جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 4570
بررسی تاثیر اندیشه سیاسی ملاصدرا بر علامه طباطبایی، آیت الله طالقانی و آیت الله مطهری
نویسنده:
صدرالدین محمد جمیل زاده؛ استاد راهنما: حسین اطهری؛ استاد مشاور: روح اله اسلامی شعبجری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
برای تبیین یک پژوهش ابتدا باید به تعریف مفاهیم در بستر گفتمانی همان زمان که موضوع اصلی مطرح می‌کند بپردازیم، این مفاهیم می‌تواند به ما یک درک کلی جهت شناخت آسان‌تر پژوهش ارائه دهد. این مفاهیم به شرح زیر است: دین: اعتقاد به موجودی ماورایی یا اعتقاد به موجود برتر؛ این موجود یا موجودات در تصور انسان قدرتی فراتر از انسان داشته و آنها را مجاب به پرستش کرده است. زمانی که دین شکل می‌گیرد در کنار آن مفسرانی به وجود می‌آیند که روحانی نام دارند، آنها دین را برای عوام تفسیر و قابل اطاعت می‌کنند و مبنای اصلی گفتمان آنها متون مقدس است. از تلفیق استدلال عقلی و تطابق آن با دین علم کلام به وجود می‌آید، علم کلام سعی بر آن دارد که متون دینی که گاهاً سخت و قابل فهم برای عوام نیست را با استدلال‌های عقلی قابل فهم سازد. عرفان: عرفان روش شناخت فردی است که از طریق کشف و شهود ذهنی و تأملات زاهدانه دست می‌آید و از این طریق به کشف وقایع هستی می‌پردازد، و عرفان به دو گروه اصلی اشراقیون و صوفیه تقسیم می‌شود. اشراقیون به آن دسته از حکمایی گفته می‌شود که از مطلق ادراکات حاصله از طریق تجرید نفس و الهام و اشراق پیروی می‌کنند، خواه آن ادراک موافق دین باشد یا موافق دین نباشد. اما صوفیه فقط آن قسمت از ادراکات حاصله از اشراق را می‌پذیرند که موافق دین یا شرع باشد. ( رشاد، 1365 : 3و2 ) فلسفه: بحث درباره هستی، یعنی شناخت هستی از طریق عقل بشری و فیلسوف به شخصی که دوست‌دار دانایی باشد گفته می‌شود فلسفه به دو بخش اساسی تقسیم می‌شود؛ حکمت یا فلسفه نظری و حکمت یا فلسفه عملی. فلسفه نظری به سه قسم تقسیم می‌شود: فلسفه علیا یا الهیات، فلسفه وسطی یا ریاضیات و فلسفه ادنی یا طبیعیات، فلسفه عملی که آن هم به سه قسم تقسیم می‌شود: اخلاق، تدبیر منزل و تدبیر مدن. البته یک تقسیم‌بندی کلی دیگر در مورد فلسفه وجود دارد که به طور صریح و مشخص، فلسفه پنج قسم بحث مفهوم می‌شود؛ منطق، علم الجمال، اخلاق، سیاست و علم ماورا الطبیعه. (دورانت، 1335: 3 ). منطق: تبیین امور، روشی استنتاجی برای روشن ساختن موضوعات از فنون استقراء و قیاس استفاده می‌کند علوم ثابته مثل ریاضی از این روش برای تبیین خود استفاده می‌کند. علم الجمال: مطالعه شکل ایده‌آل زیبایی؛ یعنی علم شناخت انواع هنر و زیبایی آن. اخلاق: علم تبیین فضیلت‌ها و رذیلت‌ها؛ یعنی مطالعه در رفتار و کمال مطلوب رفتاری در جامعه. سیاست: علم تدبیر مدن؛ یعنی سامان دادن به امور کشورها یا جوامع انسانی. ماورا الطبیعه : علم شناخت آنچه که هست اما ما از طریق حواس انسانی قادر به دریافت آن نیستیم. در نتیجه گفتمان دینی از طریق متون دینی و