جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1358
بررسی مفهوم جوهر در فلسفه ارسطو و ابن‌سینا
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
جوهر و عرض را چه از مباحث منطقی بدانیم و چه از مباحث فلسفی؛ از موضوعاتی است که در آثار فلاسفه، از پیش سقراطیان تا کنون به صورت اجمال یا تفصیل مورد اشاره قرار گرفته است.در میان فلاسفه؛ ارسطو- به عنوان یکی از طلایه داران فلسفه غرب (یونان در روم)- و ابن سینا- به عنوان یکی از طلایه داران فلسفه شرق (اسلام- مشأء) نیز به بحث جوهر و عرض پرداخته اند.هدف از تحقیق بیان نظریات- ارسطو و ابن سینا درباره مفهوم جوهر و انواع و اقسام آن و نیز بیان نقاط اشتراک و افتراق ارسطو و ابن سینا درباره جوهر است.در نگارش تحقیق و رسیدن به اهداف تحقیق از منابع و آثار ارسطو (ترجمه ها و شروح موجود درباره فلسفه ارسطو) و استفاده از منابع و آثار ابن سینا (مراجعه مستقیم به آثار ابن سینا و نیز شارحان ابن سینا) به صورت فیش برداری و کتابخانه ای و مقایسه و تطبیق استفاده شده است.نتایج به دست آمده از تحقیق نشان می دهد که؛ گرچه ابن سینا ادامه دهنده فلسفه مشای ارسطو در جهان اسلام است اما ابن سینا هر چه به پایان عمر خویش نزدیک می شود از ارسطو و آرای ارسطو درباره جوهر و انواع و اقسام آن به خصوص در بحث عقل و نفس دور می شود.در آرای ابن سینا بسیاری از ابهامات درباره جوهر و انواع و اقسام آن و مراتب جوهری و نحوه ارتباط جواهر با یکدیگر که در آرای ارسطو مشاهده می شد وجود ندارد.ابن سینا با طرح مفاهیمی همانند: «عقول»، «عقول عشره»، «عقل فعال»، «عقل نظری»، و در نهایت «عقل عملی» به بایدها و نبایدها و «علم اخلاق» می رسد و از «عقل قدسی» سخن می گوید.ابن سینا با طرح قاعده «الواحد لا یصدر عنه الا الواحد» مشکل کیفیت صدور، خلق، ایجاد، ابداع و پیدایش جواهر و جوهر عقل و نفس را حل کرد.ابن سینا در بحث جوهر عقل در نهایت به وجود باری تعالی رسید و از واحد و صادر اول و فیض و جود و پیدایش عقول و سیر صعود و نزول جواهر هستی سخن گفت.در بازخوانی و تطبیق آرای ارسطو و ابن سینا به نکات تازه ای برخوردیم که برای اساتید و دانشجویان فلسفه مفید خواهد بود. انشاء الله
علت فاعلی و غایی در فلسفه ارسطو و ابن‌سینا
نویسنده:
سعید فریدونی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اصل علیّت و فروعات آن از مسائلی است که از دیر باز تا کنون ذهن بسیاری از فلاسفه و دانشمندان رابه خود مشغول داشته است. همه تلاش های علمی وعقلی بشر در سایه اصل علیّت صورت گرفته است به طوری که بدون پذیرش آن نمی توان هیچ قاعده کلی و عقلی را به اثبات رساند. منکران اصل علیّت علاوه بر اینکه با طرد اصل علیّت در دام شکاکیّت مطلق گرفتار شده اند، مجبور شده اند برای دفاع از ادعاهای خود به طور ضمنی و تلویحی این اصل را بپذیرند.