جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 4570
«هدایت به امر » در نظریه قرآنی امامت؛ تحلیل و بررسی دیدگاه علامه طباطبایی
نویسنده:
محمد اسعدی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
امامت در نظریه قرآنی افزون بر شئون هدایتی انبیاء به معنای عام هدایت، با شئون ویژه ای بر محور هدایت خاص الهی در دو بعد تشریع و تکوین یا ظاهر و باطن همراه است. بر این اساس، در همسویی با مفهوم لغوی، امام در قرآن مقتدا و عَلَم هدایتی است که نور الهی او مایۀ راهنمایی و راهبری مردم در مسیر صراط مستقیم و مراحل تکاملی جامعۀ دینی است؛ طبعاً رسالت اصلی او از رسالت نبی و رسول که در مرحلۀ تأسیسی و ابتدایی دین مطرح است، متمایز خواهد بود. در این میان علامه طباطبایی با تأکید بر تمایز مقام امامت از مقام نبوت و رسالت در قرآن و در جست وجوی مؤلفۀ اصلی امامت و وجه فارق آن از نبوت و رسالت، از مفهوم «هدایت به امر » که در دو آیۀ قرآن تصریح شده مدد جسته و این مفهوم را به هدایت باطنی تکوینی تفسیر نموده است. این تفسیر هرچند از جهت تأکید بر بُعدی مهم و متمایز در امامت قرآنی اهمیت دارد، اما در پرتو شواهد مورد نظر ایشان با برخی مناقشات نیز همراه است. این مقاله در جست وجوی تفسیری موسّع از هدایت به امر در شئون امامت قرآنی است که با حفظ دغدغه های قرآنی و معرفتی علامه، قابل دفاع باشد.
صفحات :
از صفحه 23 تا 40
بررسی مسأله مسئولیت اخلاقی و جبر طبیعی و اجتماعی از دیدگاه علامه طباطبایی؛ سازگارگرایی یا ناسازگارگرایی؟
نویسنده:
الناز شاکری؛ استاد راهنما: فرشته ابوالحسنی نیارکی؛ استاد مشاور: مهران رضایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسئله اصلی این پژوهش بررسی «مسئولیت اخلاقی» از دیدگاه علامه طباطبایی و امکان، چیستی و هستی آن براساس پذیرش یا عدم پذیرش جبر طبیعی و جبر اجتماع است. از آنجا که پیش‌شرط مسئولیت اخلاقی، اختیار و بلکه طبق دیدگاه برخی از اندیشمندان «اراده آزاد» است، براین اساس، برای حل این مسأله باید پاسخ علامه طباطبایی را در ارتباط با رابطه جبر و اختیار سنجید تا دست آخر، در باب انطباق دیدگاه ایشان با انواع طبقه‌بندی‌های نظریه‌های سازگارگرایانه یا ناسازگارگرایانه سنجش و داوری ‌نماییم. مسأله مورد بحث از حیطه جبر و اختیار، تصویرسازی دیدگاه علامه در خصوص علل طولی فعل و رفتار آدمی از آن حیث که به اراده و علم پیشین الهی (به عنوان مسأله کلامی-فلسفی) بازمی‌گردد نیست؛ همچنین جبر علی-فلسفی یعنی ضرورت علی نیز نیست؛ بلکه مقصود بررسی تأثیرگذاری عوامل طبیعی و اجتماعی است (به عنوان مسأله‌ای با پیشینه علمی جدیدتر حاصل از پیشرفت علوم). علامه طباطبایی، مسئولیت اخلاقی را، پاسخگویی و تعهد در انجام وظایف می‌داند که به فرد الزام و تکلیف درونی و بیرونی شده است. و این پاسخگویی در حد توانایی-های فرد و طاقت اوست به نحوی که به غایت مطلوب نزدیک شود و عدم این پاسخگویی، سبب نکوهش فرد است. چنین فاعلی نسبت به وظایف خود آگاهی