جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 4570
مطالعه ابعاد عدل الهی در دیدگاه علامه طباطبایی (از جنبه ‌های اعتقادی، تفسیری، اخلاقی، اجتماعی و سیاسی)
نویسنده:
علی جواد عبدالکاظم الناهض؛ محمد حسن صانعی پور؛ استاد مشاور: مصطفی عباسی مقدم
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این مطالعه به ارائه درک جامع و عمیق از دیدگاه علامه طباطبایی در مورد مفهوم عدل الهی می‌پردازد، که به غنی ‌سازی دانش در مورد این موضوع حیاتی در تفکر اسلامی کمک می‌کند. همچنین این مطالعه به استخراج درس‌ها و کاربردهای عملی می‌پردازد که مسلمانان می‌توانند از آن‌ها در زندگی روزمره خود بهره‌برداری کنند. اهداف اصلی شامل شناسایی مفهوم عدل الهی به‌عنوان آنچه که علامه طباطبایی می‌بیند، مطالعه تفسیر او از آیات قرآنی مربوط به عدل، و تحلیل ابعاد اخلاقی، اجتماعی و سیاسی عدل الهی در اندیشه او است. همچنین این مطالعه به بررسی روش‌های کاربرد ابعاد عدل الهی در زندگی روزمره مسلمانان می‌پردازد.این مطالعه بر اساس روش توصیفی تحلیلی استوار است، به‌طوری‌که افکار علامه طباطبایی در مورد عدل الهی از طریق آثار او، به‌ویژه تفسیر ",المیزان فی تفسیر القرآن",، توصیف و تحلیل خواهد شد. این مطالعه به پنج فصل تقسیم شده است: فصل اول به چارچوب کلی تحقیق می‌پردازد، از جمله مقدمه، مشکل تحقیق، اهداف تحقیق، اهمیت تحقیق، مطالعات قبلی، سوالات و فرضیات، و روش تحقیق. فصل دوم به چارچوب نظری می‌پردازد، در حالی که فصل سوم بر ابعاد اعتقادی و تفسیری عدل الهی در دیدگاه علامه طباطبایی تمرکز دارد. فصل چهارم به ابعاد اخلاقی، اجتماعی و سیاسی عدل الهی می‌پردازد و در نهایت، فصل پنجم شامل نتیجه‌گیری است که در آن نتایج خلاصه و توصیه‌ها ارائه می‌شود.نتایج نشان می‌دهد که دیدگاه علامه طباطبایی در مورد عدل الهی تنها یک مفهوم فلسفی نیست، بلکه یک ارزش عملی است که اخلاق و رفتارهای انسانی را تقویت می‌کند و به ساختن جامعه‌ای متعهد و محترم کمک می‌کند. همچنین عدل الهی تجسم اصول حق و انصاف است که درک انسان را از مسئولیت‌های فردی و جمعی‌اش تقویت می‌کند. عدل الهی به‌عنوان تضمینی برای حقوق افراد در نظر گرفته می‌شود، به‌طوری‌که به هر ذی حق حق خود را می‌دهد و حقوق افراد را تقویت کرده و آن‌ها را از ظلم محافظت می‌کند. این مطالعه توصیه می‌کند که مطالعات مقایسه‌ای بین دیدگاه علامه طباطبایی و دیدگاه‌های مدارس فکری دیگر مانند معتزله و اشاعره انجام شود تا تفاوت‌ها و شباهت‌ها در مفاهیم مربوط به عدل را درک کنیم. همچنین توصیه می‌شود که تحقیقات بر روی چگونگی کاربرد اصول عدل الهی در زندگی روزمره متمرکز شود و برنامه‌های آموزشی بر اساس مفاهیم عدل الهی برای افزایش آگاهی از ارزش‌های اخلاقی و اجتماعی توسعه یابد.