مباحث نقلی و در قالب علوم کلامی و گفتمان عرفانی از طریق کشف و شهود درونی و گفتمان فلسفی از طریق تفکر عقلی در امور هستی به ما منتقل شده است. با شناخت کلی از این موضوعات به بحث اصلی یعنی سیاست می‌پردازیم و در آن به تبیین اندیشه سیاسی و فلسفه سیاسی خواهیم پرداخت. اندیشه سیاسی: یعنی هرگونه تفکر در باب سیاست و فلسفه سیاسی یعنی تفکر بنیادی همراه با مبانی اصلی برگرفته شده از اندیشه یک فیلسوف در باب سیاست. به عبارت دیگر اندیشه سیاسی عبارت است از هر تأملی درباره مسائل اساسی سیاست اندیشه سیاسی لزوماً در پی آن نیست که با بهره‌گیری از شیوه‌های خاص به معرفت درست برسد و معرفت حقیقی را جانشین گمان سیاسی کند. (پولادی، 1389: 6 ) اما فلسفه سیاسی کوششی روشمند و پیگیرانه برای رسیدن به معرفت سیاسی یا حل معمای سیاسی است. فیلسوفان سیاسی کوشیده‌اند با عزیمت از مبادی وجود شناسی، روش ‌شناسی و کیهان شناسی معین به چنین معرفتی برسند و درباره معمای سیاسی راه حل‌هایی فلسفی ارائه دهند( همان : 7 ) بدین ترتیب هر فلسفه سیاسی را می‌توان نوعی اندیشه سیاسی دانست اما اندیشه سیاسی را نمی‌توان به عنوان فلسفه سیاسی قلمداد کنیم. اندیشه‌های سیاسی به طور عام در یک بستر زمانی طولانی شکل گرفته‌اند و ما نمی‌توانیم به طور دقیق زمان شکل‌گیری آنها را تعیین کنیم، اما برای فهم بهتر آنها نیاز به مطالعه اندیشه‌های سیاسی در بستر تاریخ و شناخت مبادی آنها داریم و البته در این باب شناخت محیط شکل‌گیری برای فهم بهتر بی تاثیر نخواهد بود. هنگامی که ما از پدیده‌های تاریخی سخن به میان می‌آوریم در واقع درباره اموری بحث می‌کنیم که در گذشته به وقوع پیوسته است و ما امروز قادر به آزمایش و تکرار آن نیستیم و شناخت ما عموماً از طریق آثار و متونی است که از آن زمان به ما رسیده و این نوع شناخت دانشی غیر مستقیم در اختیار ما می‌گذارد. به عبارتی دیگر: بازسازی گذشته، حاصل عمل تخیل کردن است ( ریکورد، 1395: 44 ). پوششی اصلی در تاریخ اندیشه سیاسی راه یافتن به نظام فکری هر اندیشمند به طور نسبی است. با توجه به مسائلی که در بالا بیان شد، برای بررسی و شناخت یک اندیشه ما نیاز به مطالعه پیش زمینه‌های شکل‌گیری آن در بستر زمان داریم که این امر منجر به فهم بهتر ما نسبت به آن اندیشه می‌شود. از این رو برای شناخت اندیشمندی چون ملا صدرا به طبع ما ناگزیر به مطالعه سر منشاء این اندیشه‌ها هستیم، لذا در این پژوهش سعی شده که ابتدا به تبیین مفاهیم اساسی و تاریخچه‌ای هر چند موجز و کوتاه از سیر اندیشه سیاسی در بستر زمان و تا دوره ملاصدرای شیرازی اشاره‌ای داشته باشیم. تکیه‌گاه اساسی ما در این پژوهش آراء اصلی مطرح شده توسط شخص ملاصدرا و روش فلسفی او در باب سیاست است؛ که به ولایت در جامعه و هدایت آن به سمت سعادت دنیوی و اخروی و نوع حاکمیت اجتماعی و سیاسی جامعه اشاره دارد و در ادامه به صورت جداگانه به اندیشمندان بعد از او یعنی علامه طباطبایی، آیت‌الله طالقانی و آیت‌الله مطهری خواهیم پرداخت.
