جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 189
دیدگاه مکاتب قم و بغداد درباره ی عصمت، علم و غلو و بازخورد آن در مطالعات حدیثی
نویسنده:
روح‌الله شهیدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مکتب نصّ گرای قم و مکتب عقل گرای بغداد با توجه به اختلاف روش و منبع تحقیق، در نظام امامت پژوهی، زیر شاخه ها و ملازمات آن به ویژه علم و عصمت و غلو اختلافات و تمایزهایی دارند. این اختلافها در تبیین و ارزیابی روایات نیز ثاثیر داشته است. قمیان بر پای? احادیث و نصوص معتقد بودند که امام محور تعادل عالم تکوین و تشریع است و در راستای ایفای این نقش از منابع علم متعدّدی چون توارث، تحدیث، توسّم و فراست بهره می برد و علوم مختلفی را چون علم به دین، رخ دادهای آینده، باطن افراد و غیره در اختیار دارد. امّا بغدادیان از منظر عقلی، امام را لطفی در راستای تقرّب بندگان به طاعت خداوند می دیدند و بر این اساس منابع علم امام را نوعاً به توارث فرو کاسته و علم او را به حوز? احکام و سیاست ویژه می ساختند. پذیرشِ روایات منابع و گستره های علم امام و فهمِ ظاهر گرایان? آنها از سوی قمیان و عدم پذیرش برخی از روایات منابع علم، تخصیص روایات عامّ علم امام به حوز? احکام، حمل روایات دالّ بر آگاهی امام از آینده، بواطن و ... بر معجز? امام و نه یک صفت ضرور و همیشگی برای امام از سوی بغدادیان، بازخورد مبانی کلامی پیش گفته در مطالعات حدیثی دو مکتب است. در مسأل? عصمت نیز هر چند قمیان امام را از عیوب ظاهری و گناه معصوم می شمردند ولی سهو در اعمال عبادی را بر او جایز می دانستند. بغدادیان هم در عین باور به عصمت امام از گناه و برخی از عیوب ظاهری، او را مطلقاً از سهو در عبادات مبرّا می دانستند. هر دو مکتب روایات منافی با عصمت امام از گناه را باطل انگاشته یا آن را به گونه ای توجیه و تأویل می نمایند ولی در موضوع عصمت امام از سهو، قمیان افزون بر پذیرش صدور روایات سهو النبی، در موجّه ساختن آن نیز سعی بلیغ دارند ولی بغدادیان این روایات را نقد و ردّ می کنند. هر دو مکتب باور به الوهیّت و ربوبیّت ائمه را از شاخصه های غلو در ذات می دانند و در نقد یا توجیه روایاتی که به صراحت بر این امور دلالت دارند، می کوشند. امّا در تعیین مصداق روایاتی که لازم? معنایی آنها به چنین غلوی می انجامد، همداستان نیستند. پذیرش روایاتِ عوالم پیشا خلقتی و توجیه مسائل مختلف با بهره گیری از آن و قبولِ روایات سهو النبیّ از سوی قمیان و ردّ پاره ای از روایات مربوط عالمهای پیش از آفرینش، متّهم کردن راویان ناقلِ آنها، تأویل پاره ای دیگر از این روایات وردّ احادیث سهو النبیاز سوی بغدادیان نمونه ای از این اختلاف است. افزون بر این بغدادیان ثابت ماندن تعداد روزهای ماه رمضان را از شاخصه های غلات می دانند، حال آنکه قمیان این روایات را نقل کرده و در صدور آن شکّی به خود راه نمی دهند. تعیین مصداق راویان غالی بر اساس معیارهای پیش گفته نیز از موارد اختلاف میان قمیان و بغدادیان است. بغدادیان بحث غلو در صفات را نیز به غلو در ذات افزوده اند و معتقدند ضروری و همیشگی دانستن علم امام به رخ دادهای آینده، باطن افراد، زبانها و... معتقد باشد، غلو است و منابعحدیثی در بردارند? این مطالب را نقد می کنند، حال آنکه قمیان روایات دالّ بر این علوم را به راحتی پذیرقته، منابعدر بردارند? آن را مورد استناد قرار می دهند و جزء باورهای بنیادین ایشان است. قمیان و بغدادیان اباحی گری را شاخص? عملی غلات می دانند ولی در برابرمستند آن، یعنی احادیثی که اصل دین را معرفت اهل بیت و دشمنان آنها می دانند، عملکردی متفاوت دارند. قمیان با اعتقاد به اصالت باطن در دین و ملازم? جدایی ناپذیر ظاهر با آن، این روایات را می پذیرند، امّا بغدادیان این روایات و مآخذ آن را ردّ می کنند.