مقایسه نحوه مواجهه کلامی سید محمد حسین طباطبایی و حسن حنفی با مسئله عدالت اجتماعی
نویسنده:
رضا تاجمیری؛ استاد راهنما: مریم خوشدل روحانی؛ استاد مشاور: مرضیه محصص
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
عدالت اجتماعی از جمله مسائلی است که با نوع نگرش متکلمان، معنا و کارکردهای مختلفی می‌یابد، به‌نحوی‌که رویکرد عقل محور به دین و اصول عقائد، عدالت را به اصلی بدل می‌کند که انسان در آن حق دخالت و تصمیم‌گیری و تغییر شرایط ناعادلانه دارد و رویکرد جبرگرایانه آن را تبدیل به اصلی می‌کند که انسان در آن حق دخالت و تغییر شرایط ناعادلانه را نخواهد داشت، در این تحقیق به بررسی مواجهه و رویکرد سید محمدحسین طباطبایی و حسن حنفی با اصل عدالت اجتماعی باتکیه‌بر آراء کلامی آنها پرداخته شده است.طباطبایی به‌عنوان نماینده کلامی شیعه با رویکردی برهانی و عقلانی به علم کلام پرداخته و در بحث از حسن و قبح دیدگاهی در میانه متکلمان معتزله و اشاعره دارد؛ چراکه آن را امری اعتباری باریشه‌های حقیقی دانسته و عقل را در شناخت اولیه عدالت دارای نقش دانسته؛ اما منفعت‌طلبی انسان را عاملی برای نیاز انسان به وحی و هدایت الهی دانسته و نقش امام را دراین‌رابطه در امتداد نبوت به معنای هدایت و حکومت الهی بر مردم و در راستای برقراری عدالت اجتماعی دانسته، اما حنفی با رویکردی تجددخواهانه به بازسازی علم کلام پرداخته، به‌نحوی‌که تمرکز آن را از خدا معطوف به انسان و جامعه کند، در بحث حسن و قبح نیز دیدگاه او را می‌توان در امتداد عقل‌گرایی معتزله و در مقابل اشاعره دانست چرا که از آن تعبیر به انسان عاقل کرده که جزء مکمل انسان متعین است.دیدگاه او در عقل‌گرایی نیز به اتکای عقلانیت در راستای شناخت، برقراری و اجرای عدالت اجتماعی بوده نه امری نیازمند به وحی، در ارتباط با امامت نیز آن را نه استمرار نبوت بلکه دارای صفات انسانی و انتخاب شده توسط امت دانسته که به معنای حکومت انسان بر جامعه است، بدین ترتیب در این تحقیق که با روش کتابخانه‌ای به گردآوری آراء و نظرات این دو متفکر در حوزه عدالت اجتماعی پرداخته شده، بعد از مرتب‌سازی اطلاعات به توصیف و تحلیل آنها در حوزه نام‌برده‌شده پرداخته که نتایج حاصل از این بررسی نشان می‌دهد هرچند دو متفکر بر اهمیت عدالت اجتماعی و نقش عقائد در تحقق آن تأکید دارند؛ اما طباطبایی به تطبیق جنبه‌های سنتی عقاید و تفسیر منطقی از آنان برای عدالت اجتماعی پرداخته و حسن حنفی با نگاهی تجددخواهانه به عقاید و باز تفسیر آنها برای مسائل جامعه و عدالت اجتماعی پرداخته است.
چیستی، دلایل و کاربست‌های تجسم اعمال از دیدگاه علامه طباطبایی و آیت‌ الله جوادی آملی
نویسنده:
مریم پناهی؛ استاد راهنما: غلامحسین گرامی؛ استاد مشاور: محمدرضا امامی‌نیا
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
هدف از این پژوهش چیستی، دلایل و کاربست‌های تجسم اعمال از دیدگاه علامه طباطبایی و آیت‌الله جوادی آملی بوده است. روش انجام پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا، توصیفی بوده است. نتایج نشان داده است که طباطبایی با آنکه از طرفداران تجسم اعمال است، در پاسخ به چرایی عذاب، راهی دیگر جدای از تلازم و عینیت عمل با کیفر را پیموده است. طباطبایی معتقد است در اوامر و نواهی عقلایی، یعنی همان قوانین دائر بین عقلا، غرض عقلا از ترتیب آثار حسنه