جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 636
الاهیات تطبیقی بین اسلام و مسیحیت - توحید و تثلیث
نویسنده:
محمد محمدرضایی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
این مقال بر آن است تا یکی از مسائل مهم الاهیات مسیحی، یعنی تثلیث را با توحید اسلامی بررسی کند. ابتدا به آموزه تثلیث در مسیحیت و متون مقدس اشاره شده است که منظور از تثلیث چیست و از چه زمانی تثلیث به طور رسمی وارد مسیحیت شد. برخی از متفکران، اعتقاد به تثلیث را زاییده تلفیق فلسفه یونانی و دین مسیحی در دوران اولیه می‌دانند. در ادامه به اختلاف‌ها و تنازع‌های متفکران مسیحی بر سر الوهیت عیسی مسیح و تثلیث، ‌و نیز به انگیزه آنان از طرح مساله تثلیث اشاره، در پایان مساله تثلیث نقد و بررسی شده است: اعتقاد به الوهیت عیسی مسیح، مصداقی از اجتماع تناقض است و نیز ادله‌ای که متفکران مسیحی بر اثبات وجود خدا اظهار داشته‌اند، همگی بر آن دلالت دارند که خدا یگانه و یکتا است و نیز تثلیت مستلزم ترکیب و تعدد واجب الوجود بالذات است که همگی آن‌ها از نظر عقل قابل اثبات نیست. در نهایت،‌ به آیات قرآن در باب انکار تثلیث اشاره شده است.
حیرت در عرفان
نویسنده:
مجید صادقی, راضیه عروجی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
حیرت در عرفان اسلامی، یکی از مطلوبات مهم و از مقامات عالیه عارف است. حیرت در بادی امر با ضلالت و سرگردانی هم معنا ست. اما در عرفان به عنوان بدیهه‌ای است که بر قلب عارف وارد می‌شود و نهایت معرفت عارف به باری تعالی را می‌رساند. چون ذات او حقیقتی لا یتناهی است و در ادراک محدود عقل جای نمی‌گیرد، بنابراین درک عقل از حقیقت او و همچنین آنچه که مربوط به عالم غیب و ماوراءطبیعت است قرین باعجز و حیرانی است. خداوند بزرگترین رازی است که نه عقل ونه کشف به فهم ذاتش پی نخواهند برد و همیشه در حیرت و سرگردانی باقی خواهند ماند. فیلسوف و عارف با دو ابزار عقل و کشف و شهود، کوششهای فراوانی برای کشف حقیقت و ادراک آن نموده و در بسیاری موارد با هم همنشین و موافق بوده اند. اما در مسأله حیرت این دو تیره با هم هم داستان نشده و فیلسوف در همه حال از حیرانی و سرگردانی گریزان بوده و عارف طالب آن. حیرت از مطلوبات عارف است اما برای فیلسوف از امور نکوهیده و مذموم.عارف در اکتشافات عالیه خود به حقایقی از معرفت ذات باری می‌رسد که وقتی آنها را بر عقل فلسفی عرضه می‌کند، آن را حیران و سرگردان می‌گذارد.
صفحات :
از صفحه 31 تا 63
بررسی مفهوم خدا در الهیات وجودگرا(مک کواری) و نقد آن از منظر حکمت اسلامی
نویسنده:
مهدی عباس زاده
نوع منبع :
مقاله , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامی ,
چکیده :
اين نوشتار عهده دار تبيين، بررسی و نقد مفهوم خدا در تفكر كشيش و متالّه معاصر بريتانيـايی، جـان مك كواری (متولد 1919 (است. مك كواری ديدگاه های خود در الهيات فلسفی را بـر مبنـای تفكـر وجودگرای (اگزيستانسياليست (نام آشنای آلمانی، مارتين هايدگر پايه ريزی می كنـد. وی مـی كوشـد از ظرفيت های تفكر هايدگر كه ذاتاً دينی و حتّی به معنای متعارف «الهياتی» نيسـت، الهيـاتی دينـی را طرح ريزی كند. بنابراين «هستی» در تفكر هايدگر را با «خدا» تطبيق می دهد و الهيـات وجودگرايانـه (اگزيستانسياليستی) خود را توليد می كنـد. حاصـل تـلاش وی اگـر چـه از جهـت الهيـاتی ارزشـمند است، ليكن دو نقد از منظر حكمت اسـلامی بـر آن وارد اسـت: اولا،ً ديـدگاه مـك كـواری دربـاره «هستی» آنگاه كه هستی و خدا را يكی می داند، بـا دشـواری رو بـه رواسـت. ثانيـاً،وی آنگـاه كـه می كوشد نسبت هستی و خدا را تبيين كند، با خلط ميان مفهوم و مصداق هستی مواجه اسـت. امـا در حكمت اسلامی ضمنِ اينكه «وجود» و خدا يكی نيستند، مـرز ميـان مفهـوم و مصـداق وجـود دقيقـاً مشخص و بر اين اساس، نسبت وجود و خدا دقيق تـر،آسـان تـرو فهـم پـذير تر تبيـين مـی شـود. ايـن مطالب، مبناهايی مهم برای نقـد ديـدگاه مـك كـواری را فـراهم مـی آورد. در ايـن نوشـتار بـه ويـژه ديدگاه های ابن سينا و صدرالمتألهين درباره وجود مورد توجه است.
