جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
عرفان و فلسفه [کتاب انگلیسی]
نویسنده:
والتر ترنس استیس
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
London: MACMILLAN & CO LTD,
چکیده :
بر خلاف سایر فیلسوفانی که در موضوع تجربه دینی نوشته‌اند، "والتر ترنس استیس" نویسنده"کتاب عرفان و فلسفه" فردی همیشگی است و به دنبال راهی معنادار برای بحث درباره شباهت‌های بین موارد مستند تجربه دینی است. در حالی که تحلیل استیس درباره عرفان تا حدودی قدیمی است، اما همچنان یک بررسی انتقادی ارزشمند از ادعاهای عرفا از منظر فلسفی است. در قرن گذشته، مذهب سازمان‌یافته در غرب دستخوش انحطاطی شده است، و باعث شده است که مردم در کنار مذهب سازمان‌یافته، به دنبال اشکال جایگزینی برای تجربه ماورایی باشند. بسیاری برای رفع این نیاز به «عرفان» روی آورده‌اند و افزایش محبوبیت عرفان و متفکرانی مانند مایستر اکهارت با موجی از علاقه دانشگاهی به عرفان همراه شده است. اما استیس با نگاهی انتقادی به ادعاهای عرفا از منظری تحلیلی در فلسفه می‌نگرد و قضاوت را در مورد درستی یا نادرستی ادعاهای آنها را معلق می‌کند. یکی از جالب‌ترین استدلال‌های استیس این است که تجربه عرفانی در ادیان مختلف بیش از آنچه که اعضای هر دین بپذیرند مشترک است. برای این منظور استیس به طور مکرر از رویسبروک و اکهارت نقل قول می کند و تجربیات عرفانی آنجا را با نویسندگان اوپانیشادها و متون مقدس بودایی مقایسه می کند. اول و مهمتر از همه، استیس تمایز کمی بین «تجربه» و «تفسیر» قائل است. از فلسفه ذهن، متفکرانی که چند دهه پس از استیس نوشتند، مانند لوین (نگاه کنید به "ماتریالیسم و کیفیت: شکاف توضیحی")، ناگل (نگاه کنید به "خفاش بودن چگونه است؟) و جکسون (نگاه کنید به" «کیفیت‌های پدیدار») موارد قدرتمندی را در رابطه با شکاف گسترده و بالقوه غیرقابل پل زدن بین تجربه و تفسیر آن ارائه کرده‌اند. با تعریف زبانی «هسته جهانی» تجربه دینی وقتی چنین اختلافی بین تجربه و نظریه هایی که ما برای توضیح آن استفاده می کنیم وجود دارد، چه چیزی حاصل می شود؟ آیا با توجه به ماهیت «غیرقابل وصف» تجربه، می‌توان این موضوع را به طور تصادفی نادیده گرفت؟
بررسی تطبیقی کهن‌الگوی سایه در آراء یونگ و رد پای آن در غزل‌های مولانا
نویسنده:
مریم اسمعلی‌پور ، علی محمدی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
کاشان: دانشگاه کاشان,
چکیده :
از دیدگاه کارل‌گوستاو یونگ، انسان‌ها علاوه بر ضمیر ناخودآگاه شخصی یا فردی، بخش مشترک دیگری به نام ناخودآگاه جمعی یا فرافردی دارند. محتویات این بخش از روح و ذهن را کهن‌الگو‌ها تشکیل می‌دهند. یکی از این کهن‌الگو‌ها که نزدیک‌ترین چهره به ناخودآگاه شخصی و خودآگاهی‌ست، «سایه» نام دارد. کهن الگوی سایه، قسمت منفی و حیوانی، غریزی، زشت، نفرت‌‌انگیز و ناپسند آدمی‌ست. چیزی است که همه انسان‌ها مایل‌اند آن را از دیگران مخفی کنند. در این مقاله، پس از نگاهی کوتاه به مکتب روانکاوی یونگ، به تحلیل و تشریح کهن‌الگوی سایه پرداخته شده است و با در نظر گرفتن دو نقش مثبت و منفی برای سایه، چنانکه یونگ در نظریاتش تحلیل کرده است، در آغاز واژگان و در مرحله بعد مفاهیم و مفردات مربوط به این شاخصه در زبان مولانا و سرانجام، رمزهایی که در غزلیّات شمس آمده و با این کهن‌الگو قابل تطبیق است، بررسی شده است. با توجه به شواهد و نتایج حاضر در متن، جنبه منفی سایه با واژگانی چون گرگ، روح حیوانی و... ، مفاهیمی مانند «وجود نداشتن جان بی سایه»، «جان کژ اندیشه و یا بد اندیشه» و رمزهایی همچون نفس، دزد، فرعون، سگ، اشتر کین‌دار و غول نمایان شده است. در پایان، بخش کوتاهی به وجه مثبتی که شناخت این کهن‌الگو به دنبال دارد، در غزلیّات، اختصاص داده شده است. بارزترین ویژگی سایه در این مورد، خودشناسی و خداشناسی است.
