جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی
کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی
کانال ارتباطی از طریق پست الکترونیک :
support@alefbalib.com
نام :
*
*
نام خانوادگی :
*
*
پست الکترونیک :
*
*
*
تلفن :
دورنگار :
آدرس :
بخش :
مدیریت کتابخانه
روابط عمومی
پشتیبانی و فنی
نظرات و پیشنهادات /شکایات
پیغام :
*
*
حروف تصویر :
*
*
ارسال
انصراف
از :
{0}
پست الکترونیک :
{1}
تلفن :
{2}
دورنگار :
{3}
Aaddress :
{4}
متن :
{5}
فارسی |
العربیه |
English
ورود
ثبت نام
در تلگرام به ما بپیوندید
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ...
همه موارد
عنوان
موضوع
پدید آور
جستجو در متن
: جستجو در الفبا
در گوگل
...جستجوی هوشمند
صفحه اصلی کتابخانه
پورتال جامع الفبا
مرور منابع
مرور الفبایی منابع
مرور کل منابع
مرور نوع منبع
آثار پر استناد
متون مرجع
مرور موضوعی
مرور نمودار درختی موضوعات
فهرست گزیده موضوعات
کلام اسلامی
امامت
توحید
نبوت
اسماء الهی
انسان شناسی
علم کلام
جبر و اختیار
خداشناسی
عدل الهی
فرق کلامی
معاد
علم نفس
وحی
براهین خدا شناسی
حیات اخروی
صفات الهی
معجزات
مسائل جدید کلامی
عقل و دین
زبان دین
عقل و ایمان
برهان تجربه دینی
علم و دین
تعلیم آموزه های دینی
معرفت شناسی
کثرت گرایی دینی
شرور(مسأله شر)
سایر موضوعات
اخلاق اسلامی
اخلاق دینی
تاریخ اسلام
تعلیم و تربیت
تفسیر قرآن
حدیث
دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات
سیره ائمه اطهار علیهم السلام
شیعه-شناسی
عرفان
فلسفه اسلامی
مرور اشخاص
مرور پدیدآورندگان
مرور اعلام
مرور آثار مرتبط با شخصیت ها
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی
مرور مجلات
مرور الفبایی مجلات
مرور کل مجلات
مرور وضعیت انتشار
مرور درجه علمی
مرور زبان اصلی
مرور محل نشر
مرور دوره انتشار
گالری
عکس
فیلم
صوت
متن
چندرسانه ای
جستجو
جستجوی هوشمند در الفبا
جستجو در سایر پایگاهها
جستجو در کتابخانه دیجیتالی تبیان
جستجو در کتابخانه دیجیتالی قائمیه
جستجو در کنسرسیوم محتوای ملی
کتابخانه مجازی ادبیات
کتابخانه مجازی حکمت عرفانی
کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران
کتابخانه تخصصی ادبیات
کتابخانه الکترونیکی شیعه
علم نت
کتابخانه شخصی
مدیریت علاقه مندیها
ارسال اثر
دانشنامه
راهنما
راهنما
مرور
>
مرور کلید واژه ها
>
فارابی، محمدبن محمد
مرتب سازی بر اساس
عنوان
نویسنده
جنس منبع
محل
ناشر
تاریخ تغییر
و به صورت
صعودی
نزولی
وتعداد نمایش
5
10
15
20
30
40
50
فرارداده در صفحه باشد
جستجو
خروجی
چاپ نتایج
Mods
Dublin Core
Marc
MarcIran
Pdf
اکسل
انتخاب همه
1
2
تعداد رکورد ها : 16
عنوان :
رابطه عقل و دین از نظر فلاسفه مشا (کندی، فارابی، ابن سینا، ابن طفیل و ابن رشد)
نویسنده:
علی قربانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
وضعیت نشر :
ایرانداک,
زبان :
فارسی
کلیدواژههای اصلی :
فلسفه و منطق
,
علوم انسانی
,
فلسفه اسلامی
,
فلسفه بوعلی
,
دَیِّن
,
عقل
,
ابن سینا، حسین بن عبدالله
,
ابن رشد، محمدبن احمد
,
فارابی، محمدبن محمد
,
کندی، ابویوسف یعقوب بن اسحاق
,
ابن طفیل، محمد بن عبدالملک
,
دین در اندیشه ابن سینا
,
دین از تفکر ابن رشد
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
