جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 59
نیچه به مثابه پیشرو فلسفه تحلیلی و منتقد آن (نقد و بررسی)
نویسنده:
اصغر فتحی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده فلسفه ی معاصر شامل چندین جریان است . رایج ترین تقسیم بندی در فلسفه ی معاصر بدین شرح می باشد ، که در یک سو فلسفه ی تحلیل زبان انگلیسی است و در سوی دیگر فلسفه اروپایی زبان آلمانی و فرانسوی است که به متفکرانی مثل نیچه و هایدگر مربوط می شود . در قرن بیستم فلسفه ی غرب هم در وجه تحلیلی اش و هم در وجه اروپایی اش دچار چرخش شد که تحت عنوان "چرخش زبانی " معروف شده است . و این جریان از متافیزیک و نظام سازی فلسفی فاصله گرفت و به سمت زبان قدم برداشت ، لذا این پژوهش بر آن است که این چرخش از نیچه آغاز شد و روز به روز بر این آگاهی افزوده شد که همه ی پرسش ها چه فلسفی و چه غیر فلسفی در نهایت با نحوه ی بیان در زبان پیوند تنگاتنگی دارند و این فرآیند بعدها در فرگه و فیلسوفان تحلیلی به شکل جدی تر دنبال شد . از اینرو نیچه با فلاسفه ی تحلیلی دغدغه های مشترکی می تواند داشته باشد از جمله : دعوت فیلسوف به فراروی از مسائل فلسفی به شیوه تحلیل زبانی ، مسئله باز ارزش گذاری ارزش ها در نیچه و معانی زندگی در فلاسفه ی تحلیلی و ...... البته همان طور که از عنوان این رساله مشخص است نیچه نقدهای جدی به فلاسفه ی تحلیلی وارد کرده است از جمله : وی معتقد است که فیلسوف نباید به تحلیل زبان صرف در بر خورد با مسائل و مشکلات فلسفی خود را محدود سازد ، در واقع تحلیل زبان برای وی یک مقدمه است برای یورش بردن به مسائل دیگر فلسفی . همچنین وی این دیدگاه فلاسفه ی تحلیلی به خصوص ـ افرادی مثل - ویتگنشتاین را نقد می کند که این فلاسفه مسائل را با یک تحلیل زبانی از قبل به عنوان پیش فرض خود در نظر می گرفتند و با این دید به مسائل توجه می کردند . ازاینرو نیچه با توجه به این دلایل می تواند هم پیشرو فلسفه ی تحلیلی و هم منتقد آن باشد .کلید واژه ها : نیچه ، فلاسفه ی تحلیلی ، زبان ، پیشرو ، منتقد .
اصل طرد شق ثالث و انگاره تخطی از آن در پارادایم های چند ارزشی و فازی
نویسنده:
مرتضی حاج حسینی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه علامه طباطبایی,
چکیده :
در قرن بیستم، نقد ارزش فلسفی پارادایم دوارزشی به شکل گیری انگاره تخطی از اصل طرد شق ثالث و پیدایش دستگاه های منطقی غیراستاندارد از قبیل منطق چندارزشی و فازی انجامید. این انگاره در حالی شکل گرفت که اصل طرد شق ثالث در کنار دو اصل اینهمانی و امتناع تناقض از اصول اولی فکر محسوب می شد و تخطی از هر یک از آنها، به دلیل رابطه منطقی آنها با یکدیگر، مستلزم تخطی از دو اصل دیگر بود. اما آیا تخطی از اصول اینهمانی و امتناع تناقض امکان پذیر است؟ در غیر این صورت ادعای مدافعان منطق های چندارزشی و فازی مبنی بر تخطی از اصل طرد شق ثالث چگونه توجیه می شود؟ در این مقاله ابتدا به تبیین صورتبندی های مختلف اصول سه گانه فوق پرداخته، سپس ضمن قبول ناتوانی زبان دودویی در تبیین برخی پدیده ها و لزوم تاسیس زبان های چندارزشی و فازی برای پرداختن به مسایل علمی و فلسفی به بیان این نکته می پردازیم که اولا التزام به این زبان ها مانع التزام به اصول سه گانه یاد شده نیست، ثانیا ارسطو به عنوان اولین کسی که به طور مفصل و منسجم از دو اصل امتناع تناقض و طرد شق ثالث سخن گفته و از بنیانگذاران منطق و فلسفه بر پایه این اصول است امکان ابهام در قضایا و نیز وجود ارزش های میانی «تقریبا صادق» و «تقریبا کاذب» را پذیرفته و از آنها در فرایند تعیین ارزش گزاره ها استفاده کرده است. به علاوه وی در برخی موضوعات به زبان چندارزشی سخن گفته و در مواردی توسل به زبان دودویی در تبیین برخی حوادث را مورد نقد قرار داده است.