دارد و با آزادی این امر را انتخاب کرده است. از آنجا که مهمترین عنصر مسئولیت اخلاقی، ارادی و اختیاری بودن آن است، از عوامل طبیعی و اجتماعی مؤثر در اختیار یک فعل [اخلاقی] باید پرسش کرد. علامه طباطبایی، با نظریه «اعتباریات عملی و اندیشه‌های اعتباری»، راهی نو در این خصوص پیموده است. وی معتقد است تمایلات طبیعت انسان نقش مهمی در برقراری میل به سوی ایجاد فعل دارد که این میل، برانگیزاننده اندیشه و سپس اراده و سپس صدور فعل است. این احساسات و تمایلات و اندیشه‌های حاصل از آن، علاوه بر اینکه برآمده از اندیشه‌های حقیقی است، از اعتباریات ساخته شده در اجتماع نیز تأثیر می‌پذیرد. براساس بحث از میزان دخالت این عوامل طبیعی و اجتماعی، که معروف به «جبر طبیعت» و «جبر اجتماع» است، در تحلیل مسئولیت اخلاقی نقش مهمی ایفا می‌کند. علامه طباطبایی، عوامل دیگری را نیز، چه از درون فرد چه بیرون او دخیل در افعال اختیاری و اخلاقی انسان می‌داند. اما تأثیر این عوامل، به حدی نیست که سبب جبر گردد و همچنان با حفظ نقش و تأثیر آن‌ها، قدرت و نسبت انسان به انجام و ترک آن افعال یکسان است بنابراین فعل اختیاری تلقی می‌شود و اگر اختیاری باشد، مسئولیت اخلاقی بر آن، قابل حمل است. براین اساس علامه طباطبایی را یک اندیشمند سازگارگرا می‌دانیم که به سازگاری بین تأثیر عوامل طبیعی و عوامل اجتماعی با اختیار انسان حکم مثبت داده است که پیش‌شرطی برای مباحث مسئولیت اخلاقی انسان است.
نقد و بررسی آرای تربیتی ژان پل سارتر از دیدگاه فلسفه تربیتی علامه طباطبایی
نویسنده:
محمد باقری دادوکلایی، امیرحسین سلطانی فلاح
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
فلسفه تربیت به مطالعه هدف ها، فرایند، ماهیت برنامه ها، عمل و نتایج تعلیم و تربیت می پردازد .هدف از پژوهش حاضر نقد و بررسی آرای تربیتی ژان پل سارتر از دیدگاه فلسفه تربیتی علامه طباطبایی می‌باشد. ماهیت وکیفیت این پژوهش، روش پژوهش، توصیفی‌تحلیلی (تحلیل اسنادی ) است. در این پژوهش ابتدا به اصول فلسفی سارترو سپس به آرای تربیتی از دیدگاه سارتر و در نهایت رابطه معلم و شاگرد از دیدگاه وی پرداخته شد. در بخش بعدی نیز به اصول فلسفی علامه طباطبایی و سپس آرای تربیتی از منظر علامه و در نهایت به رابطه بین معلم و شاگرد در دیدگاه ایشان پرداخته شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که آرای تربیتی از نظر سارتر، نسبیت گرایی، درک مفهوم آزادی، یادگیری فرد، افزایش حس مسئولیت، تربیت‌ خلاق، فعال بودن شاگرد می‌باشد و علامه نیز اهداف تربیتی را در دو دسته اهداف غایی که رسیدن به توحید می باشد و اهداف واسطه‌ای از جمله اهداف اعتقادی، اخلاقی، نظامی، فرهنگی و اجتماعی تقسیم بندی کرده است. ما با توجه به آرای علامه طباطبایی در صدد نقد و بررسی این آرا می باشیم.ازجمله انکار وجود خدا و آزاد بودن کامل انسان و هدایت نکردن وی توسط شخص آگاه که با توجه به آرای علامه طباطبایی این موارد مورد نقد و بررسی قرار گرفته است.
