جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1151
تفسیر الفخر الرازی المجلد 22
نویسنده:
محمد الرازی فخرالدین ابن العلامه ضیاء الدین عمرالشهیر بخطیب الرینفع الله به المسلمین
نوع منبع :
کتاب , آثار مرجع
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ب‍ی‍روت‌: دارالفکر,
چکیده :
تفسير فخر رازی، تفسيرى كلامى، نوشتهء فخرالدين رازى، متكلم و مفسر اشعرى قرن ششم و هفتم هجرى است. تفسير كبير مهم‏ترين و جامع‏ترين اثر فخر رازى و يكى از چند تفسير مهم و برجستهء قرآن كريم به زبان عربى است. اين كتاب به سبب حجم بسيارش به تفسير كبير مشهور شده، ولى نام اصلى آن مفاتيح الغيب است. فخر رازى، بر خلاف زمخشرى، كه هدف از تفسيرش دفاع از آموزه‏هاى معتزلى است، به صراحت به انگيزه و هدف خود در نگارش اين تفسير اشاره‏اى نكرده، ولى عملا در جاى جاى آن، به دفاع از مذهب كلامى ابوالحسن اشعرى(متوفى ٣٣۴) و رد آراى مخالفان وى، به ويژه معتزله، پرداخته است. يكى از دلايل شهرت و اعتبار تفسير كبير، تأثير آن بر تفاسير بعدى است. برخى از مفسرانى كه از محتواى تفسير كبير و روش آن استفاده كرده يا تأثير پذيرفته‏اند، عبارت‏اند از: نيشابورى در غرائب القرآن، بيضاوى در انوار التنزيل، آلوسى در روح المعانى، قاسمى در محاسن التأويل، طباطبائى در الميزان و رشيدرضا كه عالمى سلفى و پيرو ابن تيميّه است، در المنار از شيوهء استدلال و محتواى تفسير كبير بسيار استفاده كرده و طنطاوى نيز در الجواهر، قرآن را به همان شيوهء فخر رازى تفسير كرده است. اين اثر شامل سى و دو جلد مى‏باشد. هر چند فخر رازى در ابتداى تفسير كبير گفته است كه آن را در مقدمه و ابوابى تنظيم كرده و مقدمه نيز شامل ابواب و فصولى است، عملا در همان فصل اول از مقدمه، به تفسير {/«اعوذ باللّه من الشيطان الرجيم»/} پرداخته است. او تفسير هر سوره را با ذكر نام آن، محل نزول، تعداد آيات و اقوال مربوط به آن آغاز كرده، سپس با ذكر يك يا دو يا چند آيه از آن سوره، توضيح كوتاهى دربارهء مناسبت آنها با آيات قبلى داده است. اين ويژگى از امتيازات بارز اين تفسير است. سپس، چنانچه روايت يا حديثى از پيامبر اكرم(ص)، صحابه يا تابعين دربارهء آيه يا آيات وجود داشته، آنها را بررسى كرده، يا به ذكر مسائلى چون ناسخ و منسوخ يا شرح مصطلحات حديثى(مانند متواتر و آحاد و جرح و تعديل) پرداخته، آنگاه آيه يا آيات مورد نظر را به كوچكترين اجزاى مفهومى، تجزيه كرده و تحت عناوينى؛ چون مسئله، سؤال، وجه، اقوال، امور و غيره، از ابعاد مختلف كلامى و فلسفى و لغوى و ادبى و فقهى و مانند اين‏ها به بررسى و تفسير آنها پرداخته و در پايان، نظر خود را بيان نموده است. اين بحث‏هاى تفصيلى و پرداختن به ابعاد گوناگون يك مسئله، از ويژگى‏هاى بارز و منحصر به فرد تفسير كبير است. تفسير كبير را از نظر روش، در شمار تفاسير عقلى و كلامى آورده‏اند. ذهبى آن را از نوع تفسير به رأى جائز دانسته است. علامه طباطبائى نيز از طرفى اين تفسير را تفسيرى كلامى ذكر كرده و از طرف ديگر، تفسير متكلمان را تطبيق ناميده و رد كرده است. هر چند تفسير فخر رازى پر از مباحث كلامى و عقلى است، ظاهرا خود او