در میان مسائل اصل علیّت، مسائل دو علت فاعلی و غایی از اهمیت بالایی برخوردار هستند. این دو علت اهمیت ویژه ای در تبیین نظام علی و معلولی جهان دارند به طوری که نادیده انگاشتن یا کم اهمیت جلوه دادن آن ها، باعث تزلزل و نابودی اصل علیّت خواهد شد. دو علت فاعلی و غایی در پیدایش هر پدیده ای نقش پایه و اساسی دارند، اثبات این دو علت و اعتقاد به ضرورت وجود آن ها برای پیدایش پدیده ها، ماهیت « از اویی» و «بسوی اویی» جهان خلقت را بیشتر از پیش نمایان می کند. بدون توجه به این دو علت نه می توان نیازمندی جهان به مبدأ هستی و آفریننده متعال را ثابت کرد و نه می توان غایتمندی جهان و هدف دار بودن آفرینش را توجیه کرد. بنابراین با توجه به اهمیت فوق العاده علت فاعلی وغایی ما در این تحقیق برآنیم تا این دو علت را از نظر دو فیلسوف بزرگ و تأثیر گذار یعنی ارسطو و ابن سینا بررسی کنیم و تفاوت های ظریف بین نظرات این دو فیلسوف را در مسائل مربوط به علت فاعلی و غایی آشکار کرده و به تصویر بکشیم زیرا همان طور که می دانیم ارسطو بنیان گذار حکمت مشاء است و اولین فیلسوفی است که مسائل مربوط به اصل علیّت و علت های چهارگانه را به طور منظم و منسجم دسته بندی کرده است به طوری که فلاسفه بعدی همه به نوعی از روش او پیروی کرده اند و در طرف دیگر ابن سینا است که بزرگ ترین فیلسوف مشائی عالم اسلام است. او که در روش و اصول کلی پیرو ارسطو است تلاش فراوان نمود تا در فضای فرهنگی عالم اسلام، با نو آوری و تحلیل های نوین ، اشکالات باقیمانده در فلسفه ارسطو را به بهترین وجه حل کند و حتی در بعضی موارد برای مسائل حل شده پاسخ های بهتری بیابد و مسائل جدیدی را مطرح کند که در فلسفه ارسطو سابقه نداشته است.
نقش عالم مثال در پاسخگویی به بحران های انسان معاصر از دیدگاه هانری کربن
نویسنده:
سیدمحسن میری
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این مقاله به دغدغه ها و بحران های انسان از منظر هانری کربن می پردازد. کربن فلسفه و اندیشه خویش را با پرسش از وضعیت انسان و بحران های او آغاز کرد و سپس راه حل ها را در مبانی اساسی فلسفی و حکمی یافت. وی علت اصلی مشکلات و بحران های معاصر در غرب را در نوع وجودشناسی و معرفت شناسی فیلسوفان غربی می دانست و راه حل اساسی را نیز در اعتقاد به عالم مثال جستجو می کرد. در مقاله حاضر، بحران های انسان معاصر از دیدگاه کربن مانند دو گانه انگاری در کل هستی و معرفت، سکولاریزاسیون (جدایی الهیات از فلسفه)، زوال معادشناسی، قداست زدایی از هنر، رویکرد تک ساحتی به دین و نبود مبانی اصیل برای نزدیکی ادیان به یکدیگر، طرح می شوند. سپس، پاسخ وی بر اساس حکمت اسلامی با تاکید بر ویژگی ایرانی عالم مثال از منظر حکمای ایرانی همچون ابن سینا، سهروردی و ملاصدرا عرضه می شود و به اجمال نقد می گردد.
