جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 4187
عدل از دیدگاه علامه طباطبایی
نویسنده:
محمد جاودان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در این نوشتار کوشیده ایم عدل را از منظر علامه طباطبایی در قالب چهارده بخش بررسی نماییم، ابتدا پس از معنای لغوی عدالت، تعریف و مفهوم عدالت آورده شده است، و نیز عدالت به دو قسمت اصلی عدالت بشری و عدالت الهی تقسیم می‌شود که هر یک مباحث فرعی دیگری را در بر می گیرند .عدالت بشری شامل مباحث؛ عدالت فردی، اخلاقی، اجتماعی، جنسیتی و سیاسی می‌باشد. عدالت فردی آن است که کاری کنی که سعادتت در آن باشد و کاری را که مایه بدبختی است به خاطر پیروی از هوی نفس انجام ندهی . عدالت اجتماعی رعایت استحقاق ها و عطا کردن به هر ذی حق است آنچنان که استحقاق آن را دارد . عدالت جنسیتی تفاوت‌های طبیعی و جنسیتی را در نحوه آفرینش و خلقت آنها بر اساس عدالت و حکمت الهی پیجویی مینماید و تفاوت را در تناسب میان زن و مرد می‌بیند. عدالت و سیاست که حکومت به عنوان قوه قهریه برای تسلط بر افراد و جلوگیری از پایمال شدن حق به کار می‌برد و اغلب ایجاد آن در موارد بروز اختلاف بوده است .مباحث فرعی مربوط به عدالت الهی نیز شامل؛مساله‌ی شرور ،خیر و شر، عدل و مجازات‌های الهی،مساله جبر و اختیار،قضا و قدر ،حسن و قبح و نظام احسن وجود می‌باشد.مساله‌ی شرور خود شامل مباحث فرعی دیگری همچون مساوقت شرور با عدم یا وجودی بودن آن می‌باشد و یکی از شبهه‌های اساسی عدل الهی می‌باشد. خیر از نظر علامه وجودی و شر عدمی می‌باشد و به این ترتیب علامه آن را با عدل الهی سازگار می‌داند. درباره‌ی مجازات‌های الهی علامه معتقد است که مجازات‌ها با عدل الهی منافاتی ندارند و برای تکامل روح‌اند. مساله‌ی جبر و اختیاررا نیز با نظریه‌ی امر بین امرین حل می‌کند به این معنا که اراده‌ی ما و اختیار ما در طول اراده‌ی الهی است و نه در عرض آن. درباره مساله قضا و تقدیرگرایی نیز علامه معتقد است برای هر کسی حدودی وجود دارد و اندازه‌ای که بر اساس آن به او امکانات داده شده است که همان فیض است. و بالاخره حسن و قبح اعتباری‌اند و جهانی که ما در آن زندگی می‌کنیم بهترین جهان ممکن است بنابراین این اصلا ظلم و شر نیست بلکه عین خیر است و عدالت.