لزوما به دنبال نگارش تفسيرى كلامى يا فلسفى يا تفسير به رأى، چه ممدوح چه مذموم، نبوده است، زيرا در تفسير خود به اين نكته اشاره‏اى نكرده و در وصيتنامه‏اش مى‏نويسد كه هيچ يك از اين روش‏هاى فلسفى و كلامى در كنار روش قرآنى ارج و ارزشى ندارند. با توجه به اين كه محور غالب مباحث كلامى، آيات قرآن كريم بوده است، در تفسير كبير كه صبغه‏اى كلامى دارد، مى‏توان مجموعهء نسبتا كاملى را از آراى كلامى اشاعره، معتزله، كراميه و برخى فرق ديگر ملاحظه كرد و به يك دورهء كامل از مباحث كلامى دست يافت. برخى از مباحث كلامى - فلسفى كه فخر رازى به آنها پرداخته عبارت‏اند از: معرفت خداوند و اين كه آيا در شناخت او نظر و استدلال جائز است يا نه، ايمان و اسلام، تفاوت ميان اين دو و اركان ايمان، كلام الهى و بحث از حدوث و قدم آن، رؤيت خداوند، عدل الهى، جبر و اختيار و قضا و قدر، حدوث و قدم عالم، اعجاز قرآن، ارادهء خداوند، مفهوم استواى خداوند بر عرش، تجسيم، تثليث، عصمت انبيا، شفاعت پيامبر اكرم،عقيدهء شيعه در امامت معصوم و احتمال صحت آن، بيان لزوم وجود معصوم در هر زمانى با اين توضيح كه بر خلاف نظر شيعه و بنابر اعتقاد اشاعره و خود فخر رازى، مجموع امت معصوم است نه يك تن، و بحث معاد. در ميان مفسران، فخر رازى بيش از همه در تبيين آيات باران كوشيده است. از آراى خاص تفسيرى رازى، اعتقاد به نبودن واژه‏هاى دخيل و غير عربى در قرآن است، همچنين وى به نقل روايات اسباب نزول و ذكر قرائت‏هاى مختلف اهتمام فراوانى داشته است. غلبهء صبغهء كلامى - عقلى در تفسير كبير مانع از اين نشده است كه فخر رازى در مواردى، از شيوهء قرآن به قرآن، در تفسير آيات كريمه استفاده كند؛ ولى با وجود اشاراتى كه به احاديث پيامبر اكرم و امامان شيعه كرده و رواياتى كه از صحابه و تابعين آورده، در تفسير خود اعتماد اندكى به احاديث داشته است. گفته مى‏شود كه او در نقل احاديث به شيوه‏اى كه در عصر او معمول بوده، سلسله سند حديث را ذكر نكرده و نيز احاديثى را كه بسيارى از مفسران، حتى عقلى مشربانى چون زمخشرى و طبرسى،در فضائل سوره‏ها و ثواب قرائت آنها نقل مى‏كنند، نياورده است. در تفسير كبير استفاده از رواياتى كه از اسرائيليات شمرده مى‏شوند، بسيار اندك است. براى نمونه ذيل آيهء «ن» در سورهء قلم، «ن» را به معناى نهنگى كه زمين بر پشت آن قرار دارد، دانسته است. فخر رازى هر چند اين روايت را در تفسير آيهء مذكور آورده، آن را نه به سبب مخالفت با عقل يا اشكال در سلسله روايت يا محتواى حديث يا از اسرائيليات بودن رد كرده، بلكه از جنبهء ادبى و نحوى مردود دانسته اس. تفسير فخر رازى با وجود صبغهء كلامى، از اشارات صوفيانه خالى نيست و در تفسير برخى آيات به ذكر طريق و شيوهء عارفان در تفسير آيات نيز پرداخته است. از ويژگى‏هاى بارز روش فخررازى در تفسير كبير، اهتمام جدّى او به بيان مناسبات ميان آيات و سور قرآن كريم است. وى تنها به ذكر يك مناسبت اكتفا نمى‏كند، بلكه در بيشتر مواقع به بيان چند مناسبت مى‏پردازد. عنايت به نكات ادبى و بلاغى، از جمله استشهاد به شواهد شعرى دورهء جاهليت در مباحث لغوى و نحوى و بلاغى، از ديگر ويژگى‏هاى روش تفسيرى