جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 4570
بررسی تطبیقی تفسیر و تأویل اسماء الهی از دیدگاه امام خمینی (ره) و علامه طباطبایی (ره)
نویسنده:
محمدکاظم ایت اللهی تفتی؛ استاد راهنما: محمد رودگر؛ استاد مشاور: حسن مهدی پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این پژوهش به بررسی تطبیقی تفسیر و تأویل اسماء الهی از دیدگاه دو عالم برجسته شیعه، امام خمینی (ره) و علامه طباطبایی (ره)، می‌پردازد. اسماء و صفات الهی از جمله مباحث بنیادین در معارف اسلامی هستند که در قرآن کریم به عنوان ابزارهایی برای شناخت ذات و صفات خداوند معرفی شده‌اند. این تحقیق با تمرکز بر تفاسیر این دو متفکر، به دنبال تبیین نقاط اشتراک و افتراق در رویکردهای تفسیری و تأویلی آن‌ها است. امام خمینی با رویکرد عرفانی و شهودی، اسماء الهی را به عنوان حلقه واسط میان ذات حق و تجلیات آن در مراتب وجود می‌داند و بر مفاهیمی مانند فیض اقدس و فیض مقدس تأکید می‌کند. در مقابل، علامه طباطبایی با نگاه فلسفی و تفسیری، به تبیین منطقی و تحلیلی اسماء الهی در چارچوب نصوص قرآنی و روایات می‌پردازد. این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه‌ای، به بررسی تطبیقی این دو رویکرد پرداخته و تأثیر آن‌ها بر فهم معارف الهی را تحلیل می‌کند. نتایج این تحقیق می‌تواند به غنای ادبیات علمی در حوزه عرفان، فلسفه و تفسیر قرآن کمک کرده و زمینه‌ساز تحقیقات بیشتر در این حوزه باشد.
بررسی تطبیقی دیدگاه حسنعلی مروارید و علامه طباطبایی درباره معاد جسمانی و روحانی با تأکید بر آیات و روایات
نویسنده:
پدیدآور: علی عبدالکاظم حمزه ؛ استاد راهنما: علی قدردان قراملکی ؛ استاد مشاور: مهدی منزه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
معاد یکی از اصول مهم اعتقادی در اسلام است که در آیات قرآن کریم بارها به آن اشاره شده و همین تکرار، اهمیت ویژه‌ای به این موضوع داده است. با وجود این، میان مفسران و اندیشمندان بزرگ درباره این که معاد جسمانی یا روحانی است و یا هر دو بُعد را شامل می‌شود، اختلاف نظر وجود دارد. این مسئله باعث شده بررسی دیدگاه‌های آن‌ها به موضوعی مهم و قابل مطالعه تبدیل شود. در این پژوهش دیدگاه‌های دو شخصیت برجسته یعنی میرزا حسنعلی مروارید از مکتب تفکیک و علامه سید محمدحسین طباطبایی، صاحب تفسیر المیزان، درباره ماهیت معاد بررسی شده است. هدف این بوده که معلوم گردد هر کدام از این دو مفسر و عالم ر، معاد جسمانی و روحانی را چگونه توضیح داده و اثبات کرده‌اند. پژوهش حاضر با روش، توصیفی‌تحلیلی و بر اساس مطالعه کتابخانه‌ای بوده است. ابتدا منابع و متون مرتبط گردآوری شد و سپس بر اساس آیات قرآن و روایات، تحلیل و مقایسه‌ای میان دیدگاه‌های این دو اندیشمند دینی انجام گرفت. نتایج نشان می‌دهد که حسنعلی مروارید معاد را صرفا جسمانی دانسته که روح جسمانی در کنار بدن جسمانی در معاد حاضر می‌شود. در مقابل علامه با پذیرش تجرد روح قائل به معاد روحانی- جسمانی است و از حضور نفس مجرد در معاد در کنار بدن جسمانی حکایت می‌کند.مروارید همچون هم مسلکان خود در مکتب تفکیک بیشتر به روایات تکیه کرده و بر اساس آن‌ها تلاش کرده معاد جسمانی را ثابت کند. در مقابل، علامه طباطبایی با تفسیر همه‌جانبه آیات قرآن به اثبات معاد جسمانی- روحانی پرداخته است.
