جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 43
الاهیات الاهی و الاهیات بشری: نقدی روش‌شناختی
نویسنده:
سید حسن اسلامی
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , مدخل آثار(دانشنامه آثار)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: دانشگاه ادیان و مذاهب,
چکیده :
مکتب تفکیک با تأکید بر جداسازی میان سه راه معرفتی ــ یعنی وحی، عقل، و کشف یا الهام ــ خود را به جامعه شیعی معرفی کرد و مدعی ناسازگاری دین با فلسفه و عرفان شد. این دیدگاه مورد نقد مدافعان فلسفه اسلامی قرار گرفت و آنان از همسویی دین و فلسفه و عرفان در منظومه شیعی سخن گفتند و اشکالاتی بر این مکتب وارد ساختند. کتاب الاهیات الاهی و الاهیات بشری به‌عنوان دفاعی قاطع از این مکتب به‌تازگی منتشر شده است. نویسنده مقاله حاضر به تحلیل و نقد روش‌شناختی کتاب حاضر پرداخته و بر آن است تا مقدمات آن را بی‌اعتبار کرده، نشان دهد این مکتب تا اثبات مدعای خود راه درازی در پیش دارد. در این مقاله، مدعیات اصلی کتاب الهیات الهی در شکل یک استدلال بیان شده که بر دو مقدمه استوار است: نخست آنکه عده‌ای از فلاسفه فلسفه را بی‌اعتبار دانسته‌اند؛ و دوم آنکه سخن این فلاسفه درست است، پس فلسفه نادرست است. نویسنده مقاله حاضر کوشیده است (1) نشان دهد که مقدمه نخست کاذب است و به‌واقع سخنان آنان در متون مکتب تفکیک تحریف و ناقص نقل شده است و (2) هیچ فیلسوفی به‌اعتبار فیلسوف‌بودن نمی‌تواند فلسفه را بی‌اعتبار سازد و این رفتار خودشکن است و از نفی فلسفه‌ بی‌اعتباری خود فیلسوف حاصل می‌شود.
صفحات :
از صفحه 161 تا 190
بررسی دیدگاه ابوحامد غزالی دربارۀ درونی بودن موانع عملی تحقق فعل اخلاقی
نویسنده:
حسین خندق آبادی، حسن اسلامی اردکانی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
چکیده در میان عالمان اسلامی تأکید ابوحامد محمد غزالی بر خودکاوی و خودشناسی در شناخت عوامل و موانع تحقّق فعلِ اخلاقی، برجستگی ویژه‌ای دارد. نظر غزالی دربارۀ این‌که چرا معرفت اخلاقیِ انسان لزوماً به عمل اخلاقی متناسب با آن نمی‌انجامد به رأی ارسطو نزدیک است که علاوه بر وجود معرفت‌‌، غلبه بر ضعف اراده را نیز در این‌جا لازم می‌دانست. غزالی مراحل شش‌گانه‌ای برای شکل‌گیری عمل اخلاقی معرفی می‌کند که برای طی کردن آن لازم است تا افزون بر فراهم آوردن عوامل تحقق فعل اخلاقی‌‌، موانع پیشِ پا نیز برداشته شوند. از سخنان غزالی در احیاء علوم‌الدین به پنج مانع می‌توان دست یافت. با تحلیل سخن غزالی دربارۀ هر کدام از این موانع - به‌ویژه شیطان - و نظریۀ او دربارۀ خواطر نیک و بد در درون انسان‌‌، می‌توان احتمال بسیار داد که او منشأ تمام آنها را درونی می‌داند‌‌، نه وجود عاملی مستقل و خارج از انسان که به نحوی به درون او راه پیدا می‌کند. پذیرش چنین رأیی تأثیرات مهمی در تلقی‌‌، شناخت و معرفی عوامل و موانع اخلاقی و نیز در تربیت اخلاقی انسان دارد‌‌ و می‌تواند به صورت رأیی فراگیر‌‌، حتی تا بیرون از مرزهای یک دین و مذهب خاص‌‌، مطرح شود.