فخر رازى محسوب مى‏شود. وى در اين خصوص، بيشترين استفاده را از كشاف زمخشرى برده است. توجه به مباحث فقهى نيز از جمله خصايص روش فخر رازى در تفسير كبير است. فخر رازى در برخورد با آيات احكام، ابتدا آراى مكاتب و مذاهب مختلف فقهى را در خصوص آنها مطرح مى‏كند و سپس به تفصيل به بيان گرايش فقهى خود، يعنى مذهب فقهى شافعى، مى‏پردازد و بر صحت آن استدلال مى‏كند. تفسير كبير به دليل مهارت فخر رازى در علوم مختلف، سرشار از مباحث كلامى، فلسفى، منطقى، فقهى، ادبى و غيره است و همين ويژگى آن را دايرةالمعارف گونه كرده است. اين گستردگى و اطناب تفسير فخر رازى مى‏تواند از آن جهت باشد كه وى آن را براى عموم ننوشته است. به نظر برخى از علماى تفسير، اشتمال تفسير فخر رازى بر اين حجم مطالب متنوع، از اهميت تفسيرى آن كاسته است. به گفتهء ابوحيّان غرناطى، (مفسر قرن هفتم و هشتم)، در تفسير فخر رازى مطالبى هست كه در عالم تفسير نيازى به آنها نيست. ابن تيميّه نيز آن را تفسيرى دانسته كه در آن، جز تفسير از هر موضوعى سخنى يافت مى‏شود. به عقيدهء سيوطى، اين تفسير مملو از سخنان حكما و فلاسفه است و بحث‏هاى تفسيرى‏اش بى‏ارتباط با آيات است. ابن خلّكان نيز مى‏گويد كه در آن مطالب غريب و نا آشناى فراوانى آمده است. عده‏اى نيز بر محتواى آن خرده گرفته‏اند و معتقدند كه تفسير كبير از اين جهت عيوب فراوانى دارد، از جمله ابوشامه مقدسى (متوفى ۶۶۵) معتقد است كه فخر رازى در تفسير خود شبهات جدّى مخالفان اسلام و اهل سنّت را به بهترين شكل مطرح كرده، ولى از حل آنها در نهايت عجز و ناتوانى فرومانده است.
تفسیر الفخر الرازی المجلد 17
نویسنده:
محمد الرازی فخرالدین ابن العلامه ضیاء الدین عمرالشهیر بخطیب الرینفع الله به المسلمین
نوع منبع :
کتاب , آثار مرجع
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ب‍ی‍روت‌: دارالفکر,
چکیده :
تفسير فخر رازی، تفسيرى كلامى، نوشتهء فخرالدين رازى، متكلم و مفسر اشعرى قرن ششم و هفتم هجرى است. تفسير كبير مهم‏ترين و جامع‏ترين اثر فخر رازى و يكى از چند تفسير مهم و برجستهء قرآن كريم به زبان عربى است. اين كتاب به سبب حجم بسيارش به تفسير كبير مشهور شده، ولى نام اصلى آن مفاتيح الغيب است. فخر رازى، بر خلاف زمخشرى، كه هدف از تفسيرش دفاع از آموزه‏هاى معتزلى است، به صراحت به انگيزه و هدف خود در نگارش اين تفسير اشاره‏اى نكرده، ولى عملا در جاى جاى آن، به دفاع از مذهب كلامى ابوالحسن اشعرى(متوفى ٣٣۴) و رد آراى مخالفان وى، به ويژه معتزله، پرداخته است. يكى از دلايل شهرت و اعتبار تفسير كبير، تأثير آن بر تفاسير بعدى است. برخى از مفسرانى كه از محتواى تفسير كبير و روش آن استفاده كرده يا تأثير پذيرفته‏اند، عبارت‏اند از: نيشابورى در غرائب القرآن، بيضاوى در انوار التنزيل، آلوسى در روح المعانى، قاسمى در محاسن التأويل، طباطبائى در الميزان و رشيدرضا كه عالمى سلفى و پيرو ابن تيميّه است، در المنار از شيوهء استدلال و محتواى تفسير كبير بسيار استفاده كرده و طنطاوى نيز در الجواهر، قرآن را به همان شيوهء فخر رازى تفسير كرده است. اين اثر شامل سى و دو جلد مى‏باشد. هر چند فخر رازى