جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 745
بررسی و مقایسه‌ی سیمای حضرت ایوب (ع) از دیدگاه قرآن کریم، عهد عتیق و عرفان اسلامی
نویسنده:
اعظم هوشیار کور عباسلو
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مخلوقات الهی هرکدام دارای غایت و هدفی هستند که خداوند آن‌ها را به سوی آن غایت و هدف، هدایت می‌کند. یکی از شیوه‌های ظریف در هدایت بشری بیان قصه‌ها و داستان‌هایی است که برای عبرت و درس‌آموزی است نه جهت سرگرمی. قصه‌ها و داستان‌هایی که در واقع به عنوان یک برنامه‌‌ی عالی عرفانی است، به عبارت دیگر، به انسان می‌فهماند که اگر گروهی یا شخصی به رستگاری رسیده‌اند، از چه راهی رفته‌اند و یا اگر از مسیر حق برگشته و گمراه گشته‌اند، چه عاملی آنان را به این راه کشانده است. در میان این داستان‌ها، داستان انبیاء و اولیاء از جایگاهی ویژه برخوردار است چراکه داستان آن‌ها به عنوان بهترین درس اخلاق و معرفت و خداشناسی است. پژوهش حاضر با روش تحلیلی و تطبیقی به بررسی و مقایسه‌ی سیمای حضرت ایوب (ع) از دیدگاه قرآن کریم، عهد عتیق و عرفان اسلامی می‌پردازد. در قرآن کریم که به صورت کوتاه و مختصر به داستان ایشان اشاره شده است از حضرت ایوب (ع) به عنوان پیامبری صبور، اوّاب و بهترین عبد خدا یاد می‌شود در حالی‌که عهد عتیق بیشتر از چرایی رنج سخن به میان می‌آورد. در عرفان اسلامی نیز حضرت ایوب (ع) به عنوان سالک الی ا... است که در جستجوی علم یقینی و ایمان سختی‌های زیادی را به جان می‌خرد تا این‌که روزنه و راهی در مقابل وی به سوی حق گشوده می‌شود
رابطه انسان و خدا به روایت بوناونتوره و نجم رازی
نویسنده:
ساعده‌سادات میری‌طامه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این مطالعه‌ی تطبیقی درصدد است که رابطه‌ی انسان با خدا را از دیدگاه نجم رازی (مرگ 654 هـ. ق)و بوناونتوره( مرگ1274 میلادی) مقایسه کرده و شباهت‌ها‌ و تفاوت‌ها را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد. روش تحقیق و مطالعه در این پژوهش تطبیقی، عقلی وجمع آوری مطالب به روش اسنادی وکتابخانه‌ای است.بررسی محقق در این حوزه نشان داده که در افکار و اندیشه‌های ادیان مسیحی و اسلامی می‌توان نقاط مشترک زیادی را تبیین کرد؛برخی از اشتراکات به دلیل ماهیت ثابت جایگاه انسان و خدا و جهان تبیین می‌شود و برخی ازتفاوت‌هانیز در نوع نگاه به این مقولات بیان می‌گردد. نتایج این مطالعه نشان داد که در دیدگاه نجم رازی و بوناونتوره بر نقش پیامبر به عنوان پل ارتباطی و میانجی بین رابطه انسان با خدا تأکید شده است.نجم رازی و بوناونتوره عامل اصلی ایجادکننده‌ی رابطه انسان با خدا را در تربیت و پرورش می‌دانند؛ اما تفاوت-های دیدگاه ی در تعریف تربیت و پرورش دارند. نجم رازی و بوناونتوره هر دو بر تقدم خودشناسی بر خداشناسی تأکیددارند؛ولی نظریات آن‌ها در مراحل و تکامل خودشناسی تفاوت‌های ماهوی دارد. هم نجم رازی و هم بوناونتوره در ایجادارتباط انسان با خدا مراتبی قائل هستند؛ اما تکامل و مراحل این رابطه از نظر آنها بایکدیگرمتفاوت است. در معرفت شناسی نجم رازی قلب چون جایگاه عشق و محبت خداست، بسیار با ارزش و از جهت اینکه دل یا قلب تجلی‌گاه حق و محل ظهور اوست، عرض زمینی پروردگار به شمار می‌رود.