بررسی و ارزیابی نقد های آیت الله مصباح و آیت الله فیاضی بر مباحث علیت در نهایه الحکمه علامه طباطبایی
نویسنده:
محمدابراهیم برزگر؛ استاد راهنما: علیرضا کهنسال؛ استاد مشاور: محمد اسفندیاری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
به طور کلّی در فلسفه، که خود همواره نقش بسزایی در مبانیِ دیگر علوم و رویکرد زندگی اجتماعی و امثال این موارد دارد، مسئله و موضوع علّت و معلول از اهمّیت و جایگاه بی بدیلی بَرخوردار بوده است و پیرامون آن مباحث بسیاری مطرح شده است و از همین رو در فلسفه اسلامی از آنجا که مبانی عقلی-فلسفی در اسلام را هدف دارد جایگاهِ یاد شده افزون بر اهمّیت قبلی خود چه بسا به ارزش و جایگاه بالاتری ارتقاء یافته است. از همین رو از آن جهت که یکی از آثار معروف و مشهور در این حوزه کتاب نهایه الحکمه علامه طباطبایی می باشد و مورد مراجعه بسیاری از نگارندهان قرار گرفته است و همچنین از آن جهت که اساتید معاصر این حرفه همچون استاد مصباح و استاد فیاضی نظرات متفاوتی با مصنّف این کتاب داشته اند و همچنین از جهت سوم نبود یک اثر پژوهشی جامعی که نظریات این سه فیلسوف معاصر را در مسئله مهم علّت و معلول جمع نماید، پژوهش حاضر عهده دار این مهم شده است و با رویکردی توصیفی-تحلیلی به بررسی این نظریات در قالب چهار بخش کلی و مربوط به تعریف علّت و معلول، ضرورت علّی-معلولی، قاعده الواحد و عکس آن پرداخته است و در بخش پایانی نیز به مباحثی پیرامون اقسام علّت فاعلی، ماهیّت، غایت و علّت غائی مطالبی را اختصاص داده است، همچنین باید اجمالا دانسته شود که در مجموع با چشم پوشی از بخش سوم و قاعده الواحد به طورِ عمده و کلّی رأی نگارنده همان رأی استاد مصباح بوده است.
رابطه عقل واخلاق از دیدگاه امام غزالی و علامه طباطبایی
نویسنده:
داور محمدزاده پیرلو؛ استاد راهنما: عین اله خادمی؛ استاد مشاور: عبداله صلواتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اخلاق و عقل دو رکن اساسی در فلسفه و اندیشه اسلامی هستند که تأثیر عمیقی بر رفتارها و ارزش‌های انسانی دارند. بررسی رابطه بین این دو مؤلفه، به‌ویژه از دیدگاه دو متفکر برجسته مانند امام غزالی و علامه طباطبایی، امری ضروری است که می‌تواند به فهم عمیق‌تر مبانی اخلاقی و جایگاه عقل در نظام فکری اسلامی کمک کند. این پژوهش با هدف تبیین نظرات این دو اندیشمند درباره‌ی عقل، اخلاق و رابطه‌ی آنها و همچنین تحلیل وجوه تشابه و تفاوت آرای ایشان صورت گرفته است. روش مورد استفاده در این پژوهش، توصیفی-تحلیلی است. در ابتدا، آرای امام غزالی و علامه طباطبایی درباره‌ی عقل و اخلاق به‌طور جداگانه و با استناد به آثار اصلی ایشان تبیین شده است. سپس،رابطه‌ی عقل و اخلاق از دیدگاه هر یک از این دو متفکر تحلیل و بررسی شده است. در نهایت، وجوه تشابه و تفاوت آرای غزالی و طباطبایی در این زمینه مقایسه و تحلیل شده است. یافته‌های این پژوهش نشان می‌دهد که امام غزالی بر اهمیت وحی و شریعت در شناخت و عمل به اخلاق تأکید دارد و عقل را در حوزه‌ی اخلاق، ابزاری فرعی می‌داند. در مقابل، علامه طباطبایی بر توانایی عقل در شناخت اصول اخلاقی تأکید می‌کند و معتقد است که عقل می‌تواند به‌طور مستقل به درک خیر و شر دست یابد. با این وجود، هر دو متفکر بر اهمیت عقل در فهم و تفسیر متون دینی و همچنین در به‌کارگیری اصول اخلاقی در زندگی تأکید دارند.
عالم فرشتگان از دیدگاه علامه طباطبائی (ره)
نویسنده:
زینب الهدی شهریاری فرد؛ استاد راهنما: معصومه اسماعیلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در فلسفه ی اسلامی اعتقاد بر این است که خداوند یک موجود مجرد واحد و بسیط است، از طرف دیگر در این عالم کثراتی دیده میشود که نمی توان آن را انکار کرد و همچنین عالمی ماده عالمی غیر مجرد است، اما در عین حال با توجه به این که خداوند علت تامه و علت نهایی همه موجودات است خلقت این عالم نیز به فاعلیت خداوند بر می گردد. با توجه به این سوالی پیش می آید که در قوس نزول خداوند که این خصوصیات را دارد چگونه از او این همه کثرت صادر شده و دیگر این که خداوند مجرد چگونه با این عالم ماده - که تجرد و ماده سنخیت باهم ندارند ارتباط بر قرار میکند؟ و آن را به وجود آورده ، همچنین انسان و موجودات دیگر چگونه با خداوند در قوس صعود ارتباط بر قرار می کند. مطلبی که به دست می آید این است که یک عالمی باید باشد که مظهر صفات الهی و واسطه ی خلقت و فیض میان خداوند و بقیه عوالم باشد و در قوس صعود هم برای حصول معرفت و سعادت رابطه ی انسان خداوند واسطه باشد. در فلسفه اسلامی شخصیتهای مانند بو علی سینا ، شیخ اشراق ، ملا صدرا و دیگران به این مطالب پرداختند از جمله علامه طباطبائی که این تحقیق نظر ایشان را مورد بر رسی قرار می دهد.