صفحات :
از صفحه 106 تا 129
خدمات فلسفه اخلاق در قلمرو فقه
نوع منبع :
مقاله , مناظره،گفتگو و میزگرد , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
دین آنلاین,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ابوالقاسم فنایی در دومین کرسی آزاداندیشی پژوهشکده ادیان و مذاهب به موضوع خدمات فلسفه اخلاق در قلمرو فقه پرداخت. پس از ارائه این نظریه، دکترسیدحسن اسلامی که به عنوان ناقد در این کرسی آزاداندیشی حضور داشت به بیان دیدگاه خود درباره نظریه دکتر ابوالقاسم فنایی پرداخت.
چرا باید اخلاقی زیست؟ تبیین اسلامی
نویسنده:
حسن اسلامی اردکانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
جامعه برای بقای خود به نهاد اخلاق نیازمند است، اما چرا باید «من» اخلاقی باشم؟ چه اشکالی دارد که همه اخلاقی رفتار کنند و من تظاهر به اخلاقی بودن کنم، بی آنکه به واقع پایبند به اخلاق باشم. این پرسش از سوی گلاوکن فراروی سقراط نهاده شد و تا امروز کسانی کوشیده اند به آن پاسخی درخور دهند. افزون بر پاسخ سقراطی به این مسئله، ما شاهد پاسخ اگزیستانسیالیستی و پاسخ دوراندیشانه که نوعی خودگروی پیچیده است، هستیم. در کنار این پاسخ ها که هر یک قوت و ضعفی دارد، می توان پاسخی دینی به این مسئله داد. پاسخ دینی به چرایی اخلاقی زیستن در معرض برخی نقدها و اشکالات قرار گرفته است که زاده تقریرهای خاص آن است. در این مقاله، نگارنده با مرور تاریخی این مسئله و تفکیک دو پرسش اساسی از هم، چهار پاسخ را طرح و بررسی می کند و سرانجام از پاسخ اسلامی به دلیل قوت تبیینی بالای آن دفاع می کند و تقریری از مسئله پاداش و کیفر به دست می دهد که پاسخ گوی انتقادات رایج باشد.
جایگاه گوینده در اعتبار گفتار از دیدگاه احادیث
نویسنده:
حسن اسلامی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
احادیث متعددی که بر تفکیک بین شخص گوینده و گفتارش تاکید می کنند، بیان کننده فهم اصل سخن و ارزیابی آن بدون توجه به گوینده است. در مقابل این احادیث، روایات دیگری وجود دارد که به توجه به گوینده و شناخت دقیق او دلالت می کند؛ به این معنا که هر سخنی را از هر کسی نپذیریم. نویسنده در این مقاله می کوشد به بررسی این دو دسته احادیث پرداخته و آن را در سه حوزه مختلف، تقسیم و تحلیل و استنتاج کند. نتیجه این بررسی آن است که هر گروه از این احادیث بر بعد خاصی تاکید دارند که از مجموع آنها می توان به سه بعد اشاره کرد: 1. بعد معرفت شناختی 2. بعد روان شناختی 3. بعد رفتارشناختی
صفحات :
از صفحه 167 تا 179
کیفرهای ترذیلی (تحقیرکننده) از دیدگاه اخلاق
نویسنده:
اسماعیل بیوکافی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
کیفرهای ترذیلی یکی از موضوعات دامنه‌دار و پرمناقشه در مباحث حقوقی و اخلاقی است که آوردگاه دیدگاه‌های صاحب‌نظران مختلف از سده‌های پیشین تاکنون بوده و متعاقباً در بسیاری از اسناد و کنوانسیون‌های بین‌المللی بر ممنوعیت آنها پای فشرده شده است. از مهم‌ترین مصادیق این کیفرها می‌توان به کیفرهای بدنی، قطع عضو و سنگسار اشاره کرد. در تحقیق حاضر به بررسی این کیفرها از منظر اخلاق پرداخته شده و مهم‌ترین دلایل اخلاقی مخالفان و موافقان آنها مورد بررسی قرار گرفته است. آثاری که در این‌باره نگاشته شده، مجموعاً بر اساس دو رویکرد کلان «سزاگرا» و «فایده‌گرا» به تحلیل این کیفرها پرداخته‌اند. در رویکرد نخست، مجازات، صرف نظر از پیامدهای آن و عموماً بر اساس استحقاق مجرم تحلیل می‌گردد؛ در حالی