جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 4570
واکاوی حق اخلاقی؛ مطالعه موردی: دیدگاه هیلل استاینر و علامه طباطبایی
نویسنده:
سعیده حمله داری ، احمد فاضلی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
حق در معنای کلان، ابعادی گسترده دارد؛ اخلاق یکی از ابعاد مهم و پرکاربرد آن است. به‌رغم اهمیت این نوع حق، ابهاماتی نیز پیرامون آن وجود دارد. آیا اصلاً حق اخلاقی وجود خارجی دارد؟ اگر در عالم واقع موجود است، خاستگاه آن چیست؟ هنگام تزاحم حقوق با اخلاق، اولویت با حقوق است یا اخلاق؟ متعلَّق حق اخلاقی چیست؟ آیا می­توان تحت شرایطی، آن را اسقاط نمود؟ در این نوشتار، ضمن بررسی برخی عناوین کلی حق اخلاقی، به‌منظور آشنایی اجمالی و رفع ابهامات موجود، ساختار حق اخلاقی به‌طور موردی از منظر هیلل استاینر و علامه طباطبایی مورد بررسی قرار گرفته است. روش پژوهش در این مقاله، توصیفی‌ـ‌تحلیلی است و با استفاده از تحلیل متن صورت گرفته است. یافته­ها نشان می­دهد که‌ به‌رغم آنکه هر دو فیلسوف، حق اخلاقی را حقی واقعی و موجود می­دانند، اما در بحث «ساختار حق اخلاقی»، اختلاف میان دو دیدگاه، محسوس است. هیلل استاینر، صاحب حق را متعلق حق اخلاقی دانسته که اگر از ادعای خود چشم بپوشد، حق اخلاقی ساقط می­شود. اما افق دید علامه طباطبایی کاملاً متفاوت است. به‌عقیدة علامه، حق همان فضیلت است؛ در این صورت، متعلق حق، فعل اخلاقی است و اسقاط حق، غیرممکن است.
صفحات :
از صفحه 43 تا 60
درنگی دیگر بر مسئله سازوارگی آزادی انسان با جبر علّی و معلولی پاسخ به نقدهای وارده بر ملاک امکان ‌بالقیاس از منظر‌ علامه ‌طباطبائی
نویسنده:
فاطمه رئوفی تبار
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
علامه ‌طباطبائی در حل تناقض ظاهری آزادی انسان با جبر علیت، بر ملاک امکان بالقیاس تأکید دارد که بر اساس آن، از نسبت معلول با چیزی غیر از علت تامه، ضرورت برنمی‌خیزد و قاعده علیت، هیچ‌گونه ناسازوارگی با آزادی انسان ندارد. در میان سازوارانگاران معاصر، عده‌ای ملاک علامه را ناکافی می‌دانند. آیت‎الله سبحانی و برخی دیگر از همفکران ایشان از منتقدان اصلی این دیدگاه هستند و معتقدند ملاک علامه، جامع موجودات غیرمختار و مانع بسائط مختار است؛ چراکه امکان مقایسه پدیده غیرمختار با علت غیرتامه وجود دارد، پس اختیار هست، اما در بسائط مختار به دلیل بساطت، امکان این مقایسه نیست، پس اختیار نیست. دیگر آنکه مسئله اصلی در ناسازوارگی، ناظر به علت تامه است و توضیحات علامه، خروج از محل نزاع خواهد بود. با تحلیل دیدگاه علامه، فاعل مختار پیش از مرتبه ضرورت، اختیار دارد و موجودات غیرمختار در این مجال، سالبه به انتفاء موضوع‌اند. همچنین، ملاک اختیار، امکان است و این ملاک در بسائط ممکن نیز جاری است. دیگر آنکه اختیار، مرحلة پیشین علت تامه و وجوب شیء است و وقتی شیء با اختیار، واجب و تامه شده، با اختیاری بودن آن، منافات نخواهد داشت.