بررسی علم دینی از نگاه آیت الله جوادی آملی و دکتر مهدی گلشنی
نویسنده:
ژیلا ترابی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده نظریه علم دینی یکی از مسایل کلامی جدید در دو دهه اخیر است که در پی ظهور بن بست ها و ضعف های علم جدید،که در اثر حذف فلسفه و متافیزیک به وجود آمده است،در جهت رفع آن ها و تعارض میان علم و دین و مطرح شده است. دکتر گلشنی به عنوان عضوی از اساتید و متخصصان علوم تجربی در دانشگاه معاصر ایران و جهان به تحقیق و پژوهش در این مساله دست زده است .او با کنکاش در آراء و نظریات فیزیکدانان،به نقد سیر علوم تجربی در چندین دهه گذشته پرداخته وبرقراری ارتباط و تعامل دوباره بین علم و دین را ضروری می داند و در همین راستا علم دینی با رویکرد میانی را ارائه می دهد. آیت الله جوادی آملی نیز به عنوان نماینده حوزه امروز کشور و محقق علوم دینی و فلسفی با انتقاد از دیدگاه دانشمندان علوم تجربی در قرون گذشته نسبت به دین، آن را با علم معارض ندانسته و بلکه علم را یکی از منابع اصیل معرفت شناختی دین معرفی می کند و رابطه علم و دین را یک رابطه حداکثری می داند. دکتر گلشنیو آیت الله جوادی آملی در سه محور مفهومی شامل علم، دین، تعریف علم دینی و سه قسمت که شامل ملاک دینی بودن علوم، تفکیک بین عالم و علم دینی و یکی از مراحل دینی شدن متون درسی می شود، با یکدیگر اختلاف دارند و در چند موردیعنی رابطه علم و دین، تاثیر فلسفه در جهت گیری متافیزیکی علم، روش علم دینی، علت طرح علم دینی، وضعیت جامعه اسلامی و برنامه های کاربردی برای اجرایی شدن علم دینی با یکدیگر متفق القول هستند.
بررسی مقایسه ای دیدگاه ابن سینا و ملاصدرا در مورد حقیقت علم و اتحاد آن با عالم ومعلوم
نویسنده:
مجتبی فراهانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بحث اتحاد عاقل و معقول که در فلسفه اسلامی سابقه‌ای طولانی دارد، در ذیل مباحث علم و ادراکمطرح می‌شود. در مسأله ماهیت علم که مقصود از آن در این پایان‌نامه، فرایند حصول علم برای نفس می‌باشد، نظر ابن‌سینا این است که در علم ذات به غیر، نسبت علم به نفس، نسبت عرض به موضوع است. یعنی علم عبارت است از کیف نفسانی که وقتی انسان علوم مختلف را کسب می‌کند، مرتباً بر اعراض نفس افزوده می‌شود بدون اینکه در ذات و جوهر نفس تغییری حاصل شود. و لذا شیخ در باب نظریه‌ی اتحاد عاقل و معقول، این نظریه را در علم ذات به غیر مردود دانسته و با آن مخالفت می‌کند و تنها در علم ذات به ذات است که قائل به اتحاد می‌باشد. اما صدرالمتألهین معتقد است که در فرایند ادراک، وقتی نفس تعقّل می‌کند، چنین نیست که «دارای این معلوم» می‌شود، بلکه «همان معلوم» می‌گردد. و به عبارت دیگر نفس وقتی علوم مختلف را کسب می‌کند با آن علوم متحد می‌شود. به این صورت که نفس در ابتدا علم به ذات خودش دارد و زمانی که علم به غیر پیدا می‌کند، نفس گسترش پیدا می‌کند یعنی نفس حقیقتی است که قابل توسعه و گسترش است. و البته این نظریه مستلزم مبانی از جمله: اصالت وجود، تشکیک در وجود، حرکت جوهری و... می‌باشد که عمدتاً مبتکر این مبانی خود صدرا است. و لذا تقریر صدرا از بحث یگانه است. البته ابن‌سینا در کتاب مبدأ و معاد سخنی دارند که مثبت نظریه‌ی اتحاد عاقل و معقول در علم نفس به غیر می‌باشد که در این نوشتار به این نتیجه رسیدیم که اگر چنانچه شیخ قائل به این نظریه هم باشد، باز نمی‌تواند آن چیزی باشد که مقصود ملاصدرا می‌باشد چرا که نظریه صدرالمتألهین مبتنی بر اصول و مبانی است که در زمان ابن‌سینا اصلاً مطرح نبود و با نظام فکری وی سازگاری ندارد.