که در رویکرد دوّم پیامدها و آثار فردی و اجتماعی مجازات مبنای داوری قرار می‌گیرد. مهم‌ترین دلیل مخالفت سزاگرایان با این نوع مجازات‌ها، مغایرت آنها با «کرامت ذاتی» انسان است. متعاقباً دلایل دیگری چون «ترادف این مجازات‌ها با شکنجه» و «بی‌رحمانه بودن» آنها نیز بیان گردیده است. عمده دلایل مخالفت فایده‌گرایان نیز ناظر به عدم بازدارندگی خصوصی و عمومی این کیفرهاست. امّا علی‌رغم موج مخالفت با این کیفرها، برخی صاحب‌نظران دلایل قابل اعتنایی در دفاع از آنها، به ویژه کیفرهای بدنی، اقامه نموده‌اند که این دلایل نیز ذیل دو رویکرد سزاگرا و فایده‌گرا ارائه شده‌اند. بررسی‌های صورت‌گرفته، حاکی از آن است که ارزش‌داوری درباره این کیفرها در چارچوب رویکرد دینی و سکولار وضعیت کاملاً متفاوتی دارد. بر مبنای رویکرد سکولار، نمی‌توان یک داوری کلی درباره تمام انواع کیفرهای ترذیلی مورد مطالعه داشت. بر این اساس، در حالی که دلایل موافقان کیفرهای بدنی و قصاص عضو از قوت بیشتری برخوردار است، دلایل مطرح برای دفاع از کیفر قطع عضو سارقان و سنگسار بسیار مناقشه برانگیزند. به ویژه آن‌که عمده‌ترین دلایل مدافعان این کیفرها دلایل فایده‌گرایانه هستند. این دلایل عموماً فاقد پشتوانه مطالعات آماری بوده و مهم‌تر آن‌که، اثبات انحصار آثار مورد ادعا در مجازات‌های مذکور دشوار است. این در حالی است که در رویکرد اسلامی به پشتوانه اصول هستی‌شناختی و انسان‌شناختی آن، قابلیت بالایی جهت دفاع اخلاقی از کیفرهای ترذیلی وجود دارد. بر این اساس، همه کیفرهای مورد اشاره به دلایلی چون قابلیت تطهیر مجرم و تأثیر آنها بر تخفیف مجازات‌های اخروی اخلاقی به شمار می‌روند.
اخلاق دانشوری از دیدگاه اهل بیت (علیهم السلام) با تکیه برسه صفت زهد علمی، تواضع عالمانه و ترویج و گسترش علم
نویسنده:
هادی اسماعیلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
علم‌آموزی و فراگیری دانش یکی از مناسبات انسانی است که نقش مهمی ‌در سعادت آدمی‌ دارد و می‌تواند از منظر اخلاقی محل توجه واقع شود. در فرآیند علم‌آموزی افعالی از انسان صادر می‌شود که می‌توان در باب حسن و قبح یا درستی و نادرستی آنها سخن گفت. عالمان اخلاق و فلاسفه مسلمان و غیرمسلمان هر کدام دیدگاه‌های مختلفی در باب ملاک حسن و قبح و تشخیص نیک از بد ارائه کرده‌اند؛ ملاک‌هایی همچون سود و منفعت، لذت، وظیفه و تکلیف و فضیلت. از دیدگاه اسلام، آنچه یکی از اصلی‌ترین معیارهای اخلاقی بودن افعال و رفتار انسان را شکل می‌دهد نیت و انگیزه انسان است. نیت و انگیزه باید با فطرت و عقل هم‌سو باشد؛ چراکه عقل انسان می‌تواند حسن و قبح را تشخیص دهد و دین و شرع نیز راه را برای شناخت عقل روشن کرده، یافته‌های صحیح و درست آن را تأیید می‌کند. اخلاقی بودن، همه شئون و مناسبات انسانی را شامل می‌شود و پهنه اخلاق به وسعت وجود انسان، گسترش می‌یابد. علم‌آموزی و فراگیری دانش نیز می‌تواند از منظر اخلاقی بررسی شود. در این رساله می‌کوشیم معیارها و اصولی را که در اخلاقی شدن فرآیند دانش‌اندوزی نقش دارند از خلال سخنان گهربار اهل بیت علیهم السلام واکاوی کنیم. البته تأکید این پژوهش بر سه ویژگی زهد عالمانه، تواضع و ترویج علم است. بدین‌منظور پس از تبیین مفاهیم و طرح مقدمات، اخلاق دانشوری را تعریف می‌کنیم و در کنار آن به بایدها و نبایدهای اخلاقی عالمان و متعلمان می‌پردازیم. زهد عالمانه، تواضع عالمانه و نشر علم سه مولفه اساسی در شکل گرفتن زندگی عالمانه و اخلاق دانشوری است.
