جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 4302
حسن و قبح از دیدگاه علامه سید محمدحسین طباطبایی
نویسنده:
حسین ایجاد
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسأله حسن و قبح از قدیم‌الایام ـ از زمان یونان باستان قبل از میلاد ـ مطرح بوده است؛ مانند سقراط که اولین‌بار واژه خوب و بد را به‌کار برد و بعد از او ارسطو آن را در عقل عملی مورد بحث قرار داد. در حوزه اسلام نیز مسأله حــسن و قــبح یکی از مهم‌ترین مسائل کلامی به‌شمار می‌رود و برخی متکلمان آن را اصل محکم در زمینه شناخت افعال خداوند و صفات فعلی او تلقی می‌کنند. در این مسأله، دیدگاه‌های متفاوتی پدید آمده است. یکی از آن دیدگاه‌ها دیدگاه مرحوم علامه سید محمدحسین طباطبایی1 است. ایشان نظریه اعتباریات را مطرح می‌کتند و حــسن و قـــبح را جزء اعــتباریات باالمعنی‌الاخص می‌دانند. دیدگاه اعتباریات پیش از علامه نیز مورد بحث واقع شده است. اما علامه از آن به‌صورت منظم بحث کرد. در این میان، برخی به علامه نسبت نسبی‌گرایی دادند. اما واقعیت این است که علامه مطلق‌گراست نه نسبی‌گرا. ایشان از اعتباری بودن حسن و قبح تفسیر دقیقی ارئه می‌کند که فهم آن دقت و تدبر عمیق می‌طلبد. آنچه در این مقاله ارائه شده است، تحلیل و توضیح دیدگاه علامه درباره مسأله حسن و قبح است. در این مقاله سه بخش از هم تفکیک شده است؛ معنا‌شناسی، معرفت‌شنـاسی و هسـتی‌شناسی. اگر این سه بخـش صحیح تبیین شود، به لبّ نظر علامه نزدیک خواهیم شد. ایشان در معناشناسی دو معنا برای حسن و قبح ذکر می‌کنند؛ یکی موافقت و عدم آن با هدف و غرض اجتماعی و دیگری حسن و قبح به معنای ینبغی أن یفعل و لاینبغی أن یفعل. در هستی‌شناسی حسن و قبح، ایشان قائل به ذاتی و واقعی بودن حسن و قبح است. ایشان حسن و قبح در نفس‌الامر و حسن و قبح در مقام عمل را تفکیک می‌کند. حسن و قبح در نفس‌الامر ثابت است، ولی حسن و قبح در مقام عمل متغیر و تابع احساسات درونی افراد است. در معرفت‌شناسی حسن و قبح، ایشان نسبی‌گرا نیست بلکه واقعی بودن حسن و قبح را می‌پذیرد و عقل توان درک حسن و قبح را دارد.
صفحات :
از صفحه 48 تا 69
تأثیر نظریه اعتباریات علامه طباطبایی در مسئله‌ی وحدت طلب و اراده در دانش اصول فقه
نویسنده:
زهرا آتشی ، محمد جواد سلمان‌پور ، مریم باروتی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نظریه‌ اعتباریات، نظریه‌ای در حوزه‌ معرفت‌شناسی است که در دیگر ساحت های حوزه‌ های دانشی نیز تأثیر بسیار زیادی گذاشته است. اصول فقه، از جمله مهم‌ترین علومی است که نظریه‌ اعتباریات در آن منشأ اثر بوده است و علامه طباطبایی1 در کتاب حاشیۀ الکفایه از نظریه‌ اعتباریات برای بررسی مسائل این علم سترگ بهره برده‌اند. از منظر ایشان، «امر و نهی» اعتباری بوده و از تبعات اعتبار ریاست است و امر، بستگى دادن خواست و ربط دادن اراده به فعل دیگری است. یکی از مهم ترین مسائل معاصر در قسمت امر در اصول فقه، مسأله‌ وحدت طلب و اراده است که علمایی چون آخوند خراسانی1 قائل به وحدت از جهت مفهوم، إنشاء و خارج بین طلب و اراده شده‌اند. ولی علامه طباطبایی1 این بحث را در سه ساحت لغوی، اصولی و عقلی مطرح کرده و از تبعات نظریه‌ اعتباریات برای تبیین و حل آن بهره برده‌اند.