صفحات :
از صفحه 5 تا 28
بررسی و مقایسه‎ی وحدت وجود از دیدگاه ادویته ودانته و گلشن‎ راز شبستری
نویسنده:
سارا زینعلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
نظریه‌ی وحدت وجود از عمیق‌ترین دستاورد‌های عرفان و یکی از دیریاب‌ترین اندیشه‌های بشری در طول تاریخ بوده که با تقریر‌های گوناگون تبیین گردیده است. از آنجا که این مسأله زیر‌بنای بسیاری از مباحث عرفانی است عرفا بیش از هر موضوع دیگری به آن پرداخته‌اند. ارباب وحدت وجود بر این باورند که حقیقت مطلق گرچه به صورت اشخاص و افراد مختلف ظاهر می‌شود ولی در کنه ذات خود واحد است. بر این اساس جهان امری غیر واقعی است و همه‌ی وقایع ذهنی و مادی اموری موهوم و در حکم عدم‌اند. این اندیشه در جهان اسلام و سرزمین هند از سابقه‌ای بس کهن برخوردار است. از این رو بنا به ضرورت موضوع در رساله‌ی حاضر به بررسی و مقایسه‌ی عقاید وحدت وجودی شنکره بانی مکتب هندی ادویته ودانته با آرا و نظرات شبستری عارف مسلمان و سراینده‌ی منظومه‌ی گلشن-راز پرداخته می‌شود. آنچه در خور توجه است این است که با وجود اینکه این دو عارف فرزانه متعلق به دو سنت دینی و عرفانی متفاوت هستند ولی عقاید آن‌ها در باب خدا‌شناسی، انسان‌شناسی و جهان‌شناسی از بسیاری جهات قابل تطبیق با یکدیگرند. بر این اساس فصل اول این رساله شامل کلیات و همچنین مروری بر تحقیقات در زمینه مورد بحث می‌باشد. فصل دوم به موضوعاتی از قبیل عرفان اسلامی، معرفی شبستری، دین هندو، معرفی شنکره، وحدت وجود و... می‌پردازد. در ادامه در فصل‌های جدا‌گانه مباحث مرتبط از دیدگاه این دو عارف مورد کاوش قرار گرفته و در نهایت به مقایسه و مقارنه عقاید این دو عارف بر اساس نسبت‌های قیاس‌پذیر پرداخته شده است.
عرفان خراسان و ابن‌عربی، تفاوت‌های نظری
نویسنده:
محمد رودگر
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
هرچند نمی‌توان بررسی تاریخی دقیقی درباره خاستگاه تصوف خراسانی و تشخص آن در قرون اولیه دربرابر طریقت‌ها و مکاتب عرفانی عراق و شام صورت داد ولی می‌توان استقلال این مکتب را چه قبل و چه بعد از ابن‌عربی به رسمیت شناخت، تأثیر و تأثرات آن را در مواجهه با مکتب ابن‌عربی و شارحانش بررسی نمود، عرفان نظری آن را بیشتر شناخت و با عرفان نظری محیی‌ الدینی مقایسه کرد. اوج مخالفت‌های صوفیه را با وحدت وجود، می‌توان در عرفای خراسانی یافت؛ تا آنجا که دربرابر آن، نظریه «وحدت شهود» را مطرح کردند. به‌رغم این مخالفت‌ها، گرایش تدریجی عرفای خراسانی به ابن‌عربی نیز موضوع بسیار مهمی است. با در کنار هم گذاشتن حقایقی از این دست، می‌توان نظام فکری کاملاً متفاوتی برای صوفیانِ رسمیِ دارای سلسله در نظام‌های سنتیِ خانقاهی ترسیم کرد، دربرابر عرفان نظری ابن‌عربی و شارحانش. پیدایش نظریه «وحدت شهود» دربرابر وحدت وجود، تنها با بررسی این‌گونه از تفاوت‌ها قابل توجیه خواهد بود. انگیزه‌های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و مواردی از این دست، در برابر تفاوت‌های چشمگیر نظری رنگ می‌بازند و درنتیجه، بر عمق مخالفت‌های ابتدایی عرفای مکتب خراسان در این باب افزوده می‌شود.