معرفت نفس از دیدگاه علامه طباطبایی و دلالت های آن در تربیت اخلاقی
نویسنده:
سجاد علی پور؛ استاد راهنما: اکبر رهنما؛ استاد مشاور: محسن فرمهینی فراهانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
تربیت اخلاقی یکی از بنیادی‌ترین نیازهای جوامع انسانی است که همواره مورد توجه اندیشمندان، مربیان و مکاتب فلسفی و عرفانی بوده است. در این میان، معرفت نفس به‌عنوان یکی از ارکان اساسی فلسفه و عرفان اسلامی، رویکردی منحصر‌به‌فرد به مسئله تربیت اخلاقی ارائه می‌دهد. از دیدگاه علامه طباطبایی، معرفت نفس نه‌تنها پیش‌نیاز خودشناسی و تکامل فردی است، بلکه زیربنای تحقق اخلاق الهی و عبودیت حقیقی محسوب می‌شود. ازاین‌رو، پژوهش حاضر به دنبال پاسخ به این پرسش اساسی است که معرفت نفس از دیدگاه علامه طباطبایی چه دلالت‌هایی برای تربیت اخلاقی دارد و چگونه می‌توان این دلالت‌ها را در قالب یک مدل تربیتی منسجم ارائه داد؟ این پژوهش به روش کیفی و تحلیلی-استنباطی و بر اساس روش ضرورت عقلی و سازواری و انسجام مفهومی انجام شده است. در بخش نظری، ابتدا مبانی معرفت نفس در آثار علامه طباطبایی بررسی شده و سپس مفاهیم مرتبط با تربیت اخلاقی در چارچوب معرفت نفس تحلیل گردیده است. در ادامه، استلزامات تربیت اخلاقی مبتنی بر مبانی معرفت نفس استخراج شده و گزاره های تجویزی مشتمل بر اهداف و اصول تربیت اخلاقی بر پایه معرفت نفس ارائه شده است. نتایج پژوهش نشان می‌دهد که معرفت نفس در اندیشه علامه طباطبایی، نه‌تنها مقدمه‌ای برای درک حقیقت وجودی انسان است، بلکه راهی برای تحقق توحید عملی و نیل به اخلاق الهی به شمار می‌آید. بر این اساس، تربیت اخلاقی باید بر سه سطح هدف‌گذاری بنا شود: هدف غایی: تحقق توحید عملی که بالاترین مقصد تربیت اخلاقی است. اهداف عالی شامل نیل به مقام ولایت و ورود به عالم اخلاص و هدف کلی؛ تجلی اسما و صفات الهی در انسان، که نتیجه تحقق اهداف عالی است. علاوه بر این، پژوهش حاضر هشت اصل اساسی برای تربیت اخلاقی بر اساس معرفت نفس را استخراج و معرفی کرده است که عبارتند از: ضرورت پرورش محبت و ابتنای زندگی بر اساس آن، مراقبه و محاسبه، ضرورت حضور استاد در فرآیند تربیت اخلاقی، پیوند اخلاق فردی و اجتماعی، توجه به تأثیر محیط و شرایط اجتماعی، تدریج و استمرار در تربیت اخلاقی، التزام به عبادات، ذکر و ریاضت‌های شرعی، لزوم توجه به قابلیت و ظرفیت افراد در تربیت اخلاقی.
مفهوم خدا در اثولوجیا و تطبیق آن با آثار علامه طباطبایی و شاگردان وی (آقای جوادی آملی و آقای مصباح«ره»).