گزارش، ‌تحلیل، و نقد دیدگاه پارفیت در باب خود
نویسنده:
احمد آقا محمدی عمید
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکی از مسائلی که در طول تاریخ فلسفه اهمیت فراوانی داشته و فیلسوفان مختلفی درباره آن سخن گفته‌اند مسئله خود یا ماهیت شخص است. تحولات معاصر در علم عصب‌شناسی، روان‌شناسی و فلسفه ذهن دیدگاه‌های جدیدی را در این زمینه موجب شد. به طور کلی، برجسته‌ترین نظریه‌های مطرح‌شده در باب ماهیت شخص عبارت است از نظریه خود و نظریه بقچه‌ای. طبق نظریه خود، شخص عبارت است از جوهری غیرمادی که مستقل از بدن است و پس از مرگ بدن به حیات خود می‌تواند ادامه دهد، اما طبق نظریه بقچه‌ای، خود دکارتی وجود ندارد و وحدت آگاهی را بدون اشاره به خود دکارتی می‌توان تبیین کرد. بر اساس این نظریه، شخص عبارت است از بدن و مجموعه‌ای از رخدادهای ذهنی که به طور خاص با هم مرتبط شده‌اند. لذا شخص امری فراتر از تجربه‌های ذهنی‌اش نیست. درک پارفیت در زمره فیلسوفانی است که به تبع هیوم مدافع نظریه بقچه‌ای است. این رساله، به تبیین و تحلیل دیدگاه تقلیل‌گرایانه پارفیت درباره ماهیت شخص و این‌همانی شخصی می‌پردازد و ضمن اشاره به ارتباط میان دیدگاه پارفیت و نظریه نفی خود در آیین بودا، ارتباط میان بحث این‌همانی شخصی و اخلاق را می‌کاود و نشان می‌دهد که این‌همانی شخصی و نظریه نفی خود می‌تواند چه استلزاماتی در فرااخلاق، اخلاق هنجاری و اخلاق کاربردی داشته باشد. مهم‌ترین استلزامات اخلاقی بحث این‌همانی شخصی را می‌توان در طرح نظریه هنجاری مبتنی بر بیشینه کردن خیر، مسئولیت اخلاقی، تعریف فضیلت و رذیلت، اخلاق جمعیت، سقط جنین و به‌مرگی، توصیه‌های اخلاقی پیش از موعد، خودگرایی و دیگرگرایی و اخلاق ژنتیک پی گرفت.
نسبت بنیادگرایی در جهان اسلام و اخلاق جهانی
نویسنده:
سارا دهقانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
تغییرات گسترده‌ای در سطح جهان در حال رخ دادن است که تمام جهان را به هم مرتبط کرده است. از این تغییرات به جهانی‌شدن یاد می‌کنیم. جهانی‌شدن از اقتصاد به فرهنگ و دین و سیاست کشیده شد و همه حوزه‌های زندگی انسان را در بر گرفت و بحران‌هایی، نظیر خاص‌گرایی‌های فرهنگی، در فرهنگ و هویّت ایجاد کرد. بنیادگرایی دینی یکی از این خاص‌گرایی‌های فرهنگی است که ابتدا در میان پروتستان‌های آمریکا، و در پی بحران ناشی از تعارض نظریات جدید علمی، به ویژه نظریه داروین، با نص کتاب مقدّس، شکل گرفت؛ در جهان اسلام، نخستین بار، در پی استعمار غربی، و دخالت و تهاجمات گسترده آن و نیز تشدید مسئله اسرائیل، با هدف احیای دین، از دل اخوان‌المسلمین و در مصر به وجود آمد. سید قطب را می‌توان، پدربنیادگرایی در جهان اسلام و عرب خواند. علاوه بر این، خشونت و جنگ‌های جهانی، نیاز به نوعی توافق عملی بنیادین بر اساس ارزش‌های الزام‌آور و تعهدآور اخلاقی را آشکار کرد. این توافق اخلا قی را، اخلاق