بررسی و نقد پوچ‌گرایی از منظر علامه طباطبایی و شهید مطهری
نویسنده:
گیسیا محمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
پوچ‌گرایی تفکری است که بر زندگی بشر امروزی سایه انداخته، همه‌ی ارزش‌ها را بی‌ارزش کرده و منجر به بحران عمیق معنوی در زندگی بشر شده است. پوچ‌گرایی مبتنی بر اصولی است که از نظر فلسفی و دینی قابل بحث و ابطال‌اند. در این رساله ما در پی ابطال مبانی پوچ‌گرایی در حوزه‌ی اندیشه‌ی مرحوم علامه طباطبایی(ره) و استاد شهید مطهری هستیم. مهم‌ترین مبانی پوچ‌گرایی که منجر به بی‌هدفی و بی‌معنایی زندگی می‌شوند عبارت‌اند از: بی‌خدایی، مسئله‌ی مرگ، مسئله‌ی خلقت، جبر و عدم اختیار، مسئله شر، درد و رنج، ازخود بیگانگی و... براساس تفکر مرحوم علامه طباطبایی و شهید مطهری که برگرفته از تعالیم وحی است، خلقت انسان هدفمند است، با اثبات وجود خدا از طرق فلسفی و شهودی، اعلا هدف آفرینش انسان نیل به مقام عبودیت در سایه‌ی معرفت است. انسان در دار طبیعت تنها رها نشده، بلکه لطف و عنایت الهی همواره با اوست و او با یاد خدا بودن و ذکر خدا گفتن مانع از خودبیگانگی و خودباختن می‌شود. با نظر به صفت حکمتی که برای خدای متعال قائلیم، شکست‌ها، ناکامی‌ها و مصائب را با دیده‌ی مثبت، براساس مصلحت و مشیت الهی نگریسته و آن‌ها را برای رسیدن انسان به خیرهای برتر و اعلی می‌دانیم. از این‌جاست که انسان الهی شری نمی‌بیند و همه چیز را چون تحت تدبیر و اراده‌ی الهی است، زیبا می‌بیند و درد و رنج را برای انسان مومن مایه‌ی آگاهی، بیداری، تهذیب نفس و تصفیه‌ی اخلاق می‌داند و مرگ را نقطه‌ی عطفی در مسیر حرکت اشتدادی وجود انسان و دروازه‌ای به دنیایی بزرگ‌تر دانسته است. با مختار آفریدن انسان او را در انتخاب راه زندگیش آزاد گذاشته، چون در صورت جبری بودن انسان تکلیف در دنیا و جزا در آخرت به کلی باطل می‌شود. روش تحقیق در این رساله به صورت کتابخانه‌ای است.
مفهوم و مراتب عدل از دیدگاه علامه طباطبایی
نویسنده:
رقیه خسروی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
عدل یکی از مهمترین مسائل کلامی است که از صدر اسلام ، همواره موضوع مورد بحث محافل علمی بوده است. علامه طباطبایی ، با تمسک به تفسیر قرآن به قرآن و از طریق مفاهیم و استدلالات فلسفی ، بحث عدل را چنان تفسیر کرده است که نه محذور جبر اشاعره از آن بر می آید ، و نه تفویض معتزله – که توحید افعالی را خدشه دار می سازد - ، از نتایج آن است. همچنین علامه تعریفی غیر از تعریف امامیه ، از عدل ارائه می دهد. علامه معتقد است: فعل خدا بر اساس نظام علی و معلولی است و این چنین فعلی عین عدالت است. لذا عدل الهی آن است که هر چیزی را در مسیر غایی آن – که همان باز گشت به آغاز اوست – قرار دهد ، بدین ترتیب هر چیزی (معلولی) ، با امداد و عطای الهی ، به آغاز (علت) خود ، بازگشت می نماید. لذا هر آنچه از عناوین عدل ، که در دین یا اجتماع مطرح می شود ، از آن جمله: عدل تکوینی ، عدل تشریعی ، عدل جزائی ، عدالت اجتماعی و عدالت اخلاقی ، همه مراتب عدل الهی هستند. بنابر این تعریف امامیه از عدل ، مبنی بر « اعطای وجود و کمالات وجودی ، به هر آنچه که امکان وجود و رسیدن به کمال را دارد» ؛ فرع تعریف علامه است.پایان نامه ی حاضر که پژوهشی است در باره ی مفهوم و مراتب عدل از دیدگاه علامه طباطبایی ، در شش فصل ارائه می شود: عدل تکوینی از منظر علامه طباطبایی ، عدل تشریعی از منظر علامه طباطبایی ، عدل جزائی از منظر علامه طباطبایی ، عدالت اجتماعی از دیدگاه علامه طباطبایی ، عدالت اخلاقی از دیدگاه علامه طباطبایی و در نهایت پاسخهای علامه طباطبایی در مسائل پیرامون عدل.از جمله مسائلی که پیرامون عدل مطرح می شود عبارتند از: مسئله ی توحید افعالی ، مسئله ی قضا و قدر ، مسئله ی نقص ها و ناداریها ، مسئله ی شرور ، و مسئله ی فضل و اضلال الهی ، که علامه از همه ی آنها با تبیینیتوحیدی پاسخ می دهد.
