جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 4570
تحلیل عقلی واسطه ها در فلسفه اسلامی با تاکید بر دیدگاه علامه طباطبایی
نویسنده:
رضا موسوی، روح اله خدادادی، مصطفی خداداد نژاد، محمدمهدی خدادادی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بحث واسطه ها بین واجب و ممکن از جمله مباحث مهم و بنیادین در فلسفه اسلامي بوده و فيلسوفان در جاهاي متعدد اين بحث را به طور مفصل مطرح كرده‌اند. بحث واسطه‌ها طبق نظريه شيعه هيچ منافاتي با توحيد افعالي و ربوبي ندارد؛ بلكه عين توحيد است و خداوند (طبق آيات قرآن) خود اين واسطه‌ها را آفريده است و از طريق ايشان افعال خود را انجام مي‌دهد تا ساختار عالم هستي براي انسان‌ها قابل درك و فهم باشد. بحث واسطه‌ها و نقش آنها در عالم و رابطه تأثير آنها با فاعليت خداوند ثمرات زيادي دارد. بسياري از اشكالات وهابيان و وهابي مسلك‌ها با توضيح و تبيين اين بحث حل مي‌شود. دليل اين‌كه وهابيان مي‌گويند چرا با وجود خداي قادر به واسطه‌ها رو بياوريم و چرا اصلاً به غير خدا رو بياوريم آن است كه اينان بحث واسطه‌ها و نقش آنها را در عالم از نگاه آيات، روايات و عقل براي خويش حل نكرده‌اند. در این پژوهش کتابخانه ای که از روش تحلیل محتوا برای تحلیل داده ها بهره جسته ایم با تبیین نقش واسطه ها از منظر فلسفه اسلامی و باتاکید بر آراء علامه طباطبایی(ره)، بنیاد و اساس بحث وساطت که شالوده بسیاری از باورهای اسلامی است را تحلیل و تبیین می کنیم.
صفحات :
از صفحه 114 تا 126
تبیین و تحلیل علیت در اندیشه هیوم و نقد آن بر مبنای اندیشه علامه طباطبایی
نویسنده:
فاطمه شيخی، مهدی منفرد
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مراد از علیت ، همان رابطه وابستگی وجودی است ؛یعنی اگر علت نباشد، وجود یافتن معلول محال است. به اعتقاد هیوم تجربه انسانی، شامل هیچ‌گونه ارتباط ضروری میان موارد جزئی تجربه حسی نیست و رابطه علیت، چیزی جز تعاقب دو حادثه نیست. نسبت دادن هر رابطه‌ای به تجارب انسانی، مربوط به عادات ذهنی یا تمایلات انسان‌ها است نه آن چه که دیده می‌شود. در نتیجه آن چه قوانین طبیعت نامیده می‌شود، ضروری نیست و خلاف آن، ممکن است. در مقابل نظریه هیوم، پاسخ‌های متعددی از جانب فیلسوفان اسلامی از جمله علامه طباطبایی داده شده است. به نظر علامه، علت و معلول دارای رابطه وجودی و واقعی است و تصور انسان‌ها از علیت، جدای از تصور تعاقب است. ممکن است در مواردی، تعاقب باشد؛ ولی علیتی در کار نباشد؛ یعنی تعاقب اعم از علت و معلول است. در برخی موارد هم که میان علت و معلول تقارن زمانی وجود دارد، بدون در کار بودن توالی و تعاقب، حکم به علیت می شود. برخی از اصول عقلانی نیز وجود دارد که تجربه متکی بر آن‌ها است؛ مانند اصل امتناع صدفه که هیچ حادثه‌ای نمی‌تواند بدون علت باشد. دیگری اصل سنخیت علت و معلول است که از هر علت معینی معلول معینی به وجود می‌آید و این دو اصل ذکر شده متفاوت از اصل علیت است و نباید با اصل علیت خلط شود.