صفحات :
از صفحه 50 تا 69
علامه طباطبایی و امکان تحقق جامعه دینی
نویسنده:
علی لاریجانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بدون تردید علامه طباطبایی از معدود متفکران معاصری است که از دو ویژگی برجسته برخوردار بوده است؛ یکی جامعیت نظری ایشان در علوم پایه اسلامی و دیگری پیشگامی در طرح مباحث نو که در مواجهه با افکار فلسفی غرب به‌وجود می‌آمد. به همین جهت دور از انتظار نیست که به برخی مسائل مهم فلسفه سیاست نیز پرداخته باشند. البته ایشان کتابی تحت این عنوان ندارند، اما در مجلدات مختلف تفسیر "المیزان" و رسائلی در باب روابط اجتمایی و رسالت شیعه به موضوعات مختلفی در ساحت فلسفه سیاست توجه کرده‌اند. از جمله این توجهات، پاسخ به این سؤال است که "با توجه به یک نمونه موفق در اداره جامعه که تمدن غربی است، چرا باید دنبال تحقق جامعه دینی بود که در تاریخ هیچ‌گاه بروز موفقیت‌آمیزی نداشته است؟ پاسخ به این سؤال که شاید در شرایط امروز ایران نیز به‌نحو دیگری مطرح است، نیازمند درک مبانی تفکر فلسفی و قرآنی ایشان در بعد سعادت فرد و جامعه می‌باشد. اما اجمالاً علامه ریشه دو گونه نگاه جامعه دینی و تمدن غربی را در این نکته می‌دانند که جامعه دینی حق‌گرا و عقل‌گرا ست و تمدن غربی لذت‌گرا و احساسی است. ازاین‌جهت نقد ایشان به نقد فیلسوفانی نظیر «مکین تایر» درباره تمدن غربی مشابهت دارد. در این مقاله با توجه به نیاز امروز ایران به این مقوله و از طرفی موقف منصفانه علامه در حوزه اندیشندگی، به تجزیه و تحلیل و نقد أراء ایشان پرداخته شده است.
صفحات :
از صفحه 112 تا 152
تحلیل نظام‌مند قرائت علامه طباطبایی از آموزه «معرفت نفس
نویسنده:
سید محمدحسین دعائی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از اساسی‌ترین آموزه‌های اسلامی برای فعال‌کردن همه ظرفیت‌های انسان و رساندن او به عالی‌ترین رتبه ممکن، آموزه «معرفت نفس» است؛ همان آموزه‌ای که «دین‌پژوهان» با رهیافت‌ها، رویکردها و روش‌های مختلفی به بررسی آن پرداخته و قرائت‌های گوناگون و بعضاً متضادی از آن ارائه کرده‌اند. از جمله این قرائت‌ها، قرائتِ «علامه طباطبایی» است که با توجه به موقعیت ممتاز ایشان در عرصه دین‌پژوهی می‌توان به اهمیت بررسی آن پی برد. بر همین اساس در تحقیق حاضر پس از گزارش قرائتِ «علامه طباطبایی» از آموزه «معرفت نفس» در قالب یک مجمومه منسجم و نظام‌مند، به ارزیابی آن پرداخته‌ایم. براساس نتائج حاصل از این تحقیق می‌توان قرائتِ «علامه طباطبایی» از این آموزه دینی (یعنی «لزوم شهود هویت بالغیر و عین الربطِ نفس برای رسیدن به خداشناسی حضوری») را با توجه به ویژگی‌هایی چون: ابتناء بحث از آموزه «معرفت نفس» بر «آیات قرآن کریم» و تبیین آن براساسِ «گزاره‌های نقلی»، ارائه یک نگاه تاریخی، تحلیلی، تطبیقی به جریانِ «معرفت نفس»، اثبات امکانِ «معرفة الله» و «معرفة النفس» و رد استحاله آن، اشاره به راهکار عملیِ «تصفیه قلب» و «نفی خواطر» برای رسیدن به «معرفت نفس»، تأکید بر عدم منافاتِ «معرفت نفس» با «رسالت‌های اجتماعی» و تلاش برای رسیدن به یک «مدل عملیاتی، رقابتی» از آموزه «معرفت نفس»، به‌عنوانِ «قرائت معیار» معرفی کرد.