در ابتداى تفسير كبير گفته است كه آن را در مقدمه و ابوابى تنظيم كرده و مقدمه نيز شامل ابواب و فصولى است، عملا در همان فصل اول از مقدمه، به تفسير {/«اعوذ باللّه من الشيطان الرجيم»/} پرداخته است. او تفسير هر سوره را با ذكر نام آن، محل نزول، تعداد آيات و اقوال مربوط به آن آغاز كرده، سپس با ذكر يك يا دو يا چند آيه از آن سوره، توضيح كوتاهى دربارهء مناسبت آنها با آيات قبلى داده است. اين ويژگى از امتيازات بارز اين تفسير است. سپس، چنانچه روايت يا حديثى از پيامبر اكرم(ص)، صحابه يا تابعين دربارهء آيه يا آيات وجود داشته، آنها را بررسى كرده، يا به ذكر مسائلى چون ناسخ و منسوخ يا شرح مصطلحات حديثى(مانند متواتر و آحاد و جرح و تعديل) پرداخته، آنگاه آيه يا آيات مورد نظر را به كوچكترين اجزاى مفهومى، تجزيه كرده و تحت عناوينى؛ چون مسئله، سؤال، وجه، اقوال، امور و غيره، از ابعاد مختلف كلامى و فلسفى و لغوى و ادبى و فقهى و مانند اين‏ها به بررسى و تفسير آنها پرداخته و در پايان، نظر خود را بيان نموده است. اين بحث‏هاى تفصيلى و پرداختن به ابعاد گوناگون يك مسئله، از ويژگى‏هاى بارز و منحصر به فرد تفسير كبير است. تفسير كبير را از نظر روش، در شمار تفاسير عقلى و كلامى آورده‏اند. ذهبى آن را از نوع تفسير به رأى جائز دانسته است. علامه طباطبائى نيز از طرفى اين تفسير را تفسيرى كلامى ذكر كرده و از طرف ديگر، تفسير متكلمان را تطبيق ناميده و رد كرده است. هر چند تفسير فخر رازى پر از مباحث كلامى و عقلى است، ظاهرا خود او لزوما به دنبال نگارش تفسيرى كلامى يا فلسفى يا تفسير به رأى، چه ممدوح چه مذموم، نبوده است، زيرا در تفسير خود به اين نكته اشاره‏اى نكرده و در وصيتنامه‏اش مى‏نويسد كه هيچ يك از اين روش‏هاى فلسفى و كلامى در كنار روش قرآنى ارج و ارزشى ندارند. با توجه به اين كه محور غالب مباحث كلامى، آيات قرآن كريم بوده است، در تفسير كبير كه صبغه‏اى كلامى دارد، مى‏توان مجموعهء نسبتا كاملى را از آراى كلامى اشاعره، معتزله، كراميه و برخى فرق ديگر ملاحظه كرد و به يك دورهء كامل از مباحث كلامى دست يافت. برخى از مباحث كلامى - فلسفى كه فخر رازى به آنها پرداخته عبارت‏اند از: معرفت خداوند و اين كه آيا در شناخت او نظر و استدلال جائز است يا نه، ايمان و اسلام، تفاوت ميان اين دو و اركان ايمان، كلام الهى و بحث از حدوث و قدم آن، رؤيت خداوند، عدل الهى، جبر و اختيار و قضا و قدر، حدوث و قدم عالم، اعجاز قرآن، ارادهء خداوند، مفهوم استواى خداوند بر عرش، تجسيم، تثليث، عصمت انبيا، شفاعت پيامبر اكرم،عقيدهء شيعه در امامت معصوم و احتمال صحت آن، بيان لزوم وجود معصوم در هر زمانى با اين توضيح كه بر خلاف نظر شيعه و بنابر اعتقاد اشاعره و خود فخر رازى، مجموع امت معصوم است نه يك تن، و بحث معاد. در ميان مفسران، فخر رازى بيش از همه در تبيين آيات باران كوشيده است. از آراى خاص تفسيرى رازى، اعتقاد به نبودن واژه‏هاى دخيل و غير عربى در قرآن است، همچنين وى به نقل روايات اسباب نزول و ذكر قرائت‏هاى مختلف اهتمام فراوانى داشته است. غلبهء صبغهء كلامى - عقلى در تفسير كبير مانع از اين نشده است كه فخر رازى