صفحات :
از صفحه 136 تا 152
ابعاد نظری دولت اسلامی در اندیشه علامه طباطبایی
نویسنده:
مجتبی قادری؛ استاد راهنما: محمد صادق نصرت پناه؛ استاد مشاور: حسن مجیدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بحث در باب حکومت و اهمیت آن و هم چنین ابعاد و انواع آن از جمله موضوعاتی است که ذهن بسیاری از فیلسوفان و اندیشمندان برجسته تاریخ را به خود مشغول کرده است. هر یک از فیلسوفان و دانشمندان بر اساس نگاهی که نسبت به جهان و مراتب مختلف حیات و هم چنین انسان و طبع و سرشت وی داشته‌اند به ارزش گذاری و ارائه شاخص در دسته بندی حکومت ها پرداخته و تجویزهایی جهت بهبود وضعیت حکومت ارائه کرده اند(وینسنت، 1398: 75 و 76). ادیان الهی نیز که احکام خود را در جهت شکوفایی فطرت انسانی و راهنمایی او به سمت سعادت و رستگاری وضع کرده اند به مسئله حکومت توجه ویژه ای داشته اند. (علامه طباطبایی،1393: 157) پس از رنسانس و شکل گیری مدرنیته تغییرات اساسی در نگاه به هویت انسان و شکل گیری حیات اجتماعی و سیاسی وی پیدا شد. ساخت اجتماعی و سیاسی جامعه سکولار و دولت مدرن بر اساس نگاه خاص و ویژه ای است که نظریه های پشتیبان این جوامع ارائه می دهند. از جمله مهم ترین حوزه های نظریه پردازی در این زمینه نیز نظریاتی است که ناظر به موضوع دولت ارائه شده است. این نظریات که وظیفه معنابخشی به حیات اجتماعی و سیاسی انسان مدرن را بر عهده دارند در تلاش اند تا مبنایی غیردینی در شکل گیری جامعه و دولت ارائه دهند. در مرحله بعد رشد و توسعه این تمدن جدید باعث شد تا ساختارهای سنتی دیگر جوامع نیز دستخوش تغییر و دگرگونی شد.(پارسانیا،1397: 156-158) با پیروزی انقلاب اسلامی ایران عصر جدیدی در جامعه بشری آغاز شد. این انقلاب پس از دوره فترت و رانده شدن دین از زیست اجتماعی و ساختار سیاسی جوامع با شعار حکومت دینی به پیروزی رسید. انقلاب بر اساس مبانی معرفتی خود به احیای نگاه دینی نسبت به جهان و انسان و هم چنین ارتقا و اعتلای معرفتی نسبت به حیات اجتماعی و سیاسی مبتنی بر دین پرداخت. در این نگاه دین به عنوان بخشی از زندگی انسان دیده نمی شد بلکه روح توحید و وحدانیت عالم حاکم بر تمامی عرصه های حیات انسان بود. نگاه دینی برخاسته از انقلاب اسلامی ایران به دنبال طراحی ساخت سیاسی و هویت اجتماعی جدیدی است که با نگاه مدرن به ساخت سیاسی متفاوت است. این نگاه گرچه با صورت بندی های غیر دینی از دولت مغایر است اما از ظرفیت هایی که در دولت مدرن موجود است استفاده می کند و سوالات اساسی ناظر به ساخت دولت و نسبت آن با دیگر عرصه های اجتماعی را با نگاه ویژه خود دنبال می کند. در میان متفکرین دوره معاصر مرحوم علامه طباطبایی با ارائه نظامی جامع و منسجم از معارف اجتماعی اسلام زمینه و بستر مناسبی جهت ساخت اجتماعی و سیاسی نظام اسلامی ارائه داده‌اند. این متفکر با دغدغه پاسخگویی به مسائل روز جامعه اسلامی و مقابله با اندیشه های سکولار به ارائه نظام عقلی معارف اجتماعی اسلام پرداخته است. مباحث علامه طباطبایی در این زمینه را می توان به دو دسته اصلی تقسیم کرد. دسته اول مباحثی است که به صورت مستقیم در باب انسان و حیات اجتماعی و سیاسی وی و غایت و سعادت آن بیان کرده اند. از جمله این مباحث می توان به صورت مشخص به مباحثی که ایشان ذیل آیات 213 سوره مبارکه بقره و 200 سوره آل عمران و آیات 26 و 27 سوره آل عمران بیان کرده اند اشاره کرد. دسته دوم مباحث مباحثی است به عنوان مباحث نظری پشتیبان نظریه دولت شناخته می شوند و موضع گیری در آن ها حیطه و محدوده نظریه دولت اسلامی را مشخص می کنند. از جمله این مباحث می توان به موضوع نسبت میان وحی و عقل و حس به عنوان منابع معرفتی و هم چنین موضوع قلمروی دین در عرصه اجتماعی و سیاسی اشاره کرد. در این پژوهش بر اساس نگاه علامه طباطبایی به انسان و زندگی اجتماعی وی سوالات سامان دهنده یک نظریه دولت در سه سطح مسائل مشترک در همه نظریات دولت، مسائل اختصاصی نظریه دولت مدرن و مسائل اختصاصی نظریه دولت اسلامی مورد توجه قرار خواهد گرفت.