صفحات :
از صفحه 23 تا 44
پیوند عشق حقیقی و زیبایی مطلق از دیدگاه افلاطون و ملاصدرا
نویسنده:
محمدکاظم علمی سولا,زهرا محمدی محمدیه
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
دو مسئله عشق و زيبايی در فلسفه های افلاطون و ملاصدرا با يكديگر پيوند عميقی دارند. ايـن دو انديشمند هريك به مقتضای مبانی فلسفی خاص خود، اين پيوند را به شيوه خاصی تبيين كرده اند ودر اين ميان به رغم تفاوت آشكاری كه در توصيف هريك از دو فيلسـوف از عشـق، زيبـايی و خدا وجود دارد، رابطه ای ناگسستنی، ميان عشق حقيقی، زيبايی مطلق و خداوند برقرار كرده اند. مقاله حاضر ضمن بررسی عشق حقيقـی و زيبـايی مطلـق و ارتبـاط ايـن دو مسـئله بـا خـدا در انديشه هريك از اين دوفيلسوف به مقايسه ايـن دو ديـدگاه پرداختـه وتشـابهات و تفـاوتهـای موجود در اين دو ديدگاه را آشكار می سازد
صفحات :
از صفحه 53 تا 82
قرآن و معناى زندگى
نویسنده:
سید ابراهیم سجادی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مقاله «قرآن و معناى زندگى» معنا و هدف زندگى را در رابطه با فعالیت هاى جزئى و کلى زندگى توضیح مى دهد و با تأکید بر اهمیت معناى زندگى، نگاه کوتاه به خلاء معنایى در غرب مى اندازد و گذشته معنادارى و عوامل کنارگذارى معنا و آثار بى معنایى را در این دیار توضیح مى دهد. و در ادامه چهار دیدگاه و پیشنهاد براى حل مشکل بى معنایى روایت مى کند و سپس به توضیح دیدگاه قرآن پرداخته جایگاه فعلى آن را در زندگى مسلمانان در خور توجه مى داند. در این دیدگاه تمام هستى ـ به شمول انسان ـ نشانه هاى هدایت کننده به خداوند است تا انسان را به سوى خدا بکشاند و او را متقاعد کند که همسو با تمام ذرات هستى در برابر قانون خدا گردن نهد، این تواضعدر قالب عبادت مطرح مى شود ـ که مصادیق و مراتب مختلف دارد ـ و سپس تمام زندگى انسان را پوشش مى دهد و روحیه بندگى در پرتو هستى شناسى و باور به معاد اوج فزاینده مى یابد. مقاله در پایان به نگاه قرآن به پیدایش بى معنایى در زندگى مى پردازد و بر این باور تأکید مى کند که هدف قرار دادن زندگى طبیعى انسان را به کام پستى مى کشاند که کارش درندگى و روزى اش تلخ کامى است.
اصل خیر و رابطه آن با خدای خالق و صانع از دیدگاه افلاطون
نویسنده:
محمدکاظم علمی سولا,زهرا محمدی محمدیه
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامی,
چکیده :
افلاطون از اولين فيلسوفانی است كه به نحو عميق و جامعی به مسـئله خيـر و خـدا و رابطـه ايـندو پرداخته است. در فلسفه او اصل خير يك حقيقت وجـودی مـی باشـد و صـرفاً يـك امـر اخلاقـی نيست. در اين پژوهش ديدگاه او درباره اصل خير و خدا و ابهامات مربوط به اين دو مسئله مـورد بررسی قرار می گيرد و در نهايت رابطه اين دو مسئله در فلسفه او تبيين می گردد. برخلاف ادعای مشهور مبنی براينكه خدا در فلسفه افلاطون را كـه همـان اصـل خيـر اسـت، تنها خدای صانع می داند و او را خدای خالق نمی داند؛ اين مقالـه بـا تكيـه بـر شـواهدی مسـتند از رساله های افلاطون، بر اين باور است كه خدای صانع، همان خدای خالق است؛ زيرا ايده ها را كه قديم زمانی در نظر گرفته شده اند، از عدم آفريده است و او در حقيقت عين اصل خير می باشد.
