جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 636
تصور خدا نزد ملاصدرا و دکارت
نویسنده:
مریم صمدیه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
به یقین می‌توان گفت تصور خدا و الوهیت هیچ گاه از ذهن بشر دور نبوده است؛ زیرا انسان موجودی الهی و آفریده بر مثال خدایی است. در این پایان نامه تصور خدا با رویکردی تطبیقی مورد بحث قرار گرفته است،یعنی تصور از ذات و صفات خدا، از دو منظر و نگرش مختلف مورد بررسی تطبیقی قرار گرفته است، از یک طرف دیدگاه دکارت فیلسوف فرانسوی را داریم و از طرف دیگر دیدگاه ملاصدرا فیلسوف مسلمان. تصور این دو از خداوند دارای اشتراکات و اختلافاتی است که از مبانی مختلفِ فلسفی این دو، ناشی می‌شود. ملاصدرا با رویکردی وجودشناختی، خداوند را وجود محضی می‌داند که احاطه قیومی بر همه موجودات دارد و همه موجودات نمود و ظهور او هستند. تصور ملاصدرا از خداوند، بر اساس وجود و وجوب شکل می‌گیرد، تا آنجا که خداوند را واجب الوجود می‌خواند و معتقد به صفات ایجابی و سلبی در خداوند می‌شود؛ به گونه‌ای که این صفات، عین ذات خداوند هستند. امادکارت در تصورش از خداوند، با رویکردی معرفت‌شناختی نسبت به خدا، او را کمال مطلق همراه با دو ویژگی جوهریت و عدم تناهی می‌داند. در واقع دکارت مفهوم خدا را مفهومی ایجابی و فطری می‌داند که بالقوه پیش از تجربه در ذهن وجود دارد و بعد از پیدایش زمینه تجربی به مرحله ظهور و فعلیت می‌رسد.
صفت جمال در مثنوی
نویسنده:
فریال اسکندری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
ذات حق در مقام احدیت و احدیت برخود تجلی نمود و خود را در صورت اسماء و صفات نمایان ساخت. این اسماء و صفات تعین هایی در علم حق دارند که اعیان ثابته نامیده می شوند. اشاعره صفات حق را زائد بر ذات او می دانند، اما فلاسفه و اهل تحقیق، صفات حق را عین ذات او می دانند. صفات مبادی اسماء هستند. اگر ذات حق را با صفتی از صفات متصف کنیم، آن ذات را با توجه به آن اتصاف اسم می نامند. تعداد اسماء و صفات حق را نود و نه اسم ذکر کرده اند که این اسماء توقیفی است یعنی کسی حق افزودن بر آنها را ندارد. اسماء و صفات الهی را به طرق گوناگون تقسیم می کنند و از جمله تقسیم آنها به صفات جمال و جلال است. از دیدگاه اهل عرفان صفاتی که متعلق به لطف و رحمت حق هستند صفات جمال و صفاتی که قهر و انتقام الهی را در بر می گیرند صفات جلال اند. اما در باطن هر صفت جمال، جلالی مستور است و درون هر صفت جلال را جمالی آراسته است. مثنوی مولانا جلال الدین بلخی مملو از اسماء و صفات الهی است. در این میان صفات جمال مولانا را بیشتر تحت تاثیر خود قرار داده اند. تا جایی که مثنوی را می توان کتاب لطف و رحمت نامید. دیدگاه خوش بینانه مولانا نسبت به عالم سبب گردیده که او صفات جلال را نیز از دیدگاه جمال بنگرد. در این رساله بیست و چهار صفت، از صفات جمال الهی در مثنوی مورد بحث قرار گرفته است.