بررسی و مقایسه معاد جسمانی از دیدگاه علامه طباطبایی و آیت الله صادقی تهرانی
نویسنده:
حسن جوادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده پژوهش حاضر با هدف مقایسه دیدگاه های علامه طباطبایی و آیت الله صادقی پیرامون مبحث معاد جسمانی با روش توصیفی- تحلیلی انجام شد. ابتدا به طرح مبانی مورد استفاده ، در ده محور مراتب هستی ، اعاده معدوم ، حرکت جوهری، نسبت دنیا وآخرت، حقیقت آدمی، مراتب انسان، تجرد روحنسبت روح و بدن، تکامل انسان، و شیوه های تفسیری این دو مفسر پرداخته شد. سپس نظرات تفسیری پیرامون معاد جسمانی در نه بخش، رجعت ، عینیت و مثلیت، میزان ، صراط ، تجسم اعمالشهادت اعضاء ، بهشت ، جهنم ، و خلود مطرح گردید. یافته ها نشان داد علامه طباطبایی حرکت جوهری را با دیدگاه فلسفی، شیوه تفسیری را با رویکرد فلسفی- اجتماعی- علمی انجام داده است و در خصوص روح به تجرد آن معتقد بود. این در حالی است که آیت الله صادقی حرکت جوهری را با دیدگاه علمی، شیوه تفسیری را با رویکرد کلامی و اجتهادی انجام داده است و در خصوص روح به عدم تجرد آن معتقد بود. یافته ها حاکی از آن بود بیشترین مشابهت نظری را در خصوص رجعت، میزان، بهشت،تجسم اعمال، شهادت اعضاء می توان دید. نتایج همچنین نشان داد بیشترین اختلاف نظر این دو مفسر در مسائل خلود، مثلیت وعینیت، صراط و حقیقت جهنم قابل تحلیل است. علامه معتقد به خلود به معنی جاودانگی ابدی،حشر عینی بدن و صراط به معنی حضور بود. این در حالی است که آیت الله صادقی معتقد به خلود به معنای زمان طویل المده، حشر مثلی بدن، صراط به معنی دخول بود. کلید واژه گان: خلود ، مثلیت وعینیت ، تجرد روح ، معاد جسمانی ، علامه طباطبایی ، آیت اله صادقی تهرانی.
بررسی معاد جسمانی از دیدگاه ملاصدرا و علامه طباطبایی
نویسنده:
حسین امین پرست
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
بحث پیرامون کیفیت بازگشت انسان در عرصه ی محشر، صاحب نظران را به چالش ها و گمانه زنی های متفاوتی وا داشته است. در این پژوهش ابتدا دیدگاه های فیلسوفان در خصوص معاد جسمانی مورد بررسی قرار گرفته است. سپس به تحلیلدیدگاه های ملاصدرا و علامه طباطبایی در زمینه یمعاد جسمانی پرداخته شده است. ملاصدرا با شیوه ای عقلانی و با تکیه بر نوآوری های فلسفی اش، کیفیت بازگشت انسان را اثبات نموده است. بنا بر اعتقادملاصدرا در بدن انسان دنیوی یک بدن باطنی نیز وجود دارد که پس از مرگ انسان کماکان باقی می ماند و در عرصه قیامت، در ماده ای که متناسب با نشئه ی اخروی بوده، تجلی پیدا خواهد کرد و معاد انسان با مجموع بدن و نفس تحقق می یابد. علامه طباطبایی با اثبات معیار حقیقت انسان و قائل شدن به تفاوت هایی بین بدن و نفس، به تبیین معاد انسان پرداخته است و بر این باور بوده است که نفس انسان کماکان پس از مرگ باقی می ماند و در آخرت به بدنی جدید مثل بدن دنیوی می پیوندد وبدن اخروی با بدن دنیوی عینیت ندارد، بلکه صرفاً تعلق نفس به بدن اخروی سبب می گردد تا بین آن و بدن دنیوی عینیت برقرار گردد. در ادامه به تطبیق دیدگاه های هر دو فیلسوف پرداخته شده است و در نهایت هر دو بر این باور بوده اند که معاد انسان با مجموع نفس و بدن محقق می گردد و ماده ی بدن محشور متناسب با نشئه ی اخروی می باشد.