نقد و بررسی آراء رابرت اسپنسر در ترجمه انتقادی سوره اسراء با تأکید بر دیدگاه های علامه طباطبایی و زمخشری
نویسنده:
استاد راهنما: محمدسعید فیاض ؛ استاد راهنما: رحمت الله عبدالله زاده آرانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
رابرت اسپنسر، متولد 27 فوریه 1962، یک نویسنده و وبلاگ نویس ضد مسلمان آمریکایی است که خود را به عنوان " نوع خوب" از مروّجین اسلام هراسی توصیف می‌کند. اسپنسر مدیر سازمان دیده‌بان جهاد است و نویسنده دو کتاب از پرفروش‌ترین کتاب‌های نیویورک تایمز ‌است؛ از جمله "حقیقت درباره محمّد" و "راهنمای نادرست سیاسی". وی دانشجوی دکتری در مطالعات دینی از دانشگاه کارولینای شمالی در چاپل هیل در سال 1986 بوده و پایان‌نامه کارشناسی ارشد او در مورد تاریخ کاتولیک است. اسپنسر ادعا کرده که از سال 1980 به مطالعه کلام، حقوق، و تاریخ اسلام مشغول بوده ‌است. به دلیل دیدگاه‌هایش درباره اسلام، او مورد انتقاد کلیسای کاتولیک قرار گرفت و به همین دلیل در سال 2016 از آن کلیسا جدا شد و به کلیسای ارتدوکس یونان پیوست. در سال 2010، همراه با پاملا گلر، اسپنسر گروه متوقف‌سازی اسلامی‌شدن آمریکا را تأسیس کرد. دولت پاکستان در سال 2016 کتاب اسپنسر به نام "حقیقت درباره محمّد" را به دلیل "مطالب قابل اعتراض" در مورد پیامبر اسلام ممنوع اعلام کرد. در سال 2021، اسپنسر کتاب جدیدی را با عنوان "The Critical Quran: Explained from Key Islamic Commentaries and Contemporary Historical Research" منتشر کرد که به بررسی انتقادی آیات قرآن بر اساس واژگان و تاریخ اسلام می‌پردازد. این کتاب برای بررسی نظرات و انتقادات افرادی که به عنوان شخصیت‌های شناخته‌شده در زمینه اسلام هراسی به نقد قرآن می‌پردازند و پاسخ به شبهات آنها مناسب است. در مقدمه کتاب چنین بیان شده: کتاب " قرآن انتقادی" نوشته‌ی رابرت، یک ترجمه بی‌باکانه از قرآن است که هدف آن ارائه تفسیری بی‌نقص از قرآن بدون هرگونه تفسیر گمراه‌کننده است. نقدها و بررسی‌ها نشان می‌دهند که این کتاب به عنوان یک اثر بزرگ شناخته می‌شود. ژیرت ویلدرز، عضو پارلمان هلند و عضو حزب آزادی هلند، این کتاب را به عنوان تفسیری کاملاً عالی بر قرآن توصیف می‌کند. ترجمه حاشیه‌دار رابرت اسپنسر حدود هر دو خط از قرآن را تفسیر می‌کند و در نهایت این کتاب را از یک کتاب بسیار چالش‌برانگیز به یک کتاب قابل فهم تبدیل می‌کند و این یک دستاورد عظیم است." همچنین، دانیل پایپس که در ارتباط با فعالیت‌های خاورمیانه فعالیت دارد، این ترجمه را به عنوان یک دستاورد بزرگ تحسین کرده و توجیهات اسپنسر را در درک قرآن تا حد زیادی قابل فهم می‌داند. در کل، این کتاب به عنوان یک مرجع تحلیلی برای درک اسلام و تاریخ اسلامی مدرن معرفی می‌شود. اسپنسر در مواردی از ترجمه محمد مارمادوک پیکتال کمک گرفته و به نقد موارد متعددی از قبیل جمع قرآن، بی‌نقص بودن قرآن، معجزه بودن قرآن، ترتیب چینش قرآن و جذابیت فوری برای خوانندگان غیرمسلمان، پرداخته‌است. در این اثر، از میان سوره‌های قرآن کریم، سوره اسراء را انتخاب نمودیم و بر آن شدیم تا در این اثر به بررسی ترجمه انتقادی او و عرضه این انتقادات به تفاسیر المیزان و کشاف بپردازیم و در مواردی به انتقادات وی پاسخ داده یا خلاءهای دیدگاه او را تبیین نماییم.
