آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 23
بررسی تطبیقی وجود مادی و مجرد در فلسفه، عرفان و کلام اسلامی
نویسنده:
پدیدآور: روح‌اله غفاری ؛ پدیدآور: دادخدا خدایاری ؛ استاد راهنما: مرتضی عرفانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
مادی؛ یعنی موجودی که حجم وبعد دارد ، فضا اشغال می کند ، قابل اشاره حسی است و قوه و استعداد دارد و مصادیقش موجودات عالم دنیا؛ مانند جماد ،نبات ،حیوان و انسان است و اما مجرد موجودی است که خصوصیات یاد شده را ندارد ومصداقش خداوند ، ملائکه (عقل ) و نفس است. درقرآن و روایات به صراحت از تقسیم موجود به مجرد و مادی سخن به میان نیامده است تعبیر قرآن کریم تقسیم عالم به عالم غیب وشهادت است. روایات فراوانی جسمیت را از خداوند نفی می کنند، ملائکه را از نور ونفس انسانی را غیر از جسم آن می دانند .برخی ازمتکلمین اسلامی ملاک مادیت را امتداد داشتن و فضا اشغال کردن دانسته اندو بر این اساس تنها، خداوند را مجرد میدانند ، نفس و ملائکه را اجسام لطیف نورانی محسوب می کنند. فلاسفه اسلامی قوه ، استعداد و تغییر داشتن را ملاک مادیت می دانند ؛ و براین اساس خداوند، نفس و ملائکه را مجرد اما بقیه موجودات را مادی می خوانند. اما عرفا ملاک مادیت را امتداد داشتن ، قوه و استعداد داشتن می دانند و ملائکه را موجودات مجرد نورانی می دانند. ونفس انسانی را مجرد می دانند .پس نتیجه می گیریم طبق نظر قرآن، موجودات ،به غیبی وموجودات شهودی وحسی تقسیم می شوند، همان مجرد ومادی فلسفی می باشند که برخی از متکلمان قائل به آن نیستند گرچه ملائکه را مجرد نمی دانند اماخصوصیاتی که برای جسم هست را از ملائکه نفی میکنند که عرفا و فلاسفه اسلامی آن را قبول دارند. پس ملاک مادیت می تواند هریک از سه خصوصیات ابعاد داشتن ،قوه واستعداد داشتن و قابل اشاره حسی بودن باشدکه هر یک از این علوم در مورد ملائکه این موارد را نفی کرده اند البته هر علمی با زبان خاص خود و با اصطلاحات خود بیان کرده اند لذا اختلافی اساسی در اصل فرق داشتن ملائکه با موجودات مادی بین این علم ها نیست .
بررسی صفات الهی از دیدگاه ابو منصور ماتریدی و قاضی عبدالجبار معتزلی
نویسنده:
غلام رسول رئیسی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این نوشتار به شیوه توصیفی تحلیلی و با استفاده از روش کتابخانه ای و کتابهای الکترونیکی به بررسی صفات الهی از دیدگاه دو شخصیت کلامی بزرگ ابو منصور ماتریدی و قاضی عبدالجبار معتزلی پرداخته است.هدف از این نوشتار تبیین و بررسی دیدگاه قاضی عبدالجبار معتزلی و ابو منصور ماتریدی در باب اسما و صفات خداوند است، تنها عاملی که باعث اختلاف این دو متکلم در باب اسما و صفات خداوند شده، مسئله ارزش عقل در فهم و درک مسائل کلامی است، معتزلیان مدار اعتقادات خویش را بر عقل نهاده اند و ماتریدیان در کنار اینکه به عقل بها داده اند، ولی مدار اعتقادتشان بر پایه نقل است. لذا شیوه هرکدام در بررسی و تعمق درمسائل کلامی از جمله اسما و صفات خداوند متفاوت است که باعث اختلاف نظرها گردیده است.معتزلیان از جمله قاضی عبدالجبار معتزلی معتقد به نفی صفات هستند، اما برخلاف آنها ماتریدیان و از آن جمله موسس این مکتب ابو منصور ماتریدی صفات خداوند را اثبات می کنند و معتقدند که صفات خداوند ثابت است البته با این توضیح که حقیقت ثبوتی آنها برای ما به صورت دقیق آشکار نیست.