تبیین ایمان به حیات پس از مرگ و دلالت های تربیتی آن در دیدگاه علامه طباطبایی(ره)
نویسنده:
سیده‌زهرا میری ایوری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده هدف پژوهش حاضر تبیین ایمان به حیات پس از مرگ و دلالت‌های تربیتی آن در دیدگاه علامه طباطبایی(ره)است. این پژوهش که در زمره تحقیقات کیفی قرار دارد بر اساس آراء و اندیشه‌های علامه در باب معاد تدوین شده است که در آن به مفهوم شناسی معاد و جایگاه آن در تعالیم دین مبین اسلام و سایر ادیان پرداخته شده و سپس دلایل منکرین، پاسخ علامه با دلایل قرآنی و عقلی و همچنین اثبات معاد و حیات پس از مرگ مورد بحث قرار گرفته است. دلالت‌های تربیتی حاصل از این پژوهش در سه بعد اهداف، اصول و روش‌های تربیتی تبیین گردیده و حاکی از آن است که اهداف غایی در نزد علامه شامل توحید و رضوان الهیمی‌باشد که توحید به عنوان غایی‌ترین هدف شناخته شده و اهداف واسطه‌ای در راستای اهداف غایی مورد بررسی قرار گرفته است. در این پژوهشهمچنین اصول و روش‌های تربیتی مبتنی بر اصل معاد استنباط واستخراج گردیده است.
عوالم قبل از دنیا و حیات پیشین انسان از دیدگاه شیخ مجتبی قزوینی و علامه طباطبایی
نویسنده:
نجیمه منصوری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
شیخ مجتبی قزوینی، یکی از متفکران بنیان‌گذار مکتب تفکیک، وجود عوالم متعدد قبل از دنیا را که بر دنیا تقدم زمانی دارند، می‌پذیرد. وی معتقد است هر انسانی قبل از دنیا خلق شده است و در هر عالمی ویژگی‌هایی متناسب با همان عالم داشته است. در عالم ذر انسان‌ها دارای روح و جسم ذری و دارای عقل بوده‌اند و خداوند از آن‌ها بر ربوبیت خود پیمان گرفته است. جسم ذری هر فرد به دنیا منتقل شده و جزء اصلی بدن دنیایی او را تشکیل می‌دهد و همین جسم ذری ملاک این همانی فرد در قیامت و در معاد جسمانی است. از نظر قزوینی معرفت کسب شده در عوالم قبل از دنیا از بین نمی‌رود و پیامبران در حیات دنیوی تذکر دهنده به همان معرفت هستند. علامه طباطبایی، متکلم، فیلسوف و مفسری است که با تکیه بر آیات الهی، احادیث معتبر و مطابق اصول عقلی به بررسی مسائل می‌پردازد.ایشان نیز وجود عوالم متعدد قبل از دنیا از جمله عالم امر و عالم ذر را می‌پذیرد و معتقد است تقدم این عوالم بر دنیا، تقدم زمانی نیست بلکه تقدم رتبی و علت و معلولی است. وی به حیات انسان قبل از عالم ماده معتقد است و با ادله عقلی و نقلی آن را اثبات می‌کند اما نحوه حضور انسان در عوالم قبل از دنیا و ویژگی‌های بیان شده توسط شیخ مجتبی قزوینی برای آن‌ها را رد می‌کند. علامه عالم ذر را عالمی مقدم بر دنیا معرفی می‌کند که به حسب زمان هیچ انفکاک و جدایی از نشات دنیوی ندارد و وجود انسان در عالم ذر وجه الی الله اوست که با وجه دنیایی او همراه است.