صفحات :
از صفحه 63 تا 90
دیدگاه زرتشت درباره هدف انسان و رابطه آن با ارزش‌های اخلاقی
نویسنده:
محمد حسن‌زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
آیین زرتشت با توجه به نظر قرآن کریم(سوره حج آیه 14)وهمچنین نظر پیامبر اسلام و علی (ع)،یک آیین الهی می باشد،لذا از اعتبار لازم برخوردار است. این آیین هدف انسان در این جهان را رسیدن به سعادت ابدی که همانا پیوستن به خدا یا خداگونه شدن است، برشمرده و راه رسیدن به این هدف را میانه روی در اخلاق یعنی دوری از هرگونه افراط و تفریط معرفی می کند. برای این امر زرتشت 7 مرحله کمان را نام می برد که این 7 مرحله هم در زندگی فردی و هم در رابطه با دیگران کارایی دارد. زرتشت به تقدیر معتقد نیست و انسان را در طی مسیر سعادت خویش دارای اختیار دانسته و به او گوشزد می کند که با استفاده از عقل که بزرگترین موهبت الهی می باشد و همچنین بهره گرفتن از فطرت خوب خود که خدا آن را به او بخشیده می تواند در بهشت که جایگاه نیکوکاران است ، جای بگیرد.
نا/الهیات: الهیات دوران گذار
نویسنده:
سمیرا طاهری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
نشانه و الوهیت، مکان و زمان تولد یکسانی دارند، دوران نشانه اساساً دورانی الهیاتی است. دین و تمدن مادر یکدیگرند و در بطن هم زاده ‌شده‌اند. هر نظامی که مبتنی بر یک مفهوم اساسی باشد، مفهومی که گردش نشانه‌ها را شکل می‌دهد، از اساس الهیاتی است. این مفهومِ محوری، در هر اندیشه نامی به‌خود گرفته: واقعیت، جوهر، هستی، حقیقت، خدا، لوگوس، عقل، غایت و ... . در این نظام(های) لوگوس‌محور، زنجیره‌ی دال‌ها معناداری و ثباتِ خود را از این مدلول استعلایی می‌گیرند. ژاک دریدا با خوانشِ واسازانه‌ی خود در پدیده‌‌شناسی هوسرل که اوج لوگوس‌محوری است نفوذ کرد و تناقض‌های درونی آن‌را نشان داد؛ و نشان داد ‌که هیچ مدلولی نمی‌تواند خارج از زنجیره‌ی دلالی، زبان را کران‌مند کند. این ایده‌ی انقلابی به-فروپاشیِ نظامِ سلسله‌مراتبیِ تقابل‌های دلالی و درنتیجه هم‌رتبه و هم‌بودشدنِ دال‌ها می‌انجامد. هر مدلولی خود یک دال می‌شود و به دالی دیگر ارجاع می‌دهد؛ چرخشی بی‌پایان که در آن هر دال می‌میرد و هم-زمان می‌زید. در مقابلِ این ایده‌ی انقلابی، مدرنیسم چیزی بیش از یک جنبش فانتزی و شبه‌انقلابی نیست. مدرنیسم چیزی نیست جز وارونگیِ رابطه‌ی تقابلیِ سوژه-اوبژه(الهی). آن‌گاه که پسران با تکیه بر خردِ بشری‌اشان، خدا/پدر را به‌زیر کشیدند، مدرنیسم به‌شکوفه نشست اما شکوفایی ایده‌ی مدرنیسم حاصلی جز مرگِ اوبژه (ی الهی)، و در نتیجه‌ی آن، ناپدید شدن سوژه در پی ندارد: نارسیسمی که سوژه در آینه‌ی چشمانِ دیگری/خدا بدان دچارشده‌بود، با مرگ و درهم‌شکستن آینه، او را به‌ورطه‌ی نیهیلیسم کشاند. هم‌بودشدگیِ دال‌ها خزانی است که شکوفه‌ی مدرنیسم در آن پژمرد. در چنین موقعیت سراسیمه‌ای، نا/الهیات سربرمی‌آورد: با زدایشِ تقابل‌ها و هم‌بودشدگیِ دال‌ها، سخن از مرگ گفتن یاوه است؛ هیچ مرگی در کار نیست، و نیز هیچ زنده شدنی. ما همواره در میانه‌ی یک بازیِ دائمی هستیم. کلمه(لوگوس)، دائماً زدوده و درعینِ‌حال نگاشته و بازنگاشته می‌شود. این نا/الهیات مرگِ خدا، نا/نظامِ نوینی است برای آنان‌که در مرزها می‌زیند.
