جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 20
حیات و مرگ از دیدگاه مولانا
نویسنده:
زهره حسانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
آنچه در این پژوهش مورد بحث قرار گرفته است، بررسی مسئله حیات و مرگ در مثنوی مولانا است. از نظر مولانا آنچه که باعث حیات حقیقی است صرف نفس کشیدن و تحرک داشتن نیست، حیات واقعی بهره بردن از زندگی دنیوی در راه رسیدن به کمال و نائل شدن به هدف والای انسانیت، وصول به حق است، که با تهذیب نفس امکان می‌یا‌بد. اما کسانی‌که خود را محدود به لذتهای زودگذر می‌کنند و هوا و هوس را خدای خود ساخته‌اند به حقیقت مرده‌اند و بهره‌ای از حیات ندارند. مولانا، ترس از مرگ را نمی پذیرد زیرا مرگ هرکس همرنگ خود اوست و پلی است که باعث انتقال از این جهان به جان دیگر می شود.
بررسی تطبیقی خودشناسی از منظر مولوی و امام خمینی
نویسنده:
علی هادیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
پیرامون موضوع با اهمیت خودشناسی سوالات متعددی مطرح می باشد. از جمله آنها آنکه انسان دارای چه ابعادی است؟ و در خودشناسی شناخت کدامیک از این ابعاد مورد نظر است؟، وجوه ضرورت خودشناسی چیست؟ این تحقیق به منظور یافتن پاسخ این سه پرسش از دیدگاه مولوی و امام خمینی صورت گرفته است. نتایج تحقیق به صورت ذیل خلاصه می گردد : الف) مولوی به طور کلی ابعاد سه گانه ای را برای انسان قایل است : 1- جسم که شامل بدن، روح نباتی، روح حیوانی می باشد. 2- روح انسانی که مشخصه آن تعقل است و 3- روح ولی که در نظر مولانا روح اولیاء و انبیاء است. امام خمینی نیز از این مراتب یاد می کند : 1- طبع، 2- تجرد برزخی، 3- نفس، 4- قلب، 5- روح، 6- سر، 7- خفی و 8- اخفی. از آنجا که میان مراتب وجودی انسان رابطه ظاهریت و مظهریت وجود دارد، هم مولوی و هم امام شناخت همه ابعاد را در خودشناسی موثر می دانند اما شناخت مراتب بالاتر از اهمیت بیشتری برخوردار است. ب) وجوه ضرورت خودشناسی از نظر مولوی : 1- خودشناسی مقدمه خداشناسی است. 2- خودشناسی مقدمه خودسازی است. 3- خودشناسی مقدمه علم به معاد و نبوت است. ج) روشهای خودشناسی از نظر مولوی : 1- دیدن خویش در آیینه یار الهی و 2- یافتن خود در بیخودی. روشهای خودشناسی از نظر امام : 1- عرضه خود به قرآن و انسان کامل و 2- سیر در خود وکشف بواطن خویش .
مقایسه و بررسی تطبیقی فلسفه تربیتی مولانا و حضرت امام خمینی (ره)
نویسنده:
بیتا جمشیدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژه‌های اصلی :
آموزش و پرورش , آموزش و پرورش , هستی شناسی(فلسفه) , 01. خداشناسی (کلام) , شناخت شناسی , فلسفه آموزش و پرورش , خداشناسی(الهیات بالمعنی الاخص) , خداشناسی , اصطلاحنامه تصوف , اصطلاحنامه عرفان , مولوی، جلال الدین محمد بن محمد , آموزش و پرورش و تحقیقات تربیتی , مولوی، جلال الدین محمد بن محمد , آموزش و پرورش و تحقیقات تربیتی , مولوی، جلال الدین محمد بن محمد , مولوی،جلال الدین محمد بن محمد , آموزش و پرورش و تحقیقات تربیتی , خمینی، روح الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران , آموزش و پرورش و تحقیقات تربیتی , مولوی، جلال الدین محمد بن محمد , آموزش و پرورش و تحقیقات تربیتی , مولوی، جلال الدین محمدبن محمد , خمینی، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران , آموزش و پرورش و تحقیقات تربیتی , خمینی، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران , مولوی، جلال‌الدین محمدبن محمد , آموزش و پرورش و تحقیقات تربیتی , خمینی، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران , آموزش و پرورش و تحقیقات تربیتی , مولوی، جلال‌الدین محمدبن محمد , خمینی، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران , خمینی، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران , خمینی، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران , مولوی، جلال‌الدین محمدبن محمد , آموزش و پرورش و تحقیقات تربیتی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