پژوهش حاضر به دنبال آن است تا با توجه به مبانی نظری دولت مدرن(state) به مسئله اساسی آن پرداخته و پس از آن نظریه بدیل در نظام اندیشه علامه طباطبایی را ارائه دهد. در این پژوهش سوالات اساسی‌ای که یک نظریه دولت و خاصتا نظریه دولت اسلامی بایست به آن پاسخگو باشد در چارچوب نظام فلسفه اسلامی و در قالب الگوی علل اربعه مورد تحلیل قرار خواهد گرفت و سوالات اختصاصی نظریه دولت اسلامی نیز در همین چارچوب نظری پاسخ داده خواهد شد. علت برگزیدن این چارچوب نظری ظرفیتی است که در تحلیل سوالات کلان نظریات دولت رایج خواهد داشت و محدود به دسته بندی هیچ یک از نظریات نخواهد بود. هم چنین بستر خوبی برای شناسایی و دسته بندی سوالات جدیدی است که در نظریه دولت اسلامی می تواند شکل بگیرد و نقاط تمایز این نظریات را بهتر نشان خواهد داد. در نگاه ابتدایی سوالاتی مانند این که خاستگاه دولت چیست؟ و چه کسی حق حاکمیت دارد؟ از جمله سوالاتی که به بیان فلسفی در عداد علت فاعلی پدیده دولت قرار خواهد گرفت. هم چنین سوالاتی مانند این که اهداف دولت چیست؟ از جمله مسائلی است که در بررسی علت غایی این پدیده مورد بررسی قرار خواهد گرفت. هم چنین ساختارها و قوانین و نظامی که دولت بر اساس آن بنا می شود در حکم علت صوری دولت قرار خواهد گرفت و نهایتا سوالاتی از این جنس که نقش مردم در حاکمیت چیست؟ و به طور کلی جامعه و مردمی که دولت بر آن ها حکمرانی می کند در حکم علت مادی این پدیده قرار خواهند گرفت.
تحلیل و نقد آرای تفسیری علامه طباطبایی در مورد مباحث زنان با تأکید بر اندیشه‌ استاد جوادی آملی
نویسنده:
فرشته مرزبان؛ استاد راهنما: فاطمه علایی رحمانی، زهرا صرفی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان و جوادی آملی در تفسیر تسنیم هر یک با رویکرد تفسیری خاص خود، به بررسی آیات مرتبط با زنان پرداخته‌اند. با وجود عمق اندیشه علامه طباطبایی، گذشت زمان و ارائه نظریات نوین در حوزه زنان، بررسی دیدگاه‌های ایشان همچنان از اهمیت زیادی برخوردار است. جوادی آملی در تفسیر تسنیم، ضمن تبیین مباحث المیزان، با ارائه نظریات جدید، به نقد و تکمیل دیدگاه‌های علامه پرداخته است. پژوهش حاضر با هدف تحلیل و بررسی وجوه افتراق آرای تفسیری این دو مفسر در مسائل زنان، به روش کتابخانه‌ای انجام شده است. در این راستا، ابتدا آرای تفسیری علامه طباطبایی در تفسیر المیزان استخراج شد، سپس نقدها و تکمیل‌های جوادی آملی بر این آراء، در سه محور اصلی کلامی- فلسفی، فقهی- حقوقی و قصص، دسته‌بندی و تحلیل گردید. یافته‌های پژوهش نشان می‌دهد که جوادی آملی با بهره‌گیری از روش‌هایی مشابه استاد خود مانند تفسیر قرآن به قرآن، تفسیر روایی و تفسیر عقلی، به تبیین مفاهیم پرداخته است. وی ضمن بازتعریف مفاهیم اساسی، ارجاع متشابهات به محکمات و اقامه براهین قوی، بینش جدیدی را درباره زنان ارائه داده است. با بررسی دیدگاه‌های این دو مفسر می‌توان اذعان کرد که نقدهای جوادی آملی بر تفسیر المیزان، غالباً مستند و مستدل هستند. وی با بهره‌گیری از استدلالی عمیق و متقن، مسائل مربوط به زنان را با توجه به مقتضیات عصر حاضر بررسی کرده است. در حوزه کلامی - فلسفی، تمرکز ایشان بر نوع فاعلیت خداوند بر مخلوق، جنس وجودی خلقت زن و جایگاه اخروی زن است. در حوزه فقهی - حقوقی، مباحث مربوط به نقش زن در خانواده و اجتماع مورد نقد و بررسی قرار گرفته‌اند. در حوزه قصص نیز، داستان‌های قرآنی و احادیث مرتبط با مسائل زنان محور تحلیل بوده است. این پژوهش نشان می‌دهد که دیدگاه جوادی آملی در نقد و تکمیل آرای علامه طباطبایی، با توجه به نیازهای جدید تفسیری، به تکامل مباحث مرتبط با زنان در تفاسیر قرآنی کمک کرده است.
