جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 4
معاد جسمانی از دیدگاه قرآن کریم و ملاصدرا
نویسنده:
ابراهیم امرانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
معاد یکی از اصول و پایه‌های بنیادین اعتقادات و باورهای انسان‌های معتقد به ادیان الهی به خصوص دین مبین اسلام می باشد.با بررسی مکاتب مختلف فکری و کتب آسمانی به خصوص قرآن کریم عقاید مختلف مطرح شده در ارتباط با معاد و اقسام آن فهمیده می شود.آنچه در این میان حائز اهمیت است توجه به این مسأله می باشد که برای پذیرش اقسام معاد باید آن را با استدلالات عقلی محکم مورد پذیرش قرار داد.این نوشتار در نظر دارد تعریفی اجمالی از معاد و اقسام آن از دیدگاه قرآن و احادیث و متفکران اسلامی ارائه دهد و پس از بیان مقدمات بحث معاد، معاد جسمانی را به عنوان محور اصلی تحقیق برگزیده و نوعاستدلال‌های موجود در این زمینه را از نظر قرآن کریم و ملاصدرا بررسی نماید.ارائه رویکردهای عقلی و نقلی مربوط به موضوع معاد از دیدگاه قرآن کریم و ملاصدرا با استفاده از منابع موجود بخش دیگری از تحقیق می باشد.هدف اصلی تحقیق بررسی میزان تأثیر قرآن بر ملاصدرا در خصوص معاد جسمانی است.ملاصدرا در اثبات معاد جسمانی پس از بیان موضوعاتی هم چون تجرد نفس و تناسخ، اصولی را برگرفته از نظام فلسفی خود به عنوان مقدمات بحث ارائه کرده است، سپس در مسیر اثبات معاد جسمانی سعی در ارائه توجیهی عقلانی بر این مسأله دارد و در جاهای مختلف از شواهد قرآنی استمداد می طلبد.اکثر فلاسفه اسلامی توانسته‌اند با برهان فلسفی، تنها معاد روحانی را اثبات کنند و معاد جسمانی را تعبداً پذیرفته‌اند. در میان فلاسفه اسلامی، شاخص‌ترین چهره‌ای که برای اثبات معاد جسمانی ـ با روش فلسفی تلاش می‌کند فیلسوف معروف، صدرالمتألهین شیرازی است.در این پایان نامه آنچه به عنوان نوآوری قلمداد می‌گردد ذکر این موضوع است که در میان فلاسفه اسلامی، ملاصدرا بیشترین تاثیر را از قرآن کریم در ارتباط با معاد جسمانی پذیرفته ولی تاکنون میزان و نحوه این تاثیرپذیری از قرآن کریم و چگونگی پرداخت قرآن کریم به معاد جسمانی مبرهن نگشته است.با نظر به بخشهای مختلف نوشتار و به ویژه توجه به ظواهر آیات قرآن که بیانگر معاد جسمانیاست و توجه به این مسأله که این آیات قابل تأویل نیست و با لحاظ نظر صریح صدرا مبنی بر بهره-گیری از منبع وحی در اثبات معاد جسمانی، تصویری مناسب از معاد جسمانی(حشر روح همراه با بدن) از دیدگاه قرآن کریم و هم چنین ملاصدرا ، مجسم می‌شود.
بررسی انتقادی ادله تجرد و جوهریت نفس ناطقه در حکمت متعالیه با توجه به پیشینه آن
نویسنده:
سمانه سمنانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
تلاش در جهت کسب معرفت نفس چه در اندیشه بشری و چه در اندیشه دینی از ارزش و اهمیّت والایی برخوردار است، در نگاه بشر، انسان شناسی و علم به احوال روح و روان انسانی در تبیین مفاهیم اخلاقی و معنادار بودن زندگی بسیار موْثر و سودمند می‌باشد و در نگاه دین: شناخت و دریافت حقیقی نفس علاوه بر تقویت و اصلاح قوه‌ی نظر و عمل در انسان سعادت و رستگاری او را رقم می‌زند. لذا به دلیل اهمیّت بسیار این موضوع، آیات و روایات پیوسته به این مهم پرداخته و توجه به آن‌ را لازمه‌ی رستگاری بشر دانسته‌اند. چنان‌که خداوند متعال در قرآن کریم می‌فرماید: « قسم به نفس ناطقه و آن‌که او را نیکو (به حد کمال) بیافرید و به او شر و خیر او را الهام کرد، که هرکس خود را از گناه پاک سازد، رستگار خواهد بود » (الشمس، آیه‌7ـ10). بنابراین، این مسئله نزد فلاسفه اسلامی، همواره از جایگاه رفیعی برخوردار بوده است چنان‌که کمتر فیلسوفی یافت می‌شود که علم‌النفس را در صدر مباحث خود قرار نداده باشد. در این میان ملاصدرا همچون دیگر فلاسفه به اهمیّت موضوع واقف بوده و معرفت نفس را هم در شناخت مبدأ و اوصاف و افعال او نردبان ترقی دانسته که بدون پیمودن مدارج آن نیل به معارف الهی میسور نیست، و هم آن را در شناخت معاد و شئون آن کلید گشایش می‌شمارد که استمداد از آن، آشنایی به درون گنجینه قیامت شناسی مقدور نخواهد بود. اما در بحث معرفت نفس یکی از اهم مباحث ، مسئله جوهریت و تجرد نفس ناطقه می‌باشد که در این رساله تلاش شده است ابتدا با بیان کلیاتی در خصوص نفس یعنی اثبات وجود آن ، تعریف نفس ، تعریف تجرد و مراتب تجرد وارد بحث اصلی گشته و ضمن بیان ادله جوهریت و تجرد نفس ناطقه آنها را مورد بررسی و نقد قرار دهیم .با نگاهی به گذشته و گذاری به آثار فیلسوف مشائی یعنی ابن سینا در می‌یابیم که حقیقت نفس در نزد وی ، امری «روحانیه الحدوث و روحانیه البقا» است که در جهت اثبات تجرد نفس با این ویژگی به بیان ادله و براهینی در این رابطه پرداخته است . اما با گذر از فلسفه ابن‌سینا و رسیدن به حکمت متعالیه در می‌یابیم که حقیقت نفس در نزد صدرالمتاًلهین ،امری است که «جسمانیه الحدوث و روحانیه البقا» می‌باشد و بر خلاف ابن‌سینا آن را از ابتدا مجرد و روحانی ندانسته بلکه قائل به این مطلب است که نفس با حرکت جوهری خود و نیز به علت ذومراتب بودن امر مجرد مرحله به مرحله از ماده و مادیات دور گشته تا اینکه سرانجام به تجرد محض دست می‌یابد .ملاصدرا در جهت اثبات تجرد نفس ناطقه آن هم تجرد در مراتب گوناگون ، تجرد برزخی ، تجرد تام عقلی ، فوق تجرد ، به بیان ادله و براهین می‌پردازد ، اما بیشتر این براهین وام دار از فلسفه ابن سینا می‌باشد و علی‌رغم تفاوت مبنای این دو فیلسوف درباب حقیقت نفس ، ملاصدرا به استناد همان ادله به اثبات تجرد نفس ناطقه بر اساس مبنای خود پرداخته است ، که البته این سبب گشته است که برخی از براهین از اثبات تجرد همه نفوس انسانی ناتوان بوده و فقط به اثبات تجرد تام عقلی دسته‌ای از نفوس بپردازد یا اینکه علاوه بر تجرد تام عقلی ،تجرد نفس در مرتبه خیال را نیز ثابت کنند . بدین ترتیب در این رساله تلاش شده ضمن بیان هر دلیل از کتاب نفس اسفار و توجه به پیشینه آن در فلسفه ابن‌سینا، اینکه آیا آن دلیل مورد استناد شیخ‌الرئیس بوده یا خیر، به بررسی حدود انطباق هر دلیل با مبانی ملاصدرا می‌پردازد.
بررسی حرکت‌پذیری مجردات
نویسنده:
محمدرضا طالبیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
اين‌ تحقيق‌، «حركت‌ پذيري‌» و وجود حركت‌ در مجردات‌ مورد بررسي‌ قرار داده‌ و مي‌كوشد تا به‌ اين‌مسأله‌ پاسخ‌ روشن‌ و مستدلي‌ بدهد. هدف‌ واپسين‌ نگارنده‌ آنست‌ كه‌ نشان‌ دهد حركت‌ و تغيّر در امورمجرد، به‌ لحاظ‌ فلسفي‌ و عقلي‌ امري‌ پذيرفتني‌ و قابل‌ قبول‌ است‌ و از ديگر سو، تعارض‌ و ناسازگاري‌اي‌ كه‌در نظر ابتداي‌ ميان‌ متون‌ ديني‌ و يافته‌هاي‌ عقل‌ فلسفي‌ به‌ نظر مي‌رسد زدودني‌ است‌. براي‌ دستيابي‌ به‌ اين‌هدف‌ ابتدا در يك‌ فصل‌ سير بحث‌ حركت‌ در نقاط‌ اوليه‌ فكر فلسفي‌ دنبال‌ شده‌ سپس‌ در فصلي‌ ديگر به‌ايضاح‌ معناي‌ لغوي‌ و اصطلاحي‌ حركت‌ پرداخته‌ شده‌ است‌. تبيين‌ اقسام‌ و احكام‌ مربوط‌ به‌ حركت‌ هم‌بخشي‌ از تلاش‌هاي‌ مقدماتي‌ رساله‌ بوده‌ است‌. و اما بنياد اين‌ رساله‌ و محور و كانون‌ آن‌ توجه‌ به‌ ادله‌ ومباني‌ فلسفي‌اي‌ است‌ كه‌ حركت‌ در امور مجرد را ناممكن‌ و ناشدني‌ مي‌نمايانند به‌ لحاظ‌ فلسفي‌ دو برهان‌اساسي‌ در اين‌ باره‌ موجود است‌: برهان‌ فصل‌ و وصل‌ و برهان‌ قوه‌ و فعل‌. در اين‌ رساله‌ با مراجعه‌ به‌ متون‌دست‌ اول‌ فلسفي‌ در طي‌ يك‌ فصل‌ تبييني‌ كامل‌ و وافي‌ از اين‌ دو برهان‌ كه‌ سنگ‌ بناي‌ قول‌ به‌حركت‌ناپذيري‌ مجردات‌اند ارائه‌ شده‌ و آنگاه‌ براهين‌ ديگري‌ هم‌ كه‌ ممكن‌ است‌ در اين‌ راستا به‌ آنهاتمسك‌ شود طرح‌ و بيان‌ شده‌اند. سپس‌ در فصلي‌ جداگانه‌ تمامي‌ اين‌ براهين‌ و ادله‌ نقد شده‌ و سستي‌ وكاستي‌ و تردامني‌ آنها نمايان‌ گشته‌ است‌. نيز نگاهي‌ درون‌ ديني‌ به‌ بحث‌ شده‌ و دو افق‌ ديگر به‌ آن‌ افزوده‌گشته‌ است‌. اول‌ بحثي‌ در باب‌ تكامل‌ برزخي‌ انسان‌ كه‌ در آن‌ هم‌ از برهان‌ عقلي‌ و هم‌ از دلايل‌ نقلي‌ بهره‌گرفته‌ شده‌ است‌. دوم‌ بحثي‌ در دلايل‌ درون‌ ديني‌ تغيّر در مجردات‌ با تكيه‌ بر آيات‌ و روايات‌. بنابراين‌نوشتار حاضر در سه‌ فصل‌ به‌ همراه‌ يك‌ مقدمه‌ و پيشگفتار سامان‌ يافته‌ است‌.
جایگاه عقل در مکتب تفکیک
نویسنده:
ام‌البنین حیدری‌امین
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در طول تاریخ در میان اندیشمندان، عقل به عنوان ابزاری انکارناپذیر برای شناخت هستی و حقایق آن مطرح بوده و هست اما در کم و کیف شناخت و حد و توان آن اختلاف نظر وجود داشته است، این مهم در خصوص مشربهای فکری مسلمانان نیز صدق می کند،‌ اندیشمندان علم کلام، فلسفه، عرفان و … دیدگاههای خاصی درباره عقل و توان معرفتی آن دارند.در سده اخیر نظریات جدیدی در میان متکلمیندر خصوص ابزار معرفت و راههای دست یابی به آن ظهور کرده اند که هر یک به نحوی ذهن محققین و اندیشمندان حوزه و دانشگاه را بخود مشغول داشته است که از جمله آنها مکتب تفکیک است. از دیدگاه این مکتب عقل به معنای موجود نوری مجرد خارجی و قائم به ذات است که عامل شناخت می باشد. و انسان که ذاتاً‌ و با قطع نظر از نور عقل،‌ مظلم الذات است، به خواست پروردگار،و با بهره مندی از آن نور، ذات خود و سایر معلومات را مشاهده و کشف نموده و با فقدان آن نور در حالاتی مانند خواب و نسیان، مجدداً‌ به جهل ذاتی خود برمی گردد. از نگاه مکتب تفکیک،‌ علوم حصولی ذاتاً اموری ظلمانی اند و همانند دیگر اشیای ظلمانی،‌ توسط نور عقل و علم حقیقی آشکار می گردند. لذا به نظر اصحاب این مکتب، فراگیری علوم بشری، نه تنها بر علم انسان نمی افزاید بلکه مانع رسیدن به معرفت حقیقی می شود، و صرفاً‌ ذهن را از ظلمات،‌آکنده می سازد.بر این اساس شرط رسیدن به فهم صحیح و معرفت ناب دینی، چنگ زدن به متون وحیانی، و دوری از تأویل و تطبیق آن بر معارف بشری است و برای این کار باید ذهن را از علوم بشری پاک نمود. اینان ریشه و سابقه چنین اعتقادی را به صدر اسلام مستند می سازند. اما با بررسی عقاید آنان می توان دریافت که اگر چه استناد آنان صرفاً‌ به متون وحیانی است ولی با استدلال از همان متون می توان درصدد پاسخ به شبهات و رد بعضی از عقاید و استدلالهای آنان برآمد.
  • تعداد رکورد ها : 4