صفحات :
از صفحه 70 تا 95
چگونگی مسأله نبودن وجود خدا در قرآن کریم از منظر علامه طباطبایی
نویسنده:
عسکری سلیمانی امیری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
برهان ها در علم خداشناسی یا بر اصل وجود خداست، یا بر یگانگی او یا برهان بر خالقیت او و ... از نظر فیلسوفان، اصل وجود خدا بر اساس قاعده «ما لا سبب» بدیهی است و براهین مثبت تنبیه بر امر بدیهی است. برهان هایی که در علم کلام و فلسفه بر وجود خدا اقامه می‌شود، یا اولاً و بالذات بر وجود فی نفسه خدا نیست، یا اگر برهان بر وجود فی نفسه او باشد، برهـان تنبیهی بوده و وجود او نیازی به اثبات ندارد. از منظر علامه طباطبایی قرآن کریم مشتمل بر براهینی در خداشناسی است. اما هیچ‌یک از آنها بر برهان وجود فی نفسه خدا نیستند؛ چراکه در قرآن وجود خدا بدیهی تلقی می‌شود و حتی برهان تنبیهی بر اصل وجود او هم اقامه نشده است و آیات ناظر به براهین یا برای اثبات توحید و یکتایی خـدای متعال است یا اثبات بر خالقیت اوست یا سایر اوصافی او و هیچ‌یک از آنها برای اثبات اصل وجود خدای متعال نیستند.
صفحات :
از صفحه 6 تا 29
تحولات نظریه اعتباریات پس از علامه طباطبایی
نویسنده:
رضا ملایی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نظریه اعتباریات علامه طباطبایی از ظرفیت‌های فراوانی در حل مسائل دانش فقه، اصول فقه، اخلاق، علوم اجتماعی، فلسفه و مابعدالطبیعه برخوردار است. ظرفیت‌های فراوان این نظریه، آن را در کانون توجه اندیشمندان پس از علامه طباطبایی قرار داده و بحث و گفت‌وگوهای وسیعی پیرامون آن شکل گرفته است. این بحث‌‌ها پیامدهایی برای این نظریه در پی داشته‌اند. از سویی با نقد، نقاط ضعف این نظریه را نمایان کرده و از آنها کاسته‌اند و در نتیجه به پویایی و تکامل آن تداوم بخشیده‌اند. اما از سوی دیگر، تصویری نامتوازن از این نظریه ارائه کرده و بخش‌‌هایی از آن را مورد توجه قرار داده و از دیگر بخش‌‌ها و ظرفیت‌‌های فراوان آن غفلت کرده‌اند. در نهایت هم تفاسیری از نظریه اعتباریات ارائه کرده‌اند که فهم این نظریه را در دهه‌های کنونی به مخاطره انداخته و این سؤال را به‌طور جدی طرح کرده است که نظریه اعتباریات علامه طباطبایی به‌راستی منطبق با کدام‌یک از این تفاسیر است؟ نوشتار پیش‌رو به توصیف تحولات نظریه اعتباریات روی آورده، و این توصیف را در دو بخش نقدها و تفاسیر دنبال کرده است.
صفحات :
از صفحه 70 تا 89
تحلیل و بررسی هدف‌مندی خلقت و تأثیر آن در تصویر معاد از دیدگاه علامه طباطبایی
نویسنده:
سمیه مهدیه
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
معاد یکی از اصول ادیان توحیدی است که اعتقاد به آن، نقطه فصل و وجه ممیز تفکر دینی از غیر آن است. سخن از معاد در قرآن، از «امکان وقوع» آن شروع شده و به «ضرورت وقوع» این پدیده می‌رسد و گاهی نیز آن‌چنان این ضرورت بدیهی است که به‌عنوان اصلی مفروغٌ عنه از آن گذر می‌شود. ادله عقلی و براهین فلسفی از جمله استدلالاتی هستند که در اثبات ضرورت معاد ارائه گشته است. در این میان، از جمله راه کارهای قرآن جهت اثبات ضرورت معاد، مسأله هدف‌مندی خلقت است که ذیل برهان حکمت از آن بحث می‌شود. در آیات ناظر به برهان حکمت، با ذکر کلیدواژه‌هایی همچون «عبث»، «لعب»، «باطل» و «سُدی» و نفی تمامی این صفات از خداوند و خلقت او و نیز با تأکید بر «حق بودن» افعال الهی، از یک‌سو هدف‌مندی خلقت و از سوی دیگر بازگشت به خداوند و برپایی قیامت به‌عنوان ضرورتی انکارناپذیر و لازمه هدف‌مندی خلقت ثابت شده است. تبیین علامه طباطبایی1 در این زمینه با اغلب مفسران متفاوت است. درحالی‌که نگرش اکثر مفسران پیرامون غایت آفرینش و انسان و نیز حیات اخروی، جبران منافع و لذایذ فوت‌شده انسان‌هاست و پیوند میان دنیا و آخرت تکوینی نیست، از دیدگاه علامه غایت خلقت انسان، پیوستن به حق تعالی و حیات سعادتمند ابدی است و پیوند او با حیات اخروی حقیقی و تکوینی است و در همین جهان استعداد و ابزار پیوستن به حق در او موجود است.