موانع شناخت در نظام معرفتی قرآن از دیدگاه ملاصدرا و علامه طباطبایی
نویسنده:
سعیده گوهریان؛ استاد راهنما: رحمت اله عبدالله زاده؛ استاد راهنما: مهدی زمانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
چکیده :
یکی از مهم ترین مبانی هر دیدگاه نظری و اعتقادی موضع آن در مساله شناخت است که عموماً از آن با تعبیراتی مانند بحث المعرفه با معرفت شناسی ( epistemology) یاد می شود. معرفت شناسی به بحث از اعتبارشناخت، ماهیت، انواع و موانع آن میپردازد. اهمیت مباحث معرفت شناسی در فلسفه، دین، علوم و سایر عرصه ها به گونه ای است که از آن به دالانی برای ورود به مباحث دیگر یاد میشود. بیشتر صاحب نظران را عقیده بر آن است که مباحث معرفت شناسی در هر مکتب کلیدی برای فهم مباحث وجود شناسی، انسان شناسی و ... است. از میان مباحث متعدد معرفت شناسی مسأله موانع شناخت، به بررسی موانع معرفتی و غیر معرفتی میپردازد که آنها در کسب معرفت تأثیر گذار هستند. قرآن به مثابه متنی دینی و وحیانی، نظامی سازگار و منسجم را در قالب پیامی برای هدایت آدمی در ابعاد نظری و عملی عرضه نموده است. این نظام مبتنی بر پایه های وجود شناختی، جهان شناختی، انسان شناختی و معرفت شناختی است. پایه های معرفت شناختی قرآن کریم شامل ارائه دیدگاهی هماهنگ در زمینه انواع معرفت، درجه اعتبار و موانع معرفت می باشد. در قرآن به موازات بیان انواع شناخت (معرفت حسی، عقلی، قلبی و ...) از موانع حصول معرفت در هر مرتبه یاد می شود. به طور مثال در مقابل انواع شناخت یقینی ( علم الیقین ، عین الیقین و حق الیقین ) از شک و تردید و ریب سخن می گوید. و در مقابل توجه و تذکر، به سهو و نسیان و غفلت اشاره می کند. هم چنین در برابر شناخت دل یا تفقه قلبی انواع موانعی مانند ختم ، مرض، غلف، زیغ و طبع را مطرح می کند. افزون بر این از منظر قرآن کریم حقیقت ایمان هم نوعی معرفت و شناخت است که سایر ابعاد وجودی آدمی را در برمیگیرد و به همین سبب ازعلل کفر ( عدم شناخت و تصدیق ) ما نند غفلت، اعراض، انکار و جحد و استکبارو... سخن به میان می آورد. و چون اندیشمندان و فیلسوفان مسلمان در مواجهه با قرآن و تلاش برای شناخت و تدبر در آن از مبانی عرفانی، فلسفی، کلامی و ...... استفاده نموده اند به همین سبب تفاسیر گوناگونی از این متن وحیانی به وجود آمده است. اما از سوی دیگر آشنایی با قرآن و انس با آن نیزدر مبانی فکری این اندیشمندان مؤثر بوده است. و بدین سان نوعی تأثیر متقابل و رابطه دو سویه در میان دیدگاه های فکری و نگاه تفسیری در میان بیشتر اندیشمندان مسلمان وجود دارد . به دیگر سخن، هر چند مبانی فکری متفکران (عرفانی، فلسفی، کلامی و ........) در تفسیر آنان از آیات قرآن و فهم احادیث مؤثر بوده اما مواجهه آنان با آیات و روایات نیز به شیوه های گوناگون و درجات متفاوت در شکل گیری و طراحی یا تکمیل نظام های فکری آنان تأثیر داشته است. از میان این اندیشمندان و فیلسوفان مسلمان، ملا صدرا به عنوان برجسته ترین فیلسوف شیعی با مشرب خاص خویش تلاش نموده از نقاط قوت رویکردهای گوناگون کلامی، فلسفی، عرفانی، اشراقی و مشانی بهره ببرد و از آن در ارائه تبیینی جامع از آیات قرآن و احادیث استفاده نماید. و همان گونه که خود وی درمواضع گوناگون ازآثار خویش اشاره نموده انس با قرآن و احادیث و تعمق در مفاهیم و مضامین آنها در شکل گیری و ژرفا بخشیدن و کامل نمودن مشرب فکری وی بسیار اثر گذار بوده است. درهم-تنیدگی نظریه معرفت‌شناختی حکمی ملاصدرا با فهم وی از آیات قرآن چنان است که به هیچ‌وجه نمی‌توان گفت که یکی از این‌دو بر دیگری تقدم دارد. همان گونه که صدرا بارها تصریح نموده است، عقل و وحی جلوه هایی گوناگون از مشکات نور الهی هستند وتوگوئی پرتوهای متجلی از این منابع نورانی در هم‌افزائی پیوسته به ارتقای یکدیگر مدد می‌رسانند. به طور مثال او در3 کتاب المبدأ و المعاد( ملاصدرا، 1354: 378) ، رساله سه اصل ( ملاصدرا، 1340: 96-100) و مفاتیح الغیب (ملاصدرا، 1354: 368-370) خود علل و اسبابی را که مانع ادراک معقولات و شناخت حقیقت معانی کتاب الهی گردیده و محرومیت نفوس از رسیدن به سعادت را در پی دارد در پنج دسته زیر خلاصه نموده است. 1- نقص ذات و گوهر قوه عقل. 2- تیرگی ذات و خباثت گوهری عقل در اثر پیروی از تمایلات شهوانی و گناهان. 