صفحات :
از صفحه 119 تا 138
تاثیر اندیشه یونانی (افلاطون - ارسطو - فلوطین) بر تکوین اصول فلسفه مدینه فاضله فارابی
نویسنده:
فرناز ناظرزاده کرمانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
ابونصر محمد فارابی (339-259 ه.) موسس فلسفه اسلامی و بنیانگزار اندیشه سیاسی در حوزه تفکر اسلامی که دیگر فلاسفه مسلمان بعد از او، جهان را به مشکوه او نگریسته‌اند، در کشور ما به درستی شناخته شده نیست و به جز چند اثر معدود، به این فیلسوف که مبدع آراء بدیع در متافیزیک ، اپیستمولوژی اخلاق، انتولوژی، علم النفس ، نظریه عقل و سیاست است ، کم پرداخته شده است . به ویژه نظریه مدینه فاضله که مخرج نهایی فلسفه او و عصاره اندیشه‌هایش در ابواب گوناگون منظومه فلسفی و نیز غایت قصوای آراء دیگر او است ، به کلی نامکشوف و مغفول مانده است و تاکنون هیچ کار جامعی که مستقلا" به اصول و فروع تئوری مزبور بپردازد و مصدر و غایت آن را باز شناسد و با دیدی تحلیلی به تفکیک و تفصیل، اصول و عناصر فلسفی آن را نمایان سازد و در سرهای متصاعد و متنازل رابطه علت و معلولی میان مفاهیم آن را روشن کند، نه تنها به زبان فارسی، بلکه تا آنجا که نگارنده تحقیق نموده به هیچ زبان دیگری در جهان انجام نشده است . این فقدان پژوهش و به ویژه اینگه هیچ کرونولوژی از آثار فارابی در دسترس نیست ، موجب گردیده که بسیاری از محققان فلسفه اسلامی به محض مشاهده اندک مشابهت میان ماهیت و اوصاف "رئیس اول" مدینه فاضله فارابی با "فیلسوف - پادشاه" افلاطونی و نیز با ملاحظه شرط حکمت در تحقق مدینه فاضله و نیز "پولیتیای" افلاطون، به سرعت حکم نمایند که : مدینه فاضله فارابی تقلیدی از پولیتیای افلاطون است که رنگ و جلای اسلامی خورده و فارابی با آمیختن مفاهیمی چون "وحی" و "نبوت " و "عقل فعال" و "امامت " عین نظریات افلاطون را مطابق ذائقه و فاهمه فرهنگ اسلامی عصر خویش درآورده است . فرضیه تحقیق حاضر این است که، فارابی در نظریه مدینه فاضله‌اش ، مبتکر و مبدع آراء بی‌سابقه و نوینی بوده اشت و این مدینه اگرچه از بسیاری جهات از آموزههای سلف یونانی ماخوذات و مقتبساتی داشته است ولیکن الگوی مدینه فاضله ماهیتا" یونانی نیست و مصدر و غایت آن اسلامی است و فارابی در واقع "فاعل" "صورتی" نوین از "ماده" یونانی برحسب "غایت " اسلامی بوده است . روش این تحقیق توصیفی، تالیفی و تطبیقی است . به نحوی که یک بار با انتزاع و انفکاک مفاهیم موجود در تئوری مدینه فاضله، ماهیت و تعاریف آنها جستجو شده و سپس یافته‌ها با آثار یونانیان تطبیق داده شده و چنانچه سابقه‌ای دیده نشده، بنا به ضرورت منطقی ابتکار آنها به فارابی مستند و منتسب گردیده است . سپس مفاهیم مزبور دوباره در کلیتی ترکیبی بازسازی شده تا رابطه علی میان آنها دریافت گردد و با ملاحظه و تامل در این هیات موئتلف ، مقصود و غایت فارابی از خلق نظریه مدینه فاضله ادراگ گردد. به این ترتیب ، این تحقیق ضمن اینکه حاوی توضیح خالصی از تئوری مدینه فاضله است ، نشان می‌دهد که عناصر یونانی این نظریه چیست و فارابی با اقتباسات خود از سلف یونانی، چه کرده، چرا کرده و چگونه کرده است . تحقیق مزبور دارای پنج بخش و بیست و یک فصل است . نگارنده کلیه متون و آثار هر چهار فیلسوف را به زبانهای عربی، انگلیسی، یونانی، و فارسی از نظر گذرانیده است . در پایان تحقیق نیز صفحاتی به دیاگرامهایی از نظامهای متصاعد و متنازل فلسفه فارابی و نیز آراء سیاسی او اختصاص یافته که نخستین کار در زمینه تلخیص فلسفه او به شکل نمودار است . در بخش آخر کتاب تحت عنوان "کتابشناسی" کوشش شده است که کلیه مکتوبات و تقریرات موجود در باره فارابی و نیز اصل عنوان تحقیق، ذکر گردد تا از این راه، فعالیت محققین بعدی تسهیل گردد.