صفحات :
از صفحه 96 تا 121
تقریری نو از نظریه «بازگشت علم حصولی به علم حضوری» علامه طباطبایی
نویسنده:
حسام یزدی ، احسان کرمانشاهانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
علامه طباطبایی در آثار مختلفشان بر این نظر تصریح کرده‌اند که «علم حصولی به علم حضوری بازمی‌گردد». با توجه به کلمات و عبارات مختلف ایشان، دو بیان از بازگشت علم حصولی به حضوری قابل برداشت است: 1. در یک بیان، مأخذ و منشأ انتزاع هر علم حصولی، یک علم حضوری دانسته شده است. 2. در بیانی دیگر بر این نکته تأکید شده که علم حصولی مجاز و اعتباری اضطراری است و ازاین‌رو هر علم حصولی حقیقتاً یک علم حضوری است. در این نوشتار بعد از توضیح هردو بیان تلاش شده است تا با یافت وجه‌جمعی میان این دو بیان، تقریری نو از این نظریه به‌دست آید. در این وجه‌جمع، بیان دوم اصل انگاشته شده و بیان اول به آن تأویل برده می‌شود و نتیجه این می‌شود که علم حصولی هم متأخر از علم حضوری است (بنا بر بیان اول) و هم در حقیقت همان علم حضوری است (بنا بر بیان دوم). اگرچه این وجه‌جمع در نگاه ابتدایی، گزاره‌ای متناقض به‌ نظر می‌رسد، اما با نگاه دقیق‌تر مشخص می‌شود که تأخر علم حصولی بر علم حضوری از سنخ «تأخر مجاز بر حقیقت» است.
صفحات :
از صفحه 9 تا 27
تبیین علمی امور خارق‌العاده از نظر علامه طباطبائی و فخر رازی
نویسنده:
سید عبدالرئوف افضلی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
کم‌تر کسی است که با امور خارق‌العاده آشنا نباشد یا نمونه‌ای از آن‌ها را نشنیده باشد، اما پرسشی که برای بسیاری مطرح می‌شود این است که علت این امور چیست و تبیین علمی آن‌ها از چه قرار است؟ آیا یک امر طبیعی شناخته یا ناشناخته این امور را به وجود می‌آورد یا یک امر فراطبیعی؟ در این پژوهش که به شیوه تحلیلی - توصیفی سامان یافته، تلاش می‌کنیم به این پرسش با تکیه بر آرای علامه طباطبایی و فخر رازی پاسخ دهیم. این دو دانشمند بلندآوازه جهان اسلام در عین حال که هر دو هم متکلم‌اند، هم فیلسوف و هم مفسر، درخصوص این مسئله پاسخ‌های متفاوتی ارائه کرده‌اند. علامه با توجه به مبانی کلامی و فلسفی که اختیار کرده است امر طبیعی را علت معرفی می‌کند و یک تبیین علمی از امور خارق‌العاده ارائه می‌کند، اما فخر رازی با عنایت به مبانی اشعری خود از امر فراطبیعی به‌مثابه علت یاد می‌نماید و تبیین علمی را ناممکن می‌داند.
صفحات :
از صفحه 67 تا 82
تشکیک در وجود از دیدگاه علامه طباطبایی و استاد مصباح
نویسنده:
سید حسین اکبرپور غازانی ، روح الله سوری
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از مسائل ذیل اصالت وجود، تبیین کثرات عالم بود که برای توجیه آن، نظریه تشکیک وجود مطرح شد. در حکمت متعالیه، علاوه بر انواع سه‌گانه کثرت به بعض ذات، خارج ذات و تمام ذات، معیار چهارمی برای توجیه برخی کثرات مطرح شد: اختلاف به تمام ذات در عین اشتراک به تمام ذات یا اختلاف به شدت و ضعف. اندیشمندان صدرایی در تبیین این معیار دچار اختلاف شدند. علامه طباطبایی معتقد است برخی کثرات عالم واقع با این معیار قابل توجیه نیست. وی با طرح ملاک جدید «عینیت مابه‌الامتیاز و مابه‌الاشتراک» معتقد است اگر اختلاف وجودات به اختلاف مراتب و شدت و ضعف بازگردد، تشکیک طولی وگرنه عرضی است. استاد مصباح نیز سخن علامه را مردود دانسته و معتقد است اگر مصادیق یک مفهوم رابطه علّی ـ معلولی داشته باشند، آنگاه آن مفهوم به نحو تشکیکی بر آن‌ها حمل می‌شود؛ در غیر این صورت، تشکیک عرضی‌ای وجود ندارد و چنین کثراتی متباین به تمام وجودند.
صفحات :
از صفحه 131 تا 146
  • تعداد رکورد ها : 4302