ابن سینا: ابوعلی سینا
چکیده :
چکیده ندارد.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
مقایسه آراء فارابی و ارسطو درباره قوای نفس انسانی
نویسنده:
مریم شکیبامنش
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
زبان :
فارسی
کلیدواژههای اصلی :
ارسطو
,
روانشناسی(مسایل جدید کلامی)
,
نفس انسان
,
فارابی، محمدبن محمد
,
هنر و علوم انسانی
,
فارابی، محمدبن محمد
,
هنر و علوم انسانی
چکیده :
علم النفس از مهمترین بخشهای فلسفه و همواره مورد توجه فیلسوفان بوده است که موضوع آن شناخت طبیعت نفس و قوای آن است. در بحث نفس این امر مسلم است که تمام آثار ادراکی و غیر آن که در نبات، حیوان و انسان یافت میشود، ناشی از قوای نفس است. ارسطو در بحث خود از نفس برای آن سه مرتبه نفس نباتی، نفس حیوانی و نفس انسانی را برشمرد و در مورد نحوه ترتیب آنها چنین ابراز کرد که انواع مختلف نفس به گونهای هستند که هر یک نوع پایینتر از خود را در بر میگیرد. پایینترین مرتبه، نفس نباتی و بالاترین مرتبه، نفس انسانی است. وی وجود قوای متعدد در موجودات را امری مسلم دانسته و این قوا را از طریق افعالی که از آنها صادر میشود تعریف میکند.در حقیقت ارسطو کوشید تا در میان دیدگاههای مختلفی که تا آن زمان در مورد نفس وجود داشت دیدگاهی ارائه کند که بر اسلوب علمی و منطقی استوار باشد، اما وی در سخنانش گرفتار تعارض گردید. او از یک طرف نفس را صورت بدن و از سوی دیگر دست کم بخشی از آن را مفارق پنداشت، چنان که گویی پافشاری خود بر وحدت و بساطت نفس را از یاد برده بود. فارابی نیز همچون ارسطو برای نفس سه مرتبه قائل شد، اما وی سعی کرد تا از تعارضات و ابهاماتی که در سخنان ارسطو وجود داشت دوری گزیند. بنابراین اگر چه برخی آراء این دو فیلسوف در مورد قوای نفس، همچون حواس ظاهری و نحوه ادراک حسی بسیار به هم نزدیک است، اما فارابی در برخی مباحث چون قوه ناطقه از ارسطو فاصله گرفته و برای عقل مراتب سهگانه عقل بالقوه، عقل بالفعل (بالملکه) و عقل مستفاد را برمیشمارد و معتقد است که طی این مراحل و رسیدن از مرتبه عقل بالقوه به مرتبه عقل مستفاد نیازمند افاضه صور معقولات توسط عقل فعال به قوه ناطقه است. بنابراین او عقل فعال را امری مفارق و روحانی قلمداد کرده و برای آن ارزشی فراتر از آنچه ارسطو در داخل نفس ناطقه انسانی برای آن قائل بود به آن میدهد.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
خلود نفس از دیدگاه فارابی و ابن سینا و مقایسه آن با مفاد آیات و روایات
نویسنده:
معصومه صفدری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
وضعیت نشر :
ایرانداک,
زبان :
فارسی
کلیدواژههای اصلی :
سعادت
,
جاودانگی نفس
,
برزخ
,
شقاوت
,
تناسخ
,
مرگ
,
معارف اسلامی
,
فلسفه بوعلی
,
عذاب
,
آیات
,
هنر و علوم انسانی
,
ابن سینا، حسین بن عبدالله
,
روایت (اصول)
,
فارابی، محمدبن محمد
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
ابن سینا: ابوعلی سینا
چکیده :
