آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
عقل و ایمان از دیدگاه توماس آکوئینی
نویسنده:
احمدرضا مفتاح
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این نوشتار محور بحث ما رابطه عقل و ایمان از دیدگاه توماس اکوئینی یکی از بزرگترین متکلمان و فیلسوفان مسیحی است . که بهترین راه حل این مساله را تا زمان خودش بیان کرده است و با تفکیک قلمرو ایمان و فلسفه این رابطه را در یک موضع قرار داده است . اما با توجه به این که توماس در این راه مدیون و وامدار پشینیان خویش است ، قبل از این که به نظرات او بپردازیم، ریشه‌های بحث را در گفته‌های چند تن از قدیسان، متالهان و فیلسوفان پیش از او مورد بررسی قرار می‌دهیم. و گر چه عقل و ایمان در فلسفه یونانی ماب نیز مطرح بوده است ولیکن بحث را با توجه به دین مسیحیت و فلسفه قرون وسطی دنبال می‌کنیم که بیشتر معرکه آراء بوده است . رابطه بین فلسفه و دین یکی از مهمترین مسائل قرون وسطی است . کلیسای کاتولیک بر آن بود که حقیقت کامل و مطلق را مسیح پسر خدا با تجسدش به بشر اعطا کرده است و شناخت خارج از مسیحیت ممکن نیست و دست آورد شیطان است بدین ترتیب فلسفه به عنوان تفکر بشری و جدا از منبع وحی، شیطانی و فاسد دانسته می‌شد و در مقابل حکمت الهی قرار می‌گرفت . و در مقابل حکمت مسیحی که منشا الهی داشت فلسفه یونانی - رومی بود که انسان با عقل خود آن را ساخته بود و می‌خواست با آن به حقیقت دست یابد. اکثر قریب به اتفاق متفکران قرون وسطی درباره این دو نظام فکری به تحقیق پرداختند. البته برخی از آنان بطور ضمنی و غیر مستقیم به این مساله اشاره کرده‌اند و برخی همچون انسلم و توماس اکوئینی بطور مستقیم این بحث را مطرح کرده‌اند.
تحلیل و بررسی تفاسیر رایج و جدید از فلسفه دین کانت
نویسنده:
مصطفی صالحی اردکانی، احمدرضا مفتاح
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
پاسخ به این پرسش که آیا دین، نقشی سازنده و مهم در نظام فلسفی کانت ایفا می­کند یا تنها مسئله­ای فرعی است، از دیرباز مورد اهتمام کانت­پژوهان بوده است. آنها گرچه رویکرد یکسانی در تفسیر مدعیات الاهیاتی و دینی کانت نداشته­اند، اما عموماً با تمرکز بر محتوای نقد عقل محض و نتیجه طبیعی آن که همانا نفی امکان معرفت نظری به خداست، اثر او بر این حوزه را منفی برآورد کرده­اند. با این وجود، ازحدود سه دهه گذشته، در کشورهای انگلیسی زبان، موج تفسیری جدیدی ظهور کرده است که سعی در به چالش کشیدن این نگاه رایج دارد. طرفداران این موج جدید، برخلاف مفسران سنتی، دیدگاه یا حتی روش واحدی در مطالعه آثار کانت ندارند، اما همگی بر این واقعیت متفق­اند که بررسی نظام­مند و همه جانبه آثار کانت، اعم از فلسفی و غیر فلسفی برای به‌دست آوردن دیدگاه واقعی او درباره دین و الاهیات ضرورت دارد. آنان همچنین تأکید ویژه­ای بر بازخوانی کتاب دین در حدود عقل محض داشته­اند. نتیجه مشترک تلاش­های تفسیری آنان این مدعاست که رویکرد کانت به دین و الهیات ایجابی و اصلاحی بوده است. ما در این نوشتار، ضمن معرفی نحله­های اصلی تفاسیر سنتی، به معرفی اجمالی موج جدید تفسیری از طریق تبیین رویکرد و بررسی بعضی آثار شاخص آنان خواهیم پرداخت.
