آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 211
بررسی و تحلیل تطبیقی مرگ و معنای زندگی از دیدگاه مولوی و هایدگر
نویسنده:
فریبا اکبرزاده، مهدی دهباشی، جعفر شانظری
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
اصفهان: حوزه معاونت پژوهش و فناوری دانشگاه اصفهان,
چکیده :
مرگ و تأثیر آن بر معنی زندگی از دغدغه های همیشگی بشر بوده است؛ مولوی در شمار اندیشمندانی است که موضوع مرگ و رابطه آن با معنای زندگی را در مثنوی و کلیات شمس به تفصیل بیان نموده است. مولوی عارف، بسیار «مشتاق مرگ» است و از آن با تعبیر «عروسی ابدی» یاد می کند. از دیدگاه وی، مرگ به معنی «قطع و پایان زندگی» نیست، بلکه «آغاز زندگی جاودانه دیگری» است. در اندیشه مولوی، معنی زندگی، تولد دوباره یافتن، تکامل انسانی، روی کردن به صفای باطن، به دنیای قلب پا نهادن، زمام عقل را به عشق الهی سپردن، ایجاد تغییر و تحول در جریان زندگی و پرهیز از خشک اندیشی، همراهی با زمان و... است. هایدگر نیز در شمار فیلسوفان معاصری است که بخش عظیمی از اندیشه فلسفی خویش را به مرگ و معنای زندگی اختصاص داده است. از دیدگاه هایدگر ، مرگ، نوعی «انتخاب اجباری» و گاهی «هراسناک» توصیف شده است. از نظر وی، معنای صحیح مرگ، واقعیتی بیرونی و عمومی در جهان نیست، بلکه «امکان درونی هستی» خود انسان است که نقطه پایانی بر زندگی اوست؛ انسان، تنها با مرگ است که «هستی غیر اصیلش» به «ساحت اصیل» در می آید و مرگ، حد پایان زندگی اوست. وی بر این عقیده است که مرگ واقعه ای نیست که در آینده اتفاق بیفتد، بلکه ساختاری بنیادی و جدایی ناپذیر از «در جهان بودن» ماست. از این رو، رویارویی انسان با مرگ، نه تنها «کلید خودمختاری»، بلکه «کلید تمرکز» نیز هست. افزون بر این، هایدگر بر این باور است که زندگی دارای معناست و این معنی، وظیفه ای است که سازنده «ماهیت» انسان است. این پژوهش بر آن است تا به تحلیل تطبیقی موضوع مرگ و معنای زندگی از نگاه این دو اندیشمند بپردازد.
صفحات :
از صفحه 1 تا 20
از فنا در خود تا بقا در حق
نویسنده:
صغری باباپور، مهدی دهباشی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
زنجان: دانشگاه آزاد اسلامی واحد زنجان,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
برای رسیدن به حقیقت حقه هستی و جاودانگی، انسان باید فانی شود تا بقا یابد. انسان باید خویشتن خویش را نابود کرده تا بتواند به خویشتن حقیقی دست یابد که آن جز ذات باقی حق نیست. در این مرحله انسان اثری از خود نمی بیند، به هر چه می نگرد اوست. منیتی نیست تا اظهار وجود نماید. فنا اقسام مختلفی دارد ولی مهمترین مراتب فنا از میان این اقسام، سه نوع افعالی، صفاتی و ذاتی است؛ البته در تمامی مراتب فنا گونه ای بقا هست. انسان فانی به چنان معرفتی می رسد که هیچ حجابی برایش باقی نمی ماند و تمام حقایق را آن گونه که هست درمی یابد. و در نهایت به این معرفت می رسد که هیچ موجودی از خود استقلالی ندارد و همه فانی در ذات حق هستند.
صفحات :
از صفحه 63 تا 82
تحلیل نظریه عصمت و دیدگاه علامه طباطبایی پیرامون آن
نویسنده:
نوشین صابری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران: ,
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
بررسی تطبیقی نظریه ی عقل فعال در فلسفه ی ابن سینا و توماس آکویناس
نویسنده:
حسن احمدی زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده ندارد.
مطابقت وجودی ذهن و عین در معرفت شناسی ملاصدرا
نویسنده:
مهدی دهباشی، صغری باباپور
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی,
چکیده :
مطابقت ذهن و عین از مباحث اصلی معرفت شناسی است. فلاسفه با واسطه قرار دادن ماهیت بین ذهن و عین و در نتیجه تطابق ماهوی سعی کرده اند مساله مطابقت در شناخت را حل نمایند. اما این نظریه تطابق ماهوی ایراداتی با خود به همراه دارد که در نهایت نتوانسته پاسخ گوی مساله مطابقت باشد. در مقابل آنچه می تواند با اصول فلسفی و معرفت شناختی ملاصدرا هماهنگ باشد، نظریه این همانی وجود عینی است که انطباق را به واقعیت علم ارجاع می دهد که ناشی از نفی ماهوی بودن علم و اخراج علم از مقولات ماهوی است.