صفحات :
از صفحه 57 تا 66
بررسی خلود در عذاب و شبهات آن از دیدگاه علامه طباطبائی و شهید مطهری
نویسنده:
نعیمه نجمی نژاد ،یحیی نورمحمدی نجف آبادی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
خلود در عذاب یکی از مسائل مربوط به معاد و کیفر الهی است که هریک از اندیشمندان به مقتضای مبانی فکری خود در پی تبیین آن برآمده‌اند. عده‌ای قائل شدند که خلود در دوزخ، مساوی خلود در عذاب نیست و مخلدین در دوزخ پس از اینکه مدتی عذاب می‌بینند، عذاب با طبع آنها سازگار شده و به عذب تبدیل می‌شود، در مقابل عده‌ای قائلند که عذاب به‌هیچ عنوان برای مخلدین در دوزخ گوارا نخواهد شد. مسئله تحقیق این نوشتار بررسی دیدگاه علامه طباطبائی و شهید مطهری در این مسئله و بررسی شبهات پیرامون آن با توجه به نظر این دو اندیشمند است که به روش توصیفی ـ تحلیلی نگاشته شده و یافته‌های تحقیق نشان می‌دهد که از دید این اندیشمندان خلود در عذاب امری قطعی است و کفار، منافقان و مشرکان معاند تا ابد در عذاب خواهند بود؛ همچنین در پاسخ به شبهات مخالفان خلود در عذاب مشخص می‌گردد که این مسئله با رحمت، عدل و حکمت الهی ناسازگار نیست و آیاتی را که ایشان در جهت عدم دوام عذاب ذکر کرده‌اند همه قابل خدشه است.
صفحات :
از صفحه 79 تا 94
بررسی و تحلیل حرکت اشتدادی و تضعفی از منظر حکمت صدرایی
نویسنده:
هادی ایزانلو , محمدمهدی کمالی , حسن خسروی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
یکی از مباحث مهم در فلسفة اسلامی، حرکت در جوهر است. حرکت جوهری بعنوان یکی از ابتکارات مهم ملاصدرا، عبارتست از سیلان وجود، یعنی ذات شیء، آن‌به‌آن و لحظه‌بلحظه در حال نو شدن و تغییر و تحول است. ازجمله مسائل مطرح در بحث حرکت جوهری، اشتداد و تضعف در حرکت است. یکی از وجوه اختلاف در این بحث، اشتدادی بودن یا تضعفی بودن حرکت است که بیشتر درباب حرکات أینی و وضعی مطرح شده است. مسئلة مورد بحث در پژوهش حاضر اینست که آیا حرکات مطلقاً اشتدادیند و همة موجودات در حال تکاملند، یا اینکه حرکت تضعفی و انتکاسی نیز وجود دارد؟ اهمیت این بحث از آن جهت است که بسیاری از مشکلات فلسفی، مانند اتحاد عاقل و معقول، جسمانیة‌الحدوث و روحانیة البقاء بودن نفس و معاد جسمانی، با حرکت جوهری اشتدادی قابل حل است. نتیجة بدست آمده از این پژوهش آنست که حرکت را چه خروج از قوه به فعل تفسیر کنیم و چه خروج از خفاء به ظهور، حرکت، مطلقاً اشتدادی است.
صفحات :
از صفحه 116 تا 126
بررسی تطبیقی بهره‌گیری از قاعدۀ ترجیحی «تقدیم آیات قرآن بر آرای مخالف» در نظر علامه طباطبایی و ابن‌عاشور
نویسنده:
سیده معصومه فاطمی ، مهدی همتیان
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
قواعد ترجیحی ضوابطی‌اند که مفسر در تفسیر آیات قرآن به‌وسیلۀ آن‌ها قول راجح را از میان اقوال مختلف شناسایی می‌کند. یکی از قواعد ترجیحی مورد استناد مفسران، قاعدۀ «تقدیم آیات قرآن بر آرای مخالف» است. بر اساس این قاعده، مفسر در تفسیر آیه، قولی را که مطابق با ظاهر دیگر آیات همسو با آیۀ مورد نظر باشد را بر قول مخالف مفسران ترجیح می‌دهد. هدف این مقاله بررسی رویکرد دو تن از مهم‌ترین مفسران هم‌عصر شیعه و سنی، علامه طباطبایی و ابن‌عاشور، به این قاعده در آیات ملاقات مجرمان با ملائکه (فرقان/ 22) و شفاعت (بقره/ 48) است. این مقاله با روش توصیفی - تحلیلی و با رویکرد تطبیقی نوشته شده است. رویکرد مفسران به قاعدۀ ترجیحی مورد بحث در این دو آیه بررسی شد و مشخص گردید علامه طباطبایی در تفسیر آیاتِ نام‌برده از قاعدۀ ترجیحی مورد بحث استفاده کرده است و با توجه به ظاهر آیاتِ دیگر، مراد از «یوم» در آیۀ 22 سورۀ فرقان را روز مرگ دانسته و آرای مخالف را نپذیرفته است. اما ابن‌عاشور در تفسیر این آیه از قاعدۀ ترجیحی مورد نظر غافل شده و از آن استفاده نکرده و اقوال مخالف را پذیرفته است. در تفسیر آیۀ 28 سورۀ بقره، اگرچه هر دو مفسر به قاعدۀ ترجیحی مورد نظر توجه داشته و امکان شفاعت دیگران با اذن خداوند را پذیرفته‌اند، ولی رویکرد علامه بسیار قوی‌تر از ابن‌عاشور است.