بررسی تطبیقی مجرد ومادی در فلسفه ،عرفان وکلام اسلامی
نویسنده:
روح‌الله غفاری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مادی؛ یعنی موجودی که حجم وبعد دارد ، فضا اشغال می کند ، قابل اشاره حسی است و قوه و استعداد دارد و مصادیقش موجودات عالم دنیا؛ مانند جماد ،نبات ،حیوان و انسان است و اما مجرد موجودیاستکه خصوصیات یاد شده را ندارد ومصداقش خداوند ، ملائکه (عقل ) و نفس است.درقرآن و روایات به صراحت ازتقسیم موجود به مجرد و مادی سخن به میان نیامده است تعبیر قرآن کریم تقسیم عالم به عالم غیب وشهادت است. روایات فراوانی جسمیت را از خداوند نفی می کنند، ملائکه را از نور ونفس انسانی را غیر از جسم آن می دانند .برخی ازمتکلمین اسلامی ملاک مادیت را امتداد داشتن و فضا اشغال کردن دانسته اندو بر این اساس تنها، خداوند را مجرد میدانند، نفس و ملائکه را اجسام لطیف نورانی محسوب می کنند.فلاسفه اسلامی قوه ، استعداد و تغییر داشتنرا ملاک مادیت می دانند ؛ و براین اساس خداوند، نفس و ملائکه را مجرد اما بقیه موجودات را مادی می خوانند. اما عرفا ملاک مادیت را امتداد داشتن ، قوه و استعداد داشتن می دانند و ملائکه را موجودات مجرد نورانی می دانند.ونفس انسانی را مجرد می دانند .پس نتیجه می گیریم طبق نظر قرآن،موجودات ،به غیبی وموجودات شهودی وحسی تقسیم می شوند، همان مجرد ومادی فلسفی می باشند که برخی از متکلمان قائل به آن نیستند گرچه ملائکه را مجرد نمی دانند اماخصوصیاتی که برای جسم هست را از ملائکه نفی میکنند که عرفا و فلاسفه اسلامی آن را قبول دارند.پس ملاک مادیت می تواند هریک از سه خصوصیات ابعاد داشتن ،قوه واستعداد داشتن و قابل اشاره حسی بودن باشدکه هر یک از این علوم در مورد ملائکه این موارد را نفی کرده اند البته هر علمی با زبان خاص خود و با اصطلاحات خود بیان کرده اندلذا اختلافی اساسی در اصل فرق داشتن ملائکه با موجودات مادی بین این علم ها نیست.
خلق از عدم از دیدگاه متکلمین شیعی
نویسنده:
فاطمه رمضانی‎مقدم
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
خلقت به معنای آفرینش، یکی از افعال الهی است و از جمله مفاهیم اساسی در جهان بینی اسلامی است که نقشی بسیار برجسته‌ای در همه‌ی ابعاد اندیشه‌ی دینی ایفا می‌کند. در قرآن کریم و روایات معصومین علیهم السلام مطالب فراوانی درباره‌ی آن بیان شده‌است. در کلام و فلسفه‌ی اسلامی این مسأله بیشتر به صورت تقابل میان حدوث و قدم بررسی شده و از آنجا که نحوه‌ی تبیین این مسأله، سایر مباحث اعتقادی را نیز تحت الشعاع قرار می‌دهد، مورد اهمیت قرارگرفته‌است. در این میان متکلمان اسلامی نظریات گوناگونی در مورد نحوه‌ی خلقت ارائه داده‌اند. مسأله‌ی خلق از عدم نیز یکی از مسائل مهم در مورد کیفیت خلقت است که از جانب متکلمان مطرح شده‌است. این مسأله در متون روایی بیشتر با عنوان خلق «لامن شیء» مطرح است. در قرآن کریم به صراحت خلقت از عدم، مطرح نیست و بیشتر آیات، ناظر بر خلق از چیزی است، اما در روایات معصومین علیهم السلام، این مسأله به وفور بیان‌شده و مورد تأکید واقع شده‌است. از جمله مباحثی که رابطه‌ی وثیقی با مسأله‌ی خلق از عدم دارد، بحث حدوث عالم است.در این میان، دیدگاه متکلمان شیعه به عنوان روشی برای کشف نظر شریعت، مهم به نظر می‌رسد. متکلمین اسلامی اندیشه‌ی خلق از عدم را به عنوان یک اصل دینی دانسته و آن را برگرفته از متون دینی می-دانند.متکلمان شیعه، خلق عالم را از عدم به معنای لا من شیء می‌دانند و در ضمن مباحث صفات الهی و حدوث عالم بدان پرداخته‌اند. لذا خلق از عدم به معنای این است که همه‌ی مخلوقات خداوند به صورت کاملاً ابداعی و بدون الگوی از پیش موجود، خلق شده‌اند. برخی از مخلوقات نیز از عدم آفریده‌شده‌اند، بدین صورت که ماده‌ای در امر خلقت، در کار نبوده‌است. اولین مخلوق عالم، به صورت لا من شیء، آفریده‌شده‌ و زمان نیز با آفرینش اولین مخلوق، آغاز شده‌است.