صفحات :
از صفحه 51 تا 71
فصوص الحکم
عنوان :
نویسنده:
محی الدین ابن عربی؛ مصحح ابوالعلاء عفیفی
نوع منبع :
کتاب , شرح اثر , آثار مرجع
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
بیروت: دارالکتاب العربی,
چکیده :
کتاب فصوص یا «فصوص‌الحکم» اثر شیخ اکبر ابن عربی از کتب مشهور تصوف و عرفان نظری است. فصوص جمع واژه «فَصّ» به معنای نگین است و فصوص‌الحکم نگین‌های حکمت معنا می‌دهد. محمد بن احمد، محیی الدین بن عربی از اولاد عبداللّه بن حاتم، برادر «عدى بن حاتم» از صحابه بزرگوار، در شب ۷ ماه رمضان ۵۶۰ ه.ق، برابر با ۲۸ ژوئیه ۱۱۶۵.م، در بلده‌ی «مرسیه» از بلاد اندلس متولد شد. معروف‌ترین لقب او در بین پیروانش، «الشیخ الاکبر» است. دو اثر فتوحات مکیه و فصوص الحکم او مشهور است و او را پدر عرفان نظری خوانده اند. او بعد از هشتاد سال ریاضت و تألیف، در شب ۲۸ ربیع الاخر سال ۶۳۸ ه. برابر با ۱۶ نوامبر ۱۲۴۰ م. در شهر دمشق از دنیا رفت. محی الدین در آغاز فصوص تصریح می کند که در رؤیا پیامبر فصوص الحکم را به او عطا کرد و به وی امر فرمود که این کتاب را به مردم عرضه کند. علامه حسن زاده آملی در توصیف این کتاب گوید: «فصوص‌ الحکم‌ شیخ اکبر محیى الدین طائى حاتمى بیست و هفت فص است و هر فصّ آن به نام یکى از انسانهاى کامل که از هر یک تعبیر به کلمه شده است، و در هر فص سلطان و محور بحث یکى از امّهات و اصول معارف مهمّ و اصیل عرفانى قرآنى است. و آن بیست و هفت انسان فصوص که به نام هر یک فصّى جداگانه است بیست و سه نفر آنها از انبیاى یاد شده در قرآن کریم‌اند که یسع و ذو الکفل در آن نیامده‌اند، و چهار انسان کامل دیگر به نامهاى شیث و عزیر و لقمان و خالد علیهم السّلام‌اند به نام هر یک فصّ مستقل است.»