3- انحراف قوه عاقله از جهت مطلوب و روی‌گردانی آن از حقیقت. 4- حجاب تقلید، تعصب، سطحی‌اندیشی و باورهای نادرست. 5- نادانی نسبت به جهت و سمت و سوئی که به رسیدن به مطلوب را در پی دارد. (ملاصدرا،1381: 18-20) همچنین در کتاب مفاتیح الغیب ضمن برشمردن مراتب فهم قرآن، یکی از شرائط شناخت معنای قرآن را پیراسته شدن از موانع فهم می‌داند. او موانع فهم را به درونی و بیرونی و هر یک را به عدمی و وجودی تقسیم می‌کند. از دیدگاه وی قلب آدمی در درک حقایق همانند آینه‌ای است که تصوبرهای دیدنی در آن نقش می‌بندد. برخی از حجاب‌ها مانند زنگار، تیرگی و صیقلی نبودن، از درون آینه مانع انعکاس تصویر می‌شود. در مقابل برخی دیگر از موانع مانند وجود حائل از بیرون آینه انعکاس را ناممکن می‌کنند: (ملاصدرا،1354: 368 -370) اگر بخواهیم مصداقی بحث کنیم می بینیم ملاصدرا در مواضع گوناگون از آثار خویش به آیاتی از قرآن که معرفت قلبی را مطرح نموده و آن را اساس ایمان معرفی می‌کند، اشاره و استناد می‌نماید. این حکیم همراه و هماهنگ با آیات وحی بارها به بحث از موانع این نوع از معرفت توجه نشان می‌دهد. صدرا معرفت قلبی را امری دارای درجات و مراتب می‌داند و متناظر با آن موانع شناخت قلب را که در قران کریم از آن به نابینائی (عمی) تعبیر شده («فَإِنَّهٰا لاٰ تَعْمَی اَلْأَبْصٰارُ وَ لٰکِنْ تَعْمَی اَلْقُلُوبُ اَلَّتِی فِی اَلصُّدُورِ») را هم دارای شدت و ضعف معرفی می‌کند و این دیدگاه او از مراتب(تشکیک) وجود که یکی از مبانی فلسفی اوست گرفته شده است. (ملاصدرا،1366الف: 4/57) برخی از این موانع عبارتند از: 1-غشاوه فَأَغْشَیْنٰاهُمْ فَهُمْ لاٰ یُبْصِرُونَ‌« 2-ختم«خَتَمَ اَللّٰهُ عَلیٰ قُلُوبِهِمْ‌» 3-طبع «بَلْ طَبَعَ اَللّٰهُ عَلَیْهٰا بِکُفْرِهِمْ‌» 4-رین «کَلاّٰ بَلْ رٰانَ عَلیٰ قُلُوبِهِمْ مٰا کٰانُوا یَکْسِبُونَ‌» بدین‌س
اصلاح اجتماعی نزد علامه طباطبایی و سید محمد باقر حکیم، مطالعه تطبیقی قرآنی
نویسنده:
علی کاتب مطلک الجهف؛ استاد راهنما: مصطفی جعفرطیاری دهاقانی؛ استاد مشاور: محمد امام
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
جامعه‌شناسی فلسفی از منظر علامه سید محمد حسین طباطبایی
نویسنده:
محمد پاکدین اصل؛ استاد راهنما: محمد کیوانفر؛ استاد مشاور: مصطفی فرهودی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این رساله به بررسی چیستی و اساسی‌ترین ویژگی‌های جامعه بر اساس مبانی فلسفی علامه سیدمحمدحسین طباطبایی (ره) می‌پردازد. برخلاف فلسفه علوم اجتماعی که بر مطالعه منطق، متدها و شالوده مطالعات اجتماعی تمرکز دارد، جامعه‌شناسی فلسفی رسالت بررسی و تحلیل چیستی جامعه بر اساس مبانی و براهین فلسفی را بر عهده دارد تا بتواند حقیقت یک جامعه و احوال و لوازم آنرا تعریف و تحلیل نموده و به پرسش‌های بنیادین پیرامون حقیقت جامعه،‌ روابط حقیقی افراد با جامعه و جوامع با یکدیگر، میزان و شیوه تاثیر و تاثرات آنها و در نهایت حقوق طبیعی جوامع پاسخ دهد. اگرچه موضوع این تحقیق با موضوع علم جامعه‌شناسی که همان شناخت جامعه است مشترک است ولی به جهت تمرکزی که بر تحلیل مبانی فلسفی مورد نیاز برای دست‌یافتن به شناختی صحیح از جامعه دارد، بیش از آنکه یک پژوهش جامعه‌شناسانه باشد یک پژوهش فلسفی بوده و مبتنی بر برهان است. جامعه‌شناسی فلسفی آن هم از نوع اسلامی