بررسی تطبیقی نحوه تعیین امام از دیدگاه متکلمان معتزله، اشاعره، وهابیت و امامیه
نویسنده:
مریم محمودی میمند
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیدهمسأله‌ی امامت و جانشینی پیامبرصلّی الله علیه وآله ، از مهم ترین و گسترده ترین موضوعاتی است که در طول چهارده قرن ،همواره مورد توجه مسلمانان و محلّ بحث‌های فراوان بوده است.تشکیل دو گروه شیعه و سنی و به دنبال آن بروز ‌جنگ‌های‌سیاسی اختلاف نظر های فراوان در مسائل عقیدتی و فقهی و...از پیامدهای همان اختلاف بر سر جانشین پیامبر است.این اهمیّت و ارزشمندی، مبحث امامت باعث شد که مبحث نصب امام را انتخاب کنیم و به بررسی آن از منظر فرقه های معتزله، اشاعره، وهابیت و امامیه بپردازیم. در این اثر بعد از بیان کلیاتی در مورد امامت و ضروت جانشینی پیامبر، وارد مبحث ولایت شدیم و گفته شد که ولایت منحصر به خداوند است و خداوند برای ولایت خود مظاهری قرار داده است که یکی از مظاهر ولایت خداوند ائمه علیهم السلام هستند، که حتی علمای اهل سنت به ولایت علی بن ابی طالب اعتراف کرده‌اند.بعد از بیان این کلیات وبحث ولایت،با توجه به اهمیت بحث سقیفه، به بیان ماجرای آن و اتفاقات ناشی از آن پرداختیم. در فصل آخر به بیان اختلافات متکلّمان مورد نظر پرداختیم و آرای ایشان در مورد تعریف امامت و افضلیت امام از منظر متکلمین معتزله،اشاعره، وهابیتوجوه تقدّم مفضول بر فاضل، اصول دین بودن یا فروع دین بودن امامت از منظر این متکلّمین بیان کردیم و در نهایت از بحث اصلی یعنی نحوه‌ی تعییین امام سخن گفتیم و اشاره کردیم وجوب نصب امام را همه‌ی مسلمین قبول دارند امّا معتزله و اشاعره نحوه‌ی این نصب را در بیعت و شورا و استخلاف می‌دانند و وهابیت زیاد به این مبحث نپرداخته اند بیشتر به بحث توحید و شرک وتوسل را پرداختند و در مورد امامت بیشتر تابع اشاعره و معتزله‌اند. در ادامه دیدگاه‌های متکلّمان امامیه در مورد تمام این مباحث در مقایسه با اشاعره و معتزله و وهابیت مطرح کردیم و گفتیم که امامیه تعیین امام را بر خداوند واجب می‌داند و معتقد است که خلافت بلافصل نبی اکرم صلّی الله علیه وآله, علی بن ابی طالب علیه السّلام است.واژگان‌کلیدی: امامت، معتزله،اشاعره، وهابیت، امامیه.l
آموزه دینی رجعت و رابطه آن با مسئله نفس و بدن در کلام اسلامی
نویسنده:
مهدیه غفاری فوزی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
رجعت، بازگشت گروهی از مردگان قبل از قیامت و در زمان ظهور امام عصر(عج) است، که آیات قرآن و روایات معصومین(ع) و اجماع امامیه موید آن است.پرسش اصلی در این پایان نامه چگونگی رابطه‌ی این آموزه‌ی دینی با مسائل نفس و بدن است. با توجه به اینکه انسان موجود دوبعدی است و دارای نفس وبدن می‌باشد و این دو باحرکت جوهری تکامل یافته و روح با مرگ نابود نمی‌شود. پس رجعت که همان بازگشت روح به بدن است با مسئله‌ی نفس و بدن ارتباط خواهد داشت، پیرامون این ارتباط نظریاتی بیان شده است:یکی رجعت بازگشت روح به بدن دیگر است،که مستلزم یکی دانستن رجعت با تناسخ است این نظریه مردود می‌باشد. و دیگری بازگشت با بدن مثالی است که این عقیده نیز باطل می‌باشد و نظریه‌ی سوم که بازگشت روح بابدن عنصری است، که باتوجه به روایات رجعت قابل اثبات می باشد.و بدن در رجعت عین بدن دنیوی است و با توجه به اینکه تشخص به نفس است، بدن در رجعت همان است که با آن راه می‌رود و می‌خورد