مقایسه‌ی دیدگاه استاد مطهری و مایکل پترسون درباره‌ی مساله‌ی شر
نویسنده:
زکیه‌ احمدی‌فر
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
«مسأله‌ی شر» که می‌توان آن را یکی از مسائل بسیار مهم و بحث‌انگیز در مباحث کلام جدید و فلسفه دین معاصر دانست، از آنجایی‌که به بنیادی‌ترین اصول ادیان توحیدی – اعم از وجود خداوند و صفات مطلق او مانند قدرت، علم، خیریت و عدالت- حمله می‌برد، متألّهان خداباور را درصدد ارائه‌ی پاسخ برمی‌انگیزد. پژوهش حاضر به تقریر و مقایسه‌ی دیدگاه مایکل پیترسون و شهید مطهری درباره‌ی مسئله‌ی شر اختصاص یافته است. مهم‌ترین پاسخ پیترسون برای رفع مسئله‌ی شر، دادباوری مبتنی بر خیرهای برتر است؛ وی تنها آن دسته از دادباوری‌هایی را که «امکان شر» را برای دستیابی به خیرهای برتر ضروری می‌دانند، قابل پذیرش می‌داند. مهم‌ترین استدلال مطهری، دادباوری مبتنی بر خیرهای برتر می‌باشد؛ وی با تأکید بر اینکه وجود شرور در تحقق خیرهای برتر در جهان مادی ضروری هستند، اذعان می‌نماید که شرور، نقش‌های مثبت زیادی در جهت رشد و تعالی انسان ایجاد می‌نمایند. با مقایسه‌ی دو فیلسوف به این نتیجه می‌رسم که وجوه تشابه آن‌ها در اتخاذ دادباوری مبتنی بر خیرهای برتر، به عنوان پاسخی مناسب و قابل پذیرش در برابر مسئله‌ی شر می‌باشد، وجوه اختلاف‌شان را نیز می‌توان در نحوه‌ی پذیرش دادباوری مزبور دانست؛ بدین شکل که پیترسون دادباوری‌هایی که مدعی هستند «واقعیّت شر» برای دستیابی به «خیرهای برتر خاص» ضروری می‌باشد را محکوم به شکست می‌داند، اما مطهری در تکمیل‌ دادباوری-های خود به ارائه‌ی مصادیقی از شرور دست می‌زند که ضرورتاً به خیرهای برتر خاصی منتهی می‌شوند. ادعای پیترسون معقولانه است، اما به نظر می‌رسد هر دو پاسخ در پیش‌برد بحث خدا و شر در خور توجه و مهم بوده باشند.
مقام علمی آخوند خراسانی و آیت الله بروجردی
نوع منبع :
مقاله , مدخل اعلام(دانشنامه اعلام) , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
دائرة المعارف اسلامی طهور,
نسبت شناسی تفرد و حضور در تفکر غرب و اندیشه اسلامی با مطالعه موردی تطبیق اندیشه تربیتی کانت با حضرت امام خمینی (ره)
نویسنده:
محسن بهارناز
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تفرد و حضور دو مفهوم پایه است که در یک بررسی فلسفی، افتراق و تمایز دو حوزه‌ی فلسفی غرب و اسلام را می‌نمایاند.اصالت فاعل شناسا، در تلقی سوبژکتیو غرب مدرن از بدو رنسانس، از دکارت با مفهوم «کوژیتو» تا امنویل کانت با مفهوم «من استعلایی» و تمییز میان «نومن و فنومن» به پدید آمدن بیش از پیش تلقی فلسفی «تفرد» انجامید. تفرد یا ایندیویژوآلیسم، ریشه‌ی «سوبژکتیویسم» دارد. سوبژکتیویسم، با دکارت و کانت، از حیث معرفت‌شناسی، کاملاً در اندیشه‌ی غرب پسارنسانس، نهادینه می‌شود.ادامه‌ی اصالت بخشی به سوژه یا سوبژکتیویسم، و لاجرم ایندیوژوآلیسم، به اصالت بشر یا امانیسم انجامید. اکنون دوره‌ی عبور از اصالت بشر به ماهو بشر، و نیل به اصالت خود یا «اگوئیسم» است.در تلقی امانیستی، حضور در نسبت با فردیت فرد انسان تعریف می‌شود: هنگامی که تلقی دکارتی – کانتی از اندیشیدن و حد دانستن اصالت یافت، حضور نیز مفهومی سوبژکتیویسم شد. در واقع حضور با فردیت و اصالت فرد تعریف شد.