نفس با تعلق به بدن و به کارگیری آن خود را تا حدی به کمال میرساند، ولی آنچه مسلم است همراهی نفس با بدن مادی همیشگی نیست و ماده همیشه در تغییر و تبدیل و کون و فساد است و به همین جهت از نفس که مجرد است، جدا خواهد شد و نفس مسیر جدیدی را در پیش خواهد گرفت. لذا مرگ به معنای نابودی نیست بلکه قطع علاقه نفس از بدن است، و این نفس است که برای همیشه باقی خواهد ماند و جاودانه میشود. خلود نفس را میتوان هم از جهت عقلی و فلسفی و هم از جهت نقلی و متون الهی مورد بررسی قرار داد. از جهت عقلی، فیلسوف بزرگی چون فارابی، برخلاف آیات و روایات،معتقد به خلود و جاودانگی برخی از نفوس انسانی است و نفوس برخی دیگر را، مانند حیوانات، راهی وادی عدم و نیستی میداند. اما شیخ الرئیس ابوعلی سینا مطابق آیات قرآن و روایات معصومین(علیهم السلام) نفس همه انسانها را خالد و جاودان میداند و برای ادعای خود دلایلی را مطرح میکند. جناب فارابی و ابنسینا هماهنگ با متون دینی، اهل بهشت را، جاودان در بهشت و سعادت میدانند و معتقدند برخی اهل جهنم از آن خارج میشوند و متکامل میگردند و برخی دیگر در آن خالد و معذب میمانند. واقعیتی که باید به آن توجه شود این است که حقیقت معاد و جاودانگی نفس را هیچ کس آن گونه که باید نمیتواند تبیین نماید، چرا که بحث از این مسائل از امور غیبی ماوراءالطبیعه و پیچیده است، و آنچه مهم است توجه به نتیجه و ثمر? اعتقاد به خلود نفس است و آن هم چیزی جز تغییر در اعمال و رفتارها و سوق دادن آن به سوی تقرب و نزدیکی به خداوند متعال نیست.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
بررسی مقایسهای حقیقت وحی از دیدگاه فارابی و غزالی
نویسنده:
طاهره استرابی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژههای اصلی :
امام محمد غزالی
,
واقعیت
,
نبوت
,
وحی
,
معارف اسلامی
,
عقل
,
عقل
,
حقیقت
,
هنر و علوم انسانی
,
وحی
,
فارابی، محمد بن محمد
,
هنر و علوم انسانی
,
فارابی، محمدبن محمد
چکیده :
انسان براي رسيدن به كمال و سعادت حقيقي آفريده شده است و تنها راهي كه بواسطهي آن به سعادت حقيقي و پايدار ميرسد، وحي است. خداوند از طريق فرستادن پيامبران، نيك و بد امور را تعيين كرده و مسير زندگي انسان را در ارتباط با سعادت و شقاوت ابدي مشخص ميسازد. اما شناخت حقيقت وحي چون پديدهاي ماوراءطبيعي است امكان ندارد و درك و فهم ما آنقدر نيست كه بتواند تمام حقايق عالم را بشناسد. آنچه در اين تحقيق آمده است، با اين پيشفرض است كه شناخت حقيقت وحي ممكن نيست. ولي براي آشنايي بيشتر با آن و درك اين پديده، تا جايي كه امكان دارد به بررسي ديدگاه دو دانشمند بزرگ (فارابي و غزالي) پرداخته و نظرات آنها پيرامون وحي و حقيقت آن را بررسي كردهايم.وحي در لغت به معناي اشاره سريع و پنهاني و در اصطلاح به «تفهيم ويژه يك سلسله حقايق و معارف از جانب خداوند به انسانهاي برگزيده (پيامبران) از راهي غير عادي، براي ابلاغ به مردم و راهنمايي آنان» وحي ميگويند. وحي در نظر فارابي زماني صورت ميپذيرد، كه بين نبي و عقل فعال واسطهاي نباشد يعني عقل مستفاد او به عقل فعال متصل شود. غزالي نيز وحي را معرفتي غير اكتسابي ميداند كه منشأ آن براي نبي مشخص است و راه رسيدن به آن رياضت و تصفيه دل است. وحی در قران کاربردها و معانی مختلفی دارد. در نظر فارابی و غزالی عقل و وحی مکمل یکدیگرند و تعارضی ندارند. دست آورد رساله این است که - همانطور که در بالا ذکر شد- در نظر فارابی حقیقت وحی اتصال بین عقل فعال و عقل مستفاد است اما غزالی آن را معرفتی غیر اکتسابی دانسته و بدون ریاضت و تهذیب نفس دست یافتنی نیست. می توان گفت فارابی نگاهی عقلانی به وحی دارد اما غزالی آن را معرفتی عرفانی برمیشمارد.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