بررسی علیت یا فاعلیت خداوند در هستی از منظر آیات و روایات
نویسنده:
مهدی نصرتیان اهور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
علت عبارت است از آنچه که وجودش، سبب پیدایش و نبودش، موجب نیستی چیزی می‌گردد. فاعل به معنای تأثیرگذار در شی دیگر است. هر یک از این دو واژه، دارای تقسیمات مختلفی هستند. در این پایان نامه به دو نظریه اشاره می‌شود: نظریه علیت و نظریه فاعلیت. نظریه علیت، علم الهی را سبب تام در تحقق موجودات می‌داند. مطابق این نظریه قدرت، اراده و مشیت الهی تابع علم و از جمله صفات ذاتی خواهند شد. علم پیشین الهی در این مکتب، با اختلافاتی رو به روست؛ به طوری که مکتب مشاء، علم حصولی پیشین خداوند را سبب تحقق عالم هستی می‌داند؛ در حالی که مکتب اشراق، وجود چنین علمی را انکار کرده، علم اجمالی خداوند به ذات فعّالش را سبب این امر معرفی می‌کند. مکتب حکمت متعالیه نیز رأی هر دو گروه را اشتباه دانسته، وجود مرتبه موجودات به وحدت جمعی و علم خداوند به آن را سبب تحقق اشیاء قلمداد می‌کند. اختلاف در تلقی از علم خداوند به دیدگاه آنها از فاعلیت خداوند نیز سرایت نمود؛ به نحوی که مشائیون، خداوند را فاعل بالعنایه، اشراقیون وی را فاعل بالرضا و پیروان مکتب حکمت متعالیه او را فاعل بالتجلی شمرده اند. نظریه علیت لوازم و آثاری همچون: نظام احسن بودن این جهان، وجود رابطه سنخیت میان تمام علت ها و معلول ها، فراگیر بودن تلقی صدور معلول از علت، پذیرش قاعده الواحد و وجود داشتن رابطه ضرورت علّی میان تمام علت ها و معلول ها را در پی دارد. این لوازم ذکر شده با اشکالات عدیده ایرو به رو هستند، به همین جهت نمی‌توان به نظریه مذکور پایبند گشت.نظریه فاعلیت نیز علاوه بر علم، بر دخیل بودن اموری همچون: مشیت و اراده الهی پافشاری می‌کند. مطابق این نظریه، اراده و مشیت از جمله صفات فعل هستند. انکار قاعده الواحد، عمومیت نداشتن تلقی صدور معلول از علت و کلیت نداشتن رابطه سنخیت میان علت و معلول از جمله لوازم نظریه فاعلیت است. مهمترین اشکال رو به روی این نظریه، راه یابی امکان به ذات خداوند است که می‌توان به آن پاسخ گفت.بهترین نظریه ای که بتواند چگونگی رابطه خداوند و موجودات دیگر را توجیه کند، همین نظریه فاعلیت است؛ زیرا با آیات و روایات هماهنگی و تناسب بیشتری دارد.