یا آثار سیئه بر اعمالی خاص، به کار بردن حیله‌‌ای است برای وادار کردن مردم در عمل به آن قوانین و تحذیر از مخالفت با آن قوانین. در این موارد رابطه میان عمل و جزا رابطه‌ای جعلی و قراردادی است، که خود اجتماع یا زمامداران، آن را وضع کرده‌اند، و داعی ایشان در این وضع و قرارداد، حاجت شدیدی بوده که به اجرای قوانین مذکور داشته‌اند؛ تا با وجود این نظامِ کیفر و پاداش، از اختلال نظام جلوگیری به عمل آورند، و لذا هر وقت از عمل به قوانین بی‌نیاز شوند و دیگر به آن قوانین احتیاجی نبینند در وفای به قراردادهای خود، یعنی دادن پاداش و کیفر، سهل‌انگاری می‌کنند. همچنین شدت و ضعف کیفرها به حسب اختلاف نیازمندی به قوانین و عمل به آن مختلف می‌شود، به این معنا که هر وقت نیاز به اجرای قوانین زیاد شود پاداش و کیفرها نیز به همان نسبت شدت می‌یابد و هر گاه احتیاج کمتر شود پاداش و کیفر نیز کمتر می‌شود طباطبایی چنین نتیجه می‌گیرد که در افعال خداوند نه باید چون و چرا کرد، و نه از علت خارجی آن پرسید. چون غیر از خود خداوند، علت دیگری برای افعال الاهی وجود ندارد تا وی را در فعلش مساعدت کند. همچنین نباید از اصلی کلی و عقلی جست‌وجو کرد تا مصحح و مجوز فعل خدا باشد؛ چراکه اصول عقلی منتزع از فعل اوست نه جلوتر از فعل او. اما موافقان با تجسم اعمال خود بر دو گروه عمده تقسیم می‌شوند:گروهی که معتقدند تمام کیفرها و پاداش‌ها مخلوق نفس و روح انسانی است و این نفس انسان است که در آن جهان آنها را خلق می‌کند. ایشان معتقدند کردار نیک و بد در این جهان در نفس انسان، ملکاتی خوب و بد ایجاد می‌کند و این ملکات خمیره انسان و جزء ذات او محسوب می‌شود و هر ملکه‌ای متناسب با خویش صورتی از نعمت و نقمت می‌آفریند؛ همچنانی که انسان در این جهان متناسب ملکات و روحیات خود یک سلسله افکار و معانی را در ذهن خویش ترسیم می‌کند.گروه دیگر معتقدند پاداش‌ها و کیفرها، حقایق اعمال دنیوی ماست؛ هر کردار ما، یک صورت دنیوی دارد که ما آن را مشاهده می‌کنیم و یک صورت ملکوتی و اخروی دارد که هم‌اکنون در دل آن عمل نهفته است. روز رستاخیز پس از تحولات و تطوراتی که در آن رخ می‌دهد شکل دنیوی خود را از دست می‌دهد و با واقعیت اخروی خود جلوه می‌کند. جزای اعمال هر انسانی عین اعمال خود او خواهد بود. بنابراین، پاداش‌ها و کیفرها، نعمت‌ها و نقمت‌ها، بهشت و جهنم، حقیقت و چهره باطنی اعمال، صفات و عقاید انسان است.آیت الله جوادی آملی معتقدند که انسان ها در کنار جزاء خارجی با عین عمل خود نیز جزاء داده می شوند به عبارت دیگر انسان هر عملی را که انجام داده، متن آن عمل را می‌بیند و عین آن عمل را مشاهده می‌کند، نه تنها به جزاء عمل می‌رسد، بلکه خود عمل را می‌یابد. همه آنچه که از دیدگاه علامه طباطبایی و آیت الله جوادی آملی گفته شد نه تنها در آیات و روایات به طور قطع به اثبات رسیده است بلکه در کلام فلاسفه با ادله قطعی قابل اثبات بوده و به تایید شهود بزرگان درآمده است. اثبات تجسم اعمال و عینیت عمل و جزا می تواند کاربست های اعتقادی و عملی فراوانی برای فرد یا جامعه داشته باشد از جمله : تحلیل صحیح عدل، نامه اعمل، میزان، صراط و... پاسخ شبهاتی چون حبط و تکفیر، خلود و توبه وشفاعت در بحث اعتقادی و احساس مسئولیت، محاسبه و مراقبه، تسلیم در برابر حق و انجام تکالیف، دوری از رذائل و توبه و... در بحث کارکردهای عملی.