مصباح الهدایة الی الخلافة و الولایة
نویسنده:
روح الله خميني؛ مقدمه نویس: جلال الدین آشتیانی
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
مصباح الهداية الى الخلافة و الولاية، به زبان عربى، تأليف عارف نامدار، رهبر كبير انقلاب اسلامى ايران، حضرت امام خمينى(1320 - 1410ق) است. تاريخ آغاز رساله، به‌درستى روشن نيست، ولى تاريخ انجام و پايان آن را مؤلف در آخر رساله، 25 شوال سنه 1349ق، بيان نموده است. همان‌گونه كه از نام رساله هويدا است، موضوع مورد تحقيق در اين رساله، شرح و بيان خلافت الهيه و نبوت محمديه و ولايت علويه بر مشرب اصحاب معارف و منطبق با حقايق قرآنى و دقايق روايى است. اين كتاب، مشتمل بر يك مدخل، دو مشكات و يك خاتمه است: مشكات اول، داراى پنجاه و شش مصباح و مشكات دوم، مشتمل بر سه مصباح است. مصباح اول، داراى بيست و يك نور و مصباح دوم، شامل سيزده مطلع و چهار اصل و يك خاتمه و مصباح سوم، داراى دوازده وميض (برق و نور) است. در مشكات اول، پيرامون اسرار خلافت محمديه و ولايت علويه در حضرت علميه بحث مى‌شود و در لابه‌لاى مباحث، برخى از مسائل نبوت نيز مطرح مى‌گردد. در مشكات دوم، پيرامون رموز خلافت و ولايت و نبوت در عالم غيب و معنا و ظاهر بحث مى‌شود. اين مشكات، مشتمل بر سه مصباح است. در مصباح اول، به بعضى از اسرار عالم امر و معنا و در مصباح دوم، پيرامون آنچه كه از سرّ خلافت و نبوت و ولايت در نشانه غيبى و انوار عقلى الهى منكشف مى‌گردد، مى‌شود و در مصباح سوم، پيرامون اسرار و رموز خلافت و نبوت و ولايت در نشانه ظاهرى خلقى و راز بعثت پيامبران و مقام و منزلت ايشان نسبت به پيامبر ما، بحث شده است و در خاتمه، وصيت مؤلف به خوانندگان كتاب نسبت به كتمان اسرار عرفانى از نااهلان و تعليم آنها به طالبان، بيان شده است. مؤلف، در تفسير خلافت الهيه مى‌فرمايد: «خلافت الهيه، از شئونات بزرگ الهى و عالى‌ترين مقام ربانى است. باب ابواب تجلى و كليد فتح عالم غيب و شهود است و در اصطلاح خاص عبارت از مقام عنديت و قرابت ويژه عبدو سالك به‌سوى حق تعالى است و مفاتيح الغيبى كه جز خدا كسى از آن خبر ندارد، در اين مقام، ظهور مى‌كند. اسماء و صفات، به سبب خلافت الهيه از عالم غيب و بطون، ظهور و بروز مى‌كند؛ اين همان حجاب بزرگ است كه كوچك و بزرگ در مقابل آن، نيست و نابود مى‌گردند و دارا و نادار در حضور آن، هلاك و فانى مى‌شوند و در يك جمله، خلافت الهيه همان روح و حقيقت خلافت محمديه(ص) مى‌باشد. در تقرير نبوت محمديه مى‌فرمايد: نبوت به معنى انباء و اخبار است و نبى به معنى منبئ و مخبر از ذات خدا و اسماء و صفات و احكام و مقاصد او است. نبوت، داراى تقسيماتى است مانند: «نبوت حقه حقيقيه و نبوت حقه ظليه»، «نبوت مطلقه و نبوت مقيده»، «نبوت عامه و نبوت خاصه» و «نبوت تشريعى و نبوت تعريفى يا انبايى». نبوت، مقام ظهور خلافت الهيه و ولايت است؛ يعنى نبوت، ظاهر خلافت و ولايت است و اين دو، باطن آن مى‌باشند. نبوت حقيقيه مطلقه، عبارت از اظهار اسرارى است كه در غيب الغيوب است در حضرت واحديت به حسب استعداد مظاهر به روش تعليم حقيقى و اخبار ذاتى. در تأويل ولايت مى‌فرمايد: خلافت الهيه در واقع، حقيقت ولايت است. ولايت، معانى مختلفى دارد مانند قرب، محبوبيت، تصرف، ربوبيت و نيابت. تمام اين معانى، شايسته اين حقيقت است و ساير مراتب، ظل و سايه آن است و آن رب و مربى ولايت علويه است كه با حقيقت خلافت محمديه در عالم معنا و ظاهر متحد