مناسبات دین و علوم انسانی از منظر شهید مطهری
نویسنده:
محمود موسوی درچه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
موضوع این رساله مناسبات دین و علوم انسانی از دیدگاه استاد مطهری می‌باشد . اکنون در جامعه علمی ما، تفاسیر و تلقی‌های گوناگونی از «هویت» علوم انسانی اسلامی وجود دارند که حتی گاه، با یکدیگر متعارض هستند. بنابراین، می‌باید به عنوان یک گام بنیادی در مسیر طراحی و ترسیم «مناسبات دین و علوم انسانی »، بتوانیم به طور دقیق به این مسأله بپردازیم. در این زمینه استاد مطهری از جمله کسانی هستند که با مجهز ساختن خویش به علوم روز و نیز تحقیق درباره اسلام و تعالیم حیات بخش آن و فهم دقیق آن، در برابر انبوه تهاجمات و شبهات مختلف ایستادگی کرد و با منطق و استدلال به مبارزه با افکار الحادی، التقاطی و متحجرانه پرداخت و اسلام را بدور از هرگونه تحریف و بدعت و کژاندیشی معرفی کرد.این رساله در سه فصل سامان یافته است. در فصل اول از این رساله بعد از بیان سوالات اصلی و فرعی و ضرورت و پیشینه موضوع، به تعریف انسان و دین و علم و علوم انسانی می‌پردازیم. زیرا نگاه ما به علوم انسانی و مناسبات آن با دین بستگی به نگاه ما و تعریف ما از این موضوعات دارد. در ادامه در بخشی از این فصل به جایگاه ویژه استاد مطهری در اندیشه معاصر و مناسبات مکتب استاد با علوم انسانی اشاره خواهد شد.در فصل دوم به صورت کلی از رابطه علم و دین و رابطه انسان و ایمان دینی و همچنین مسأله فطرت انسان و تکامل انسان و قلمرو دین و پویایی دین از دیدگاه استاد مطهری بحث می‌کنیم.اما در فصل سوم به صورت جزئی وارد بحث اصلی مناسبات دین و علوم انسانی می‌شویم و رابطه دین و علوم انسانی فردی (اخلاق، تعلیم و تربیت، روانشناسی) و رابطه دین و علوم انسانی اجتماعی (تاریخ، جامعه شناسی، سیاست، مدیریت، اقتصاد، حقوق) را از دیدگاه استاد مطهری به بحث می‌گذاریم. رساله حاضر در صدد است تا از دیدگاه استاد مطهری به نزاع و کشمکش دین و علوم انسانی که بعضیها به آن قائلند، پایان دهد.
بررسی نقش تطابق عوالم وجودی در معرفت شناسی صدرالمتألّهین ره
نویسنده:
سیداحمد غفاری قره‌باغ
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نظریه تطابقِ عوالم بیان کننده این ایده است که اگر موجودی در مرتبه‌ای موجود باشد،از آنجا که مرتبه وجودی و تشکیکیِ مقدم بر او، باید کمالی بیش از او داشته باشد، پس مرتبه بالاتر، وجود جمعی مرتبه پایین تر خواهد بود؛ در این نوشتار، اثبات نموده ایم که عاملِ حکایت و نشان گریِ صورت ذهنی از شیءِ خارجی، این همانیِ وجودی و تطابقِ وجودیِ موجود برترِ مثالی نسبت به موجود مادی است؛ زیرا بر اساسِ اصالت وجود ونظریه تشکیک وجود، نمی توان سخن از مناط بودن و منشأ بودن عینیت ماهوی در کاشفیتنمود؛ پس در هر صورت، این همانیِ وجودیِ وجود جمعی و وجود خاصِّ ماهیت، منشأ علممی باشد؛ ملّاصدرا ره بر صدوری بودن رابطه نفس و صورت ذهنیِ حسی و خیالی اصرارمی ورزد؛ لیکن صدرا ره معتقد است نفس، مشاهده و علم حضوری به وجود عقلی دارد وهمین مشاهده، عبارت از ادراک عقلی است؛ صدرا ره برای وجود، سه عالَم و سه مرتبهمعرفی می کند؛ عالَمِ ماده و عالَمِ میانه یا مثال و عالَمِ عقل؛ صدرا ره در برخی از عبارات خویش، سخنی درباره دو گونه تحقّق برای ماهیت می کند؛ از نگاه صدرا ره گاهی مصداق، بگونه ای است که کاملاً یعنی هم به لحاظ کمالات و هم به لحاظ محدودیات و نقصان ها،تابعِ ماهیت است؛ صدرا ره به چنین مصداقی، تعبیر به " فرد ، وجود بالفعل و وجود تفصیلی و وجود خاصّ " می کند. وی در قبالِ این نحوه از وجود، به مصداقی دلالت می کند که دارای کمالات وجودی آن ماهیت است، لیکن محدود به حدود آن ماهیت نیست. به این وجود،وجود جمعی اطلاق می گردد؛ نظریه وجود جمعی، قرائت دقیق تر و جامع تری نسبت به نظریه مثال های افلاطونی است؛ چرا که نظریه مثُلِ افلاطون، صرفاً متمرکز بر یافتنِ "فرد "عقلی برای انواعِ جسمانی است؛ فارغ از چالشِ تشکیک در ماهیت، این نظریه در تبیینِ افراد مثالی به معنی افراد برزخی و یا فرد الهی برای انواعِ جسمانی، قاصر است.