جایگاه اختیار در آموزه هدایت به امر امام و آموزه مأواگزینی روح القدس: دیدگاه علامه طباطبایی و ویلیام آلستون
نویسنده:
نجمه رادفر؛ استاد راهنما: فاطمه سلیمانی دره باغی، امیرعباس علیزمانی؛ استاد مشاور: مسعود صادقی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
«هدایت باطنی» جریان هدایت مستمر و پایدار الهی است که توسط «هادی الهی» تا رسیدن به سعادت ابدی صورت می‌گیرد. از سوی دیگر، انسان موجودی مختار است که در گزینش راه سعادت و شقاوت اختیار دارد. چالش مهمی در اینجا مطرح می‌شود که چگونه انسان با حفظ اختیار خود در جریان هدایت باطنی قرار می‌گیرد؟ در راستای حل این چالش، دو آموزه دینی «هدایت به امر امام» و «مأواگزینی روح‌القدس در درون مؤمن مسیحی» که بیانگر جریان هدایت باطنی و درونی انسان است، با روش توصیفی تحلیلی در آثار فلسفی و تفسیری علامه طباطبایی و نیز مدل مشارکتی ویلیام آل ستون مورد بررسی قرار گرفت. دستاورد پژوهش این شد که علامه بر اساس مبانی حکمت صدرایی، هدایت باطنی امام را تأثیر وجودی امام بر ملکوت انسان و در راستای فطرت او، در کسب مبدأ معرفتی در انجام فعل اختیاری می‌داند. ازاین‌رو، هدایت امام، اختیار و اراده انسان را سلب نمی‌کند؛ بلکه فرایند فعل اختیاری با استفاده از قوای نفسانی او به‌صورت کامل شکل می‌گیرد. بر اساس مدل مشارکتی آل ستون که بیانگر مشارکت روان‌شناختی میان انسان و روح‌القدس است، تحول در ماهیت گناهکار بشری ناشی از مأواگزینی روح‌القدس، با تغییر شخصیتی در ساختار انگیزشی انسان، سبب معرفت و آگاهی‌یافتن مؤمن مسیحی به آنچه خیر است، می‌شود و تمایل او به انجام واکنشی شایسته و مناسب را برمی‌انگیزد. بدین صورت در تمام استحاله‌ها روح‌القدس نقش درونی مهمی دارد در عین حالی که مجال انجام کارهای بسیاری را برای فرد باقی می‌گذارد.
مطالعه تطبیقی انتقادی تقلیل معراج پیامبر اکرم (ص) به رؤیا (دهلوی، جابری و سروش) از منظر مفسران فریقین با تأکید بر دیدگاه علامه طباطبایی
نویسنده:
کاووس روحی برندق ، اسماعیل شعبانی کامران
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسئله: این پژوهش به بررسی و نقد دیدگاه‌های اندیشمندانی همچون دهلوی، جابری و سروش درباره مسئله معراج پیامبر اکرم (ص) می‌پردازد و با استناد به تفاسیر قرآن و سایر دیدگاه‌های انتقادی، آن‌ها را ارزیابی می‌کند. هدف: دستیابی به درکی صحیح و جامع از نحوه وقوع معراج پیامبر اکرم (ص) است. روش: این پژوهش در مرحله گردآوری داده‌ها، به شیوه کتابخانه‌ای انجام‌شده و در مرحله طبقه‌بندی و استناد داده‌ها، از نوع اسنادی است که بر اساس متون پژوهشی، شامل کتاب‌ها، مقالات و دیگر منابع معتبر است و ازنظر تجزیه‌وتحلیل، روش پژوهش حاضر، تحلیل محتوای کیفی است که در آن دیدگاه‌های اندیشمندان و مفسران با رویکردی تطبیقی و انتقادی مقایسه و با بهره‌گیری از استدلال‌های منطقی و شواهد متنی، نقد و بررسی می‌شود. یافته‌ها: تحلیل‌های انجام‌شده نشان می‌دهد که اندیشمندان نامبرده، معراج را تجربه‌ای روحانی یا رؤیاگونه تلقی می‌کنند که در بستر خواب رخ داده است. در مقابل، مفسران قرآن، به‌ویژه علامه طباطبایی، با استناد به آیات قرآن، روایات و مبانی عقلی، معراج را رخدادی واقعی می‌دانند که در دو مرحله، یعنی در خواب‌وبیداری، به وقوع پیوسته و افزون بر بُعد روحانی، جنبه جسمانی نیز دارد. نتایج: پژوهش نشان می‌دهد که دیدگاه اندیشمندان با دیدگاه مفسران، به‌ویژه نظر علامه طباطبایی، همخوانی ندارد. این دیدگاه از جنبه‌های مختلف موردنقد قرار گرفته است، ازجمله: عدم تطابق با ظاهر آیات قرآن و روایات متواتر و همچنین ناسازگاری برخی استدلال‌های اندیشمندان با مبانی عقلی و فلسفی.