است. استاد سيد جلال‌الدين آشتيانى مى‌فرمايد: «اهل حق و حقيقت به اين اصل غير قابل ترديد نزد مردم دانا معترفند كه در گل‌زار معانى و حقايقى كه چمن‌آراى فكر بشر به وجود آورده است، هيچ گلى خوش‌بوتر و دل‌پذيرتر از گل عرفان نرسته است؛ اگرچه، بسيار بوده و هستند جُعَل‌صفتانى (جُعَل، نوعى حشره كه محل زندگى و غذاى آن نجاست است) كه از بوى روحانى و نفخه ربوبى اين گل، مانند شخص مبتلا به زكام كه از عطر گل فرار مى‌نمايد، مشمئزند. در اين اثر منيف، از مباحث «توحيد» و «علم الاسماء» و مسائل مهمى از قبيل بحث «بدا» و «سرّ قدر» و «علم حق به اشيا قبل از كثرت»، به طريقه حكما نيز گفت‌وگو شده است. زبان كتاب، رسا و زيبا و بهجت‌افزاست، مسائل غامض و دشوار و مباحث عاليه نبوت و ولايت در عبارات نسبتا كوتاه، ولى رسا با مهارت تقرير شده است. مصنف عظيم، همه جا به لسان خواص از عرفا با عبارات پرمعنا سخن مى‌گويد و سعى فرموده است كه اثر خود را از صورت رساله در جلباب كتاب مبسوط درنياورد و از تعرض به مسائل غير نافع احتراز نموده است. در نحوه سير يا سريان و به عبارت ديگر، ظهور حقيقت «نبوت تعريفيه» و ولايت محمديه و علويه در كافه ذرارى وجود، مطالب دقيق و تحقيقى، به قيد تحرير آورده‌اند كه خاص خواص و در بعضى از موارد، ابتكارى است. مرحوم امام خمينى در ذوق و سليقه علمى و پرهيز از ذكر مطالب غير لازم، نظير ندارند. يكى از علل جاذبه قابل توجه در آن بزرگ زمانه، علاوه بر نظم و ترتيب خاص در درس و بحث، جامعيت او بود؛ مردى كه ساليان متمادى، حوزه فلسفى منظمى داشت (تدريس شرح منظومه و اسفار، حدود 15 سال) و سطوح فقه و اصول تدريس مى‌فرمود و در عرفان و تصوف نظرى و عملى آثار باارزش تأليف نمودند». و نيز گويد: «رساله مصباح الهداية الى الخلافة و الولاية، از آثار تحقيقى و دقيق و در عين اختصار، مطالب آن روان و جذاب است و محتاج به شرحى مبسوط مى‌باشد. در تحرير شرح مفصل بر اين اثر و حل و توضيح مشكلات رساله، اشخاص باذوق و طالبان مستعد، خود را نيازمند مى‌بينند كه در اثبات نبوت و ولايت، به آثارى مراجعه نمايند و به تحقيقاتى پى برند كه آنها را از مباحث سطحى و جدلى و اخذ به روايات غير متواتر بى‌نياز نمايد. بحث و تحقيق در حقيقت نبوت و ولايت محمديه و احوال وارثان مقام و علوم و احوال حضرت ختمى مرتبت؛ يعنى اولياى محمديين را بايد در آثار ارباب عرفان جست‌وجو نمود، نه در مباحث موجود در كتب متكلمان. مرحوم امام خمينى(رض) از كثيرى از اكابر ارباب عرفان به «خلّص شيعيان اميرمؤمنان(ع)» تعبير كرده‌اند». از ديگر ويژگى‌هاى اين كتاب، تحقيقى است كه مؤلف بزرگوار درباره اسفار اربعه (سفرهاى چهارگانه) عرفانى نموده است. ايشان، ابتدا، تحقيق عارف نامدار آقا محمدرضا قمشه‌اى را به‌طور خلاصه نقل مى‌فرمايند، سپس نقدى بر تحقيق مذكور مى‌زنند و آن‌گاه تحقيق خويش را تبيين مى‌كنند كه خلاصه آن به قرار زير است: «به نظر من سفر اول، سفر از خلق به حق مقيد است كه به سبب پاره نمودن حجاب‌هاى ظاهرى و مشاهده جمال حق حاصل مى‌شود. سفر دوم، سفر از حق مقيد به حق مطلق است. در اين سفر، تمام هويات وجوديه فانى مى‌شود و تعينات خلقيه به‌طور كامل مستهلك مى‌گردد و به سبب تجلى وحدت تام، قيامت كبرى قيام مى‌كند؛ در اين موقع، حق تعالى با مقام وحدانيت تجلى مى‌كند و عارف، اشيا را اصلا نمى‌بيند و از ذات و صفات و افعال خويش فانى است. در اين دو سفر، اگر از انانيت سالك چيزى باقى مانده باشد، شيطان باطنى