بررسی و نقد پاسخ ها به شبهه ی خلود در معاد شناسی صدرالمتالهین
نویسنده:
سمیرا سرگزی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکی از مهمترین آموزه های اسلامی مسئله معاد است. این آموزه بقدری از اهمیت برخوردار است که یکی از اصول دین اسلام به حساب آمده و بلافاصله پس از توحید قرار گرفته است. یکی از مباحث بحث برانگیز در موضوع معاد، بحث خلود و عذاب ابدی برخی از گناهکاران است.مسائلی که در این رساله با روش تحلیلی مورد کنکاش قرار می گیرند مسالی هستند از این قبیل که: دلایل عقلی موافقان ومخالفان عذاب ابدی وجاودانه چیست؟ اگردلایل این دوگروه متخاصم را درمقابل هم بگذاریم عقل به صدق کدام طرف رضایت می دهد؟ آیا ملاصدرا به عنوان سردمدار حکمت متعالیه موافق با عذاب ابدی است یامخالف آن؟
جایگاه عقل در مکتب تفکیک
نویسنده:
ام‌البنین حیدری‌امین
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در طول تاریخ در میان اندیشمندان، عقل به عنوان ابزاری انکارناپذیر برای شناخت هستی و حقایق آن مطرح بوده و هست اما در کم و کیف شناخت و حد و توان آن اختلاف نظر وجود داشته است، این مهم در خصوص مشربهای فکری مسلمانان نیز صدق می کند،‌ اندیشمندان علم کلام، فلسفه، عرفان و … دیدگاههای خاصی درباره عقل و توان معرفتی آن دارند.در سده اخیر نظریات جدیدی در میان متکلمیندر خصوص ابزار معرفت و راههای دست یابی به آن ظهور کرده اند که هر یک به نحوی ذهن محققین و اندیشمندان حوزه و دانشگاه را بخود مشغول داشته است که از جمله آنها مکتب تفکیک است. از دیدگاه این مکتب عقل به معنای موجود نوری مجرد خارجی و قائم به ذات است که عامل شناخت می باشد. و انسان که ذاتاً‌ و با قطع نظر از نور عقل،‌ مظلم الذات است، به خواست پروردگار،و با بهره مندی از آن نور، ذات خود و سایر معلومات را مشاهده و کشف نموده و با فقدان آن نور در حالاتی مانند خواب و نسیان، مجدداً‌ به جهل ذاتی خود برمی گردد. از نگاه مکتب تفکیک،‌ علوم حصولی ذاتاً اموری ظلمانی اند و همانند دیگر اشیای ظلمانی،‌ توسط نور عقل و علم حقیقی آشکار می گردند. لذا به نظر اصحاب این مکتب، فراگیری علوم بشری، نه تنها بر علم انسان نمی افزاید بلکه مانع رسیدن به معرفت حقیقی می شود، و صرفاً‌ ذهن را از ظلمات،‌آکنده می سازد.بر این اساس شرط رسیدن به فهم صحیح و معرفت ناب دینی، چنگ زدن به متون وحیانی، و دوری از تأویل و تطبیق آن بر معارف بشری است و برای این کار باید ذهن را از علوم بشری پاک نمود. اینان ریشه و سابقه چنین اعتقادی را به صدر اسلام مستند می سازند. اما با بررسی عقاید آنان می توان دریافت که اگر چه استناد آنان صرفاً‌ به متون وحیانی است ولی با استدلال از همان متون می توان درصدد پاسخ به شبهات و رد بعضی از عقاید و استدلالهای آنان برآمد.