صفحات :
از صفحه 233 تا 250
بررسی تطبیقی حقیقت عرش و کرسی از منظر علامه طباطبایی و مکتب عرفانی ابن‌عربی
نویسنده:
مرتضی زاده‌بامری ، داود حسن‌زاده کریم‌آباد
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در منظومۀ هستی، دو حقیقت به نام عرش و کرسی وجود دارند که اندیشمندان دربارۀ آن‌ها به بحث و بررسی پرداخته‌اند که از جمله آن‌ها می‌توان به علامه طباطبایی و مکتب عرفانی ابن‌عربی اشاره کرد. این دو دیدگاه در بیان حقیقت عرش و کرسی دارای اشتراکات و افتراقاتی هستند. حال، با توجه به این مطلب که قرآن، عرفان و برهان جدای از یکدیگر نیستند و درعین‌حال تفسیر ارائه شده از عرش و کرسی در مکتب ابن‌عربی با تفسیر علامه طباطبایی از عرش و کرسی ظاهراً متفاوت است، بنابراین ضرورت ایجاب می‌کرد که تحقیقی در این زمینه نگاشته شود و ابعاد آن مورد بررسی قرار گیرد. بنابراین هدف پژوهش حاضر این است که حقیقت عرش و کرسی و جایگاه آن‌ها را با روش توصیفی - تحلیلی و انتقادی و به صورت تطبیقی از منظر علامه طباطبایی و مکتب عرفانی ابن‌عربی مورد بحث و واکاوی قرار دهد. علامه عرش و کرسی را حقیقت واحدی می‏داند که دارای اجمال و تفصیل می‏باشد. این حقایق در عالم عقول قرار دارند و حاملینی دارند که آن‌ها را در دنیا و آخرت حمل می‏کنند و این عرش محمول در دنیا و آخرت یکی است، اما از دیدگاه مکتب ابن‌عربی عرش صورت دایره‏ای است که در آغاز عالم مثال شکل می‌گیرد. این عرش همان عرش رحمان است که آسمان بهشت است و با بقیه اقسام عرش تفاوت دارد و کرسی هم که زمین بهشت است در درون این عرش قرار دارد. از طرف دیگر این عرش را چهار نفر حمل می‏کنند و با عرش محمول در قیامت که هشت نفر آن را حمل می‏کنند تفاوت دارد. اهم دستاوردهای تحقیق را می‌توان در موارد ذیل خلاصه کرد: ۱. عرش و کرسی دو حقیقت مجزای از یکدیگر هستند و از مراتب علم فعلی خداوند به شمار می‌آیند. ۲. حاملان چهارگانه بالأصاله مربوط به کرسی هستند و به اعتبار کرسی به عرش نسبت داده می‌شوند. ۳. مطابق با روایات، برخی از انسان‌های کامل هم ممکن است جزو حاملان عرش محسوب شوند. ۴. اطلاق فلک اطلس و فلک الافلاک بر عرش که مطابق با یافته‌های هیئت بطلمیوسی است، نادرست می‌باشد. ۵. عرش حقیقتی واحد است که شئون متعدد دارد و اوصافی چون عظیم، کریم و مجید وصف عرش محسوب می‌شوند، نه از اقسام عرش. ۶. مطابق ظاهر روایات، عرش محمول در دنیا و آخرت یکی است.