او كه در دو پهلوى او مخفى بوده، به‌صورت ربوبيت ظهور مى‌كند و از او شطحيات صادر مى‌شود و در حقيقت، شطحيات، از نقصان سلوك و كم بودن استعداد سالك و بقاى انيت و انانيت است؛ به همين خاطر است كه اهل سلوك عقيده دارند كه سالك نياز به مرشدى دارد كه او را به طريق سلوك ارشاد نمايد و به چگونگى سلوك عارف باشد؛ يعنى خودش اين راه را به‌طور كامل و از روى علم و عرفان و آگهى پيموده باشد و به‌هيچ‌وجه از رياضات شرعى تخطى ننمايد، زيرا روش‌هاى سلوك باطنى به تعداد دم و نفس‌هاى خلايق، نامحدود است. اگر عنايت الهى در مقام تقدير استعدادها شامل حال چنين سالكى شده باشد، حق، او را به خودش برمى‌گرداند و به سفر سوم شروع مى‌كند. سفر سوم، سفر از حق مطلق به خلق حقى، با حق است؛ يعنى از حضرت احديت جمعى به حضرت اعيان ثابته سفر مى‌كند. در اين هنگام حقايق و كمالات اشيا و چگونگى سير نزولى آنها از مقام اول و سير صعودى آنها به وطن اصلى براى سالك منكشف مى‌شود. سالك در اين سفر، پيامبر باشريعت نخواهد شد، زيرا او در نشئه عينى، به خلق رجوع ننموده است، بلكه در عالم و نشئه علمى رجوع نموده است، سپس سفر چهارم شروع مى‌شود. سفر چهارم، سفر از خلقى است كه حق است؛ يعنى از حضرت اعيان ثابته به‌سوى خلق و اعيان خارجيه با وجود حقانى. در اين حال، سالك، جمال حق را در همه مشاهده مى‌نمايد و به تمام مقامات خلق عارف مى‌گردد و شيوه سلوك آنها به‌سوى حضرت اعيان ثابته و بالاتر را مى‌داند. در اين سفر، سالك، احكام ظاهرى قالبى و اعمال باطنى قلبى را تشريع مى‌نمايد و از ذات و صفات و اسماء حق تعالى و معارف حقه به اندازه استعداد طالبان خبر مى‌دهد».
حکمت پنهان: سنت‌های باطنی و ریشه‌های عرفان مسیحی [کتاب انگلیسی]
نویسنده:
Guy Stroumsa
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
Brill Academic Pub,
چکیده :
ترجمه ماشینی: خوانندگان علاقه مند پیشنهادات و اظهارات تحریک آمیز موجود در این دستور کار جامع را بررسی خواهند کرد. استرومسا، به طور کلی، توضیح قانع کننده ای از تز اصلی خود ارائه می دهد. داور حاضر موافق است که باطنی گرایی - به معنای ارائه شفاهی محدود و خصوصی از متون مقدس مکتوب که از معلم به دانش آموز منتقل می شود - نقش آشکاری در لایه های اولیه ادبیات مسیحی ایفا می کند: مفهوم خود یک «جانشینی رسولی» و اهمیت اجتماعی دومی در شکل گیری جوامع اولیه مسیحی، در غیر این صورت بی معنی خواهد بود. چنین آموزه هایی احتمالاً زیربنای تولید بسیاری از انجیل ها، اعمال و آخرالزمان های آخرالزمان باقی مانده است. پس از نویسندگی، آنها به نوبه خود اقتدار گروهی را که آنها را در اختیار دارند تقویت و تقویت می کنند، در حالی که به طور همزمان رشد سنت های شفاهی جدید را برای خودسازی تشویق می کنند. اما من با استرومسا در مورد استخوان بندی احتمالی سنت های تفسیری در «اسطوره گنوسی» مخالفم. سنت‌های تفسیری مسلماً وجود دارند، اسطوره‌سازی مجدد شده‌اند، اما به نوبه‌ی خود اکنون در کانون توجه توضیحی نسل‌های بعدی بازرگانان قرار می‌گیرند. فقط باید به شواهد فزاینده ای برای تداوم حیات مضامین عرفانی در ادیان مبتنی بر کتاب مقدس مدت ها پس از مرگ فرضی به اصطلاح گنوسیسم کلاسیک اشاره کرد. به نظر می رسد که چنین ماندگاری مستلزم وجود یک سنت تفسیری زنده (باطنی) است.
درسگفتار آشنایی با تأویل عرفانی
مدرس:
سید یدالله یزدان پناه
نوع منبع :
صوت , درس گفتار،جزوه وتقریرات
منابع دیجیتالی :