صفحات :
از صفحه 138 تا 170
بازخوانی انسان شناسی علامه طباطبایی با تکیه بر کتاب الانسان
نویسنده:
معصومه گنج خانلو؛ استاد راهنما: حسن عباسی حسن آبادی؛ استاد مشاور: رضا رسولی شربیانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
پایان نامه با توجه به کتاب انسان وعقیده علامه طباطبایی تنظیم شده است و مراحل خلقت در انسان را مورد بررسی قرار داده است وپیدایش او در عالم ذرات تا سیر زندگی او در عالم آخرت مورد نظر است.روح انسان در عالم ذرات قبل از پیدایش جسم ، حیات وزندگی یافته و با خلقت آدم ابوالبشر از خاک خداوند روح الهی در او دمید وبه او اختیاراتی داد تا با هبوط در زمین بتواند با تلاش و کسب تجربه به تکامل و تعالی برسدالبته با مرگ ، روح او عالم برزخ را تجربه خواهد کرد ودر قالب مثالی به حیات ادامه میدهد وبانفخ صور به حوادث قیامت و معاد میرسد و با حسابرسی عالم آخرت را تجربه خواهد کرد که در صورت سعادتمندی راهی بهشت عدن خواهد شد ودر صورت شقاوت در دیار ضلالت فرو خواهد افتاد هدف تحقیق: پاسخگویی به سوالتیکه از سوی گروههای مختلف به ویژه نوجوانان وجوانان در جامعه مطرح میگردد روش کار : پژوهش با مطالعه کتابخانه ای در آثار علامه و استفاده از سایت مشکوه النور نتیجه پژوهش : انسان با هدف تکاملی در خلقت ماهیت الهی دارد از سوی خدا وبه سوی خدا در سیر و تکاپو است تا به سر منزل تکامل برسد ، سعادتمندی یا شقاوت او بستگی به عملکرد هاو رفتارهای خودش دارد
بررسی قاعده الشیء ما لم یجب لم یوجد و تأثیر آن بر علم کلام؛ باتوجه‌به نظر علامه طباطبایی و استاد فیاضی
نویسنده:
جواد حسین پور؛ استاد راهنما: محمد اسفندیاری؛ استاد مشاور: یاسر حسین پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
شرط بقا و دوام هر علمی خصوصاً در علوم نظری، پویایی و جریان‌داشتن آن علم است که این امر گاهی در سایه اختلاف‌نظرها، نقد مبانی و عدم تعصب به برخی مبانی محقق می‌شود. نمونه‌ای از این نقد و نظرها قاعده «الشیء ما لم یجب لم یوجد» می‌باشد که برخی از معاصرین مانند استاد فیاضی زیدعزه بر خلاف حکما، این قاعده را ناتمام دانسته و صحت آن را نه‌تنها مردود، بلکه محال می‌دانند. جدای از تأثیر این قاعده بر مسائل فلسفه، تأثیر این قاعده بر کلام اسلامی پوشیده نمی‌باشد به نحوی که اختلاف‌نظر در تأیید یا ردّ این قاعده، در برخی مباحث کلام مؤثر است. علامه طباطبائی در تألیفات خود، بر تمامیت و صحت این قاعده تأکید دارند لکن استاد فیاضی علاوه بر نقد تمام ادله موافقینِ این قاعده، ادله متفاوتی بر نقد و ناتمام بودن این قاعده ارائه می‌نمایند. اثر این اختلاف‌نظر در مباحثی نظیر: تعریف قدرت الهی، تبیین اراده واجب تعالی و ممکنات، جبر و اختیار و حدوث و قدم عالم بروز می‌کند. و آنچه مهم است خوانش این قاعده بر اساس مبانی حکمت متعالیه است که می‌توان آنرا به‌عنوان جمع بین اقوال در مورد این قاعده و همچنین خاتمه بر این اختلاف نظرها بیان کرد به نحوی که باتوجه‌به مبانی حکمت متعالیه از جمله اصالت وجود، امکان فقری و عین الربط بودن معالیل به علت خود و از طرفی تبیین ظرف و مجرای قاعده مذکور، این قاعده تخصصا از محل اختلاف خارج می‌شود.
