باریک اندیشی در"اصل سختگیری در اثبات جرایم جنسی" به عنوان یکی از تدابیر سیاست جنایی اسلام در مواجهه با چنین جرایمی، از این حقیقت پرده بر میدارد که شارع مقدس
... اسلام در "جرایم حقالهی محض" به دنبال اثبات نیست؛ چراکه انسان این خلیفه خدا بر زمین و موجود برتر عالم ماده که بر گل واژه تکریم آراسته شده، دارای صفات و استعدادهای معنوی است که باید در مسیر خلافت و جانشینی خدا آنها را به فعلیت برساند. در واقعاصل سختگیری برای آن است که انسان به آن غایت خود برسد و الّا اگر سهولت در اثبات مقرر میشد و با اندک بهانهای آدمی در این جرایم (برخواسته از غریزه سرکش) در معرض مجازات سنگین قرار میگرفت، این زمینه را از دست میداد و شرافت و کرامتش مخدوش میشد. از این رو شارع مقدس با ایجاد این فرصت دوباره برای انسان(توبه)، درصدد توجه دادن آدمی به شرافت و کرامت ذاتی خویش برآمده تا در حرکت او به سوی کمالش مانعی ایجاد نشود و از هدف عالیهاش دور نماند. وانگهی، در اسلام چیزی با ارزشتر از آبرو و حیثیت برای انسان قرار داده نشده است. قانونگذار از یک طرف، برای حفظ حیثیت و کرامت افراد و جلوگیری از نقض حریم انسان (انسانسازی) و از طرف دیگر، برای پاک نگه-داشتن حریم جامعه(جامعهسازی) به دنبال عدم اثبات چنین جرایمی است تا بدین وسیله از تبانی و توطئه برای اتهام زدن به دیگران جلوگیری کند و با لحاظ این تدبیر احتمال لکه-دارکردن حیثیت افراد را تا حد قابل ملاحظهای کاهش دهد. بر همین اساس میتوان مدعی شد «اصل سختگیری در اثبات جرایم جنسی» در حقوق کیفری اسلام بر مبنای «کرامت انسانی» و هدف «تحفظ بر کرامت انسانی و صیانت از شرافت افراد» (و در نتیجه تسهیل مسیر رسیدن انسان به غایت خلقتش) تشریع شده است که قانونگذار اسلام نحوه دستیابی به این هدف را با تعبیه روشهایی چون «حفظ حریم خصوصی» و «خود کنترلی» مقرر و معین داشته است. با این حال گستره این سختگیری تا آنجاست که پای شاکی خصوصی و حریم عمومی به میان نیاید.
بیشتر