ارتباط خدا و انسان در قرآن و عهدین
نویسنده:
محمدتقی انصاری پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
خدا و انسان دو مفهوم محوری در قرآن و عهدین و دو قطب اصلی در مفاهیم‌ این سه متن دینی‌اند. مضامین قرآن و محتوای عهدین انحائی از ارتباط را بین این دو قطب تصویر کرده‌اند. در این رساله، که عنوان آن عبارت است از «ارتباط خدا و انسان در قرآن و عهدین»، سعی بر آن است که اَشکال مختلف این ارتباط گزارش شود و از این طریق مفاهیم و تصورات مربوط به این قلمروِ معنایی در دستگاه مفاهیم قرآن و عهدین با یکدیگر مقایسه شود.هدف این رساله آن است که از طریق بررسی نوع رابطه خدا با انسان و تحلیل مفاهیم مربوط به این حوزه در سه متن دینی مذکور به پاسخ این سوال دست یابد که مومن مسلمان، مومن مسیحی و مومن یهودی با تکیه بر متن مقدس خود، خویشتن را و همچنین گذشته و آینده خویش و کل جامعه انسانی را دارای چه گونه ربط و پیوندی با خدا می‌بیند و در سایه این پیوند، جایگاه خود را در جهان چگونه ارزیابی می‌کند. در این بحث شباهتها و تفاوتها میان سه متن مورد بحث در باب موضوعات فوق آشکار می‌شود. عمده ترین شباهت میان سه متن مورد بحث مربوط به حوزه از کجایی انسان و هویت دینی اوست، (گرچه عهد عتیق در این باب صبغه‌ای قوم‌گرایانه دارد)، و عمده‌ترین اختلاف به بخش تصورات دینی، الهیات پولسی در عهد جدید مربوط می‌شود. در اینجا موضوع ارتباط خدا با انسان صورتی دگرگونه و متفاوت با آنچه در قرآن و عهد عتیق دیده می‌شود، به خود گرفته است. شخصیت حضرت مسیح نقشی محوری و حتی متفاوت با نقش انبیاء در حوزه ارتباط خدا با انسان دارد. تفاوت دیگر مربوط به حوزه مفاهیم فرجام‌شناسانه است. این قلمرو در قرآن بسیار گسترده و پرحجم است، در عهد عتیق، در بخش اسفار خمسه، مفهوم روشنی در این زمینه به چشم نمی‌خورد و در بخش کتب انبیاء، مفاهیمی پدیدار می‌شود که گاه نوعی وضعیت فرجام‌شناختی‌ این جهانی را به تصویر درمی‌آورند. در عهد جدید این موضوع پررنگ‌تر می شود و در عین حال پیوندی استوار با مفهوم «بازگشت دوباره مسیح» دارد.در این رساله نوعی بحث تطبیقی بین سه دین ابراهیمی و به بیان دقیق‌تر بین سه متن مقدس اصلی این سه دین به نمایش گذاشته شده و مفاهیم کلیدی و شاخص هر متن در حوزه‌های معنایی مورد بحث تحلیل و مقایسه شده است. روش این رساله در فهم متن روشی است که در آن، دستگاه واژگان هر متن دینی، (آنگونه که ایزوتسو در کتاب خدا و انسان در قرآن تشریح کرده است)، دستگاهی متشکل از واژگان پرشمار و به هم مرتبط دانسته شده، که مجموعه واژگان در تعامل و ارتباط با یکدیگر از جهان‌بینی گسترده نهفته در وراء متن حکایت می‌کنند. در این دستگاه گسترده واژگان، به نقش حوزه‌های معنایی کوچکتر و نیز واژه‌های کلیدی هر حوزه در منعکس ساختن بینش‌های دینی موجود در هر متن توجه می‌شود. ا‌ین روش نوعی رهیافت زبانشناسانه و نوعی روش دقیق‌تر در دریافت معانی متن است. این مکتوب گامی خواهد بود برای دسترسی به زمینه‌های مشترک فکری میان ادیان ابراهیمی و گشودن باب گفتگوهای بین دینی و برای رسیدن به تقارب دراندیشه های