نویسنده:
رضا اسفندیاری؛ استاد راهنما: حسن عباسی حسین آبادی؛ استاد مشاور: رضا رسولی شربیانی استاد مشاور: غلامحسین خدری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در این رساله، مفهوم «خدا» در کتاب اثولوجیا، یکی از منابع فلسفی یونانی که به اشتباه به ارسطو نسبت داده می‌شد، با دیدگاه‌های نوصدرائیان مسلمان، به‌ویژه علامه طباطبائی و شاگردان برجسته‌اش، آقای مصباح یزدی و آقای جوادی آملی، مقایسه شده است. اثولوجیا، با استفاده از اصطلاحات متنوعی نظیر «واحد»، «اصل نخستین» و «نورالانوار»، به تبیین مفهوم خدا می‌پردازد و ویژگی‌هایی مانند: خیر، عقل و نور را به او نسبت می‌دهد. اوصافی چون احدیت، قدرت، کمال، قیام به ذات، ثبات و حکمت نیز از دیگر صفات خدای اثولوجیا برشمرده می‌شود. با این حال، اثولوجیا، برخلاف برخی دیدگاه‌های فلسفی، خدا را فراتر از انیت (وجود) نمی‌داند، بلکه او را خودِ انیت می‌داند. همین امر، امکان مقایسه آن با اندیشه‌های فیلسوفان مسلمان را فراهم می‌کند. در فلسفه اسلامی، مفهوم «واجب‌الوجود» به عنوان اصلی‌ترین مفهوم در خداشناسی مطرح می‌شود. فیلسوفانی چون فارابی و ابن‌سینا، و پس از آنان متکلمانی نظیر خواجه نصیر طوسی و علامه حلی، این اصطلاح را برای تبیین ذات الهی به کار برده‌اند. همچنین عبارت «الحق ماهیته الانیه»، که بیانگر وجود محض و تحقق محض خداوند است، از دیگر مفاهیم کلیدی در این زمینه به شمار می‌رود. در اندیشه نوصدرائیان، به‌ویژه علامه طباطبائی و شاگردانش، مباحثی چون «الحق ماهیته اِنّیه»، نفی ماهیت از واجب، خواص واجب‌الوجود، واجب‌الوجود بالذات به عنوان بالاترین مرتبه هستی، واجب‌الوجود از جمیع جهات و «بسیطه‌الحقیقه کل الاشیاء ولیس شیء منها» برای تبیین مفهوم خدا مطرح می‌شود. مهم‌ترین صفت خدا نزد نوصدرائیان، «توحید» است، که با قاعده بسیط‌الحقیقه و نفی شریک داشتن، اثبات می‌شود. از جمله نوآوری‌های این پژوهش می‌توان به مقایسه مستقل مفهوم خدا در این دو مکتب فکری، بررسی تطبیقی جریان نوافلاطونی با خداشناسی نوصدراییان، و نگاهی تازه به خداشناسی فیلسوفان نوصدرایی اشاره کرد. همچنین، این پژوهش به دنبال تعیین میزان استقلال اندیشه نوصدراییان از اندیشه‌های یونانی و تبیین تأثیر اسلام، سنت و قرآن بر جهان‌بینی اسلامی آنان است.
ارزیابی انتقادی حسن حنفی در علم کلام با تأکید بر آراء علامه طباطبایی
نویسنده:
سمیه صدیقی؛ استاد راهنما: نصرالله آقاجانی؛ استاد مشاور: نسرین میانجی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
مستندات قرانی امامت خاصه اهل بیت علیهم السلام از دیدگاه علامه طباطبایی
نویسنده:
نفیسه اربابی؛ استاد راهنما: محمدحسن محمدی مظفر
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
دین اسلام ازجمله ادیان ابراهیمی است که خداوند آن را توسط خاتم الانبیاء حضرت محمد مصطفی (ص) فرستاده است.دو مذهب اصلی در دنیای اسلام ، تشیع و تسنن هستند. که دارای مشترکاتی هستند.اما مهمترین و اساسی ترین اختلاف انان در مورد مسئله امامت است. موضوعی که اختلافی و بحث‌برانگیز در میان مذاهب اسلامی است.( شهرستانی، الملل و النحل، 1364ش، ج1، ص24؛ میلانی، «مقدمه»، در کتاب دلائل الصدق، تألیف محمدحسن مظفر، 1422ق، ص26. )، و جایگاه منحصر به فردی را در علم کلام دارد.همه مذاهب مسلمان معتقد هستند که امامت ضروری و واجب است امااختلاف انان در تعریف امام و انتصاب است . ولایت و جانشینی رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم از اصول عقاید شیعه به شمار میرود، و نقطه تمایز میان تشیع و سایر مذاهب اسلام است. برای مثال اهل تسنن امامت را حکومت و ریاست دنیوی بر مردم میدانند و از امام به خلیفه تعبیر میکنند و وظیفه اورا اجرای احکام شریعت پیامبر میدانند. انان انتخاب امام را بر عهده مردم قرار میدهند(اجماع مسلمین). برخی از اشاعره و معتزله و برخی دیگراز مذاهب اهل‌سنت، امامت را از فروع دین و مسئله‌ای فقهی تلقی کرده‌اند ( برای نمونه نگاه کنید به تفتازانی، شرح المقاصد، 1409ق، ج5، ص232؛ جرجانی، شرح المواقف، 1325ق، ج8، ص344 ). شیعه زیدیه نیز نظری نزدیک به اهل سنت دارد. اما شیعه امامیه معتقداست امامت مقامی است که توسط خداوند به بندگان شایسته او عطا میشود وعهدی الهی است .