بررسی و مقایسه‌ی تجلی و نزول حق در عالم محسوسات از دیدگاه ابن عربی و مسیحیت
نویسنده:
صغری کوهساری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکی از مهمترین نظریه های تبیین نظام هستی در عرفان اسلامی بویژه در عرفان ابن عربی، نظریه ی تجلی است. وی برای تحلیل کثرات در عرفان خود، نظام تجلی را پیش می کشد، کثرات در این نظام، تجلیات و مظاهر حق اند و تجلی، خروج مطلق از مقام اطلاق خود و تلبس به تقید و تعین. پس در نظام تجلی، عالم و کثرات عبارت اند از جلوه ی همان ذات مقید شده. وی برای تبیین کثرات از وجودی واحد، بحث اسماء الهی را پیش می کشد و اسماء را با توجه به کثرت آن ها بیان گر صدور کثرت از وحدت و ظهور واحد به صورت کثیر می داند و بر این باور است که کثرت چیزی جز اسماء الهی نیست. مشابه همین نظریه در دین مسیحیت با عنوان نزول و تجسد حق در شخص عیسی(ع) و جسم مادی وی مطرح می شود، یعنی عیسی(ع) به عنوان تجلی تام حق مطلق، به صورت بشر در این عالم نمود پیدا کرده و ظهور حق در عالم محسوسات به شمار می رود، به عبارتی عیسی(ع) تجسم و تجسد خدای نادیده می باشد. در این پژوهش سعی بر آن داریم تا علاوه برپرداختن به مفهوم تجلی در دو دیدگاه متفاوت(ابن عربی و مسیحیت) به بررسی شباهت ها وتفاوت های این دو دیدگاه از نظر خداشناسی، جهان شناسی و انسان شناسی بپردازیم. لذا اشاره به چگونگی تجلی و نزول و حضور حق در عالم و بیان مفاهیمی چون، انسان کامل به عنوان نقطه ی کمال این تجلی و حقیقت محمدیه و حقیقت عیسوی و مراتب مختلف هستی در دو نظام عرفانی ابن عربی و مسیحیت را ضروری دانسته و به بیان شباهت ها و تفاوت های هر دو پرداخته ایم.
مکتب تفکیک
عنوان :
نویسنده:
محمدرضا حکیمی
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دلیل ما,
چکیده :
«مکتب تفکیک» نام کتابی است از محمدرضا حکیمی، متفکر مسلمان معاصر. مکتب تفکیک (مکتب مشهد و مکتب معارفی خراسان نیز خوانده می شود) مکتبی در علوم مذهبی شیعی است که پیروانش بر تفکیک آموزه های فلسفی از روش های دین شناسی تأکید دارند. این مکتب منتج از آموزه های میرزا مهدی اصفهانی در مشهد شکل گرفت. عنوان مکتب تفکیک نخستین بار توسط محمدرضا حکیمی طی مقاله ای با همین نام در شمارهٔ ۱۲، سال نهم کیهان فرهنگی، در اسفند ۱۳۷۱ معرفی شد و شهرت یافت. پس از آن و در سال ۱۳۷۵ وی کتابی با همین نام منتشر کرد و در آن به تفسیر دیدگاه های این مکتب و معرفی بنیان گذاران آن پرداخت. این مکتب در ابتدای انقلاب ایران در بازداری ترویج رسانه ای بعضی برنامه ها با موضوع عرفان اصطلاحی تاثیر داشت و تا حال نیز مواضع علمی - انتقادی نسبت به شیوه های مصطلح فلسفه و عرفان اسلامی دارد. حکیمی در این کتاب سید موسی زرآبادی، میرزا مهدی اصفهانی و مجتبی قزوینی خراسانی (استاد خود) را به عنوان سه رکن اصلی مکتب تفکیک معرفی کرده است. وی دربارهٔ اصطلاح مکتب تفکیک بیان می کند: «واژه‌ٔ تفکیک را اینجانب از سالها پیش دربارهٔ این مکتب پیشنهاد کردم و به کار بردم و امروز اصطلاح شده و معروف گشته است‌. در اینجا باید از باب توضیح لازم بیفزایم که این مکتب به جز جداسازی سه جریان شناختی از یکدیگر، بُعد دیگری نیز دارد و آن بیان معارف ناب و سرهٔ قرآنی است، بدون هیچ گونه امتزاجی و التقاطی و خلطی و تأویلی - از نوع تأویلهایی که می دانیم - و همین خود جوهر غایی این مکتب است‌.