بررسی مقایسهای تقسیمبندی علوم از منظر ارسطو، فارابی، اخوان الصفا و ابن سینا
نویسنده:
مهدی امیری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
وضعیت نشر :
ایرانداک,
زبان :
فارسی
کلیدواژههای اصلی :
اخوان الصفا
,
ارسطو
,
معارف اسلامی
,
فلسفه بوعلی
,
هنر و علوم انسانی
,
علوم طبیعی
,
هنر و علوم انسانی
,
ابن سینا، حسین بن عبدالله
,
ابن سینا، حسین بن عبدالله
,
فارابی، محمدبن محمد
,
فارابی، محمدبن محمد
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
ابن سینا: ابوعلی سینا
چکیده :
ارسطو نخستین کسی بود که مطلق دانش را مورد تقسیم قرار داد و براساس ملاک غایت آنها را به سه دسته، علوم نظری، عملی و تولیدی تقسیم کرد و پس از آن برمبنای موضوع به تقسیم هریک از این علوم پرداخت. اما فارابی برخلاف ارسطو رشته های علمی را تقسیم کردو علوم را براساس سودمندی، به دو بخش علوم ابزاری که علومی نافع میباشند و علوم غیرابزاری تقسیم کرد، که علوم ابزاری شامل زبان و منطق، و علوم غیرابزاری شامل علوم نظری و عملی میباشد.اخوان الصفا نیز همچون ارسطو مطلق دانش را مورد تقسیم قرار دادند، آنان در ابتدا علوم را به دو دسته صنایع علمی و صنایع عملی تقسیم میکنند، که صنایع عملی شامل حفّاری و نجّاری و غیره میشود. امّا صنایع علمی به سه دسته، علوم ریاضی، علوم شرعی و علوم فلسفی تقسیم می شوند، خود علوم فلسفی شامل چهار قسم، ریاضیات، طبیعیات، الهیات و منطقیاتمیشود. در تقسیم بندی اخوان الصفا جایگاه نفس، سیاست، منطق و اخلاق متفاوت تر از جایگاه این مسائل نزد حکمای مشایی است، و ملاک آنان در تقسیم علوم بیشتر حول محور غایت علوم می باشد. اما ابن سینا در تقسیم علوم دونوع رویکرد دارد: ابتدا رویکرد ارسطویی که در آن به تبعیت از ارسطو به تقسیم علوم پرداخته، با این تفاوت که وی تنها علوم فلسفی را تقسیم میکند. رویکرد دوم ابن سینا دیدگاه شخصی اوست. ابن سینا در تقسیم ابتکاری خویش همانند فارابی دست به تقسیم رشته های علمی می زند و براساس آن علوم را به دو دسته علوم حکمی و غیرحکمی تقسیم میکند. بدین صورت او امور عامه را از الهیات بالمعنی الاخص تفکیک می نماید. ابن سینا در حکمت عملی نیز صناعت شارعه را وارد نمود و به این صورت تقسیمی رباعی در هر دو قسم حکمت نظری و عملی انجام می دهد. ابن سینا علاوه بر دو ملاک غایت و موضوع، علوم را از حیث دوام و کارایی نیز تقسیم کند، بنابراین می کوشد تا با ارائه تقسیم بندی جدیدی تا حدی از مشکلات نظرات پیشینیان بکاهد و علوم بسیاری را در تقسیم خویش بگنجاند.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
بازخوانی امکان و امتناع الهیات سیاسی در اسلام بر اساس نظریه کارل اشمیت
نویسنده:
محدثه جزائی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
زبان :
فارسی
کلیدواژههای اصلی :
علوم سیاسی
,
سیاست
,
مسیحیت
,
امتناع
,
علوم سیاسی
,
دین اسلام (دامنه ادیان پیشرفته)
,
اندیشه سیاسی
,
فارابی، محمدبن محمد
,
فارابی، محمدبن محمد
,
فارابی، محمدبن محمد
,
فارابی، محمدبن محمد
,
فارابی، محمدبن محمد
,
اشمیت، کارل
,
الهیات سیاسی (فلسفه دین)
چکیده :