صفحات :
از صفحه 39 تا 82
بررسی تطبیقی منشأ حاکمیت از منظر علامه طباطبایی و توماس هابز
نویسنده:
الهه مرندی ، زهراسادات حجازی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تلاش برای یافتن علت و منشأ حاکمیت از مسائلی است که مورد توجه فیلسوفان سیاسی قرار گرفته است. علامه طباطبایی و توماس هابز تفسیرهای مشابهی از انسان و زندگی اجتماعی ارائه می‌کنند و منشأ حاکمیت از نظریات آنان استخراج می‌شود. در پاسخ به این پرسش که منشأ حاکمیت از منظر علامه طباطبایی و هابز چیست، این مطالعه به روش اکتشافی-توصیفی انجام گرفت. یافته‌های پژوهش بیانگر آن است که هابز با تأکید بر حقوق طبیعی و برابر انسان‌ها در پی دستیابی به نظریه‌ای دربارۀ حق، قدرت و پیوند حق و قدرت است. او منشأ را در قرارداد اجتماعی و ضرورت امنیت مطلق می‌بیند. انسان هابزی انسانی بدون پیوندهای اجتماعی و تحت تسلط قوای غریزی و غیرعقلانی است که در وضعیتی وحشیانه به سر می‌برد و راه برون‌رفتی جز قرارداد اجتماعی مشروط و به نفع شخص ثالث و واگذاری همۀ حقوق و اختیارات به او ندارد. اما در نگاه علامه طباطبایی، انسان ناگزیر از زندگی اجتماعی مبتنی بر قرارداد عملی بین استخدام متقابل و عدالت اجتماعی است. در نگاه او انسان‌های اولیه تحت تأثیر قوای طبیعی بودند و سلطۀ قوای طبیعی، عقل را نیز دربرمی‌گرفت، اما عقل در سیر اجتماعی کمال یافته و با وحی و نبوت تقویت شده و حاکم بر قوای طبیعی می‌شود. یافته‌ها نشان می‌دهد تفاوت بنیادین در انسان‌شناسی و فلسفۀ حقوق دو متفکر، به دو تحلیل متفاوت از سیاست و حکومت می‌انجامد. نتایج این پژوهش می‌تواند به تقویت فهم تطبیقی فلسفۀ سیاسی اسلامی و غربی کمک کند.
صفحات :
از صفحه 116 تا 130
تحلیل تطبیقی ابدیت عذاب از دیدگاه ابن عربی و علامه طباطبایی
نویسنده:
فردین دارابی میدانی ، محمد شعبانپور
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسئله جاودانگی در عذاب در جهان واپسین، یکی از موضوعات مهم و چالش‌برانگیز در عرصه علوم اسلامی، ازجمله کلام، فلسفه و تفسیر است. این موضوع به دلیل ارتباط عمیق آن با مفاهیم بنیادینی چون رحمت الهی، عدالت و فطرت انسانی، همواره موردتوجه اندیشمندان قرارگرفته است. حکیمان الهی خداوند را خیر مطلق، بی‌نیاز و دارای رحمت واسعه می‌دانند؛ درحالی‌که فطرت انسانی، طبق آیه «و نفخت فیه من روحی»، بر اساس سنخ الهی سرشته شده است. ازاین‌رو، خطاهای انسانی به‌عنوان مسائل عرضی تلقی می‌شوند که تنها حالت‌های پلیدی را بر فطرت او می‌افزایند و پس از عذاب، انسان به فطرت پاک اولیه خود بازمی‌گردد. بااین‌حال، برخی اندیشمندان اسلامی با استناد به متون دینی و آموزه‌های نبوی، نیازی به خلود در عذاب نمی‌بینند و این دیدگاه را به چالش می‌کشند. برخی از اندیشمندان اسلامی نیازی به خلود در عذاب نمی‌بینند، اما این معنا با وحی الهی و آموزه‌های نبوی در تعارض است. هدف تبیین این مسئله و رفع تعارض ظاهری می‌باشد. روش تحقیق، «تحلیل محتوایی» است و در این راستا، به بررسی مبانی‌ای چون پذیرش اصل وجود نفس، مجرد بودن آن و همچنین جاودانگی و فناناپذیری نفس پرداخته می‌شود. ابن عربی با تأکید بر مفهوم وحدت وجود و رحمت الهی، معتقد است که عذاب دائمی برای هیچ‌کس وجود ندارد و درنهایت همه مخلوقات به رحمت خداوند باز خواهند گشت. او بر این باور است که خطاهای انسانی، به‌عنوان مسائل عرضی، نمی‌توانند بر فطرت