در مواردى، از شيوهء قرآن به قرآن، در تفسير آيات كريمه استفاده كند؛ ولى با وجود اشاراتى كه به احاديث پيامبر اكرم و امامان شيعه كرده و رواياتى كه از صحابه و تابعين آورده، در تفسير خود اعتماد اندكى به احاديث داشته است. گفته مى‏شود كه او در نقل احاديث به شيوه‏اى كه در عصر او معمول بوده، سلسله سند حديث را ذكر نكرده و نيز احاديثى را كه بسيارى از مفسران، حتى عقلى مشربانى چون زمخشرى و طبرسى،در فضائل سوره‏ها و ثواب قرائت آنها نقل مى‏كنند، نياورده است. در تفسير كبير استفاده از رواياتى كه از اسرائيليات شمرده مى‏شوند، بسيار اندك است. براى نمونه ذيل آيهء «ن» در سورهء قلم، «ن» را به معناى نهنگى كه زمين بر پشت آن قرار دارد، دانسته است. فخر رازى هر چند اين روايت را در تفسير آيهء مذكور آورده، آن را نه به سبب مخالفت با عقل يا اشكال در سلسله روايت يا محتواى حديث يا از اسرائيليات بودن رد كرده، بلكه از جنبهء ادبى و نحوى مردود دانسته اس. تفسير فخر رازى با وجود صبغهء كلامى، از اشارات صوفيانه خالى نيست و در تفسير برخى آيات به ذكر طريق و شيوهء عارفان در تفسير آيات نيز پرداخته است. از ويژگى‏هاى بارز روش فخررازى در تفسير كبير، اهتمام جدّى او به بيان مناسبات ميان آيات و سور قرآن كريم است. وى تنها به ذكر يك مناسبت اكتفا نمى‏كند، بلكه در بيشتر مواقع به بيان چند مناسبت مى‏پردازد. عنايت به نكات ادبى و بلاغى، از جمله استشهاد به شواهد شعرى دورهء جاهليت در مباحث لغوى و نحوى و بلاغى، از ديگر ويژگى‏هاى روش تفسيرى فخر رازى محسوب مى‏شود. وى در اين خصوص، بيشترين استفاده را از كشاف زمخشرى برده است. توجه به مباحث فقهى نيز از جمله خصايص روش فخر رازى در تفسير كبير است. فخر رازى در برخورد با آيات احكام، ابتدا آراى مكاتب و مذاهب مختلف فقهى را در خصوص آنها مطرح مى‏كند و سپس به تفصيل به بيان گرايش فقهى خود، يعنى مذهب فقهى شافعى، مى‏پردازد و بر صحت آن استدلال مى‏كند. تفسير كبير به دليل مهارت فخر رازى در علوم مختلف، سرشار از مباحث كلامى، فلسفى، منطقى، فقهى، ادبى و غيره است و همين ويژگى آن را دايرةالمعارف گونه كرده است. اين گستردگى و اطناب تفسير فخر رازى مى‏تواند از آن جهت باشد كه وى آن را براى عموم ننوشته است. به نظر برخى از علماى تفسير، اشتمال تفسير فخر رازى بر اين حجم مطالب متنوع، از اهميت تفسيرى آن كاسته است. به گفتهء ابوحيّان غرناطى، (مفسر قرن هفتم و هشتم)، در تفسير فخر رازى مطالبى هست كه در عالم تفسير نيازى به آنها نيست. ابن تيميّه نيز آن را تفسيرى دانسته كه در آن، جز تفسير از هر موضوعى سخنى يافت مى‏شود. به عقيدهء سيوطى، اين تفسير مملو از سخنان حكما و فلاسفه است و بحث‏هاى تفسيرى‏اش بى‏ارتباط با آيات است. ابن خلّكان نيز مى‏گويد كه در آن مطالب غريب و نا آشناى فراوانى آمده است. عده‏اى نيز بر محتواى آن خرده گرفته‏اند و معتقدند كه تفسير كبير از اين جهت عيوب فراوانى دارد، از جمله ابوشامه مقدسى (متوفى ۶۶۵) معتقد است كه فخر رازى در تفسير خود شبهات جدّى مخالفان اسلام و اهل سنّت را به بهترين شكل مطرح كرده، ولى از حل آنها در نهايت عجز و ناتوانى فرومانده است.