بررسی انتقادی فرآیند شکل‌گیری میدان آموزش بوردیو مبتنی بر مبانی انسان‌شناسی علامه طباطبایی (رحمه‌الله علیه)
نویسنده:
عرفان گلینی حسنی پور؛ استاد راهنما: محمدرضا روحانی؛ استاد مشاور: ابراهیم راستیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نوع نگاه به ساختارهای اجتماعی حوزه تعلیم و تربیت و اتخاذ مبنایی نظری در فهم آن، بر تبیین فرآیند تکون و تحول آن تأثیرگذار است و این موضوع به نوبه خود بر شیوه اداره امور این حوزه، تأثیر عمیقی خواهد گذاشت. از همین رو دیدگاه بوردیو پیرامون میدان آموزش را می‌توان به عنوان پایه و اساس رویکردهای متأخر در جامعه‌شناسی آموزش و پرورش دانست که به دنبال ارائه ابزارهای تحلیلی مناسب برای شناخت و اصلاح عرصه اجتماعی آموزش و پرورش است. وجود ظرفیت‌های‌ بالای این دستگاه، فرصت‌های بکر و فراوانی را برای مطالعات کاربردی و میدانی فراهم آورده است. اما این دستگاه نظری، به رغم بهره‌مندی از طیف گسترده‌ای از آراء اندیشمندان اجتماعی، دچار تزاحم، نقصان و ضعف‌های بنیادین جدی است که این دغدغه، باعث شکل‌گیری مطالعه‌ای انتقادی نظیر پژوهش حاضر شده است. با پذیرش مبانی انسان‌شناسانه علامه طباطبایی (ره) به عنوان مبنای نظری شکل‌گیری ساختارهای اجتماعی در عرصه تعلیم و تربیت، این تغییر مبنا آثار متعددی در تقویت چارچوب نظری میدان آموزش به همراه خواهد داشت که می‌توان در پرتو آن، رهنمودها و دلالت‌های متلائم با مبانی اسلامی را برای حکمرانان ساختارهای اجتماعی حوزه تعلیم و تربیت به ارمغان آورد. هدف هدف از پژوهش حاضر بررسی انتقادی محتوا و مبانی نظریه میدان آموزش بوردیو بر اساس مبانی انسان‌شناسی علامه طباطبایی (ره) است که در پایان، با ارائه دلالت‌هایی مستنتج از مبانی دینی، تلاش می‌شود تا پنجره‌ای از نگاه‌های دینی و بومی، به روی حوزه ساختارهای اجتماعی تعلیم و تربیت گشوده شود. روش شناسی پژوهش: در پژوهش حاضر، داده‌ها به روش اسنادی و کتابخانه‌ای جمع‌آوری شده‌اند. همچنین برای تبیین دیدگاه بوردیو پیرامون نحوه تکون میدان آموزش و نقد آن بر اساس بر مبانی انسان‌شناسی علامه طباطبایی (ره)، از روش توصیفی-تحلیلی استفاده شده است. در انتها پس از جمع‌آوری مجموعه نقدهای وارد به نظریه بوردیو، به شیوه فلسفی به استخراج و استنتاج مبانی ناب انسان‌شناسی علامه طباطبایی (ره) در موضوع ساختارهای اجتماعی تعلیم و تربیت خواهیم پرداخت. یافته‌ها: یافته‌های پژوهش در پرتو نگاه انتقادی دیدگاه علامه طباطبایی (ره) به نظریه میدان آموزش بوردیو، شامل سه دست است؛ مجموعه نقدهای وارد به مفهوم عادت‌واره بر اساس مفهوم شاکله، مجموعه نقدهای وارد به نظریه عمل بوردیو بر اساس نظریه کنش علامه (ره) و مجموعه نقدهای وارد به رویکرد ساخت‌گرایی تکوینی بر اساس نظریه اعتباریات و فطرت علامه طباطبایی (ره). همچنین در بخش نتیجه‌گیری، می‌توان به دو یافته مستنتج