بررسی تطبیقی عقلانیت باور دینی از منظر کانت و علامه طباطبایی
نویسنده:
جواد پورحسنی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در این نوشتاربا تحلیل مطالب دو فیلسوف شهیر غرب و اسلام به موضوع عقلانیت باور دینی از منظر کانت و علامه طباطبایی و تطبیق میان آراء ایشان پرداخته ایم . کانت با مبنای خاصی که در باب معرفت دارد ، معرفت به امور مابعدالطبیعه من جمله باور های دینی را منتفی دانسته است . او در فلسف? نقادی خویش به مشخص کردن میزان توانایی عقل و ذهن بشر در معرفت پرداخته است و عقل را از توجیه باورهای دینی که وراء امور تجربی است ناتوان می داند ولی در عقل عملی به دلیل پذیرش اخلاق روی به دین می آورد و دین را بر پای? اخلاق بنا می کند و باورهای دینی سه گانه ( خدا ، اختیار و جاودانگی نفس ) را به عنوان اصول موضوع? عقل عملی می پذیرد. اما علامه طباطبایی با پذیرش معرفت به امور ماوراء طبیعت و قبول توانایی عقل در شناخت آن ، شناخت و علم به باورهای دینی را ممکن می داند و ادله ای را نیز بر آن اقامه می کند . البته علامه علم به وجود خدا را به عنوان اصلی ترین باور دینی ، به علم حضوری و برهان صدیقین بدیهی می داند . در تطبیق میان آراء کانت و علامه به نتایجی دست یافته ایمکه عبارتند از :ضعف مبنای کانت در باب معرفت و بدون دلیل بودن انحصار معرفت به حس ، در نتیجه باب معرفت درماوراء طبیعت برای انسان بسته نمی باشد . در ضمن بی اطلاعی کانت از علم حضوری ، دست او را از دستیابی به سنگ بنای معرفت بشری کوتاه کرده است . کانت براهین اثبات باورهای دینی را ناتوان می داند و انتقاداتی بر آنها وارد می کند اما در این نوشتار طبق نظر علامه به اشکالات پاسخ گفته ایم .
بررسی انتقادی آراء معرفت شناختی کواین بر اساس نظر علامه طباطبایی
نویسنده:
احمد ابراهیمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیدهدر این تحقیق مبانی معرفت‌شناختی کواین و علامه طباطبایی تبیین و دیدگاه‌های کواین بر اساس نظر علامه طباطبایی مورد نقد و بررسی قرار گرفته است، روش این پژوهش عقلی و تحلیلی است، کواین مانند تارسکی صدق را درون‌باش می‌داند، اما در مورد توجیه باور مبنا-انسجام‌گرا است، از آنجایی که دیدگاه معرفت‌شناسی کواین تجربی و عاجز از اثبات باورهای دینی است وی به نوعی وثاقت‌گرایی در باورهای دینی متمسک می‌شود کثرت‌گرایی دینی و عدم ارتباط بین علم و دین ازپیامدهای الاهیاتی معرفت شناسی اوست، ویژگی‌‌های اصلی معرفت‌شناسی او عبارتند از: تجربه‌گرایی، فیزیکالیسم، وحدت‌انگاری روشی، کل‌گرایی، طبیعت‌گرایی، عدم‌تعین (نظریه، مرجع، ترجمه) ، اصالت عمل، رفتار‌گرایی؛ طبق نظر علامه طباطبایی نکات مثبتی به صورت اجمال در معرفت‌شناختی کواین وجود دارد که عبارتست از: امکان معرفت، خطاناپذیری گزارش‌های درون نگرانه، مبدء بودن حس برای معرفت، پذیرش بدیهیات و مبناگرایی، ، نکات منفی و نقدهایی هم در این دیدگاه طبق نظر علامه وجود دارد، از دیدگاه ایشان صدق مطابقت با واقع است و این با درون‌باش بودن صدق سازگار نیست، همچنین دیدگاه وی در توجیه باور مبناگرایی است آن هم بر پایه بدیهیات عقلی و تمام علوم حصولی اعم از بدیهی و نظری به علم حضوری بر می‌گردد، طبق این مبنا آمیختن مبناگرایی و انسجام‌گرایی درست نیست و کل‌گرایی کواین نیز مورد نقد قرار می‌گیرد، اساسی‌ترین نقد علامه به تجربه‌گرایانی مانند کواین این است که با عدم پذیرش معرفت‌های یقینی ماوراء تجربه هیچ علمی حتی علوم تجربی شکل نمی‌گیرد و بنیاد علم به این وسیله فرو می‌ریزد و شک‌گرایی و سوفسطایی گری زنده می‌شود. در نهایت سه مساله جهت پژوهش در این زمینه ارائه شده است که عبارتند از: تبیین و نقد دیدگاه مبنا- انسجام‌گرایی کواین، نقد و بررسی پیامدهای الاهیاتی مبنا-انسجام‌گرایی کواین، بررسیارزش معرفتشناختی کتاب مقدس با توجه به دیدگاه‌های معرفت‌شناختی کواین.کلمات کلیدی: معرفت‌شناسی طبیعی شده، معرفت‌شناسی رئالیسم، کواین، علامه طباطبایی، مبنا- انسجام‌گرایی.