الهی انسان تأثیر دائمی بگذارند و عذاب درواقع یک مرحله از تکامل روحی است. در مقابل، علامه طباطبایی بر اساس استدلال‌های عقلی و نقلی، بر جاودانگی عذاب تأکید دارد و آن را با عدالت الهی سازگار می‌داند. او معتقد است که عذاب و نعمت در آخرت به حالات نفس وابسته است و اگر نفس به‌صورت ملکه درآید، عذاب جاودان خواهد بود. این دو دیدگاه، هرچند در اصول کلی متفاوت هستند، اما هر یک به‌نوعی به تبیین ابعاد مختلف مسئله جاودانگی در عذاب می‌پردازند و نشان می‌دهند که این موضوع نه‌تنها به فهم عمیق‌تری از آموزه‌های دینی نیاز دارد، بلکه به تأملات فلسفی و کلامی نیز وابسته است.
صفحات :
از صفحه 134 تا 168
بررسی نظام‌مند روابط میان بینش‌ها، گرایش‌ها، و کنش‌ها در انسان‌شناسی علامه طباطبایی و مقایسه آن با نظریة نظام شناختی‌ـ عاطفی (CAPS)
نویسنده:
محسن کهتری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این پژوهش تلاشی است برای ترسیم رابطة نظام‌مند میان قوای ادراکی، انگیزشی، و کنشی در ساختار نفس از منظر علامه طباطبایی. با رجوع به المیزان و آثار فلسفی ایشان و با استفاده از الگوی سیستمی و روش تحلیل مفهومی، چگونگی تعامل حلقه‌وار میان شناخت، احساس، اراده، و عمل در ساحت وجودی انسان بررسی شده است. یافته‌ها نشان می‌دهد که از نظر علامه هر عمل اختیاری حاصل یک زنجیرة ادراکی و عاطفی است که در نهایت به شکل‌گیری ملکات پایدار در انسان می‌انجامد. این تبیین افقی نو در فهم تربیت دینی و نظام اخلاق اسلامی می‌گشاید و در تربیت اخلاقی یا فلسفة تعلیم و تربیت کارگشا است.
صفحات :
از صفحه 233 تا 247
 تأویل گفتمان فلسفی آیات جهان‌شمول قرآن کریم با تأکید بر نظرات علامه طباطبایی
نویسنده:
محمد شیروانی ، محمدباقر نائیجی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در قرآن کریم مدعیات فراوانی در عرصه وجودشناسی با حفظ هویت اطلاق و کلیت بیان شده است که واجد تعمیم‌پذیری حداکثری و فراگیر است و ازآن‌جاکه زبان و رویکرد قرآن کریم، ایمان‌گرایانه و روش آن وحیانی ‌است، پس از طرح مدعیات قرآنی فرایند منطقی در حوزه ارائه مدعیات، مطرح نمی‌شود، به این صورت که واسطه بین مدعا و نتیجه دیده نمی‌شود، لذا حد وسطی چون برهان و دلیل در متن قرآن کریم کمتر به چشم می‌خورد. از سوی دیگر، آحاد قرآن‌پژوهان و وحی‌شناسان، وحی و اشراق و دریافت نبوی را در عینیت با خرد می‌دانند. علامه طباطبایی با تسلط بر گفتمان فلسفی عرفانی از یک سو و همچنین توانمندی بر تفسیر قرآن کریم از سوی دیگر، به‌خوبی توانسته است بین گفتمان ایمان‌گرایی و خردگرایی، تطبیق و همسانی و همگرایی ایجاد کند. قرآن کریم در چندین آیه از آیات خود، احکامی فراگیر و پایدار از هستی را تبیین و توصیف می‌کند؛ آیاتی که حکایت از اقتضائات جهان‌شمولانه دارد و بسیار به مبانی نظرات حکمای اسلامی چون اصالت وجود و بساطت وجود و تشکیک وجود نزدیک است. علامه طباطبایی با تأکید ترتیبی و ساختار و انسجام و سازگارگرایانه، که تحت برهان «انّ ملازم» قرار می‌گیرد، از بداهت وجود به اشتراک وجود و از آن به زیادت وجود و سپس به اصالت وجود و آن‌گاه به تشکیک وجود و وحدت وجود، بساطت وجود و گستره آن را مبرهن می‌سازد. در این نوشتار به روش کتابخانه‌ای، در قالب یک فرایند تحلیلی و توصیفی، بسط و تطبیقی در خصوص آیات جهان‌شمول قرآن کریم و نظرات فلسفی و حکمی علامه طباطبایی مطمح نظر واقع می‌شود.