بررسی تطبیقی دیدگاه فخر رازی و علامه طباطبایی در مسأله ی اثبات پذیری وجود خدا
نویسنده:
معصومه ریگی؛ استاد راهنما: ابراهیم نوری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
1 تعریف مسأله و بیان سؤال‌های اصلی تحقیق یکی از مسائل مهم کلام(الهیات) مسئله وجود خداست. گرچه باور به وجود خدا در همه ادیان ابراهیمی اصلی مسلّم است ولی پژوهشگران این ادیان در اثبات پذیری یا اثبات ناپذیری وجود خدا اختلاف دیدگاه دارند. برخی وجود خدا را امری بدیهی و بی نیاز از اقامه برهان می دانند و برخی دیگر آن را نظری و محتاج اثبات می‌دانند. عده ای اثبات‌ وجود خداوند را با دلایل عقلی ممکن می‌دانند و برخی بر این باورند که اثبات وجود خداوند با عقل ممکن نیست. در جهان اسلام نیز میان متفکران در مساله فوق اختلاف نظر وجود دارد، از نگاه علامه طباطبایی وجود خدا امری بدیهی و بی‌نیاز از برهان است. از این رو وی نه تنها وجود خدا را با برهان اثبات نمی‌کند؛ بلکه بر بی‌نیازی وجود خداوند از هر گونه استدلال تاکید دارد. از نظر علامه طباطبایی معرفت خدا امری فطری بوده و انسان در درون و ضمیر خود به علم حضوری خدا را می‌یابد. با وجود بداهت وجود خدا ایشان اقامه برهان را از باب تنبیه و تذکر مفید و معقول می داند. فخر رازی اثبات وجود خدا و شناخت او را برهانی و استدلالی می‌داند. از نظر وی اشتغال به این امر از واجبات عقلی و بالاترین مرتبه‌ای است که قوه‌ی نظری به آن دست می‌یابد، او با استناد به برخی آیات قرآن کریم می‌گوید قوّه‌ی نظری به‌ سبب رتبه و شرف، بر قوّه‌ی عملی مقدم است، زیرا حاصل قوّه‌ی عملی که انجام خیرات و طاعات و خشیت در برابر خداست، پس از معرفت خداوند، به دست می‌آید (فخر رازی، 1386: 2/79). فخر در اثبات نظری بودن علم ما به وجود خدا می‌گوید: «علم به وجود خدا یا امری ضروری است و یا نظری، و علم ما به وجود خداوند ضروری نیست، زیرا به علم ضروری می‌دانیم که به وجود خدا علم ضروری نداریم. این‌که علم ما به خدا بدیهی نیست، گزاره‌ای بدیهی است، بنابراین، باید نظری باشد و علم نظری با دلیل به دست می‌آید. از این روست که بالاترین مرتبه‌ی صدیقان، تفکر در دلایل ذات و صفات خداست و تقلید نکوهش شده است» (فخر رازی، 1386: 2/79). در واقع فخر رازی، استدلال‌های عقلانی متنوعی همچون برهان حدوث و امکان و وجوب را در کتاب مفاتیح الغیب مطرح کرده و تأکید کرده است که استدلال‌های فلسفی برای اثبات وجود خدا کافی و مؤثر هستند و از سوی دیگر، علامه طباطبایی، فیلسوف و مفسر شیعه، با تأکید بر اصول قرآنی و استفاده از روش‌های فلسفی، بر این باور است که شناخت وجود خدا علاوه بر استدلال‌های عقلانی، به شهود فطری انسان نیز متکی است (حجتی، مناقبی، 1394) بنابراین مسئله اثبات وجود خدا در تاریخ تفکر فلسفی و کلامی مسلمانان همواره موضوعی پیچیده و بحث‌برانگیز بوده است. در این میان، دو چهره برجسته کلامی و فلسفی اسلامی یعنی فخر رازی و علامه طباطبایی با ارائه دیدگاه‌های منحصر به فرد خود، مباحث مختلفی پیرامون اثبات وجود خدا مطرح کرده‌اند. فخر رازی، متکلم اهل سنت، در آثار خود به ویژه در مفاتیح الغیب، با استفاده از استدلال‌های عقلانی و منطقی نظیر برهان حدوث و وجوب، به اثبات وجود خدا پرداخته است. او در این زمینه به بهره‌گیری از برهان‌های فلسفی