از مبانی انسان‌شناسی علامه طباطبایی (ره) تحت عنوان «چرخه شکل‌گیری شاکله حقیقی اجتماع» و «چشم‌انداز تنوع همگرایی در تعلیم و تربیت» اشاره کرد. نتیجه گیری: بنا بر نتایج پژوهش، علم در نگاه بوردیو، تنها آگاهی‌های حصولی و اعتباری مکتسبه از اجتماع را شامل می‌شود. تعلیم و فرآیند آموزش در نگاه منفی و انتقادی بوردیو، به مثابه ابزاری برای تثبیت قدرت حاکمه انگاشته شده است. همچنین بنا بر اصل تمایز بوردیو، میدان‌ها بر حسب اقتضائات اجتماعی متنوعی که دارند، بر مدار ستیز و رقابت تکون می‌یابند. این در حالی است که در نگاه مرحوم علامه طباطبایی (ره)، علم ماهیتی قدرت‌آفرین داشته و دارای خاصیت کاشقیت از حقیقت خارج است. به اعتقاد ایشان، انسان به دلیل بهره‌مندی از نفس مجرد الهی با حقایق عالم به صورت حضوری در اتحاد است. در چشم‌انداز ایشان فرآیند تعلیم و تربیت، اسیر نگاه‌های سیاسی نشده، بلکه در غایت باعث شکل‌گیری شاکله حقیقی اجتماع، که همان شاکله توحیدی است، می‌شود. همچنین توجه توأمان علامه طباطبایی (ره) به وجوه ثابت و متغیر انسانی، حائز نوعی چشم‌انداز نظری (تنوع همگرا) است که در عین قائل به وجود شاکله‌ها و اقتضائات اجتماعی متنوع، وجود ارتباطات همگرایی بین میدان‌‌های اجتماعی را اثبات می‌کند.
ترجمه‌ی کتاب انسان از آغاز تا انجام تالیف علامه سید محمد حسین‌ طباطبایی به زبان بوسنیایی
نویسنده:
آرمین کلپو؛ استاد راهنما: لطفی اکبش
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
حضرت علامه طباطبایی، صاحب آثار گرانبهای متعددی است که هر یک از آن‌ها تأثیر مثبت و قابل توجهی داشته‌اند. در میان این آثار، مهم‌ترین آن‌ها تفسیر جامع و معتبر المیزان است. یکی دیگر از آثار ارزشمند ایشان کتاب انسان از آغاز تا انجام می‌باشد که به مسئله ماهیت انسان پرداخته و می‌توان آن را ترجمه‌ای از اثر ایشان با عنوان الانسان دانست. این کتاب بیشتر با عنوان نخست شناخته شده است. شایان ذکر است که این اثر توسط شیخ صادق لاریجانی به زبان فارسی ترجمه شده است. در این کتاب، علامه طباطبایی جایگاه انسان را در فرآیند نزول و صعود او تحلیل و بررسی می‌کند. مطالعه این کتاب به انسان امکان می‌دهد تا با مسائل عمیق هستی‌شناسی خلیفه‌ی خداوند آشنا شود و پیوند میان مراحل پیشین وجود و تأثیر آن‌ها بر مراحل آتی را روشن سازد. به‌عبارت دیگر، این کتاب نشان می‌دهد که انسان در مسیر تکامل خود، موجودی گسسته از گذشته‌اش نیست، بلکه مراحل پیشین وجود او بر مراحل بعدی تأثیرگذارند. در مقدمه ترجمه این اثر، زندگی‌نامه و دستاوردهای علمی این شخصیت بزرگ، ویژگی‌های اثر، روش خاص نویسنده، مقایسه‌ای کوتاه با تفسیر المیزان، و برخی ویژگی‌های مربوط به علم انسان‌شناسی، همچنین اهمیت انسان‌شناسی دینی بیان شده است. افزون بر این، خلاصه‌ای از محتوای کتاب و اهمیت ترجمه آن به زبان بوسنیایی نیز ارائه گردیده است.