صفحات :
از صفحه 179 تا 214
مقایسه روش‌شناسی الهیات توماس آکوئیناس و کلام خواجه‌نصیرالدین طوسی و سنجش کارآمدی آن
نویسنده:
پدیدآور: مهدی قاسمی ؛ استاد راهنما: احمدرضا مفتاح ؛ استاد مشاور: محمد غفوری نژاد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
استفاده از روش فلسفی و کارآمدی آن در کلام و الاهیات همواره در میان متکلمان مسلمان و مسیحی محل بحث‌ونظر بوده است. توماس آکوئیناس و خواجه طوسی، متلکلمان هم‌عصری هستند که با تأثیرپذیری از فلسفه ابن‌سینا با کاربرد برهان در تبیین و دفاعیات کلامی دین، مشرب و روشی مشابه یافته‌اند که می‌توان آن ‌را کلام عقلی ـ نقلی نامید. این پژوهش تطبیقی به روش‌شناسیِ تعلیمی آنها اشاره می‌کند. توماس آکوئیناس با قائل‌شدن به دو نظام معرفتی مبتنی بر وحی و عقل، دو نوع الاهیات به نام الهیات وحیانی و الهیات طبیعی را مطرح کرد. وی در کتاب جامع الهیات برخلاف کتب پیشینیانش که فقط جنبه رهبانی و درون‌متنی داشتند، علاوه ‌بر استناد به متون مقدس و آثار آبای کلیسا به تحلیل فلسفی در مباحث الاهیاتی همت گماشت. خواجه طوسی نیز در کتاب تجرید الإعتقاد به روش عقلی و ‌نقلی پرداخت. کلام خواجه‌نصیر در دایره مکتب عقلی با گفتمان معتزلی (بغداد) با صبغه جدلی می‌گنجد؛ لذا مکتب فکری خواجه، مکتبی عقلی با گفتمان مشایی است که تأکیدش بر بهره‌گیری از روش برهان در اثبات آموزه‌های دینی است. این‌ پژوهش، ضمن اشاره به روش کلامی پیش از این دو متفکر، با نگاهی ‌توصیفی تحلیلی، وجوه اشتراک و افتراق روشیِ توماس و خواجه را بیان می کند. اتخاذ روش اعتدالی از وجوه اشتراک آنان است. آکوئیناس در میانه رأی تفریطی تِرتولیان و افراطیِ ابن‌رشدیان لاتینی است و خواجه نیز با عبور از نص‌گرایانی چون شیخ صدوق و اخباریان، از آسیب‌های افراطی برخی معتزله و برداشت‌های غلوآمیزی چون فرقه شیخیه به‌دور است. نتیجه روش اعتدالی هردو، استفاده حداکثری از برهان‌های عقلی و عبور از «نص‌بسندگی» به «نص‌پسندی» است. روش دانش کلام اساساً انحصاری نیست؛ اما از رهگذر این مقایسه و توجه به ملاک تشابهات روشی، می‌توان گفت که روش اعتدالی آن‌دو، کارآیی و سودمندی و پاسخگویی بیشتری نسبت به روش‌های نص‌گرا دارد.
روش‌شناسی و کارآمدی الهیات توماس آکوئیناس و کلام خواجه‌نصیرالدین طوسی
نویسنده:
احمدرضا مفتاح ، محمد غفوری نژاد ، مهدی قاسمی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
استفاده از روش فلسفی و کارآمدی آن در کلام و الهیات همواره میان متکلمان مسلمان و مسیحی محل بحث‌ونظر بوده است. توماس آکویناس و خواجه طوسی، متکلمان هم‌عصری هستند که با اثرپذیری از فلسفۀ ابن‌سینا و با کاربرد برهان در تبیین و دفاعیات کلامی دین، مشرب و روشی مشابه یافته‌اند که می‌توان آن ‌را کلام عقلی ـ نقلی نامید. این پژوهش تطبیقی به روش‌شناسیِ تعلیمی آن‌ها اشاره می‌کند. توماس آکویناس با قائل‌شدن به دو نظام معرفتی مبتنی بر وحی و عقل، دو نوع الهیات به نام الهیات وحیانی و الهیات طبیعی را مطرح کرد. وی در کتاب جامع الهیاتِ برخلاف کتب پیشینیانش که تنها جنبۀ رهبانی و درون‌متنی داشتند، افزون بر استناد به متون مقدس و آثار آبای کلیسا به تحلیل فلسفی