراج ، حسین امین پرست ، ملیحه احمدبایی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در حوزه‌ی فلسفه اقامه‌‌ی برهان برای اثبات مسائل از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است و اثبات معاد جسمانی همواره در طول تاریخ به عنوان یک چالش اساسی، فراروی فلاسفه و متکلمین قرار گرفته است تا جایی که برخی از فلاسفه بزرگ اسلام در اثبات آن با براهین عقلی ناتوان بوده‌اند و صرفا برای التزام به شرع؛ نسبت به تحقق آن اعتقاد داشته‌اند. در این رهگذر فلاسفه‌ی بزرگی همچون ملاصدرا و علامه طباطبایی سعی داشته‌اند تا به موازات رعایت جانب شرع؛ برخی از اصول معاد جسمانی را با اقامه براهین عقلی اثبات نمایند و با وجود اینکه علامه در وادی فلسفه پیرو ملاصدرا می‌باشد؛ لکن در عرصه اثبات معاد جسمانی؛ برخی نظرات متمایز از وی را ارائه کرده است و بعضا تفاوت بنیادی در دیدگاه آنان برای اثبات معاد جسمانی نمایان است. ملاصدرا با تکیه بر نوآوری‌های فلسفی‌اش و علامه با انتخاب شیوه تفسیر آیه به آیه معاد، مسائل مربوط به معاد جسمانی انسان را تبیین کرده‌اند و هر دو این ادعا را دارند که شیوه‌ی آنها برای اثبات معاد جسمانی توسط فیلسوفان یا مفسران قبل از آنان مورد عنایت واقع نشده است. البته رهیافت آنان در حوزه معاد جسمانی، به صورت جامع و کامل تبیین کننده تمام مسائل مترتب بر آن نمی‌باشد و کماکان برخی از آرای آنان مورد بحث و نقد طالبان علم قرار می‌گیرد.
صفحات :
از صفحه 97 تا 122
بررسی تطبیقی وجوه معناشناختی و وجودشناختی مفهوم «بطن» و «تأویل» با تأکید بر دیدگاه علامه طباطبایی و امام خمینی
نویسنده:
مهدی ایزدی، علی عبداله زاده
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از مهم ترین مفاهیمی که در ارتباط با تفسیر و بعضا مرادف با آن استعمال شده است، واژه تأویل است. درباره تأویل دیدگاه های متعددی وجود دارد که «ترادف با تفسیر»، «صرف از معنی ظاهر به معنی خلاف ظاهر» و نهایتا «دلالت بر باطن» مهم ترین این دیدگاه ها است. با وجود این که دیدگاه دلالت بر باطن، از شهرت کمتری برخوردار است، ادله متعددی آن را تأیید می کند که از جمله مهمترین این ادله، دلالت آیات قرآنی و احادیث دال بر این معنی است. با این وجود ابهام مفهوم «باطن» کمتر از ابهام مفهوم «تأویل» نیست و همین مطلب، ماجرای «تأویل» را پیچیده تر می سازد. برخی بسیار ساده و سطحی از کنار «باطن» و «تأویل» می گذرند و روندی را طی می کنند که به نفی «باطن» و «تأویل» منجر می شود. علامه طباطبایی (ره) به «تأویل» نگاهی وجود شناسانه و به «باطن» نگاهی معناشناسانه دارد که نیازمند تحلیلِ و تبیین است. این مقاله در صدد بررسی تطبیقی دو مفهوم «باطن» و «تأویل» در دو ساحت وجود شناسانه و معناشناسانه است و اثبات می کند می توان به هر دو مقوله بر اساس دیدگاه علامه طباطبایی (ره) و امام خمینی (ره) به عنوان دو مفسر برجسته معاصر بر اساس نگرش وجود شناختی و معرفت شناختی نگریست.
صفحات :
از صفحه 55 تا 73
  • تعداد رکورد ها : 4563