تأکید داشت و بر این باور بود که وجود خدا باید از طریق استدلال‌های عقلی و منطقی ثابت شود (محمدی، 1400). در مقابل، علامه طباطبایی، فیلسوف و مفسر بزرگ شیعه، در المیزان و دیگر آثار خود، علاوه بر تأکید بر برهان‌های عقلی، به ابعاد عرفانی و فطری ایمان به خدا نیز توجه کرده است. او معتقد است که انسان‌ها از طریق فطرت خود به وجود خدا پی می‌برند و این شناخت نیازمند استدلال‌های پیچیده نیست، اما برای تقویت این شناخت، استدلال‌های فلسفی نیز مورد استفاده قرار می‌گیرند (حجتی، مناقبی، 1394) این پژوهش بر آن است که به بررسی تطبیقی دیدگاه فخر رازی و علامه طباطبایی در مسئله‌ی اثبات‌پذیری وجود خدا بپردازد و با آوردن دلایل و شواهد کافی به تحلیل، مقایسه و ارزیابی دیدگاه این دو مفسّر در مسئله فوق مبادرت ورزد. پرسش‌های اصلی پژوهش عبارت‌اند از: 1. دیدگاه علامه طباطبایی پیرامون مسئله‌ی اثبات‌پذیری وجود خدا چیست؟ 2. نظر فخر رازی پیرامون مسئله‌ی اثبات‌پذیری وجود خدا چگونه است؟ 3. دیدگاه علامه طباطبایی و فخر رازی پیرامون مسئله‌ی اثبات‌پذیری وجود خدا چه اشتراکات و چه افتراقاتی دارد؟
بررسی تطبیقی تأثیر مبانی معرفت شناختی در تفسیر قرآن از منظر محمد باقر ملکی میانجی و علامه طباطبایی
نویسنده:
ماهر الصالح؛ استاد راهنما: علی قدردان قراملکی؛ استاد مشاور: محمد عظیمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تفسیر قرآن از دیرباز یکی از مهم‌ترین مباحث علوم اسلامی بوده است، و مبانی معرفتی به‌عنوان پیش‌فرض‌های اصلی در این حوزه مطرح می‌باشد. این مبانی شامل مجموعه‌ای از اصول است که مفسر را در فهم صحیح و جامع قرآن کریم و تبیین آیات آن یاری می‌رساند. مفسران با رویکردهای گوناگون به این مبانی روی آورده‌اند که حاصل آن پدید آمدن تفاسیر متنوع بوده است. از برجسته‌ترین این چهره‌ها، آیت‌الله محمّدباقر ملکی میانجی (از اندیشمندان مکتب تفکیک) و علّامه سید محمدحسین طباطبائی (شخصیت ممتاز و تأثیرگذار در حوزه تفسیر) هستند. ملکی میانجی بر مبانی معرفتی‌ای تکیه می‌کند که کسب معارف را منحصر به روش نقلی و به ویژه روایات می‌داند، ارزش معارف عقلی را نفی می‌کند و میان عقل بشری و عقل الهی تمایز قائل می‌شود؛ چنان‌که این رویکرد در تفسیر او «مناهج البیان» مشهود است. در مقابل، علّامه طباطبائی در تفسیر «المیزان» ضمن پذیرش حجیّت ظواهر آیات و روایات، معرفت را به نقل محدود نکرده و نقش عقل را نیز به‌طور همزمان به رسمیت می‌شناسد. این مبانی معرفت شناختی نقش کلیدی در تفسیر آیات قرآن ایفا می‌کند. چنان‌که در تفسیر آیات مربوط به نعیم و عذاب اخروی مانند «جَنَّهً وَحَرِیرًا» ملکی میانجی ــ به‌سبب عدم اتکا به معارف عقلی ــ تفسیر این آیات به «تجسیم اعمال» را رد می‌کند؛ حال آنکه علامه طباطبائی معتقد است نعیم و عذاب اخروی، مجسَّم شدن اعمال انسان هستند. بر پایه این اختلاف‌نظرها، این پژوهش در پی مقایسه مبانی معرفتیِ این دو اندیشمند و تبیین تأثیر ژرف آن‌ها در تفسیر قرآن کریم با تأکید بر بررسی وجوه اشتراک و افتراق میان دیدگاه‌های ایشان است. در این تحقیق روشن شد که هر دو طرف بر اعتبار روش نقلی در تفسیر قرآن کریم موافق هستند و علامه طباطبایی با پذیرش تأثیر روش عقلی در تفسیر قرآن، به تفسیری کامل‌تر و جامع‌تر روی آورده است.