صفحات :
از صفحه 85 تا 99
باورهای پایه و چگونگی تحصیل معرفت عینی و ضروری از دید فیلسوفان مسلمان و تحلیلی نوین و وجود شناختی از آنها
نویسنده:
مرتضی حاج حسینی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
مشهد: دانشگاه فردوسی مشهد,
چکیده :
در فلسفه کلاسیک به مجموعه ای از قضایا که آدمی به کشف آن‌ها همت می‌گمارد و صدق آن‌ها را بر اساس معیار مطابقت توضیح می‌دهد معرفت اطلاق می‌شود و معرفتِ مطلوب معرفتی است که واجد دو وصف عینیت و ضرورت باشد. چنین معرفتی، بدون شک باید در فرایندی شکل گیرد که هم انعکاس حقایق امور را تضمین کند و هم از توان مقاومتی بالا در برابر حملات شکاکانه برخوردار باشد. در این صورت معرفت حاصل واجد کمالات مطلوب معرفت یعنی عینیت و ضرورت خواهد بود. فیلسوفان مسلمان برای دسترسی به چنین معرفتی بحث تصدیقات بدیهی و ملاک بداهت آن‌ها را پیش کشیده و ضمن اعتقاد به عینیت و ضرورت بدیهی‌ها، ارجاع نظری‌ها به بدیهی‌ها را شرط عینیت و ضرورت نظری‌ها قلمداد کرده‌اند. بیان و بررسی انتقادی نظر فیلسوفان مسلمان در مورد تصدیقات بدیهی و ملاک بداهت آن‌ها و نیز بیان و بررسی انتقادی رویکردهای مکمل در دوران معاصر و بحث در مورد میزان توفیق هر یک در تبیین چگونگی صدق تصدیقات بدیهی و تضمین معرفت عینی و ضروری، هدف اصلی این مقاله است که با پیشنهاد رویکرد وجودشناختی به عنوان رویکردی نوین که با تکیه بر مفهوم وجود و تحلیل وجود شناختی از تصدیقات پایه و اصول بدیهی اولیه به حل مسئله مبادرت می‌ورزد خاتمه می‌یابد.
صفحات :
از صفحه 47 تا 73
آیا درباره وجود ذهنی هنوز حرفی برای گفتن وجود دارد؟ بررسی برخی نقدهای وارد بر نظریۀ وجود ذهنی و تعریف نقشی جدید برای آن
نویسنده:
مرتضی حاج حسینی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
فیلسوفان مسلمان در نظریه وجود ذهنی، مسئلۀ واقع‌نمایی علم و تطابق ذهن و عین را پیش‌فرض گرفته‌اند. این پیش‌فرض با چالش‌هایی روبه­روست. به‌طور مثال فیلسوفان معاصر غربی مثل کواین، دیویدسون، مسئلۀ تطابق ذهن و عین را که پیش‌فرض طرح وجود ذهنی است، از ریشه به چالش می‌کشند. این فیلسوفان معتقدند بدون داشتن چهارچوب معرفت‌شناسانه یا معناشناسانه، پرداختن به مسائل هستی‌شناسی راه به جایی نمی‌برد. با این حال با فرض قبول اصل وجود ذهنی و پذیرفتن تشخص موجودات ذهنی، می‌توان نقش جدیدی برای مفهوم وجود ذهنی تعریف کرد. در اینجا از نسبت میان ذهن و موجودات ذهنی در درک و تولید عبارات زبانی می‌پرسیم و سعی می‌کنیم نشان دهیم می‌توان با کمک مبحث وجود ذهنی پاسخی به پرسش «چگونه به فهم جملات یا عبارات زبانی می‌رسیم» داد. در نهایت بر این نکته تاکید می‌کنیم که پذیرش وجود ذهنی موجب می‌شود جنس قواعد زبانی دخیل در فهم یک عبارت یا جمله زبانی را توصیفی و نه تجویزی و دستوری بدانیم.