پژوهش حاضربا هدف بررسی مقایسه ای فلسفه تربیتی و تربیت عرفانی مولانا و حضرت امام خمینی (ره) انجام گرفته است درابتدا به بیان مقوله عرفان و تصوف و فلسفه پرداخته وهم چنین مثنوی وآثار امام خمینی (ره ) راکه شامل نکات اخلاقی مبتنی برمبانی عرفانی و تربیتی که درشرح چهل حدیث وتفسیرسوره حمد وسخنرانی های اخلاقی که در صحیفه نوروآثاردیگرایشان، با هدف تدوین یک فلسفه ی تربیتی درسه شاخه ی اصلی فلسفه معرفت شناسی، هستی شناسی و انسان شناسی که مقولات دینی با صبغه ای عرفانیست مورد بررسی قرارگرفته است در ادامه به بیان مسائل تعلیم و تربیت از دو منظرمولانا و امام پرداخته شده استصحبت از عرفان و تصوف به سادگی و صراحت سایر موضوعات نیست چرا که هریک از اعتقادات دینی و مذهبی مستند به شواهد تاریخی و یا بیان شفاف و صریح ازسوی بانیان یا معتقدین بدانهاست. عرفان اعتقاد به عشق مطلق است. این اعتقاد خود را مقید به باورمشخصی ازادیان نمی نماید در عین حال بخاطر بهره مندی ازروح لطیف عشق همواره جایگاه ارزنده ای درتمام ادیان ومذاهب داشته و به نوعی با آنها سازگار شده بی آنکه از اصل خود عدول کرده باشد و رمزماندگاری عرفان نیزهمین است.هدف عرفان تربیت انسان کامل است، انسانی که اقوال و افعال و اخلاق نیک را به کمال داراست. در یک کلام عرفان وظیفه تربیت انسان های کامل و خود ساخته را برعهده دارد.عرفان همچون آیینی در جست و جوی حقیقت و درپی تأمین خواسته ی همیشگی آدمی ، دست یابی به سعادتی والا و حقیقی است . نتایج بدست آمده از این تحقیق نشان می دهد که تفاوت معناداری بین نظرات مولانا و امام خمینی وجود ندارد امااساس و پایه ی عرفان مولانا روی ذوق و وجد گذاشته شده است و توجهی به برهان و استدلال عقلی ندارد . ولی حضرت امام با قبول این ذوق و شهود به رد استدلال نمی پردازند .
کارکرد انبیاء و فلسفه‌ی احکام در آثار مولانا
نویسنده:
محدثه اشعری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
بی تردید، ظهور انبیاء الهی و احکامی که آنان برای هدایت مردم از جانب پروردگار آورده‌اند یکی از دل‌مشغولی‌های اصلی اندیشمندان علوم انسانی از گذشته تاکنون بوده است. علما و متفکران در هر عصری همواره کوشیده‌اند تا چهارچوب نظری برای ارسال انبیا بیابند و فلسفه‌ی احکام را تبیین نمایند. این پژوهش درصدد است تا نشان دهد مولوی هم مانند تمام متفکران و عرفای بزرگ دیگر، انبیا را هادیان و مرشدان جوامع بشری می‌داند که بشریت در صورت نبود آنان در تاریکی‌های جهالت و گمراهی فرو می‌رفت و محکوم به نابودی بود. اما مولوی برای انبیا ویژگی‌های منحصر به فردی را نیز ذکر می‌کند که با مشرب عارفانه‌-ی وی سازگاری و هماهنگی دارد، او انبیا را صرفاً راهنمایان بشر نمی‌داند بلکه آن‌ها را انواری متصاعد شده از نور خداوندی می‌داند که بشریت را به سوی نور واحدی هدایت می‌کنند و وجود آن‌ها را سنگ محکی می‌داند برای آزمایش و تشخیص خالصان و پاکان از ناپاکان و مدعیان. همچنین مولوی در مورد عمل به احکام، فلسفه‌ی خاص خود را دارد که مطابق با دیدگاه و مشرب عارفانه‌ی اوست. او احکام را تنها عمل کردن به صورت و ظاهر نمی‌داند و معتقد است بدون آگاهی از فلسفه‌ی احکام، عمل کردن به آن‌ها سودی ندارد. در این پژوهش، ابتدا به ارائه‌ی تعریفی کلی از مفهوم نبوت، انبیا و فلسفه‌ی احکام می‌پردازیم و سپس برداشتی را که مولوی از این مفاهیم دارد بررسی می‌‌شود و در آخر به نگرش، نگاه خاص و تعاریف متفاوتی که مولوی نسبت به انبیای عظام و فلسفه‌ی احکام دارد پرداخته می شود.