امامت ریاست اصیل و مطلق دین و دنیاست.( بحرانی، قواعد المرام فی علم الکلام، 1435ق، ص417.) از نظر امامیه، شرط امامت عصمت است وعصمت هم متکی بر نص وانتخاب الهی است. وعلم امام هم علمی الهی و لدنی است نه اکتسابی. از طرف دیگر اساسی‌ترین منبع و سند برای تمام معارف دین اسلام، قرآن میباشد و شیعه امامیه معتقد است که شرایط و ویژگیهای امام در ایات قران امده است.در ایاتی مانند : ولایت ، تبلیغ،مباهله، تطهیر، مودت، اولی الامر واکمال... . . این پژوهش دارای اهمیت ویژه ای است زیرا با پاسخ دادن به این مساله، تفاوت بین شیعه امامیه با دیگر مذاهب شیعه و اهل سنت در میان مسلمانان مشخص شده و تشیع امامیه میتواند با پاسخ دادن به این سوال که دلایل قرانی شیعه امامیه برای اثبات امامت خاصه اهل بیت (ع) چیست ؟حقانیت خود را اثبات کند.زیرا قرآن اساسی‌ترین منبع و سند برای تمام معارف دین اسلام میباشد. ازطرفی اسلام دینی است که به نص کتاب و سنت بر اساس فطرت استوار است (علامه طباطبایی، شیعه در اسلام1386،ص151، موسسه بوستان کتاب ) . بنابراین در این پژوهش سعی بر این است که از طریق کتاب الهی_قران کریم _ به اثبات مساله امامت خاصه از دیدگاه شیعه امامیه بپردازیم. یافتن این پاسخ طی پژوهشی مساله محور وبا روش توصیفی - تحلیلی به بررسی اثار علامه محمد حسین طباطبایی از مفسرین بزرگ قران در جهان تشیع می پردازد. دلیل انتخاب علامه و اثارش برای انجام این پژوهش این استکه ایشان متفکری بزرگ و گرانسنگ در دنیای اسلام در دوران معاصر میباشد که نظرات ایشان جایگاه ویژه ای در بین اندیشمندان شیعه و جهان اسلام دارد و علاوه براین روش تفسیر ایشان قران به قران میباشد و قران نیز به عنوان مهمترین سند مورد اتفاق جمیع مسلمانان است. ایشان صاحب اثار برجسته ای مانند: المیزان فی تفسیرالقران، شیعه در اسلام،مجموعه مذاکرات علامه با پروفسور هانری کربن،و...است .که محور این پژوهش تفسیر المیزان میباشد. علامه در تفسیر المیزان از روش تفسیر قران به قران استفاده نموده است .او معتقد است وقتی قرآن خود را «تبیاناً لِکُلّ شیء»[سوره نحل ایه 88] (روشنگر هر چیز) معرفی می‌کند، چطور ممکن است برای بیان معنا و مقصود خود محتاج به غیر خود باشد.( المیزان فی تفسیر القران ) او این روش را همچنین مستند به روایات می‌داند. برای مثال او نمونه گفتاری از امام علی(ع) در نهج البلاغه را که به توصیف قرآن می‌پردازد ذکر میکند به عنوان سند .امام علی (ع) میفرماید: "پاره‌ای از آن پاره‌ای دیگر را به زبان می‌آورد، و بعضی از آن شاهد بر بعضی دیگر است" .او همچنین روش تفسیر قرآن به قرآن را قدیمی‌ترین روشی می‌داند که پیامبر و امامان معصوم علیهم السلام نیز همین روش را داشتند. در این پژوهش ابتدا به بیان معنی و مفهوم امامت و ولایت به طور اجمال میپردازیم .در این میان دو موضوع در مورد امامت مطرح میشود: امامت عامه و امامت خاصه.که به طور مختصر به توضیح امامت عامه پرداخته و به نام بردن تعدادی از ایات در این مورد بسنده میکنیم.موضوع اصلی در این پژوهش امامت خاصه است که ابتدا تعدادی از مهمترین ومعروفترین ایات را که شیعه امامیه برای اثبات امامت خاصه به عنوان سند قرانی به کار میبرد نام برده و سپس به توضیح وتفسیر ان ایات بر مبنای اثار علامه طباطبایی پرداخته و نتیجه گیری میشود. منبع اصلی در این پژوهش تفسیر المیزان نوشته علامه طباطبایی است .علامه دراین اثر ابتدا به تفسیر ایات قرانی میپردازد، سپس روایات مربوطه را بررسی میکند و پس از ان مساله را ازنظر عقلی توضیح داده و دراخر شبهاتی را که به مساله وارد کرده اند پاسخ میدهد.