آن، نیازمند توجه به گستره تقریبا وسیعی از موضوعات و مبانی فلسفی است و هم‌یاری و تعامل بسیار «مبانی عقلانی» و «گزاره‌های وحیانی» بویژه در آثار و نظام فکری علامه طباطبایی، ضرورت داشتن نگاهی فراگیر به موضوع این رساله در آثار فلسفی و تفسیری علامه طباطبایی را برجسته می‌کند. علامه طباطبایی قائل به وحدت حقیقی بین افراد جامعه است و جامعه را یک موجود واحد می‌داند. تعهد به مرزبندی علوم و روش‌های مخصوص هر یک، علامه را واداشت تا دلایل عقلی و وحیانی مرتبط با موضوع فوق را به صورت جداگانه مطرح نماید که بررسی این ادله و نشان‌دادن میزان مطابقت یافته‌های عقلانی و تفاسیر وحیانی در این موضوع بر عهده این رساله است. پرسش اصلی این رساله درباره چیستی جامعه متوجه این پرسش بنیادی است: از آنجایی که طبق نظر علامه جامعه یک واحد حقیقی است، به موجب دلایل عقلانی و وحیانی، چه عواملی موجب ایجاد وحدت در جامعه هستند؟ همچنین، چنانچه جامعه از ترکیب حقیقی افراد تشکیل شده است، آیا این واحد جدید دارای حیات نباتی است یا حیوانی یا انسانی یا اَبرانسانی؟ و بسته به پاسخِ پرسش قبل، ‌رابطه فرد با جامعه و بالعکس و نیز رابطه جوامع با یکدیگر به چه صورتی خواهد بود و در صورت تعارض منافع،‌ اولویت با کدام است؟ با توجه به پرسش‌های فوق، چه عواملی، طبق براهین فلسفی و ادله وحیانی، موجب تقویت یا تزلزل بنیان‌های جامعه می‌شوند؟ علامه طباطبایی با استناد به آیات 19 از سوره یونس و 213 از سوره بقره،‌ اولین باری را که بشر متوجه منافع اجتماع شد و بطور تفصیل (و نه ناخودآگاه) به مصالح آن پی برد و در صدد حفظ آن مصالح بر آمد را زمانی می‌داند که اولین پیامبر الهی در میان بشر مبعوث شد.(المیزان،‌ج4،‌ 147) او همچنین معتقد است که اسلام اولین دین در میان همه ادیان و همه سنت های فکری بوده است که به سوالات اصلی فلسفه اجتماع پرداخته و بنیان خود را بر اجتماع گذاشته است و صراحتا آنرا اعلام نموده است. او حکومتی را که پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله) در مدینه بنا کرد را نمونه همین نگاه اجتماعی اسلام می‌داند. علامه معتقد است قرآن بیش از آنکه به تاریخ افراد پرداخته باشد به تاریخ امت‌ها پرداخته است و این به جهت این است که قرآن امت‌ها (جوامع) را یک موجود واحد می‌داند که دارای وجودی است غیر از وجودی که افراد آن جامعه دارند. او می‌گوید بعد از قرآن اولین کسی که درباره تاریخ جوامع (نه افراد آن) نوشتند افرادی چون علی‌بن حسین مسعودی (896-957) و ابن خلدون (1332-1406) و اگوسنت کنت فرانسوی (1798-1857) بود (همان، ص 152-153). علامه با استناد به آیات قرآن قائل به وجود حقیقی برای جامعه بوده و‌ هفت مورد از ویژگی‌های جوامع که قرآن درباره آنها صحبت می‌کند را برجسته می‌کند که از قرار زیر هستند: 1. عمر و أجل داشتن،‌ 2. شعور داشتن 3. کتاب آسمانی داشتن 4. عمل داشتن 5. اطاعت داشتن 6. عصیان داشتن 7. خلاف‌کار بودن (ضد قوانین عقلائی عمل‌کردن) برخی امت‌ها. ایشان در آثار فلسفی خویش برای دو مورد از این آثار تبیین برهانی ارائه کرده‌اند. در این رساله علاوه بر تبیین و بررسی نظریات مرحوم علامه درباره چیستی جامعه و ویژگی‌های اساسی آن، نوآوری‌های زیر انجام می‌پذیرند: 1. بررسی ادله فلسفی علامه طباطبایی درخصوص چیستی جامعه و عوامل وحدت‌بخش و ویژگی‌های اساسی آن 2. بررسی و نقد برخی از نقدهای وارد شده بر نظریات جامعه شناسانه علامه طباطبایی 3. ارائه استدلال‌های برهانی برای تمامی آثاری که علامه در تفسیر المیزان به جامعه نسبت می‌دهد. 4. ارائه پاسخی فلسفی به پرسش اصلی رساله که در آثار علامه به ان پرداخته نشده است. 5. مقایسه و بررسی میزان تطبیق براهین فلسفی و قرآنی درباره ماهیت، هویت و ویژگی‌های اصلی جامعه. در بخش پیشینه پژوهش توضیحات بیشتری در این باره آمده است.