در اندیشه‌ی اسلامی، اصالت از آن خداست، یعنی یک تلقی «تئوئیستی». در این تلقی، فردیت انسان در نسبت با اصالت خدا تعریف می‌شود و تفرد انسان، در مولفه‌های «انسان مسئول»، «انسان مکلف»، «انسان محق» و «انسان پاسخگو» تبیین می‌گردد.در تلقی اسلامی از تفرد، فردیت انسان، در نسبت با وحدانیت خدا تبین می‌شود: توحید و وحدانیت برای انسان خداگرایی، مبین این است در عالم محضر یک خدای واحد است. فردیت هر یک از انسان‌ها در پیشگاه این خدا، فردیت مخلوق و بنده‌ی پاسخگوست.لذا، در خداگرایی، فردیت و تفرد، در محضر تعریف می‌شود؛ محضر خدا. اما در بشرگرایی و امانیسم، متاثر از سوبژکتیویسم، محضر در نسبت با تفرد سوژه تعریف می‌گردد. امام خمینی (ره)، این تقسیم‌بندی را در دو مفهوم «انانیت» و «الوهیت» می‌گنجاند. ایشان عالم را محضر خدا می‌دانتد و ادب حضور را که بخشی از راز نماز معرفی می‌کند، در «درک حضور»، سپس «حفظ حضور»، آنگاه «درک حدود»، و در نهایت «حفظ حدود» می‌شناسد.نسبت تفرد و حضور در اندیشه‌ی اسلامی، نسبتی کاملاً مفارق و مبتاین و متضاد است که هیچ همپوشانی یا انطباقی ندارد.
بررسی گوهر و صدف دین از دیدگاه علامه طباطبایی(ره) و امام خمینی(ره)
نویسنده:
حسین رضوی‌مظاهر
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژه‌های اصلی :
اصول دین , فروع دین , توحید ذاتی(کلام) , فلسفه اسلامی , توحید ذاتی , توحید ذاتی (اخلاق) , آموزه دینی , دین اسلام (دامنه ادیان پیشرفته) , هنر و علوم انسانی , هنر و علوم انسانی , طباطبایی، سیدمحمدحسین , هنر و علوم انسانی , طباطبایی، سیدمحمدحسین , هنر و علوم انسانی , طباطبایی، سیدمحمدحسین , طباطبایی، سیدمحمدحسین , هنر و علوم انسانی , طباطبایی، سیدمحمدحسین , هنر و علوم انسانی , طباطبایی، سیدمحمدحسین , خمینی، روح الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران , هنر و علوم انسانی , طباطبایی، سیدمحمدحسین , مکتب‌های فلسفی غرب , خمینی، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران , طباطبایی، سیدمحمدحسین , مکتب‌های فلسفی غرب , هنر و علوم انسانی , خمینی، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران , مکتب‌های فلسفی غرب , خمینی، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران , هنر و علوم انسانی , مکتب‌های فلسفی غرب , درباره علامه طباطبایی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسئله گوهر و صدف دین یکی از مسائل مهم و مطرح فلسفه دین، در زمان معاصر است. سوال اصلی در این مقاله این است که آیا علامه طباطبایی (ره) و امام خمینی (ره) به عنوان دو فیلسوف برجسته و معاصر اسلامی مطالبی درباره این مسئله مطرح کرده‌اند و آیا می‌توان از دیدگاه آنان تفسیری برای گوهر و صدف دین ارائه نمود؟ بسیاری از فیلسوفان دین غربی معتقدند دین دارای گوهر و صدف می‌باشد. از نظر برخی گوهر دین، تجربه دینی است و از نظر برخی دیگر اخلاق گوهر دین است و سایر آموزه‌ها صدف دین به شمار می‌رود. بر این اساس، دین چیزی جز همان تجربه دینی – که امری شخصی است – نمی‌باشد. در حالی که علامه طباطبایی و امام خمینی حقیقت دین را تجربه دینی نمی‌دانند، لذا چنین دیدگاهی را در مورد گوهر و صدف دین قابل پذیرش نمی‌دانند.