بررسی تطبیقی رابطه عقل و ایمان در اندیشه فخر رازی و علامه طباطبائی
نویسنده:
رویا جهان تیغ؛ استاد راهنما: ابراهیم نوری؛ استاد مشاور: ابوالحسن بارانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تعریف مسأله وبیان سوال های اصلی تحقیق یکی ازمباحث بنیادین ودیرپای درحوزه ی فلسفه وکلام اسلامی،تبیین نسبت عقل وایمان است؛اینکه آیااین دومنبع معرفتی درتعارض بایکدیگرندیادرتعامل؟ودرصورت تعامل،چه نوع رابطه ای میان آن هابرقراراست؟این پرسش نه تنهاازمنظرمعرفت شناختی،بلکه ازحیث انسان شناسی،الهیات وحتی اخلاق دینی،جایگاه برجسته ای دارد.مسئله ی نسبت عقل وایمان،ازنخستین سده های شکلگیری تمدن اسلامی تاکنون،ذهن متفکران مسلمان رابه خودمشغول داشته ودرقالب مکاتب گوناگون کلامی وفلسفی،بازتاب یافته است. دراین میان،دوتن ازاندیشمندان بزرگ مسلمان،فخررازی وعلامه طباطبایی،هریک باپیش زمینه ی خاص فکری وروش شناسی متفاوت،به تبیین این نسبت پرداخته اند.فخررازی(544-606ق)،یکی ازبرجسته ترین متکلمان اشعاری،باگرایش عقل گرایانه درچارچوب اشعری گری،کوشیده است تاعقل رادرمحدوده ای مشخص ودرخدمت فهم وحی قراردهد.گرچه توبرای عقل ،جایگاه ویژه ای قائل است،امادرنهایت آن رامقیدبه آموزه های دینی وشریعت می داند(رازی،1420ق:ج1،ص125).ازسوی دیگر،علامه طباطبایی (1281-1360ش)،به عنوان یکی ازنمایندگان برجسته ی حکمت متعالیه،تلاش داردتاتعادلی میان عقل،وحی وشهودبرقرارسازد.درنگاه وی،عقل نه تنهاابزارفهم دین،بلکه یکی ازمقدمات ضروری برای ایمان آوری حقیقی است (طباطبایی،1374:ج 2،ص 158). این تفاوت رویکردها،ریشه درمبانی هستی شناسی ومعرفت شناختی این دومتفکرداردودرشیوه ی تفسیرآیات قرآنی ،استنباط احکام،ونحوه ی مواجهه باتعارض های ظاهری میان عقل ونقل نمود می یابد.فخررازی درمواضعی ازعقل گرایی مشروط دفاع می‌کند ،حال آنکه علامه طباطبایی درچارچوب حکمت صدرایی ،عقل راباشهودووحی دریک نظام هماهنگ به کارمیگیرد.این رویکردهای متفاوت،درواقع نماینده ی دونحله ی مهم وتاثیرگذاردرسنت فکری اسلامی هستند:یکی عقل گرایی محدوددرچارچوب نص،ودیگری عقل گرایی گسترده درتعامل باکشف وشهودعرفانی. درک صحیح ازاین دودیدگاه ،نه تنهامیتواندماراباعمق مبانی فکری ایشان آشنا سازد،بلکه درک ماازظرفیت هاومحدودیت های عقل درزمینه ی دین شناسی رانیزگسترش می دهد.مقایسه ی این دواندیشه،امکان ارزیابی دقیق تری ازنقش عقل درفرآیندایمان آوری ،تفسیرمتون دینی،وحتی درحل تعارضات نوظهوردرجهان معاصررافراهم می آورد .درشرایطی که جریان های مختلف فکری درجهان اسلام بارویکردهای عقل گریزیاعقل محوردرگیرند،بازخوانی انتقادی وتطبیقی آراءفخررازی وعلامه طباطبایی،می تواندبه بازسازی نوعی عقلانیت دینی متوازن کمک کند اهمیت این پژوهش نه تنهادربازخوانی انتقادی آرای این دواندیشمندبزرگ نهفته است،بلکه درظرفیت آن برای پاسخگویی به چالش های معرفتی معاصرنیزجلوه می‌کند .