جلوه حق
نویسنده:
ناصر مکارم شیرازی؛ مقدمه نویس: داود الهامی
نوع منبع :
کتاب , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
وضعیت نشر :
قم: مدرسه علی بن ابی طالب (ع),
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
کتاب «جلوه حق» نوشته ناصر مکارم شیرازی، شامل مقاله‌ ای است با عنوان «عرفان اسلامی و عرفان التقاطی» در این مقاله، نگارنده به جلوه‌ های تصوف در گذشته و حال اشاره كرده، تضادهای درونی ناشی از التقاط را بر می‌ شمارد و به این نتایج می‌ رسد كه یكی از بارزترین خصیصه‌ های عرفان التقاطی یعنی تصوف، مبارزه با علم و اندیشه است در حالی كه خصیصه‌ عرفان اسلامی حمایت از علم و دانش است، نیز عرفان التقاطی، حریم احكام اسلامی را می‌ شكند و بنیانگذار تفسیر به رای است. سپس نگارنده انگیزه‌ های گرایش به تصوف را بازگو می‌ كند كه از آن جمله است: گرایش‌ های شدید مادی، اسلام منهای روحانیت، آزادی عمل و تلاش های استعمار، فعالیت‌ های صوفیان در ادوار مختلف نظیر ساختن خانقاه‌ ها، دعوت علنی به تصوف و انتشار كتاب‌ ها و جزواتی در این زمینه، از دیگر بخش‌ های كتاب است. بخش دیگر كتاب، نقدی است بر كتاب «چهل مقاله» كه در آن به علما و سخنان آنها، هتاكی شده است. معرفی فرق صوفیه نظیر ملامتیه، تاریخچه‌ تصوف، انشعابات و انحطاط تصوف، كشف و شهود و رویا، اشتباهات عجیب مدعیان كشف، ریاضت‌ های صوفیه حدود اختیارات قطب و راه‌ شناسایی قطب و رشد، از دیگر مباحث كتاب به شمار می‌ آید.
معرفت نفس از دیدگاه حکمت متعالیه و عرفان اسلامی
نویسنده:
مصطفی عزیزی علویجه
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکی از مباحث مهم در گستره عرفان عملی «معرفت شهودی نفس» می باشد. منظور از «معرفت» در عنوان مذکور شناختِ حضوری نفس به خود و مراتب مثالی و عقلی و فرا عقلی خود می‌باشد. این معرفت حضوری و شهودی در مرتبه کامل‌تری از سنخ «علمِ به علم» و التفات و توجه حضوری به حضور مراتب نفس نزد خویش می‌باشد.در این رساله نخست دیدگاه صدر المتألّهین پیرامون «معرفت نفس» و مراتب آن بازپژوهی و بررسی شده است؛ سپس دیدگاه عرفان اسلامی مطرح شده و میان آن دو مقایسه و تطبیقی صورت گرفته است. ملاصدرا در پرتو مبانی و بنیان‌های حکمت متعالیه همچون: اصالت وجود، تشکیک وجود، جسمانیّه الحدوث و روحانیّه البقاء بودن نفس، تجرد مثالی و عقلی و فراعقلی نفس، اتحاد عاقل به معقول، حرکت جوهری نفس، به تبیین نظری معرفت نفس می‌پردازد و تصریح می‌نماید که معرفت حضوری به نفس و مراتب آن جز در پرتو سلوک و مجاهدت و مراقبت و ذکر و فکر امکان‌پذیر نیست. او انسان را نمونه کاملی از جهان تکوین دانسته و معتقد به تطابق انسان به عنوان جهان صغیر و عالم هستی به عنوان جهان کبیر می‌باشد؛ همه عوالم و مراتب هستی اعم از مادی و مثالی و عقلی و فراعقلی در انسان گنجانده شده است، برخی از آنها در انسان به فعلیت و شکوفایی رسیده و برخی از آن مراتب به صورت بالقوه و استعداد است و بایستی در پرتو حرکت جوهری نفس و مجاهدت و سلوک عملی و علمی به فعلیت برسد.