تبیین امامت و جایگاه آن از منظر امام هادی(ع)
نویسنده:
محمد کبیری ارانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
از دیدگاه امام هادی (ع)، امامت، از اصول اعتقادی است که باید با ادله عقلی و قطعی به اثبات برسد. او، حامل کتاب خداست که تمامی علوم و فنون در آن گرد آمده است و به همین خاطر، عالم هستی تحت تسخیر و تصرف او خواهد بود در حالی‌که اراده او مطابق خواست و اراده خدای سبحان است زیرا او خلیفه و حجت خدا است. امام، واسطه فیوضات نازله الهی است و تدبیر امور عالم با اوست. او صاحب علم لدنی نامحدودی است، امام دارای عصمت مطلق و افضلیت مطلق برخوردار است. تعیین او همانند نبی، از سوی خدای متعالی انجام می‌شود و چون زمین لحظه‌ای خالی از وجود حجت خدا نیست. او مجری احکام شرع است و از این جهت شأن قضا نیز در حق او ثابت است. امام بهترین سیاست حکومتی و نظامی را در علم و توان خویش دارد.
علت تأثیر ریاضت و سختی بر روح از نظر علامه طباطبایی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
دائرة المعارف اسلامی طهور,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
علم معنویت مدار از دیدگاه قرآن
نویسنده:
روح‌الله ابراهیم نجف‌آبادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
علم معنويت مدار با روش اسنادي و کتابخانه اي در پي يافتن اهداف، روشها، موضوعات، قلمرو و به طور کلي همه‏ي ابعاد و ارکان علمي است که بر پايه‏ي نگرش وحياني و جهانبيني الهي فراچنگ مي آيد. دانشمندان دين مداري چون علامه طباطبايي(ره) گرچه در تبيين معارف قرآن کريم ازعلم تجربي استفاده نموده اند، از سوي ديگر علم در قرآن را عبارت از معرفت خداوند متعال مي دانند. حقيقت اين است که قرآن گرچه به نظر در عالم طبيعت با ابزار حس دعوت نموده اما حس را تنها يکي از ابزار نظر به عالم مي داند که اين نظر به عالم طبيعت در لفافه‏ي کلماتي چون‌ »فانظروا» هدفمند گرديده و به سوي معرفت به خداوند متعال گسيل مي گردد، که «اولوا الالباب» در آن وادي قدم مي نهند.قرآن به ابعاد و ارکانِ ژرف و عميقي از علم پرداخته که پژوهشگراني ژرف انديش را به سوي خود مي طلبد.در نگاه «علم معنويت مدار»، «علم» و «دين» نه تنها در تعارض نيستند، بلکه به جاي سازگاري که معمولاً در نظرات برخي دانشمندان مطرح است، داراي «وحدت» هستند. اصلاً ميان علم و دين در عالم حقيقت جدايي وجود ندارد تا نوبت به بررسي نظراتي چون تعارض، تکامل، جدايي و تداخل برسد.رويکردهاي فرد محور، هدف محور، مسئله محور، موضوع محور و مبنا گرا نيز در همين مسير قابل نقد است چرا که مبناي همه مبتني بر پذيرش اصل اوليه‏ي جدايي است که البته با حوادث تاريخي چون رنسانس و اشتباهات و خبط و خطاهاي آن دوران به منصه‏ي ظهور رسيد و در طول تاريخ و پس از طرح اين نظرات توسط برخي انديشمندان تثبيت گرديد.اسلام دانشمندان و علم را ستايش مي کند و آيات قرآن و روايات و نيز تمدن اسلامي در طول تاريخ اثباتي عملي بر اين مدعاست.اين رساله پس از تلاشي مختصر و فشرده مبني بر نقد مباني تفکر و سير تاريخي تفکر فلسفي غرب معتقد است که در سطور تاريخ تمدني که اکنون به طور ناقص ارائه گرديده، بايد به دنبال تمدن ديني يعني تمدني که برخاسته از آموزه هاي انبياء و اولياء الهي در آموزش مبادي و مباني علمي به مردم است بود.