صفحات :
از صفحه 64 تا 83
محرم رازهای معنوی (مقایسه تحلیلی آراء علامه طباطبایی و پروفسور هانری کربن در مورد تکامل انسان)
نویسنده:
مرتضی حاج حسینی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
مساله امکان شناخت و جزر و مد شک در فلسفه کلاسیک غرب
نویسنده:
مرتضی حاج حسینی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
چکیده :
مساله امکان شناخت از مباحث اساسی معرفت شناسی است که سابقه طرح آن به آغاز فلسفه باز می گردد. در این خصوص برخی از فیلسوفان مغرب زمین با پیش فرض امکان شناخت، برخی با قبول مدعای شکاکان، برخی با توسل به علم کلام و بعضی با تبیینی نو از عینیت، که به تعمیق شکاف ذهن و عین انجامیده است به حل مساله مبادرت ورزیده، یکی از دو جانب آن را تقویت نموده اند. این دیدگاه ها جملگی بر فرض تقابل ذهن و عین استوارند، در عین حال فاقد استدلال فلسفی محض به نفع جانب امکان شناخت بوده و نتیجه ای جز شک به دنبال نداشته اند.
صفحات :
از صفحه 49 تا 60
تحقیق  و ترجمه  کتاب  التعلیقات  ابن سینا
نویسنده:
سعید هادی نجف آبادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , حاشیه،پاورقی وتعلیق , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران: ,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
بررسی تأثیر ابن سینا بر توماس آکویناس
نویسنده:
رزیتا افراز بروجنی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران: ,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
بررسی و تحلیل گزاره های شرطی و شروط صدق آنها در منطق ابن سینا
نویسنده:
مرتضی حاج حسینی
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
فرایند حصول شناخت آدمی در فلسفه صدرالمتألهین شیرازی
نویسنده:
محمدرضا بلانیان، مرتضی حاج حسینی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی,
چکیده :
آیا با حذف عقل فعال به عنوان علت حقیقی افاضه صور ادراکی در فلسفه صدر‌المتألهین شیرازی امکان یافتن راهکار دیگری برای تبیین فرایند حصول شناخت انسانی بر اساس مبانی موجود در این فلسفه وجود دارد؟ این مقاله نشان می‌دهد که علی‌رغم اختصاص صفحات زیادی از آثار صدرا به مسئله کیفیت حصول معرفت آدمی نسبت به موجودات جهان با محوریت واهب‌الصور به عنوان علت حقیقی این امر، اصول و مبانی خاص حکمت متعالیه ما را از آن تحلیل معیوب بی‌نیاز ساخته، و راهکار قابل قبول‌تر و ساده‌تری در اختیار ما می‌گذارد. این راهکار مبتنی بر اصول و نکته‌‌نظرهای ابتکاری این فیلسوف هم‌چون؛ اصالت وجود، وحدت تشکیکی وجود، نوع هویت وجودی انسان در حکمت متعالیه، اتحاد عالم و معلوم و نتایج آن و تقسیم علم به بسیط و مرکب است. ما نشان خواهیم داد که این مبانی ضمن این‌که گشودگی مراتب هستی را بر روی یک‌دیگر قابل دفاع می‌سازد، با تکیه بر حرکت اشتدادی وجودی انسان، فرایند حصول شناخت آدمی را به نحو موجهی تبیین می‌کند.
صفحات :
از صفحه 1 تا 24
  • تعداد رکورد ها : 59