واکاوی مفهوم شکر و واژگان مرتبط با آن در آموزه های دینی با تاکید بر دیدگاه ملاصدرا و علامه طباطبایی
نویسنده:
مهدیه اسماعیلی؛ استاد راهنما: محمدعلی وطن دوست حقیقی مرند؛ استاد مشاور: امیر راستین
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مفهوم شکر، احساس قدردانی و سپاسگزاری برای نعمت‌ها و خوبی‌هایی است که معمولاً باعث افزایش خوشحالی و رضایت درونی و ارتباط نزدیک تر با خدا و دیگران می‌گردد. اظهار شکر و سپاس، نشان از ارزش‌های انسانی اصیل و ارتباط اجتماعی سالم است. شکر الهی به معنای واکنش و استفاده درست و بجا از نعمتهای خداوند و قدردانی و سپاسگزاری از نعمت‌های اوست که در متون دینی و فلسفی اسلامی، نه تنها به عنوان یک وظیفه ی دینی و عملی روحانی و اخلاقی، از اهمیت و جایگاه ویژه‌ای برخوردار است که به عنوان یک اصل بنیادین در زندگی انسانی مطرح است. در این میان بررسی واژگان مرتبط با شکر، برای فهم بهتر مفهوم شکر و در نهایت، رسیدن به مقام شکری که مقصود حق تعالی است حائز اهمیت می باشد. یکی از مسائلی که می‌تواند مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد تحلیل معناشناسانه و وجودشناسانه از شکر و مفاهیم مرتبط با آن در آموزه های دینی است. در میان مکاتب فلسفی، حکمت متعالیه، به عنوان یک نظام فلسفی جامع، شکر به عنوان یک حالت درونی و معرفتی، می‌تواند انسان را به درک عمیق‌تری از وجود و نعمت‌های الهی رهنمون سازد. در این میان، ملاصدرا به عنوان بنیانگذار حکمت متعالیه و علامه طباطبایی به عنوان یکی از اندیشمندان و پیروان تفکر صدرایی، مطالب ارزشمندی را در باره شکر و مفاهیم مرتبط با آن مطرح نموده‌اند. در پژوهش حاضر، براساس مبانی حکمت متعالیه و با تاکید بر آراء ملاصدرا و علامه طباطبایی تلاش می‌شود، تحلیل معناشناسانه و وجودشناسانه از مفهوم شکر و دیگر مفاهیم مرتبط با آن در آموزه های دینی ارائه گردد.
بررسی مقایسه‌ای مسئله شر از منظر خواجه نصیرالدین طوسی و علامه طباطبائی
نویسنده:
مریم خورشیدوند؛ استاد راهنما: فاطمه رجبی همدانی؛ استاد مشاور: محمود موسوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسئله شرور یکی از مهمترین مسائل حیات بشر است که بر اساس وجود کاستی‌ها، مصائب، آلام و بلاها در طول زندگی بشر زمینه و بستر شبهاتی را درباره خالق هستی بخش و مدبر عالم هستی به وجود می‌آورد. این شبهات سبب به چالش کشاندن مباحثی چون وجود خدا، توحید و یگانگی خدا، عدل الهی، قدرت و علم و حکمت الهی، نظام احسن و اختیار بشر شده ‌است. لذا پاسخ به این مسئله بسیار حائز اهمیت است. پژوهش پیش رو با اتکا به روش توصیفی- تحلیلی و گردآوری اطلاعات به صورت اسنادی- کتابخانه‌ای در جهت استحصال راه‌های برون رفت از مسئله شر از منظر دو اندیشمند مسلمان، خواجه نصیر طوسی و علامه طباطبائی با دو رویکرد کلامی و فلسفی به این نتایج دست یافت که این دو اندیشمند تا حدود زیادی در تعریف شر اتفاق نظر دارند و پاسخ متمایز خواجه، از منظر توجه دادن به اصل عوض و انتصاف است و پاسخ ویژه علامه، عنایت به فقر وجودی و نظام احسن خلقت است. لذا از آنجا که تمامی پاسخ‌ها تحت تأثیر مبانی فکری قرآنی و روایی بازخوانی می‌شود برای داشتن پاسخی جامع جهت رفع شبهات عملی و نظری مسئله شر باید پاسخ های دو رویکرد فوق تجمیع گردد چرا که مکمل هم هستند. محقق در سیر مطالعاتی به این مسئله دست یافت که اگر مسئله شر با توجه به سنت های الهی به صورت مصداقی مورد واکاوی قرار بگیرد، می‌تواند علاوه بر ارائه پاسخ برای رفع شبهات، منتج به ارائه راهکار برای در امان ماندن نسبی از این شرور گردد.