واکاوی مفهوم شکر و واژگان مرتبط با آن در آموزه های دینی با تاکید بر دیدگاه ملاصدرا و علامه طباطبایی
نویسنده:
مهدیه اسماعیلی؛ استاد راهنما: محمدعلی وطن دوست حقیقی مرند؛ استاد مشاور: امیر راستین
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مفهوم شکر، احساس قدردانی و سپاسگزاری برای نعمت‌ها و خوبی‌هایی است که معمولاً باعث افزایش خوشحالی و رضایت درونی و ارتباط نزدیک تر با خدا و دیگران می‌گردد. اظهار شکر و سپاس، نشان از ارزش‌های انسانی اصیل و ارتباط اجتماعی سالم است. شکر الهی به معنای واکنش و استفاده درست و بجا از نعمتهای خداوند و قدردانی و سپاسگزاری از نعمت‌های اوست که در متون دینی و فلسفی اسلامی، نه تنها به عنوان یک وظیفه ی دینی و عملی روحانی و اخلاقی، از اهمیت و جایگاه ویژه‌ای برخوردار است که به عنوان یک اصل بنیادین در زندگی انسانی مطرح است. در این میان بررسی واژگان مرتبط با شکر، برای فهم بهتر مفهوم شکر و در نهایت، رسیدن به مقام شکری که مقصود حق تعالی است حائز اهمیت می باشد. یکی از مسائلی که می‌تواند مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد تحلیل معناشناسانه و وجودشناسانه از شکر و مفاهیم مرتبط با آن در آموزه های دینی است. در میان مکاتب فلسفی، حکمت متعالیه، به عنوان یک نظام فلسفی جامع، شکر به عنوان یک حالت درونی و معرفتی، می‌تواند انسان را به درک عمیق‌تری از وجود و نعمت‌های الهی رهنمون سازد. در این میان، ملاصدرا به عنوان بنیانگذار حکمت متعالیه و علامه طباطبایی به عنوان یکی از اندیشمندان و پیروان تفکر صدرایی، مطالب ارزشمندی را در باره شکر و مفاهیم مرتبط با آن مطرح نموده‌اند. در پژوهش حاضر، براساس مبانی حکمت متعالیه و با تاکید بر آراء ملاصدرا و علامه طباطبایی تلاش می‌شود، تحلیل معناشناسانه و وجودشناسانه از مفهوم شکر و دیگر مفاهیم مرتبط با آن در آموزه های دینی ارائه گردد.
تبیین توحید اطلاقی و ادله عقلی آن از دیدگاه علامه طباطبایی، صدرالمتالهین و ابن ترکه اصفهانی
نویسنده:
مهدی محرمی؛ استاد راهنما: حسن معلمی؛ استاد راهنما: محمد کیوانفر
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مسأله وحدت وجود به عنوان مهم ترین مدعای اهل معرفت و رهآورد اهل شهود همیشه محور اندیشه های متفکران فلسفی و کلامی و عرفانی بوده است. این مساله وحدت وجود، در کتاب های عرفا ، سابقه طولانی تر نسبت به کتاب های فلاسفه دارد. ابن عربی نخستین عارف اندیشمندی است که وحدت وجود را در قرن هفتم به صورت مستقل بیان کرده است. پس از وی ، در بین اندیشمندان اسلامی شاهد تلاشهای وافر علمی هستیم که به غرض انکار یا تایید دیدگاه وحدت وجود، رساله ها و کتاب ها نگاشته اند؛ یکی از این اندیشمندان عارف، ابن ترکه اصفهانی عارف و فیلسوف قرن نهم هجری قمری است وی در کتاب " التمهید فی شرح قواعد التوحید " با اقامه ادله عقلی در صدد استدلالی کردن و عقلانی نشان دادن مسئله وحدت وجود شخصی می باشد. لیکن به دلیل اغماض و ابهام این مساله در تبیین و استدلال برای اثبات مساله وحدت وجود ، به توفیق کامل دست نیافت و استدلال ها و براهینی که برای نقض یا ابرام مساله ، اقامه شده اند؛ همنشین با برخی از ضعف های علمی و مغالطات گردید. در این میان، فیلسوف موسس، جناب صدرالمتالهین شیرازی ، حکیم قرن یازدهم هجری قمری، با تبیین ادله عقلی، لباس عقلانیت به مسئله وحدت وجود پوشاند. بعد از وی نیز تلاش های زیادی درباره تبیین اصل وحدت وجود و نقض و ابرام ادله آن صورت