اثبات رسالت پيامبر(ص)
نوع منبع :
پرسش و پاسخ
پاسخ تفصیلی:
در مورد پيامبران راه هايي براي شناخت حقانيت آنها وجود دارد. فرض کنيد شما در زمان حضرت عيسي(ع) زندگي مي کنيد و او ادعاي پيامبري مي کند. شما حق داريد از او بپرسيد به چه دليل و مدرکي شما خود را پيام آور و رسول خداي يکتا معرفي مي کنيد؟ اگر او در جواب شما بیشتر ...
انتخاب حضرت پيامبر(ص)
نوع منبع :
پرسش و پاسخ
پاسخ تفصیلی:
براساس ادله نبوت عامه، خداوند براى هدايت بشر مى‏بايست افرادى را از جنس خود بشر، از ميان انسان‏ها به عنوان الگو و هادى برگزيند و آنان را از ويژگى‏هايى چون علم و عصمت و... برخوردار كند. بنابراين بدون شك پيامبران و امامان مورد عنايت خاص الهى قرار گرفته‏ بیشتر ...
موقف الفيلسوف ابن سينا من النبوة والأنبياء - عرض ونقض
نویسنده:
صالح حسين الرقب
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
صفحات :
از صفحه 232 تا 276
بررسی و روش‌شناسی ‌تطبیقی اندیشه‌های کلامی شیخ صدوق و شیخ مفید
نویسنده:
محمدعلی نیازی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
دراين پايانامه انديشه هاي کلامي شيخ صدوق وشيخ مفيد در شش فصل مورد بررسي و تطبيق قرارگرفته است.درفصل دوم به روش شناسي انديشه هاي کلامي اين دو انديشمند پرداخته شده است که روش نقل گرايي صدوق بر عقل گرايي او غلبه دارد و مفيد جنبه عقل گرايي را در مباحث کلامي بر روش نقل گرايي ترجيح مي دهد. در فصل سوم ضرورت شناخت خدا، اثبات خدا و صفات خدا از ديدگاه صدوق و مفيد مورد بررسي وتطبيق قرار گرفته است. فصل چهارم پيرامون نبوت بحث شده است .دراين فصل همچنين نبوت خاصه و عامه، راههاي شناخت نبي و ويژگيهاي پيامبران الهي از ديدگاه صدوق ومفيد بررسي شده است.در فصل پنجم نيز ضرورت وجود امام و ويژگيها و صفات امام وهمچنين امامت امام عصر وغيبت ايشان ازديدگاه اين دو انديشمند موردبررسي قرارگرفته است.در فصل پاياني(فصل ششم)پيرامون حقيقت روح ، معاد جسماني،روحاني و بحث شفاعت ، بهشت ،جهنم و غيره... ازديدگاه صدوق ومفيد موردبررسي وتطبيق قرارگرفته شده است.