نوشتار پیش رو می کوشد با تعریف الهیات سیاسی در بستر الهیات مسیحی، روایت خاص اشمیت از این واژه را افاده نماید. اشمیت با به کارگیری مفهوم الهیات سیاسی در معنای جامعه شناسانه می کوشد نشان دهد چگونه مفاهیم مدرن نظریه سیاسی دولت، همان مفاهیم الهیاتی است که از بار الهیاتی خود تهی گشته است. در این معنا از الهیات سیاسی، که حد واسطی است میان سیاست دینی شده و کارکردهای سیاسی دین، اشمیت دانش و عقل نهفته شده در الهیات مسیحی را به جای ایمان می نشاند و الهیات مسیحی را سیاسی اعلام می نماید. با عنایت به تفاوت های شگرف اسلام و مسیحیت، با استفاده از روش پدیدار شناسی اشمیت و با شاقول الهیات سیاسی به بازخوانی اندیشه سیاسی در اسلام مبادرت ورزیده و امکان و یا امتناع چنین الهیاتی را به پرسش می کشد. با عطف به دو مساله پاسخ نظری به این پرسش، امتناع الهیات سیاسی در اسلام می باشد. اولا اسلام به عنوان دین الهی فاقد الهیات در معنای به کار رفته در پیشوند الهیات سیاسی می باشد. تفاوت مفهومی«امر قدسی» و «وحی» در انگاره مسلمانان با مسیحیان به تضعیف بنیان های الهیات در اسلام می انجامد. دوم آن که الهیات سیاسی از یک سو استقلال امر سیاسی به عنوان حوزه ای مستقل از الهیات و از سوی دیگر ابتنای آن بر عقل گرایی به جای ایمان باوری را مفروض می گیرد که این هر دو در اندیشه سیاسی اسلامی غائب است. فربه شدن علوم شرعی نظیر فقه و کلام هر گونه تلاش نظری در خصوص سیاست در اسلام را محدود و محصور نموده است.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
نقد و بررسی تطبیقی نظریه آرمانشهر فارابی با اندیشه حکومت شیعی در زمان غیبت
نویسنده:
فرامرز تقی لو
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
وضعیت نشر :
ایرانداک,
زبان :
فارسی
کلیدواژههای اصلی :
سیاست
,
شیعه
,
علوم انسانی
,
شیعه
,
حکومت
,
بررسی مقایسه ای
,
خط مشی
,
فارابی، محمد بن محمد
,
فارابی، محمدبن محمد
,
حقوق و علوم سیاسی
,
حقوق و علوم سیاسی
,
حقوق و علوم سیاسی
,
غیبت امام زمان
,
فارابی، محمدبن محمد
,
فارابی، محمدبن محمد
,
حقوق و علوم سیاسی
,
حقوق و علوم سیاسی
,
فارابی، محمدبن محمد
,
غیبت امام زمان
چکیده :
پژوهش حاضر در پی کالبد شکافی تاریخی در صدر اسلام و یکی از مباحث مهم گفتمان اسلام سیاسی است . این پژوهش بر اساس شواهد تاریخی در زمینه سیره پیامبر(ع) و امامان شیعه (ع) بر آن است تا نشان دهد که چرا و چگونه الگوی مدینه فاضله فارابی در کتاب (( آراء اهل المدینه الفاضله )) در عین همخوانی با مدینه فاضله افلاطون درکتاب جمهوری ، با متن سیاست در اسلام ناسازگار است . این پایان نامه نشان می دهد که الگوی مدینه فاضله فارابی با الهام از شهر آرمانی افلاطون ، بر اساس نظامی سلسله مراتبی و انداموار شکل گرفته است که در قالب آن پیامبر (ع) و امام شیعیان (ع) به جای فیلسوف شاه افلاطونی نشانده شده اند . این در حالیست که فیلسوف شاه افلاطونی در جایگاه حاکم با عقل انحصاری خطا ناپذیر به تصویر کشیده می شود که چنین تصویری با واقعیت حکومت در زمان پیامبر (ع) و امامان شیعه (ع) ناسازگار به نظر می رسد و علاوه بر آن در وضع حکومت شیعه در زمان غیبت امام معصوم (ع) با بحران مواجه می شود . روشن است که در این صورت باب حکومت شیعی ( اسلامی ) تا ظهور عقل خطا ناپذیر بسته خواهد بود و برقراری