معاد از دیدگاه مولانا جلال‌الدین محمد و ملاصدرا
نویسنده:
ملیحه محمودی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بحث از معاد و جاودانگی انسان یکی از مباحث مهم و بنیادین در تاریخ تفکر آدمی به شمار می‌آید. این مساله با رویکردهای فلسفی، کلامی، عرفانی، قرآنی مورد توجه اندیشمندان علی‌الخصوص عالمان و عارفان مسلمان واقع شده است. که در نهایت موضع صدرالمتألّهین شیرازی، مبدع حکمت متعالیه در این باب، فصل الخطاب است. با توجه به این‌که حکمت متعالیه‌ی صدرایی بی‌ارتباط با عرفان اسلامی نبوده و در ساختار کلی‌اش بخشی را وامدار اندیشه های عرفانی است، این پژوهش درصدد برآمده است تا اندیشه‌ی ملاصدرا، حکیم مسلمان را در باب معاد، خصوصاً در بخش چالش برانگیز آن یعنی معاد جسمانی و همچنین در باب شیوه‌ی ثواب و عقاب و خلود در عذاب، با آراء و افکار مولوی، عارف شهیر و نامی جهان اسلام مقابل و برابر گذارد. و آن‌چه در این پژوهش به شیوه‌ی تحلیلی، توصیفی معلوم شده است، این است که غالب معتقَداتی که ملاصدرا در این باره، بنابر مشربی فلسفی، آن‌ها را در قالب استدلالات برهانی تصویر می‌کند، دارای سابقه‌ی قبلی و صورتی لطیف و متمثّل و متخیَّل در قالب اشعاری عالى، در آثار مولانا هستند. والبته در این میان بعضاً مواضع مخالف نیز وجود دارد که در خلال متن بدان اشاره خواهد شد.
صفت جمال در مثنوی
نویسنده:
فریال اسکندری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
ذات حق در مقام احدیت و احدیت برخود تجلی نمود و خود را در صورت اسماء و صفات نمایان ساخت. این اسماء و صفات تعین هایی در علم حق دارند که اعیان ثابته نامیده می شوند. اشاعره صفات حق را زائد بر ذات او می دانند، اما فلاسفه و اهل تحقیق، صفات حق را عین ذات او می دانند. صفات مبادی اسماء هستند. اگر ذات حق را با صفتی از صفات متصف کنیم، آن ذات را با توجه به آن اتصاف اسم می نامند. تعداد اسماء و صفات حق را نود و نه اسم ذکر کرده اند که این اسماء توقیفی است یعنی کسی حق افزودن بر آنها را ندارد. اسماء و صفات الهی را به طرق گوناگون تقسیم می کنند و از جمله تقسیم آنها به صفات جمال و جلال است. از دیدگاه اهل عرفان صفاتی که متعلق به لطف و رحمت حق هستند صفات جمال و صفاتی که قهر و انتقام الهی را در بر می گیرند صفات جلال اند. اما در باطن هر صفت جمال، جلالی مستور است و درون هر صفت جلال را جمالی آراسته است. مثنوی مولانا جلال الدین بلخی مملو از اسماء و صفات الهی است. در این میان صفات جمال مولانا را بیشتر تحت تاثیر خود قرار داده اند. تا جایی که مثنوی را می توان کتاب لطف و رحمت نامید. دیدگاه خوش بینانه مولانا نسبت به عالم سبب گردیده که او صفات جلال را نیز از دیدگاه جمال بنگرد. در این رساله بیست و چهار صفت، از صفات جمال الهی در مثنوی مورد بحث قرار گرفته است.