در مباحث الهیاتی همت گماشت. خواجه طوسی نیز در کتاب تجرید الإعتقاد به تلفیق روش عقلی و ‌نقلی پرداخت. این‌جستار، ضمن اشاره به روش کلامی پیش از این دو متفکر، با نگاهی ‌توصیفی تحلیلی، وجوه اشتراک و افتراق روشیِ توماس و خواجه را بیان می کند. اتخاذ روش اعتدالی از وجوه اشتراک آنان است. آکویناس در میانۀ رأی تفریطی تِرتولیان و دیدگاه افراطیِ ابن‌رشدیان لاتینی قرار دارد و خواجه نیز با عبور از نص‌گرایانی چون شیخ صدوق، از آسیب‌های افراطی برخی معتزله و برداشت‌های غلوآمیزی چون فرقۀ شیخیه به‌دور است. نتیجۀ روش اعتدالی هردو، استفادۀ حداکثری از برهآن‌های عقلی و عبور از «نص‌بسندی» به «نص‌پسندی» است. روش دانش کلام اساساً انحصاری نیست، اما نویسنده از رهگذر این مقایسه و توجه به ملاک تشابهات روشی، بر آن است که روش اعتدالی آن‌دو، کارآیی و سودمندی و پاسخ‌گویی بیشتری نسبت به روش‌های نص‌گرا دارد.
صفحات :
از صفحه 109 تا 133
مفهوم رذیلت و ارتباط آن با گناه از منظر توماس آکویناس و ملامهدی نراقی
نویسنده:
خدیجه محمدی شجاعی، احمد رضا مفتاح، بهروز حدادی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
این مقاله درصدد است تا با روش توصیفی ـ تحلیلی و با تکیه بر آثار اصلی توماس آکویناس و ملامهدی نراقی مفهوم رذیلت و گناه و نیز ارتباط آنها با یکدیگر را به صورت مقایسه‌ای بررسی کند. از نظر آکویناس و نراقی، رذیلت در مقابل فضیلت قرار دارد. مفهوم «رذیلت» از جهت انسان‌شناختی حاکی از نوعی ناسفتگی درونی و روحی انسان است و «گناه» جنبه عملی و بروزیافته رذیلت و نافرمانی عملی از دستورات خداوند است. گناه فعل بد و رذیلت عادت بد است. رذیلت منشا گناه است و گناه در اخلاق دینی به کار می رود و مربوط به نافرمانی در احکام است و چه بسا به صورت موردی اتفاق بیفتد، اما رذیلت در اخلاق فلسفی به کار برده می شود و امری درونی محسوب می شود. رابطه گناه و رذیلت مثل رابطه شریعت و اخلاق است. در برخی موارد مصداق واحدی دارند، اما اخلاق فراتر از شریعت است. ممکن است کسی مرتکب گناه نشود، اماگرفتار رذیلت باشد. پس کسی که احکام شریعت را رعایت می کند لزوماً فضیلت‌مند محسوب نمی‌شود
صفحات :
از صفحه 87 تا 102
«حق حیات» در ادیان توحیدی
نویسنده:
محمدرضا احسانی مطلق، احمدرضا مفتاح
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
اصفهان: دانشگاه اصفهان,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
«حق حیات» به عنوان اساسی‌ترین حقوق بشری، همواره مورد توجه مکاتب مختلف فکری و مذهبی، مخصوصا ادیان توحیدی قرار داشته است. در این مقاله به بررسی دو مسئله اساسی پیرامون «حق حیات»، از دیدگاه ادیان توحیدی خواهیم پرداخت : 1. مساله سقط جنین به عنوان یکی از مهمترین مباحثی که در این زمینه مطرح می‌شود. با نشان دادن اهتمام ادیان توحیدی در مورد حفظ جنین و جایز نشمردن سقط جنین، معلوم می‌شود حفظ حیات انسان ها از مسلمات شمرده می‌شود. 2. مساله اعدام. هر گاه سخن از حق حیات به میان می‌آید مساله اعدام در احکام شرعی ادیان توحیدی مساله ای چالش برانگیز خواهد بود. در آیین زرتشت عمل «سقط جنین» به هیچ بهانه‌ای قابل چشم‌پوشی دانسته نمی‌شود و گناه سقط