صفحات :
از صفحه 205 تا 232
بازخوانی تحلیلی تحولات حوزه علمیه قم در سده اخیر (با تأکید برنقش تحول‌آفرین علامه طباطبایی در مباحث خداشناسی)
نویسنده:
کشهابالدین علائی نژاد
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بررسی تحولات سده اخیر حوزه علمیه قم بیانگر نوآوری‌هایی در مباحث گوناگون ازجمله علم کلام است. یکی از شخصیت‌هایی که در این حوزه با نوآوری‌های شکلی، روشی و محتوایی باعث غنای بیشتر مباحث الهیاتی شد، ‌اندیشمند نام‌آشنای این سده، مفسر و فیلسوف بزرگ علامه طباطباییŠ است. مقاله حاضر می‌کوشد با روش کتابخانه‌ای و رویکرد تحلیلی‌ ـ ‌توصیفی به بیان گوشه‌هایی از تحولا ت حوزه علمیه قم در سده اخیر با تأکید بر نقش نوآوری‌های این عالم ربانی بپردازد و درنهایت نتیجه بگیرد که بخشی از تحولا ت سده اخیر حوزه، مربوط به نوآوری‌های ایشان در ساحت صوری و شکلی است که با طرح مباحث معرفت‌شناسی و اهمیت‌دادن به آن، راه را برای اثبات، اتقان و رفع ابهام و مغالطات در بحث خداشناسی هموار کرد. همچنین نوآوری‌های روشی علامهŠ که نگاه ریاضی‌وار به طرح مباحث الهیاتی داشت، استحکام این مباحث را بیشتر کرد. در حوزه تحولات محتوایی نیز می‌توان گفت تقریر خاص ایشان از برهان صدیقین و نگاه نو به برخی صفات الهی همچون اراده و کلام، مباحث عقلی الهیاتی را همسو با ظواهر کتاب و سنّت قرار داده است.
صفحات :
از صفحه 53 تا 73
مواجهه حکمای حوزه علمیه قم با فلسفه اخلاق در سده اخیر
نویسنده:
مجید ابوالقاسم زاده
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
باتوجه به رویکردهاى متفاوت اندیشمندان مسلمان درباره علم اخلاق، رویکرد حکمای قرن اخیر حوزه علمیه قم به مسائل این علم عمدتاً عقلی و فلسفی بوده است. هرچند آراء‌شان با شواهد نقلی همراه بوده و با ذوق عرفانی نیز تلطیف یافته است، ولی به‌سختی می‌توان آن را اخلاق تلفیقی به‌شمار آورد. ازسوی‌دیگر در فلسفه اخلاق به‌معنای فرااخلاق که به تحلیل مفاهیم و قضایای اخلاقی از چهار جهت «معناشناختی»، «هستی‎شناختی»، «معرفت‎شناختی» و «منطقی» می‌پردازد، نگاه حکمای مذکور به‌جهت اهمیت دانش معرفت‌شناسی در عصر حاضر و نیز بحران شکاکیت و نسبیت در معرفت اخلاقی، عمدتاً معرفت‌شناختی است. حاصل تحقیق که به‌روش توصیفی ـ تحلیلی به‌دست آمد، آن است که همه آنها گزاره‌های اخلاقی را ذاتی و عقلی می‌دانند، نه شرعی. درباره یقینی‌بودن گزاره‌های اخلاقی، هرچند عباراتی از علامه طباطبایی دلالت بر مشهوری و عقلایی‌بودن این گزاره‌ها دارد، ولی درنهایت باید او را همچون شاگردانش و دیگر حکمای معاصر، به یقینی‌بودن قضایای اخلاقی قائل دانست. درباره بداهت یا عدم بداهت گزاره‌های اخلاقی، اختلاف نظر جدی‌تر است و دو طرف ادله‌ای بر مدعای خود اقامه کرده‌اند. اهمیت این بحث در واقع‌گرایی اخلاقی و برخی لوازم آن مانند مطلق‌گرایی اخلاقی و نیز در مسئله مبناگروی در اخلاق، نمایان می‌شود.