صدر المتالّهین یک تبیین نظری دیگری از معرفت حضوری نفس ارائه می‌دهد؛ وی بر این باور است که: الف- از یک سو «علم» در همه اقسام حضوری و حصولی از سنخ وجود بلکه عین وجود است.ب- چنان که جهل به دو نوع بسیط و مرکب تقسیم می‌شود؛ «علم» نیز به دو قسم «بسیط» و «مرکب» منقسم می‌گردد. منظور از علم مرکب همان «علمِ به علم» می‌باشد.ج- موجودات امکانی عین ربط و فقر و وابستگی به خداوند هستند بلکه آنها حیثیّتی جز ربط و فقر به واجب تعالی ندارند. بر این اساس نگاه به موجودات بدون نظر و توجه به مقوّم و هستی بخش آنها نگاهی باطل و غیر واقع بینانه است.بنابراین: از آنجایی که حقیقت و هویت نفس از سنخ علم و آگاهی است و از سوی دیگری چنین نفسی عین ربط و وابستگی به حق تعالی است؛ سالک می‌تواند در پرتو مجاهدت علمی و عملی، فقر وجودی خود را شهود کرده و در پرتو آن مقوّم و هستی بخش خود را نیز به شهود بنشیند و این معرفت حضوری از سنخ «علمِ به علم» می‌باشد؛ نه علم بسیط.عرفان اسلامی نیز با تکیه بر مبانی خاص خود مانند: «وحدت شخصی وجود»، «تجلّی»، «فناء فی الله» به تبیین نظری «معرفت شهودی نفس» می‌پردازد. در این نوشتار پس از برجسته نمودن و ایضاح مبانی عرفانی «معرفت نفس» به ذکر دیدگاه‌ها و نظریات برخی از اهل معرفت همچون «عزّ الدین نسفی»،«أفضل الدین کاشانی»، «ملکی تبریزی»، «علامه طباطبایی» پرداخته شده است. علّت اصلی در مطرح نمودن دیدگاه‌های این چهار اندیشمند عارف این است که اوّلاً آنها در کتاب‌های خود موضوع «معرفت شهودی نفس» را به طور ویژه و مبسوط بیان نموده و ابعاد و زوایای دقیق بحث را برجسته و تبیین کرده‌اند؛ و ثانیاً این بزرگان راه‌کارهای عملی و سلوکی دستیابی به معرفت نفس و موانع و مراحل موجود در آن را به طور آشکار در اختیار رهپویان آن قرار می‌دهد.عرفان اسلامی با تکیه بر دو مفهوم کلیدی «مطلق» و «مقیّد» معرفت نفس را تبیین می‌کند. نفس انسانی تعیّن و مظهر حقیقه الحقایق یا آن وجود مطلق الهی است. معرفت حضوری به نفس در گرو تابش انوار تجلّی حضرت حق بر دل و ضمیر سالک است. تجلّی حقیقت مطلق در نفس سالک مستلزم فنای از قیود و تعیّنات است. سالک در پرتو دریافت نور تجلی بر حسب استعدادش، به مقام فناء فی الله- اعم از فناء فعلی، صفاتی و ذاتی- رسیده و به «بقاء بعد الفناء» دست می‌یابد.در پایان درسه زمینه؛ «مبانی و مفروضات»، «اصل نظریه»، «پیامدها و آثار»، میان دو دیدگاه حکمت متعالیه و عرفان اسلامی مقایسه و سنجشی صورت گرفته است. در این رساله نیز به تبیین ملازمه معرفت نفس و معرفت ربّ پرداخته شده و به پنج تقریر از این ملازمه اشاره گردیده است: تقریر«مظهریّت»، «عینیّت»، «مشابهت»، «افتقار»، «اوصاف و خصلت‌ها».همچنین در ادامه پیامدها و آثار علمی و عملی معرفت نفس و عوامل و موانع دستیابی به آن ذکر گردیده است.