جلوه‌های کلامی در آثار مولوی
نویسنده:
جلیل مشیدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این رساله آراء کلامی مولوی در آثار منظوم و منثور، بررسی شده‌است .بدین ترتیب که در مقدمه درباره علم کلام و جنبه‌های مثبت و منفی،و دیدگاه مولوی نسبت به آن، چگونگی استفاده از زبان فارسی برای بیان‌مقاصد کلامی و دینی، و روش مولوی در به کارگیری اصطلاحات و مباحث کلامی‌با ایراد شواهد از آثار او مطالبی آمده است . در متن نیز پنج اصل :توحید، نبوت ، عدل، امامت و معاد به عنوان اساس مباحث و موضوعاتی‌مانند : توحید عارفان، اسما و صفات الهی، صفات ثبوتی و سلبی،سببیت ، رویت حق، حسن و قبح افعال، بداء، هدایت و ضلالت ، لطف‌مقرب و محصل، عصمت انبیاء، معراج، معجزات و کرامات ، مناقب اهل‌بیت (ع) و رهبری، معاد روحانی و جسمانی، شفاعت ، توبه، احباط وتکفیر، عفو الهی و بسیاری مسائل بزرگ و کوچک دیگر، در درون پنج اصل، آمده است .شیوه کار هم بدین گونه بوده است که در هر مبحث ، کلیاتی‌از آراء متکلمان اسلامی آورده شده و سپس وجوه تشابه، توارد یاتخالف‌نظرهای مولوی با آنها یا نظر فردی او تبیین گردیده و جزئیات نیز به‌همان روش در خلال مباحث گنجیده است .از آن جا که اندیشه‌های کلامی‌این‌عارف شاعر، بر خلاف سنت فلسفی و متفاوت با روش یونانی، با ذوق وادب و عرفان درهم‌آمیخته، مسائل عرفانی نیز با مباحث کلامی مربوط آمده‌است .در بیان شواهد هم بیشتر از مثنوی و سپس از فیه‌مافیه، مجالس سبعه‌و دیوان غزلیات بهره گرفته شده است .
سیر تطور اندیشه‌های کلامی در منظومه‌های عرفانی سنایی، عطار و مولوی
نویسنده:
علی دلائی میلان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
عرفان و تصوّف از لحاظ تنوع آبشخورهای فکری، ذوقی و معنوی بسيار غنی است. در بطن عرفان و تصوّف، از علوم مختلف و همچنين فرهنگ‌ها و زبان‌هاي ديگر نشانه‌ها و تأثيرات زيادي ديده مي‌شود. يکي از اين علوم که با رگ و ريشه‌هاي عرفان و تصوّف پيوند خورده است، علم کلام اسلامي است. انديشه‌هاي کلامي در داخل متون عرفاني گاه يکسان و گاه متفاوت وارد شده‌اند. صوفيّه انديشه‌هاي کلامي را با زباني هنري و عرفاني بيان داشته‌اند و به آنها صبغه‌اي ادبي و متفاوت بخشيده‌اند. انديشه‌هاي کلامي از طريق متون صوفيّه به حيات جديدي دست يافته‌اند. بسياري از انديشه‌هاي کلامي با عقايد اصلي صوفيّه و اساس انديشه‌هاي آنها يکي و همسو مي‌باشد. اين امر نگاه مشترک آنها به خداشناسي را نشان مي-دهد که از بطن ديانت اسلام برخاسته است. در اين تحقيق جهت بررسي ارتباط عرفان و تصوّف با علم کلام، به بررسي انديشه‌هاي کلامي که در منظومه‌هاي عرفاني سنايي: حديقة الحقيقة، سير العباد الی المعاد، عطار: اسرارنامه، الهي‌نامه، مصيبت نامه و منطق الطير، و مولوي: مثنوي، وارد شده است، پرداخته شده است. سنايي، عطار و مولوی، در منظومه‌های عرفانی خود، به اندازۀ زیادی به اندیشه‌های کلامی توجه نموده‌اند و باورهای کلامی‌شان را در ضمن عقاید عرفانی‌شان نشان داده‌اند. بر اساس اندیشه‌های کلامی به کار رفته شده در منظومه‌های عرفانی این سه عارف گران قدر، این تحقیق به هشت فصل: عقل، ذات و صفات، رؤیت خداوند، علّیت، جبر و اختیار، خیر و شر و نظام احسن، ایمان و عمل، و امامت و ولایت، تقسیم شده است.
انسان‌شناسی فلسفی ابن‌سینا، عرفانی مولانا، علمی داروین.