تصویر خدا در تورات و قرآن
نویسنده:
اسماعیل دودمان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
رساله ی حاضر، در باب تصویر خدا در قرآن و تورات است. که طی چهار بخش با عناوین: مدلهای خداباوری, تصویر خدا در قرآن, تصویر خدا در تورات, مقایسه ای میان تصویر خدا در قرآن وتورات می باشد.ازآغاز وجود بشر تا به حال انسان همواره در وجود خداوند واوصاف او به تف ّ کر می پرداخته است.وهمین امر موجب شده که, نگرش و تصویر های زیادی در ذهن بشر به وجود بیاید. در میان اکثر اقوام, اسطوره های مختلفی درباره ی خدایان رواج داشته است و این اسطوره ها در قالب اشیاء بوجود آمده.مثلاً: انسان های اولیه به موجودی بنام "مانا" اعتقاد داشته اند وآن را می پرستیدند که این خود از سنخ طبیعت بوده است.یا مدل های زیادی از خداوند بوجود آمده است. مثلاً:خدای صنعتگر, خدای مادر , خدای انسان گونه.اما از نظر قرآن کریم, رحمت خداوند برغضبش سبقت می گیرد و جنبهی رحمانیت غالب است. حّتی آن جایی که خداوند از عذاب سخن به میان می آورد بلافاصله در مورد رحمانیت و بخشندگی سخن می گوید وبندگان را به سمت خود فرا می خواند. در قرآن تصویر خدای رحمان و رحیم تصویر اصلی است. مثلاً: خداوند می فرماید:رحمت من به وسعت عالم است , یا رحمتم بر غضبم سبقت می گیرد.در تورات کنونی خصوصاً در بخش هایی که در متن آن تحریف و تغییر وارد شده ، عموماً از خداوند با اوصاف انسانی یاد شده و یا متن گفتار او در حد سخنان افراد بشر تنزّل داده شده است. مثلاً: برای خداوند اعضاء انسانی، مانند دست، پا و تکّلم و... قائلشده اند. اما در قسمت های دیگری که در آن تحریف وارد نشده است، خداوند با صفات و گفتار حقیقی که به ذات باری تعالی مرتبط است توصیف گردیده است. مثلاً: وحدانیت خداوند، قدرت مطلق او، علم نامتناهی و... که خدا به آن خوانده شده است.
تأثیر زمان (دوره)، زبان و فرهنگ درشناخت صفات مشترک خدا و انسان
نویسنده:
راضیه نوری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
بحث شناخت صفات مشترک خدا و انسان از دیرباز در بین متفکران دینی رایج بوده است و پیشینه آن به دوره افلاطون می رسد؛ اما اینکه سه مقوله زمان، زبان و فرهنگ را در شناخت این صفات دخیل بدانیم بحث ن و وجدیدی است و از آنجا که خداوند در سوره (بقره / 30) انسان را خلیفه خود بر روی زمین معرفی کرده، لازم است با توجه به گذر زمان، رشد زبان و فرهنگ به این سوالات پاسخ داده شود؛ چگونه انسان امروزی با خالق خویش ارتباط برقرار می کند؟ چگونه انسان می تواند خد را متخلق به خلق الهی کند؟ به همین منظور لازم است تا پژوهشی به عمل آید و در آن به نقش زمان، زبان و فرهنگ در شناخت اینگونه صفات پرداخته شود و راه برای شناخت عموم مردم عصر حاضر هموار گردد. بر همین اساس، پژوهش در پیش روی، به سه موضوع کلی پرداخته است؛ اول اینکه آیا قرآن بر فرهنگ و زبان مردم عرب تاثیر گذاشت؟ آیا مردم جوامع غیر عرب توانستند با قران ارتباط برقرار کنند؟ نهایت اینکه نقش زمان، زبان و فرهنگ در شناخت صفات مشترک خدا و انسان چیست؟ بررسی های به عمل آمده ما را به این نتیاج رهنمون کرد که: قرآن بر زبان و فرهنگ مردم عرب تاثیر گذاشته و آنها را اصلاح کرد، شناخت خدا و صفات مشترک خدا و انسان بر هر فرد عرب و غیر عرب توسط سه عامل شناخت عقل، دل و فطرت که عمومی هستند، مسیر است و نهایت اینکه زمان ظرف تغییر است و در کنار زبان و فرهنگ و به عنوان مکمل هم موجبات فهم بهتر جوامع امروزی را فراهم می آورند.