هندسه معرفت دینی فخرالدین رازی
نویسنده:
ابراهیم نوری ، مرتضی عرفانی ، محمود صیدی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی,
چکیده :
فخر رازی در اوایل حیات علمی خود سخت از نقش عقل در حوزه دین دفاع می‌کرد اما در دوران متأخر، بُرد عقل در حوزه الهیات را محدود دانسته و نقل و شهود را کارآمدترین ابزار می­ داند. او برهان، قرآن و عرفان و به‌تعبیری دینداری و خردورزی را با هم قابل جمع می‌بیند و به جایگاه برتر نقل و شهود اذعان می­ کند، فهم دین را به‌وسیله عقل لازم و یکی از مهم‌ترین کارکردهای عقل را فهم باورهای دینی و رفع تعارض و تناقض از مدعیات دینی می­ داند. تمام تعریف و تمجیدی که رازی از جایگاه خِرَد و خردورزی به‌عمل می­ آورد، به همین کارکرد عقل برمی‌گردد. در این پژوهش با روش توصیفی‌ـ‌تحلیلی و انتقادی به ترسیم هندسه معرفت دینی رازی پرداخته و دیدگاه وی در باب جایگاه هر یک از اضلاع این شکل هندسی و چگونگی ترتّب آنها بر یکدیگر مورد بررسی قرار گرفته و به این نتیجه می‌رسد که هندسه معرفت دینی وی مثلثی است که اضلاع آن را قرآن، عرفان و برهان تشکیل می‌دهد. عقل نقش مقدماتی و مبنایی برای حصول معرفت متعالی قرآنی و عرفانی دارد و کنار نهادن آن در هیچ مرحله‌ای موجّه نیست.
صفحات :
از صفحه 97 تا 121
بررسی اصالت وجود صدرایی در حکمت سینوی
نویسنده:
مرتضی عرفانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اصالت وجود صدرایی دو معنی دارد که هر دو قابل انتساب به صدراست. در معنای اول ماهیت برخلاف وجود در خارج هیچ تحققی ندارد و فقط اعتبار ذهن است، اما در معنای دوم به‌تبع وجود در خارج تحقق دارد. اصالت وجود به معنای اول را به هیچ وجه نمی‌توان به ابن‌سینا نسبت داد، زیرا وی معتقد به تحقق ماهیت است و آن را امری صرفاً ذهنی نمی‌داند. اصالت وجود به معنای دوم اگرچه رابطة نزدیک‌تری با حکمت سینوی دارد، اما آن را هم با تمام مبانی و نتایجش نمی‌توان به شیخ‌الرئیس نسبت داد، زیرا وی به جای اعتقاد به وحدت وجود، معتقد به کثرت و تباین وجودهاست و به جای قول به اتحاد وجود و ماهیت در خارج، قائل به عروض وجود است و در مورد نتایج و ثمرات بحث هم او به جای تأکید بر اینکه واجب تعالی حقیقت وجود است و این حقیقتْ واحد است، بر این باور اصرار می‌ورزد که وجودها حقایق متکثری‌اند و واجب تعالی وجود بسیط و متباین با ممکنات است که نه همراه با ماهیت است و نه می‌توان او را همچون ممکنات با جنس و فصل تعریف کرد.
صفحات :
از صفحه 115 تا 127
  • تعداد رکورد ها : 23