بررسی تطبیقی مساله نبوت (ضرورت بعثت، معجزه، وحی) در مدرسه حله و اصفهان
نویسنده:
یداله هل اتایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیدهبا بررسی تاریخی- کلامی اندیشه‌های اعتقادی دانشمندان شیعه در مدرسه حله می‌توان دریافت که آنان در مسأله نبوت، وحی را امری پنهانی و دیدن و شنیدن کلام ملک می‌دانند, و ضرورت بعثت نبی را با دلائل مختلفی که مهم‌ترین آنها قاعده لطف است اثبات می‌کنند، متکلمان این مدرسه معجزه را عبارت می‌دانند از اینکه نبی برای صدق نبوت خود امری را که برخلاف عادت است از طرف خداوند بیاورد. و این امر خارق‌العاده همراه با ادعای نبوت و مطابق با آنچه پیمبر ادعا کردهاست، باشد. اندیشمندان امامیه در مدرسه اصفهان با دو رویکرد فلسفی، و رویکرد عقلی و نقلی به این مسأله پرداخته‌اند. از منظر فلسفی وحی را اتصال نفس نبی به ذوات مجرده عالم عقل (به‌ویژه عقل فعّال) و مشاهده همه حقایق هستی می‌دانند، و بعد در سیر نزولی همین حقایق در عالم مثال به‌صورت کلمات همگون با عالم مثال (خیال متصل) درآمده و در منزل دیگر در عالمحس به‌صورت الفاظ و کلمات موزون حس می‌گردد. آنان برای ضرورت نبی دلایلی را ذکر می‌کنند، ازجمله نیازمندی انسان به زندگی اجتماعی و مصلحت بودن آن برای بقاء نوع انسان و اصلاح آخرت و تقویت عقل در احکام و مسائلی که عقل درنمی‌یابد. اندیشمندان این مدرسهدربیان ماهیت معجزه برای نفس آنچنان قدرتی قائل شده‌اند که در سایه طهارت و قوت می‌تواند در هیولای عالم عنصری تغییر ایجاد کند؛ و اینهمان معجزه است. همان طور که آشکار است در این دیدگاه تبیینی کاملا نفس محورانه از وحی و معجزه را شاهدیم.در طرف دیگر این مدرسه شخصیت‌هایی مانند علامه مجلسی و دیگران که با رویکرد عقلی ـ نقلی به تبیین وحی پرداخته‌اند، وحی را کاملاً خدا محورانه می‌دانند، یعنی این خدا است که یا باواسطه صوت یا فرشته وحی، وحی را به انبیاء می‌رساند. و در بیان ضرورت بعثت از منظر آیات و روایات و ادله نقلی به آن می‌پردازند، و از زوایای گوناگون بعثت انبیاء را لازم و ضروری می‌دانند. و با توجه به همین مبنای فکری معجزهرا فعل الهی که برخلاف مجرای طبیعی و همراه با دعوی نبوی باشد می‌دانند.
قرآن؛ مُهر پایان بر وحى (بسط ناپذیرى وحى)
نویسنده:
مصطفى کریمى
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمينی قدس‌سره,
چکیده :
از جمله مباحث ضرورى در باب وحى و قرآن، يافتن پاسخ اين پرسش است كه آيا وحى (به معناى گرفتن حقايق يا جملات از خداوند به وسيله پيامبر براى هدايت بشر، كه با هبوط حضرت آدم (عليه السلام) بر زمين آغاز شد)، با نزول آخرين آيه قرآن كريم و رحلت پيامبر اكرم (صلى الله عليه وآله) پايان يافت، يا هرگز اين نوع ارتباط قطع نشده و پس از پايان نزول قرآن كريم نيز افراد ديگرى از اين نوع ارتباط و دريافت برخوردارند؟ چنان كه برخى از محققان غيرمسلمان نيز اذعان دارند، مسلمانان قرآن را آخرين كتاب و آخرين مرحله وحى خداوندى تلقى مى كنند و وحى را پايان يافته مى دانند. حتى برخى از انديشمندان مسلمان بر اين باور ادعاى اجماع كرده و بعضى ديگر آن را از ضروريات اسلام شمرده اند.