حکومت و فرایند سیاست و قضاوت منوط به وجود فردی با عقل خطا ناپذیر و معصوم خواهد بود . این در حالیست که بر اساس شواهد به دست آمده معلوم می شود که حتی در زمان حضور پیامبر و امام معصوم (ع) سازوکار سیاست و قضاوت بر اساس عقلانیت جهان شمول و شواهد عینی و معقول استوار شده است . این پژوهش ضمن بازخوانی آراء سیاسی فارابی نشان داده است که اساسا فلسفه سیاسی فارابی بر مبنای تفکری انتزاعی و غیر تاریخی با اسلام سازماندهی شده است. بر همین اساس مراجعه به شواهد تاریخی در صدر اسلام نشان می دهد که پیامبر (ع) و امام معصوم (ع) با وجود برخورداری از عصمت در حوزه ولایت الهی خود ، در عرصه ولایت سیاسی که حوزه سیاست و قضاوت است ، بر مبنای عقلانیت همگانی و شواهد عینی به سیاست و قضاوت پرداخته اند . بدین ترتیب، می تواننتیجه گرفت که در زمان غیبت نیز ، وجود عقل خطا ناپذیر یا فیلسوف شاه آرمانی مطابق بر تصویر فارابی از رئیس اول در مدینه فاضله، از ضروریات تشکیل حکومت نیست و از این رو آراء فارابی با سیاست عملی ، سیره و سنت نبوی و امامن شیعه (ع) در صدر اسلام قابل تطبیق نیست .
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
امنیت اجتماعی از دیدگاه قرآن و روایات
نویسنده:
فرزاد پورنظری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژههای اصلی :
قرآن
,
قانون اساسی
,
معارف اسلامی
,
ناامنی
,
امنیت اجتماعی
,
ولایت فقیه
,
اصطلاحنامه علوم قرآنی
,
قرآن
,
ولایت فقیه
,
محاربه
,
محاربه
,
نصیرالدین طوسی، محمدبن محمد
,
هنر و علوم انسانی
,
هنر و علوم انسانی
,
امنیت در کار
,
فارابی، محمدبن محمد
,
فارابی، محمدبن محمد
,
هنر و علوم انسانی
,
هنر و علوم انسانی
,
فارابی، محمدبن محمد
,
فارابی، محمدبن محمد
,
امنیت در کار
چکیده :
امنیت از جمله پدیده های مهم و شایان توجهی است که از نیازها و ضرورت های اساسی و پایه ای فرد و جامعه به شمار می رود و فقدان آن و یا اختلال در آن، پیامدها و بازتاب های نگران کننده و خطرناکی به دنبال دارد و تامین و مراقبت از آن در فرآیند پایداری امنیت در ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و نظامی از مطلوبیت ویژه ای برخوردار است. یکی از انواع امنیت ها، امنیت اجتماعی است که تولید، تأمین و پایدار سازی آن نیازمند مقدمات و زمینه های نسبتاً پیچیده ای بوده و آسیب پذیری و زوال آن نیز تحت تأثیر زمینه ها و متغیرهای متفاوتی است که شناخت و معرفت آنها نیز ضرورتی اساسی است. عنوان این پروژه تحقیقاتی، امنیت اجتماعی از دیدگاه قرآن و روایات می باشد. و به روش کتابخانه ای و توصیفی، تحلیلی تهیه و تدوین شده است. علت انتخاب این موضوع بدان جهت است کهتامین امنیت برای افراد جامعه همواره در طول تاریخ مورد توجه حکومت ها و زمامدارن آن بوده است و حتی اشخاص و مکاتبی خواسته اند تا امنیت اجتماعی را طبق مبادی تئوریک و روش های اجرایی خود محقق گردانند، اما بعد از مدت زمانی ناکارآمدی آنها مشخص و با شکست مواجه شده است، و از سوی دیگر افرادی بر این باور هستند که دین برنامه و ایده ای برای برقرای امنیت در جامعه ندارد؛ به این دلیل در این پایان نامه سعی بر آن خواهد بود که حتی المقدور دیدگاه قرآن و ائمه (ع) در این رابطه تبیین و تشریح گردد. نتایج کلی بدست آمده نشان دهنده آن است که قرآن و روایاتناامنی اجتماعی را ناشی از نبود اعتقادات و باروهایی دینی به ویژه توحید و معاد می داند و از سوی دیگرایمان را ریشه اصلیامنیت اجتماعی دانسته و دست یابی به آن رادر گروه ایمان به خداوند و آموزش آموزه های دینی به مردم می داند. و اینکهمهمترین هدف از تأمین امنیت اجتماعی،فراهم کردن محیطی سالم و آرام برای پرداختن به امر عبادت و بندگی خداست.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