تحلیل مبانی فلسفی تربیت اخلاقی از منظر علامه طباطبایی(ره)و ارائه الگویی نظری جهت کاهش شکاف میان معرفت و عمل اخلاقی
نویسنده:
فاطمه وجدانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از مسائلی که همواره در طول تاریخ برای فلاسفه اخلاق و دست اندرکاران تربیت مطرح بوده است، شکاف میان معرفت و عمل اخلاقی است. این مساله، نشان از ناکارآمدی برنامه های تربیت اخلاقی دارد. این پژوهش با هدف تحلیل و تبیین شکاف میان معرفت و عمل اخلاقی از دیدگاه علامه طباطبایی و طراحی الگوی نظری تربیت اخلاقی بر مبنای آن (جهت غلبه بر شکاف مذکور) انجام گرفته است. در این پژوهش، مبانی فلسفی دینی علامه و شکاف میان معرفت و عمل اخلاقی با روش توصیفی-تحلیلی مورد بررسی قرار گرفته، رویکردهای رایج تربیت اخلاقی با روش مطالعه تطبیقی مورد نقد قرار گرفته و سپس تجویزهای تربیت اخلاقی بر اساس مبانی و در راستای دستیابی به اهداف تربیت اخلاقی اعتبار شده اند. یافته های پژوهش نشان داد که با فرض وجود معرفت، عامل اصلی شکاف، ضعف اراده است. اراده دست کم تحت تاثیر سه عامل عواطف، ملکات اخلاقی و الگوهای اخلاقی است؛ گر چه هرگز محکوم قطعی این عوامل نمی باشد. هم چنین، مشخص شد که ایمان به خدا تمامی مولفه های عمل اخلاقی را متحول نموده، به ویژه از طریق جایگزین نمودن حب الهی به جای حب دنیا ( تعالی عاطفی) و نیز، ایجاد ملکه تقوا که جامع تمام ملکات اخلاقی است، اراده را به بهترین نحوی تقویت می نماید. بنابراین، ایمان، به عنوان عامل رفع شکاف و ضامن اخلاق معرفی گردید. در مرحله بعد، بر اساس مبانی نظری علامه، مولفه های اصلی برای تربیت اخلاقی مطلوب تعیین شده، سه رویکرد رایج تربیت اخلاقی( رویکرد رشدی-شناختی، رویکرد غمخواری و رویکرد تربیت منش) از نظر توجه به این مولفه ها و اهتمام در رفع شکاف میان معرفت و عمل، مورد بررسی و نقد قرار گرفت و مشخص شد که هیچ یک از آن ها نمی توانند به طور مطلوبی این شکاف را کاهش دهند. لذا ضرورت طراحی یک الگوی تربیتی جدید بر مبنای دیدگاه های علامه طباطبایی مورد تاکید قرار گرفت. الگوی نظری مطلوب، با رویکرد تقوا-محوری و در قالب سه مرحله طراحی شد و زیرساخت ها و اصول آن نیز تعیین گردید.
  • تعداد رکورد ها : 4187