صفحات :
از صفحه 9 تا 27
بررسی اندیشه مولوی و کی یرکگور در باب خودشناسی
نویسنده:
مهدی دهباشی، مرضیه رضاییان
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه علامه طباطبایی,
چکیده :
زمانی که انسان شروع به شناخت خود می کند و به توانایی های وجودی خویش واقف می شود، گویی مسوولیتی بر دوش او قرار دارد که می باید خود را از مرتبه دون انسانیت به مرتبه بالا سوق دهد. این سیر، برای کی یرکگور با کمک خصلت بارز آدمی یعنی ترس آگاهی امکانپذیر است: فرد همواره در اندیشه و دلهره کیفیت انتخاب خود است و این دلهره او را در کسب بهترین گزینش ها که می تواند خویشتن فرد را هر چه بیشتر نمایان کند هدایت می کند. برای مولوی نیز انسان با داشتن قوه اندیشه و تفکر که ممیز او از دیگر جانداران است و با کاربرد صحیح آن می تواند نه تنها نسبت به خود، بلکه به دیگر امور نیز معرفت حاصل نماید. در متن حاضر سیری را طی می کنیم که ابتدا به مبحث انسان از دید هر دو اندیشمند می پردازد تا با شناخت و دانستن مراتب روحی افراد بدانیم برترین خصلت آدمی که می تواند او را در شناخت هر چه بیشتر یاری رساند چیست. در عین حال به عواملی مانند خلوت گزینی و خودآزمایی و به امتحان سپردن خویش که می تواند ممد فرد در رسیدن هر چه بیشتر به من اصلی اش باشد پرداخته می شود.
صفحات :
از صفحه 75 تا 102
نگرشی نوین به جایگاه شیء فی‌نفسه در کانت و هگل بر اساس مبانی متافیزیکی فیزیک کوانتوم دیوید بوهم
نویسنده:
عیسی نجم آبادی ، ستار طهماسبی ، مهدی دهباشی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
کانت با تلقی زمان و مکان و مقولات به عنوان شرط شناخت، به تمایز میان پدیدارها و شیء فی‌نفسه پرداخت. نتیجۀ چنین تمایزی که اساس مکتب ایدئالیسم استعلایی اوست، عدم امکان شناخت شیء فی‌نفسه بود. هگل که شیء فی‌نفسۀ کانتی را مانعی در برابر ایدئالیسم مطلق خود می­دید، آن را به عنوان یک مفهوم تناقض‌آمیز کنار گذاشت؛ ولی مکتب او با چالش­های ناشی از حذف آن، مواجه شد. همین چالش­ها ما را به پی گرفتن نگرشی نوین به جایگاه شیء فی‌نفسه از منظر بوهم - به عنوان یکی از بزرگ‌ترین فیزیک‌دانان معاصر فیزیک کوانتوم - وامی­دارد. نتیجۀ دو رویکرد آنتولوژیکی و اپیستمولوژیکی بوهم، تمایز میان کل (به عنوان حقیقت) و اشیاء (به‌عنوان پدیدارها) بود، این تمایز به تقابل دیدگاه بوهم با هگل می­انجامد؛ تقابلی که نتیجه‌اش، پذیرش شیء فی‌نفسۀ کانتی و عدم امکان تحقق دانش مطلق هگل است. در این نوشتار با شیوۀ تحلیلی - انتقادی تلاش خواهیم کرد تا باتوجه‌به پیشرفت‌های روزافزون علمی و فیزیکی به‌ویژه نظریات فیزیکی - متافیزیکی بوهم، تحکیم موضع کانت را در مورد شیء فی‌نفسه در برابر هگل به اثبات برسانیم. حاصل این تحقیق، هم‌پوشانی فیزیک و فلسفه در مورد مسئلۀ هستی و حقیقت و محدودیت اندیشه در شناخت بنیاد حقیقی عالم است.
صفحات :
از صفحه 49 تا 71
مبنای فلسفی تعیین ارزش‌ها از نظر سیّد محمّد حسین طباطبایی و دیوید هیوم
نویسنده:
محمد جواد موحدی، مهدی دهباشی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
اصفهان: حوزه معاونت پژوهش و فناوری دانشگاه اصفهان,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
علامه سید محمد حسین طباطبایی و دیوید هیوم، دو اندیشمند بزرگ، یکی در جهان اسلام و دیگری در جهان غرب، به لحاظ داشتن اندیشه‌های فلسفی تأثیرگذار، بسیار حائز اهمیت هستند. در حوزه فلسفه اخلاق، هیوم به دنبال علم به طبیعت آدمی و انگیزه‌ها و رفتار اوست و انسان را به عنوان موجودی عاقل و فعال مورد بررسی قرار می‌دهد و در پی آنست تا نقش عقل را، به خصوص در اخلاق، بسیار کم‌رنگ جلوه دهد. علامه طباطبایی نیز در مباحث معرفت‌شناسی و توجه به چگونگی حصول معرفت برای آدمی، فاعلیت انسان و ارتباط فاعل و فعل را مورد کاوش و تحلیل قرار می‌دهد و در پی آنست که نقش عقل و ادراکات آن را در همه‌ سطوح زندگی انسان به عنوان نقشی اساسی و مرکزی نشان دهد. در این مقاله به بررسی و مقایسه‌ی مبانی فلسفی آنها، به طور خاص در قلمرو اخلاق و تعیین ارزش‌ها، می پردازیم.