برخی از نویسندگان برای تبیین گوهر و صدف دین تلاش کرده‌اند گوهر و صدف دین را بر پایه ذاتی و عرضی دین تفسیر نمایند. در میان عارفان نیز برخی کوشیده‌اند گوهر و صدف دین را بر اساس تمایز میان شریعت، طریقت و حقیقت توجیه نمایند. در این میان عدّه‌ای نیز گوهر و صدف دین را قابل تطبیق بر اصول و فروع دین دانسته‌اند. عده‌ای نیز معتقدند می‌توان از اهداف عالی و میانی دین، تعبیر به گوهر و صدف نمود. مراد از صدف در این اصطلاح عبارت است از یک امر بی‌ارزش و وسیله‌ای برای دست‌رسی به گوهر که پس از دست‌رسی به گوهر، ارزش خود را از دست خواهد داد.با بررسی آثار علامه طباطبایی (ره) و امام خمینی (ره)، می‌توان گفت که از نظر آنان تعبیر از آموزه‌های دینی به گوهر و صدف قابل قبول نیست، زیرا سراسر دین اسلام، گوهر است و در آموزه‌های دینی چیزی به نام صدف وجود ندارد. بنابراین از آن چه به عرضی دین، شریعت و طریقت دین، فروع دین و اهداف میانی دین تعبیر شده، نمی‌توان به منزله صدف دین یاد کرد. زیرا این موارد دارای ارزش ذاتی هستند، نه آن که صرفا وسیله‌ای برای رسیدن به حقیقت دین باشند. اما آن چه از دیدگاه این دو بزرگوار قابل قبول می‌باشد این است که همه آموزه‌های دینی دارای ارزش ذاتی بوده و تنها از نظر اهمیت در مراتب مختلفی قرار دارند، که در رأس همه آموزه‌های دینی مربوط به توحید قرار دارد.
گونه‌شناسی تطبیقی رویکرد آشتیانی و مطهری به فلسفه غرب
نویسنده:
حسین علی رحمتی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: دانشگاه قم ,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بیش از یک قرن از آشنایی ایرانیان با فلسفه‌های جدید غرب می‌گذرد.گونه‌شناسی روی­کرد اندیش‌وران ایرانی با این فلسفه، از موضوع‌هایی است که امروزه بایستی بررسی و تحلیل شود. این نوشتار، روی کرد متفاوت مرحوم سید جلال الدین آشتیانی و استاد شهید مرتضی مطهری را به فلسفه غرب بررسی می کند و نوع رویارویی شهید مطهری را دفاع‌پذیرتر، مفیدتر و کارآمدتر می سنجد. در این مقاله، پس از برخی مباحث مقدماتی، دیدگاه‌های این دو اندیشمند درباره فلسفه غرب به‌گونه‌ای تطبیقی و آن­گاه دلیل‌های برتری روی‌کرد مطهری بیان خواهد می شود.با این وجود ،شیوه مطهری نیز کاستی‌هایی دارد که درپایان مقاله به آنها اشاره خواهد شد.
صفحات :
از صفحه 135 تا 161
تحلیل انتقادی آرای شارحان اشارات در باب تعین واجب تعالی
نویسنده:
سردار دکامی؛ محمد سعیدی مهر
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه تهران,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ابن‌سینا در کتاب اشارات و تنبیهات برای بیان توحید واجب‌الوجود استدلالی در تعین واجب‌الوجود اقامه می‌کند. توضیح این استدلال او از وجوه مختلف مورد اختلاف شارحان واقع شده است. اختلاف اول این‌که وی در این‌جا یک استدلال در تعین واجب‌الوجود اقامه کرده است یا دو استدلال. اختلاف دوم این‌که محور استدلال ابن‌سینا، برای نفی تعینی که از جانب ذات نیست، یک واجب است یا دو واجب؟ و سرانجام این اختلاف که منظور از عبارت «و باقی الاقسام محال» چیست؟ در این مقاله به بیان و بررسی اقوال مختلف در موارد مذکور پرداخته‌ایم و وجه صحیح در هر مورد را بیان کرده‌ایم.
صفحات :
از صفحه 35 تا 53
  • تعداد رکورد ها : 1358