سیر پیدایش و تحول نظریه «الهام» با تأکید بر آیات قرآن
نویسنده:
علی اسدی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمينی قدس‌سره,
چکیده :
برخى از آيات و نيز گزارش قرآن درباره القاى برخى از معارف در دل شمارى از انسان هاى غير نبى، زمينه ساز پيدايش تفكر و نظريه تازه اى در شناخت شناسى اسلامى شده است. بر اساس اين نظريه و نگرش، كه در گذر ايام و به تدريج، رو به رشد و استقلال نهاد، انسان مى تواند در كنار شناخت تجربى، عقلى و وحيانى، به نوع ديگرى از شناخت دست يابد كه زمينه، قلمرو و ابزار متفاوتى دارد و جهان بينى متفاوتى را پديد مى آورد. زمينه و راه دست يابى به چنين فهم و دركى، كه مى توان آن را «شناخت و معرفت الهامى و عرفانى» ناميد، فقط تزكيه و تهذيب نفس و طهارت روح و روان، و يگانه ابزار دريافت آن دل آدمى است، و همه مؤمنان صالح و پرهيزگار مى توانند متناسب با ايمان، عمل صالح و طهارت روحى خود از معرفت ياد شده برخوردار باشند. چنين شناختى، كه بى هيچ زمينه حسى و عقلى به يكباره و فقط از سوى خداوند افاضه مى شود، جلوه اى از امداد غيبى الهى در زندگى بشر است. از برخى گزارش هاى رسيده برمى آيد كه «الهام» به عنوان يكى از منابع شناخت، ابتدا در حوزه مسائل و چالش هاى نخستين كلامى مورد توجه مسلمانان قرار گرفت و آنگاه به قلمرو عرفان و فلسفه راه يافت. نسبت معرفت الهامى با وحى، نبوت، خاتميت، القائات شيطانى و آموزه هاى شريعت، از چالش هاى پيش روى اين نظريه است.
بررسی تطبیقی مسائل کلامی در حدیقه سنائی و مثنوی مولوی
نویسنده:
مریم شفیعی تابان
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در پژوهش حاضر، حدیقه الحقیقه-به عنوان نخستین منظومه عرفانی-و مثنوی شریف-به کامل ترین و مهمترین اثر عرفانی-از جهت آرا و اندیشه های کلامی بررسی و با هم مقایسه شده اند. علم کلام-به عنوان یکی از مهمترین علوم اسلامی-وظیفه دفاع از دیانت-به ویژه اعتقادات-در برابر معارضان را به عهده دارد. سنائی و مولوی را در وهله اول، به عنوان چهره هایی عارف می شناسیم، سپس عنوان متکلم در مورد آن دو عزیز، صدق می کند. هر دو شاعر، اشعری هستند-البته با گرایشهای شیعی- و با عقل گرایی صرف در ستیز.تار اندیشه های عرفانی آن دو بزرگوار، بسیاری جاها در پود عقاید فلسفی و کلامی تنیده می گردد و افکاری عالی و درخشان را شکل می دهد. با عنایت به تفاوت موجود در مشرب عرفانی آن دو مرد ربانی، و این که مولوی در حوزه عرفان و تصوف مسلک خاصی را می پیماید، برخی آرای کلامی صرفا به مولانا اختصاص دارد و آنها را بدان گونه که در مثنوی مندرج است، در حدیقه به هیچ وجه نمی بینیم. همچنین سنائی و مولوی در برخی مباحث، با یکدیگر اختلاف عقیده دارند که در متن، بدین موارد پرداخته شده است. نکته مهمی که از این رساله منتج می گردد، این است که آزاد اندیشانی چون سنائی و مولانا را در حوزه یک مذهب خاص نمی توان محدود کرد، چرا که این دو شاعر عارف مسلک-به دور از هر گونه تعصب و خام اندیشی-گرایش به آرای مختلف از مذاهب متفاوت را اختیار نموده و با کیمیای عشق، رنگ ها و نمودهای ظاهری را از میان برداشته اند.
  • تعداد رکورد ها : 1151