تحلیل و بررسی آیات هدف خلقت انسان از دیدگاه علامه طباطبایی و فخر رازی
نویسنده:
موسی حسین لی؛ استاد راهنما: سینا علوی تبار
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تحلیل و بررسی آیات هدف خلقت انسان از دیدگاه علامه طباطبایی و فخر رازی چیستی اهداف آفرینش انسان از دیرباز ذهن مفسرین، متکلمین، فلاسفه و دیگران را به خود مشغول کرده و در این میان هرکدام براساس مشرب فکری خود به تحلیل و بررسی آن پرداخته اند. آن‌چه در این پژوهش مهم به نظر رسیده و مورد بررسی و تفحص قرار گرفته، چیستی اهداف آفرینش از نگاه قرآن است. با تکیه بر آراء علامه طباطبایی و فخر رازی به عنوان دو مفسر و اندیشمند از دو مکتب متفاوت روشن ساخته ایم اهداف آفرینش انسان چه بوده و دو اندیشمند مذکور چه تحلیل و توصیفاتی در این ‌باره ارائه داده‌اند و نظریاتشان بر چه مبانی و مؤلفه‌های استوار است. در این پژوهش با روشی توصیفی و تحلیلی به این یافته‌ها رسیدیم که اولا:ً برخی از مبانی خداشناسی علامه طباطبایی و فخر رازی در مسئله هدف آفرینش یکسان نبوده و این دو هم‌داستان نیستند. فخر رازی براساس دلایلی چون تلازم غایتمندی افعال و نقص و همینطور تنافی میان غایت مندی و قدرت مطلق الهی، منکر غایت مندی افعال الهی شده ولی علامه طباطبایی با رد این دلایل به ‌غایتمندی افعال الهی معتقد است. ثانیاً: این دو اندیشمند گرچه در اصل دو ساحتی بودن انسان و ضرورت تکامل بُعد روحی و جسمی هم‌نظر هستند ولی در برخی از مبادی انسان‌شناسی همسو نبوده و این امر مانع ایجاد هم‌داستانی کامل می‌شود. در نگاه علامه طباطبایی اختیار انسان امری مسلم و فطری بوده و انسان با به‌ کار گرفتن صحیح آن به هدف آفرینش خود نائل می‌شود ولی در اندیشه فخر رازی کاملاً روشن نیست که ایشان از قائلین به نظریه کسب اشاعره است یا نظریه «لا جبر ولا تفویض» را قبول کرده‌ است. ثالثاً برخی از اهداف قریب و مقدمه ای همانند علم، عبادت و رحمت مورد تأکید علامه طباطبایی و فخر رازی در آفرینش انسان بوده ولی برخی دیگر مورد اتفاق نیست. به ‌عنوان مثال امتحان که ممکن است در تمام شئون انسانی محقق شود، از نظر علامه طباطبایی جزء اهداف مقدماتی محسوب می‌شود ولی در نگاه فخر امتحان الهی از اهداف الهی نیست چراکه قائل شدن به آن مستلزم راهیابی جهل در ساحت باری‌ تعالی می‌شود. رابعاً: تکامل انسان و رسیدن به مقام عبودیت و خلیفه اللهی هدف نهایی آفرینش انسان از نگاه قرآن بوده و این امر مورد تأکید علامه طباطبایی و فخر رازی می باشد.