رابطه علم و دین از دیدگاه عقل و نقل
نویسنده:
صفدر حلیمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این پایان نامه سعی شده است مدلی از گفت‌و‌گوی مسالمت آمیز علم و دین ترسیم شده و به نقد مفاهیم و مکاتب فلسفی مانند پوزیتویسم علمی، تحویل گرایی متافیزیکی، ماتریالیسم علمی و خلقت گرایی علمیترسیم گردد و نیز به بحث ارتباط علم و دین از منظری عقلی و نقلی به صورت موردی و تعیینی در دو حوزه زیست شناسی تکاملی و کیهان شناسی جدید با توجه به آیات قرآن کریم و روایات معصومین(ع) پرداخته شود. مباحث این پایان نامه در پنج فصل تنظیم و ارائه گردیده است. فصل اول، به کلیات و مفاهیم تحقیق، مانند طرح مسئله، تاریخچه بحث رابطه علم و دین، مفهوم فلسفه دین، چیستی دین، تعریف دین از دیدگاه متکلمان اسلامی و اندیشمندان غربی و ویژگی‌های دین، چیستی علم و فلسفه علم، رویکرد تاریخی- منطقی به فلسفه علم، تحدید علم و مابعدالطبیعه، روابط مفاهیم علمی با واقعیت و چیستی عقل اختصاص دارد. در فصل دوم، افزون بر بحث در زمینه علم و دین در بستر تاریخ و در دوره‌های قبل از سقراط، دوران سقراط، افلاطون، ارسطو و پس از آن‌ها، دوران قرون وسطی، عصر رنسانس، قرون هجدهم تا بیستم؛ مباحث مربوط به علم و دین و رابطه آن ها از منظر اندیشمندان غربی بیان شده و دیدگاه‌های آنان مبنی بر جدایی ساحت دین از علم در فرضیه‌هایی، مانند فرضیه داروین دیدگاه پوزیتویسم علمی و همچنین دیدگاه‌هایی مبنی بر همگرایی علم و دین در دنیای معاصر و تفکیک ناپذیری آن ها از منظر دین اسلام بررسی گردیده است. در فصل سوم، ذیل مبحثی به نام زیست شناسی تکاملی، به این مسأله پرداخته شده که آیا روند خلقت انسان و جهان روندی تکاملی است و اگر چنین است پیامدهای قبول تکامل چیست. نویسنده واکنش متکلمان مسلمان و غربی را در برابر این فرضیه مطرح و دو قول موافق و مخالف فرضیه تکامل در خلقت را جداگانه تجزیه و تحلیل کرده است. آن گاه وی دیدگاه آیه‌ها، روایات و آرای برخی از دانشمندان مسلمان، مانندِ علامه طباطبایی، استاد مصباح یزدی و استاد شهید مطهری را در این زمینه و در مورد آفرینش استقلالی و رد تحول انواع و نظریه تکامل مطرح نموده و پیامدهای پذیرش فرضیه تکامل را بررسی کرده است. فصل چهارم، به بررسی دیدگاه‌های مبتنی بر رابطه علم و دین و عدم رابطه آن ها در زمینه مباحث کیهان شناسی و جهت‌گیری‌های دانشمندان مسلمان و غرب در این باره اختصاص یافته و تأثیرگذارهای علمی و دینی بر یکدیگر در بحث جهان شناسی و ضرورت گفت‌وگوی بین آن ها تبیین گردیده است. فصل پنجم، به تجزیه و تحلیل و نقد و ارزیابی دیدگاه‌ها در باب تعارض، توازی و استقلال علم و دین پرداخته است.
  • تعداد رکورد ها : 189