جنین برابر با گناه قتل عمد تلقی می‌شود. در زرتشت کیفر «تازیانه» بیش از سایر مجازات‌ها از جمله اعدام مورد توجه قرار گرفته است؛ با این حال در مواردی بنابر مصلحت های خاصی کیفر مرگ نیز وضع شده است. در دین یهودیت در "ده فرمان" حفظ حیات انسانی مورد توجه قرار گرفته است. در این دین در مورد سقط جنین نظرات مختلفی وجود دارد. برخی این عمل را ممنوع می‌دانند؛ مگر آنگاه که زندگی مادر در خطر باشد. برخی بیماری‌های ژنتیکی را نیز مجوز سقط جنین می‌دانند و برخی حق سقط جنین را برای خود مادر به رسمیت شناختند. در یهودیت مجازات مرگ در مقابل قتل نفس قرار داده شده است. از جمله جرایم دیگری که مجازات اعدام دارد عبارتند از: عبادت خدایان دیگر، آدم دزدی، زنای محصنه، لواط و مانند آن. در دین مسیحیت نیز به حق حیات انسان ها و حفظ جنین توجه شده است. از دیدگاه کاتولیک‌ها جنین از همان لحظه انعقاد نطفه، انسانی کامل و دارای حق حیات است. لذا از سقط جنین منع کرده و مجازات آن را طرد از دین دانستند. البته در بین سایر فرق مسیحیت دیدگاه‌های دیگری وجود دارد که حیات جنین بعد از دمیده شدن روح را محترم می شمارد. در مورد حکم اعدام باید توجه داشت که در مسیحیت بیشتر بر قوانین اخلاقی تاکید می‌شود تا احکام کیفری و جزایی. کلیسا در دوره قرون وسطا تنها در مورد ارتداد مجازات مرگ تعیین کرد و البته در قرن سیزدهم مجازات بدعت را نیز مرگ اعلام کرد؛ البته این احکام امروزه اجرا نمی شود. در دین اسلام، به صراحت حفظ جان انسان ها محترم شمرده شده است. مشهور فقهای شیعه، سقط جنین را حرام می‌دانند؛ مگر آنکه برای جان مادر خطرناک بوده و روح در جنین دمیده نشده باشد. حکم اعدام در وهله نخست برای حفظ جان انسان ها به عنوان قصاص در برابر قتل عمد در نظرگرفته شده است. علاوه بر این حکم اعدام برای حفظ حدود الاهی و نیز امنیت جامعه دینی در نظر گرفته شده است.
صفحات :
از صفحه 125 تا 138
تبیین آموزه فدیه در مسیحیت و شفاعت در تشیع
نویسنده:
احمد رضا مفتاح، محسن ربانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
اصفهان: حوزه معاونت پژوهش و فناوری دانشگاه اصفهان,
چکیده :
آموزه فدیه از اصول اساسی الهیات مسیحی در مورد نجات است. مسیحیان بر این باورند که به خاطر گناه آدم نسل بشر نیز گناهکار شد و خدا برای رهانیدن بشر از گناه، عیسی (ع) را فرستاد تا بر صلیب رود و کفاره گناه آدم شود. هر کسی که به مرگ و رستاخیز عیسی (ع) ایمان ‌آورد، نجات به او اعطا خواهد شد؛ اما از نظر شیعه سرشت انسان پاک است و انسان با ایمان و عمل صالح می‌تواند خودش نجات را به دست آورد. البته، رحمت خدا و شفاعت ائمه اطهار (ع) نیز برای رسیدن به رستگاری به انسان کمک خواهد کرد. گرچه آموزه فدیه مسیحیان با شفاعت مورد نظر شیعیان وجوه اشتراکی دارد، اما جایگاه اعتقادی و نیز کارکرد آنها با هم تفاوت ماهوی دارند. آموزه کفاره از ارکان اساسی الهیات مسیحی؛ به ویژه مسأله نجات محسوب می‌شود و در صورتی که این آموزه دچار خدشه شود، تمام ساختار الاهیات مسیحی فرو می‌ریزد؛ در حالی‌ که مسأله شفاعت در آموزه‌های شیعی نقش مکمل را ایفا می‌کند و نقش انسان نادیده گرفته نمی‌شود.
صفحات :
از صفحه 143 تا 160