نویسنده:
کبری مشایخی قلاطوییه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در این نوشتار، در قالب تحلیلی مستقل اندیشه‌های ابن سینا، مولانا و داروین در زمینۀ انسان شناسی به توصیف و مقایسه انسان شناسی فلسفی، عرفانی و نیز علمی پرداخته‌ایم. فلاسفه‌ به حقیقت کلی انسان می‌پردازند. به تعبیری به انسان در مقام چیستی و هستی انسان سروکار دارند. ابن سینا، معتقد است: نوع انسان قدیم است و پیوسته‌ انسان‌های‌ دیگری‌ بعد از آن‌ انسان‌ بوده‌اند.بنابراین ‌‌ایشان‌ قائل ‌به ‌‌دگرگونی ‌نفس‌ انسان نمی‌باشد. و نوع ‌انسان را از اول تا آخر موجودی ثابت و بدون تغییر می‌داند. وی‌ معتقد است مابه‌ الامتیاز انسان از سایر موجودات به نفس ناطقه اوست‌ از دید عرفا، انسان از جنبۀ باطنی و روحانی‌ موجودی‌ است توانمند و قابل. انسان مولانا، حامل ودیعۀ الهی بسیار گرانبهایی است. اگر او نبود، هیچ مخلوقی هستی نمی‌یافت. او هم چنین انسان را عالم صغیر می‌داند مبتنی بر عالم کبیر. وی ‌معتقد است همین امر مابه الامتیاز او از سایر موجودات می‌باشد و انسان‌ می‌تواند به مرحله‌ انسان کامل برسد. در انسان شناسی‌ علمی، به انسان‌ چنان که ‌هست‌، پرداخته ‌می‌شود یعنی‌ انسان در مقام تحقق. انسان شناسی‌زیستی ‌یا علمی، تصویر انسان بالفعل را بدست‌ می‌دهد. داروین‌ نیز پیدایش ‌آدمی ‌را صرفانتیجۀ‌انتخاب طبیعی‌ می‌داند. بر اساس‌ دیدگاه‌ داروین، تفاوت‌ انسان ‌با سایر موجوداتماهوی یا نوعی نیست. بلکه تفاوت به‌درجه است
ترجمه کتاب اسلام دیگر: تصوف و راه رسیدن به هماهنگی جهانی  اثر استیفان شوارتز
نویسنده:
مرضیه فتاحی حسن‌آباد
نوع منبع :
رساله تحصیلی , ترجمه اثر
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
برخلاف آن چه امروزه در ایران و مجامع دانشگاهی شاهد آن هستیم که حاکی از نوعی بی‌توجهی و حتی دیدگاهی تند و منفی در مورد تصوف است، تصوف امروزه در جهان نقش پررنگی ایفا می‌کند. به طوری که شاهدیم هر روز _به ویژه در غرب_ گفتگوهای فراوانی در مورد تصوف صورت می‌گیرد و آثار متعددی نیز در این‌باره تألیف و منتشر می‌شود. کتاب « اسلام دیگر: تصوف و راه رسیدن به هماهنگی جهانی» اثر استیفان شوارتز، نویسندۀ مسلمان شدۀ آمریکایی از زمرۀ این آثار است که توجه روزافزون غربیان به تصوف را به خوبی به تصویر می‌کشد. مبنای پژوهش حاضر، ترجمه و تحقیق مقدمه و دو فصل ابتدایی این کتاب است. نویسنده که یکی از مخالفان سرسخت تندروی اسلامی و به ویژه وهابیت است، در این اثر می‌کوشد نقش تصوف را در جریانات معاصر جهان اسلام و به طور کلی جهان، به ویژه در مبارزه با افراط‌گرایی و تندروی اسلامی بررسی کند و اهمیت تصوف را در ابعاد جهانی برای خوانندۀ خود بازشناسد. تقابل وهابیت و تصوف و نیز نقشی که هر یک در تحولات حال حاضر جهان، به ویژه جهان اسلام به خود اختصاص داده‌اند، از مهمترین و اصلی‌ترین نکاتی است که نویسنده در سرتاسر کتاب اسلام دیگر، خاصه فصول ترجمه شده در این پژوهش به آن پرداخته است. از همین رو بخش تحقیقی این پژوهش به بررسی دیدگاه مولانای صوفی و ابن تیمیه ظاهرگرا دربارۀ تأویل می‌پردازد تا تفاوت و تقابل این دو گروه اسلامی را در نگرش این دو اندیشمند مسلمان در مورد تأویل به تصویر بکشد. .
  • تعداد رکورد ها : 20