تاثیر فلسفه روشنگری بر مباحث نقد تاریخی کتاب مقدس
نویسنده:
الهه فروهر
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
هدف از پژوهش حاضر بررسی وتبیین تأثیر مبانی عصر روشنگری بر شکل گیری جریان نقد کتاب مقدس است.عصری که به واسطه قرار گرفتن پس از دوران رنسانس و انقلاب علمی دارای ویژگی هایی شد که فلسفه حاکم بر آن،در قالب عقل گرایی،تجربه گرایی،انسان گرایی و رهایی از حاکمیت نهادهای مذهبی ارائه شد.ارکانی که سر انجام پایه های اصلی جریان نقد کتاب مقدس را تشکیل دادند.در حقیقت جریان منجر به روشنگری قرن هفده و هجده،از انگلیس سر بر آورد و در فرانسه مسیر خود را پیدا کرد،که همانا مقابله با مرجع دینی حاکم یعنی کلیسا بود که در آن زمان به نهادی سلطه گر تبدیل شده بود و می کوشید از طریق تفاسیری که از کتاب مقدس ارائه می داد نفوذ خود را در میان مردم حفظ کند.موضوعی که به شدت از جانب متفکران فرانسه مورد مخالفت قرار گرفت.در حقیقت عقل گرایی مورد نظر پیروان دکارت و تجربه گرایی مورد نظر لاک و طرفدارانش،فلاسفه فرانسه را نسبت به مقابله با وقایع غیر عقلانیکتاب مقدس که از طریق مقامات کلیسایی ترویج می شد،تجهیز کرد.از سوی دیگر فرانسه از آن جهت که مداخله های کلیسا را بیش از مناطق دیگر متحمل شده بود با تضعیف کلیسا،پیشگام جریانی شد که بعدها در آلمان و از طریق فلاسفه و متألهان آن به شکلی منظم و روشمند به جریان نقد کتاب مقدس منتهی شد.فرایندی که با پرداختن به موضوعاتی چون وجود عیسای تاریخی و بررسی معجزات،بنیان های اعتقادی مسیحیت را هدف قرار داد و اگرچه در ابتدا و به واسطه نظریات افرادی نظیر رایماروس و لسینگ به منزله تهدیدی برای مسیحیت قلمداد شد اما در نهایت و با رویکرد اشخاصی چون بولتمان و شلایر ماخر دین را به پدیده ای مثبت،آرامش بخش و قابل کاربرد در زندگی تبدیل کرد.
بررسی تطبیقی جایگاه روش عرفانی در فلسفه صدرالمتألهین، ابن‌سینا و شیخ اشراق
نویسنده:
محمدجواد هاشم پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
عنوان بررسی تطبیقی جایگاه روش عرفانی در فلسفه صدرالمتألهین ، ابن سینا و شیخ اشراق دارای دو شاخصه مهم است ، اول آنکه به بررسی «جایگاه» روش عرفانی می پردازد ، پس در پی توصیف روش عرفانی در فلسفه صدرالمتألهین ، ابن سینا و شیخ اشراق است واز سوی دیگربه «تطبیق» و مقایسه ی جایگاه روش عرفانی در تفکر این سه متفکر برجسته همت گمارده است . اهمیت این موضوع در مواجهه ی ما با عرفان و نقش تاثیر گذار آن تفکر بشری که منشاء تحولات گوناگون حیات فردی و اجتماعی اوست ، آشکار می گردد. و هدف از این نوشتار دستیابی به توصیفی صحیح و مقایسه ای ، از کارکرد عرفان و روش عرفانی در مکتب سه فیلسوف بزرگفلسفه ی اسلامی است. در این پایان نامه با تأکید بر نوشتار های فلسفی و تمرکز بر مبادی و مقدمه ی کتب سه حکیم بزرگوار از روش جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای و روش مطالعه ی فلسفی-برهانی و تحلیلی استفاده شده است.و حاصل این نوشتار دستیابی به این نظریه است که بوعلی عرفان و روش عرفانی را مسئله خود قرار داده است و یک پژوهش ازفلسفه ی عرفانی را ارائه می دهد و در جایگاهی دیگر شیخ اشراق اصل و پایه ی روش کار خود را بر روش عرفانی بنا نهاده است و ملاصدرا با نگاهی جامع نگر از روش عرفانی در کنار روش برهانی و وحی و با هدف تحقق یک حکمت جامع به این موضوع پرداخته است.از این رو می توان گفت که روش عرفانیتاثیری حداکثری را در فلسفه ی اشراقی بر جا گذاشته است و در فلسفه صدرایی در کنار روش برهانی و تحت نظارت وحی از سهم ویژه ای برخوردار شده است و در نگاه ابن سینا با کمترین نقش به عنوان یک مسئله بسیار مهم ظهور یافته است.