بررسی تطبیقی نبوت از دیدگاه فارابی و اسپینوزا
نویسنده:
کبری محمدپور
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
زبان :
فارسی
کلیدواژههای اصلی :
عقل شهودی
,
اسپینوزا
,
دین
,
نبوت
,
هنر و علوم انسانی
,
فارابی، محمدبن محمد
,
هنر و علوم انسانی
,
هنر و علوم انسانی
,
فارابی، محمدبن محمد
,
فارابی، محمدبن محمد
,
فارابی، محمدبن محمد
,
آیندهبینی
چکیده :
باور به نبوت، بعد از اعتقاد به خداوند، مهمترین تکیهگاه عقیدتی ادیان ابراهیمی است. از نظر فارابی و اسپینوزا نبوت و وحی حقایقی هستند که از عالم غیب به بشریت افاضه شده و برای اقناع و هدایت و به سعادت رساندن عامه مردم ضروریاند؛ زیرا عامه مردم مستعد خیالاند و توانایی درک عقلی و فلسفی بسیاری از مسائل را ندارند. کمال تخیل، مهمترین ویژگی انبیاست وزبانِ آن؛ یعنی تمثیل، استعاره و خطابه برای تودهها مناسبتراست. از طرفی تعلیمات اخلاقی پیامبران موافق عقل سلیم است و از این رو وحی و عقل(دینوفلسفه) متعارض یکدیگر نیستند. در نظر فارابی نبوت انبیا ناشی از کمال تعقل و تخیل آنان است، بنابراین انبیا هم فیلسوفند و هم نبی. انبیا، هم از راه قوه ناطقه و هم از راه قوه متخیله با مجاری فیض الهی در ارتباط هستند. از نظر اسپینوزا نیز نبوت یا وحی، معرفتی است که خداوند بر انسان نازل کردهاست. در نبوت، حقیقت در قالب زبانی تخیلی درآمدهاست و از این رو کارکرد نبوت مربوط به تخیل است. پیامبران از جهت داشتن قوه خیال شبیه قانونگذاران وسیاستمداران هستند. اسپینوزا انبیا را فیلسوف بشمار نمیآورد، یعنی انکار میکند که آنان واجد تواناییهای عقلی برجستهای باشند. بنابراین در نظر وی، کتب آسمانی تورات وانجیل را نمیتوان متونی فلسفی قلمداد کرد. در نظر اسپینوزا انبیا نسبت به همه چیز علم نداشتند، آنها بیتردید بشر بودند، با تمامی ویژگیها و لوازم بشریت. و از این حیث علم و آگاهی آنها نسبت به مباحث نظری، حدود و ثغوری داشتهاست. آنچه که موجب تمایز این پیامبران از مردمان معمولی میشود، نه برجستگیعقلانی آنها، بلکه نیل به مقام دریافت وحی و پاکیزگی و تقوای اخلاقیشان است.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
بررسی تطبیقی اندیشه اخلاقی فارابی و فیض کاشانی با تأکید بر مبانی انسانشناختی
نویسنده:
اعظم وفایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
وضعیت نشر :
ایرانداک,
زبان :
فارسی
کلیدواژههای اصلی :
03. انسان شناسی Human nature
,
اخلاق
,
معارف اسلامی
,
دلیل عقلی(مسائل جدید کلامی)
,
تفکر
,
تفکر
,
هنر و علوم انسانی
,
هنر و علوم انسانی
,
فارابی، محمدبن محمد
,
فارابی، محمد بن محمد
,
هنر و علوم انسانی
,
فارابی، محمدبن محمد
,
فیض کاشانی، محمدبن شاه مرتضی
,
هنر و علوم انسانی
,
فارابی، محمدبن محمد
,
فیض کاشانی، محمدبن شاه مرتضی
,