طرحی از نظام خداشناسی آیین هندو در ویشنوپورانه
نویسنده:
محمدرسول ایمانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ویشنوپورانه، یکی از هجده پورانۀ اصلی و از جمله متون اصلی فرقۀ ویشنوّه آیین هندو است. در این متن، با تلفیق اسطوره های کهن هندویی و دستاورد مکاتب مهم فلسفی هند، همچون ودانته و سَنکهیه، ساختار منسجمی از خداباوری هندویی به تصویر کشیده شده و خدایان متکثر ادوار مختلف در الهیاتی وحدت وجودی هضم شده اند. ازاین رو، متن مناسبی برای آشنایی با صورت تکامل یافته باور به خدا در آیین هندو می باشد. این نوشتار، با رویکرد اسنادی تحلیلی، دیدگاه این متن در مورد مهم ترین مسائل خداشناسی را استخراج و با ارائۀ تبیین منطقی از ربط و نسبت، سعی نموده تا خدایان متکثر و موجودات الوهی در نظام منسجمی جای داده شوند. بر اساس مهم ترین یافتۀ این تحقیق، نظام خداشناسی ویشنوپورانه، ساختاری متشکل از ذات بسیط و غیرشخصی خدای متعال و مراتب تشخص یافتۀ آن ذات است. ذات غیرشخصی خداوند، با تشخص در صورت های گوناگون، مراتب مختلفی از موجودات اعم از خدایان سه گانه و اصلی، خدایان فرعی، موجودات الوهی و پدیده های طبیعی را پدیدار می سازد؛ پدیده هایی که جملگی حصه ای از انرژی ویشنو هستند و نباید آنها را وجود حقیقی و مستقلی تلقی کرد.
رابطه خداوندباجهان ازدیدگاه اشاعره ومعتزله (باتاکیدبرآرای فخررازی وقاضی عبدالجبارمعتزلی)
نویسنده:
سمیه رجایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این رساله کوشش شده است تا با توجه به دریچه‌های ورودی بهبحث رابطه خداوند با جهان (علیت، توحید افعالی، آفرینش، مشیّت و تقدیر الهی) از دیدگاه اشاعره، خاصهفخررازی و نیز دیدگاه معتزله، خاصه قاضی عبدالجبار در این خصوص مورد کاوش و تدقیق قرار گیرد. اشاعره ، برای حفظ تعظیم و عمومیت قدرت خداوند، قاعده لا موثر فی الوجود الاالله را چنان وسیع و فراگیر تفسیر کردند، که دیگر جایی برای انسان و خواص اشیاء در طبیعت باقی نماند. و خداوند را تنها فاعل مستقل جهان می‌دانند که جهان با همه گستردگی و عظمتش، متبلور حاکمیت یک اراده واحد است. و برای این‌که انسان مسلوب الاختیار نشود، کسب را مطرح می-کنند. هم‌چنین آن‌ها برای نیازمند نبودن خداوند، معتقدند که خداوند در افعالش غرض و هدفی ندارد. در حالی که معتزله به واسطه تنزیه خداوند و حفظ عدالت وی، عالم را جدا از آفریدگار می‌دانستند، و معتقد بودند که خدا پس از آفرینش جهان، در کنار نشسته و نظاره‌‌گر وقایع و حوادث عالم است. آن‌ها برای عبث نبودن تعالیم انبیا و ثواب و عقاب و تنزیه خداوند از افعال ناقص انسان، به تفویض قائل بودند. و رابطه خدا و عالم و انسان را بسیار تنگ و محدود ساختند. آن‌ها بر خلاف اشاعره معتقد بودند که خداوند در افعال خویش دارای غرض و هدف می‌باشد، و این غرض را به انسان برمی‌گردانند.