موانع وصول به کمال نفس در عرفان اسلامی
نویسنده:
رقیه عیدی خیاوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده:انسان طالب کمال است و کمال جویی انسان، ذاتی و غیر اکتسابی است و همه انسان‌ها به دنبال سعادت و کمال خود در تلاش و تکاپو هستند و مکاتب، فلسفه‌ها و ادیان نیز همگی داعیه‌ی ارائه طریق برای نیل به کمال و سعادت آدمی را دارند به طور کلی در طول تاریخ دیدگاه انسان‌ها درباره‌ی کمال و نجات و رستگاری انسان به دو گونه‌ی کاملاً متفاوت تقسیم شده است: الهی و غیر الهی. مکاتب و فلسفه‌های الهی هم راستا با ادیان، سعادت انسان را نه تنها در این دنیا بلکه در آخرت نیز جستجو کرده‌اند لذا عوامل کمال و موانعی که برای آن می‌شمارند کاربرد آن در دنیا و خصوصاً در نجات اخروی است که زندگی جاودانه انسان می‌باشد. اما مکاتب مادی و غیر الهی کمال و سعادت را در این دنیا جستجو می‌کنند و در دستورات و راهکارهائی که ارائه می‌دهند فقط فاصله بین تولد و مرگ را در نظر می گیرند و برای همین هر کدام کمال را در چیزی تعریف می‌کنند. و از دید عرفان اسلامی کمال نهایی همان قرب به خداوند است و هر چه انسان صفات الهی را در خود متجلی کند به این هدف نزدیک‌تر خواهد شد و انسان برای رسیدن به قله‌ی کمال معنوی و نجات یافتن از سقوط در ورطه‌ی هلاکت نیازمند شناخت موانع کمال است. عارفان و بزرگان زیادی درباره‌ی حجاب‌های میان انسان و خالق سخن گفته‌اند و همه آنان بر این امر اتفاق نظر دارند که سالک الی الله باید همه موانع را بشناسد و در جهت خرق آن‌ها تلاش نماید. این پژوهش موانع راه کمال انسان را از دیدگاه عرفان اسلامی بررسی کرده و نیز به برخی از عوامل کمال نیز اشاره شده و در آخر به مراحل مانع زدایی پرداخته است.
کثرت گرایی در نجات از دیدگاه عرفان اسلامی (باتأکید بر آراء ابن عربی در فتوحات مکیه و فصوص الحکم)
نویسنده:
سیدمحمدمحسن مدنی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
کثرت‌گرایی که در مفهوم عام خود در مقابل انحصارگرایی است، به شاخه‌های بسیاری تقسیم می‌گردد که یکی از آنها کثرت‌گرایی در نجات است؛ به این معنا که نجات اخروی، فقط شامل حال پیروان یک دین نیست و از گستردگی و شمول، برخوردار است. این معنا، در فلسفه دین تبلور پیدا کرده است و در متون عرفانی قدیم کمتر با این وضوح بدان پرداخته شده است؛ با وجود این در کلام عارفان مسلمان می‌توان عباراتی یافت، که از نجات پیروان ادیان دیگر سخن گفته‌اند.ابن‌عربی به‌عنوان یکی از شاخص‌ترین عارفان، در دو کتاب ارزشمند خود، فتوحات مکیه وفصوص‌الحکم، پیرامون عذاب کفار سخنانی بیان داشته است که بیان‌ کننده عدم خلود و نجات ایشان از عذاب الهی است. افزون بر تفسیر و تعبیری که ابن‌عربی، از اصل اصطلاح عذاب در واژه‌شناسی قرآنی دارد، دیگر مسائل و مباحث عمدتاً قرآنی از جمله بحث توبه و به‌ویژه پذیرش توبه فرعون توسط حضرت حق تبارک و تعالی، گستردگی چتر شفاعت خداوند و فراگیری رحمت الهی و تقدم آن بر هر یک از دیگر صفات و اسماء الهی، از دیگر شواهد و دلایل این امر است. چنان‌که دیدگاه ابن‌عربی درباره وحدت ادیان، مطالبی عمیق دارد که حاکی از این است که وی جوهر همه ادیان را یکی دانسته و اختلاف شرایع را به سبب اختلاف زمان‌ها می‌داند. مجموع این مبانی نشان می‌دهد که ابن‌عربی به عنوان نماینده عرفان اسلامی، به نوعی کثرت‌گرایی در نجات را ثابت کرده است؛ گرچه وی به مقتضای زمان زندگی، به این مسئله به‌صورت امروزی اشاره نکرده است.
  • تعداد رکورد ها : 745