صفحات :
از صفحه 103 تا 133
ساختار‌‌شناسی جامعه‌ی اخلاقی مطلوب از دیدگاه علّامه‌ی طباطبایی
نویسنده:
مهدی سلطانی رنانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
جامعه‌ی اسلامی، جامعه‌ای است ارزشمند که در آن سعادت فرد با سعادت اجتماع پیوند خورده و میان مسؤولیت‌های اجتماعی و ایمان اسلامی ارتباطی قوی و ناگسستنی به وجود آمده است و اخلاق اجتماعی و جامعه‌ی مطلوب اخلاقی با مبانی مستحکم و ایده‌آل، عامل حقیقی این ارتباط می‌باشد؛ زیرا اخلاق با ملکات نفسانی و تزکیه‌ی نفس، اعمال فردی و روابط اجتماعی انسان ارتباط عمیق داشته، مستلزم همزیستی مسالمت‌آمیز و تعاملات پایدار عملی و درونی است. علّامه‌ی طباطباییاز جمله اندیشمندانی است که در تفسیرالمیزان و اندیشه‌های فلسفی خویش بدین موضوع در ترسیم جامعه‌ی مطلوب اخلاقی توجّه نموده و معتقد است: «جامعه‌ای که در آن مبانی ارزشی و پایدار اخلاقی، که شکل دهنده حُسن خلق و رفتارهای صحیح در رابطه و تعامل با دیگران است، به عنوان یک اصل جدایی‌ناپذیر ایمانی و اعتقادی مورد توجّه قرار نگیرد، عواطف انسانی اعضای آن‌ رو به انحطاط رفته، در نتیجه منجر به عدم اعتقادشان به مبدأ هستی و توحید الهی و نیز گسترش روز افزون فساد می‌گردد». سعی نگارنده در این مقاله آن است که به مهم‌ترین مبانی ارزشی اخلاق در جامعه‌ی مطلوب انسانی به مثابه ویژگی‌های اصیل در استحکام و پایداری آن در اندیشه علّامه‌ی طباطبایی اشاره نماید.
صفحات :
از صفحه 65 تا 88
ویژگی‌های اخلاقی جامعه‌ی مطلوب دراندیشه علامه طباطبایی
نویسنده:
مهدی سلطانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اسلام دینی اجتماعی است و احکام فردی آن نیز آهنگ اجتماعی دارد. هدف اسلام، نه تنها ساختن فرد دین‌دار، که جامعه‌ی دین‌دار است؛ جامعه‌ای که روابط اجتماعی آن بر اساس اهداف و احکام دین سامان گیرد، و سعادت فرد با سعادت جامعه پیوند خورده و میان مسؤولیت‌های اجتماعی و ایمان اسلامی ارتباطی قوی و غیرقابل انفکاک به وجود می‌آید. یکی از مسایلی که اسلام در این راستا برای آن اهمیّت قایل شده جامعه‌ی اخلاقی مطلوب است. اخلاق با ملکات نفسانی، تزکیه و تهذیب نفس، اعمال و رفتار فردی و روابط اجتماعی انسان ارتباط عمیق دارد. وجود جامعه‌ی اخلاقی مطلوب باعث تنظیم روابط انسان با خدا و نیز ارتباط او با اعضای جامعه شده، و رستگاری و کمال فرد و اجتماع انسانی را تضمین می‌کند. مرحوم علّامه طباطبایی ، از جمله حکما و دانشمندانی است که التفاتی ویژه به این مسأله داشته و در تفسیر المیزان و اندیشه‌های فلسفی خویش به آن پرداخته و اخلاق را از یک طرف هم مرز با اعتقاد و از طرف دیگر، هم‌مرز با عمل و فعل دانسته است. سعی نگارنده در این مقاله آن است که دیدگاه علّامه طباطبایی را در این باره تبیین و مهم‌ترین ویژگی‌های اخلاقی جامعه مطلوب انسانی را از منظر ایشان بررسی نماید.
صفحات :
از صفحه 117 تا 150
  • تعداد رکورد ها : 4570