بررسی و نقد رویکرد فروید به دین
نویسنده:
رحیم نارویی نصرتی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
فروید، باور به خدا را به عنوان پایه بیشتر ادیان، امرى توهمى مى داند و معتقد است خدا، همان مفهوم پدر است که در ذهن آدمى تعالى یافته و بر اثر یادآورى ناتوانى دوران کودکى و توجه به نیازهاى همیشگى خود، بدان روى آورده است. او دین و دین دارى را در ردیف رفتارهاى روان رنجورانه، همچون وسواس به شمار مى آورد و بر آن است که با افزایش افق هاى علمى در زندگى انسان، سرانجام دین از صحنه حیات آدمى زدوده خواهد شد. در نقد نگاه فروید به دین، باید گفت: الف) فروید، بى دینى تمام عیار و بلکه ضد دین بود. بنابراین، نمى توان گفت که او توانسته است بدون سوگیرى درباره دین اظهار نظر کند. ب) جهان بینى فروید درباره جهان هستى، مادى گرایى صرف است. این جهان بینى، با نظر اکثریت مردم و دانشمندان که در وراى ماده، به هستى برترى معتقدند، در تعارض است. ج) برداشت فروید از «خود» و نیز رویکرد او به دین و دین دارى، غیر از برداشت هاى خود فروید که برپایه داستان پردازى هاى غیرعلمى است، هیچ سند قابل اعتمادى ندارد. د) از زمان نظریه پردازى فروید درباره ماهیت دین و دین دارى در میان مردم، بیش از صد سال مى گذرد. در این مدت، بى گمان شناخت آدمى درباره قواعد حاکم بر جهان فزونى یافته است و به باور برخى اندیشمندان، دست کم فن آورى گام هاى نهایى خود را برمى دارد، ولى برخلاف تصور فروید، از جریان ها و نهضت هاى دینى کاسته نشده است.
جایگاه خدا، نفس مجرد و جاودانگی آن
 در اخلاق ملا مهدی نراقی
نویسنده:
سیدعلیرضا صالحی ساداتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
محمد مهدی نراقی (1146-1209 ه.ق.) در کتاب جامع السعادات، نظامی اخلاقی به شیوه اخلاق فضیلت‌محور و با رویکردی غایت‌گرایانه سامان داده است. اخلاق نراقی با فلسفه، کلام و اصول فقه وی پیوند دارد و در این رساله برای نخستین بار با نگاهی میان‌رشته‌ای به همه آثار نراقی، نظام اخلاقی وی گزارش و تحلیل شده است. نراقی در انسان‌شناسی دوگانه‌انگارانه خود، حقیقت انسان را نفس غیرمادی می‌داند. این نفسِ فناناپذیر به همراه فضایل و رذایل آن موضوع علم اخلاق قرار می‌گیرد. نفس چهار قوه عاقله، عامله، غضبیه و شهویه دارد و اخلاق نراقی متکفل بیان فضایل و رذایل این قوا است. اخلاق نراقی برخلاف تبار ارسطویی خود، پیوند گسترده‌ای با خدا و دین یافته است. اخلاق نراقی حکمت عملی صرفا فیلسوفانه نیست، از این رو با علوم شرعی و وحیانی آمیختگی فراوان دارد. از نظر نراقی تعیین حد وسط‌های اخلاق به عهده خدا است. در نراقی فضایلی مانند خوف و رجا، عشق به خدا، توکل، طاعت و ... تنها بر اساس خداباوری مجال طرح یافته‌اند. سعادت نهایی در اخلاق نراقی رویت خداوند در آخرت است. در نراقی، تجرد نفس پشتوانه جاودانگی انسان قرار گرفته است. ملکات اخلاقی و معارف علمی نیز جاویدان‌اند. نفس به دلیل تجرد، با عوالم روحانی و الاهی مناسبت دارد و در نتیجه‌ی سلوک اخلاقی و علمی و رسیدن به تجرد تام می‌تواند پس از مرگ به سعادت نهایی (رویت خداوند) نایل آید. جاودانگی نفس، حیات اخروی انسان را رقم می‌زند. حیات اخروی، ظرف تحقق معارف و خُلقیاتی است که در دنیا کسب شده‌اند. نراقی با اعتقاد به تجرد اعمال، همه کردارهای دنیوی انسان را در نفس به صورت صور روحانی تجردیافته می‌بیند و همین ملکات، سعادت یا شقاوت اخروی انسان را رقم می‌زنند.
غیب در معارف اسلامی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
دائرة المعارف اسلامی طهور,
  • تعداد رکورد ها : 636