صفحات :
از صفحه 1 تا 10
حاجت یا عدم حاجت اثبات وجود خدا به استدلال از نظر : الوین پلانتینجا ، جورج ماوردس ، نیکولاس ولترستوف ، سید محمدحسین طباطبائی ، شیخ مجتبی قزوینی
نویسنده:
مجتبی جعفری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
هرگاه با این مطلب مواجه می‌شویم که برخی فلاسفه امروز دنیا معتقدند شناخت خدا نیازمند استدلال نیست اولین مطلبی که به ذهن خطور می کند اینست که این اعتقاد با دیدگاه اسلام در مورد خداشناسی فطری منطبق است. از طرفی اختلاف اندیشمندان در تعریف و کیفیت فطرت این سوال را ایجاد می کند که منظور فلاسفه جدید با کدام یک از تفاسیری که از فطرت مطرح شده است انطباق دارد اما این تنها فلاسفه غربی نیستند که خدا را بی نیاز از استدلال می‌دانند، بلکه در عالم اسلام نیز گروهی که تحت عنوان مکتب تفکیک شناخته می شوند همین اعتقاد را دارند این مطالب را در کنار این سخن علامه طباطباثی که قرار دهیم که معتقد است قرآن وجود خدا را بدیهی می داند ولی در عین حال وی برای اثبات او ادله ای را مطرح می کند موجب این سوال می شود که اولا اگر وجود خداوند نیازمند استدلال نیست چرا اندیشمندان مسلمان از جمله خود آقای طباطبائی اقدام به استدلال کرده‌اند وثانیا آیا منظور این سه دسته از فطری بودن خدا یکی است یا نه ؟ این واقعیت منشأ اصلی این تحقیق بوده است. نتیجه کار این بود که بین این سه دیدگاه تفاوت فراوانی است و این سه گروه با یکدیگر اختلاف مبنایی از قبیل اختلاف معرفت شناختی و منطقی دارند و برای حل مشکل ناچار باید به مبانی آنان پرداخت. پس ار بررسی معلوم شد اشکال فلاسفه مکتب معرفت‌شناسی اصلاح شده این است که در معرفت شناسی برونگرا هستند. در واقع لازمه معرفت شناسی برونگرا این است که علم یقینی وجود ندارد و باید به احتمال و تخمین بسنده کرد اما اشکال مکتب تفکیک این است که اصلا معرفت شناسی مدونی ندارد و به همین دلیل سخن آنان از انسجام لازم برخوردار نیست در این میان بهترین دیدگاه از آن علامه طباطبائی است که هم به هستی شناسی پرداخته و هم به معرفت شناسی و نیز خداشناسی فطری را با خدا شناسی عقلی جمع نموده است و هر یک را در جای خود ضروری و لازم دانسته است. اما از خلال مطالب فوق روش این تحقیق نیز روشن شد در این تحقیق از روش مقایسه‌ای بهره‌مند شده‌ایم و در این راستا به تحلیل منطقی و ارزیابی دیدگاه‌های مختلف پرداخته‌ایم.
تفسیر حکمی معیت حق تعالی با جهان هستی در کتاب و سنت
نویسنده:
مهدی دهباشی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: انجمن علوم قرآن و حدیث و ایران,
چکیده :
از جمله مباحث بحث انگیز در حکمت، کلام و عرفان اسلامی بحث معیت حق تعالی در جهان هستی است که در آیات متعدد در قرآن و در روایات با تعابیر گوناگون مطرح شده است. هر علتی ضرورتا با معلول خود در ارتباط است و معلول نمی تواند آنی از علت تامه مطلقه خود منفک باشد. این امر حکما، متکلمان و عرفا را بر آن داشته تا سعی کنند به گونه ای توجیهاتی را ارائه دهند که تعابیر آنها با توحید حقیقی و به عبارتی با وحدت حقه حقیقیه حق تعالی و نیز با عوالم کثرت جهان هستی منافات نداشته باشد و به نوعی بتوانند خود را از قرار گرفتن در ورطه تشبیه و تنزیه نجات دهند. تصور ما این است که بدون مبانی حکمی نمی توان در تفسیر این نوع مباحث در آیات و روایات توجیهی منطقی و قابل قبولی ارائه داد، چرا که این گونه آیات که به ویژه به مباحث تکوینی می پردازد، به مبانی حکمی و جهان بینی برگرفته از خود قرآن و روایات نیاز دارد. بر این اساس، این مقاله ابتدا به اقسام وحدت و سپس به انواع معیت و سرانجام، با اتکا به خود آیات قرآنی و روایات معصومین (ع) به تحلیل حکمی موضوع معیت در عین وحدت و راه حل آن می پردازد.
صفحات :
از صفحه 7 تا 28
  • تعداد رکورد ها : 211