درعصرکنونی که ازیک سوبارشدعقل گرایی فلسفی وعلمی وازسوی دیگرباگسترش جریان های سلفی وظاهرگرامواجه ایم،بازاندیشی نسبت عقل وایمان می تواندزمینه سازایجادرویکردی متوازن وعمیق درمواجهه بامسائل دینی باشد.ازهمین رو،پژوهش حاضرمیکوشدتابابررسی تطبیقی اندیشه ی فخررازی وعلامه طباطبایی ،ابعادمختلف این نسبت راروشن سازد. براین اساس،پرسش اصلی تحقیق چنین است:رابطه ی عقل وایمان دراندیشه ی فخررازی وعلامه طباطبایی چگونه تبیین می شودووجوه اشتراک وافتراق آن هاچیست؟ 1.فخررازی چه رابطه ای میان عقل وایمان قائل است؟ 2.علامه طباطبایی چگونه به رابطه ی عقل وایمان می نگرد؟ 3.شباهت هاوتفاوت های دیدگاه این دومتفکردرزمینه عقل وایمان چیست؟
روش شناسی انبیای اولوالعزم در پاسخگویی به شبهات (توحید، نبوت، معاد) در قرآن از منظر علامه طباطبایی
نویسنده:
فاطمه میرحسینی؛ استاد راهنما: حبیب الله حلیمی جلودار؛ استاد مشاور: محسن نورائی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
روش شناسی که از عناوین جدید در علوم مختلف از جمله علوم اسلامی وارد شده است. می‌توان به عنوان الگویی در پاسخگویی به شبهات اعتقادی که در حوزه مسئولیت علم کلام است، به کار برد. از راه‌های مبارزه با بنیاد‌های اعتقادی و تعالیم عملی یک دین، ایجاد شبهه در عقاید مردم و متزلزل ساختن آن عقاید می‌باشد. پاسداری و دفاع از عقاید دینی، نزد انبیا از ارزش بسیار والایی برخوردار است. تنها با ارائه پاسخ صحیح نمی‌توان پاسخگوی موفق بود، بلکه باید با روش‌های مناسب، با این شبهات برخورد نمود تا بتوان تاثیرات آن را خنثی کرد. شبهات را می‌توان از لحاظ هدف و موضوع تقسیم نمود. این اثر بر اساس روش توصیفی و تحلیلی شبهات مطرح شده در قرآن را استخراج کرده و به توصیف و بررسی روش‌های مختلف پاسخگویی به شبهه و تحلیل آن با استفاده از تفسیر المیزان پرداخته و به این سوالات پاسخ داده است که قرآن و انبیا در تعامل با مطرح کنندگان مختلف شبهه چه روش‌های گفتاری و رفتاری دارند. منظور از شبهه در این نوشتار، شبهات اعتقادی می‌باشد. با بررسی و توصیف شبهات مطرح شده در آیات و تحلیل و تفسیر پاسخ‌های داده شده در المیزان، می‌توان گفت روش‌های مختلفی برای پاسخگویی به شبهات اعتقادی وجود دارد که با توجه به شرایط مختلف زمان انبیا و نوع شبهه و مطرح کننده شبهه متفاوت می‌باشد و نمی‌توان برای همه مطرح کنندگان شبهه از یک روش استفاده کرد. به همین دلیل انبیای اولوالعزم از روش‌های متفاوتی از جمله پرسش و پاسخ، مناظره و مجادله و... استفاده می‌کردند و هر کدام از این روش‌ها شیوه‌های خاصی دارد که توجه و عمل به این شیوه‌ها بسیار در امر پاسخگویی حائز اهمیت می‌باشد.
  • تعداد رکورد ها : 4570