مساله هبوط انسان در قرآن با تکیه بردیدگاه ملاصدرا و علامه طباطبایی ره
نویسنده:
علیرضا قوامی خطیب؛ استاد راهنما: حسن بطحایی؛ استاد مشاور: عباس حاجیها، حسین رحمانی تیرکلایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
چکیده :
مفهوم هبوط انسان از جمله موضوعات اساسی در انسان‌شناسی دینی و فلسفی است که به‌ویژه در قرآن کریم، جایگاه برجسته‌ای دارد. این مفهوم در داستان حضرت آدم (ع) و هبوط او از بهشت به زمین مطرح شده و از دیرباز مورد توجه اندیشمندان اسلامی بوده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی و تطبیق دیدگاه دو متفکر برجسته جهان اسلام، ملاصدرا و علامه طباطبایی، درباره مسئله هبوط انسان انجام گرفته است. ملاصدرا در چارچوب حکمت متعالیه، هبوط را فرایندی وجودی و مرتبط با حرکت جوهری می‌داند که لازمه کمال و بازگشت نفس انسانی به مبدأ الهی است. از دیدگاه وی، انسان برای طی مراتب وجودی، باید از عالم عقل به عالم ماده نزول یابد و این هبوط، نه مجازات، بلکه زمینه‌ساز رشد و تعالی اوست. در مقابل، علامه طباطبایی در تفسیر المیزان، هبوط را نوعی نزول مقامی و ارشادی معرفی می‌کند که در نتیجه انتخاب و ترک اولی توسط حضرت آدم (ع) رخ می‌دهد. به باور او، هبوط زمینه‌ساز تحقق خلافت انسان در زمین و بروز اختیار، توبه و هدایت الهی است. این پژوهش با رویکرد توصیفی-تحلیلی و بر پایه منابع تفسیری و فلسفی انجام شده و تلاش دارد ضمن روشن ساختن ابعاد مختلف مفهوم هبوط، وجوه اشتراک و افتراق این دو دیدگاه را تبیین کند. یافته‌ها نشان می‌دهد که هر دو متفکر، هبوط را لازمه سیر تکاملی انسان می‌دانند، اما اختلاف آن‌ها در مبانی هستی‌شناختی، نوع تفسیر از بهشت و نقش اختیار انسانی، منجر به ارائه دو تحلیل متمایز از این مفهوم شده است. کلیدواژه‌ها: هبوط، نزول، ملاصدرا، علامه طباطبایی، قرآن کریم، انسان‌شناسی فلسفی
تبیین شاخص های هویت بخش انسان فرهنگی در نظام فلسفی فیلسوف معاصر علامه طباطبایی
نویسنده:
سجاد ساداتی زاده
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
علامه ­ی طباطبائی به عنوان یکی از فیلسوفان اسلامی معاصر که بعضی وی را به خاطر گرایش و سبک فلسفی و نیز بسط و تعمیق بعضی از مقولات فلسفی حکمت متعالیه، فیلسوفی نوصدرائی می نامند، از جمله متفکرینی است که در خصوص مباحث انسان شناسی و زیر مجموعه های آن، دیدگاه های تخصصی مختلفی براساس اندیشه و فرهنگ اسلامی ارائه داده است. علامه طبا طبا یی از نادر فیلسوفان اسلامی است که مستقیما و به نحو علمی وکاربردی به مسئله­ ی فرهنگ، و به تبع نیز انسان شناسی فرهنگی پرداخته است؛ دقت در نظریات وی در باره­ی انسان و تعریفی که از آن با تاکید بر ساحت­ های وجودی انسان برمبنای نگرش اسلامی از جمله: عقلانیت، اخلاق، معنویت، اراده، عمل و ساحت اعتقادات ارائه می دهد. انسان فرهنگی در تبیین وی با شاخصه ­های مدنی­ الطبع بودن، فرهنگ ­پذیری، جامعه ­پذیری، فطرت الهی و مسائل و ضروریات حیات عملی انسان در راستای سعادت اخروی و سلامت زندگی دنیوی، معرفی می گردد.
صفحات :
از صفحه 219 تا 231
  • تعداد رکورد ها : 4570