تبیین ظرفیت‌های تمدنی دیدگاه‌های فلسفی علامه طباطبائی
نویسنده:
محمدرضا حیدری نقدعلی؛ استاد راهنما: ضیاء‌الدین میرمحمدی؛ استاد مشاور: ابوذر رجبی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تشکیل و توسعه تمدن اسلامی یکی از دغدغه‌های اصلی و مهم حکومت‌های مسلمانان بوده است. در اعصار مختلف اندیشمندان و حتی حاکمان نسبت به این موضوع نظریه‌پردازی کردند و بعضاً برخی از حکومت‌های مسلمانان به تمدن اسلامی دست پیدا کردند و شکوهمندی و شکوفایی‌های متنوعی را به ارمغان آوردند. طبیعی است در راستای شکل‌گیری و توسعه هر تمدنی نیاز است به دو ساحت، چارچوب نظری و جهان علم تمدن و ساحت سخت‌ افزاری و نرم‌افزاری توجه شود و برای نیل به این مهم باید از طریق مجاهدت علمی و همچنین مبانی مستحکم گام برداشت. چه‌‌ ‌بسا مبانی مختلفی از علوم مختلف بتوانند متکفل این موضوع باشند.اما آن علمی که به عنوان علم پایه و مادر علوم و مبانی تمام معارف می‌تواند در بعد فلسفه تمدن و همچنین در بعد مبانی نرم افزار تمدن نقش اساسی را داشته باشد فلسفه است و متأسفانه در ادوار گذشته به این مهم کمتر توجه شده است. در انقلاب شکوهمند و الهی ایران اسلامی به برکت مرحوم حضرت امام خمینی قدس سره و رهبری حضرت آیت الله خامنه‌ای مدظله العالی نگاه و توجه به فلسفه اسلامی و کارکرد‌های اجتماعی تمدنی آن بیشتر شد و از جهت دیگر شخصیت علمی و نظریات کم نظیر مرحوم علامه طباطبائی با تأکید بر حکمت متعالیه می‌تواند در راستای تشکیل و توسعه تمدن اسلامی نقش کلان و بسزایی را ایفاء کنند. اساساً فلسفه، برای زیست عقلانی در پرتوی معنویت است و مطابق با همین سخن اصول و قواعد فلسفی فراوانی از اصالت وجود، بسیط الحقائق کل الاشیا، خیر و شر، الواحد، وحدت شخصی وجود، نظریه ادراکات اعتباری و... وجود دارد که می‌تواند در دو بُعد نظری و امتدادی تمدن نقش کلانی را داشته باشد. روش پژوهش حاضر میان رشته است و به سبب ظرفیت اندیشه‌های فلسفی علامه طباطبائی در تمدن اسلامی با استفاده از دو اصل مهم یکی وحدت شخصی وجود و دیگری اعتباریات سعی دارد در بُعد تولید محتوای نرم افزاری تمدن از جمله نظام فرهنگی تمدن، سبک زندگی اسلامی، تعلیم و تربیت،هنر و معماری، همبستگی اجتماعی، عدالت اجتماعی، حکومت و سیاست، نظام حقوقی و قضائی، اخلاق و معنویت و... به اندازه وسع و توان گامی برداشته شود.