فیض کاشانی، محمدبن شاه مرتضی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
فیض کاشانی: ملا محسن فیض کاشانی
چکیده :
هر اندیشهای بر اساس یکسری مبانی پایهگذاری شده است. اندیشه اخلاقی نیز از این قاعده مستثنی نیست. یکی از مهمترین این مبانی، مبانی انسانشناختی است زیرا موضوع اخلاق، انسان و افعال اختیاری اوست. بر این اساس، چگونگی تبیین حقیقت انسان، نفس و قوای آن و ارتباط هر یک از آنها با فضایل و رذایل اخلاقی، نقش مهم و مؤثری در شکلگیری اندیشه اخلاقی دارد.فارابی و فیض از اندیشمندان اسلامیاند که از اندیشه اخلاقی برخوردارند شناخت مبانی انسانشناختی هر یک از آنها در شناخت صحیح از اندیشه اخلاقی آنها، تأثیرگذار است.از دیدگاه فارابی، انسان موجودی مرکب از نفس و بدن است و از بین این دو، نفس حقیقت او را تشکیل میدهد. وی معتقد است در ابتدا نفس بالقوه، مجرد است اما با درک معقولات مجرد بالفعل شده و بر اساس آن به سعادت و شقاوت میرسد. وی معتقد است نفس با تطور میتواند راه کمال را طی کرده و به جایی برسد که بدون نیاز به جسم باقی بماند، از دیدگاه ایشان، اموری همچون معرفت، در این مسیر دخیل است، وی فضایل را مربوط به اعتدال و حد وسط در قوای ناطقه و نزوعیه نفس انسان میداند.فارابی مباحث خود را بر پایه منطق پایهگذاری کرده و برای عقل و استدلالات عقلی، جایگاه ویژهای قائل است، بر این اساس اندیشه اخلاقی او رنگ و بوی عقلی و فلسفی دارد و جزء مکاتب اخلاقی عقلی و فلسفی است. این اندیشه تا حدود زیادی از انسجام درونی بین عناصر و مؤلفههایش برخوردار بوده و هماهنگ با متون دینی است. هر چند موارد تناقضنما به چشم میآید که با قدری دقت و توجه، قابل تفسیر و حل است.فیض کاشانی نیز، بر این باور است که انسان دارای نفس و بدن است و اصالت را به نفس، میداند. وی، همچون فارابی نفس را مجرد و دارای تطور میداند که عواملی در چگونگی تطور نفس، دخیل است. از دیدگاه وی، فرشته و شیطان از عوامل مهم و تأثیرگذار در مسیر تطور انسان است. فیض، فضایل و رذایل را بر اساس قوای نفس، معرفی میکند. اندیشه اخلاقی فیض نیز از انسجام درونی و هماهنگی بیرونی با متون دینی برخوردار است البته فیض توجه ویژهای به اخبار و روایات دارد و سعی میکند تا مطالب خود را مستند به متون دینی بخصوص روایات کند. و دیگر اینکه، مطالب اخلاقی فیض، تلفیقی است، در برخی موارد صبغة حقوقی و فقهی دارد و در برخی موارد دیگر رنگ و بوی عرفانی به خود میگیرد.در مقام تطبیق این دو اندیشه اخلاقی باید گفت چون مبانی اخلاقی هر دو اندیشمند در بیشتر موارد یکسان است به همین دلیل بین این دو اندیشه اخلاقی، تعارض جدی و اساسی وجود ندارد بلکه در بسیاری از مباحث اخلاقی با هم اشتراک دارند. تنها تفاوت اصلی هر دو، در شیوه ارائه اخلاقی است. فارابی با رنگ و بوی عقلی به اخلاق توجه کرده و مکتب اخلاقی عقلی و فلسفی ارائه کرده و اندیشه اخلاقی فیض نیز، اندیشهای تلفیقی است.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
1
2
تعداد رکورد ها : 16
×
درخواست مدرک
کاربر گرامی : برای در خواست مدرک ابتدا باید وارد سایت شوید
چنانچه قبلا عضو سایت شدهاید
ورود به سایت
در غیر اینصورت
عضویت در سایت
را انتخاب نمایید
ورود به سایت
عضویت در سایت
×
ارسال نظر
نوع
توضیحات
آدرس پست الکترونیکی
کد امنیتی
*
*
با موفقیت به ثبت رسید