گرفت. در قرن حاضر، علامه طباطبایی نیز به عنوان یکی از پیروان حکمت صدرایی، در این باره به تبیین و تنقیح ادله آن پرداخته است. با توجه به اینکه مسئله "وحدت وجود" ، از مسایل بنیادین فلسفه اسلامی و عرفان اسلامی به شمار می رود. به طوری که نحوه تبیین در این مسئله، نوع نگرش به نظام هستی و ارتباط کثرات با وجود واجب را متفاوت می کند. از این رو پژوهش در این مسئله، حایز اهمیت است به خصوص اگر این مسئله حقیقت وجود را به شکل تطبیقی بین دیدگاه اندیشمندان مشهور و تاثیرگذار مورد پژوهش و بررسی قرار داده شود. در این جُستار ، تبیین مسئله وحدت وجود از دیدگاه ابن ترکه عارف نامی قرن نهم هجری قمری و از دیدگاه صدرالمتالهین حکیم و موسس حکمت متعالیه و از دیدگاه علامه طباطبایی حکیم و عارف قرن معاصر مورد بررسی قرار می گیرد و در ادامه، به بررسی ادله عقلی مطرح از جانب این سه اندیشمند درباره توحید اطلاقی می پردازیم . گام پایانی جستار ، تقریر وجوه تشابه و تفاوت موجود بین این سه دیدگاه درباره وحدت وجود می باشد.
تحلیل مقایسه ای مراحل و مؤلفه های بنیادین تجربیات نزدیک به مرگ با آرای معاد شناختی علامه طباطبایی
نویسنده:
فاطمه اسدی؛ استاد راهنما: کمال صحرایی اردکانی، احمد زارع زردینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مبحث معاد، در کنار باور به زندگی جاویدان انسان همواره یکی از تاریخی‌ترین جنبه‌های اعتقادی ملازم با هبوط بشر به زمین بوده است. از این رو در بسیاری از ادیان، ادبیات گسترده‌ای حول موضوع معاد شکل گرفته است که در این میان، بیشترین حجم از آن تعالیم ادیان ابراهیمی است. در گذر از این نکته، باید به پدیده تجربیات نزدیک به مرگ اشاره کرد که اخیراً در برهان‌های پسینی اثبات جاودانگی روح و برخی گزاره‌های معاد شناختی جایی برای خود گشوده است. این مهم از حوزه‌های جدید دانشی زیر شاخه علوم فلسفه دین و فرا روان‌شناسی و از منظر درون دینی، علم کلام اسلامی در حوزه معاد شمرده می‌شود. عمر این تجربیات به قدمت تاریخ پیدایش بشر بر روی زمین است اما در مطالعات معاصر به طرز مدوّن و ساختار یافته از منظر علوم گوناگون مورد بررسی قرار گرفته است. عناصر مشترک و هم‌سانی در این تجارب در بین ملل، مذاهب و نژادهای گوناگون از سراسر جهان گزارش شده است. در رساله حاضر برخی ادراکات پر تکرار و بنیادین در این تجربیات انتخاب و سپس بر اساس دفعی یا مستمر بودن پدیده، به دو بخش مراحل و مؤلفه‌ها تقسیم شده است. این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه‌ای و منابع صوتی و تصویری که در آرشیو مجموعه‌های رسمی کشور، موجود است، انجام گرفته است. پس از تحلیل و بررسی مؤلفه‌ها با آرای معاد شناختی فیلسوف و مفسر معاصر علامه سید محمد حسین طباطبایی مقایسه صورت گرفته است. در این مطالعه از مجموع مؤلفه‌های منتخب، یازده مرحله و مؤلفه‌ بنیادین تجسم اعمال، مرور زندگی، رؤیت نور عظیم درخشان، احساس حضور فرشته محافظ، برخورد و تزاحم شیاطین، بهره‌مندی از شفاعت مقربین، تشدید قدرت حواس، دست‌یابی به آگاهی گسترده و احوال سایر انسان‌ها، ادراک یگانگی با هستی، ادراک انس و آشنایی با محیط و بازگشت به موطن اصلی و دیدار با آشنایان درگذشته، در آرا و آثار علامه احراز و با استنباط و تحلیل به همراه شواهد دیگر تأیید و صحت آنان در گزارش‌های منقول از این تجربیات به اثبات رسید. مؤلفه عبور از گذرگاه نورانی نیز به صورت طرح احتمال در آرای علامه طباطبایی مطرح شده است.
  • تعداد رکورد ها : 4570