صفحات :
از صفحه 123 تا 148
بررسی‌ تطبیقی‌ الگوی انتخابگری در آرای علامه‌طباطبایی‌ و ویلیام گلسر با تأکید بر شاکله‌ و دنیای مطلوب
نویسنده:
مریم جامه بزرگی ، طیبه ماهروزاده ، علی ستاری ، شهناز شایان فر
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تعلیم‌ و تربیت‌ همواره متأثر از تصویری است‌ که‌ رویکردهای فلسفی‌ و به‌ تبع‌ آن رویکردهای اجتماعی‌ و روانشناسی‌ از انسان ارائه‌ می‌دهند و در واقع‌ از زوایه‌ دید خود به‌ معرفی‌ انسان می‌پردازند‌ .پژوهش‌ پیش‌رو در جست‌ و جوی رهیافتی‌ است‌ که‌ شناختی‌ صحیح‌ و واقع‌بینانه‌ در رابطه‌ با زیرساخت‌ های انتخاب و رفتار انسان ارائه‌ بدهد. بر این‌ اساس به‌ بررسی‌ تطبیقی‌ الگوی انتخابگری انسان در آرای علامه‌طباطبایی‌ و ویلیام گلسر با نظر به‌ مفاهیم‌ شاکله و دنیای مطلوب پرداخته‌ است‌. در این‌ پژوهش‌ ابتدا با روش توصیفی‌-تحلیلی‌ دو مفهوم شاکله‌ و دنیای مطلوب تعریف‌ و تبیین شده است و‌ سپس‌ با روش تحلیل‌ تطبیقی‌، تفاوتها و شباهت‌های این‌ دو مفهوم مورد بررسی‌ گرفته است‌. گام نهایی‌ این‌ پژوهش‌ مقایسه‌ و استخراج دلالت‌های تربیتی‌ متفاوت حاصل‌ از دو مفهوم شاکله‌ و دنیای مطلوب با استفاده از روش استنتاجی‌ است‌. مقایسه‌ این دو مفهوم ‌ نشان داد، دنیای مطلوب به‌ عنوان یکی‌ از عناصر زیرساختی‌ تأثیرگذار در انتخاب و رفتار انسان تنها به‌ عوامل‌ درونی‌ می‌پردازد. بنابراین‌ گلسر به‌ شناختی‌ ناقص‌ از زیرساخت‌ های مؤثر در انتخاب و رفتار رسیده است‌. اما در باب این‌ مساله‌ نگاه علامه‌ طباطبائی‌ با توجه‌ به‌ مفهوم شاکله‌ به‌ عنوان یکی‌ از عوامل‌ مهم‌ و مؤثر در انتخاب و رفتار برآیندی از عوامل‌ درونی‌ و بیرونی‌ مورد است‌. بنابراین‌ نه‌ تنها می‌توان به‌ شناختی‌ کامل‌ از زیرساخت‌های انتخاب و رفتار دست‌ یافت‌، بلکه‌ مفهوم شاکله‌ می‌تواند به‌ عنوان مبنایی‌ متقن‌ و برهانی‌ جهت‌ نقد و پایش‌ دیدگاه‌هایی‌ چون دیدگاه گلسر مورد توجه‌ قرارگیرد.
صفحات :
از صفحه 29 تا 56
  • تعداد رکورد ها : 4570