دینی. در این رساله همچنین به شناخت انسان از منظر این سه دین (ادیان ابراهیمی) نزدیک می‌شویم. بنابراین هر جا که پای مباحثی همچون حقوق بشر، آزادی، کرامت انسان، اخلاق محیط زیست، معنای زندگی، شبیه‌سازی انسان، سقط جنین، مرگ بی رنج و ... محل بحث باشد باید دانست که از کدام انسان و در فضای کدام نظام اعتقادی بحث می شود. انسانی که در اینجا سخن از او در میان است، انسان مرتبط با خداست، به صورت خدا آفریده شده، جانشین خدا بر زمین است، داده‌های طبیعت مواهب خدا به او شمرده می‌شود. این انسان طرف عهد با خدا و عبد خداست و نمی‌تواند به عهد خویش خیانت ورزد، سرسپاری به غیر خدا نمی تواند داشته باشد، غیر خدا و قانون ضد خدایی را نمی‌تواند اطاعت کند. او غالبا جاودانه شناخته شده است و فرجامی این جهانی یا آن جهانی در پیش رو دارد که نحوه حیات فرجامین او را خدای او، با لحاظ نحوه سلوک این جهانی او، تعیین می‌کند.
رابط عقل و خدا در فلسفه کانت
نویسنده:
معصومه جنگلی کاخکی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
اکثر کسانی که در حوزه فلسفه و همینطور دین کار می‌کنند، به خوبی می‌دانند که کانت عقل نظری را ناتوان از شناخت خدا اعلام می‌کند و معتقد است ما اگر بخواهیم وجود متعلق این مفهوم عقلی را ثابت کنیم، باید از طریق دیگری غیر از عقل نظری مبادرت به انجام چنین کار کنیم. اما فهم اینکه کانت چرا عقل نظری را ناتوان از شناخت خدا اعلام می‌کند و سپس در جستجوی آن است که از طریق دیگری غیر از عقل نظری وجود آن را ثابت کند برای کمتر کسی حاصل شده است. به همین خاطر ما در این پژوهش قصد داریم چنین کاری انجام دهیم. یعنی بررسی کنیم و ببینیم که کانت چه تعریفی از عقل نظری دارد، که طی آن عقل نظری ناتوان از شناخت خداوند است. طریق دیگری که کانت برای اثبات وجود خدا پیشنهاد می‌کند چه طریقی است؟ و آیا کانت توانسته است از این طریق وجود خدا را اثبات کند؟خواهیم دید که چون کانت، شناخت‌های عقل نظری را برآمدی از صورت و ماده شناخت می‌داند، و چون ما از عالم ماراء تجربی هیچگونه سهش و ادراک تجربی‌ای که همان ماده شناخت است، نداریم پس نمی‌توانیم هیچ‌گونه شناختی از این عالم داشته باشیم. وجود خدا و سایر مباحث مربوط به اعتقادات دینی هم در حوزه اینگونه شناخت‌ها قرار می‌گیرند، در نتیجه وقتی کانت، امکان کسب شناخت از این عالم را غیرممکن اعلام می‌کند، مسئله وجود خدا و همینطور سایر مباحث فلسفه دین منتفی می‌شود.اما روش کانت در اثبات وجود خدا از طریق عقل عملی هم چندان معتبر به نظر نمی‌رسد. چون کانت در این برهان فرض می‌گیرد که عقل رسیدن به خیر اعلأ را فرمان می‌دهد و چون این خیر اعلأ برای تحقق یافتن نیازمند علتی خارج از گود است، نتیجه می‌گیرد که این علت خارج از گود همان خدا است. در نتیجه خدا به عنوان یکی از اصول موضوعه عقل عملی به اثبات می‌رسد. اما کانت در تعریفی که از عقل عملی ارائه می‌کند، نتوانسته است ثابت کند که عقل عملی رسیدن به خیر اعلأ را فرمان می‌دهد. به همین خاطر این برهان نمی‌تواند مبنای اثبات وجود خدا قرار بگیرد و مخدوش است.
  • تعداد رکورد ها : 636