ترجمه و تعلیق کتاب اصول فلسفه و روش ریالیسم (علامه محمد حسین طباطبایی) به زبان انگلیسی
نویسنده:
عاشق حسین؛ استاد راهنما: مهدی کریمی؛ استاد مشاور: رضا بخشایش
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اصول فلسفه و روش رئالیسم کتابی است که شامل 14 مقاله در زمینه فلسفه و معرفت شناسی اسلامی است.نویسنده این کتاب سید محمد حسین طباطبایی است که در 5 جلد به چاپ رسیده است.این کتاب شامل توضیحات جامع و پاورقی های مفصل شهید مرتضی مطهری است.این یک دوره کوتاه اما کامل در معرفت شناسی اسلامی است.این کتاب با متنی ساده و کلی به اساسی ترین مسائل فلسفه اسلامی می پردازد.این کتاب نه تنها مسائل فلسفی حیاتی فلسفه قدیم و جدید را مورد بحث قرار می دهد، بلکه شامل متنی بدیع در حوزه فلسفه اسلامی نیز می شود. همچنین به بررسی و نقد فلسفه غرب پرداخته است.نویسنده، فلسفه را به اسلام یا شرق محدود نمی کند، اما به نظر می رسد که درک خاصی از واقع گرایی دارد و آن را به روشنی در پی یافتن حق و واقعیت تفسیر می کند.جلد اول از 5 مجلد که شامل مقدمه ای طولانی بر فلسفه و 4 مقاله با عنوان: فلسفه چیست، فلسفه و سفسطه (واقع گرایی و آرمان گرایی)، علم و ادراک، علم و معلوم (ارزش اطلاعات)، توسط دانشجو ترجمه و حاشیه نویسی شده است.
اندیشه ادراک بین فلسفه اسلامی و فلسفه غربی (علامه طباطبایی و شهید صدر / دیوید هیوم و امانوئل کانت) به عنوان نمونه
نویسنده:
محمد بنعماره؛ استاد راهنما: أحمد ماجد
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این پژوهش به نظریه ادراک انسان بین فلسفه های اسلامی و غرب می پردازد و دو الگو را برای مکتب اسلامی انتخاب کرده است: آقایان محمد حسین طباطبایی و محمدباقر صدر و برای فلسفه غرب دیوید هیوم و ایمانوئل کانت را برگزیده است. موضوع ادراک یکی از ارکان پژوهش فلسفی است که بین یک مکتب فلسفی و مکتب دیگر تمایز قائل می شود. زیرا گفتن اینکه ادراک صرفاً حسی است و نمی توان آنچه را که توسط حواس ظاهری یا درونی هدایت نمی شود، همانطور که هیوم و مکتب تجربی به طور کلی استدلال می کردند، درک کرد، منجر به نگاه مادی به هستی و انسان می شود. در حالی که گفتن از دوگانگی حس و عقل در ادراک، همان طور که کانت در نگاه خود به این دوگانگی می گوید، یا علامه طباطبایی و شهید صدر در ترکیب حس و عقل می فرمایند، به دیدگاه متفاوتی از وجود و انسان منجر می شود. . بررسی موضوع ادراک و علم در فلسفه از دو جنبه است که به هم پیوسته اند، یعنی: هستی شناسی (هستی شناسی) و نظریه معرفت (معرفت شناسی). بررسی ادراک از منظر هستی شناسی موضوعاتی را مطرح می کند: اثبات منشأ وجود ادراک و مجرد بودن آن، رابطه ادراک با ادراک کننده و ادراک شده، پرداختن به وجود روح و چگونگی ادراک آن و... رابطه روح و علم ... ادراک از منظر نظریه معرفت به بررسی منابع و حدود و ارزش آن می پردازد. از این رو، پژوهش به یک مقدمه و چهار فصل تقسیم شد: مقدمه، ادراک را در زبان و اصطلاح تعریف کرد و علوم مختلفی را که ادراک را تحقیق می‌کرد، نشان داد. فصل اول با برجسته کردن توالی تاریخی نظریه، که از فیلسوفان یونان شروع می شود و به فلسفه مدرن در غرب ختم می شود، به ادراک پرداخته و دیدگاه پنج فیلسوف مسلمان را روشن می کند. فصل دوم به ادراک از نظر هیوم و کانت می پردازد. فصل سوم از طریق علامه طباطبایی و شهید صدر به این موضوع پرداخته است. فصل چهارم نتایج مقایسه فیلسوفان چهارگانه را ارائه کرد. پژوهش با نتیجه‌گیری که شامل مهم‌ترین نتیجه‌گیری و نتایج بود به پایان رسید.
  • تعداد رکورد ها : 4570