جهانی می‌نامیم. از آنجایی که اکثر مردم جهان دیندارند و هدف ادیان اخلاقی‌کردن جامعه است، اخلاق جهانی با ابتنای بر دین تهیّه شده و می‌کوشد با تکیه بر مشترکات ادیان و فرهنگ‌ها، به ویژه قاعده زرین، از طریق گفت‌وگو صلح جهانی را محقق کند. بدین‌منظور دو بیانیه مهم از سوی هانس کونگ و لئونارد سویدلر منتشر شده است. نخستین بیانیه را هانس کونگ در 1993 با همکاری بیش از صد نفر از متألهان ادیان مختلف در پارلمان ادیان جهان به تصویب رساند و یک سال پس از او سویدلر بیانیه دیگری صادر کرد. اخلاق جهانی و بنیادگرایی (به خصوص در جهان اسلام)، هر دو محصول تفکر مدرن و وابسته به دین هستند، اما به نظر می‌رسد با یکدیگر تعارض‌هایی دارند. وجوه اشتراک و تعارض این دو بیان می شود. دغدغه این نوشتار تبیین این مسئله، بررسی علل آن و طرح راه‌‌حل‌هایی برای رفع این تعارض است.
فلسفه و صخره‌نوردی
نویسنده:
حسن اسلامی اردکانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
شاید کنار هم گذاشتن این دو فعالیت بشری، کمی عجیب به نظر برسد؛ فلسفه انتزاعی‌ترین و نظری‌ترین فعالیت ذهنی انسان است، حال آن‌که صخره‌نوردی و کوه‌نوردی عینی‌ترین و شاید زمخت‌ترین فعالیت فیزیکی انسانی قلمداد شوند. به نظر می‌رسد فلاسفه در برج عاج تأملات نظری خود پناه گرفته و در حالی که مانند تالس، از چاله پیش پای خود خبر ندارند، سر در کار آسمان‌ها کرده‌اند. و از آن غریب‌تر، سقراط با افتخار این در چاله‌افتادن را نشان فیلسوفی می‌داند (افلاطون، 1367: 3/1410). برعکس، کوه‌نوردان و سنگ‌نوردان ماجراجویانی هستند که از خزیدن به کنجی و گوشه‌نشینی بیزارند و در پی فتح قله‌های بزرگ و بالارفتن از دیواره‌های صاف و عمودی و گاه با شیب منفی هستند و از چنگ‌زدن و گلاویزشدن با صخره‌ها لذت می‌برند، هرچند این کارها مرگ آنان را در پی داشته باشد. کافی است آمار تلفات صخره‌نوردان را، به هنگام صعود و فرود، و آمار تلفات فلاسفه را، البته به هنگام فلسفه‌ورزی، مقایسه کنیم، تا متوجه تفاوت عمیق میان این دو فعالیت شویم. خطاهای فلاسفه معمولاً مرگ آنان را در پی ندارد، حال آن‌که خطایی کوچک هنگام صعود از دیواره‌ای می‌تواند نتایج مرگ‌بار در پی داشته باشد. حال بگذریم از این‌که فلاسفه‌ای مانند آلوین پلانتینگا، آرنی نایس، فیلسوف نروژی، و هانس کونگ کوه‌نوردان حرفه‌ای هستند، به نظر می‌رسد این دو فعالیت از هم فاصله زیادی دارند.با این حال، کتاب صخره‌نوردی: فلسفه برای همه، چشم‌انداز دیگری بر ما می‌گشاید. در این کتاب نوزده تن، که عمدتاً از استادان شاخه‌های گوناگون فلسفه، از فلسفه سیاسی گرفته تا معرفت‌شناسی هستند و همگی آنان سنگ‌نوردان حرفه‌ای هم هستند و گاه در دل کوهستان و در هنگامه صعود نیز بحث فلسفی را فراموش نمی‌کنند، گرد هم آمده‌اند تا ابعاد فلسفی سنگ‌نوردی و کوه‌نوردی را بازگویند.
صفحات :
از صفحه 243 تا 256
  • تعداد رکورد ها : 43